451346456546


بعد از مدتي ديدم نوع نگاه همسايه‌ها به من عوض شده و جور ديگري مرا نگاه مي‌كنند. از نوع نگاه آنها فهميدم در دلشان به من مي‌خندند. وقتي ته قضيه را درآوردم فهميدم فيلمي نامناسب از من در سطح محل بلوتوث شده است. وقتي درباره منشأ اين فيلم تحقيق كردم متوجه شدم شهرام در خانه من دوربين كار گذاشته و وقتي من عريان بوده‌ام از من فيلمبرداري كرده
تهران امروز: پليس احتمال مي‌دهد مردي كه مدعي است دوست خود را به خاطر تهيه يك فيلم مستهجن كشته است اسير توهم ناشي از مصرف شيشه شده باشد.
اين مرد ديروز در شعبه دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. در ابتداي جلسه نماينده دادستان تهران با خواندن كيفرخواست گفت: خردادماه سال پيش ماموران پليس ورامين از زخمي شدن مردي طي يك درگيري خونين با خبر شدند. ماموران با حضور در بيمارستان به بالين اين مرد كه شهرام نام داشت رفته ولي دريافتند وي به علت شدت جراحات وارده قادر به صحبت كردن نيست. ماموران در ادامه به تحقيقات محلي درباره اين حادثه پرداخته و مطلع شدند شهرام روز حادثه با يكي از دوستان خود به نام احمد گلاويز شده و زخم‌هاي عميق وارد شده به بدن وي نيز حاصل همان نزاع است.
ماموران اطلاع پيدا كردند احمد ساعتي بعد از دعوا با شهرام به سراغ يكي ديگر از دوستان خود به نام قاسم رفته و او را نيز مجروح كرده است. ماموران به سراغ قاسم رفته و درباره نحوه درگيري با متهم از اوي سوال كردند. قاسم گفت: من از احمد 100هزارتومان پول طلب داشتم. وقتي او پيش من آمد فكر كردم مي‌خواهد پولم را پس دهد اما وي از من 10هزار تومان ديگر خواست البته با تهديد كردن و به صورت باج خواهي. من هم اين پول را به وي ندادم كه او به سمت من هجوم آورده و با چاقو به من ضربه زد.
10 روز بعد در حالي كه متهم پس از چاقو زدن به دو نفر فرار كرده و تحت تعقيب بود از بيمارستان خبر سيد كه شهرام بر اثر عمق جراحات وارده جان خود را از دست داده است و به همين خاطر پرونده به بازپرس ويژه قتل تهران سپرده شد.با تلاش ماموران سرانجام متهم دستگير و مورد بازجويي قرار گرفت. وي مدعي شد چون مقتول از بدن عريان وي فيلمبرداري كرده و آن‌را در محل زندگي وي پخش كرده و باعث انگشت نما شدن وي شده او را كشته است. متهم سپس به محل جنايت برده شده و در آنجا صحنه قتل را نيز مو به مو بازسازي كرد. با توجه به اطمينان از وقوع قتل توسط متهم من به عنوان نماينده دادستان تهران براي وي تقاضاي مجازات قانوني را دارم.
سپس خانواده مقتول به عنوان اولياي دم پشت تريبون آمده و درخواست خود را به دادگاه گفتند. مادر مقتول خطاب به قضات گفت: من هنوز نتوانسته‌ام با مرگ پسرم كنار بيايم. هيچ وقت باور نمي‌كردم شهرام اين طور از دنيا برود. من نمي‌خواهم اين رنجي را كه من از مرگ پسرم مي‌برم گريبان كسي ديگري را بگيرد و مادر متهم هم داغدار شود. بنابراين اگر متهم حاضر به پرداخت ديه شود از خون پسرم مي‌گذرم. اين پول را براي خودم هم نمي‌خواهم. من پيرم و از من گذشته است ولي شهرام دو فرزند دارد كه نان آوري ندارند. مي‌خواهم اين پول را به عروسم بدهم تا فرزندانش را با آن بزرگ كند.
در ادامه همسر شهرام هم به عنوان قيم فرزندانش حاضرشده و درخواست ديه كرد.
سپس احمد به جايگاه آمده و با قبول اتهام خود گفت: من شهرام را با چاقو زدم اما وي با من كاري كرده بود كه تا مرز خودكشي هم رفته بودم. من و شهرام پاي بساط شيشه با هم آشنا شده بوديم. بعد از آن با هم دوست شده و شهرام براي كشيدن شيشه به خانه ما رفت و آمد مي‌كرد. بعد از مدتي ديدم نوع نگاه همسايه‌ها به من عوض شده و جور ديگري مرا نگاه مي‌كنند. از نوع نگاه آنها فهميدم در دلشان به من مي‌خندند. وقتي ته قضيه را درآوردم فهميدم فيلمي نامناسب از من در سطح محل بلوتوث شده است. وقتي درباره منشأ اين فيلم تحقيق كردم متوجه شدم شهرام در خانه من دوربين كار گذاشته و وقتي من عريان بوده‌ام از من فيلمبرداري كرده و آن فيلم را درسطح محل پخش كرده است. به چند مرجع قانوني شكايت كردم اما آنها از من اين فيلم را خواستند و در نهايت هم گفتند تو ديوانه و دچار اوهام شده اي. بعد تصميم گرفتم خودم را بكشم اما ترسيدم و بعد به كشتن شهرام فكر كردم.
روز حادثه هم او را با چاقو زده و زخمي كردم. قاضي همتيار رئيس دادگاه از متهم پرسيد: شما ادعا مي‌كني كه مقتول از شما در وضعيتي نامناسب فيلم تهيه كرده و‌آن‌را بين همسايه هايت پخش كرده است اگر راست مي‌گويي چرا حتي يك نسخه از اين فيلم پيدا نشده است؟ كه متهم پاسخ داد من هيچ توضيحي در اين باره ندارم.
سپس وكيل مدافع متهم به دفاع از وي پرداخته و در پايان جلسه هيات قضات براي صدور راي وارد شور شد. در ان هنگام قاضي همتيار گفت:اين حرف تو در حد ادعاست و فيلمي پيدا نشده؟ متهم جوابي نداد و گفت: توضيحي ندارم و هرچه در بازجويي‌ها گفته‌‌ام قبول دارم. بعد از پايان جلسه محاکمه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.