پسرفت دریاچه ارومیه و پیشرفت دریای مرده بافروش لجن80دلاری!
دریاچه ارومیه در حالی سخت‌‌ترین دوران حیات خود را سپری می‌کند که با وجود نگرانی‌های عمده مردم، حیات آن هیچ گاه به طور جدی توسط مسئولان مورد توجه قرار نگرفته است.

به گزارش آخرین نیوز به نقل از تابناک، متاسفانه بر اساس رویه معمول، تنها زمانی حساسیت عمومی نسبت به مشکلات محیط زیستی بالا می‌گیرد که کار از کار گذشته و این که چرا پیش از نمایان شدن معضلات محیط زیستی به دنبال پیش گیری نیستیم پرسشی است که هیچ گاه در موقع خود بدان پرداخته نمی‌شود و باید فاجعه عظیمی چون شمارش معکوس نابودی تالاب ارومیه رقم بخورد تا مسئولان در تکاپوی چاره جویی افتند.

بنابر این گزارش، محیط زیست ایران هر روز با ابعاد تازه‌ای از سوء مدیریت‌ها و بی توجهی عمومی روبه روست و بی تردید از اصلی ترین دلایل نقش کم رنگ جایگاه حفاظت محیط زیست در میان مردم و مسئولان ضعف مفرط آموزش همگانی ناشی از عدم تبلیغات مناسب و در خور رسانه ملی و بی توجهی آموزش و پرورش در آموزش اهمیت حفاظت محیط زیست در سطح همه دستگاه‌های اجرایی و نیز آموزش پایه درمدارس بوده است.

تهدید محیط زیست ناشی از نگاه بخشی نهاد‌های اجرایی

متاسفانه همان گونه که در بالا آمد یکی از پیامد‌های ضعف آموزش‌های بنیادین محیط زیست در کلاس‌های پایه ابتدایی و نیز دانشگاه‌ها، نگاه بخشی کارشناسانی است که تخصصی غیر وابسته به محیط زیست را کسب می‌نمایند که از ان میان می‌توان به تخصص عمران و راه سازی اشاره نمود. وزارت راه و شهرسازی ایران بی توجه به اهمیت محیط زیست، ساز خود را می‌زند و تخریب و نابودی جنگل‌های ارزشمند بین المللی شمال همچون جنگل ابر و پارک ملی گلستان را به بهانه توسعه جاده سازی و کوتاه کردن مسیر(!!) توجیه می‌کند. این گونه است که وزارت نیرو نیز بی توجه به فرابخشی بودن اهمیت محیط زیست و نقش خود در این مقوله بالا بردن بیلان کاری وزارت خود را در توسعه سد سازی و بالاتر بردن هرچه بیشتر آمار این بخش جستجو می‌کنند هرچند سدسازی در ایران همراه با تخریب و تهدید محیط زیست، جدا سازی مخرب اکوسیستم‌ها و... همراه باشد.

در نابودی دریاچه ارومیه هم بی‌تردید ضعف مدیریت منابع آب توسط همه متولیان امر به ویژه وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی و سازمان محیط زیست امری مشهود و غیر قابل انکار می‌باشد. این گونه است که بستن مسیر گذر هزاران ساله رودخانه‌های تامین کننده آب دریاچه ارومیه با ساختن سد و عدم رعایت حقابه مربوط اصلی ترین نقش را در نابودی آن ایفا نموده است.

مقایسه بهره برداری اکوتوریستی دریای مرده (بحرالمیت) با اقتصاد بی تحرک اکوتوریسم دریاچه ارومیه

دریاچه ارومیه از پتانسیل‌های فراوان اکوتوریستی برخوردار است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

جزایر زیبا، حیات وحش، پرندگان مهاجر و نیز چشمه‌های آب معدنی شامل آب‌های گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره و گل و لای و لجن‌های اطراف دریاچه که هر یک پتانسیل بسیار مناسبی برای توسعه صنعت اکوتوریسم و بخش‌های بسیار درآمد زا و هماهنگ با محیط زیست آن از جمله طبیعت بینی و پرنده بینی محسوب می‌شود که متاسفانه از این صنعت پر سود که هم در اقتصاد محلی و هم در اقتصاد ملی می‌تواند بسیار تاثیر گذار باشد هیچ بهره‌ای برده نشده است.

برای مشخص کردن توانایی‌های استفاده نشده دریاچه ارومیه به بهره برداری‌هایی که از دریای مرده توسط اردن و رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد می‌توان اشاره نمود. نکته مهم این که درآمد سرشار این دو کشور از جذب گردشگر از دریاچه‌ای صورت می‌گیرد که از همه پتانسیل‌ها و جذابیت‌های محیط زیست دریاچه ارومیه از جمله حیات وحش و جزایر زیبا بی بهره است. با این حال جدای از درامد‌های میلیاردی جلب گردشگر به این دریاچه، یک ظرف زیبای محتوی لجن درمانی بحرالمیت تا مبلغ 80 دلار به گردشگران فروخته می‌شود!! و به همین صورت حتی نمک دریاچه را در بسته بندی‌های ویژه در سطح بین المللی به فروش می‌رسانند.!!



108383 436


108382 134

فروش لجن و نمک بسته بندی شده، نمونه‌هایی از درآمدزایی در دریای مرده

مهمترین مشکلات محیط زیستی دریاچه ارومیه

1- سد سازی‌ها ی بی رویه بر روی رود‌ها، عامل اصلی خشک شدن دریاچه

در حالی که21 رودخانه دائمي و 7 رود خانه فصلي از اصلی ترین منابع تغذیه کننده آب دریاچه ارومیه محسوب می‌شوند، سد سازی بی رویه بر روی این رود‌ها به عنوان عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه محسوب می‌شوند که با گسترش روز افزون بهره برداری از این سدها روند خشک شدن دریاچه نیز تشدید شده است.

در حال حاضر نزديک به 40 سد و بند در مسیر رود خانه‌های تغذیه کننده دریاچه ارومیه احداث شده و یا در دست اجراست که حجم قابل توجهي از آب هاي برداشتي از آن‌ها به مصرف کشاورزي مي‌رسد و اين در صورتي است که حداکثر راندمان آبياري کشاورزي توسط نهاد‌های مربوط 34 درصد بر آورد شده است و اين يعني 66 درصد آب برداشتي از رودخانه‌ها و چاه‌ها که به مصرف بخش کشاورزي مي‌رسد هدر رفته و تبخير مي‌شود.


108381 427
تازه ترین عکس هوایی منطقه از وضعیت دو دریاچه همجوار ارومیه و وان. بخش مشخص شده با دایره پیامد‌های سد سازی برای زمین‌های کشاورزی که مانع رسیدن آب رود‌های عمده به دریاچه می‌شود را به خوبی نشان می‌دهد.

بر اساس پژوهش‌های انجام شده سدسازی بر روی رودخانه‌های زرینه‌‌رود، سیمینه‌‌رود، گدار و باراندوز که با هدف تولید برق و آبیاری زمین‌های کشاورزی صورت گرفته سبب شده آب دریاچه در بسیاری از مناطق از 16 تا 22 متر عقب بنشیند.

2- میان‌گذر ارومیه، پروژه تخریب کننده محیط زیست دریاچه

احداث راه میان گذر شهید کلانتری از دل دریاچه ارومیه در سال‌های نخستین بعد از انقلاب با طرح این شهید بزرگوار برای فراهم آوردن شرایط مناسب تر جهت تدارکات جنگی به جبهه‌ها پیشنهاد شد. این راه که کوتاه زمانی پس از افتتاح نخست در سال 1368 فرو نشست دیگر بار باز هم با اشکالات محیط زیستی فراوان احداث شد. ساخت این میان گذر پیامد‌های محیط زیستی بسیاری را به دنبال داشته که از آغاز پیشنهاد احداث آن، توسط متخصصان محیط زیست در مورد این مخاطرات به طور مکرر هشدار داده شده است. راه میان گذر شهید کلانتری جریان گردشی آب را مختل می‌کند و زنجیره اکولوژیک وتعادل هيدرولو‍ژيکي واکولوژيکي درياچه را برهم زده و ارتباط دو سوی شمال و جنوب پل را از هم قطع می‌نماید.

3-شورشدگی بحرانی دریاچه

در حالی که نمک موجود در آب دریاچه ارومیه در حالت معمولی 180 تا 220 گرم نمک در هر لیتر برآورد شده است، این میزان در شرایط بحرانی فعلی به 340 گرم در هر لیتر می‌رسد که از دید متخصصان محیط زیست یک فاجعه اکولوژیک برای این منطقه تلقی می‌شود. براساس برآورد‌های انجام شده بر اثر شوری بیش از حد آب، جمعیت آرتمیا که غذای اصلی فلامینگو‌های مهاجر محسوب می‌شود نسبت به سال‌های 75و76 تا40 برابر كاهش یافته و با ادامه روند فعلی در آینده نزدیک اثری از این آبزی ارزشمند بر جای نخواهد ماند. جدای از تاثیرات بسیار مخرب شور شدگی بر حیات تنها جاندار آب‌های دریاچه یعنی آرتمیا، تبديل شدن 25 هزار هکتار حواشي درياچه اروميه به شوره زار دیگر پیامد مستقیم مخرب محیط زیستی این فاجعه تلقی می‌شود. عمق فاجعه آن جا بیشتر نمایان می‌شود که بدانیم بیش از 100 هزار هكتار از مناطق جنوب و شرق و حواشي پست دریاچه در معرض قطعی تبدیل به شوره زار قرار دارند.
آینده متصور برای منطقه نیز این گونه خواهد بود که با وزش هر باد ذرات نمك تمام مزارع، باغ‌های سیب و انگور و مراتع را فرا ‌گرفته و حتی تنفس را نيز برای مردم ساكن در شهر‌های اطراف درياچه اروميه با مشكل مواجه خواهد کرد.

4-پایین آمدن سطح آب دریاچه ارومیه

بر اساس برآوردهای انجام شده ازسال آبي 75 – 74 تا کنون رقوم ارتفاعي سطح تراز آب درياچه اروميه سير نزولي پيدا کرده و در طول سال هاي اخير آب درياچه بیش از شش متر کاهش داشته است و بنا بر تحقيقات انجام شده از 12 سال پيش تا کنون نمودار تراز آب پارک ملي درياچه اروميه رو به پايين بوده است و بر اثر تبخیر سالیانه سه تا چهار میلیارد متر مکعب آب دریاچه تبخیر می‌شود.

5-مشکل گرمای زمین و پیامد‌های خشک شدن دریاچه

با توجه به این که دریاچه ارومیه و آرال از نظر اقلیمی و جغرافیایی تا حدودی از شباهت بر خوردارندگرم شدن کره زمین و همزمان قطع جریان ورود آب‌های دو رود آمودریا و سیردریا به دریاچه آرال سبب خشک شدن آن شده است، با کمال تاسف در صورت ادامه وضعیت موجود سرنوشت مشابهی هم برای دریاچه ارومیه قابل پیش‌بینی است و درصورت خشک شدن درياچه، املاح برجاي مانده ازبادهاي گرم وارد شهرها شده وموجب بروز بيماري هاي مختلف از جمله بیماری‌های ريوي، چشمي خواهد شد.

6-انتقال پساب‌های صنعتی به دریاچه ارومیه به عنوان راهکار حل بحران کارخانه‌های منطقه!!!

با در نظر گرفتن این که دریاچه ارومیه در قلب آذربایجان به عنوان قطب صنعتی - کشاورزی ایران واقع شده است به دلیل عدم وجود سیستم استاندارد دفع پساب‌های کشاورزی و صنعتی و عدم نظارت کافی نهاد‌های مسئول، بسیاری از کارخانه‌ها پساب‌های آلوده خود را به سوی دریاچه ارومیه هدایت و تخلیه می‌کنند که این مساله دریاچه را از کرانه‌های شرق و غرب در معرض تهدیدهای بسیار پر مخاطره محیط زیستی قرار داده است. برای نمونه می‌توان به یک مورد گویا در این زمینه اشاره کرد که 25 کیلومتر لوله گذاری برای انتقال پساب‌های صنعتی یکی از کارخانه‌ها به سمت دریاچه ارومیه به انجام رسیده است تا به زعم مجریان آن خطر آلوده سازی محیط شهری رفع شود!! (و البته خطر به مراتب بزرگ تر به دریاچه ارومیه تحمیل شود)

قابل توجه این که پساب کارخانه‌های صنعتی هم جوار دریاچه به دلیل داشتن قابلیت هدایت الکتریکی بالا به هنگام نفوذ به آب و خاک آثار مخربی بر روی منابع آب‌های زیرزمینی منطقه نیز بر جای می‌گذارد.

همچنین برخی از عناصر سنگین و سرطان زا نظیر نیکل و مواد خطرناکی مانند آمونیاک که به صورت پساب از این کارخانه‌ها خارج می‌شود علاوه بر زمین‌های اطراف و آب دریاچه ارومیه چرخه حیات را نیز در معرض خطر جدی قرار می‌دهند و مختل می‌کنند.