- هرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب زیرا وقتی این ها می شکنند صدا ندارند! ولی درد بسیاری دارند...
هرگز این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب زیرا وقتی این ها می شکنند صدا ندارند! ولی درد بسیاری دارند... چارلز دیکنز (۷فوریه ۱۸۱۲- ۹ژوئن، ۱۸۷۰)، برجسته ترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی نیرومند. دیکنز در مقام یکی از برترین نویسندگان انگلیسی زبان بود که از او برای داستان سرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیت های به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده و در طول زندگی اش محبوبیت جهانی بسیاری کسب کرده است. از آثارش می توان، دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست، داستان دو شهر و بسیاری دیگر نام برد.
چارلز دیکنز در رمان های خود بی رحمی و خشونت را به گونه ایی استادانه با داستان های افسانه ایی آمیخته است و نوشته هایش سرشار است از مضامین تلخ و واقع گرایانه که در کنار آنها آثار کمدی و عاشقانه نیز به چشم می خورد. وی در رمان های خود بصورت کاملا ملموس به جزییات پرداخته است. آثار او چون کشکولی است مملو از رمان های کمدی، لطیف، مهیج، احساسی، عجیب و غریب، عاشقانه، وحشتناک، غیرعادی، مرموز، خشن، رمانتیک و آموزنده. دیکنز خوب می دانست که خوانندگان آثارش چه چیزی را دوست دارند و همچنین برای کسب درآمد از قریحه خدادادیش بسیار مصمم بود اما همواره معتقد بود که رمان ها باید حامل پیام هایی باشند که احساسات اخلاقی را در خوانندگان برانگیخته و انقلابی اخلاقی در زندگیشان رقم بزنند. همین خط فکری باعث شد که در اعلامیه ترحیم وی، لاندن تایمز از چارلز دیکنز بعنوان «بزرگترین آموزگار قرن نوزدهم» یاد کند.
چارلز دیکنز در دوران خویش مشهورترین نویسنده اروپا و آمریکا بود. هنگامی که برای ایراد چند سخنرانی به آمریکا رفت، طرفدارانش او را دنبال کردند تا جایی که از بیرون هتل به پنجره اتاقش خیره شده بودند و منتظر او ماندند حتی آنقدر اطراف ماشینش تجمع کردند که دیکنز براحتی نمی توانست حرکت کند صحنه ایی که ما را یاد ابر ستاره ها و طرفدارانشان می اندازد.
● خوشنامی زودگذر دیکنز
شهرت خیلی زود به سراغ دیکنز آمد هنگامی که او تنها ۲۵سال داشت اولین رمان خویش با نام «آقای پیکویک» Pickwick Papers را نوشت که بلافاصله نام او را بر سر زبانها انداخت. آقای پیکویک رمانی است کمدی و بی نظیر چنانچه خوانندگان انتظار داشتند تمام آثار دیکنز پیرو سبک آن باشد. دو رمان بعدی وی با نام های آشنای اولیور تویست Oliver Twist و نیکولاس نیکلبی Nicholas Nickelby انتظار خوانندگان را غافلگیر کرد و آن ها با مشکلاتی که دیکنز روبرو بود آشنا کرد. با گذر زمان و کهولت سن، نگرش چالز دیکنز به دنیای اطرافش تیره و تار شد که زیاد به مذاق خوانندگان و منتقدانش خوش نیامد. رمان «داستان دو شهر» بدلیل اندک طنزی که در لابلای جملات آن دیده می شد مورد حمله قرارگرفت.
چارلز با اینکه همیشه نگران مقدار پول درآمدی از نوشته هایش بود، اما استقبال خاصی از رمان های تاریک خود ندید. در کتاب آرزوهای بزرگ Great Expectations دیکنز عمداً و مستقیما نارضایتی آنها را در سبک آمیخته با فکاهی مورد خطاب می دهد.
در نامه ای به یکی از دوستانش چنین می نویسد:
نیازی نیست بخاطر طنز موجود در داستان دو شهر شکوه کنی. من کاری را شروع کردم که امیدوارم بطور کلی اثر خود را بر جای گذارد. یک پسر بچه را در تقابل با یک مرد ساده دل دیوانه قرار دادم که بنظرم خنده دار است. البته داستان بر روی محوری در حال گردش است که همانطور که می دانی تبدیل به یک رمان تراژدی کمدی می شود که توجه خود من را جلب کرد. برای اینکه ناخواسته دچار دوباره گویی و تکرار نشوم، روز بعد دیوید کاپرفیل را دوباره خواندم و به شکل وصف ناپذیری که باور نمی کنی تحت تأثیر قرارگرفتم.
پس از مرگ آتش شهرت او فروکش کرد و رمان هایش گیرایی خودشان را از دست دادند بطوری که جورج مردیس، رمان نویس آن ها را ناقص قلمداد کرد:
چیز زیادی از دیکنز باقی نخواهد ماند زیرا آثارش با زندگی تطابق ندارد. او سمبل عامیانه گویی و قاتل طنزی است که ادای معلم اخلاق را درمی آورد. او باید به داستان های کوتاه بسنده می کرد. اگر رمان های او در آینده خوانده شود، مردم خواهند پرسید که ما در آنها چه دیده ایم.
● دیکنز و خوانندگان آینده
اگر چه آثار دیکنز همواره توسط نسل آینده خوانده می شد اما وجه ادبی او همچنان در کسوف بود. آثار او مورد توجه کودکان و بزرگسالان بود. نویسندگان روسی پس از محبوبیت از سال ۱۸۸۰ تا اوایل قرن بیستم بهتر از چارلز دیکنز تلقی شدند. البته این رجحان مبلغی کنایه آمیز است چرا که رمان نویسان روسی هم چارلز را تشویق کردند و هم از وی فن کار آموختند. نویسنده معروف روسی سرگی ویچ ایوان تورگنیف کار دیکنز را مورد تشویق قرارداد و حتی برای مجله وی با نام «حرف های خانگی Househole words در دوران جنگ کریمه نویسندگی کرد.
تولستوی درباره دیکنز می نویسد: تمام شخصیت های دیکنز دوستان صمیمی من هستند و من همیشه آنها را با اشخاص اطراف خودم مقایسه می کنم و واقعا چه روحی در نوشته های او وجود دارد. داستایوفسکی چنان تحت تأثیر او قرار می گیرد که حتی دست به تقلید از رمان «مرگ نل کوچولو» می زند که سرشار از احساسات است. داستایوفسکی در مدت تبعید خویش در سیبری دو اثر «آقای پیکویک» و «دیوید کاپرفیل» را از دیکنز خواند و سپس «رویای عمو» و «دوست خانواده» نوشت که پرواضح است از آثار چارلز الهام گرفته است.
شهرت و اعتبار چارلز دیکنز به سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ کشیده شد که مدیون مقاله های جورج اورول و ادموند ویلسون است، کسانی که از دیکنز بعنوان بزرگترین نویسنده زمانش یاد می کنند. بعضی منتقدان معتقدند که در آثار وی نوعی پیچیدگی، تاریکی و حتی تلخی به چشم می خورد. سبک کاری چارلز دیکنز تاکنون بلامشابه مانده است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)