ترديد در صحت نظريه‌ انفجار بزرگ

طبق نظريه‌ مه بانگ جهان حدود 13 الي 14 ميليارد سال پيش بر اثر يك انفجار بزرگ به وجود آمده است . يعني هنگامي كه يك توده‌ بسيار متراكم و به شدت داغ ساخته شده از ذرات بنيادي بر اثر يك نيروي غير قابل تصور از هم پاشيده است . در اين انفجار بزرگ اتم‌هاي هيدروژن ، نخستين اتم‌هايي بوده‌اند كه به هستي پا نهاده‌اند . بنابه اين نظريه كل جرم و انرژي فعلي هستي ، قبل از انفجار بزرگ در گوي بسيار كوچك و چگالي جاي داشته است .

اينك ما سعي خواهيم كرد تا يك انفجار واقعي را برسي كنيم !

big bang 4
در تمامي انفجارها ( يعني رها شدن سريع مقادير قابل توجهي انرژي در فضا به هر صورت ممكن ) انرژي و ماده هر كدام به صورت يكنواخت در محيط سه بعدي و كروي شكل توسعه مي‌يابند ، يعني جهت تمامي نيروهاي حاصل از انفجار به صورت يكنواخت در كل محيط سه بعدي مركز انفجار به صورت كره گسترش مي‌يابد ، لازم به ذكر است كه انرژي انفجار همواره پيشروتر از مواد حاصل از انفجار است . تصوير فوق عكس‌هايي از مراسم آتشبازي را نشان ميدهد . اين انفجارها همگي در حوزه‌ جاذبه‌ سياره زمين روي داده و مركز انفجار داراي سرعت اوليه بوده است ولي چون قدرت و سرعت انفجار نسبتا زياد بوده است ، همگي انفجارها در لحظات اوليه به صورت كره بوده‌اند ، همانطور كه مشخص است با كم شدن انرژي جنبشي ذرات به علت مقاومت هوا ، ذرات تحت تاثير نيروي گرانش زمين به طرف پايين منحرف شده و سقوط مي‌كنند . ولي در انفجار بزرگ هيچ نيروي خارجي وجود نداشته است تا مسير حركت ذرات را تحت تاثير خود قرار دهد و با توجه به اينكه مركز انفجار نيز ساكن بوده است و به روايت اين نظريه ، مكان انفجار نقطه‌ صفر فضا - زمان بوده است ، در نتيجه امروزه حاصل اين انفجار بزرگ مي‌بايست عالمي كروي شكل در حال انبساط و به شعاع چند ميليارد سال نوري باشد !
برسي‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد كه سرعت دور شدن كهكشانها از يكديگر و در كل ، سرعت انبساط عالم ثابت نيست ، بلكه لحظه به لحظه در حال افزايش است و اينگونه افزايش سرعتها ، نيرويي پيوسته ميخواهد كه به صورت مداوم به اجرام نيرو وارد كند و پيوسته به سرعت آنها بيافزايد و اصطلاحا حركت شتاب دار باشد ، اين در حالي است كه انرژي انفجار لحظه‌اي بوده و پيوسته نمي‌باشد ، در واقع نيروي انفجار در يك لحظه آزاد و تخليه شده و يك بار به ذرات انفجار نيرو وارد ميكند كه اين نيرو باعث حركت ذرات با سرعت ثابت ميشود ، البته اگر ذرات تحت تاثير نيروي خارجي قرار نگرفته باشند ، از اين رو نظريه‌اي به نام انرژي تاريك ارايه شده است كه عنوان ميكند در عالم انرژي و نيرويي وجود دارد كه باعث ميشود به جاي اينكه كهكشانها يكديگر را بربايند باعث ميشود آنها يكديگر را به شدت از هم برانند و علت اصلي شتاب در انبساط عالم از انرژي تاريك است ، شايد اين نيرو خاصيت ضد گرانشي نيز داشته باشد ! آيا انرژي تاريك وجود دارد ؟ و اگر وجود دارد ماهيت آن چيست ؟ در مباحث بعدي به آن خواهيم پرداخت . ولي موضوع بسيار مهم اينكه اين انرژي هرچه كه باشد نمي‌تواند حاصل يك انفجار بزرگ بوده باشد . چرا كه سرعت حركت و انتشار انرژي انفجار ثابت است براي اينكه سرعت امواج الكترومغناطيس در عالم ثابت اندازه‌گيري شده است ، البته در محيطهاي يكسان و همگن و از اين رو نظريه نسبيت ارايه شده است و پايه و اساس آن ثابت بودن سرعت حركت و انتشار نور در فضاست و هرچند كه نظريه نسبيت در مورد فضا نظرات ديگري دارد . انرژي انفجار شايد در لحظات اوليه بتواند سرعت شتاب داري را سبب شود ولي انرژي انفجار سريعا به صفر ميرسد و سرعت در لحظه آخر ثابت مي‌شود ، از اين رو اگر عالم بر اثر انفجار بزرگ شكل گرفته باشد ، پس سرعت انبساط آن نيز بايد ثابت باشد كه اينگونه نيست ! بلكه سرعت انبساط عالم فزاينده و شتاب دار است و آيا اين شتاب ثابت است يا خود اين شتاب نيز فزاينده است ؟ سوالي است كه آينده به آن پاسخ خواهد داد ! قدر مسلم اينكه امروزه انرژي حاصل از انفجار بزرگ در عالم به آن مقدار مشهود نيست كه به صورت پيوسته به اجرام نيرو وارد كند و باعث شتاب آنها و افزايش سرعت انبساط عالم شود !


شكل روبرو نمودار سرعت ثابت را نشان ميدهد
4شكل روبرو نمودار سرعت با شتاب ثابت را نشان ميدهد كه تقريبا براي انبساط فعلي عالم مناسب است .
شكل روبرو نمودار سرعت ذرات انفجار را در فضا بدون تاثير نيروي گرانش و مقاومت هوا نشان ميدهد كه با نظريه‌ انفجار بزرگ سازگار است كه نمي‌تواند سرعت انبساط فعلي عالم را توجيه نمايد.

نظريه انفجار بزرگ ، آغاز كاينات را از يك هسته ( گوي ) به اندازه يك اتم در فضا - زمان صفر ميداند ، زيرا آن هنگام هنوز فضا - زمان آغاز نشده بود كه در اين صورت متر ما همواره در حال بلند شدن ( انبساط فضا ) و زمان ما در حال تند شدن خواهد بود و در اين حالت ، علي‌رغم اينكه سرعت نور را همواره ثابت اندازه‌گيري خواهيم كرد ، ما هرگز متوجه انبساط عالم نيز نخواهيم شده ، چه برسد به انبساط شتابدار آن . ولي ما هميشه متوجه انبساط شتابدار عالم ميشويم ، پس اين نظريه نمي‌تواند درست باشد كه توضيحات بيشتر در مبحث انبساط فضا ، توجيهي غير موجه براي انبساط كيهان است ارايه ميشود .

طبق نظريه انفجار بزرگ ، انبساط جهان به قدري شديد رخ داده كه از اندازه كوچكتر از يك هسته اتم در يك لحظه به اندازه كره زمين بزرگ مي‌شده ، يعني انبساط و تورم بعد از بيگ بنگ شروع شده بود ، اما هنوز كهكشانها به وجود نيامده بودند . با توجه به جرم خيلي زياد و حجم اين گوي كه در پاره‌اي موارد صفر هم در نظر گرفته ميشود ما ميتوانيم سرعت فرار براي ذرات ماده يا ذرات انفجار را محاسبه كنيم . اين سرعت بينهايت است و چون دسترسي به سرعت بينهايت براي ماده غير قابل تصور و از طرفي متناقض با نسبيت است ، پس بعد از انفجار بزرگ ، ماده و انرژي مجبور بوده‌اند به طرف گوي برگردانده شوند و اين گوي به صورت مكان بسته‌اي باقي بماند ، پس اين نظريه نمي‌تواند درست باشد كه توضيحات بيشتر در مبحث نظريه انفجار بزرگ محال است ارايه ميشود .



طبق نظريه انفجار بزرگ پيدايش عالم چند مرحله داشته است :
مرحله اول - صفر تا 43-^10 ثانيه

اين مسئله هنوز برايمان كاملا روشن نيست كه در اين اولين اجزاي ثانيه‌ها چه چيزي تبديل به گلوله آتشيني شد كه كيهان بايد بعدا از آن ايجاد گردد . هيچ معادله و يا فرمول‌هاي اندازه گيري براي درجه حرارت بسيار بالا و غير قابل تصوري كه در اين زمان حاكم بود در دست نمي باشد .

مرحله دوم - 43-^10 تا 32-^ 10 ثانيه

اولين سنگ بناهاي ماده مثلا كوارك‌ها و الكترون‌ها و پاد ذره‌هاي آنها از برخورد پرتوها با يكديگر به وجود مي آيند . قسمتي از اين سنگ بناها دوباره با يكديگر برخورد مي كنند و به صورت تشعشع فرو مي پاشند . در لحظه هاي بسيار بسيار اوليه ، ذرات فوق سنگين نيز مي توانسته اند به وجود آمده باشند . اين ذرات داراي اين ويژگي هستند كه هنگام فروپاشي ماده بيشتري نسبت به ضد ماده و مثلا كوارك هاي بيشتري نسبت به آنتي كوارك ها ايجاد مي كنند . ذرات كه فقط در همان اولين اجزاي بسيار كوچك ثانيه‌ها وجود داشتند براي ما ميراث مهمي به جا گذاردند كه عبارت بود از : افزوني ماده در برابر ضد ماده

..................


همانطور كه مي‌دانيم دما به علت جذب يا شارژ انرژي موج الكترومغناطيس در لايه‌ها و زير لايه‌ها بالا مي‌رود و اصولا موج الكترومغناطيس حامل انرژي است و موج الكترومغناطيس توسط ذرات باردار ( الكتريكي ) و اتمها توليد و منتشر ميشود و توسط همين ذرات و اتمها جذب ميشود و دما اينگونه تعريف ميشود . طبق نظريه انفجار بزرگ در مرحله اول ، ماده باريوني و ذرات باردار و اتمها وجود نداشته‌اند منجمله كوارك‌ها و الكترونها و اگر اين ذرات باردار و اتمها وجود نداشته‌اند امواج الكترومغناطيسي چگونه توليد و تشديد و حتي تمركز يافته و در چه چيزي جذب و شارژ و باعث بالا رفتن دما شده‌اند ؟ سوالي است كه نظريه پردازان انفجار بزرگ بايد به آن جواب دهند ! در حقيقت در مرحله اول چيزي به نام بار الكتريكي و امواج الكترومغناطيس وجود نداشته است تا حرارت تعريفي براي خود داشته باشد ، پس هيچ عاملي براي انفجار بزرگ و يا انبساط عالم وجود نداشته است ، يعني انفجاري در كار نبوده براي اينكه عاملي براي آن نبوده است .

در نظريه نسبيت چاله‌هاي فضايي پيرامون اجرام نوتروني تشكيل شده از ماده باريوني ( نوترونها ) مطرح ميشود ، طبق نظريه انفجار بزرگ جنس گوي آتشين از ماده باريوني نبوده است بلكه جنس آن ماده اوليه ماده باريوني بوده است و مدتها بعد از انفجار بزرگ ماده باريوني تشكيل شده است و اين در حالي است كه ما جرم و گرانش را جزء صفات ماده باريوني مي‌دانيم . چاله‌هاي فضايي ثمره تجمع ماده باريوني با چگالي بالا است و اينك نظريه پردازان انفجار بزرگ جرم و گرانش را چگونه براي ماده اوليه ماده باريوني تصور مي‌كنند ؟ آيا قبل و مدتي بعد از انفجار بزرگ گرانش و جرم معني و مفهوم داشته است ، و اصولا اگر جرم و گرانش معني نداشته است چگونه اين گوي به اين مقدار از تراكم و حرارت دست يافته است و اين موضوع يكي از نقاط ضعف نظريه انفجار بزرگ است ! همانطور كه مي‌دانيم بار الكتريكي نوترونها تقريبا صفر است و به همين دليل چون نيروي گرانشي مابين نوترونها برقرار است به اين چگالي بالا دست مي‌يابند و اصولا اين سوال مطرح ميشود كه آيا جنس اين گوي آتشين از چه بوده است ؟ بار داشته است ؟ جرم و گرانش داشته است و اصولا چه علتي باعث اين تجميع و اين افزايش چگالي در گوي شده است ؟ آيا ما نگرشي را كه به كيهان متشكله از ماده باريوني داريم مي‌توانيم به قبل از پيدايش آن منتقل كنيم ؟ آيا اين قوانين فيزيكي قبل از پيدايش كيهان حاكم بوده‌اند ؟



" ناسا نظريه دكتر بهرام مبشر را پذيرفت


تيم‌هاي تلسكوپ‌هاي فضايي « اسپيتزر » و « هابل » قدمي تازه براي شناخت يك بچه كهكشان در عالم نوزاد برداشتند . تلسكوپ‌هاي فضايي هابل و اسپيتزر يك كهكشان فوق‌العاده پر جرم را در فضا شناسايي كردند كه در دورترين فاصله‌هايي كه تاكنون شناخته شده است ، رصد شده‌اند . اين مسئله از آن جهت براي اخترشناسان تعجب آور بود كه اولين كهكشانها در عالم عرفاً اين گمان را به يدك مي كشند كه اين توده‌هاي ستاره‌اي بسيار كوچكتر از آن هستند كه پس از چندي با يكديگر برخورد كنند و پديدآور كهكشانهاي بزرگتري چون راه شيري ما باشند .
دكتر بهرام مبشر از موسسه علوم تلسكوپ‌هاي فضايي كه كاشف اين كهكشان بوده است ، گفت : به نظر مي رسد اين كهكشان در ظرف صد ميليون سال اوليه پس از انفجار بزرگ به سرعت و به طرزي شگفت انگيز ، عظيم‌الجثه تر شده است . وي افزود : اين كهكشان تقريباً ۸ بار بيشتر از راه شيري در ستارگان جرم سازي كرده است و تنها در يك لحظه شكل گيري ستارگان در آن متوقف شده است . به نظر مي رسد اين كهكشان به طور نابهنگامي رشد كرده است . اين كهكشان با دقت زيادي به تقريباً ۱۰ هزار كهكشان ديگر كه در بسته‌اي كوچك از آسمان قرار دارند و ميدان هاي فراژرف هابل ناميده مي شوند ، اشاره مي كند . در سايه تحقيقات هابل اين منطقه ژرفترين مناظر و تصاوير را به صورت مريي و نزديك به طول موج فرو سرخ از عالم به دست مي دهد و نيز در عميقترين زمينه ديد تلسكوپ فضايي اسپيتزر است كه البته اين دو بزرگترين رصدخانه هاي بنيادين پيمايش عمقي در آسمان هستند .
اين كهكشان به دوري دورترين اجرام و كوازارهايي است كه تاكنون شناخته شده‌اند . نوري كه امروز از آن به ما مي رسد در واقع سفر خود را زماني آغاز كرده است كه هستي تنها ۸۰۰ ميليون سال عمر داشته است . دانشمندان با عكاسي از آن گمان مي بردند كهكشاني بسيار جوان يا اصطلاحاً كهكشاني نوزاد را يافته‌اند اما در عوض كهكشاني نوجوان را آشكار كرده بودند كه نسبت به كهكشانهاي هم عصر كيهاني خود بسيار بزرگتر بوده است و پيش از اين كاملاً به حد بلوغ رسيده بوده است . دوربين پيشرفته پيمايش آسمان هابل (ACS) هرگز موفق به رويت اين كهكشان نشده است . اين در حالي است كه در حقيقت ميدان فرا ژرف هابل دورترين تصوير تهيه شده‌اي است كه تاكنون در نور مريي از اعماق جهان به دست آمده است و نمايانگر اين واقعيت است كه نور آبي آن به جهت سفري از نوع سال نوري و گذر از ميان گازهاي هيدروژن حايل جذب شده بوده است ( همچون تلاش براي ديدن كف درياچه‌اي كه مملو از لجن است ) . في‌الواقع اين كهكشان با استفاده از دوربين فرو سرخ هابل و طيف نمايي چند جزيي (NICMOS) و نيز با يك دوربين فرو سرخي كه برروي تلسكوپ بسيار بزرگي (VLT) واقع در رصدخانه جنوبي اروپا نصب است رويت شده است . اما در اين طول موجها كهكشان بسيار كم نور و قرمز رنگ است . با اين حال تعجب واقعي در آنجا است كه چقدر اين كهكشان در تصاوير اسپيتزر درخشان تر و واضح تر است و به راحتي آن را در طول موجي ۵ بار بلندتر از طول موج رويت شده به وسيله هابل آشكار مي كند .
اسپيتزر به نور دريافتي از ستارگان پيرتر كه بايد بيشتر جرم كهكشان را شامل شوند حساس تر است و درخشندگي كهكشان به راستي بر اين مدعا كه كهكشان بسيار پر جرم است ، اشاره دارد . « مارك ديكينسون » از رصدخانه ملي مريي (NOAO) گفت : اين كهكشان امروز بايد يك زوج كهكشان عظيم باشد . وي افزود : در آن زمان كه گيتي تنها ۸۰۰ ميليون سال سن داشته است اين كهكشان واقعاً و به طور قطع غول پيكر بوده است . دكتر مبشر و همكاران او از طريق آميختن اطلاعات ناشي از رصدهاي هابل ، اسپيتزر و VLT فاصله تا اين كهكشان را تخمين زدند . اين رصدها جمعاً ردپاي وسيعي را از طيف الكترومغناطيس _ از طول موج مريي تا نيمه هاي فرو سرخ ( از۴/۰ تا ۸ ميكرون )_ را پوشش مي دهد .
درخشندگي نسبي اين كهكشان در طول موجهاي مختلف با نظريه انبساط عالم به خوبي توافق دارد و به اخترشناسان اجازه مي دهد تا با استفاده از ساير روشها فاصله را با تقريب مناسبي تخمين بزنند . آنها در اين زمان همچنين مي توانند تصويري از پيشروي كهكشان چه از نظر جرم و يا سن ستارگان به دست آورند . اين تيم همچنان تلاش مي كند تا فاصله تخميني را به وسيله سنجش طيف نمايي با بزرگترين تلسكوپ هاي مستقر در زمين يعني VLT ، KECK و رصدخانه هاي GEMINI به درستي تثبيت كنند . اما اين كهكشان اثبات كرده است كه براي رصدهاي زميني سوژه‌اي بس كم نور و ضعيف است ؛ اگرچه در نتيجه رصدهاي بسياري در طول موجهاي متفاوت تاثير رنگ در آن بسيار منحصر به فرد به نظر مي رسد و آن را از حيث جرم و اندازه بسيار عظيم‌الجثه معرفي مي كند .
بسياري از اخترشناسان بر اين باورند كه كهكشانها ، پس از چندي اقدام به كوچك شدن مي كنند و به ازاي آن جرم خود را تقويت مي كنند . هرچند اين موضوع به دكتر مبشر و همكاران او نظرياتي سنتي و قديمي را گوشزد مي كند كه در آنها برخي كهكشانها به طور يكپارچه متولد مي شوند و به سرعت شكل مي گيرند و در جمع كل همچون گذشته هستند . براي چنين كهكشان بزرگي اين بايد به صورت يك رويداد انفجاري هولناك بوده باشد و انرژي حاصل از ظهور سريع ستارگان احتمالاً به گرم كردن عالمي كه پس از انفجار بزرگ سرد شده بوده است كمك كرده است . اين حادثه زود هنگام ( ۵ درصد اوليه عمر هستي ) زمينه‌اي پر ثمر براي انتظار تلسكوپ فضايي James Webb است كه حساسيتي فرو سرخي دارد تا شايد به تماشاي ستارگان بسيار قديمي كه پس از مهبانگ مشتعل شده اند ، بپردازد .


http://elminews.blogspot.com/2005/06/blog-post_111863242166606716.html "


در نظريه انفجار بزرگ چنين تصور شده است كه كل ماده فعلي موجود در كيهان در مدت زمان كسري از ثانيه بعد از انفجار بزرگ پديدار شده است . ولي برسي‌هاي جديد كه توسط اين اخترشناس از تصاوير فرا ژرف هابل انجام گرفته ، ميتواند مويد اين موضوع مهم باشد كه اجرام سماوي وجود دارند كه پيدايش آنها از قانون كلي وضع شده انفجار بزرگ براي كيهان ، پيروي نمي‌كنند و با فاصله زماني بسيار زيادي از ساير اجرام شكل گرفته‌اند كه بيانگر اين موضوع است كه خداوند كل كيهان را يكجا نيافريده ، بلكه خلقت خداوند مرحله به مرحله است ، يعني همان آياتي كه به آنها در قرآن اشاره شده و همين امروز نيز مقداري از دخان در حال تبديل شدن به گاز هيدروژن و ...... و پديدار شدن ستارگان و كهكشانهاي جديد است . ساده و خلاصه مطلب مهم اينكه ، ما در كيهان امروزي ماده با تاريخ توليد متفاوت داريم ، همچنين كهكشانهايي كه خيلي قبل از تاريخ پيش بيني شده توسط نظريه انفجار بزرگ پديدار شده‌اند و اين مدارك ميتواند نظريه انفجار بزرگ را نقض و مردود كند .


نظريه انفجار بزرگ به زودي مردود ميشود :
" تصوير فرا ژرف با تلفيق تصاوير و داده‌هاي تلسكوپ‌هاي فضايي در ناحيه مريي و آشكارساز " نيكموس" در ناحيه مادون قرمز و" اسپيتزر" - در طول موج‌هاي بلندتر - و نيز برخي تلسكوپ‌هاي زميني 8 متري و 10 متري نظير كك ، جمينا و سوبارو حاصل شده و امكان بررسي روند شكل‌گيري كهكشان‌ها را فراهم مي‌كند .
نماينده آژانس فضايي اروپا (ESA) در موسسه تلسكوپ فضايي "هابل" درباره تصوير فرا ژرف تهيه شده توسط هابل گفت : "فرا ژرف" عميق‌ترين تصويري است كه تاكنون بشر ديده است . وقتي به اعماق فضا مي‌نگريم - به دليل محدود بودن سرعت نور و در نتيجه زماني كه طول مي‌كشد تا نور به ما برسد -، گويي در زمان به عقب نگاه مي‌كنيم ، در نتيجه كهكشان‌ها را آن طور كه بوده‌اند مي‌بينيم ، نه آن طور كه در حال حاضر هستند و هر چه دورتر برويم ، گويي به ابتداي جهان نزديك‌تر مي‌شويم .
در تصوير فرا ژرف ، كهكشاني را رويت كرديم كه حدود 600 ميليون سال پس از "بيگ بنگ" ( انفجار بزرگ ) به وجود آمده و فاصله آن با ما 12 ميليارد سال است و جرمي نزديك به صد هزار ميليون برابر جرم خورشيد دارد و اين سوال پيش مي‌آيد كه در مدت زمان كوتاهي از ابتداي جهان ، چطور توانسته چنين جرم زيادي را كسب كند .
در ادامه مطالعات ، تعداد بيشتري از اين نوع كهكشان‌ها را پيدا كرديم و مشغول مطالعه هستيم كه در صورت صحيح بودن نتايج ، تئوري‌هاي موجود در زمينه پيدايش كهكشان‌ها را زير سؤال مي‌برد .
دكتر مبشر تصريح كرد : اين كهكشان‌ها از ستاره‌هاي پير تشكيل شده‌اند و اگر فرض كنيم تمام جهان به يك شكل و نظير همان نقطه‌اي است كه ما اين مطالعات را انجام داده‌ايم ؛ پس در كل جهان اين كهكشان‌هاي غول پيكر پراكنده هستند .
براساس تئوري‌ه
اي موجود ، كهكشان‌هاي بزرگ در اثر ادغام كهكشان‌هاي كوچكتر به وجود مي‌آيند ، اما نكته اينجاست كه كهكشان‌هاي ياد شده آنقدر زود در طول عمر جهان به وجود آمده‌اند كه فرصتي نبوده تا كهكشان‌هاي كوچك به وجود آمده و با هم ادغام شوند و تنها در صورت تلقي پيدايش ناگهاني اين كهكشان‌ها در اثر توده گاز و ابر ، مي‌توان اين مساله را توجيه كرد كه صحت اين تئوري هنوز به اثبات نرسيده است .

http://www.nojumi.org/newsn/news.php...ullnews&id=718 "

اگر با قبول و پذيرش نظريه انفجار بزرگ به اين كهكشان رصد شده نگاه كنيم يك چنين استنباطي خواهيم داشت كه 8 برابر سرعت كهكشان راه شيري ستاره سازي و رشد كرد است ولي اگر فرض كنيم كه اين كهكشان با روال طبيعي خود ، يعني همانند ساير كهكشانها ستاره سازي و رشد نموده ، عمر آن در نظر اول تقريبا هشت برابر كهكشان راه شيري تخمين زده ميشود .

همانطور كه ميدانيم مشاهدات فيزيكداني به نام هابل نشان داد كه كهكشانها با سرعت V در حال دور شدن از ما هستند كه از رابطه :

V=HX

به دست مي‌آيد كه در آن H ثابت هابل و X فاصله از زمين است . در واقع اين رابطه را براي هر نقطه از جهان مي‌توان بكار برد . به طور خلاصه به ازاي هر يك ميليون سال نوري فاصله از ما ، سرعت تقريبا 20 كيلومتر در ثانيه افزايش پيدا مي‌كند . فاصله كهكشان مورد نظر 12 ميليارد سال نوري يا 12.000 ميليون سال نوري تخمين زده شده است كه سرعت فرار آن معادل 12.000*20=240.000 كيلومتر در ثانيه ميباشد . به استناد معادلات لورنتس در مورد رابطه سرعت و زمان :
4
در واقع اگر براي كهكشان راه شيري 13.7 ميليارد سال سپري شده باشد براي كهكشان رصد شده زمان 8.22 ميليارد سال سپري شده كه علي‌رغم بعد مكاني ؛ كهكشان مورد نظر ميبايست خيلي جوان تر از پيش بيني اخترشناسان رويت مي‌شد كه چنين نشده . پس با وضعيت رصد شده براي اين كهكشان ميتوان سن آن را حساب كرد .
5
براي اينكه هشت برابر بيشتر از كهكشان ما فعاليت كرده پس سن آن ميبايست هشت برابر باشد و در ثاني گذشت زمان را 0.6 كندتر احساس كرده كه به سن آن افزوده ميشود البته اين سن با زمان و تقويم ما محاسبه شده است . در نهايت اينكه خود اين كهكشان اينك سن 0.6*182.66= 109.6 ميليارد سالگي را تجربه مي‌كند كه ممكن است فعلا وجود نداشته و مدتها پيش مضمحل و در هم فرو ريخته است و از طرفي چون محاسبه سن عالم بر پايه نظريه انفجار بزرگ استوار شده ، چنين به نظر ميرسد كه درست نباشد و .... و به هر حال مشاهدات بيانگر اين واقعيت است كه موجوديت بعضي از اجرام به قبل از نظريه پيدايش ماده توسط انفجار بزرگ بر مي‌گردد ، يعني همانطور كه نظريه انفجار بزرگ براي توجيه انبساط شتابدار عالم شكست خورده است و مجبوريم نظريه انرژي تاريك را به آن اضافه كنيم ، اين نظريه در توجيه پيدايش ماده و كاينات نيز شكست خورده و عاجز است و بهتر است اين نظريه به فراموشي سپرده شود . هر چند كه اين نظريه در نهايت براي اثبات صحت خود به پديده انبساط عالم متوسل شده است ، يعني پديده‌اي كه قرار بود آن را توجيه كند كه نتوانسته است .