جناب آقای قالیباف!
با سلام
اینجانب درختی هستم که چند وقت پیش از ریشه و با تیشه قطع شدم. من تامینکننده اکسیژن شهر هستم و اصلا به این جناحهای سیاسی ربطی ندارم. اخیرا تعدادی از روزنامههای وابسته به طیف شما علیه من جو سازی کردهاند که چون شبها دیاکسیدکربن تولید میکنم پس قطع من و دیگر درختها در شب مشکلی ندارد و معالاسف ماموران شما از تاریکی شب، خواب شهروندان و ساعت استراحت این حقیر سوء استفاده کرده با تیشه افتادند به جان ریشه من. این در حالی است که من و اصولا هر درختی در شب قادر به تولید اکسیژن نیست و علیالاصول لازمه تولید اکسیژن در روز، تولید کمی دیاکسیدکربن در شب است. آیا تولید طبیعی و خدایی دیاکسیدکربن، اینقدر کار ناشایستی است که نتوان آن را با گفتوگو و مذاکره حل کرد؟ به هر حال خدا خواسته ما درختها همچین باشیم؛ آیا در روز که شما آدمها میآیید و از سایه ما استفاده میکنید، ما درختها برای شما کلاس میگذاریم؟ حالا گیریم من را از ریشه با تیشه قطع کردید، با نونهالان باغ انقلاب چه کار میکنید؟ نه به آن عکس انداختنات در روز درختکاری، نه به این قطع کردن درخت در شب توسط ماموران. به هر حال دلم از شما شکسته. حالا اگر شما فکر میکنید من چه درختی هستم، سخت در اشتباهید؛ من نه بلوطم، نه توتم، نه چنار و نه کاج و نه سرو و نه کنار، اصلا تقصیر من است و آن باغبانی که بذر مرا در دل زمین شمال شهر کاشت. من در دره سعادت آباد، مزاحم پروانه صدورم. مزاحم تراکمم. مزاحم برجم. مزاحم کاخم. شما اما حتی قطع مرا هم تکذیب کردهاید! عجبا که من قطع شدهام اما شما میگویید من قطع نشدهام. اگر من قطع نشدهام پس پشت این لکنته لندهور که معلوم نیست مرا دارد کجا میبرد چه کار میکنم؟ من الان نمیدانم پس فردا در کارخانه چوب بری به چه چیزی تبدیل میشوم؟ در، نئوپان، چوب، چی؟ یا شاید هم سرنوشت مرا تبدیل به ذغال کرد و ذغال فروشی در همین تهران مرا به اسم ذغال لیمویی غالب کرد به جوانانی که در قهوهخانه نشستهاند تا قلیانی بچاقانند و با هم دقایقی خوش باشند. کاش باغبان به من آب نمیداد و من در همان دوران نهالیت (!) مرده بودم و این روزها را نمیدیدم. حیف آن همه اکسیژن. حیف آن همه سایه. حیف آن طراوتی که مفت نثار شما کردم و حالا لابد کرم از خود من است که درختم. اصلا تقصیر من است که درخت شدهام و الان که دارم اینها را مینویسم، نامردی دارد مرا با کمک سیم بوکسل پرت میکند از این لندهور پایین و شما باز هم داری مردن مرا تکذیب میکنی؟
با احترام
درختی که بود!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)