قوانين »فيزيك و محدوديت ها ي** آنها
thumb 8007431همه چیزها یی که در این جا وجود دارند از خود نظم، هماهنگی،ثبات و جاودانگی بروز می دهند. ظاهرا جایی برای عوامل تاریخی یا تصادفی وجود ندارد. با این همه ... به موجب قوانین نیوتن مدار زمین باید یک بیضی باشد نه چیزی بیش از این.....

[ كوانتوم و فيزيك جديد ]

حتي تبيين ساده ترين رويدادها در بر دارنده كل تاريخ كائنات است.
ماه به دور زمين مي چرخد. زمين و ساير سيارات به دور خورشيد. همه اجرام منظومه شمسي از قانون گرانش عمومي تبعيت مي كنند.
همه چيزها يي كه در اين جا وجود دارند از خود نظم، هماهنگي،ثبات و جاودانگي بروز مي دهند. ظاهرا جايي براي عوامل تاريخي يا تصادفي وجود ندارد. با اين همه ... به موجب قوانين نيوتن مدار زمين بايد يك بيضي باشد نه چيزي بيش از اين. اين قوانين در باره جهت چرخيدن زمين چيزي نمي گويند. آنها نمي خواهند كه سطح چرخش در سطح معيني باشد. چه چيز جهت حركت زمين به دور خورشيد را تعيين مي كند؟
چرا مدارهاي سيارات و اقمار آنها ،تقريبا همگي در يك سطح قرار دارند ؟
اين مطالب خارج از حوزه قوانين نيوتن قرار مي گيردند. ما بايد به جاي ديگر نگاه كنيم. من مثال خاص منظومه شمسي را انتخاب كرده ام تا وضعيتي بسيار كلي را در فيزيك نشان دهم. در واقع ،قوانين فيزيك فقط بخشي از واقعيت را تبيين مي كنند. آنها به ما مي گويند كه اگر شرايط معيني محقق شود،چگونه رويدادها اتفاق مي افتند.آنها بر اين شرايط كه فيزيكدانان آنها را شرايط «آغازين»يا «محدود كننده »مي نامندكنترلي ندارد.
به مثال مان در مورد زمين باز مي گرديم . به منظور تبيين تفصيلي حركت آن ،بايد در امتداد زمان به گذشته باز مي گرديم. نخست به ولادت زمين باز مي گرديم.حركت امروزي آن خاطره اي از پر تابش (مثل پرتاب يك ماهواره )را حفظ مي كند. زمين،مسير و جهت حركت خود را از سحابي گازي شكلي به ارث برده كه در آن متولد شده است. اين سحابي كه به شكل يك قرص مسطح بوده است ،حول محور خود مي چرخيده و اين چرخش را به كليه اجرام تشكيل دهنده خود از جمله خورشيد،سيارات ،قمرها و سيارك ها منتقل كرده است . به اين دليل است كه صفحات مدارهاي آنها تقريبا بر هم منطبق است ، چرا كه مدتها قبل در در قرص سحابي شكل گرفتند . (باز به همين دليل است كه از زمين آنها را در صورت فلكي منطقه بروج مشاهده مي كنيم. خود اين سحابي نيز از يك مجموعه قوانين فيزيكي تبعيت مي كند. اما در اين جا وضعيت بسيار پيچيده است . ما در باره عواملي كه باعث چرخش و جهت چرخش هاي ابرهاي بين ستاره اي شده اند اطلاعات بسيار اندكي داريم. البته نوعي چرخش عمومي كهكشان وجود دارد ،اما تلاطم هاي موضعي و ساير عوامل نيز دست اندر كارند ،مثل پيوندهاي مغناطيسي نيرومند ي كه سحابي ها را مثل مرواريدهاي يك گردنبند به هم پيوند مي دهد.
در اصول ،اين عوامل هنگامي شناخته و درك خواهند شد كه بتوانيم تاريخ كليه عناصر كهكشان مان و كليه كنش هاي متقابلي را كه از سر گذرانده اند باز سازي كنيم. اما در عمل ،اين كار امكان نا پذير تر از كار مامور بيمه انبارهاي غله است.اگر فرض كنيم كه به رغم همه اين واقعيت ها دست يافته ايم،هنوز كارهاي زيادي بر جاي مي ماند ،زيرا اكنون با مشكل عظيم منشا كهكشانها ،تلاطم ها و ميدانها مغناطيسي آنها مواجهيم.تنها چيزي كه كيهان شناسان جرات ابراز آن را دارند اين است كه اين پديده ها ظاهرا از درون خصوصيات ماده اي بيرون مي آيند كه در زمان پيدايش كهكشانها وجود داشته اند .كاريكاتوري از اين وضعيت را مي توان شرح زير بيان كرد :چيزها همان چيزي هستند كه هستند ،چون همان چيزي بوده اند كه بوده اند.براي تبيين پديده اي تا به اين حد متداول چون چرخش زمين ،ناگزيريم به منشا كاينات باز گرديم ،به گذشته اي كه در آن همه سر نخ هاي مان در «شب زمان»گم شده است (كه البته بيان ضعيفي است ،زيرا آن زمان هاي در شعله هاي گدازان تشعشع اوليه شسته شده اند ).
به اختصار مي توان گفت كه براي درك هر واقعيت يا رويدادي ، دانستن همزمان كليه قوانين فيزيكي مربوط به آن و پيوندهاي يي كه اين قوانين در قالب آنها عمل مي كنندضرورت دارد . اين پيوند ها و قوانين ،در چارچوب زمان و مكان ،قدم به قدم كل كائنات را به وجود مي آورند. در اين چارچوب است كه تصادف نيز نقش خود را بازي مي كند. تصادف يك عامل ضروري باروري كيهاني ديديم كه در سراسر حماسه ما تصادف دست اندركارند .هسته در دل آتشين ستارگان سر گردان است. يك تصادف اتفاق مي افتد و يك هسته سنگين تر شكل مي گيرد.در اقيانوس اوليه دو مولكول با هم در تماس قرار مي گيرند . آنها تركيب مي شوند و نظام پيچيده تري را به دنيا مي آورند. در داخل يك سلول ،يك پرتو كيهاني باعث نوعي چرخش مي شود . يك پروتئين خصوصيات تازه اي كسب مي كند.يقينا هر يك از اين ذرات از قبل توانايي تركيب شدن يا تغيير يافتن را داشته اند . اما رويداد مساعدي لازم بوده است تا اين امكان به تحقق بپيوندد. سازمان يابي كائنات مستلزم آن است كه ماده خود را در اختيار بازي هاي تصادف قرار دهد.