روانشناسی تنبلی و اهمال کاری
اولین ویژگی انسان با هویت شناخت خویش است. چنین فردی استعدادها، توانمندی ها، نیازها، افکار، احساسات، هیجانات و نقاط ضعف و قوت خود و هم چنین کرامات، ارزش ها و ظرفیت های وجودی و قدرت های عظیم فکری و روحی انسان و... را به خوبی می شناسد. از ویژگی های دیگر افراد هویت یافته داشتن انگیزه و هدف و برنامه است. این افراد اهل تفکر و تحقیق و مطالعه هستند، بنابراین این انسان ها دارای جهان بینی و اعتقادی بزرگ و راسخ بوده و در هیچ زمینه ای از دیگران تقلید نمی کنند. بااراده، مسئولیت پذیر، متعهد و نوع دوستند، فرهنگ و گذشته تاریخی خود را می شناسند و دارای هویت ملی هستند.
از ویژگی های انسان هویت یافته داشتن طرح و هدف و برنامه است. متأسفانه برخی افراد هیچ هدف و برنامه ای ندارند و از صبح تا شب سرگرم کارهایی هم چون: پیامک زدن، چت کردن، صحبت کردن با تلفن همراه و... هستند. این گروه وقت خود را هدر داده و آینده خود را نیز به تباهی می کشانند که در شماره پیش به این اعتیادهای پنهان به طور مفصل اشاره کردیم.
گروهی هم وجود دارند که هدف دارند اما هیچ تلاشی برای رسیدن به اهداف خود نمی کنند. این دسته که به افراد "از شنبه"، معروفند مدام کارهای خود را به عقب انداخته و به فردا و آینده موکول می کنند.
قصد داریم از دو منظر روان پزشکی، روان شناسی به مبحث اهمال کاری و تنبلی بپردازیم. به همین منظور با دکتر حمیدرضا ارشدی روان پزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه به گفت وگو نشسته ایم.
* اهمال کاری به چه معناست و به نظر شما از نظر روان پزشکی چه عواملی باعث اهمال کاری و تنبلی در افراد می شود؟
ـ اهمال کاری در لغت معادل تنبلی، سهل انگاری، تعلل کردن، دست دست کردن و به تأخیر انداختن تصمیم برای انجام یک کار است.
اگر بخواهیم از دیدگاه روان پزشکی به این موضوع نگاه کنیم انگیزش، یک مسیر مغزی داشته و با یک سری از مواد شیمیایی درون مغز مانند دوپامین در ارتباط است، در نتیجه بیماری های روان پزشکی روی سیستمی از مغز که انگیزش را ایجاد می کند، تأثیر گذاشته، باعث کاهش انگیزه در فرد می شود و زمانی که انگیزه ها کاهش پیدا می کند به دنبال آن مسئولیت پذیری هم پایین آمده و در فرد تعلل ایجاد می شود.
* چه بیماری های روان پزشکی باعث تنبلی و تعلل در فرد می شوند؟
ـ افسردگی. که موجب کندی روانی ـ حرکتی در فرد می شود. نوعی بیماری است که قدرت انرژی ذهنی و روانی فرد را پایین آورده و این کاهش انرژی باعث تعلل و یا بی لذتی می شود، یعنی هیچ چیزی در فرد لذت ایجاد نمی کند. هم چنین نگاه فرد افسرده نسبت به خودش، به آینده و به جهان و کل هستی منفی می شود، بنابراین این نگاه باعث ناامیدی شده و فرد نمی داند به چه دلیل باید کاری را انجام دهد، در نتیجه این نگاه، در فرد تعلل ایجاد می شود.
بیماری های اضطرابی. فردی که به بیماری های اضطرابی دچار است، انجام هر کاری برایش اضطراب برانگیز است. حتی یک کار معمولی برای چنین شخصی، بسیار بزرگ به نظر می رسد. کسانی که از بیماری های اضطرابی رنج می برند از انجام کارها اجتناب کرده و مسلماً دچار تعلل می شوند.
بیماری مانیا. یک سری از بیماری های روان پزشکی وجود دارند که لذت جویی را بالا می برند. یعنی فرد دوست دارد از فعالیت های متعدد بدون در نظر گرفتن عواقب آن لذت ببرد. مانند بیماری مانیا که فرد لذت جو می شود. در این بیماری فرد به قدری درگیر فعالیت های آنی و تکانشی است که به وضوح بی هدف می شود.
استفاده از مواد مخدر. کسانی که از مواد مخدر استفاده می کنند آن قدر ذهنشان درگیر مراحل مصرف و چگونگی تهیه مواد است که چیزهای دیگر برایشان اهمیتی ندارد. این افراد در همه چیز به جز آنچه مربوط به مصرف مواد است، تعلل می ورزند.
ابتلا به آلزایمر. در بیماری آلزایمر، مغز کوچک شده و پسرفت می کند. یعنی یک آدم شصت ساله به بچه ای سیزده ساله تبدیل شده و این مشکل باعث تعلل ورزی می شود.
ابتلا به وسواس. در این بیماری فرد به قدری درگیر دقت در دست انجام دادن کارش می شود که دچار تعلل می گردد.
بنابراین، با توجه به تأثیر این بیماری ها در ایجاد تنبلی و اهمال کاری، پیشنهاد می شود اگر خانواده یا فردی مشاهده می کند فرزند او یا خودش دچار بی حالی، کسلی، بی انگیزگی، اهمال کاری و یا تنبلی شده است به یک روان پزشک مراجعه کند زیرا ممکن است فرد به یکی از بیماری های روان پزشکی مبتلا شده باشد.
* از نگاه روان شناسی ریشه های فردی تنبلی و اهمال کاری چیست؟
ـ نداشتن هدف و برنامه. بعضی وقت ها در زندگی خود هیچ هدفی نداریم. یعنی نمی دانیم، فردا یا هفته آینده می خواهیم چه کار کنیم. در یک سال و یا پنج سال آینده هم نمی دانیم باید چه کار کنیم. برخی که اصلاً نمی دانند در کل عمر خود باید چه کار کنند. اصلاً برنامه ریزی و اهداف کوتاه مدت و درازمدت و میان مدت آنها روشن نیست.
دانش آموزان هدفمند و غیرهدفمند را می توان اغلب با این پرسش، که شما در آینده قصد دارید چه کاره شوید، تشخیص داد. کسی که در زندگی خود هیچ هدفی ندارد می گوید حالا کنکور می دهیم ببینیم چه می شود. خوب مسلماً چنین فردی چیزی نمی شود. اما فردی که پاسخ می دهد: من قصد دارم در کنکور شرکت کنم، رشته مهندسی فلان در دانشگاه صنعتی فلان را بخوانم و... دچار تنبلی و اهمال کاری نمی شود.
* چطور می توان در زندگی هدفمند بود؟
ـ از جایی که پشت هر هدف یک ارزش وجود دارد، اگر در زندگی خود دارای ارزش های بزرگی بوده و به دنبال معنای زندگی و جایگاه خود در این معنا باشیم، زندگی و کار ما هدفمند خواهد شد. انسان ها برای داشتن یک زندگی هدفمند باید ارزش های واقعی زندگی را پیدا کرده و برای آن ارزش ها زندگی کنند. اما متأسفانه گاهی اوقات ارزش های زندگی ارزش های خود ما نیستند، ارزش های دیگران هستند که به ما تحمیل شده اند و یا ما از ارزش های آنها تقلید می کنیم و یا ارزش هایی هستند که نشان می دهند برای خودمان زندگی نمی کنیم بلکه برای دیگران زندگی می کنیم که این مشکل، خود باعث تنبلی می شود.
در تصمیم گیری ها هم ارزش ها دارای اهمیت هستند. برای مثال در زمان ازدواج یا انتخاب کار ابتدا از فرد پرسیده می شود ارزش های شما برای ازدواج و یا کار چیست. هر انسانی باید ارزش ها و اهداف خود را بشناسد. اگر ما ارزش های زندگی خود را درست انتخاب کنیم و اهداف زندگی خود را بدانیم مسلماً برای رسیدن به آن اهداف، انگیزه هم خواهیم داشت در نتیجه دچار اهمال کاری نمی شویم.
* تنبلی با اهمال کاری فرق می کند؟
ـ در حقیقت ریشه تنبلی، اهمال کاری است. وقتی اهمال کاری، دست دست کردن، سهل انگاری و ساده انگاری به صورت یک عادت درمی آید فرد تبدیل به یک آدم تنبل می شود.
اغلب آدم هایی که تنبل، سهل انگار یا اهمال کار هستند سه دسته اند: یا این افراد غفلت می کنند یعنی خبر ندارند که دارند سهل انگاری می کنند. مثلاً خانمی که چند روز ظرف ها را نمی شوید و همه روی هم تلنبار می شوند. چنین شخصی ممکن است متوجه نباشد که دارد غفلت می کند. دسته دوم انسان هایی هستند که خبر دارند اهمال کاری می کنند، خودشان می گویند من سهل انگارم، اما نمی دانند کارشان چقدر زشت است، مانند کسی که سیگار می کشد اما نمی داند چقدر سیگار کشیدن زشت است. دسته سوم کسانی هستند که می دانند سهل انگاری می کنند و کارشان زشت است اما راه حل مشکل را بلد نیستند و نمی دانند با این مشکل چگونه کنار بیایند.
* چه ارتباطی بین کمبود اعتماد به نفس و سهل انگاری و تنبلی وجود دارد؟
ماهیت تمام این موارد است که آدم اهمال کار، سهل انگار و تنبل، اعتماد به نفس خود را از دست می دهد. ارتباطی دوسویه بین این دو وجود دارد. یعنی آدم هایی که اعتماد به نفس ندارند سهل انگار، اهمال کار و تنبل می شوند و آدم های تنبل، و سهل انگار، اعتماد به نفس پایینی دارند. فردی که سهل انگاری و اهمال کاری می کند مسلماً اعتماد به نفسش پایین می آید.
منبع: مجله موفقیت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)