نگاهي به استان سرسبز و زيباي گيلان و آشنايي با اماکن ديدني آن....
استان گيلان با مساحت 14711 کيلومتر مربع در ميان رشته کوههاي البرز و تالش در شمال ايران جاي گرفته است. اين استان به واحد جغرافيايي جنوب درياي خزر تعلق دارد و با استان هاي اردبيل در غرب، مازندران در شرق ، زنجان در جنوب و کشور استقلال يافته آذربايجان و درياي خزر در شمال هم مرز و همسايه است. رود سفيد تمشک که بين چابکسر و رامسر جاري است، آن را از استان مازندران جدا مي کند.
گيلان منطقهاي جغرافيائي است که شامل بخشهاي شمالغربي رشته کوه البرز و بخش غربي کرانههاي جنوبي درياي خزر مي باشد. طبيعت
گيلان سرسبز و پوشيده از جنگل و داراي آب و هواي معتدل و مرطوب و با پيشينه فرهنگي غني، از هفت هزار سال تاريخ بهرمند است.
تاريخ گيلان با تکيه بر پاره اي اشاره ها و کاوش هاي باستان شناختي به دوره پيش از آخرين يخبندان(بين 50 تا 150 هزار سال پيش) مي رسد. با مهاجرت آريايي ها و ديگر اقوام به اين سرزمين ، از آميزش مهاجران و ساکنان بومي منطقه ، قوم هاي جديدي پديد آمـدند که در اين ميان دو قوم «گيل» و «ديلم» اکثريت داشتند. در قـرن ششم پيـش از مـيلاد ، گيلانيان با کوروش هخامنشي متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند . در زمان ساسانيان ، گيلان استقلال خود را از دسـت داد و اردشير بابکان به ياري ارتشي مرکب از 300 هزار مرد جنگي و نزديک به 10 هزار سواره گيلان را تسخير کرد.
پس از پيروزي عرب هاي مسلمان بر ايرانيان ، گيلان به مأمن علويان تبديل شد. در حدود سال 290 هجري قمري ،مردم گيلان و ديلم کم کم به مذهب علويان روي آوردند و در گسترش آن نيز کوشش بسيار کردند. سلسله ديلميان در دوران فرمانروايي خود به بغداد لشگر کشيدند و خليفه عباسي را شکست دادند . مغولان در زمان اولجايتو موفق شدند براي مدت کوتاهي اين سرزمين را تصرف کنند. گيلانيان در به قدرت رسيدن صفويان نقش مهمي را ايفا کردند.
رشته کوه البرز، با ارتفاع متوسط 3000 متر، همانند ديواري در باختر و جنوب آن کشيده شده است. بلند مرتبه ترين ارتفاع گيلان، کوه سماموس، واقع در شهرستان رودسر است که پس از کوه دماوند، مرتفع ترين کوه رشته کوه البرز است.
گيلان، جز از طريق دره منجيل، راه زميني ديگري به فلات ايران ندارد.
گيلان، از طريق چابکسر با استان مازندران و از طريق آستارا با جمهوري آذربايجان، راه زميني دارد. در قاسم آباد، فاصله دريا با کوه، به کمترين حد خود مي رسد.
اين منطقه، از شمال با درياي خزر و کشورهاي مستقل قفقاز، از غرب با استان اردبيل، از جنوب با استانهاي زنجان و قزوين و از شرق با استان مازندران همجوار است.آب و هواي
گيلان، معتدل مديترانه اي و ناشي از آب و هواي کوهستاني البرز و درياي خزر است.
همچنيين، به علت فراواني نزولات جوي در
گيلان، اين استان را
استان باران مي نامند. آب و هواي اين استان، از رطوبت زيادي برخوردار است.
جاذبههاي طبيعي
گيلان را ميتوان به شش بخش تقسيم کرد:
1-
سواحل دريا: شهرهاي رودسر، آستارا، بندر انزلي، کلاچاي، چابکسر و کياشهر، در کنار دريا قرار دارند. طول ساحل دريا، در
استان گيلان به 220 ميرسد.
2-
تالابها: تالاب انزلي، از جمله زيباترين مناظر آبي ايران است. در داخل اين تالاب، جزاير زيبايي وجود دارد. تالاب انزلي، از مهم ترين تالابهاي جهان محسوب ميشود که بهمين دليل،
کنوانسيون بين المللي تالابها، در اين شهر مورد تصويب واقع شدهاست. اين تالاب، طي 3 سال اخير (1384 خورشيدي به بعد) در حال نابودي قرار گرفتهاست.
3-
رودها: بستر رودهاي گيلان عمدتاً در مسير دره هاي کوهستاني و کوهپايهاي که از جنگلهاي سرسبز و انبوه پوشيده شدهاند قرار گرفتهاست.
4-
جنگلها: جنگلهاي لنگرود در ليلا کوه; جنگلهاي تالش; جنگلهاي لاهيجان و جنگلهاي ديلمان از جمله جنگلهاي زيبا و ديدني گيلان است.
5-
آبهاي معدني:
1-چشمه? آب گاز سنگرود؛ در روستاي سنگرود از توابع دهستان عمارلو شهرستان رودبار قرار دارد.
2-چشمه کلشتر منجيل؛ اين چشمه حدود يک کيلومتر پايين تر از سد سفيدرود در فاصله پانصدمتري جاده اصلي قزوين به رشت قرار دارد.
3-چشمه آب معدني ماسوله؛ در ابتداي ورودي شهر تاريخي ماسوله در کنار پارک شهر قرار دارد.
4-چشمه چشماگل؛ در روستاي طالم از توابع سنگر قرار دارد.
5-چشمه ماستخور؛ در روستاي ماستخور نزديک رودبار در جبهه غربي سد منجيل قرار دارد.
6-چشمه آب معدني سجيران؛ در اشکور بالا، نزديکي روستاي سجيران واقع است.
6-
درياچه ها: بزرگترين درياچه جهان (درياچه کاسپين)، در شمال اين استان واقع شده است. در جنوب شهر آستارا نيز يکي از درياچههاي زيباي ساحلي گيلان در مساحتي کوچک قرار دارد.
همچنين درياچه اصلي سد سفيدرود که در درههاي جنوبي و غربي شهر منجيل تشکيل شدهاست، نخستين منظره آبي براي مسافريني است که از جاده قزوين وارد گيلان ميشوند
مناطق ييلاقي گيلان که در حال حاضر بسيار مورد استفاده قرار ميگيرند، عبارت اند از:
1-نواحي ييلاقي
جواهردشت؛ در ارتفاعات شرق گيلان، منطقه شمالي کوه زيباي سماموس قرار دارد و ييلاقِ نواحي چابکسر، قاسم آباد، واجارگاه، کلاچاي و رحيمآباد به شمار ميروند. اين ييلاق، از زيباترين نقاط جغرافيائي ايران محسوب ميشود که متاسفانه، با مهاجرت گسترده و ساخت و ساز ساکنين شهرهاي کلاچاي وچابکسر و رحيمآباد، در سالهاي اخير در شرف تغيير جدي قرار گرفتهاست.
2-ييلاقهاي واقع در مسير دره رودخانه پل رود شهر کلاچاي؛ دره بسيار زيباي پل رود، پس از گذشت از روستاي ديماين به نواحي ييلاقي اين ناحيه ميرسد. دره پل رود به دو شاخه تقسيم ميشود و هر يک به ييلاقهاي واقع در مسير خود ميرسد.
3-ييلاقهاي ديلمان و اسپيلي؛ ييلاقهاي اين ناحيه، هم از نظر چشم انداز و هم از نظر آثار تاريخي و فرهنگي داراي اهميت بسيار است.
4-ييلاقهاي نواحي رودبار؛ اين ييلاقها را ميتوان به دو قسمت تقسيم کرد: نخست ييلاقهاي واقع در شرق سفيدرود که عمدتاً در عمارلو، توتکابن و پره سر قرار دارند.
5-ييلاقهاي تالش و آستارا؛ ماسوله جنوبي ترين ييلاق تالش است و پس از آن ييلاقهاي ماسال و شاندرمن قرار دارند. ييلاق «تالش دولاب»، ييلاق «مريان»، ييلاق «سوباتان» در اين منطقه از اين زمرهاند. شهر آستارا از طريق گردنه حيران به نواحي ييلاقي آستارا مربوط ميشود.
گيلان، بدليل آب و هواي مناسب، داراي کشاورزي و دامپروري غني، در سرزمين ايران، است. نامدارترين فراوردههاي کشاورزي گيلان عبارتند از:برنج، مرکبات، چاي، فندق، بادام زميني، سيب زميني، خاويار، پيله ابريشم، کدو، زيتون و...
صنايع دستي
انواع صنايع دستي که در استان گيلان توليد مي شود عبارتند از: خراطي و نازک کاري چوب، منبت کاري ، معرق کاري ، حصير بافي، بامبو بافي، مروار بافي، سفالگري و سراميک سازي، نقاشي روي کدو، نمد مالي، شالبافي، ابريشم بافي، جاجيم بافي، گليم بافي، چموش دوزي، قلابدوزي، چادر شب بافي، قالي بافي.
منبت کاري: منبت يکي از ظرايف صنايع دستي ايران است که چونان ديگر انواع اين صنعت پر پيشه تلفيق بليغي از هنر و حوصله محسوب مي شود و دست اندر کاران آن از مواد اوليه اي ارزان و فراوان محصولاتي گرانبها با ارزش هاي مصرفي و هنري فوق العاده بالا به وجود مي آورند. منبت کاري هنري است مشتمل بر حکاکي و کنده کاري برروي چوب براساس نقشه اي دقيق. از آنجا که چوب داراي مقاومت قابل ملاحظه اي در برابر رطوبت، عوامل جوي و ... نيست متأسفانه نمونه و اثري از چوبهاي منبت کاري شده در دوره پيش از اسلام در دست نيست.
در استان گيلان به دليل وجود جنگل و درخت چوبهاي زيادي نيز در دسترس است. در نتيجه کارهاي بسيار زيبايي را مي توان در اينجا مشاهده کرد.
خراطي و نازک کاري با چوب: خراطي، آن دسته از کارهاي چوبي است که معمولاً با قرار گرفتن چوب برروي دستگاههاي خراطي که طي آن چوب حول مرکزيتي به دوران مي آيد انجام مي شود.
فرآورده هاي توليدي اين رشته شامل گلدان، قندان، شکلات خوري، آجيل خوري، زير سيگاري، ميان قليان، عصا و ... است. نازک کاري چوب، روشي از ساخت فرآورده هاي چوبي است که طي آن بوسيله وسايل نخاري نظير اره، رنده، سوهان، مغار و ... قطعات کوچک چوبي آماده مي شود. سپس بصورت روکش برروي بدنه چوبي چسبانده مي شوند. قطعات چسبانده شده تحت فشار قرار گرفته و شکل مي گيرند. از اين روش انواع شکلات خوري، زير سيگاري، قاب عکس و نظاير آن توليد مي شود.
معرق روي چوب: عمدتاً اين هنر در شهر رشت و به صورت خصوصي کار مي شود.
حصيربافي: مهمترين مراکز عمده بافت: رشت، خمام، حسن رود، انزلي، اطراف لنگرود و رودسر است.
بامبو بافي: شروع کار بامبو بافي با کشت چاي در گيلان آغاز و رواج يافت و مهمترين مرکز توليد آن لاهيجان علي الخصوص منطقه ليالستان است. بامبو در فارسي به ني خيزران شهرت دارد که به طور طبيعي در مرداب ها و اطراف رودخانه هاي لاهيجان و رشت مي رويد.
مرواربافي: مرواربافي يکي از رشته هاي صنايع دستي است که طي ساليان اخير در گيلان رواج يافته است. مروار يک نوع چوب ترکه اي است که در منطقه سولقان در اطراف تهران کاشته مي شود و از آن انواع و اقسام سبد در سايزهاي مختلف, جاميوه اي, جاناني, جا ليواني و ... مي بافند. از نظر شکل و ظاهر به محصولات بامبوبافي بسيار شبيه است.
سفالگري و سراميک سازي: از مراکز مهم اين رشته در استان گيلان مي توان آستارا, انزلي, رودسر, صومعه سرا, لاهيجان و تالش ياد کرد. در استان گيلان مواد اوليه و مورد مصرف سفال بسيار يافت مي شود و به دليل رطوبت هوا و بارندگي هاي تقريباً دائمي از گذشته هاي دور مصرف سفال سقف براي پوشش ساختمانها استفاده مي شد.
نقاشي روي کدو: در ليالستان لاهيجان نوعي کدو کشت مي شود که به کدوي قلياني معروف است و در شرايط خاص پرورش مي يابد. ابتدا کدوي نارس را درون قالبي چوبي که جداره آن به شکلهاي زيبا و متفاوت مشبک است قرار مي دهند و دهانه آن را مي بندند به طوريکه فقط ساقه کدو از دهانه قالب بيرون مي ماند. کدو که به تدريج رشد مي کند شکل قالب چوبي را به خود مي گيرد و از داخل روزنه هاي قالب مشبک به بيرون نفوذ مي کند. پس از رسيدن کامل کدو آنرا از ساقه جدا کرده و با احتياط قالب را باز مي کنند و سپس آنرا نقاشي کرده و براي آنکه رنگ آن تيره قهوه اي بشود, آنرا درون ظرف بزرگي با پوست انار و زاج سياه مي جوشانند و سپس قسمتهايي از پوست کدو را که باقي مانده است مي تراشند و در نتيجه نقش و نگار روي آن ظاهر مي شود. اين کدو پس از رسيدن خود به خود توخالي مي شود. از اين محصول بيشتر براي قليان، پايه آباژور و ... استفاده مي کنند. اين هنر از هنرهاي تزئيني است.
نمد مالي: نمد به عنوان يکي از زيراندازها و تن پوش هاي سنتي ايران سابقه اي طولاني دارد. ماده اوليه مورد نياز براي تهيه نمد بطور معمول ضايعات پشم و کرک قالي است. ولي از آنجا که توليد نمد بنا بر سفارش متقاضي به نمدمال صورت مي گيرد از پشمهاي مرغوب نيز در آن استفاده مي شود.
يکي از اماکن ديدني پرطرفدار و ارزشمند از لحاظ تاريخي قلعه رودخان مي باشد. اين قلعهتاريخي در 20 کيلومتري جنوب غربي شهر فومن در استان گيلان است. برخي از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانيان دانستهاند. اين قلعه با 2.60 هکتار مساحت بر فراز ارتفاعات روستاي رودخان قرار دارد. ديوار قلعه 1500 متر طول دارد و در آن 65 برج و بارو قرار گرفته شدهاست.
در دوره سلجوقيان اين قلعه تجديد بنا شده و از پايگاههاي مبارزاتي اسماعيليان بودهاست. بر روي سردر ورودي آن درج شدهاست که اين قلعه در سال 918 تا 921 هجري قمري براي سلطان حسامالدين اميردباج بن امير علاءالدين اسحق تجديد بنا شدهاست. اين کتيبه در موزه گنجينه رشت نگهداري ميشود.
اين قلعه در ارتفاعي بين 665 تا 715 متر از سطح دريا واقع شدهاست و در کنار آن رودخانهاي با همين نام جاري است.
اماکن ديدني:
-آرامگاه دکتر محمد معين ، آستانه
-پل تاريخي لوشان ،لوشان
-منطقه باستاشناختي مارليک ، رودبار
-خانه منجم باشي ، لنگرود
-آرامگاه شيخ زاهد گيلاني ، لاهيجان
-مسجد اکبريه ، لاهيجان
-آرامگاه سيد جلال الدين اشرف ، آستانه
-مسجد صفي ، رشت
-مرداب انزلي ، بندر انزلي
-درياي خزر ، گيلان
-جنگل ، گيلان
-رودخانه سفيد رود ، گيلان
-بازارهاي روزانه ، گيلان
-صنايع دستي
-روستاي ماسوله ، فومن
-موزه رشت ، رشت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)