صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25

موضوع: گنبدسلطانيه، سومين بناي آحري حهان

  1. #11
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تاسیس دانشگاه و مراکز علمی
    در کشور پهناور ایران آن زمان که دانشگاه مستنصریه بغداد معروف‌ترین سازمان آکادمیک آموزش رشته‌های مختلف دانش بشری بوده، بخارا و تبریز قبل از سلطانیه دارای دانشگاه‌هایی به سبک و سیاق مستنصریه بغداد بوده اند. رشیدالدین فضل الله که خود پزشک نیز بوده، به عنوان وزیر اعظم و حامی ‌و بنیانگذار مدارس جدید، در سلطانیه اقدام به تاسیس دانشگاه‌ها و مراکز دیگر علمی ‌و خدماتی و تحقیقاتی می‌کند.

    با توجه به اینکه تجربیات احداث چنین سازمان‌هایی در سه شهر بزرگ کشور در دست بوده، رشیدالدین مدرن‌ترین واحدهای آکادمیک را با مدرسینی به غایت فرهیخته و اندیشمند در سلطانیه به وجود آورد «... و دارالشفایی دیگر با اطبا و ادویه و مجموع مایحتاج و دیگر مدرسه عالی بر نمونه مستنصریه بغداد در آن شهر ساخت.» (ذیل جامع التواریخ رشیدی، حافظ ابرو، تهران، 1317)
    پس از نقل این نکته حائز اهمیت که بالاترین امکانات و شرایط مطلوب زندگی از آن مدرسین و فرهنگیان بوده و ارزش در جامعه علم و دانش و آگاهی محسوب می‌شده است و این مثبت‌ها مثلاً نه در اختیار نظامیان یا بازرگانان و اقشار مشابه - که در نظام‌های توتالیتر بالاترین امکانات و دستاوردهای جامعه را نصیب شان می‌سازند - نبوده است، به یکی دیگر از عملکردهای حیرت آور و فوق العاده متعالی رهبران سلطانیه می‌پردازیم.
    رهبران سلطانیه
    اولجایتو به عنوان یکی از نوادگان چنگیز خود بهتر از هر کسی می‌دانست که پدران وی چه جنایات هولناکی را در کشور مرتکب شده و چقدر عامل انحطاط و فقر، مسکنت و طبعاً محروم ماندن توده‌های عظیم مردم عاری از امکانات و شرایط بهینه زندگی، همچنین سواد و دانش و علوم شده اند. او به تشیع ایمان آورده و سعی در شناخت مبانی فکری آن می‌کرد.

    شاید بتوان بدون تردید گفت این گفتار زیبای نمادین امام اول شیعیان را شنیده یا دیده بود که؛ «من علمنی حرفاً و قد صیرنی عبداً» (هر کس کلمه‌یی به من بیاموزد، مرا بنده خویش ساخته است.) از همین رو یکی از تلاش‌های پیگیر و جدی اش مهار بی‌سوادی و جهالت بوده است. خواجه رشیدالدین فضل الله از دانش و آگاهی و قدرت علمی ‌و رهبری بالاتری نسبت به وزیران و مشاوران دیگر به ویژه تاج علیشاه وزیر دوم اولجایتو برخوردار بود. و همین مساله سبب کینه خاموش نشدنی تاج علیشاه شد تا پس از مرگ اولجایتو بلافاصله پس از قریب یک سال توطئه قتل وی را برچیند که موفق هم شد. مامور شده بود که از تمام شیوه‌های راهبری و تاکتیکی در راه نیل به مقصود که همانا جهاندن اسب شرف از گنبد گردون با درخت دانش و بینش اش بود استفاده کند... با توجه به عدم وجود وسایط نقلیه سریع ارتباطی بین شهرها و روستاها و سیستم تجمع و شهرنشینی خاص این زمان‌ها، تصمیم به ایجاد مدارس سیار می‌گیرد. این مدارس سیار با مدرسین مبرز به روستاها و شهرهای کوچک اطراف سفر می‌کرد و کلاس‌های آموزشی خود را برپا می‌داشت. حافظ ابرو می‌نویسد؛ «سلطان سعید اولجایتو از غایت محبت دین اسلام و دوستی محمدرسول الله(ص) و اهل بیت او دائماً با علما در مناظره و مباحثه می‌بود و اهل علم را رونقی تمام و چنان علم دوست بود که بفرمود به استصواب و فکر خواجه رشیدالدین تا مدرسه سیاره بساختند، از خیمه‌های کرباس و دائماً با اردو می‌گردانیدند و در آنجا مدرسی چنین تعیین فرمود، چنانچه شیخ جمال الدین حسن بن المظهری و مولانا نظام الدین عبدالملک و مولانا نورالدین تستری و مولانا عضدالدین آوجی و سید برهان الدین عیری و قریب صد طالب علم (دانشجو) را در آنجا اثبات کردند و ترتیب ماکول و ملبوس و الاغ و دیگر مایحتاج ایشان مهیا فرمود تا دائم در بندگی حضرت می‌باشند و در سلطانیه در ابواب الی مبارک مدرسه انشا فرمود و شانزده مدرس و معبد و دویست طالب علم را اثبات فرمود. تا چنان شد که در زمان دولت او روز بازار علم و فضل رواجی تمام یافت و تمامت آن معانی به مساعی جمیله خواجه رشیدالدین بود که سلطان را در این معنی تحریص فرمودی تا چندان فاضل و عالم در آن زمان مبارک پیدا شدند که به وصف نگنجد.» (مجمع التواریخ سلطانیه، به اهتمام محمد مدرسی زنجانی، انتشارات اطلاعات، 1364 ، صص 30 - 29) شرح این شگفتی‌ها که 700 سال پیش در گوشه‌یی از این سرزمین پهناور و جاودان رخ داده است، به واقع به وصف نگنجد. به قول نجم الدین رازی در مرصاد العباد؛ «سامان سخن گفتن با لب‌ها نیست.»
    در همه بحث‌های دیگر خدمات کشوری نیز امور به همین منوال در جریان بوده است. با توجه به اهمیت موضوع به یک مورد دیگر که مساله بهداشت و پزشکی کشور در آن زمان بود، به طور مختصر می‌پردازیم و کار جدی در این زمینه را به محققان و استادان وامی‌گذاریم.
    آنچه مسلم است، سه واحد بیمارستانی بزرگ در شهر سلطانیه وجود داشته است. در نحوه اداره بیمارستان و پزشکان و پرسنل آن در سلطانیه متاسفانه جزییات بیشتری در دست نیست ولی در مورد ارگ تبریز که مدتی رشیدالدین فضل الله در آنجا بوده، جزییات بیشتری به جای مانده و با توجه به اینکه خواجه رشیدالدین قبلاً در تبریز چنین شیوه و متدی را در اداره بیمارستان‌ها (دارالشفاها) به کار می‌برده، منطقی به نظر می‌رسد که در سلطانیه اشکال تکامل یافته‌تری از عملکردهای قبلی در تبریز را به اجرا گذاشته باشد محمد مدرسی زنجانی در مجمع التواریخ السلطانیه (29) از قول حافظ ابرو می‌نویسد؛ «... بزرگ ترین بنیاد خیریه خواجه رشیدالدین فضل الله که در شکوه و عظمت بی‌نظیر بود «ربع رشیدی» نام داشت که در شرق شهر تبریز، در غرب شهر غازانیه... تاسیس شد... و شامل عماراتی عالی و مدرسه و کتابخانه معتبری، دارای 60 هزار جلد کتاب از بهترین نفایس کتب که از اطراف و اکناف جهان جمع آوری شده بود و به زبان‌های مختلف در دسترس اهل دانش و هنر قرار گرفته بود، و عمارت به، کنان کوه، معروف به ربع رشیدی که به حقیقت شهری است معمور و مثل عمارت سلطانیه که همچنان عمارت در هیچ شهری نیست...»
    خواجه در مکتوب دیگری که به پسر خواجه سعدالدین حاکم قنسرین و عواصم نوشته است از آبادی ربع رشیدی چنین توصیف می‌کند؛ «... اکنون به میامین قدوم علما و یمن همت فضلا به اتمام پیوست و در او 24 کاروانسرای رفیع که چون قصر خورنق منیع است و به رفعت بنا از قبه مینا گذشته و هزار و پانصد دکان که در متانت بنیان از قبه هرمان سبقت برده و 30 هزار خانه دلکش در او بنا کرده ایم و حمام‌ها خوش هوا و بستان‌ها باصفا و حوانیت و طواحین و کارخانه‌های شعربافی و کاغذسازی و رنگرزخانه و دارالضرب و... حافظ قرآن 200 نفر کوفی، بصری، شامی، علما و فقها و 400 نفر طبیب حاذق از هند، چین، مصر و شام و دیگر ولایات 50 نفر، هر یکی پنج نفر را تعلیم دهند. غرض از تسطیر این است که 50 نفر صوف باف از انطاکیه و اسیواس، و طرسوس بفرستد، نه به زور روانه دارالسلطنه تبریز کند.» (مجمع التواریخ سلطانیه، به اهتمام محمد مدرسی زنجانی، انتشارات اطلاعات، 1364، صص 33-32-31-30)
    در این نقل سه مورد قابل توجه است که اشاره موکد به آنها خالی از لطف نیست. اول اینکه حافظ ابرو خود مورخی چیره دست و از شخصیت‌های برجسته علمی ‌سلطانیه و از مشاوران نزدیک خواجه رشیدالدین بوده و در بیان عظمت ربع رشیدی این مکان را به «سلطانیه که نظیری ندارد» تشبیه می‌کند، و این نظر را که نظام اجتماعی و عملکرد مجریان در متدولوژی اداره نهادها و سازمان‌های فرهنگی، خدماتی و عام المنفعه در سلطانیه مطمئناً پیچیده تر و اساسی تر از این مقدار که تواریخ مربوط به سازمان‌های شهری سلطانیه آمده است، بوده، تایید می‌کند. دوم اینکه پزشکان خارجی مشغول در پایتخت، هر کدام موظف به تعلیم پنج ایرانی بوده اند که طبعاً در دوره اول اقامت پزشکان خارجی، 250 طبیب حاذق ایرانی آماده کار می‌شدند. نتیجتاً مجموعه تجربیات دانش پزشکی تمام کشورهای مترقی و پیشرفته جهان، در اختیار پزشکان سلطانیه قرار می‌گرفت، و سوم اینکه فضای سیاسی کشور، در پرتو تفکر باز و عدالت خواهانه رهبران، فضای آزاد، و دموکراتیک، و عاری از استبداد و زورگویی بوده است، و بازگویی خیلی مختصر و دو کلمه‌یی «نه به زور» حاکی از مرسوم و شایع، و عادی بودن این شیوه حکومتی در جامعه و حتی در برخورد با اتباع خارجی بوده است. و نیز این مساله که روابط خارجی ایران با کشورهای مشترک المنافع تحت پرچم ایران (فدراتیو) کاملاً گسترده و نزدیک بوده است.
    در اینجا بررسی اساسی از استخوان بندی و استیل معماری شهر و نحوه استقرار اماکن مختلف و چگونگی و بافت طبقاتی شهر و موارد متعدد دیگر را به مقالی دیگر موکول می‌کنیم، و به مورد دوم، یعنی اصلی‌ترین مکان و محل ابنیه به جا مانده از گذشت اعصار و قرون، (گنبد سلطانیه) می‌پردازیم، همان طوری که گفته شد شهر به دو بخش کهندژ و شارستان تقسیم شده است. که کهندژ ارگ سلطنتی و مرکز حکومت و کاخ رهبری بوده و با خندقی آبی از شهر جدا می‌شده است.
    پی نوشت؛--------------------------
    -1 در طول تاریخ کشور پهناورمان یکی از م*****ان آثار به فرهنگ و تمدن، غربیان بوده اند. اگر کشور کهنسال ما، گاه و بیگاه در زیر چکمه‌ها و شمشیرهای زورمداران و چپاولگران ضجه زده است، غارتگران فرهنگ کشورمان کمتر از آنها بر ما ستم نکرده اند و اکثر کتاب‌ها و آثار هنری و باستانی ما را به غارت برده اند. مطمئناً ما صدها جلد کتاب و هزاران شعر درباره فعل و انفعالات و روند زندگی در شهر سلطانیه داشته ایم که به تاراج رفته است. به نمونه‌یی از اعتراف اندک یکی از مهاجمین بنگرید. آدام اولئاریوس (مستشرق آلمانی) چنین می‌گوید؛ «شهر سلطانیه بر دشتی هموار در حالی که هر دو طرف آن را رشته کوه‌هایی از جمله در سوی راست کوه کیدر پیامبر فرا گرفته، واقع شده است... یک نرده آهنین قسمت بالای مسجد را از سایر بخش‌ها جدا کرده و محراب را تشکیل داده بود، در این محراب تعداد زیادی کتب قدیمی‌به زبان عربی قرار داشت که در ازای برخی از آنها پنج ربع ساعد و پهنایشان تقریباً برابر با یک ساعد بود. حروف یک انگشت درازا داشته و سطور آن به وسیله آب طلا و مرکب سیاه به صورتی بسیار استادانه نوشته شده بود. من به چند برگ این کتاب‌ها دست یافتم و آنها را به کتابخانه دربار شاهزاده نشین هلشتاین برای مراقبت و نگهداری سپرده ام» (سفرنامه آدام اولئاریوس، ترجمه احمدبهپور، تهران 1363، صفحه 1147)

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #12
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    در نوشتار قبلی شرحی درباره شهر سلطانیه گفته شد. در ساخت و پرداخت این شهر هنر ایرانیان و دانش و استعداد آنان مشهود بود. یکی دیگر از نماد خلاقیت ایرانیان گنبد سلطانیه است.

    سلطانیه، دشت زمردین آکنده از لاله و شقایق و نسرین، از اوان ورود ارغون شاه به تبریز و پس از وی در دوران حکومت 13ساله پسرش غازان خان، محل استراحت و بیتوته قوای دولتی به عنوان توقف موقت بین راهی در نقل و انتقالات نظامی‌ بوده و گاه امیران سپاه با وجود ارغون و غازان مدتی را تابستان‌ها در این دشت زیبا به سر می‌بردند.
    اینک در سال 703 (1304م) غازان خان در سنین جوانی در بین النهرین بیمار می‌شود و به اندک زمانی درمی‌گذرد. قبل از مرگ برادرش اولجایتو را به جانشینی معرفی می‌کند.

    «یک روز سلطان اولجایتو نشسته بود. امرا و ارکان دولت حاضر بودند مثل امیرقتلغ شاه و امیرچوپان و امیرفولاد و جنکسان و امیرحسین و امیرسونج و امیرالیسن قتلغ و دیگر امرای بزرگ و وزرای نامدار. او در وصف پادشاهان و آثاری که از ایشان یادگار مانده است، سخن گفت. فرمود؛ حق سبحانه و تعالی، آدمی‌را از جمله مخلوقات به فضیلت و لقد کرمنا بنی آدم مخصوص گردانیده است و باز در میان برایا نافذ و جاری گردانیده، می‌باید که از ایشان که آثار خیرات و مبراتی که به دست برنیاید به تخصیص پادشاهی که داد و عدل و انصاف زندگانی کرده اند و بعد از آن فرمود که یک روز پیش پدر خود پادشاه ارغون که از پادشاهان گیتی به داد و عدل و دانش ممتاز بود حاضر بودم. عمارت سلطانیه بر خاطر خطور کرده بود که همچنان من پادشاه جهانم، می‌خواهم شهری بنا کنم که آن پادشاه بلاد بود. جماعتی که حاضر بودند بعضی موضع نام بردند و هر یک را آنچه از عیب و هنر و دانسته باز نمودند. آخرالامر موضع قنغور ولانگ اختیار کردند که یا ییلاقی به غایت منزه است و قراری بسیار در حوالی این و مرغزارهای جنوب و هوای خوش... فرمان فرمود تا طرح شهر برکشیدند و به بنای قلعه آن از سنگ تراشیده اشارت فرمود... اکنون آنچه که پدر من بنا کرده بود، اگر حق سبحانه توفیق بخشد به اتمام رسانم... این شهر و قلعه نه از برای آن می‌سازم که گر نغوذ بالله سختی پیش آید این موضوع مرا مامنی باشد... من در این امر (ساختن شهر) اعتماد بر قوت و قدرت خود ندارم، من نیز یک بسنده عاجزم...» (آثار تاریخی سلطانیه، هوشنگ ثبوتی، صص 36- 35)

    هنگام در رسیده بود. فراخوان عمومی‌ معماران و مهندسان و هنرمندان از اقصی نقاط کشور آغاز شد. دست‌های خلاق هنرمندان ایرانی یک بار دیگر دور هم جمع شدند تا زیر سلطه ایلخانان - که ایرانیان حداقل اجدادشان را غاصبان بی رحم و زورمدار می‌شناختند - هنر و اندیشه ژرف و ماورایی شان را در معرض چشمان حیرت زده شمنیست‌ها 1 قرار دهند و ثابت کنند هر چند مهر حاکمیت از آن شماست ولی باز ما ایرانی‌ها هستیم که خلاقیت و هوش و ذکا را در بطن و جان مان حفظ کرده ایم و ما هستیم که هنرمان را براساس اندیشه‌ها و درونیات متعالی اسلامی ‌و ایرانی مان متبلور خواهیم کرد. به واقع نیز چنین بود و هنر معماری شگرف ایران زمین آنچنان عمیق و غوغایی و گسترده بود که صحرانشینان شمنیست هرگز خیال هیچ گونه رذالت و نظری را به سر راه نمی‌دادند، زیرا هنری در سرشت تاریخی شان نبود.

    باری ساختن سلطانیه آغاز شد
    «... قلعه آن را (شهر را) دیوار سنگ تراشیده کرده اند، بر سر دیوار آن چهار سوار پهلوی یکدیگر توانند رانند و اهل قلعه مربع نهاده اند طول و عرض مساوی هر دیواری بگز شرع، 500 گز، چنانچه دو هزار گز دور آن باشد و یک دروازه شانزده برج دارد، پس از دروازه و درب - اندرون - قلعه... گنبدی مثمن بزرگ عالی که قطر آن شصت گز است. در غایت تکنیک و ارتفاع آن 120 گز چنانچه در اقصای بلاد عالم مثل آن نمی‌دهند... و متصل آن گنبد، چند عمارت عالی ساخته است، محمدی به تکلف و دارالفیاض و دارالسیاده و موقوفات بسیار بر آن وقف کرده و سرایی به جهت خاصه خود در اندرون قلعه ساخت... ایوان خانه بزرگ که دو هزار آدمی ‌در آن گنجد و آن را کریاس نام کرده.» (آثار تاریخی سلطانیه، نوشته هوشنگ ثبوتی، ص 37)

    گنبد سلطانیه و ساختمان‌ها و جایگاه‌های حواشی آن در طول حدود 10 سال ساخته شد. در اوایل قرن هفتم در سراسر جهان ساختمانی با این ارتفاع و دقت و زیبایی وجود نداشت و هم اینک نیز پس از مسجد ایاصوفیا در ترکیه و کلیسای جامع مریم مقدس (کاتدرال - سانتاماریا دلفیوره) سومین بنای عظیم در فلورانس ایتالیا، ساخته دست بشر است، که قبل از آغاز تمدن اخیر بنا شده است. اگر بخواهیم به تمامی‌ جزییات شگفت انگیز و بسیار دقیق و علمی ‌این گنبد هشت ضلعی، و زیرمجموعه ساختمانی آن بپردازیم، از حد یک گزارش مجمل بیرون خواهد رفت. پس به اختصار به چند مورد شاخص - یا از نظر من قابل توجه به ویژه به لحاظ استتیک - می‌پردازیم. از حدود 40 کیلومتر به زنجان مانده در سمت چاپ جاده در میان دشتی سرسبز و خرم، گنبد عظیم از فاصله 10 کیلومتر دیده می‌شود. در هوای آفتابی درخشان هنوز مقدار اعظم کاشی‌های فیروزه‌یی گنبد که از گزند باد و باران و عوامل نامساعد طبیعی و گزند دزدان سخیف و ابله در امان مانده، قابل رویت است. در سرراهی سلطانیه به سمت چپ که پیچیدیم با هر دقیقه‌یی که پیش می‌رویم، عظمت بنا افسونگر و پرغرور بیشتر احساسات حیرت و تحسین ما را برمی‌انگیزاند. از خندق پیرامون کهندژ و برج‌های دیده بانی و مناره‌ها، جز آثاری مختصر باقی نمانده است. اما گنبد و پایه‌ها و اتاق‌ها و سالن‌ها و کلیه مجموعه به طور کامل سالم مانده است.

    در کنار و گوشه‌یی از بنای غول آسا آجری افتاده یا ناودانی درهم شکسته است. البته داربست‌های سیاه فلزی بسیار انبوهی که گویی اندام زنده و پهلوانی گنبد را ذره ذره در هم می‌شکند و نفس‌اش را از تنش برمی‌گیرند متاسفانه سال‌هاست برای مرمت روی گنبد را فراگرفته و گویی به اندازه قدمت خود گنبد باقی خواهد ماند، از شکوه و دلبربایی بنا به غایت کاسته است.
    از در ورودی عمومی ‌(ایوان شمال غربی) داخل می‌شویم. (ورودی شمال شرقی، از همان زمان مخصوص ورود درباریان بوده و ورودی سوم در ضلع غربی تربت خانه است.) سر را که بالا می‌گیریم ارتفاع عریان و وهمناک 5/48 متری گنبد و دهانه قوس 60/25 متری آن (حدود ارتفاع یک ساختمان هفت طبقه) سر را به دوران می‌افکند. سعی می‌کنم گام به گام که در گوشه و کنار مجموعه قدم زده‌ام با توضیحی هرچند ناقص خواننده را نیز با خود همراه ببرم شاید گام‌های بی‌قوت مان را که در برابر تمدن غول آسای غرب به لرزه درآورده، اندکی توان و نیرو بخشد و بدانیم که حتی همین امروز این مجموعه در برابر آسمانخراش‌های غرب می‌تواند نمونه‌یی از عظمت هنر و تمدن درخشان و پیشگامی‌ علمی‌ کشورمان باشد... چند قدم به عقب برمی‌گردم.
    در 700 سال گذشته در اثر زلزله‌های دهشتناک که حداقل 90 درصد شهر به زیر خاک فرو رفته است مجموعه گنبد سلطانیه فقط پنج سانت نشست کرده و در قسمتی از گنبد فقط یک شکاف چند سانتی به وجود آمده است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #13
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گنبد دارای اختصاصات منحصر به فردی در جهان است
    گنبد سلطانیه برای اولین بار در جهان به صورت دوپوسته ساخته شده است و پس از احداث این گنبد است که به لحاظ ملاحظات علمی ‌در سایر کشورها و نقاط کشور از این روش استفاده شده است. مهندس هوشنگ ثبوتی در بررسی آثار تاریخی سلطانیه در این باره می‌گوید؛ «دوپوسته بودن گنبد به لحاظ استفاده از همان اینرسی بیشتر و کوچک‌تر کردن ضخامت آن از پایین به بالا به جهت سبک‌تر کردن آن. نمودار رابطه تعادل در اجزای گنبد است. حال به غایت به مطالعات باستان شناسی ذکرشده چنین استنتاج می‌شود که عامل محاسبات ایستایی در همه ابعاد عامل تعیین کننده در جهت طرح و اجرای عناصر و المان‌های معماری در گنبد سلطانیه بوده است.» (بررسی آثار تاریخی سلطانیه، ص 127)
    مجموعه گنبد پس از گذشت هفت قرن هنوز نسبت به اماکن باستانی دیگر کشور سالم‌تر به نظر می‌رسد. این مساله ناشی از عوامل متعدد دقیق و حساب شده است. مثلاً انتخاب زمین جهت احداث کهندژ و به ویژه قسمت گنبدخانه کاملاً علمی‌و بر اساس استانداردهای موجود امروز است.

    پروفیل (گمانه) 9 متری موجود در زیرزمین گنبد نشانه وجود آزمایشگاه فنی مکانیک خاک جهت انتخاب بهترین قسمت با بافت سنگین فشرده و مقاوم خاک است. فونداسیون (پی‌ها) گنبد برای آنکه باری به این عظمت- 1600 تن- را تحمل کند باید از پیچیده ترین و قوی ترین مصالح برخوردار باشد. پیداست پس از اتمام آزمایش‌های لازم دانه بندی و نسبت شن، رس و... خاک و درصد رطوبت، عمق آب‌های زیرزمینی و مسائل مشابه دیگر اقدام به پی ریزی که به لحاظ سادگی و عمق کم یکی دیگر از عجایب مجموعه است، کرده اند. پی‌ها حداکثر 90 سانتیمتر ارتفاع داشته و فقط 50 سانتیمتر از جرزهای پی‌ها تحمل کننده بار ساختمان بزرگ تر است. مواد پی‌ها از شفته آهک و گچ است.
    سردابه که با پله‌های زیبا، همکف را به زیرزمین متصل می‌سازد دارای فضاهایی بسیار متعدد و عمدتاً از سنگ‌های یکپارچه بوده و احتمالاً محل قبر اولجایتو در همین سردابه پیش بینی شده بود.

    طبقه همکف یا زیر گنبد دارای پلان هشت ضلعی است که در طبقه اول به انضمام حجره‌ها و فضاهای مرتبط شکل مستطیل به خود می‌گیرد و در طبقات دوم و سوم دارای پلان هشت ضلعی متمایل به منتظم است. از سوی طبقه همکف، پله‌هایی باریک و مدور راه را به طبقات بالاتر می‌گشاید. عجیب اینکه در لحظه اول ورود به پله‌ها این تصور پیش می‌آید که پله‌ها پایین بوده و امکان گذر وجود نداشته باشد در حالی که فضای پله‌ها طوری تنظیم شده که هر انسانی با هر قدمی‌ حتی چند متری قادر به عبور از پله‌ها است. طبقات سه گانه دارای ایوان‌ها، بالکن‌ها و نشستگاه‌هایی است که اگر بازدید همراه با راهنما نباشد بی شک انسان در میان آن همه ورودی‌ها و خروجی‌ها سردرگم خواهد شد و راه اصلی بازگشت را پیدا نخواهد کرد. «پس از طبقه همکف، طبقه اول شامل دهلیزهای ارتباطی است... این دهلیز دور تا دور بنا را احاطه کرده و یک پلان 16 وجهی را به وجود می‌آورد. این دهلیزها با سقف‌های کم خیز پوشیده و در حد فاصل ایوان‌ها فضاهای متنفسی و کاربردی ایجاد شده است. سقف این فضاها با فرم‌های متنوع با استفاده از آجر، گچ و سنگ احداث شده است و فضاهای کاربردی بالکن‌های هشتگانه یی است که از ایوان‌ها پدید آمده و دارای تزیینات زیبایی اعم از کاشیکاری، تسمه کشی، گچکاری و تلفیق آجر و کاشی و بالاخره کتیبه‌های متعدد است. آرایش و دکوراسیون دهلیزهای مشرف به ورودی اعضای خاندان حکومتی با نصب پرده‌های زیبای زربفت از اهمیت خاصی برخوردار است و هر یک از این ایوان‌ها به طور متقارن به سه واحد طاق و تویزه تبدیل شده و آرایش سقف آنها زیباترین و جذاب ترین تزیینات در هنر گچ بری بناهای عالم را عرضه کرده است. از هر کدام از ایوان‌های هشتگانه، پنجره یی به داخل گنبد خانه باز می‌شود. از این طبقه پلکان‌های مارپیچی مناره‌ها آغاز شده و ضمن ادامه تا بالای مناره، طبقه دوم را با طبقه سوم که پشت بام باشد مرتبط می‌کند.» (همان منبع، ص 144)

    بالکن‌ها مشرف به بیرون یعنی شهر و دشت وسیع و زمردین سلطانیه است. این ایوان‌ها در مراسم و اعیاد برای حضور مسوولان مملکتی و تماشای مراسم داخل شهر و احتمالاً استراحت و نشست‌های مشورتی و خانوادگی استفاده می‌شده است. دیوارهای مشبک آجری با اشکالی زیبا و دستور فنی بسیار دقیق و علمی ‌ساخته شده اند. سقف بالکن‌ها با رنگ افرایی و مسی دارای اشکال، گل‌ها و انحناهایی است که هنوز رنگ جلا و شکوه خود را حفظ کرده است. یکی از شگفتی‌های طراحی در همین سقف‌های محراب گونه است. تمامی ‌اشکال در سه سطح گچ بری شده اند، به طوری که فضای حجمی‌ پیدا کرده و از نظر هنر تجسمی‌ یکی از شاهکارهای دست بشر محسوب می‌شود. بالکن‌های مشرف به گنبدخانه دارای حفاظ‌هایی مشبک از جنس چوب است، که بدون استفاده از چسب و میخ و فقط به وسیله سجاف و ایجاد شکاف‌های نر و مادگی قطعات به یکدیگر متصل شده اند.

    استحکام این حفاظ‌ها به اندازه یی است که هنوز پس از هفت قرن ذره‌یی لرزش و تعویض فرم پیدا نکرده اند. اشکال گوناگون هندسی - قرینه‌یی بی‌نهایت زیبا و منظم به جلال و شکوه ایوان‌ها افزوده است. ایوان‌ها محل اجتماع بانوان خاندان اولجایتو و سایر درباریان بوده است. نحوه ساخت و ساز ایوان‌ها به گونه‌یی است که از پایین گنبدخانه به هیچ وجه قابل دیدن نیست، ولی از بالا به طور کامل همه ابعاد زیر گنبد به راحتی دیده می‌شود. در مراسم سوگواری و جشن‌های مذهبی و ملی، خاندان درباریان و بعضاً مدعوین عمومی ‌از این محل استفاده می‌کرده اند. پیشانی‌ها و نقاب‌های این ایوان‌ها با استفاده از کاشی‌های فیروزه‌یی رنگ و رنگ‌های سبز چمنی و سایر رنگ‌های ملایم، ‌هارمونی عجیب و زیبای حیرت‌آوری را پدید آورده است. در حاشیه‌های محراب گونه آیات قرآنی با خطوطی بسیار زیبا نقش بسته اند. در یکی از پیشانی‌های این ایوان‌ها در سمت جنوبی یک حاشیه محدود با عرضی 20 سانتیمتری معین و مشخص است. آیت الکرسی از ابتدا تا انتها بدون افتادن حتی یک نقطه به طور هماهنگ و کامل نوشته شده است.

    - در چنان ارتفاعی بدون امکانات پیشرفته امروزی - تنظیم ابعاد و اندازه خط و تعیین دقیق میزان جاگیری این چند آیه قرآن به طوری که نیازی به کشش بعضی از کلمات یا کوتاه و بزرگ کردن و تغییر ابعاد خط در نوشتن بعضی از کلمات دیگر به وجود نیاید و آیات به طور کامل دقیقاً در همان مقدار محل تعیین شده پیشانی محرابی نوشته شود، واقعاً فوق تصور است. به هر حال سلطانیه دو زلزله هشت ریشتر را از سر گذرانده و هنوز شاداب و محکم در جای خود ایستاده است.

    پی نوشت
    1- شمنیزم؛ آیین بدوی با مقررات و قوانینی بسیار خشن که مغولان از آن پیروی می‌کردند؛ شمن خدای نیروی معهود. شمن؛ آیین مغولی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #14
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جمع‌آوري داربست‌هاي داخل گنبد سلطانيه تا پايان سال

    استاندار زنجان تاكيد كرد:
    جمع‌آوري داربست‌هاي داخل گنبد سلطانيه تا پايان سال


    100889640402


    جام جم آنلاين: استاندار زنجان خطاب به مسؤولان اداره كل ميراث فرهنگي و پايگاه ميراث جهاني گنبد سلطانيه گفت: تا عيد نوروز امسال فرصت داريد نسبت به جمع‌آوري داربست‌هاي داخل گنبد سلطانيه اقدام كنيد تا مردم به راحتي بتوانند از داخل گنبد بازديد نمايند. در غير اين صورت خود استانداري اقدامات لازم را در راستاي جمع‌آوري اين داربست‌ها انجام خواهد داد.


    به گزارش ايسنا، محمد رئوفي نژاد در كارگروه ميراث فرهنگي و گردشگري استان با بيان اين‌كه 60 سال است اين داربست‌ها در گنبد وجود دارند، ابراز كرد: اگر تاكيد مديريت استان بر جمع‌آوري داربست‌هاي خود گنبد سلطانيه نيز نبود، اين داربست‌ها به اين زودي جمع نمي‌شدند. در حالي كه يك فرصت براي اين كار تعيين كرديم و مسؤولين نيز در اين فرصت، داربست‌ها را جمع كردند.


    وي ادامه داد: از 60 سال قبل، اين داربست‌ها در گنبد براي انجام عمليات مرمتي برپا شده‌اند و در طول اين سال‌ها همواره اين داربست‌ها وجود داشته است. با توجه به اين‌كه عمليات مرمت تمام شدني نيست و همواره نياز به مرت جهت حفظ گنبد داريم، بنابراين نمي‌توان هميشه اين داربست‌ها را در گنبد نگه داشت و بايد براي جمع‌آوري آن اقدام نمود.

    مقام عالي اجرايي استان تاكيد كرد: هم اكنون در حرم امام رضا (ع) نيز با آن حجم زاير و با توجه به اين‌كه همواره نياز به مرمت و ترميم برخي نقاط در حرم وجود دارد، از دستگاه‌هاي پيشرفته براي اين كار استفاده مي‌كنند و هيچ گاه داربست به مدت طولاني برپا نمي‌كنند. حال همين امر را مي‌شود در سلطانيه نيز انجام داد و داربست‌ها را جمع آوري كرد.

    استاندار زنجان تصريح كرد: تا عيد امسال به مسؤولان فرصت مي‌دهيم كه با رعايت مسائل فني و ايمني و با در نظر گرفتن مسائل مهم عمليات مرمت، داربست‌ها را جمع‌آوري كنند و ادامه تعميرات با يك سري داربست‌هاي متحرك و شيك انجام شود. در اين زمينه استانداري اعتبار لازم را نيز در نظر خواهد گرفت و در صورت نياز از كشورهاي ديگر براي خريداري بالابرهاي مورد نياز و يا وسائل ديگر اقدام خواهد شد.

    رئوفي نژاد با بيان اين‌كه تنها روش كار عوض خواهد شد و روند كار نبايد كند شود، يادآور شد: همچنين مي‌توان ترتيبي اتخاذ كرد تا مردم از روند عمليات مرمت نيز با استفاده از روش‌هاي خاص، بازديد كنند كه اين امر نيز مي‌تواند در جذب گردشگران در اين منطقه موثر باشد.

    وي با تاكيد بر اين‌كه در اجراي طرح‌هاي گردشگري، بايد ابزارهاي تشويق براي جذب سرمايه‌گذار در نظر گرفته شود، گفت: به دلايل مختلف، طرح‌هاي بزرگ گردشگري در كشور و استان نه عملي هستند و نه در آينده عملياتي خواهند شد. هم اكنون در زنجان طرح‌هاي گردشگري همچون زنجانرود، گاوازنگ، سلطانيه، تهم و گلابر وجود دارد كه اين طرح‌هاي بزرگ به دلايل مختلف نمي‌توانند اجرا شوند.

    اين مقام مسوول ادامه داد: در صورت اين‌كه اين طرح‌هاي بزرگ خُرد نشوند و به طرح‌هاي كوچك تقسيم نگردند، به همين وضعيت فعلي باقي خواهند ماند و هيچ وقت اجرايي نخواهند شد. به همين دليل ضروري است تا بخشي از طرح‌هاي بزرگ، كوچك سازي شوند تا بتوان آنها را اجرا كرد. طرح‌هاي بزرگ گردشگري را نبايد يك جا ديد و به آنها مجوز داد كه در اين صورت همه گرفتار خواهند شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #15
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بعد از 50 سال
    جمع‌آوري داربست‌هاي گنبد سلطانيه آغاز شد


    100917700210



    جام جم آنلاين: مدير پايگاه جهاني گنبد سلطانيه از آغاز جمع‌آوري داربست‌هاي گنبد سلطانيه بعد از گذشت 50 سال خبر داد.

    عليرضا رازقي در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: داربست‌هاي داخلي گنبد سلطانيه حدود 50 سال پيش نصب شده است كه عمليات نصب اين داربست‌ها نيز حدود 10 سال طول كشيده است.

    وي در ادامه افزود: گنبد سلطانيه به صورت يك هشت‌ضلعي است كه داربست‌هاي نصب‌شده در داخل نيز قابل تقسيم به 8 قسمت است و داربست‌هاي يك قسمت از اين 8 قسمت تا پايان سال 90 جمع‌آوري خواهد شد.
    به گفته مدير پايگاه جهاني گنبد سلطانيه يك هشتم داربست‌هايي كه قرار است تا قبل از پايان سال 90 جمع‌آوري شود در ضلع جنوب غربي گنبد سلطانيه است.


    هر 6 ماه تا يك سال، يك هشتم داربست‌ها جمع‌آوري مي‌شود
    رازقي گفت: طبق برنامه‌ريزي‌هاي انجام‌شده هر 6 ماه تا يك سال، يك هشتم از داربست‌هاي گنبد سلطانيه جمع‌آوري خواهد شد.
    مدير پايگاه جهاني گنبد سلطانيه با تأكيد بر اينكه جمع‌آوري داربست‌هاي گنبد سلطانيه با يك پارادوكس مواجه است، اظهار داشت: داربست‌هاي داخل گنبد از سويي براي بازديدكنندگان و گردشگران به لحاظ بصري مشكلاتي را ايجاد مي‌كند و در مقابل ما براي عمليات مرمت به اين داربست‌ها نياز داريم، به همين دليل موضوع جمع‌آوري داربست‌ها مورد بررسي دقيق قرار گرفت.

    رازقي ادامه داد: در بررسي‌ها مشخص شد كارگاه‌هاي مرمت تاكنون در گنبد سلطانيه به صورت افقي فعاليت مي‌كردند كه مقرر شده است از اين پس به صورت عمودي عمليات مرمت انجام شود. پلان گنبد 8 ضلعي است و داربست ها نيز اين قابليت را دارند كه به 8 قسمت تقسيم شده و يك هشتم يك هشتم باز شوند.

    وي افزود: در مرحله نخست باز كردن داربست‌ها كارگاه مرمت ضلع جنوب غربي گنبد ساماندهي شده است به طوري كه در حال حاضر از صفر تا 23 متري اين ضلع مرمت شده و 23 تا 48 متري آن هنوز در دست مرمت است كه تا پايان مرمت اين قسمت قرار است تا پيش از پايان سال 90 كل داربست‌هاي ضلع جنوب غربي باز شود.

    به گفته مدير پايگاه جهاني گنبد سلطانيه در همين زمان مرمت پوسته خارجي گنبد در ضلع جنوب غربي نيز انجام خواهد شد.

    رازقي يادآور شد: 50 سال پيش ايتاليايي‌ها به منظور مرمت گنبد سلطانيه داربست‌ها را داخل گنبد نصب كرده‌اند.

    وي درباره تغيير ورودي بازديدكنندگان به گنبد سلطانيه نيز گفت: بازديدكنندگان از اين پس به جاي ضلع جنوب غربي از ضلع شمال غربي مي‌توانند از گنبد بازديد داشته باشند.

    گنبد سلطانيه بزرگ‌ترين گنبد آجري جهان و مقبره اُلجايتو است كه در 1302 تا 1312 در شهر سلطانيه (پايتخت ايلخانيان) ساخته شد و از آثار مهم معماري پارسي و اسلامي به شمار مي‌رود.

    اين بنا مسجدي است بسيار زيبا از حيث معماري و تزيين و بزرگي در دنيا مشهور است. گنبد مزبور در 5 فرسخي سمت شرقي شهر زنجان در داخل باروي شهر قديم سلطانيه قرار گرفته و بنايي است هشت ضلعي كه طول هر ضلع آن 80 گز است. هشت مناره نيز در اطراف گنبد دارد و قديمي‌ترين گنبد دوپوش موجود در ايران است. رنگ گنبد آبي است.

    ساخت اين گنبد در سال 702 هجري قمري به دستور الجايتو در شهر سلطانيه، پايتخت آن زمان ايلخانيان آغاز شد و در سال 712 هجري قمري به اتمام رسيد.

    گفته مي‌شود در ساخت گنبد بزرگ شهر فلورانس از اين گنبد الگوبرداري شده‌است. بناي اين گنبد كه بعد از گنبدهاي سانتامارينا و اياصوفيه سومين گنبد بزرگ دنياست.
    گنبد سلطانيه 24 تير 1384 در فهرست ميراث جهاني يونسكو جا گرفت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #16
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گنبدسلطانيه، سومين بناي آحري حهان


    100910912592




    جام جم آنلاين: گنبد سلطانيه در استان زنجان از جمله شاهكارهاي هنر معماري‌ ايران‌ و جهان‌ اسلام‌ است و پس از كليساي جامع مريم مقدس در فلورانس ايتاليا و مسجد ايا صوفيه استانبول، سومين بناي عظيم آجري جهان به‌شمار مي‌رود.

    به گزارش ايسنا، گنبد سلطانيه از جمله آثار ثبت شده در فهرست ميراث جهاني يونسكو است و يكي از مهم‌ترين آثار باستاني جهاني به‌شمار مي‌رود.

    دشت وسيع سلطانيه كه از دامنه كوه‌هاي شمالي منطقه آغاز و تا اولين رشته كوه‌هاي جنوبي ادامه پيدا مي‌كند، تقريباً در نقطه مركزي چمن سلطانيه را كه همانند تخته فرش تنيده از ابريشم است، در آغوش كشيده است.

    اين گنبد در 36 كيلومتري جنوب شرقي زنجان و 4 كيلومتري اتوبان قزوين – زنجان در شهر سلطانيه قرار داشته و بنايي است عظيم و ممتاز كه در وسط شهر تاريخي سلطانيه بنا گرديده است.

    گنبد سلطانيه مجموعه‌اي است بسيار زيبا از حيث معماري و از لحاظ تزيين و بزرگي در دنيا مشهور است. اين گنبد مزبور در پنج فرسخي سمت شرقي شهر زنجان در داخل باروي شهر قديم سلطانيه قرار گرفته و بنايي هشت ضلعي است. هشت مناره نيز در اطراف گنبد وجود دارد و قديمي‌ترين گنبد دوپوش موجود در ايران است.

    رنگ گنبد آبي است و در قسمت بالايي آن ساختمان دور تا دور اطاق‌ها و غرفه‌ها ساخته‌اند. خود گنبد از كاشي‌هاي فيروزه‌اي رنگ پوشيده و سقف داخل اطاق‌هاي بالا با گچ‌بري‌هاي و آجرهاي رنگارنگ تزيين يافته‌است. در حاشيه طاق‌ها آيات قرآني و اسماالله با خط جلي نوشته شده‌است. حكاكي‌هايي در آجرهاي ديوارها و سقف‌هاي رنگين بنا نيز ديده مي‌شود.

    تزيينات و نحوه ساخت اين مقبره در واقع نقطه عطفي در معماري آن دوران بوده به اين شكل كه سبكي جديد را در معماري به‌وجود آورده كه از معماري سلجوقي منفك شده‌است.

    ساخت اين گنبد به دستور الجايتو در شهر سلطانيه، پايتخت آن زمان ايلخانيان آغاز شد. بعضي از تاريخ نويسان نوشته‌اند؛ سلطان محمد خدابنده اين گنبد و بناي عظيم را بنا كرد كه قبور مطهر ائمه اول و سوم شيعيان يعني امام علي (ع) و حسين (ع) را به آنجا منتقل كند. ولي به‌علت خوابي كه ديد از اين عمل منصرف شد.

    دالان‌هاي تو در تويي در سردابه اين بنا موجود است كه حدس زده مي‌شود براي اجراي مراسم خاصي به‌كار مي‌رفته است. حتي حدس مي‌زنند كه سلطان محمد خدابنده پس از مدتي از اسلام روي برگردانده و دوباره به اصل خود برگشته و شمن شده و اين دالان‌ها و فضاها براي اجراي مراسم مذهبي خاص پس از مرگ وي بوده‌است.

    درباره ورودي‌هاي اصلي به فضاي داخلي، به‌خاطر وجود راه‌هاي متعدد، نظريه‌هاي مختلفي ابزار شده كه عمدتاً ايوان‌هاي شرقي و شمالي را به‌عنوان ورودي‌هاي اصلي معرفي كرده‌اند و وجود كتيبه‌هاي مفصل ايوان شرقي و كتيبه‌هاي به خط ثلث ايوان شمالي، مؤيد اين نظر است. به‌نظر مي‌رسد در گذشته، راه‌هاي ديگر با پنجره‌هاي آهني مسدود مي‌شده‌اند‌.

    كف بناي گنبد سلطانيه با زير سازي آجر فرش و شفته آهك و روكش سنگ مرمر سفيد يا سنگ رخام فرش شده بوده است‌.

    بناي گنبد سلطانيه از نظر تزيينات يكي از موفق‌ترين نمونه‌هاي معماري اسلامي ايران به‌شمار مي‌رود. عوامل مختلف تزييني بناي گنبد سلطانيه نظير تزيينات آجري، تزيينات گچبري، كتيبه‌ها،كاشيكاري، تزيينات رنگ و نقاشي، تزيينات سنگي، تزيينات چوبي از جمله ويژگي‌هاي منحصر به‌فرد اين بنا است.

    در جوار گنبد سلطانيه و چسبيده بدان، بناهاي ديگر بوده كه با گذشت زمان ويران گشته و امروزه تنها آثار جزئي آنها از طريق حفريات باستان‌شناسي مشخص گرديده است.

    در حال حاضر موزه باستان‌شناسي در گنبد سلطانيه احداث شده است كه در آن اشياء به‌دست آمده از كاوش‌هاي باستان‌شناسي ارگ و شهر قديمي سلطانيه، شامل پي‌سوزهاي سفالي، انواع كاشي‌هاي زرنگار و زرين فام و ظروف لعاب‌دار منقوش دوره ايلخاني، در معرض نمايش قرار گرفته‌اند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #17
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نگاهي به استان زنجان
    به هندوستان ايران سفر كنيد


    100910912592




    جام جم آنلاين: اگر در ايام عيد اين فرصت را به دست نياورديد كه سفري به شهرهاي اطراف داشته باشيد و تعطيلات را در منزلتان گذرانديد، شايد به اين فكر افتاده‌ايد كه چند روزي را براي سفر انتخاب كنيد و از هواي مطبوع بهاري بهترين بهره را ببريد. استان زنجان مي‌تواند گزينه مناسبي براي سفر شما باشد.


    شايد هم اصلا اين شهر را انتخاب كرده‌ايد. از آنجا كه زنجان استاني سردسير است و زمستان سردي دارد، بهار آن به دليل داشتن هوايي معتدل، خالي از لطف نيست.

    اين استان شامل 7 شهرستان به نام‌هاي زنجان، ابهر، طارم، خدابنده، خرمدره، ايجرود و ماهنشان است. اين منطقه يك واحد نيمه‌مستقل جغرافيايي است كه فلات آذربايجان را با شيب‌ ملايمي به دشت قزوين مرتبط مي‌كند.

    تنوع آب و هوايي استان زنجان سبب شده كه اين منطقه چهار فصل بوده و ظرفيت‌هاي بالايي در زمينه گردشگري طبيعي داشته باشد. به سبب شرايط خاص آب و هوايي منطقه، طارم استان زنجان را هندوستان ايران مي‌دانند.

    چشمه‌هاي آب معدني، رودخانه‌هاي متعدد دائمي، جنگل‌ها و آبشارهاي زيباي داخل جنگل‌ها و روستاهاي ييلاقي كه در دره‌هاي ارتفاعات طارم واقع شده‌اند، اين منطقه را به پرجاذبه‌ترين ناحيه طبيعي استان زنجان تبديل كرده است.

    شهرستان خرمدره نيز كه از آن به عنوان باغ‌شهر ياد مي‌شود، با اتكا به سرسبزي‌ و باغ‌هاي پرشمار خود، يكي از ديگر مناطق گردشگري اين منطقه است.

    استان زنجان داراي بناها و آثار ديدني بسياري است كه براي مسافران و گردشگران از جذابيت‌ خاصي برخوردار است. گنبد سلطانيه يكي از اين بناهاست كه در 35كيلومتري شهر زنجان واقع شده است.

    قبل از نامگذاري سلطانيه، اين منطقه با يك قلعه و برج مراقبت و ديوارهايي از سنگ سبز ساخته شده بود. اين گنبد كه داراي پيچيدگي‌هاي فني و تزئينات زيبا و سحرانگيزي است، در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده در تاريخ 704 هجري قمري احداث شده است.

    از ديگر بناهاي اين شهر مي‌توان به بناي رختشويخانه اشاره كرد كه اين بنا توسط 2 برادر به نام‌هاي مشهدي اكبر و مشهدي‌اسماعيل ساخته شده و محل عمومي براي شستشوي لباس بوده است.

    كاروانسراي سنگي، عمارت ذوالفقاري، مجموعه تفريحي ايل داغي و معبد داش‌كسن از ديگر بناهاي تاريخي اين استان است.

    غار كتله‌خور كه يكي از جاذبه‌هاي ارزشمند و ديدني اين استان به شمار مي‌رود، غاري است خشكي ـ آبي در شهرستان خدابنده كه گفته مي‌شود اين غار آهكي به غار عليصدر همدان متصل مي‌شود و داراي طبقات متعددي است كه نمونه آن در جهان بسيار كم است.

    غذاي محلي مردم زنجان بي‌شباهت به غذاهاي 2 استان آذربايجان شرقي و غربي نيست. مردم اين استان نيز به غذاهايي مانند آش ترش، شيربرنج، آش كشك، كوفته، قيقناق، حلواي شيره و آش رشته علاقه بسياري دارند.

    سها روحاني
    گروه ايران

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #18
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گنبد سلطانیه در نگاه تازه و کامل


    19756aspx

    يكي از شاهكارهاي معماري ايراني - اسلامي گنبد سلطانیه است که نه تنها در ايران بلكه در جهان شهره است ، در بيست نهمين اجلاس عمومي جهاني سازمان يونسكو در دوربان ژوييه 2005 بناي گنبد سلطانيه به اتفاق آراي كشور هاي حاضر در اين كميسيون به ثبت ميراث جهاني رسيد .در اين اجلاس كه با حضور سفيران 176 كشور جهان و 700 كارشناس برجسته منعقد شد همه حاضران بدون هيچ مخالفتي به ثبت اين اثر راي موافق دادند بدين ترتيب اين گنبد پس از تخت جمشيد ، زيگورات چغازنبيل ، ميدان نقش جهان ، پاسارگاد ، تخت سليمان ، ارگ بم به عنوان هفتمين اثر ثبت شد كه سال 2008 نيز بيستون به عنوان هشتمين اثر ايراني در اين كميسيون ثبت جهاني شد ، قابل ذكر هست كه ايران از معدود كشور هايي هست كه شهر هاي آن در اين سازمان ثبت جهاني شده اند شهر هاي اصفهان و يزد نیز در سازمان میراث جهانی ثبت شده اند.
    19737aspx

    در 30 كيلومتري جنوب زنجان و در مسير محور ارتباطي و تاريخي حد فاصل فلات مركزي ايران و صفحات شمال غربي كشور دشتي پهناور آوردگاه سپهر آسمان با بنايي بسيار عظيم و گنبدي نيلگون و بس مرتفع موسوم به سلطانيه گرديده است .

    19736aspx
    پروفسور آرتور پوپ كه عمري را به شيفته گي تمام صرف كندوكاو در معماري ايران زمين سپري كرد . در مورد بنا هاي آرامگاهي در ايران تحقيقات گسترده اي را انجام داده است كه قسمتي از ان را كه از كتاب معماري ايران وي گرفته شده است در سرآغاز توصيف اين گنبد مي نويسد : " فرمانروايان محلي ، بازرگانان و افراد بشر دوست – كه در ميانشام زنان كم نبودند – براي ايجاد كاروانسرا ها ، پل ها ، بازارها ، كتابخانه ها ، مقبره ها و باغ ها بانيان سخاوتمندي ودند . بنا هاي معروفشان ساختمان هاي شخصي بودند و مبين قدرت ، شخصيت ، رقابت ، ذوق و مقام آنان . بنابراين از نقش مهمي كه آرامگاهها در معماري ايراني داشته اند نبايد تعجب كرد ، نقشي چنان حياتي كه گاه نخستين كار فرمانروايان پس از بر تخت نشستن اقدام به ساخت آرامگاهش بود شايد در مقام كاري براي اثبات جالودانگي .براي ايرانيان چشم انداز هاي عظيم برف پوش ، دره هايي به پهناوري يك ايالت و جلگه هاي پهن و درخشان مستلزم ايجاد بناهايي متناسب با اين شكوه و عظمت طبيعي است در چنين ساحتي ، كه بنا هاي معمولي در برابرش ناچيز مي نمايند ، تمايل به استفاده ي جسورانه از مقياس ناگزير بود وظيفه دائم معماري ايراني پر كردن شكاف هولناك ميان دو دنياي خاكي و افلاكي به هر دو صورت طبيعي و نمادي است . ان مهم به وسيله ي بناهايي كه سر به آسمان مي آسايند عملي گرديد.گنبد آسمان با گنيدهاي عظيمي مورد تقليد قرار گرفت كه پيوسته امكان عبادتي جادويي را براي تقاضا نعمت ، بركت و قدرت فراهم ساختن."

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #19
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    به فرمان الجايتوفرمانرواي ايلخاني در جلگه باز و زيباي سلطانيه ، شهر شگفت انگيزي به عنوان پايتخت بنا شد احداث اين شهر كه بناي آن به سال 13.5 ميلادي آغاز شد و در سال 1313 ( 702 الي 710 هجري قمري ) به اتمام رسيد.كار بس عظيم و سريع بود . محصول اين تلاش بي وقفه شهري شد به وسعت تقريبي تبريز كه بزرگترين شهر امپراتوري ايلخاني محسوب مي شد و مقبره الجايتو به مثابه بنايي بسيار وسيع بر تمام آن مشرف بود . اين شهر به يكي از بزرگترين دستاوردهاي معماري ايراني تبديل شد .6 سال پس از پايان اين كار سترگ ، الجايتو درگذشت و با مرگ او موقعيت سلطانيه نيز متزلزل شد . ديري نپاييد كه با سقوط ايلخانان آخرين نشانه هاي رونق و شكوه اين پايتخت نو پا نيز ساقط شد ، 70 سال پس از مزگ الجايتو ، سلطانيه در حمله تيمور لنگ غارت و چپاول شد.بسياري از ابنيه هم آن ويران گشت و كوچ مردمانش ناگزير شد .بدين صورت يكي از عظيم ترين ابنيه هاي دوران اسلامي كه در زماني بسيار كوتاه ساخته شد و رونق و شوكوفايي كوتاهي به خود ديد به سرعت دستخوش ويراني شد و در اين روند شهري نو پا كه به مثابه پايتخت ايلخانان شكل گرفته بود نيز موجوديت سياسي ، اقتصادي و اجتماعي خود را از دست داد و تبريز دوباره جاي آن را گرفت.شايد به جرئت بتوان ادعا كرد كه در تاريخ كهن ايران هيچگاه احداث يك شهر بزرگ حكوكتي ، اوج گيري و سقوط آن همچون سلطانيه با عمري كوتاهتر از يك سده سابقه نداشته است.طبيعتاً دوره اقبال وواوج تجلي آرامگاه معظم سلطانيه نيز متاثر از ظهور و افول پيش گفته ي بسيار كوتاه بوده است . اما به رغم گزند هاي فراوان و تمامي جفايي كه بر اين بنايي بي رقيب رفته است از ارزشهاي كم نظير آن در عرصه معماري اصيل ، ابداعات تكنيكي ، مهندس سازه و اجراي خارق العاده پيكره و تزئينات مختلف داخلي و خارجي چيزي كاسته نشده است . در حقيقت ساطانيه را بايد حاصل دستاوردهاي كم نظير معماري پر هيبت سلجوقي و تكامل آن در دوره ايلخاني تلقي نمود.معماري سلجوقي ، موقر ، نيرومند و داراي ساختاري بغرنج ، حاصل رستاخيزي در فرهنگ و هنر و معماري ايراني است . اين رستاخيز در اوايل سده دهم ميلادس با ظهور سامانيان در عرصه حكومتي ايران آغاز شد و در دوره سلجوقيان به اوج خود رسيد .


    nCodeبرای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 704x485 پیکسل میباشد 19749aspx

    بناي عظيم سلطانيه كالبدي عظيم و هشت ضلعي است كه گنبدي نيم كره مانند به ارتفاع 54 متر و قطر 25 متر بر فراز آن قرار دارد . سطح خارجي گنبد از كاشيهاي ابي روشني كه به زيبايي هر چه تمام تر پوشيده شده بود و بر فراز هر يك از رئوس اين پيكره هشت ضلعي مناره اي ظريف قرار داشت كه با كاشي آبي تزئين شده بود و اين گونه به نظر مي آمد كه پايه هاي نگيني عظيم را بر گرفته اند.بر فراز كالبد آجري و مرتفع بنا در تمامي جوانب ، بقاياي نوار قرنيز پهن و مقرنس كاري شده اي يالاترين بخش ديواره ها را تزئين مي نمايد و به زيبايي ، ارتباط بصري پيكره ي عمودي و انحناي گنبد عظيم را تامين مي كند . گر چه در گذر قرون و اعصار ، پوشته ي خارجي گنبد و هشت مناره ي انتهايي و بخش هايي از مقرنس كاري نهايي آن به شدت آسيب ديده اند اما هنوز مي تواند تصويري از اين آرامگاه بي ماندد و شاكله ي آن را در زمان بر پايي خود مجسم كنند.فضاي اصلي آرامگاه در داخل صحني بيار رفيع و پر ابهت است . نورگيريهاي استادانه اي در ارتفاه ، چشم ناظر را بي اختيار به مكث بر هر مدخل مشبك در هشت جانب به سمت بالاترين نقاط فضا و سقف زيرين گنبد هدايت مي كند . حجم بسيار عظيم اين ارامگاه از داخل فضايي هشت وجهي و ميان تهي است كه در طبقه همكف و طبقه بالاتر آن دهليز هاي بزرگ و بالكنهاب داخلي زيبايي غناي خاصي به فضايي گفته شده مي بخشد.در طبقه دوم ارامگاه دهليزهاي بزرگتري رو به فضاي بيرون طراحي شده اند كه ضمن كاستن از وزن بنا فضا هاي خالي ، سايه روشن هاي متناسب و چشم انداز هاي بي نظيري را از فراز بالكنهاي مرتفع آرامگاه به هشت جانب دشت وسيع مي گسترانند.طاقنما هاي ظريفي كه در طبقات زيرزمين دهليز ها در بدنه ي مستحكم آجري تعبيه شده اند با آرامش و عظمتي خاص نماي پر هيبت آرامگاه را تكميل مي كنند.گنبد نيلگون بسيار عظيم سلطانيه به اتقاد آرتور پوپ به رغم حجم بزرگش سبك و با روح به نظر مي رسد و مانند طاق آسمان مستحكم است . بارها و فشار ها به درستي در نقاط نسبتاً معدودي تمركز يافته اند و هيچ مانعي براي آنكه حركت هماهنگ و روبه عروج بنا را كند يا مخدوش كند وجود ندارد از اين رو بنا از لخاظ ساختار يك شاهكار است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #20
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    19755aspx
    اينجا عظمت و آرامش هم تحقير و هم تكريم مي شوند . در ين فضا انسان هم كوچك و هم بزرگ مي شود.. اگر چه فضا هاي محصور بزرگتري وجود دارد همچون معبد پانتئون در رم ولي شايد هيچكدام ، وحدت ، قدرت و زيبايي آرام و شاهانه را اين چنين نمايان نكرده باشند . اين بنا تحقق روياي شاعرانه بود:


    " كاخي عظيم تر از كوه

    درخشان چون ستارگاه

    به پهناي عالم

    وسربرافراشته بر آسمان "


    19754aspx




    مشخصات فني بنا



    بستر اين بنا از طبقات فشرده ي شن و ماسه به عمق تقريبي 8 متر تشكيل شده و از مقاومت بسيار خوبي برخوردار است . بناي آرامگاه بر هشت جرز عظيم به صورت هشت ضلعي قرار گرفته عرض اين جرز ها 6.87 متر و طول آن ها از بيرون 17 متر و از داخل 8.60 متر است كف گنبد سلطانيه با زير سازي آجر فرش و شفته ي آهك و روكش سنگ مرمر سفيد يا سنگ رخام فرش شده بود . شاخص ترين بخش آرامگاه طبقه ي فوقاني و جدا از دهليز هاي داخلي آرامگاه در طبقات پايين بالكن هايي هشت گانه اي هستند كه از ايوان ها رو به بيرون شكل گرفته اند و داراي تزئينات زيبايي از كاشي كاري ، مقرنس كاري ، تسمه كشي ، گچ كاري ، و تلفيقهايي از آجر و كاشي و سرانجام كتيبه هاي متهدد هستند . اين ايوان ها هر يك به طور متقارن به سه واحد طاق و تويزه تبديا شده اند و طاق هاي 24 دهليز خارجي و آرايش سقف آن ها در زمره ي زيباترين و جذاب ترين تزئينات هنر گچبري ايران قلمداد مي شود. از ويژگي هاي مورد توجه اين بنا نحوه ايجاد ارتباطات عمودي در طبقات است كه با منطقي ترين روش با راه پله هاي متعدد تامين شه است . بدين ترتيب كه در سطح همكف بنا چهار واحد پله تعبيه شده است. بدين ترتيب كه در سطح همكف بنا چهار واحد راه پله تعبيه شده است . راه پله هاي جرز هاي شمال شرقي و شمال غربي كه در جوار ورودي هاي اصلي قرار دارند طبقه ي همكف را به ترتيب به بقيه طبقات متصل مي كنند. در منتهي عليه هر ره پله در طبقه ي دوم تراس نسبتاً بزرگي تعبيه شده است كه پوشش گنبدب شكل دارد در طبقات بالاتر راه پله هاي اختصاصي قرار دارد و در مجموع هشت واحد راه پله در اين بنا ارتباطات بين طبقات را تسهيل مي كنند.

    19747aspx

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/