صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: ♥☻♥☻♥ ديوان اشعار منوچهري دامغاني ♥☻♥☻♥

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    ♥☻♥☻♥ ديوان اشعار منوچهري دامغاني ♥☻♥☻♥

    1 2791065f697qwzqw1 1 3011 2791065f697qwzqw1
    22216496742866637980

    همی‌ریزد میان باغ، للها به زنبرها
    همی‌سوزد میان راغ، عنبرها به مجمرها

    ز قرقویی به صحراها، فروافکنده بالشها
    ز بوقلمون به وادیها، فروگسترده بسترها

    زده یاقوت رمانی به صحراها به خرمنها
    فشانده مشک خرخیزی، به بستانها به زنبرها

    به زیر پر قوش‌اندر، همه چون چرخ دیباها
    به پر کبک بر، خطی سیه چون خط محبرها

    چو چنبرهای یاقوتین به روز باد گلبنها
    جهنده بلبل و صلصل، چو بازیگر به چنبرها

    همه کهسار پر زلفین معشوقان و پر دیده
    همه زلفین ز سنبلها، همه دیده ز عبهرها

    شکفته لاله‌ی نعمان، بسان خوب‌رخساران
    به مشک اندر زده دلها، به خون اندر زده سرها

    چو حورانند نرگسها، همه سیمین طبق بر سر
    نهاده بر طبقها بر ز زر ساو ساغرها

    شقایقهای عشق‌انگیز، پیشاپیش طاووسان
    بسان قطره‌های قیر باریده بر اخگرها

    رخ گلنار، چونانچون شکن بر روی بترویان
    گل دورویه چونانچون قمرها دور پیکرها

    دبیرانند پنداری به باغ اندر، درختان را
    ورقها پر ز صورتها، قلمها پر ز زیورها

    بسان فالگویانند مرغان بر درختان بر
    نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها

    عروسانند پنداری به گرد مرز، پوشیده
    همه کفها به ساغرها، همه سرها به افسرها

    فروغ برقها گویی ز ابرتیره و تاری
    که بگشادند اکحلهای جمازان به نشترها

    زمین محراب داوودست، از بس سبزه، پنداری
    گشاده مرغکان بر شاخ چون داوود حنجرها

    بهاری بس بدیعست این، گرش با ما بقابودی
    ولیکن مندرس گردد به آبانها و آذرها

    جمال خواجه را بینم بهار خرم شادی
    که بفزاید، به آبانها و نگزایدش صرصرها

    خجسته خواجه‌ی والا، در آن زیبا نگارستان
    گراز آن روی سنبلها و یا زان زیر عرعرها

    خداوندی که نام اوست، چون خورشید گسترده
    ز مشرقها به مغربها، ز خاورها به خاورها

    به پیش خشم او، همواره دوزخها چوکانونها
    به پیش دست او جاوید دریاها چو فرغرها


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980


    خرد را اتفاق آنست با توفیق یزدانی
    که فرمان می‌دهند او را برین هر هفت کشورها

    مه و خورشید، سالاران گردون، اندرین بیعت
    نشستستند یکجا و نبشتستند محضرها

    چه دانی از بلاغتها، چه خوانی از سخاوتها
    که یزدانش بداده‌ست آن و صد چندان و دیگرها

    فریش آن منظر میمون و آن فرخنده ترمخبر
    که منظرها ازو خوارند و در عارند مخبرها

    الا یا سایه‌ی یزدان و قطب دین پیغمبر
    به جود اندر چو بارانها، به خشم اندر چوتندرها

    بهار نصرت و مجدی و اخلاقت ریاحینها
    بهشت حکمت و جودی و انگشتانت کوثرها

    ستمکاران و جباران بپوشیدند از سهمت
    همه سرها به چادرها، همه رخها به معجرها

    بود آهنگ نعمتها، همه ساله به سوی تو
    بود آهنگ کشتیها، همه ساله به معبرها

    کف راد تو بازست و فرازست اینهمه کفها
    دربارت گشاده‌ست و ببسته‌ست اینهمه درها

    مکارمها به حلم تو گرفته‌ست استقامتها
    که باشد استقامتهای کشتیها به لنگرها

    همی تا بر زند آواز بلبلها به بستانها
    همی تا بر زند قالوس خنیاگر به مزمرها

    به پیروزی و بهروزی، همی‌زی با دل‌افروزی
    به دولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980
    چو از زلف شب بازشد تابها
    فرو مرد قندیل محرابها

    سپیده‌دم، از بیم سرمای سخت
    بپوشید بر کوه سنجابها

    به میخوارگان ساقی آواز داد
    فکنده به زلف اندرون تابها

    به بانگ نخستین از آن خواب خوش
    بجستیم چون گو ز طبطابها

    عصیر جوانه هنوز از قدح
    همی‌زد بتعجیل پرتابها

    از آواز ما خفته همسایگان
    بی‌آرام گشتند در خوابها

    برافتاد بر طرف دیوار و بام
    ز بگمازها نور مهتابها

    منجم به بام آمد از نور
    می گرفت ارتفاع اسطرلابها

    ابر زیر و بم شعر اعشی قیس
    همی‌زد زننده به مضرابها

    و کاس شربت علی لذة
    و اخری تداویت منها بها

    لکی یعلم الناس انی امرو
    اخذت المعیشة من باب


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    غرابا مزن بیشتر زین نعیقا
    که مهجور کردی مرا ازعشیقا

    نعیق تو بسیار و ما را عشیقی
    نباید به یک دوست چندین نعیقا

    ایا رسم و اطلال معشوق وافی
    شدی زیر سنگ زمانه سحیقا

    عنیزه برفت از تو و کرد منزل
    به مقراط و سقط اللوی و عقیقا

    خوشا منزلا، خرما جایگاها
    که آنجاست آن سرو بالا رفیقا

    بود سرو در باغ و دارد بت من
    همی بر سر سرو باغی انیقا

    ایا لهف نفسی که این عشق بامن
    چنین خانگی گشت و چونین عتیقا

    ز خواب هوی گشت بیدار هرکس
    نخواهم شدن من ز خوابش مفیقا

    بدان شب که معشوق من مرتحل شد
    دلی داشتم ناصبور و قلیقا

    فلک چون بیابان و مه چون مسافر
    منازل: منازل، مجره: طریقا

    بریدم بدان کشتی کوه‌لنگر
    مکانی بعید و فلاتی سحیقا


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    ای با عدوی ما گذرنده ز کوی ما
    ای ماهروی شرم نداری ز روی ما؟

    نامم نهاده بودی بدخوی جنگجوی
    با هر کسی همی گله کردی ز خوی ما

    جستی و یافتی دگری بر مراد دل
    رستی ز خوی ناخوش و از گفتگوی ما

    اکنون به جوی اوست روان آب عاشقی
    آن روز شد که آب گذشتی به جوی ما

    گویند سردتر بود آب از سبوی نو
    گر مست آب ما که کهن شد سبوی ما

    اکنون یکی به کام دل خویش یافتی
    چندین به خیر خیر چه گردی به کوی ما؟


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    در خمار می دوشینم ای نیک حبیب
    آب انگور دو سالینه‌م فرموده طبیب

    آب انگور فرازآور یا خون مویز
    که مویز ای عجبی هست به انگور قریب

    شود انگور زبیب آنگه کش خشک کنی
    چون بیاغاری انگور شود، خشک زبیب

    این زبیب ای عجبی مرده‌ی انگور بود
    چون ورا تر کنی زنده شود اینت غریب

    می بباید که کند مستی و بیدار کند
    چه مویزی و چه انگوری، ای نیک حبیب

    ما بسازیم یکی مجلس، امروزین روز
    چون برون آید از مسجد آدینه خطیب

    بنشینیم همه عاشق و معشوق به هم
    نه ملامتگر ما را و نه نظاره رقیب

    می دیرینه گساریم به فرعونی جام
    از کف سیم بناگوشی با کف خضیب

    جرعه برخاک همی‌ریزیم از جام شراب
    جرعه بر خاک همی‌ریزد آزاده ادیب

    ناجوانمردی بسیار بود، چون نبود
    خاک را از قدح مرد جوانمرد نصیب


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    آمد شب و از خواب مرا رنج و عذابست
    ای دوست بیار آنچه مرا داروی خوابست

    چه مرده و چه خفته که بیدار نباشی
    آن را چه دلیل آری و این را چه جوابست

    من جهد کنم بی‌اجل خویش نمیرم
    در مردن بیهوده، چه مزد و چه ثوابست

    من خواب ز دیده به می ناب ربایم
    آری عدوی خواب جوانان می نابست

    سختم عجب آید که چگونه بردش خواب
    آن را که به کاخ اندر یک شیشه شرابست

    وین نیز عبجتر که خورد باده نه بر چنگ
    بی‌نغمه‌ی چنگش به می ناب شتابست

    اسبی که صفیرش نزنی می‌نخورد آب
    نی مرد کم از اسب و نه می کمتر از آبست

    در مجلس احرار سه چیزست و فزون به
    وان هر سه شرابست و ربابست و کبابست

    نه نقل بود ما را، نی دفتر و نی نرد
    وان هر سه بدین مجلس ما در، نه صوابست

    دفتر به دبستان بود و نقل به بازار
    وین نرد به جایی که خرابات خرابست

    ما مرد شرابیم و کبابیم و ربابیم
    خوشا که شرابست و کبابست و ربابست



    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #8
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    ای ترک ترا با دل احرار چه کارست
    نه این دل ما غارت ترکان تتارست

    از ما بستانی دل و ما را ندهی دل
    با ما چه سبب هست ترا، یا چه شمارست

    ما را به از این دار و دل ما به از این جوی
    من هیچ ندانم که مرا با تو چه کارست

    هرگاه که من جهد کنم دل به کف آرم
    بازش تو بدزدی ز من این کارنه کارست

    من پار بسی رنج و عنای تو کشیدمژ
    امسال به هش باش که امسال نه پارست

    نه دل دهدم کز تو کنم روی به یکسوی
    نه با تو ازین بیش مرا رنج و مرارست

    هر روز دگر خوی و دگر عادت و کبرست
    این خوی بد و عادت تو چند هزارست

    خوی تو همی‌گردد و خویی که نگردد
    خوی ملک پیلتن شیر شکارست

    مسعود ملک آنکه به جنب هنر او
    اندر ملکان هر چه هنر بود عوارست

    آن ملکستانی که هر آن ملک که بستاند
    کو تیغ بدو تیز کند ملکسپارست

    در لشکر اسکندر از اسب نبودی
    چندانکه در این لشکر از پیل قطارست

    ده پانزده من بیش نبد گرز فریدون
    هفتاد منی گرز شه شیر شکارست

    از چوب بدی تخت سلیمان پیمبر
    وین تخت شه مشرق از زر عیارست

    گویند که آن تخت ورا باد ببردی
    وین نزد من ای دوست نه فخرست و نه عارست

    زیرا که هر آن چیز که باشد برباید
    باشد سبک و هر چه سبک باشد خوارست

    ار روی ملوکانش هر روز نشاطست
    وز کیسه‌ی شاهانش هر روز نثارست

    هر چند که خوبست، درو خوبترین چیز
    دیدار شه پیلتن شیرشکارست

    آمد ملکا عید و می لعل همی‌گیر
    کاین می سبب رستن بنیان ضرارست

    می بر تو حلالست که در دار قراری
    وان را بزه باشد که نه در دار قرارست

    تا خاک فروتر بود و نار زبرتر
    تا پیش هوا نار و هوا از پی نارست


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #9
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    چرخست ولیکن نه درو طالع نحسست
    خلدست ولیکن نه درو جوی عقارست

    چون ابروی معشوقان با طاق و رواقست
    چون روی پریرویان با رنگ و نگارست

    بازیگه شمس و قمر و ببر و هزبرست
    منزلگه جود و کرم و حلم و وقارست

    از روی سلاطینش هر روز بساطست
    وز بوسه‌ی شاهانش هر روز نثارست


    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #10
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    22216496742866637980

    به فال نیک و به روز مبارک شنبد
    نبیذگیر و مده روزگار نیک به بد

    به دین موسی امروز خوشترست نبیذ
    بخور موافقتش را نبیذ نو شنبد

    اگر توانی یکشنبد از صبوحی کن
    کجا صبوحی نیکو بود به یکشنبد

    طریق و مذهب عیسی به باده‌ی خوش ناب
    نگاهدار و مزن بخت خویش را به لگد

    به روزگار دوشنبد نبیذ خور به نشاط
    به رسم موبد پیشین و موبدان موبد

    بگیر روز سه‌شنبد به دست باده‌ی ناب
    بخور که خوب بود عیش روز سه شنبد

    چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
    به ساتگینی می‌خور به عافیت گذرد

    به پنجشنبه که روز خمار می زدگیست
    چو تلخ باده خوری راحتت فزاید خود

    پس از نماز دگر روزگار آدینه
    نبیذ خور که گناهان عفو کند ایزد



    363754403058433532749355625498716478045206712065934731937275


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/