صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13

موضوع: معرفی شهرهای کویری استان یزد

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    معرفی شهرهای کویری استان یزد

    نام انگلیسی: Yazd Province
    نام فارسی: استان یزد

    94016468755194195109

    استان‌ يزد با ۱۲۰۰۰۰ كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در مركز ايران‌ قرار دارد و براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري‌،داراي‌ هفت‌ شهرستان‌ به‌ نام‌هاي‌ ابركوه‌، اردكان‌، بافق‌، تفت‌، مهريز، ميبد و يزد است‌. استان‌ يزد در سال‌ ۱۳۷۵حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌. از اين‌ تعداد 15/75 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 85/24 درصد در نقاط‌روستايي‌ ساكن‌ بوده‌اند.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ابرکوه (ابرقو)

    موقعيت طبيعي

    شهرستان ابرکوه در اقلیم گرم و خشک و در منطقه کویر واقع شده ، هوای آن در تابستان گرم و خشک است . چنانکه درجه حرارت آنجا درتابستان تا 40 درجه بالای صفر و در زمستان سرد و تا 5 درجه زیر صفر می رسد و بارندگی در آنجا بسیار کم است . خصوصیات زمین منطقه در کل ابرقو بستری سنگی موجود است که حاصل ترکیبات رسوبی از دورانهای قبلی زمین شناسی است و با توجه به میزان بارش کم و اندک در ابرقو این بستر سفت و محکم ، همچنان در اکثر مناطق وجود خود را حفظ کرده است ، با توجه به اظهارات معمرین در چند دهه گذشته اثری از وقوع زلزله مشاهده نشده است.
    در روایت اسلامی و در اساطیر محلی‌‌ ‌ نقل شده است که بعد از پراکنده شدن دوباره مردم پس از توفان نوح، در سرزمینی‌ قومی‌ به نام سبا زندگی‌ میکردند. آنها سرزمین آبادی داشتند، سرزمین آنها از 12 شهر تشکیل شده بود که هر شهر به نام یکی‌ از برجهای نامیده شده بود.
    در هر شهر درختی‌ تنومند قرار دشت که مردم آن دیار آن را مقدس می داشتند؛ اما کم کم فریب شیطان آنان را به عبادت این درختان واداشت و آنان این درختان را همچون خدای خویش پنداشتند.


    آخر هر ماه مردم به عبادت درخت آن شهری میرفتند که به نام آن ماه نامیده می‌شد. اما خدای خدایان اینان درختی‌ بود که در آخرین ماه سال یعنی‌ اسفند واقع شده بود . اینان آخر سال به عبادت این درخت میرفتند و 13 رو به عبادت آن درخت میپرداختند.
    گویند که روز سیزدهم نوروز تمام این قوم گرد این درخت جمع میشدند. شیطان وارد درخت می‌شد و آن را تکان میداد و ندایی‌ از درخت خارج میکرد که ای بندگان من بپرستید مرا!
    به هر حال پیامبری بر اینان مبعوث شد که آنان را هدایت کند. اما این قوم او را در چاهی‌ گزشتند و در آن چاه سرب مذاب ریختند تا چاه پر گردید.
    پس از کشتن پیامبر عذاب الهی‌ نازل شد.
    تمام آن قوم و بسیاری از درختان مقدسشان از جمله درخت اسفند از بین رفتند و خداوند آنان را مانند ثمود و عاد موجب عبرت انسانها قرار داد.
    اما جالب است بدانید که این سرزمین در دشت ابرکوه در استان يزد واقع شده است، هنوز چندین روستا با همان نام هزاران سال پیش در آنجا نامیده میشوند:
    فراقه (فروردین)، اردی(اردیبهشت)،اسد آباد (مرداد)، مهراباد و اسفند آباد. اما جالب است بدانید که به احتمال قوی سرو چهار هزار ساله ابرکوه نیز یکی‌ از همان درختان مقدس آن دیار بوده است. درختی‌ که هنوز پا برجاست و با زیبائی‌ خود به کویر شکوهی‌ تازه می بخشد.

    سيدون علي نقيا , منار سردر نظاميه ,گنبد عالي (گنبد علي) ابرقو
    سيدون علي نقيا
    بنائي است چهارضلعي كه از خشت ساخته شده و در محله بنادان ابركوه واقع شده است. گنبدي آجري و بلند دارد كه متأسفانه ثلث آن از سوي شمال فرو ريخته است. اين بنا قطعه مقبره بوده است تاريخ‌نويسان تاريخ آنرا سال 750 هجري مي‌دانند. هر ضلع اين بنا از داخل 5/8 متر و كلفتي ديوار 25/1 متر و بلندي آن تا زير گنبد تخميناً 9 متر مي‌باشد.

    منار سردر نظاميه
    كنار خيابان اصلي شهر دو منار مرتفع بر روي سردر بلند به چشم مي‌آيد كه مردم آنرا منار و سردر نظام‌الملك مي‌خوانند. نقل است در محل مسجد بازار و مدرسه هم وجود داشته است. اغلب شنوندگان و بينندگان تصور مي‌كنند كه اين بناي مخروبه به نظام‌الملك وزير مشهور عصر سلجوقي است ولي نظام‌الملك ابرقويي كه در قرن ششم مي‌زيست و پسرش اسماعيل‌بن‌نظام‌الملك مي‌باشد كه از ادبا و دانشمندان بوده است. كه اكنون از آنها نشاني دردست نيست سراسر بدنه مناره‌ها از كاشي فيروزه‌اي رنگ به خط كوفي بنايي شده است. كلمات ا… اكبر به صورت پيچ روي مناره‌ها به چشم مي‌خورد. اين بنا در قرن هشتم هـ.ق بنا نهاده شده است.

    گنبد عالي (گنبد علي) ابرقو
    اين مقبره يادبود يكي از سالمترين گنبدهاي دوره سلجوقي و از نفايس هنر ايران است كه بر روي تپه‌اي مشرف به جاده و شهر قرار گرفته است. اين بناي سنگي كه روي سكوي چهارگوشه اي در 2 متري سطح زمين واقع شده، سنگهاي آن بوسيله ملاطي مخلوط و متشكل از گچ، خاكستر، آهك و ماسه روي هم چيده شده‌اند. از متن كتيبه آجري بالاي گنبد چنين بر مي‌آيد كه اين گنبد در سال 448 هجري به فرمان فيروزان نامي ساخته شده است. اين گنبد هشت ضعلي با ابعاد هر ضلع 8/6*4/5 است.

    يخچال خشتي ابركوه , خانه آقازاده
    يخچال خشتي ابركوه
    اين بنا فرمي مخروطي شكل دارد و حدود 12 متر ارتفاع آن مي‌باشد و قدمت آن به عهد قاجاريه باز مي‌گردد. داخل اين بنا را به ميزان 6 متر خاكبرداري و گودبرداري كردند و در ته آن زير آب كوچكي تعبيه مي‌كردند كه آبهاي زائد درون چاهكي هدايت شود. اين يخچالها مخصوص انبار كردن يخ بوده كه با ترتيب و قاعده خاصي صورت مي‌گرفته است و تنها راه ورودي يخچال دريچه كوچي بوده كه پس از وارد كردن يخ به درون آن مقداري گياه خشكيده روي آن مي‌ريختند و بلافاصله دريچه را مسدود مي‌كردند.
    خانه آقازاده
    يكي از منازل قديمي شهر ابركوه كه با توجه به خصوصيات اقليمي و آب‌ و هواي خاص مناطق كويري ساخته شده خانه آقازاده است. مساحت آن 820 متر و زيربناي آن 528 مترمربع مي‌باشد. قسمت شاخص و قابل توجه اين بنا بادگير دو طبقه آن مي‌باشد. مصالح كلي به كار رفته در ساخت اين بنا شامل خشت، گل و چوب است. قدمت اين خانه به عهد قاجاريه برمي‌گردد. اين ساختمان شامل محوطه‌اي است كه در چهار طرف آن اتاقهايي ساخته شده است…


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اردکان
    اردکان یکی از بزرگ ترین شهرستانهای استان یزد است که در شمال این استان قرار دارد . نام اردكان از دو واژة « ارد » به معني مقدس و « كان » به معني معدن تشكيل شده است.

    اکثر مورخين بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند اما در ترجمه دائره المعارف اسلامی بنای اردکان را مربوط به قبل از ميلاد مسيح ذکر شده است. در اطلس تاريخی ايران و در نقشه شماره سه آن که مربوط به هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد می باشد از اردکان نام برده شده است. در کتاب فرهنگ عامه اردکان قدمت این شهر به زمان بطلمیوس نسبت داده شده که نام آن در آن زمان آرتاکوا بوده است . چنانکه مشهور است اردکان پس از خشکيدن دريای ساوه و مساعد شدن رسوبات آن برای کشاورزی در کنار رودخانه ای که در محل زردک (۱۰کيلومتری شمال شهر فعلی) جريان داشت بنا گرديد.

    هم اکنون آثاری نظير مسجد و قلعه و خرابه های خانه های مسکونی در محل زردک مشهود است.

    این دیار عالمانی بزرگ چون محقق داماد ـ حایری ـ فاضل اردکانی ـ آیت الله خاتمی و... به بشریت تقدیم کرده هم اکنون نیز چهره های زیادی از اردکانی ها در سطح ملی وجهانی مطرح اند که در صدر آنها جناب آقای خاتمی رییس جمهور محترم است .

    از مکان های دیدنی این شهر می توان به این موارد اشاره کرد:
    پير هريشت

    زيارتگاه پير هريشت در 15 كيلومتري اردكان ، بر دامن كوههايي پست واقع است . دليل اعتقاد زردشتيان به آن غيب شدن كنيز بانوي يزدگرد در اين محل بوده است . بناي زيارتگاه منحصر به يك اتاق و يك پستو است . در قسمتي از سنگ كوه همواره آتش روشن است . در وسط اتاق مدخل ، كلكي وجود دارد كه بر آن آتش مي افروزند .

    منطقه زردک : که شامل آثاری از بناهای مربوط به قرن پنجم و ششم است

    مسجد زيرده و جامع : از بناهای مربوط به قرن دهم هجری

    مسجد حاج محمد حسين : مربوط به دوره قاجاريه

    مسجد جامع عقدا : که مربوط به قرن ششم هجری

    موزه مردم شناسی اردکان : دارای بخشهای مختلف مردم شناسی، اشياء عتيقه، گياه شناسی، جانورشناسی و فرهنگی

    رباط خرگوشی : از بناهای دوره شاه عباس صفوی

    رباط شاه زاده و منار جنبان خرانق : دارای جاذبه توريستی

    پير سبز چک چک : زيارتگاه زرتشتيان می باشد و همه ساله پذيرای جمع کثيری از زرتشتيان داخل و خارج از کشور می باشد.

    پرستشگاه هريشت : از زيارتگاههای زرتشتيان می باشد.



    غار شگفت يزدان : در ۵۰کيلومتری عقدا واقع و دارای ستونهای

    زيبای استلاگميت و استلاگتيت وطول ۱۵ کيلومتر


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اشکذر
    وجه تسميه ي اشكذر

    در تاريخ جديد يزد آمده است كه بناي اشكذر به دست اشكين زال (اشك بن زال) كه از ملوك الطوايف زمان اشكانيان بوده ، بنيانگذاري شده است كه اهالي نيز اين موضوع را تاييد مي كنند و لذا پيشوند « اشك» دقبقا به همين علت مي باشد در مورد پسوند « ذر» به دليل نبودن منبع تاريخي اطلاع دقيقي در دست نيست ، ولي به گفته ي اهالي اشك بن زال زني داشته به نام « آذر» كه به گفته ي آنها پسوند « ذر» مخفف همان نام آذر در لهجه ي بومب بوده است.نويسندگان كتب تاربخي ، بناي اوليه ي شهر اشكذر را از زمان اشكانيان مي دانند . احمد بن حسن بن علي كاتب يزدي ، مولف كتاب تاريخ جديد يزد مي نويسد : « در زمان اشكانيان ، اشك بن زال (اشكين زال) كه از ملوك الطوايف بود ، اشكذر را او ساخت » با اين توضيح ، اشكذر در زمان اشكانيان به وجود آمده است و قدمت آن به حدود 2000 هزار سال مي رسد. عده اي اشكذر را خيلي قديمي ترمي دانستند و معتقدند كه بناي اوليه ي اشكذر به علت حمله ي شنهاي روان در زير خاك مدفون گشته است . بناي موجود اشكذر ، با احداث قنات كوير به دست اشك بن زال كه منشا آن در نزديكي صفاييه كنوني در يزد است ، آغاز و شروع به رشد نموده است و مردم در كمال خوشي و آباداني به كشاورزي مي پرداخته اند . اين قنات از زمان احداث حدود 120 قفيز آب داشته و اراضي بسياري را به زير كشت مي برده است.

    آب و هواي اشكذر

    اين منطقه فاقد كوهستان و در نتيجه داراي آب و هواي صحرايي با طوفان هاي توام با شن و ماسه مي باشد . تپه هاي هلالي شكل كه يكي از پديده هاي فرسايش بادي است در تمام مناطق مشاهده مي گردد به همين علت از زمان هاي بسيار قديم براي مصون بودن روستاها از طوفان هاي كويري ، خانه ها و اماكن اصلي ده به صورت متمركز و مزارع و باغات ، مساكن را محاصره كرده اند .

    ويژگيهاي‌ طبيعى‌

    شهرستان اشكذر شبيه‌ مثلثى‌ است‌ كه‌ يك‌ رأس‌ آن‌ متوجه‌ جنوب‌ است‌ و در ضلع‌ شمالى‌ آن‌ شهرستان‌ اردكان‌، در ضلع‌ شرقى‌ آن‌ بخش‌ مركزي‌ و در ضلع‌ غربى‌ آن‌ نيز بخش‌ خضرآباد همين‌ شهرستان‌ قرار گرفته‌ است و با مساحت 45 كيلومتر مربع در 20 كيلومتري شمال غربي شهرستان يزد قرار گرفته است و جمعاً 134 آبادي‌ در خود جاي‌ داده‌ است ؛ شهرستان‌ اشكذر در دشت يزد - اردكان‌ واقع شده است‌ . در سراسر اين‌ دشت‌ برخانهاي‌ (تپه‌هاي‌ شنى‌ هلالى‌ شكل‌) متعدد كه‌ حاصل‌ فرسايش‌ بادي‌ است‌، به‌ چشم‌ مى‌خورد. گفته‌ مى‌شود كه‌ منشأ اين‌ شنهاي‌ روان‌ ناحية ندوشن‌ و باتلاق‌ گاوخونى‌ است‌. به‌طور كلى‌ اين‌ ناحيه‌ داراي‌ ويژگيهاي‌ آب‌ و هواي‌ صحرايى‌ است‌. ميانگين‌ حداكثر و حداقل‌ دما طى‌ يك‌ دورة كوتاه‌ مدت‌ 6 ساله‌ (1357-1363ش‌) به‌ ترتيب‌ حدود 28 و 10 درجة سانتى‌گراد برآورد شده‌ است‌. ميانگين‌ بارش‌ سالانه‌ طى‌ همان‌ سالها 68 ميلى‌متر بوده‌ است‌. شهر اشكذر فاقد رودخانة دائمى‌ است‌ و تنها، رودخانة رحمت‌آباد كه‌ از ارتفاعات‌ خونزا در شمال‌ باختر يزد سرچشمه‌ مى‌گيرد، در فصل‌ بارندگى‌ داراي‌ جريان‌ آب‌ است‌ .

    بروز طوفانهاي‌ شن‌ و ماسه‌ و فرسايش‌ بادي‌ حاصل‌ از آن‌ از ويژگيهاي‌ اين‌ ناحيه‌ است‌ كه‌ همراه‌ ديگر عوامل‌ نامساعد طبيعى‌ از جمله‌ كمى‌ ريزشهاي‌ جوي‌ و كاهش‌ تدريجى‌ منابع‌ آب‌ زيرزمينى‌، موجب‌ فقدان‌ پوشش‌ گياهى‌ شده‌ است‌. در اين‌ دشت‌ جانورانى‌ مانند آهو، روباه‌، خرگوش‌ و گونه‌هايى‌ از پرندگان‌ مانند كبوتر و تيهو وجود دارند.
    شهرستان اشكذر در اواسط نيمة نخست‌ سدة حاضر از بخشهاي‌ يازده‌گانة شهرستان‌ يزد به‌شمار مى‌رفته‌، و 22452نفر را در خود جاي‌ مى‌داده‌ است. با تغييراتى‌ در حدود سياسى‌ - اداري‌ كشور، اشكذر هم‌اكنون‌ به عنوان يك شهرستان در استان‌ يزد است‌ و از 134 آبادي‌ آن‌، 26 آبادي‌ داراي‌ سكنه‌ و 108 آبادي‌ خالى‌ از سكنه‌ شده‌ كه‌ خود گوياي‌ افزايش‌ مهاجرت‌ روستاييان‌ به‌ شهرهاي‌ بزرگ‌ است‌ . بر مبناي‌ آخرين‌ سرشماري‌ عمومى‌ نفوس‌ و مسكن‌،29177نفر ( 6277خانوار) در اين‌ بخش‌ سكنى‌ دارند كه15401تن‌ از آنان‌ مرد و 13776تن‌ زن‌ بوده‌اند. بدين‌سان‌ در مقابل‌ هر 100 زن‌، 111 مرد در اين‌ بخش‌ وجود داشته‌ است .

    ويژگيهاي‌ اقتصادي

    فعاليت‌ اقتصادي‌ ساكنان‌ اشكذر و دهستان‌ رستاق‌ ، در رشتة كشاورزي‌، صنايع‌دستى‌، پيشه‌وري‌ و كارگري‌ است. با وجود مشكلات‌ دسترسى‌ به‌ منابع‌، كشاورزي‌ مهم‌ترين‌ فعاليت‌ مردم‌ ناحيه‌ به‌شمار مى‌رود. درگذشته‌ بيش‌ از 50 قنات‌، آب‌ موردنياز كشت‌ را فراهم‌ مى‌كرده‌اند كه‌ در ايجاد و توسعة ي روستاها نقش‌ مهمى‌ داشته‌اند. با حفر چاههاي‌ عميق‌ و نيمه‌عميق‌ متعدد و بهره‌برداري‌ بى‌رويه‌ از آنها و همچنين‌ كمى‌ بارش‌، به‌تدريج‌ بسياري‌ از قنات ها خشك‌ و بدون‌ استفاده‌ مانده‌اند. آمار موجود نشان‌ مى‌دهد كه‌ در 1358ش‌، از 22 قنات‌ موجود دربخش‌ اشكذر همگى‌ خشك‌ بوده‌اند، در عوض‌ در همان‌ سال‌ از 37 چاه‌ عميق‌ و 29 چاه‌ نيمه‌عميق‌ در اين‌ نواحى‌ بهره‌برداري‌ مى‌شده‌ است‌. خشك‌ شدن‌ قناتها، خود عاملى‌ براي‌ مهاجرت‌ روستاييان‌ به‌ شهرها بوده‌ است‌. اين‌ مهاجران‌ اغلب‌ در شهرهاي‌ قم‌، تهران‌، سبزوار و مشهد سكنى‌ گزيده‌اند. عده‌اي‌ نيز در جست‌ و جوي‌ كار به‌ كشورهاي‌ حاشية ي خليج‌فارس‌ رفته‌اند.
    در اشكذر از ديرباز براي‌ اندازه‌گيري‌ آب‌ از واحدي‌ محلى‌ به‌ نام‌ جرّه‌ يا جرعه‌ - معادل‌ 12 دقيقه‌ آب‌ - و براي‌ اندازه‌گيري‌ زمين‌ از مقياسى‌ به‌نام‌ قفيز استفاده‌ مى‌شده‌ است.

    فرآورده‌هاي‌ كشاورزي‌ اشكذر به‌طور عمده‌ عبارتند از گندم‌ و جو، نباتات‌ علوفه‌اي‌، دانه‌هاي‌ روغنى‌، حبوبات‌ و پياز كه‌ در كنار آنها نباتات‌ جاليزي‌، انار، پسته‌، گوجه‌فرنگى‌ و سيب‌ درختى‌ نيز به‌ عمل‌ مى‌آيد و اخيراً به‌ علت‌ مساعد بودن‌ زمين‌، توليد پسته‌ رو به‌ افزايش‌ گذاشته‌ است‌. چرخاب‌ يكى‌ از نواحى‌ مساعد كشاورزي‌ بخش‌ اشكذر به‌شمار مى‌آيد كه‌ به‌سبب‌ برخورداري‌ از آب‌ فراوان‌ و خاك‌ حاصل‌خيز در توليد محصولات‌ كشاورزي‌ و جاليزي‌ اهميت‌ دارد. به‌طور كلى‌ برخى‌ از فرآورده‌هاي‌ كشاورزي‌ بخش‌ اشكذر به‌ نواحى‌ ديگر استان‌ و نيز ساير استانها صادر مى‌شود . در سالهاي‌ اخير، دولت‌ براي‌ تثبيت‌ شنهاي‌ روان‌ در اين‌ منطقه‌ اقدام‌ به‌ كشت‌ نهال هاي‌ ويژه ي نواحى‌ كويري‌ مانند تاغ‌ و گز و اسكنبيل‌ كرده‌ است‌ و اين‌ خود افزون‌ بر جلوگيري‌ از فرسايش‌ بادي‌ و محافظت‌ از روستاها، در مساعد نمودن‌ نسبى‌ آب‌ و هواي‌ منطقه‌ مؤثر بوده‌ است‌.
    پرورش‌ دام‌ و طيور در كنار زراعت‌ از ديگر فعاليتهاي‌ اقتصادي‌ مردم‌ اين‌ نواحى‌ است‌.
    ويژگيهاي‌ طبيعى‌ اين‌ بخش‌ نيز سبب‌ توسعة صنايع‌دستى‌، به‌ويژه‌ قالى‌بافى‌ به‌ عنوان‌ كمك‌ درآمد خانوارهاي‌ ساكن‌ دهستان‌ رستاق‌ است‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ كارگاههاي‌ نساجى‌ قديمى‌ (شَعْربافى‌) به‌تدريج‌ به‌ كارگاههاي‌ صنعتى‌ بدل‌ شده‌ است‌. هم‌اكنون‌، از كارگاههاي‌ متعدد قالى‌بافى‌،گليم‌بافى‌،ر يسندگى‌و بافندگى‌الياف‌و توليدپارچه‌بهره‌برداري‌ مى‌شود. علاوه‌ بر صنايع‌ نساجى‌، كارگاههاي‌ رنگ‌سازي‌، **********سازي‌، اتاق‌ و تانكرسازي‌، موزائيك‌سازي‌، آجر پزي‌، سنگ‌بري‌، مواد پلاستيكى‌ و كفش‌دوزي‌ نيز در اين‌ بخش‌ فعاليت‌ دارند. از ديگر توليدات‌ مهم‌ اشكذر، آجر است‌ كه‌ در كارخانه‌اي‌ واقع‌ در سرچشمه‌ توليد مى‌شود؛ همچنين‌ از معدن‌ سنگ‌ گچ‌ واقع‌ در نزديكى‌ روستاي‌ عصرآباد به‌ نحو مطلوبى‌ بهره‌برداري‌ مى‌شود .

    ويژگيهاي‌ فرهنگى

    مجموعه‌اي‌ از شرايط طبيعى‌، اقتصادي‌ و فرهنگى‌ موجب‌ علاقه‌مندي‌ ساكنان‌ اشكذر به‌ تحصيل‌ علم‌ بوده‌ است‌؛ به‌گونه‌اي‌ كه‌ هم‌اكنون‌75 دبستان‌، 27 مدرسة راهنمايى‌، 10 دبيرستان‌ و يك‌ مدرسة فنى‌ و حرفه‌اي‌ در آنجا وجود دارد. عده‌اي‌ نيز براي‌ فراگيري‌ علوم‌ اسلامى‌ راهى‌ مدارس‌ علوم‌ دينى‌ ديگر نواحى‌ به‌ويژه‌ شهر قم‌ مى‌شوند .

    ساكنان‌ اشكذر، به‌طور عمده‌ مسلمان‌ و شيعه‌ هستند . علاوه‌ بر اماكن‌ متعدد مذهبى‌ مسلمانان‌، يك‌ آتشكده‌ به‌نام‌ «درب‌ مهر»، متعلق‌ به‌ زرتشتيان‌، در روستاي‌ الله‌آباد داير است‌.

    آثار باستاني ( گالري)

    1)اسفنجريه ي اشكذر (اسفنجرد) 2)مسجد جامع اشكذر (مربوط به دوره ي صفوي) 3)آسياب آبي اشكذر (مربوط به قرن هشتم ه.ق) 4)مسجد حاجي رجبعلي اشكذر 5)قلعه ي قديمي اشكذر 6)مسجد ريگ رضوانشهر 7)باغ وزير حجت آباد 8)بادگير عصرآباد 9)گنبد تاج‌ در روستاي‌ ابراهيم‌آباد 10)قلعه‌ و خندقى‌ در روستاي‌ عزآباد 11)خانقاه‌ و آرامگاه‌ سلطان‌ محمودشاه‌

    12)امامزاده‌ سيدحسين‌ در روستاي‌ بندرآباد 13)ويرانه‌هاي‌ شهر كهنه‌ در مجومرد

    درباره ي شهر تاريخي اشكذر

    اين‌ شهر مركز بخش‌ اشكذر در 22 كيلومتري‌ شمال‌ يزد و در 8 كيلومتري‌ باختر جادة يزداردكان‌ واقع‌ شده‌ است‌. طول‌ جغرافيايى‌ آن‌ 54 و 13 و عرض‌ جغرافيايى‌ آن‌ 32 و ارتفاع‌ آن‌ از سطح‌ دريا 1175متر است‌ .
    برخى‌ منابع‌ تاريخى‌ يزد، زمان‌ برپايى‌ اشكذر را به‌ دورة ملوك‌ الطوايف‌ِ پارتى‌ و به‌ اشك‌، پسر زال‌ نسبت‌ داده‌اند . بعيد نيست‌ كه‌ اين‌ نسبت‌ به‌ سبب‌ شباهت‌ اسمى‌ بوده‌ باشد . ولى‌ به‌طور قطع‌، اشكذر در دورة اسلامى‌ در ابتداي‌ سدة 8ق‌ وجود داشته‌ است‌، چه‌ بناهايى‌ متعدد مربوط به‌ آن‌ دوره‌ در اين‌ شهر برپا بوده‌ است‌. نخستين‌ آنها خانقاهى‌ بوده‌ كه‌ شيخى‌ صاحب‌ كرامت‌، به‌نام‌ شيخ‌ تقى‌الدين‌ دادا آن‌ را ساخته‌ بوده‌ است‌. ديگري‌ خانقاهى‌ است‌ منسوب‌ به‌ امير ركن‌الدين‌ محمد قاضى‌ (د 732ق‌) از اعيان‌ يزد. در اين‌ مكانها نيازمندان‌ اطعام‌ مى‌شده‌اند. بسياري‌ از املاك‌ و قناتهاي‌ اشكذر نيز به‌صورت‌ وقف‌ اداره‌ مى‌شده‌، و عايدات‌ حاصل‌ از آنها به‌ مصرف‌ درماندگان‌ و نيازمندان‌ مى‌رسيده‌ است‌ .
    اشكذر در اواسط نيمة نخست‌ سدة حاضر قصبة مركز بخش‌ اشكذرِ شهرستان‌ يزد به‌شمار مى‌آمده‌، و 2943نفر جمعيت‌ داشته‌ است‌ . در نخستين‌ سرشماري‌ عمومى‌ جمعيت‌ كشور در 1335ش‌، جمعيت‌ شهر اشكذر 2220برآورد شده‌ است‌ . سرشماري هاي‌ مربوط به‌ سالهاي‌ 1355 و 1365ش‌ جمعيت‌ شهر را به‌ ترتيب‌ 1776و 9637نفر گزارش‌ كرده‌اند و آخرين‌ سرشماري‌ جمعيت‌ در 1370ش‌، گوياي‌ جمعيتى‌ معادل‌ با 10558نفر (2236خانوار) در شهر اشكذر است. بدين‌سان‌ درصد رشد جمعيت‌ بين‌ سالهاي‌ 1355 تا 1365ش‌، 1/5% و بين‌ سالهاي‌ 1365 تا 1370ش‌ 9/2% بوده‌ است‌. جمعيت‌ فعلى‌ شهر در مساحتى‌ بالغ‌ بر 1/18 كم 2 به‌ سر مى‌برند. آمار موجود نشان‌ مى‌دهد كه‌ در ميان‌ افراد 6 ساله‌ و بالاتر ساكن‌ در اشكذر 4/67% با سواد بوده‌اند كه‌ اين‌ نسبت‌ در بين‌ مردان‌ 6/74% و در بين‌ زنان‌ 3/59% بوده‌ است‌.
    ساكنان‌ شهر در گروههاي‌ عمدة زير داراي‌ فعاليت‌ اقتصادي‌ هستند: 8/17% در كشاورزي‌ و دامپروري‌ و 9/23% در صنعت‌، 8/23% در ساختمان‌ و بقيه‌ در ساير گروههاي‌ عمده‌ اشتغال‌ داشته‌اند. در كنار فعاليتهاي‌ عمدة اقتصادي‌، صنايع‌دستى‌ از قبيل‌ فرش‌بافى‌، زيلو بافى‌، پارچه‌بافى‌ و يك‌ كارخانة جوراب‌بافى‌ در اين‌ شهر داير است‌ .
    براساس‌ آخرين‌ سرشماري‌ عمومى‌ نفوس‌ و مسكن‌ شهرستان‌ يزد از خانوارهاي‌ معمولى‌ ساكن‌ اين‌ شهر، 6/97% از برق‌ و 7/96% از آب‌ لوله‌كشى‌ و 7% از تلفن‌ در محل‌ سكونت‌ خود استفاده‌ مى‌كنند. آب‌ آشاميدنى‌ 8/97% از خانوارهاي‌ شهر از مخزن‌ عمومى‌ تأمين‌ مى‌شود. سوخت‌ عمدة مصرفى‌ براي‌ پخت‌ و پز در 8/88% از خانوارهاي‌ معمولى‌ ساكن‌، گاز و در 3/7% نفت‌ سفيد بوده‌ است‌. سوخت‌ عمدة مصرفى‌ براي‌ ايجاد گرما در محل‌ زندگى‌ 5/95% از خانوارها نيز نفت‌ سفيد بوده‌ است‌.
    آثار كهن‌ برجاي‌ مانده‌ در اشكذر از اين‌ قرار است‌: يك‌ آسياب‌ كهن‌ كه‌ سقف‌ آن‌ گنبدي‌ شكل‌ است‌ و براي‌ ساخت‌ آن‌ از آجر استفاده‌ شده‌، و سقف‌بندي‌ و آجركاري‌ و نقشهاي‌هندسى‌ آن‌درخور توجه‌است‌؛ مسجد جامع‌ اشكذر كه‌ مربوط به‌ سدة 9ق‌ است‌؛ ويرانه‌هاي‌ اسفنجرد و يك‌ قلعة كهن‌ كه‌ گفته‌ مى‌شود قدمت‌ آن‌ به‌ هزار سال‌ پيش‌ مى‌رسد.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بافت
    شهرستان بافت با مسافتی حدود 13162 کيلومتر مربع وسعت، در ارتفاع 2250 متری از سطح دريا و در 29,17 عرض شمالی و 56,36 طول شرقی واقع شده است. بافت از لحاظ ارتفاع دومين شهر بلند ايران محسوب می گردد. جمعيت اين شهر بر طبق آخرين آمار رسمی، 131567 نفر است. در مورد قدمت بافت آثار يافت شده ی فراوانی همچون موارد موجود در تپه يحيی تمدنی چند هزار ساله را نشان می دهد. تپه يحيی تنها منطقه از مناطق باستانی بافت است که تاکنون مطالعات رسمی بر روی آن صورت گرفته است. اين مطالعات و کاوش ها توسط پروفسور کارلووسکی به همراه گروهی از دانشگاه هاروارد آمريکا در سال 1967 ميلادی انجام شده است. اين محققان تپه يحيی را قديمی ترين مرکز سکنی در شرق ايران دانسته اند و آزمايش های کربن 14 که از سوی آنها صورت گرفته عمر اين منطقه را حدود 8500 سال ذکر می کند. هنر معماری، ساختمان سازی و تراشيدن سنگ در تمدن بافت بسيار شگفت انگيز می باشد. انتخاب سنگ و رعايت دقيق تقارن هندسی در حجاری سنگ ها از عجائب تفکر افراد ساکن در اين منطقه به شمار می رود. کشف "مجسمه ی دو گانه" که از سنگ "تالک" تراشيده شده، توسط گروه کاوشگر دانشگاه هاروارد آمريکا، در نوع خود بی نظير بوده و مشابه آن در هيچ يک از مراکز باستانی ديگر يافت نشده است. سمبل دوگانگی مجسمه گواه آن است که ساکنان هزاره ی پنجم قبل از ميلاد در تمدن بافت به اهميت متقابل زن و مرد، توليدمثل و امرار معاش پی برده و نهايتا معتقد به مساوات بين اين دو جنس بوده اند. همچنين لوحه های گلی که حين کاوش در تمدن بافت بدست آمده، حاوی مطالبی به خط قبل از عيلام بودند و آزمايشات کربن 14، قدمت اين دست نوشته ها را به حدود 5400 سال قبل می رساند. اين تاريخ درست 400 سال قديمی تر از کهن ترين نمونه خط بدست آمده در جهان بوده و فرضيه ای را که طبق آن سومريان خط را در اوايل هزاره ی سوم قبل از ميلاد اختراع نموده اند، به شدن زير سوال می برد. حدود پنج جلد کتاب و چندين مقاله توسط گروه کاوشگر تمدن بافت در آمريکا انتشار يافته است. نمونه خط هايی که از تمدن بافت توسط اين محققين بدست آمده، از نمونه خطوط تمدن های بين النهرين، شوش و مصر به مراتب قديمی تر می باشد و ترجمه ی يکی از لوح های گلی تمدن بافت از تحويل احشام به عنوان ماليات به دولت مرکزی سخن می گويد و لوحه ی ديگری از توزيع بذر ذرت توسط دولت مرکزی به زارعان در فصل کاشت خبر می دهد. قديمی ترين نشانه ای که از شهر بافت در متون تاريخی ديده شده مربوط به دوران حکومت آل بويه (قرن چهارم هجری) است که در آن زمان از اين منطقه به نام اقطاع نام برده شده است. نويسنده ی کتاب "بستان السياحه" فلسفه نامگذاری آن را واگذاری آن از طرف آل بويه به فرزندانشان به نام "اقطاع" می داند. برخی از آثار باستانی بافت عبارتند از: تپه يحيی، قلعه خبر، قلعه سنگی، تپه مهره ای، قلعه گوشک. بافت دارای گردشگاه ها و مناطق خوش آب و هوای فراوانی نيز هست که خبر(شاه ولايت)، چشمه عروس، عشق آباد و هنزا (Hanza) از آن جمله اند. از جمله جاذبه های طبيعی بافت می توان به غار آتشفشانی "ترنگ" (Torung) که بزرگ ترين و طويل ترين غار استان کرمان به شمار می رود و غار "شب پره" واقع در دره ی شب پره نيز اشاره کرد. سوغاتی های مهم اين شهر شامل گردو، زيره، عسل، فراورده های لبنی و انواع گليم و قاليچه می باشد.
    قدمت شهرستان بافت


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تپه يحيی



    تپه يحيی به فاصله حدود 260 کيلومتری جنوب کرمان در دشت وسيع "صوغان" تپه خاکی مرتفعی قرار گرفته که حدود 19 متر از سطح دشت پيرامون ارتفاع دارد. اين تپه که در حوزه شهرستان بافت قرار دارد به "تپه يحيی" شهرت دارد.


    تپه يحيی امروزه به عنوان يکی از مهمترين آثار و تپه های کليدی در باستان شناسی ايران است. کاوشهای علمی باستان شناسی اين تپه از سال 1347 به وسيله هيئت مشترک ايرانی-آمريکايی و طی چند فصل صورت گرفته است. حاصل کاوشهای علمی که در اين تپه عظيم باستانی صورت پذيرفته حکايت از دوره های مختلف استقرار انسانی دارد. اين محوطه باستانی تقريباً بطورمداوم از نيمه اول هزاره پنجم پيش از ميلاد تا دوره ساساني مسکونی بوده است. در پايان دوره عيلام يعنی حدود 2200 سال پيش از ميلاد وقفه ای در تپه يحيی مشاده می شود که دليل آن هنوز روشن نيست. قديمی ترين نشانه های سکونت بشری در تپه يحيی که روی خاک بکر وجود دارد , تعدادی خانه های کوچک خشتی است که آثار باقيمانده آنها در پنج لايه روی هم قرار گرفته است.

    قديمی ترين اين آثار که مربوط به نيمه هزاره پنجم پيش از ميلاد است , به صورت محوطه های کوچک چهارگوش است که اندازه هر ضلع آن به حدود 5/1 متر می رسد. اغلب اتاقها فاقد درگاه است و ورود و خروج احتمالاً از طريق روزن موجود در سقف صورت می گرفته است. ديوارها از خشتهايی است که با دست تهيه شده و در آفتاب خشک گرديده است. وجود قطعاتی از چوب , نی و حصير در کف اتاقها حکايت از سقفهای فروريخته اتاقها دارد.آلات و ابزار پايين ترين لايه يعنی دوره 6 (عصر نوسنگی) از استخوان و سنگ چقماق از مهمترين آثار مکشوفه در تپه يحيی اشيايی است که از سنگ صابون ساخته شده و به صورت مهره هايی ساده تا ساغرهای زيبايی بوده و جملگی شباهت بسيار به اشياء مشابهی دارد که در دورترين مراکز تمدن دوران مفرغ همچون "موهنجودارو"مرکز تمدن "هاراپا" در دره سند و همچنين در "ماری" واقع در بين النهرين مشاهده گرديده است. در خلال کاوشهای باستان شناسی , يکی از نقاطی که احتمالاً معدن سنگ صابون تپه يحيی بوده , کشف گرديده که آثاری از کندوکاو و تراش خوردگی در عهد باستان در سطح حفره نمودار است و به نظر می رسد تپه يحيی از مراکز توليد استخراج و صدور سنگ صابونی بوده است. از ديگر آثار باارزش و قابل توجه مکشوفه در تپه يحيی لوحه های گلی با خطوط پروتوعيلامی (آغاز عيلامی) است که از راست به چپ به وسيله قلم نوک تيز بر متن گل نرم ايحاد شده است. گفتنی است که مشابه اين آثار در شوش و تپه سيلک کاشان نيز بدست آمده است.با کشف آثار ارزشمند در تپه يحيی مسلم گرديده که فرهنگ عيلامی بيشتر از آنچه پيش از اين تصور می رفت , پردامنه بوده است. تپه يحيی محل و موقعيت مناسبی برای رابطه بين نخستين تمدنهای بين النهرين و فرهنگی که بعدها در دره سند ظهور کرده است , بود.

    کوه شاه

    اين کوه با ارتفاعی به اندازه ۴۳۷۵متر بعد از کوه هزار بلند ترين کوه استان کرمان ميباشد که در شمال شهرستان بافت واقع شده است

    مسیرهای صعود:

    مسير اصلی :شهرستان بافت روستای برکنان ـروستای باغ فخروييه
    مسیر کیسکان: کرمان- روستای کیسکان- روستای گنوئیه- باغ سنگوئیه
    مسیر هرارون: کرمان- روستای هرارون
    مسیر لاله زار : کرمان- روستای لاله زار - دهانه آرت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بافق
    پاره اى از مردم وقتى نام بافق را مى شنوند مولانا وحشى بافقى شاعر بلندآوازه قرن دهم هجرى قمرى به ذهنشان برمى گذرد اما از اين ميان اندكند كسانى كه بافق را ديده باشند و يا چيزهاى زيادى درباره اين شهر ديرينه سال شنيده باشند.
    شهرستان بافق كه به سبب كانسارهاى غنى سنگ آهن، سرب و روى، اورانيوم و ديگر كانى هاى ارزشمند و موقعيت جغرافيايى ويژه اش گرانيگاه ايران خوانده مى شود در يكصد و بيست كيلومترى جنوب خاورى شهرستان يزد قرار دارد. از آنجا كه شهرستان بافق فاصله اى يكصد كيلومترى با شاهراه ارتباطى يزد - بندرعباس و كرمان دارد و از سوى ديگر متصل به ارتفاعات مشرف به كوير است سالهاى متمادى در انزوايى ناخواسته با مشكلات اقتصادى روبرو بود. فقدان آب قابل شرب و عارى از املاح گوناگون زندگى را بر ساكنان اين شهر تلخ و ناگوار كرده بود. كوير دره انجير كه تا اردكان و ساغند دامن گسترده است سبب محدوديت فعاليت كشاورزى شده است. با اين وجود على رغم محروميت ها و تنگناها ساكنان پرشكيب و قناعت پيشه بافق زادگاه خويش را ترك نگفتند و از ميراث نياكان و سرزمين آبا و اجدادى خويش به اميد روزى چون امروز پاسدارى كردند.
    دو سه سالى است كه اين شهر محروم كويرى خود را براى جهشى بزرگ به سوى توسعه پايدار آماده مى كند. از يك سو بهره بردارى از طرح توسعه سنگ آهن چغارت و از ديگر سو پروژه در دست اجراى انتقال آب زاينده رود به اين شهر كه بيشتر به رؤيا مى ماند تا واقعيت، عقد قرارداد چين در خصوص احداث كارخانه آگلومراسيون، نويد احداث كارخانه فولادسازى در بافق و در كنار اين پروژه هاى عظيم بهره بردارى از راه آهن مشهد - بافق هيجان فوق العاده اى در مردم اين ناحيه بويژه قشر تحصيلكرده بافق به وجود آورده است و اميدمى رود در آينده اى نه چندان دور مساعى ارزنده مديريت عامل شركت سنگ آهن مركزى ايران - بافق و حمايت مسؤولان دلسوز كشور اين شهرستان كويرى را به يكى از قطب هاى صنعتى و توليدى ايران تبديل كند و خاطره قرنها محروميت را از ذهن مردم بزدايد و مردان و زنان شكيبا و سختكوش بافق پاداش شكيبايى هاى خود را دريافت كنند.
    شهر بافق همانگونه كه كلكسيون معادن مختلف است گنجينه ارزشهاى معنوى نيز به حساب مى آيد. انزواى ناخواسته اين شهر در گذشته سبب شده است كه كمتر در معرض آيند و روند غريبه ها باشد و لاجرم از بسيارى آسيبهاى اجتماعى كه گريبانگير جوامع باز است در امان بماند. مناسبات اجتماعى مردم بافق و رفتارهاى مبتنى بر اين مناسبات چنان است كه در كمتر شهرى مى توان مانند آن را يافت. براى نمونه: بعضى خانه ها در اين شهر اتاقى را مفروش و درى از آن به كوچه و خيابان گشوده اند تا اگر رهگذرى قصد اداى فريضه و يا ساعتى استراحت را داشته باشد بدون آگاهى و اذن صاحبخانه به آن اتاق درآيد.
    اگر بعضى خانه ها شبها از روى تساهل درشان باز بماند صاحبخانه كوچكترين نگرانى ندارد. اين وضعيت در مورد اتومبيل هايى كه شبها در خيابان و كوچه پارك شده است نيز مصداق دارد.
    اگر در بافق تعميركار و مكانيك و امثال آن براى انجام خدمات كوچك حتى با اصرار شما حاضر به قبول دستمزد نشد مطمئن باشيد اين رفتار در بافق امرى طبيعى به حساب مى آيد. وقتى مى خواهند چيزى را به شما بدهند آن را دو دستى تقديم مى كنند چه اين كار معطوف به فرهنگى اصيل و ايرانى است كه از گذشته هاى دور چون ميراثى گرانقدر به ما رسيده است و مردم بافق خود را ملزم به رعايت آن مى دانند.
    شهر بافق دو بخش كاملاً متمايز دارد. يكى بخش قديمى و تاريخى شهر با كوچه ها و معابرى ضرورتاً تنگ با سابات ها و ديوارهاى خشتى و گلى و خانه هاى دويست سيصد ساله و بيشتر كه بعضى شان متروك مانده است. درهاى چوبين اين خانه ها با گل ميخ ها و كوبه هاى زنانه و مردانه و قفل هاى قديمى تزيين شده است و در بعضى درها كلون هاى چوبى تعبيه شده است كه جز در بافق و در فرهنگ لغات در جايى ديگر ديده نمى شود. هشتى، كرياس و دالانى كه شما را به حياط خانه رهنمون مى شود و بادگيرهايى كه كارآيى شان به مراتب بيشتر از كولرهاى امروزى است. اتاق هايى كوچك با بخارى هاى ديوارى كه امروزه شومينه خوانده مى شوند و تاقچه ها و رف هايى كه در كف آنها جز خاطره اى از لامپاى بارفتن و گردسوز و جانماز و مقراض آهنى و آينه اى كوچك و بندانگشتى غبار فراموشى چيزى ديده نمى شود و ياد وخاطره اى مبهم از مردان و زنانى كه هرچند با محنت زيست كردند اما چه بى دغدغه چشم از جهان فروبستند و تو همان گونه كه در اوهام زندگانى آنان غرق شده اى صداى سوت قطار تو را به خود مى آورد.
    بخش جديد شهر هيچگونه شباهتى با محله هاى تاريخى ندارد. خانه هايى كم و بيش يك شكل و مشابه ساير نقاط ايران.
    شهرك مدرن آهن شهر با تأسيسات رفاهى، آموزشى، ورزشى و فرهنگى كه به سكونت كاركنان شركت سنگ آهن مركزى ايران اختصاص دارد با بوستانى كه دهها هزار نخل افراشته و درختان زيباى اكاليپتوس آن را زينت دادند و به لحاظ زيبايى چنان است كه مى توانيم آن را درايران منحصر به فرد بدانيم.
    بافق جواهرى يگانه را در آغوش دارد. مرقد مطهر امامزاده عبدالله بن موسى بن جعفر صادق عليهم السلام كه گنبد فيروزه گونش به لحاظ طرزساخت و به قول كارشناسان فن بى نظير است.
    شهر بافق دردامنه ارتفاعاتى قراردارد كه اين ارتفاعات با دره هاى تنگ و ديواره هاى صاف و بسيار مرتفع شما را به ياد اسطوره هاى هيجان انگيز مى اندازد و اينجا نيز قهقهه مستانه دسته هاى كبك است كه شما را به خود مى آورد.
    خوش داشتيم بافق را عروس دره انجير بخوانيم و خوشتر داريم كه از كوير زيباى دره انجير برايتان بنويسيم.
    كسانى خواسته اند به كمك واژگانى كه بار حسى شاعرانه اى دارند به توصيف كوير بپردازند اما حقيقت اين است كه كوير چيزهايى بيشتر از توصيفاتى كه شنيده ايم دارد.
    كوير دره انجير همان جايى است كه درحاشيه اش آخرين بازماندگان يوزپلنگ آسيايى ديده شده است وصدها رأس قوچ و كل و بز درحاشيه اش از پناهگاهى به پناهگاه ديگر مى گريزند.
    جاده اى آسفالته و كم عرض از بخش شمالى شهر بافق شما را به روستاى باقرآباد مى برد.
    دراين روستا قلعه اى خشت و گلى و قديمى وجوددارد كه درميان قلعه هاى خشتى ايران بى نظير است. اين قلعه كه به دليل استحكام فوق العاده اش تاكنون سالم مانده است نمايانگر روش زيست و معاش مردمانى كويرنشين است كه درگذشته هاى دور و با امكانات مقدور و آب آشاميدنى شور در اتاقهاى كوچكى كه گرم كردنشان دشوار نبوده است زندگى مى كرده اند. اين جاده آسفالته شما را از باقرآباد به صادق آباد و آنگاه حسن آباد مى برد. تنها روستاهاى حاشيه كوير دره انجير. در امتداد اين جاده به طول پنج كيلومتر مرتفع ترين و زيباترين تلماسه هاى جهان را مى بينيد. تلماسه هايى كه با اين وسعت و زيبايى درهيچ كجاى دنيا نظيرش ديده نمى شود. پس از اين رشته تلماسه هاى زيبا شما گام بر سينه كوير دره انجير مى نهيد.
    دراين سازههاى شنى و خانه هاى وسيع جدا از يكديگر و درسايه سار يكى از درختان بلند گز و در زير آبى ترين آسمان جهان يك ليوان چاى داغ عجب مى چسبد!
    دو سه كيلومتر دورتر از اين تلماسه هاى زيبا كه درختان كوتاه و بلند گز را درآغوش گرفته اند به سمت باختر مكانى وجوددارد كه به لحاظ زيبايى غيرقابل توصيف است.
    توده هاى انبوه درختان گز با شاخه هاى به هم بافته مجموعه اى را به وجود آورده اند با راهروهاى پيچ درپيچ، تالارهاى زيبا، صحن و صفه هاى وسيع كه مانند مار به يكديگر راه دارند و دهها و صدهانفر مى توانند در مساحتى سه چهارهزار مترمربعى پنهان شوند بدون آنكه يكديگر را ببينند. همه اين دالانها، راهروها و تالارهاى گياهى به يكديگر راه دارند و آنقدر زيبا هستند كه دل كندن از ديدار اين مجموعه حسرتى بزرگ به همراه دارد.
    مهندس محمد دهستانى بافقى مديرعامل سنگ آهن مركزى ايران و مجرى طرح توسعه چغارت درگفت وگو با ما علاقه شورانگيز خود را به توسعه گردشگرى دركوير دره انجير و مناطق زيباى پيرامون بافق كه گهگاه صحنه فيلم هاى سينمايى هستند پنهان نمى كند و اميدوار است همراه با توسعه پايدار شهرستان بافق كه سهم عمده آن متعلق به تلاشهاى شبانه روزى اوست گردشگرى در بافق توسعه يابد و دوستداران طبيعت از نقاط بكر و تماشايى اين شهرستان ديدن كنند بدون آنكه مجبور باشند هزينه زيادى متحمل شوند.
    اگر شما روزى اشتياق ديدار بافق را داشتيد و به اين شهر كويرى سفر كرديد يادتان نرود كه از روستاى شادكام و ارتفاعات بسيار تماشايى آن ديدن كنيد و مطمئن باشيد مناطق طبيعى و دست نخورده اين منطقه كويرى ايران ارزش ديدن را دارد.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تفت

    شهرستان تفت با مساحتى بالغ بر ۷۰۰۰ کيلومتر‌مربع در جنوب‌غربى استان يزد قرار دارد. اين شهرستان از شمال به شهرستان يزد ، از جنوب و شرق به شهرستان مهريز و از غرب به شهرستان آباده از توابع استان فارس محدود مى‌شود. مهم‌ترن و اصلى‌ترين ارتفاعات اين منطقه شيرکوه با ارتفاع ۴۰۷۵ متر است. در فرهنگ‌هاى فارسى ، تفت با معناهاى گوناگون آمده است. از آن جمله در فرهنگ معين به معنى گرم شدن ، حرارت ، گرم يا به معناى سبدى چوبين که در آن ميوه جاى دهند ، ‌ آمده است. معنى اخير با توجه به آب و هواى خوب تفت نسبت به ساير شهرهاى کويرى و وجود ميوه‌هايى که در آن به عمل مى‌آيد به واقعيت نزديک‌تر است. نام تفت در منابع تاريخى و عرفانى از قرن نهم هجرى به بعد همراه با نام شاه نعمت‌اللّه ولى آورده شده است. شهر کنونى تفت داراى ۲۴ محلهٔ کوچک و بزرگ است و به نظر مى‌رسد زردشتيان ، بومى تفت باشند. برخى از مهم‌ترين آثار تاريخى اين شهرستان عبارت‌اند از : خانقاه تفت ، حسينيهٔ شاه‌ولى ، بازارخان تفت ، مسجد شاه نعمت‌اللّه ولى ، بقعهٔ صفيه و بازار آقا ، قلعهٔ گرمسير ، حسينيه و مسجد غياث‌آباد ، عمارت و حمام محمدتقى خان ، باغ و عمارت هشتى ، ‌ محلهٔ‌ سلطان‌آباد ، مسجد محلهٔ گرمسير ، قدمگاه اسلاميهٔ‌ خراشاه ، بقعهٔ‌ شيخ جنيد (توران پشت) ، بقعه و مسجد شيخ على بليمان بيدادخويد ، مسجد جامع ابرکوه ، درخت سرو ابرکوه ، گنبد سيروان ، منار و سردر نظام‌الملکي.
    نقاط دیدنی
    نارين‌قلعه

    نارين‌قلعه يا نارنج‌قلعه مهم‌ترين بناى تاريخى شهرستان ميبد است. اين قلعه از بناهاى مربوط به قبل از اسلام است و در دوران مظفريان تعميراتى در آن صورت گرفت. مساحت اين قلعهٔ هفت‌‌طبقه، سه هکتار و داراى برج و بارو و دربندهاى متعدد است و بالاى تپه‌اى مسلط بر شهر ميبد قرار دارد. قطر پايين‌ترين حصار قلعه که قسمت بزرگى از آبادى ميبد را در بر مى‌گرفت، پنج و در بعضى قسمت‌ها به بيست متر مى‌رسيد. هم‌اکنون قسمتى از اين حصار هنوز باقى‌مانده است. نارنج‌قلعه داراى اتاق‌هاى متعددى بود. در حال حاضر قسمت‌هايى از اين اتاقک‌هاى کوچک تودرتو، موجود است و بسيارى از آنها نيز به علت قرار گرفتن در طبقات پايين و ريختن راهروها هنوز کشف نشده است. براساس باورهاى شفاهى مردم، بناى اين قلعه مربوط به دوران سليمان پيغمبر است.

    آسياب آبى تفت

    اين آسياب باقى‌مانده از هفده آسياب داير بر روى قنوات شش‌گانه شهرستان اهرستان است. قدمت آسياب را بالغ بر دويست سال ذکر کرده‌اند.

    چشمهٔ تامهر، تفت

    اين چشمه در شش کيلومترى جنوب شهرستان تفت قرار دارد و در فصل تابستان همه روزه پذيراى تعداد زيادى از اهالى منطقهٔ (تفت و يزد) ، مسافران گذرى يا ديدارکنندگان از اين استان است. وجه تسميهٔ آن احتمالاً به علت جريان آبى است که هر ساله از اوايل بهار تا مهرماه از آن جارى مى‌شود.

    باغ دولت‌آباد، تفت

    باغ دولت‌آباد يکى از باغ‌هاى معروف ايرانى است که در زمان محمد تقى خان (دورهٔ‌ زنديه) طراحى و ساخته شد. بخش عمدهٔ آن از جمله عمارت هشتى و بادگير باغ را که تخريب شده بود، سازمان ملى حفاظت آثار باستانى ايران مرمت کرد. اين باغ از قناتى به همين نام (قنات دولت‌آباد) مشروب مى‌شده و جريان آب در باغ، اساس استخوان‌بندى طراحى آن را تشکيل مى‌دهد.
    باغ دولت‌آباد مجموعه‌اى از ساختمان‌هاى متفاوت است که محل اقامت (خان) حاکم وقت و دستگاه حکومتى وى بوده است.

    عناصر متشکلهٔ مجموعه چنين است:

    عمارت سردر جنوبى، شترخان و اصطبل‌ها، عمارت حرمسرا، عمارت هشتى و بادگير، آشپزخانه، اتاق‌هاى خدمه، عمارت بهشت آيين، عمارت تالار آينه، عمارت تهران، عمارت سردر اصلى و آب‌انبار دو دهانه.
    جالب‌ترين بناى مجموعه را عمارت هشتى و بادگير تشکيل مى‌دهد که تلفيق جريان هوا و آب به زيباترين شکل صورت گرفته است. کاربندى بسيار ظريف سقف هشتى اثر استاد على‌اکبر خرمى (معروف به استاد حاجى على‌‌اکبر آخوند) معمار ميراث فرهنگى است که با سيم گل و دم‌گيرى گچى به طرزى بسيار استادانه اجرا شده است.
    درِ ارسيِ مشبک با شيشه‌هاى رنگى نيز که دفتر فنى حفاظت آثار باستانى آن را ترميم کرده به زيبايى بنا افزوده است. مهم‌ترين امتياز طراحى عمارت، سعى معمار در انتخاب زوايايى هوشمندانه براى ارائه بهترين ديد و منظر به داخل بنا است.
    بادگير باغ دولت‌آباد با ۳۳ متر بلندى از سطح زمين، شاهکار مهندسى و نشانهٔ نبوغ و توانمندى فکر و دست معماران يزدى است. باغ از رديف‌کارى درختان مختلف برخوردار است که عمده‌ترين آن‌ها را سرو و کاج و گل سرخ تشکيل مى‌‌دهد. گونه‌هاى مختلف درختان ميوه نيز به ويژه انگور و انار ديگر فضاهاى باغ را در بر مى‌‌گيرد. باغ دولت‌آباد به لحاظ هنر بستان پيرايى، فن توزيع آب و غناى طراحى معمارى از مجموعه‌هاى ديدنى کشور محسوب مى‌شود و به همين دليل در فهرست آثار تاريخى به ثبت رسيده است. اميد مى‌رود با ايجاد شرايط مناسب، امکان تداوم تعميرات علمى و احياى ساير قسمت‌هاى مجموعه فراهم آيد و در معرض ديد جهانگردان داخلى و خارجى قرار گيرد.

    غار زمرد (چرخ الماس تفت)

    دربارهٔ اين غار چنين مى‌گويند: هنگامى که شداد براى ساختن بهشت خود از تمام طلا و جواهرات زمين استفاده کرد، براى بدست آوردن طلا به غار زمرد آمد.
    خانيکف بازديد دوازده ساعته يک گروه از درون اين غار را شرح مى‌دهد و مى‌نويسد:˝نمونه‌سنگ‌هاى غار نشان‌دهندهٔ رگه‌هاى نقره و سنگ فيروزه است̏̏. مردم درمورد اين غار افسانه‌هاى بسيار نقل مى‌کنند.

    مجموعهٔ امام (شاه‌ولى) تفت

    مجموعهٔ امام تفت در ميدان مرکزى شهرستان تفت قرار دارد. اين مجموعه شامل مسجد، بقعه، حسينيه، آب‌انبار، بازار و مدرسه است که با فاصلهٔ بسيار نزديکى از هم قرار گرفته‌اند.

    مسجد

    مسجد امام (شاه‌ولي) به دستور خانش‌بيگم خواهر شاه‌تهماسب در قرن نهم هـ.ق ساخته شد.ساختمان مسجد از خشت و آجر و داراى تابستانخانه‌اى با ايوان، گنبد و گرمخانه‌اى در ضلع غربى آن است. بالاى گنبد مأذنه‌اى وجود دارد و راه‌پلهٔ دسترسى به آن، از روى گنبد و در ضلع شمالى آن ساخته شده است. فرش‌بام گنبد از آجر خفتهٔ راسته است.
    پوشش گرمخانه طاق و تويزهٔ آجرى و بصورت کاربندى است. درِ چوبى ظريف و کنده‌کارى شده، کتيبهٔ کاشى معرق به خط نسخ در اطراف در، يک قطعه چوب منبت و آلت‌سازى شده به شکل مثلث که بالاى سردر نصب شده، شبکهٔ گچ‌برى ظريف، نورگير بالاى محراب و سنگ مرمر منصوب در محراب، از ظرايف هنرى اين بنا است.

    بقعه

    اين بنا شامل دو گنبد بزرگ و کوچک است. در دو طرف گنبد ضلع‌هاى شمالى و شرقي، راهروهايى وجود دارد. در ضلع غربى آن، راهرو به يک ايوان با سه طاق‌نما و دو ستون نماسازى شده، تبديل شده است. اختلاف ارتفاع بنا از کف ميدان به اندازهٔ هفت پله است.
    پوشش بام گنبد، ترکيب آجر لعاب‌دار سبز و لاجوردى‌رنگ و آجر ساده است و کلمهٔ علي بر بام گنبد و کلمهٔ ياعلي در ساق آن تکرار شده است. هم‌اکنون، بقعه محل کتابخانهٔ عمومى شهر است.

    حسينيه

    در حال حاضر حسينيه صورت ميدانى را به خود گرفته که ورودى آن از ضلع شمالى است. در ضلع شرقى و غربى آن، دکان‌هايى ساخته شده که همگى آنها داير هستند. تنها قسمت باقى‌ماندهٔ حسينيه که صورت اصلى خود را حفظ کرده، ضلع جنوبى آن است که تکيهٔ رفيع و کاشى‌هاى مسدس فيروزه‌اى‌رنگ ديوارهٔ آن، جلب نظر مى‌کند.

    آب‌انبار

    اين آب‌انبار در ضلع جنوب شرقى حسينيه قرار دارد و داراى سردرى آجرى و سه بادگير در اطراف خزينه است.

    بازار

    مصالح ساختمانى بازار خشت و گل و پوشش بام آن اندود کاهگل است. برخى از درهاى قديمى چوبى آن باقى‌مانده است.

    مدرسه

    ساختمان مدرسه خشتى و ننماسازى آن آجرى است. پوشش سقف اتاق‌هاى مدرسه همگى در جهت طولى بصورت ضربى ساده و در جاهاى ضرورى جهت جلوگيرى از رانش، از ميل مهار استفاده شده است. قسمت ورودى ساختمان بصورت گل و بوتهٔ آجري، نماسازى شده است. لبهٔ درگاه‌هاى ساختمان در قسمت مشرف به حياط با بکارگيرى آجرهاى پيش‌ساخته موج‌دار، نماسازى شده است.

    پير ناركي

    در 58 كيلومتري شهر يزد و در نزديكي شهر تفت قرار دارد . زرتشتيان همه ساله از روز مهر تا ورهرام از ماه امرداد ( برابر با 12 تا 16 امرداد ) با گرد هم آمدن در اين مكان ، به نيايش اهورامزدا و برگزاري آيين ديني و مراسم سنتي كه با شادي همراه است ، ميپردازند. آورده اند كه عروس فرمانرواي پارس به نام ( نازبانو ) را اين مكان مقدس در خود گرفته است. ( ناز بانو) بر بيابانگردي روشن بين نمايان شده و او را در بنياد پير ناركي فرمان ميدهد.
    __________________

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    طبس
    طبس در شمال شرق استان يزد، در مدار 33 درجه و 35 دقيقه شمالي و نصف النهار 56 درجه و 55 دقيقه شرقي، در منطقه اي با آب و هواي بياباني واقع شده، و شهرستانهاي بردسكن و شاهرود از شمال، فردوس و بيرجند از شرق، استان كرمان از جنوب، و شهرستانهاي نايين، اردكان و بافق از غرب و جنوب غربي آنرا احاطه كرده اند.
    ارتفاع شهر طبس از سطح دريا حدود 690 متر است، و در شرق آن رشته كوه بلندي به نام رشته كوه شتري قرار گرفته كه ضلع شرقي چاله بزرگ طبس را تشكيل ميدهد. معادن غني ذغال سنگ اين شهرستان حاكي از وجود جنگلهاي انبوه و درياچه هاي بزرگ در گذشته هاي دور در اين منطقه ميباشد. اين معادن، طبس را در رديف يكي از غني ترين مناطق كشور به لحاظ ثروت ملي قرار داده است. جمعيت شهرستان (براساس سر شماري سال 82) 65701 نفر ميباشد، كه از اين تعداد 29899 نفر (حدود 5/45%) در شهر طبس و 35802 نفر (حدود 5/54%)در ساير نقاط سكونت دارند.
    وسعت شهرستان 55461 كيلومتر مربع و تراكم جمعيت در اين منطقه بسيار كم (تقريباً برابر 2/1 نفر در هر كيلومتر مربع) مي باشد، كه كمترين تراكم جمعيت در منطقه است، و فاصله بين دورترين روستاهاي منتهي اليه شمالي و جنوبي شهرستان بيش از 400 كيلومتر مي باشد.

    اولين اقوام ساكن طبس و در واقع اجداد طبسي ها دامدار و در غارهاي مجاور چشمه سارها ساكن بوده اند كه هنوز آثاري از آنان باقي است. در دوره هخامنشيان و قبل از آن طبس مرزبان نشين تابع ايالت شاه نشين پارت (خراسان بزرگ) بوده است. در دوره اشكانيان طبس پادگان نظامي مهم مرزهاي غربي آنان محسوب مي شد و گاهي دست بدست مي شده است. در زمان سلوكيان طبس از نفوذ فرهنگي و يورش نظامي آنها بدور ماند و در عين حال به پادگان بزرگ نظامي ايزد خواست (يزد) باج (ماليات) مي داد و در دوره ساسانيان طبس همانند دوره هخامنشيان بود. يزدگرد سوم آخرين امپراطور ساساني در گريز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد.

    در تمام طول اين مدت طبس به عنوان پل ارتباطي شرق ـ شمال شرق با غرب بوده، يعني راه مهم و سوق الجيشي پارت و هگمتانه و شوش و بين النهرين به پاسارگاد از طبس مي گذشته و راهدارها در رباط ها و چاپارخانه هاي بسياري در مسير آن احداث شده بود كه بقاياي برخي موجوداست. در سالهاي 29 هجري قمري سپاه اعراب مسلمانان به فرماندهي عبدالله بن بديل خزاعي از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس مي شدند. مردم طبس صلح خواستند و با 60000 درهم خراج ساليانه صلح گرديد. اين فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خليفه دوم شد و دولت ارشد طبس را بعنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان ناميدند. در زمان خلافت اميرالمؤمنين مردم طبس به اسلام گرويدند و آن حضرت خراج را به آنان بخشيد. در زمان حكومت امويان و مروانيان وضع به همين منوال سپري شد در حاليكه مالياتهاي سختي از مردم گرفته مي شده است. زيرا كوير سوزان و صعب العبور مركزي يك مانع طبيعي و سخت براي عبور دادن لشكر و تجهيزات محسوب مي شد. طبس از حمله مغول آسيبي نديد و پذيراي مهاجرين بسيار بوده است.

    در زمان سلجوقيان، اسماعيليان بر طبس استيلا يافته و قلاع محكمي در كوههاي طبس ساختند. طبس در اين زمان پايتخت اسماعيليان قهستان بوده است و نيز مركز آموزش فدائيان مطلق كه مستقيماً از قلعه الموت دستور مي گرفتند.

    سياحاني چند مثل ناصر خسرو قبادياني (445 هـ.ق.) در آن دوره از طبس بازديد و از زيبايي طبس و حكومت گيلك بن محمد به عظمت ياد كرده و از وجود امنيت بسيار و رعايت دقيق احكام شرع سخن به ميان آوردند. با استيلاي تيموريان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبكهاي مهاجم چندين بار به طبس يورش آورده و دختران و پسران بسياري را به قتل رساندند. زيرا در برابر برده شدن و انتقال آنها به بين النهرين مقاومت مي نمودند. در اوايل دوره صفويه مردم طبس سنتي و متعصب بودند و بسختي با شاه اسماعيل صفوي جنگيدند.

    بالاخره سلطان شيردم خان از وي امان خواست و از فرماندهان عالي رتبه وي گرديد و بعد به صفت بابرخان حاكم هند درآمد. طبس در دوره صفويه مستقيماً تحت نظارت اصفهان بر بلوك بزرگي از شرق كشور حكومت نمود و همواره گروهي قزلباش براي رفع حمله ازبكان و امنيت طريق الرضا (ع) (راه تجاري نظامي اصفهان ـ يزد ـ مشهد) در طبس مستقر بودند.

    محمد افغان با حمايت مالي و تسليماتي كمپاني هند شرقي (انگلستان) شهرهاي شرقي ايران از جمله طبس را گرفت و سپس به كرمان و اصفهان رفت. طبس بعداً توسط نادرشاه از وجود مهاجمين افغاني پاكسازي و نامبرده حاكم جديدي از اعراب شيباني را در طبس به حكومت گمارد كه 7 نسل متوالي تا دوره پهلوي بر طبس حاكم بودند و حاكم نشين طبس از آن دوره تا سال 1380 هجري شمسي تابع خراسان به مركزيت مشهد مقدس بوده است. قلمرو حكومتي طبس شامل: گناباد ، فردوس ، بشرويه ، بجستان ، دستگردان ، رباط پشت بادام و قسمتي از شمال كرمان بوده است. از ميان امراي شيباني طبس اميرحسن خان در عمران و آبادي طبس بسيار كوشيد. تالار آيينه نشان، عمارات باشكوه و منبت كاري، استخرهاي آب باشكوه با نوارهاي چرخان و طلاكوب يا سيمكوب، باغها و كوشكهاي باصفا، خيابان بندي طبس و كانال كشي انهار، هرس درختان بر اساس طرحهاي هندي، احداث آب انبارها، احداث حمامهاي بزرگ و تميز و مساجد و تكايا و... از اقدامات وي و دولت يا اعقاب اوست.

    در دوره معاصر شكوه و عظمت طبس به فراموشي گذاشته شد. گناباد، بجستان، تون (فردوس) و بشرويه به تدريج از آن جدا شدند، از قلمرو آن كاسته شد، و «حكومت» به «فرمانداري» تنزل يافت.

    در سال 1355 طبس به عنوان يك شهر باستاني شناخته شده و تغيير و تخريب آثار قديمی آن ممنوع شد. دو سال بعد، زلزله مخرب 25 شهريور 1357 طبس را بكلي ويران نمود و حدود 10000 تن قرباني گرفت.

    در سال 1380 با تصويب هيأت دولت شهرستان طبس مشتمل بر دو بخش و هشت دهستان از استان خراسان منتزع و به استان يزد الحاق گرديد و به عنوان دهمين شهرستان آن استان شناخته شد. در سال 1381 بخش مركزي طبس به دو بخش مركزي و ديهوك تقسيم شد و در حال حاضر شهرستان طبس داراي سه بخش مركزي، دستگردان و ديهوك مي باشد.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عقدا

    اين شهر در 40 كيلومتري شمال غربي اردكان و كنار جاده يزد - اصفهان قرار دارد. اهم ديدنيهاي اين روستا عبارتند از:
    كاروانسراي حاج‌ابوالقاسم دشتي كه با بناي آجري و خوش طرح به سبك كاروانسراهاي شاه‌عباسي در وسط آبادي قرار گرفته است. نام سازنده اين بنا يعني حاج‌ابوالقاسم دشتي از بازرگانان مشهور دوره صفوي در كتابچه موقوفات يزد آمده است و بر يك لوح سنگي به خط نستعليق در ورودي كاروانسرا نام وي حك شده است. بر سنگ ساختمان اين بنا تاريخ 1269 ديده مي‌شود.
    رباط خرگوشي كه از بناهاي دوره شاه‌عباس صفوي است و نزديك باتلاق گاوخوني بر سر راه قدمي (مالرو) واقع شده است اين رباط در بيابان خرگوشي به فاصله 60 كيلومتر تا عقدا و 120 كيلومتر تا ندوشن قرار دارد. اين رباط بسيار عالي و بزرگ از سنگ و آجر به ابعاد 80*80 متر ساخته شده است و قسمتهاي زيادي از آن خراب شده است.
    غار اشكفت يزدان كه از لحاظ زمين‌شناسي و تاريخي بسيار جالب مي‌باشد. اين غار جايگاهي براي ستايش ميترا يا آناهيتا از ستونهاي آهكي غار تراشيده شده است كه بعدها شكسته شده است. اين غار به علت اينكه ساليان دراز محل نگهداري آتش مقدس و رحرام منتقل شده از معبد آناهيتا كنگاور بوده است. از نظر پارسيان هند و زرتشتيان بسيار مقدس مي‌باشد كه همه ساله تعداد زيادي از آنها به اين محل آمده و شبي را در غار به سر مي‌برند و مراسم خاصي را اجرا مي‌كنند. بعد از گذشتن ورودي غار با شيبي در حدود 90 درجه و ارتفاع 5 متر به يك محوطه بسيار وسيع با گنجايش هزاران نفر مي‌رسيم.
    در نزديكي اين غار چاه آبي در دل سنگ بنام چاه شهر و كنده شده و آب بسيار گوارايي دارد.
    از ديگر آثار مهم عقدا حمام نو (1055 هجري)، حصار خواجه نصير قلعه بزرگ هزار خشتي سام، مسجد هلاكو با سنگ بنايي به تاريخ 1123، مسجد جامع به سبك معماري قرن هشتم و مسجد شمس (1090 هجري) مي‌باشد.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/