::5 طریقه برای ارتباط با ارواح ::
1-میز و فنجان 2- میز و عقربه 3- تماس بوسیله كتابت 4- تماس در حال خلسه 5- تجسد روحی
1- میزی انتخاب می شود كه حروف الفباء و اعداد به شكل دایره دراطراف آن نوشته شده و نیز دو كلمه بله و خیر در آن آمده . حاضران از زن و مرد در اطراف میز گرد می نشینند و كف دستهای خود را وصل بهم روی میز قرار می دهند و یك فنجان هم روی میز می گذارند . حاضران با خلوص نیت به ذكر دعا و نیاز می پردازند در این وقت فنجان هم در حالی كه وارونه شده در مركز میز قرار می گیرد در آن حال دو یا سه نفر از حاضران انگشت سبابه خود را در گودی به فنجان می گذراند بطوری كه لمس شود و شرط این است كه انگشت خود را فشار ندهند و یا حركات ارادی بر فنجان دارد نسازند و بهتر است برای رفع شبهه چشمان خود را به بند ند. پس از این مقدمات از روح نام او را می پرسند فنجان به طرف حروفی حركت می كند كه نام روح از آنها تركیب یافته مثلا اگر اسمش رضا باشد فنجان بطرف ر می رود و به مركز میز بر می گردد و دوباره بطرف حرف ( ض ) میرود بهمین ترتیب حروف الف را نشان داری می نماید . و انگشتان حاضران روی قسمت گودی ظرف قرار دارد و در همین حال یكی از حاضران حروف مختلفی را كه پی در پی بوسیله فنجان مشخص می شود یادداشت می كنند و از آن كلمات و بعد جمله ها تشكیل می شود و سوال ادامه می یابد در اینجا اكتو پلاسم از سر انگشتان نزدیك فنجان نشات می گیرد و روحی كه مایل به تماس گرفتن است می تواند از طریق تماس انگشتان فنجان را به حركت در آورد.
2- میز و عقربه - می توان در وسط میزی عقربه ای شبیه به عقربه ساعت نصب كرد و بطوری آن را قرار داد كه به آسانی بچرخد ... این عقربه را هیچیك از حاضران نباید لمس كند و البته در اطراف میز حروف و اعداد نیز نوشته شده كه عقربه در برابر هر یك قرار می گیرد وخود روح هم می تواند برای تشكیل كلمه و جمله عقربه را بچرخاند.
3- تماس بوسیله نوشتن - به این معنی كه مدیوم قلمی بدست می گیرد بطریقی كه می خواهد چیزی بنویسد در اینجا یك دوربین به كار می افتد و حركت دست او را تعقیب می كند لحظه ای بعد دست مدیوم (واسطه) كه قلم را در دست دارد به حركت می آید و بدون دخالت یا تمایل او با سرعت چیزهائی را كه لازم است و مورد سوال می باشد می نویسد. این در واقع دست روح است كه به مدیوم تسلط دارد حتی گاهی نگارش به زبانی نوشته می شود كه مدیوم آنرا نمی داند. در اینجا هم جریان به صورت سوال و جواب اولی شفاهی دومی كتبی انجام می گیرد.
4- در حال خلسه (غش) - در این حال و سیط (مدیوم) دچار حالت مخصوصی می گردد مانند غش و از خود بیخود شدن وبیهوشی ... كه شباهت به خواب مغناطیسی دارد و او را از این حالت حتی بزور و عنف هم نمی توان خارج ساخت.
در این وضع روحی كه خواهان ارتباط و احضار است بطور موقت به بدن مدیوم وارد می شود و این روح از دستگاه صوتی مدیوم استفاده می كند و به زبان او سخن می گوید و حاضران سخنانش را می شنوند. برای دست یابی به چنین حالتی حضار در یك اطاق در بسته مجهز به چراغهائی كه یكی نور سفید و دیگری قرمز دارد جمع می شوند در حالی كه در قسمتی تاریك موسیقی نواخته می شود تا مدیوم به (بیخودی) فرو رود. وقتی روحی كه بر مدیوم مسلط شده به زبان و با دهان او به سخن می آید آهنگ موسیقی را متوقف می كنند و چراغ روشن می شود. حاضران خاموش می مانند و وقتی روح اطاق را ترك می كنند باید چراغ سفید روشن شود. شركت كنندگان در سكوت كامل می مانند تا بدون دخالت آنها مدیوم بهوش بیاید و به حال عادی باز گردد در این حالت مدیوم می تواند به زبان های مختلف تكلم كند و در سخنانش و یا نوشته هایش - آثار ادبی مهم و اصطلاحات ارزنده علمی می آید در حالی كه ممكن است اصولا سواد نداشته باشد. در مورد بیماران اصطلاحات مخصوص پزشك را بكار می برد و قادر است به علاج روحی مریضی كه در جلسه حضور دارد یا غایب است بپردازد.
این نوع تماس از بهترین انواع آن است زیرا روح بعد از بیهوشی مد یوم بوسیله اكتو پلاسم یك ( ماسك ) در صورتش و بخصوص در نواحی دهان مادیش پدیدار می شود و آنرا می پو شاند و( ارتعاش صوتی) در این قسمت موجب می شود كه صدایش به گوش حاضران برسد.
5- تجسد كامل
در این وضع پس از بیهوشی ( حالت خلسه ) مد یوم و انتشار اكتو پلاسم كافی از او روح می تواند تجسد یابد یعنی شكل بگیرد در ست مانند بدن انسان این روحتجسد یافته كه تصور میكردد لباس به تن دارد در كنار حاضران می نشیندوبا آنها جگفتگو می پردازد. درست مثل انسان زنده یا كسی كه مجددا به دنیا آمده وفتی نیروی اوكاهش می یابد جسمش بتدریج به تحلیل می رود تا مخفی شود. اگر یكی از حاضران دست این روح را بدست گیرد كم كم ذوب می شود تا انیكه بكلی نا پدید گردد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)