نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: سرگذشت همدان

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    سرگذشت همدان

    از زماني كه انسان به صورت اجتماعات كوچك و بزرگ در روستاها و شهرها زندگي مدني را آغاز نمود ، سابقه شهرنشيني و پيدايش اجتماعات به گواهي تاريخ در همدان مشاهده مي شود و به همين دليل همدان در دريف كهنسالترين شهرهاي ايران و جهان به شمار مي رود. بنا به گواهي لوحه هاي گلي، سنگي، طلاو نقره كه برخي ار آنها از هزاره دوم پيش از ميلاد هستند و وجود بعضي آثار و نقوش كه در صخره سنگهاي الوند وجود دارند و در دريف سنگ نگاره هاي پيش از تاريخ شمرده مي شوند و به گواهي كارشناسان محلي به 5 هزار سال پيش مربوط هستند حكايت وجود اجتماعات چوپاني در دوره هاي پيشين را دارند. اصولا" تاريخ مدون ايران بگونه اي كه امروزه در اخيتار مي باشد ، در 80 الي 100 سال پيش وجود نداشت. زيرا تا اواخر دوره حكومت قاجار اساس تاريخ ايران بر مبناي شاهنامه فردوسي بود. در اوايل قرن بيستم ميلادي با آمدن دانشمندان و باستانشناسان بزرگي چون : پرفسور گريشمن و " پرفسور هرتسفلد" و محققان گرانقدر ايراني و ... مطالعات و تحقيقات علمي روي آثار و اشيا پيدا شده ، بسياري از تاريكيهاي تاريخ ايران به ويژه همدان چهرهاي ديگر يافت. با به دست آمدن كليد خواندن خطوط ميخي و پيدا شدن لوحه هاي متعدد طلا و نقره از همدان و تخت جمشيد ، تا حد زيادي معماهاي تاريخي روشن گرديد . دولتهاي پيشدادي و كياني در شاهنامه فردوسي چهره در افسانه ها و اساطير كشيد ند، دولتهاي كاسي( كاسيان ) ماد و هخامنشي به عوان حكام نخستين در منطقه همدان در صفحات تاريخ ظاهر شدند. در قديمي ترين سنگ نگاشته آشوري كه در منطقه ميان رود ان ( بين النهرين ) پيدا شد نام قديمي همدان به نام ( آكسايا ) يعني شهر ( كاسي ها) آمده است .
    كاسي ها در هزاره دوم پسش از ميلاد در مناطق غرب ايران بصورت گروههاي جدا ار هم و متشكل در طول رشته كوههاي زاگرس زندگي شباني داشته اند . حيطه نفوذ آنان در سرزمين هاي مركزي فلات ايران نيز بوده است . برخي از تاريخ نگاران واژه هاي قزوين ، كاشان و خزر را ملهم از همان واژه ( كاسي) مي دانند. در كتاب تورات عهد عتيق نام شهر همدان به زبان عبري احمتا آمده است . سنگ نگاشته ( پيكلات پاليسروال) پادشاه آ شوري در 1100 سال پيش از ميلاد ، از سرزمين هاي ماد به نام ( امدانه ) نام برده و از شهر همدان با نام ( امدانه ) سخن گفته است . در تپه هاي باستاني اطراف همدان از جمله ( تپه نوشيجان ) در 15 كيلومتري ملاير به عمدان ، تپه هاي ( كودين ) و ( سگاوي) در حوالي كنگاور و احتمالا" تنديس سنگ شير در همدان و برخي آثار بنا و سفال بازگو كننده تمدن دوره ماد در همدان و سرزمين هاي ماد مي باشند( ماديها مردماني بودند آريايي نژاد، كه در ابتداي قرن هفتم يا آخر قرن هشتم قبل از ميلاد ، دولت ماد را تاسيس كردند) بنا به قول هرودوت تاريخنگار يونان باستان ( 708-655 پيش از ميلاد ) بناي شهر همدان به ( ديا اكو ) نخستين پادشاه ماد مي رسد . او مي نويسد :
    ( قصري ساختند هفت قلعه داشت ، ديوار هر يك از قلاع دروني بر ديوار قلعه بيروني مشرف و آخرين ديوار بر تمام ديوارها مسلط بود... قصر سلطنتي و خزانه را در آخرين قلعه دروني جا دادند . از هفت ديوار همدان هر كدام رنگي معين داشت . كنگره هاي ديوار اول ( بيروني ) سفيد ، دومي سياه، سومي سرخ تند، چهارمي آبي ، پنجمين سرخ باز ، ششمين سيمين رنگ، هفتمين زرين گون. بزرگترين ديوارقلعه همدان به حجم ديوار آتن مي رسيد . همانطور كه اشاره شد ، همدان در دوره مادها ( امدانا) نام داشته و در دوره هخامنشيان ( هگمتانا) بوده است . در اين مورد ( ايران باستان ) مي نويسد : ( قلعه اول كه اسم اين محل ( همدان) برده شده ، تيگلات پاليسراول آشوري در 1100 پيش از ميلاد است ، اين پادشاه آشور اسم آن را ( امدانه) ذكر كرده ، در كتيبه هاي هخامنشي اسم اين شهر ( هگمتان ) نوشته اند. بعد از ديااكو ، پسرش ( فرورتيش ( 655 - 633 پ م) به حكومت ماد انتخاب گرديد. داريوش اول در سنگ نگاشته هاي بيستون نام پادشاه دوم ماد را ( فرورتيش ) ذكر مي نمايد . بعد از او ( هووخ شتر) ( 633 - 585 پ م) شاه ماديها شد. اين فرد بر خلاف پدرش به تربيت قشوني منظم كه بتواند در مقابله با آشورمقاومت كند پرداخت ، و در جنگي سخت دولت آشور از مادها شكست خورد. اين حاكم مادي را ميتوان بلند آوازه ترين حمكران ماديها دانست. پس از او ( آژدهاك) به پادشاهي ماد رسيد كه در زمان او كورش فرمانروايي پارس بر مادها چيره گرديد . سرزمين هاي ماد و پارس يكي گرديد ودر سال 550 پيش از ميلاد دولت پارس بر منطقه مسلط شد و قدرتي بزرگ در عهد باستان شد. همدان در دوره طولاني هخامنشيان موقعيت و اقتدار خود را حفظ كرد . وجود سنگ نگاشته هاي گنجنامه ، دخمه گور استر مردخاي ، پيدا شدن لوحه هاي طلا و نقره از تپه هگمتانه به خط ميخي ، همچنين جام زرين و ساغر طلاي مربوط به اين دوره در همدان جملگي حكايت از رونق و قدرت همدان در آن دوره را مي رساند. هخامنشيان امپراتوري بزرگي تشكيل دادند مقر حكومت خود را ابتدا در هگمتانه و شوش مستقر نمودند سپس به ساخت كاخهاي تخت جمشيد پرداختند . البته به علت گرماي شديد خوزستان و فارس در تابستانها از كاخهاي هگمتانه استفاده مي نمودند . از طرفي موقعيت خاص جغرافيائي همدان و ، بر سر را ه واقع بودن آن كه پيوسته محل رفت و آمد كاروانهاي شرق همدان و شمال فلات ايران به ميان رودان بود ، همين امر سبب اهميت و رونق شهر همدان در طول تاريخ بوده است . در حمله ( ا سكندر مقدوني ) ابتدا همدان مورد حمله قرار گرفت ، آخرين بازمانده دولت پارس ( داريوش سوم) از مقابل اسكندر گريخت . اسكندر در متعاقب آن به شوش و تخت جمشيد دست يافت . در مراجعت در همدان پيروزي خود را جشن گرفت . كشتاري وحشيانه و بي رحمانه بوسيله يونانيان در همدان بوجود آمد ... بعد از ا سكندر ، ( سلوكيان ) كمتر از يك قرن به عنوان جانشينان اسكندر در همدان و اطراف آن حاكم راندند. معبد ( لائوديسه ) در شهر نهاوند كه خرابه هايش در مركز شهر وجود دارد يادگار آن دوران است. در حفريات سال 1322 خورشيدي لوحي در 33 سطر بر سنگ مرمر پيدا شد . لوح مربوط به 193 سال پيش از ميلاد است و ، نشان مي دهد: مربوط به ( آنتيوكوس ) سوم سلوكي است . بنا به عقيده باستانشناسان و مطالب روي لوح درباره گزارشي از شهر ( لائوديسه ) ( نام يوناني نهاوند) به فردي به نام ( مند منوس) است. ترجمه لوح در سال 1949 ميلادي توسط (‌روبرولد) در مجله ( هلينگ) چاپ و منتشر گرديد. شهر همدان به علت داشتن همان موقعيت جغرافيائي كه اشاره شد ، در شروع قدرت پارتها ( اشكانيان ) يكي از مراكز اجتماع قدرت پارتها بود. اشكانيان در طول چهار قرن حكومت خود ، و جنگهاي طولاني با روميان به ناچار منطقه همدان پيوسته در صحنه فعاليت هاي جنگي آنان قرار داشت ... ويرانه قلعه اي سترگ در فراز تپه مصلي ، پيدا شدن چند گور با تابوتهاي سفالي در تپه سنگ شير برخي ا شيا ء سكه از آن دوره دليل برحضور فعال و طولاني پارتها را نشان مي دهد . تاريخنگاران و برخي از باستانشناسان احتمال مي دهند تنديس سنگ شير نيز مربوط به دوره پارتها ا ست. در دوره به قدرت رسيدن ساسانيان همدان مدت سه سال به فرماندهي پسر اردوان پنجم در مقابل اردشير ساساني مقاومت نمود. ساسانيان كه مركز حكومت وقدرت خود را در ( تيسفون ) قرار داده بودند ، و همدان كه دروازه فلات ايران به ميان رودان ( بين النهرين ) بود ، رونق بازرگاني و رفت و آمد عمده كاروانيان بود كه از آن مي گذشت ، لذا هميشه مورد توجه ساسانيان بود و بر آباداني آن افزوده مي گرديد . پس از سقوط تيسفون در حمله اعراب تنها راه سقوط ساسانيان گشوده شدن همدان بود ، كاميابي اعراب در جنگ نهاوند ( فتح الفتوح) جنگ به پشت دروازه هاي همدان رسيد. حصار و دژهاي هگمتانه دست يافتني نبود ، سران جنگي عرب راهي جز مصالحه با حاكم همدان يعني نماينده ساساني در همدان نديدند طي قرار با حاكم آ» روز همدان ( خسرو شنوم ) همدان بدون جنگ و خونريزي به روي مسلمين گشوده شد. ار اين تاريخ است كه دين مبين اسلام به سرعت در سرتاسر فلات ا يران گشترش يافت . در كتاب ( تارخ الكامل)‌ گشوده شدن همدان بدست اعراب اين گونه است : ( خسرو شنوم چنين ديد، از ايشان امان خواست و پرداخت گزيت را پذيرفت . بر اين پايه كه : همدان و دستبي= ( قزوين ) از گزند مسلمانان ايمن باشد و دشمنان ايشان هم نتوانند از راه همدان و دستبي بر اسلاميان آسيبي رسانند...) در سده هاي نخستين هجري گروهاي متعددي از طوايف عرب رياست و حاكميت همدان را از سوي خليفه هاي بغداد در دست داشتند از آن جمله طايفه ( بنوسلمه ) از معروفترين آنان است . گروهي از علويان حسني كه در طول سده هاي اول و دوم به كنار ه هاي درياي مازندان كوچيده و علويان را در ايران پايه گذاري نمودند صاحب قدرت شدند. در طول قرن سوم گروهي از سادات علوي حسني از طبرستان به همدان آمدند كه در ميان آنان ( اطروش) صاحب اقتدار گرديد . نوادگان او مدت سه قرن رئسي شهر همدان را با نام علويان همدان به عهده داشتند . در طول قرن سوم همدان در زير و بم هاي سياسي و گروههاي قدرت طلب دست خوش آماج بود. در سال 319 ه ق ( مرد آويج زياري ) از خاندان ( آل بويه ) به بهانه انتقام كشته شدن خواهر زادهاش بدست مردم همدان به شهر همدان لشكر كشيد ، قتل و غارت و كشتار بي رحمانه اي- براه ا نداخت . در زلزله سال 345 ه ق شهر به تلي از خاك و ويرانه بدل شد و مدتي طول كشيد تا دوباره بازسازي گردد. بروزفرقه هاي متعصب مذهبي در طول سالهاي 350 تا 370 ه ق نا امني و خونريزيهاي بسياري در شهر پيدا شد . در طول سده هاي چهارم و پنجم همدان مركز برخوردهاي شديد قدرت طلبان محلي چون ( آل زيار ) ( ديلميان ) همچنين فرمانروايان محلي ( حسنويه ، كاكويه بود در دوره آرامش منطقه دستخوش آ شوبها گرديد . در سد پنجم بويژه در زمان (‌ شمس الدوله ديلمي) كه ابن سينا وزارت او را بدست داشت همدان چند گاهي روي آرامش و آسايش را ديد. با بروز قدرتهاي تركان غز و قراختائي و بدنبال آن به خون و آتش كشيده شدن ايران همدان نيز در اين مشكلات قرار گرفت تاجائي كه تركان سلجوقي در منطقه غربي (‌ عراق عجم ) قدرت و نفوذي پيدا كردند . همدان سالهاي مقر حكومتي سلاجقه غرب ايران بود آثاري از اين دوره در همدان و نهاوند باقي است . يورشهاي بي رحمانه مغولان بدنبال تركان از سال 618 تا 627 ه ق به همدان سبب بسياري ويراني و آشفتگي گرديد. مغولان كه از مقاومت تقريبا" 10 ساله همدان به تنگ آمده بودند . پس از دستيابي به شهر آنچنان قتل و ويراني در شهر به راه اندا ختند كه تا سالها شهري به نام همدان وجود نداشت . تا اينكه افراد متواري و سرگردان در روستاها مجددا" به شهر آشوب زده برگشتند و شهري ديگر ساخته و همدان بازسازي شد . در دوره ايلخانان گروهي از مغولان تاز مسلمان شده ، همدان تا حدي روي آرامش و آباداني را ديد و قدرت و موقعيت گذشته را بازيافت . مركز قدرت فرمانروايان محلي ايلخاني گرديد تا جائي كه در سال 695 ه ق يكي از شاهان محلي ايلخاني در همدان به تقليد از حكومتهاي پيشين ايراني طي مراسمي تاجگذاري كرد. با يورشهاي امير تيمور لنگ مجددا" قحطي و بيماري در شهر چهره نشان داد. ويراني جنگهاي تيمور مدتي در شهر باقي بود تا در دوره صفويه بدنبال آرامشي نسبي در ايران ، همدان نيز بي بهره نماند و موقعيت گذشته خود را بازيافت . قبلا" اشاره شد همدان بعلت واقع بودن بر سر راههاي شمالي، شرقي و حتي جنوبي فلات ايران به بغداد ، هميشه پر جنب و جوش بود، روفت و آمد كاروانهاي حامل كالاهاي تجارتي و موقعيت خوب منطقه براي كشاورزي و دامداري شهر همدان پش از هر ويراني و قتل و غارت به سرعت رو به آبادي و نوسازي مي گذاشت ، ديديم همدان هميشه سپر بلاي م*****ين به ايران از شمال غربي و غرب بوده ا ست . همين مسئله يكبار ديگر در اواخر دوره صفويه تكرار شد . نيروهاي عثماني با استفاده از ضعف دولت صفوفي از شمال غربي و غرب در سال 1136 ه ق به اطراف همدان رسيدند. همدان در اين جنگ مقاومت بسياري نمود تا جائي كه ( احمد شاه) والي م***** عثماني مدت زيادي پشت حصارهاي شهر بود كه در اثر بي لياقتي آخرين بازمانده صفوفي طبق قرار دادي همدان به عثمانيها واگذار گرديد . در دو جنگ پي در پي بفرماندهي نادر شاه افشار، عاقبت در جنگ معروف به (( كرگوك ) در سال 1145 ه ق مطابق با 1722 ميلادي والي عثماني از نادر شكست سختي خورد و در نتيجه همدان به آغوش وطن برگشت . بعد از نادر شاه افشار كريم خان زند حكومت ايران را بدست گرفت . او اصلا" از خطه همدان بود . زادگاهش دهكده پري يكي از روستاهاي ملاير بوده است . در سال 1193 ه ق ( علي مرادخان) خواهر زاده كريم خان والي همدان شد . همو پس از مرگ كريمخان ادعاي استقلال طلبي داشت . همدان را مركز و پايتخت خود قرار داد . به نام خود سكه ضرب نمود. در فاصله سالهاي 1205 الي 1211 در چند جنگ از آغاز محمد خان قاجار شكست خورد با انتقام اين ماجرا يك بار ديگر همدان طعم تلخ قتل و غارت و آتش سوزي را چشيد . در طول دو جنگ جهاني اول و دوم همدان صدمات زيادي ديد و دچار قحطي و كمي آذو قه گرديد. در اواخر دوره قاجار و پيدا شدن نهصت مشروطه طلبي همدان در رديف شهرهاي پيشقدم بود و با بروز بزرگان و روشنفكراني در مطبوعات چون ( ميرزاده عشقي ) و ( عارف قزويني ) كه در اواخر عمرش در همدان بود، نقش موثري داشت . نبايد فراموش كرد در طول قرون متمادي همدان ضمن اين كه پستي و بلنديهاي بسياري را پشت سر گذرانيده هميشه در دامن علم پرور او علماء ، دانشمندان ، روحا نيون و سياستمداران بزرگي پرورش يافته اند كه جملگي در تحولات جامعه كشور اثري مثبت داشته اند. __________________

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    همدان جايي است كه آشوري ها به آن حمله كردند. بعدها مادها در آن جا مستقر شدند و ريشة آشوري ها را زدند. هخامنشي ها آبادش كردند. اسكندر ويرانش كرد. در زمان پارت ها، همدان پايگاه مقاومت در برابر ساسانيان بود. ساساني ها در آن سكه ضرب كردند. اعراب آن را فتح كردند. علويان در آن حكومت كردند. مغولان يكسره با خاك يكسانش كردند. صفويه دوباره آبادش كردند. عثماني ها تصرف اش كردند. آغامحمدخان مردمش را قتل عام كرد. روس ها و انگليسي ها اشغالش كردند. با تمام اين زخم ها، اين شهر هنوز نفس مي كشد و همدان هنوز زنده است.
    همدان از آن شهرهايي است كه در مسير جادة شاهي هخامنشيان قرار داشته. بعدها هم در مسير جادة ابريشم بوده و امروزه هم در مسير جادة عتبات عاليات است.
    نام قديم همدان، هگمتانه است و پايتخت مادها بوده. هگمتانه محل جمع شدن معني مي دهد. نام هگمتانه به زبان يوناني اكباتان بود.
    در يكي از سنگ نوشته هاي آشوريان، از همدان با عنوان آكسايا به معني شهر كاسيان نام برده شده.
    يهودي ها روز شنبه تعطيل هستند و كار نمي كنند. اگر شنبه ها به مقبرة استر و مردخاي در همدان برويد، كسي شما را به داخل راه نمي دهد.
    تازگي ها در خبري اعلام شده بود كه شايد تپة باستاني هگمتانه، همان شهر افسانه اي دياكو (پادشاه ماد) نباشد. زيرا هنوز نشانه اي از آن شهر در آن جا پيدا نشده.
    خاقاني از گنبد علويان به عنوان گنبد سبز ياد كرده. مردم محلي هم به آن گنبد سبز سياهپوش مي گويند.





    نابغه شرق

    نابغة شرق اين جا خفته است. آرامگاهش را از روي قديمي ترين بناي تاريخ دار دورة اسلامي در ايران، عين گنبد قابوس ساخته اند. اما كمي با هم تفاوت دارند. آرامگاه بوعلي نصف بناي گنبد قابوس است و از طرفي آن بنا هيچ منفذي از پايين تا بالا ندارد. ولي اين بنا 12 ستون دارد كه نشان دهندة دوازده رشتة دانشي است كه ابن سينا بر آن ها احاطه داشته.
    اين مكاني كه آرامگاه را در آن ساخته اند، منزل ابوسعيد دخدوك بود كه شيخ مدتي ميهمان او بود و از دوستانش به حساب مي آمد




    زدست ديده و دل

    اگر بر سر مزارش برويد، حال و هواي عرفاني به تان دست مي دهد. يك درويشي هم هست كه گاهي مي آيد و شعرهاي باباطاهر را با آواز خوب برايتان مي خواند. كاشي كاري معرّق و تزئينات قسمت هاي داخلي مقبره، اين حالت را دوچندان مي كند. در اين جا آدم مي تواند كمي از هياهوي دنيا رها شود و با خود خلوت كند





    شهر در شهر

    هميشه هم تپه هاي باستاني از شهرها دور نيستند. اين يكي درست داخل شهر همدان است. هنوز كاوش باستان شناسان در اين منطقه تمام نشده، اما به احتمال زياد، اين جا همان هگمتانه، شهر افسانه اي و پايتخت مادهاست. تا الان آثاري از معماري دورة مادي و هخامنشي در آن پيدا شده است





    اين گنبد زيبا

    به شكل ظاهري اش كه نگاه كنيد، مثل گنبدسرخ مراغه است. اما وقتي به تزئينات رمزآلودش دقت كنيد، شبيه گنبد حيدريه قزوين است.
    گنبد علويان از بناهاي قرن ششم است و در دوره سلجوقي ها ساخته شده. قبر دو نفر از بزرگان خاندان علويان در داخل آن است





    از شيرمرغ تا جان آدميزاد


    بازار زرگرها، مسگرها، كهنه فروش ها و سمسارها، قصاب ها، قنادها، كفشدوزها و... همه و همه همين جاست.
    بيشتر بناي بازار مربوط به دورة قاجار است، اما خود بازار به خيلي قبل تر برمي گردد. در مجموعة بازار حدود 25 سرا وجود دارد كه نشانة رونق بازار در زمان قديم بوده. سراي گلشني، سراي گمرك و سراي ميرزا كاظم از معروف ترين و بهترين آن ها هستند





    برج قربان

    وقتي افغاني ها به همدان هجوم آوردند، فردي به نام قربان از اين محل به عنوان سنگر استفاده كرده و از اهالي محل دفاع كرده است. همين شد كه اسم اين جا شد برج قربان. اين بناي ساده، نه كتيبه دارد، نه گچبري و نه تزئينات. ظاهرا حافظ ابوالعلاء و تعدادي از امراي سلجوقي در اين جا دفن شده اند





    استر و مردخاي

    يكي از وزيران خشايارشاه قصد آزار و اذيت و كشتار يهوديان را در سر داشت. مردخاي، عموي استر از اين توطئه بو برد و موضوع را به شاه گفت. از آن جا كه استر ملكة خشايار شاه بود و مردخاي هم موقعيت خوبي در دربار داشت، شاه جلوي توطئه را گرفت. امروزه آرامگاه استر و مردخاي كه اسمشان شباهت زيادي به دو خدا بانو و خداي بين النهرين به نام ايشتر و مردوك (مردوخ) دارد، زيارتگاه يهوديان است. هر ساله جشن پوريم در اواخر اسفند و اوايل فروردين در اين مكان برقرار است. مقبرة آن ها به دستور ارغون شاه مغول در قرن هفتم هجري بر روي بنايي قديمي ساخته شده و در نزديكي ميدان امام همدان قرار دارد





    شير دروازه بان

    اول دو تا بودند؛ تا اين كه در زمان حكومت ديلميان به سال 319 قمري، مرداويچ ديلمي كه قصد داشت يكي از اين شيرها را به ري منتقل كند و نتوانست، دست هاي اين يكي را شكست و ديگري را به طور كامل خراب كرد.
    اين شيرها قبل از اسلام بر دروازة شهر همدان قرار داشتند. اما الان فقط اين يكي در وسط ميدان سنگ شير ديده مي شود و براي خيلي از مردم آن جا محترم است





    كتيبه هاي پدر و پسر

    مردم فكر مي كردند اين نوشته ها نسخة يك گنج پنهان است و همين شد كه اسم اين ها را گذاشتند گنج نامه. اين سنگ نبشته ها را داريوش و خشايارشاه نوشته اند. آن كه بالاتر است، مربوط به پدر و آن پاييني مربوط به پسر است. هگمتانه در مسير راه شاهي هخامنشيان قرار داشت و هخامنشي ها عادت داشتند در مسير راهشان از اين سنگ نبشته ها براي ما به يادگار بگذارند.
    گنج نامه آبشار زيبايي هم دارد و تفرج گاه مردم محلي و مسافران است

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/