تخلفات ستاره ها؛ از دیروز تا امروز
محمد نصرتی و شیث رضایی در بازی با داماش مرتکب رفتاری غیر قابل دفاع شدند و اکنون نیز کفاره شراب خواری بی پروای خود را می پردازند.
عصر ایران ورزشی، اهورا جهانیان - محمد نصرتی و شیث رضایی اگر چه در بازی با داماش مرتکب رفتاری غیر قابل دفاع شدند و اکنون نیز کفاره شراب خواری بی پروای خود را می پردازند، ولی اگر نیک بنگریم، بیش از هر چیز قربانی عقب نشینی خطوط قرمز در تلویزیون ایران شدند.
اگر حرکت زشت این دو بازیکن پرسپولیس با چندین دوربین ضبط نشده بود و مردم فقط شرح آن را در مطبوعات کشور می خواندند، این فضای سخت و سهمگین نیز علیه آنها بوجود نمی آمد. اما بدشانسی و یا حماقت شیث و نصرتی این بود که چنین کاری را در دهه 1390 انجام دادند نه در دهه 1370. در دهه 70 جامعه از فضای ارزشی دهه 60 فاصله گرفته بود و چنین اتفاقاتی در جامعه فوتبال ایران رخ می داد ولی پوشش رسانه ای این حوادث نیز به گستردگی امروز نبود.
کمرنگ شدن فضای انقلابی و ارزشی دهه 60 و خط قرمزهای رادیو و تلویزیون مانع از آن بود که رفتارهای نابهنجار بازیکنان در دهه 70 این گونه در بوق و کرنا شود.
همه به یاد دارند که در سال های آغازین دهه 70، یکی از بازیکنان مشهور استقلال با زنی آنچنانی پای منقل دستگیر شد و کارش به منکرات کشیده شد، اما رادیو و تلویزیون به هیچ وجه این خبر را پوشش ندادند و در نهایت با پا در میانی " علی آقا " ماجرا ختم به خیر شد.
یکی دو سال بعد، چهار بازیکن پرسپولیس با زن آنچنانی دیگری در یکی از بزرگراه های تهران دستگیر شدند و روزنامه کیهان نیز خبر دستگیری آنان را به همراه حروف اول نام و نام خانوادگی شان منتشر کرد. اما باز هم رادیو و تلویزیون آن صحنه را پوشش ندادند و فشاری اجتماعی برای مجازات آن بازیکنان شکل نگرفت.
اندکی پیشتر، در سال 1369، در جریان بازی پرسپولیس و استقلال، مجتبی محرمی دقیقا همین حرکت نصرتی و شیث رضایی را با احمدرضا عابدزاده انجام داد اما خطوط قرمز صدا و سیما مانع از پخش حرکت زشت محرمی شد. در نتیجه بازیکن جاهل مسلک پرسپولیس گرفتار تنبیه و مجازات نشد.
در سال 1367 نیز چند تن از بازیکنان تیم عرق خوردند و مست کردند و از تیم ملی خط خوردند اما فضای بسته رسانه ها مانع از پوشش خبر عرق خوری آنها شد و جو سنگینی که این روزها علیه شیث و نصرتی ایجاد شده، علیه آن بازکنان ایجاد نشد و انها بعد از خط خوردن از تیم ملی در جریان بازی های راهیابی به جام جهانی 1990، مجددا توانستند به تیم ملی بازگردند و یکی از آنها در بازی های آسیایی پکن نیز جزو ارکان موفقیت فوتبال ایران بود.
باری شیث رضایی و محمد نصرتی قربانی پس روی خطوط قرمز صدا و سیما شدند اما چه باک که بازیکنان این دوره و زمانه، از مزایایی برخوردارند که بازیکنان دهه های 60 و 70 از آنها بی بهره بودند.
در آن دوران هیچ بازیکنی، ولو ستاره هایی چون عابدزاده و ناصر محمدخانی و شاهرخ بیانی و فرشاد پیوس، چنین ارقام کلانی بابت بازی در تیم های باشگاهی دریافت نمی کردند.
در آن دوران، این همه مطبوعه ورزشی وجود نداشت که هر روز عکس و مصاحبه ستاره ها و غیر ستاره ها را منتشر کند. بازیکنان آن زمان اگر چه بابت تخلفاتشان این گونه از سوی رسانه ها تحت فشار قرار نمی گرفتند ولی برکشیده رسانه ها نیز نبودند. چه بسیار فوتبالیست های درخشانی در دهه 60، که یک صدم اقبال رسانه ای بازیکنان معمولی امروز نیز نصبشان نمی شد.
حمید علیدوستی مصداق چنین کسی است. علیدوستی بی تردید یکی از بهترین مهاجمان تاریخ تیم ملی فوتبال ایران بوده است ولی او نه ارقام نجومی شیث و نصرتی را دریافت می کرد و نه مثل این دو بازیکن بی عقل در ویترین انواع و اقسام رسانه های ورزشی قرار داشت. با این همه، حمید علیدوستی فوتبالیستی فرهیخته و با پرستیژ بود. او با پولی کم بازی ای درخشان ارائه می داد و آب در آسیاب لمپنیسم رایج در فوتبال ایران نمی ریخت.
شیث و نصرتی اما درآمدشان از فوتبال چندین برابر علیدوستی و چنگیز و امثالهم است و علیرغم این درآمد بالا، ظاهراً کوچکترین احساس مسئولیتی در قبال کرده ها و گفته هایشان ندارند؛ که اگر داشتند، اندکی عقل به خرج می دادند و در برابر دوربین های تلویزیونی و آن همه تماشاگر، چنان رفتار زشت و نابخردانه ای را مرتکب نمی شدند.
مجازات شیث و نصرتی، هر چه باشد، سبک یا سنگین، به اندازه فضای سنگینی که این روزها علیه آنها شکل گرفته است اهمیت ندارد. باشد که این فضای سنگین ناشی از شفاف سازی رسانه ها، شیث و نصرتی را متنبه کند و دیگران را نیز از اقدام به چنین اعمال ابلهانه ای در حوزه عمومی بازدارد.
نیز امیدواریم که این شفاف سازی نه فقط در ورزش که در سایر حوزه های جامعه ایران نیز حاکم شود. باشد که متخلفانی به مراتب مهمتر از شیث و نصرتی، با تخلفاتی به مراتب سنگین تر، پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند و اگر پاسخی قانع کننده در آستین شان نبود، به فراخور جرم خود مجازات شوند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)