صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25

موضوع: تاریخ و جغرافی و چگونگی پایتختی تهران

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    تاریخ و جغرافی و چگونگی پایتختی تهران

    موقعیت جغرافیایی استان تهران

    TehranIranortho2

    موقعیت : بین ۳۴ تا ۳۶٫۵ درجه عرض شمالی و ۵۰ تا ۵۳ درجه طول شرقی
    مجاورت : شمال: استان مازندران جنوب: استان قم جنوب غرب :به استان مرکزی شرق:استان سمنان غرب: استان قزوین
    آب و هوا: هوای تهران در مناطق کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و در دشت، نیمه بیابانی است. تهران در مرز شرایط جوی بری و اقیانوسی قرار گرفته و تمایل آن به موقعیت بری بیشتر از وضعیت اقیانوسی است.
    وسعــــت: 18814 کیلومتر مربع
    جمعـیــت: حدود ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر
    تقسیمات: در سال ۱۳۸۳خ دارای ۱۳ شهرستان و ۴۴ شهر
    شهرستانها: اسلام شهر، پاکدشت، تهران، دماوند، رباط کریم، ری، ساوجبلاغ، شمیرانات، شهریار، فیروزکوه، کرج، نظرآباد، ورامین
    مرکـــــز : تهران

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    استان تهران در یک نگاه

    استان تهران با 18909 كيلومتر مربع مساحت و 2/1 درصد مساحت كل كشور ايران از آن جهت از ديگر استان هاي كشور متمايز است كه مركزيت سياسي جمهوري اسلامي ايران در آن مستقر است. تهران، استاني با 13 شهرستان شامل؛ تهران، شهريار، كرج، رباط كريم، ساوجبلاغ، نظرآباد، ورامين، اسلامشهر، شميرانات، ري، دماوند، فيروزكوه و پاكدشت و دارای 43 شهر و 1358 آبادي داراي سكنه می باشد.
    استان تهران از بناهای تاريخی متعدد و با ارزشی در اطراف خود برخوردار است. شهر تهران (پايتخت جمهوری اسلامی ايران) به دليل سابقه بيش از 200 ساله خود در مرکزيت ايران، بيش ترين بناهای تاريخی، اماکن تفريحی، موزه ها و امکانات گردشگری را در خود جای داده است. ساير شهرستان های اين استان از جمله شهرستانهای ری و شهریار نيز به واسطه قدمت طولانی خود؛ قديمی ترين و معروف ترين جاذبه های تاريخی و مذهبی اين منطقه را در برگرفته اند.
    استان تهران علاوه بر جاذبه های طبيعی و تاريخی زيادی که دارد، از مراکز تفريحی و گردشگری، موزه های متعدد، نگارخانه ها، گالری ها، پارك های بازي، نمايشگاه های دايمی، سالن های سينمايی، مراکز مجلل اقامتی، مراکز بازی و تفريح، فرهنگسراها، سالن های مجهز ورزشی و استخرهای مدرن و... نيز برخوردار است كه مشخصات برخی از آنها در بخش های مربوطه در سایت آنوبانینی آورده شده است. جاذبه های تاريخی آورده شده در بالا در تمام شهرستان های استان تهران پراکنده هستند و مجموع آنها جذابيت خاصی به اين استان بخشيده و استان تهران را به يكی از مهم ترين مناطق گردشگری ايران تبديل كرده است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ارتفاع از سطح دریا
    ارتفاع کنونی تهران از سطح دریا در حدود 900 تا 1800 متر است در میدان تجریش ارتفاع حدود 1300 متر و در میدان راه آهن 1100 متر بالاتر از سطح دریا می باشد . لازم به ذکر است که این اختلاف سطح به علت گستردگی و وسعت زیاد این شهر می باشد .



    شیب زمین
    از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات 10% تا 15% از تجریش تا تپه های عباس آباد با شیب متوسط 3% تا 5% از عباس آباد تاخیابان 2% و از مرکز شهر تهران تا کناره 1% است .




    موقعیت استقرار
    تهران بین کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران در دشتی نسبتاٌ هموار واقع شده است پهنه استقرار آن از جنوب و جنوب غربی به دشت های شهریار و ورامین منتهی می شود و در سمت شمال و شرق با حد طبیعی فضای جغرافیایی شهر تهران در کوه و دشت به وسیله دو رود کرج در غرب و جاجرود در شرق مشخص می شود که در نزدیکی کویر نمک در جنوب شرقی تهران به یکدیگر می پیوندند .
    طول و عرض جغرافیایی

    شهر تهران از نظر جغرافیایی در 51 درجه و 17دقیقه تا 51 درجه و 33 دقیقه طول خاوری و 35 درجه و 36 دقیقه تا 35 درجه و 44 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است .
    شرایط اقلیمی
    عوامل گوناگونی در شرایط اقلیمی شهر تهران به علت موقعیت ویژه جغرافیایی آن – موثرند از جمله ارتفاعات که در شمال آن قله توچال به ارتفاع 3933 متر مشاهد می گردد . همچنین کوه هایی چون دماوند شمیرانات و امامزاده داوود در اطراف آن اقلیم این بخش را تحت تأثیر قرار می دهند . منابع آب فیزیکی نیز از فاکتورهای مهم در شکل گیری اقلیم تهران است . از جمله این منابع می توان رودخانه جاجرود و کرج و سدهایی چون امیرکبیر ، لبنان و لار را نام برد .
    عامل و فاکتور دیگری که می توان از آن نام برد دشت است . به استثناء نواحی شمالی استان که به جهت واقع شدن د رکوهپایه های البرز اندکی معتدل و مرطوب است . بقیه نقاط دارای تابستان های گرم و خشک و زمستان های معتدل و گاهی سرد می باشد که نشانه و خصوصیت مناطق دشتی را نشان می دهد جهت مشخصه های کلی آب و هوای تهران می توان به آمار و ارقام زیر رجوع کرد :
    طی یک دوره 30 ساله متوسط میزان بارندگی ساخته آن 230 میلیمتر و میزان بارندگی ساخته آن بین 200 الی 400 میلیمتر گزارش گردیده است .
    به علت وسعت و ارتفاعات تهران سه ایستگاه سینوپنیک در محله آباد و شمیران و ژنوفیزیک وظیفه ثبت و درج دمای هوای شهر تهران را به عهد دارند که از سال 1330 طی یک دوره 45 ساله حداکثر دماهی هوای تهران 46 درجه و حداقل 15 درجه سانتیگراد اعلام شده است به این ترتیب تهران دارای تابستان گرم به ویژه در مناطقه جنوب و مرکز شهر و هوای معتدل درشمال شهر می باشد در زمستا نیز مرکز شهر و هوای معتدل در شمال شهر می باشد در زمستان نیز مرکز شهر تهران معتدل است ولی بخش های شمالی شهر سرد است و دما بارها به زیر صفر می رسد تهران در فصول سرد سال تحت تأثیر سیستم های پرفشار شمالی ( سیبری ) قرار گرفته است و دارای زمستان سرد و خشک و عموماٌ آلوده است و در ماههای گرم سال متأثر از سیستم های کم فشار حرارتی کویر مرکزی واقع شده و دارای تابستانی گرم و خشک است .
    بیشترین مقدار بارندگی ماهیانه در طول دوره آماری تهران برابر 9/38 میلیمتر در اسفند ماه و کمترین بارندگی به مقدار یک میلیمتر در شهریور ماه اتفاق افتاده است .
    متوسط سالیانه رطوبت نسبی هوا در تهران 40 درصد و در شمیرانات 46 درصد می باشد . جهت وزش باد غالب در تهران غربی (270 درجه ) و متوسط سرعت وزش باد 5/5 متر بر ثانیه است . نسیمی از دره های خنگ کوهستان شمال در شب ( بادکوه ) و از بیابان های جنوب در روز ( باد دشت ) به طور آهسته هر شبانه روز در شهر تهران جریان می کند .
    یکی دیگر از مشخصه های قابل ذکر شهر تهران زلزله خیز بودن آن است . این شهر بر روی خط زلزله قرار دارد و احتمال وقوع زلزله در آن زیاد می باشد .

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نام تهران در حدود اواخر سده دوم بيش از ميلاد ، براي اولين بار در يمي از نوشته هاي تيوديس يوناني آمده است .

    ابو اسعد سمعاني در كتاب خود از شخصي به نام ابو عبدالله محبدابن حامد تهراني رازي نام برد كه اهل تهران بوده و در سال 261ه.ق چشم از جهان فرو مي بندد و لذا اين كتاب قديمي ترين سندي است كه به موجوديت تهران قبل از سده سوم هجري قمري اشاره مي كند.ابن حوقل در سال 331هجري قمري تهران را شهري سرسبز و داراي باغهاي فراوان ذكر مي كند كه ميوه هاي فراواني داشته و ساكنان آن بيشتر در زير زمين زندكي مي كردند.

    استخري در سال 340هجري قمري در مورد تهران به تفضيل در كتاب خود (المسالك الممالك )ذكر كرده است . ابن بلخي نيز در فارسنامه حدود سالهاي 500هجري قمري از آثار تهران سخن به ميان آورده است .ياقوت حموي در كتاب خود

    المعجم البلدان به سال 620هجري قمري تهران را قريه اي از قرا ري مي داند كه اكثر آن زير زمين ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهاي زيادي است كه به هم راه دارند.

    ذكرياي قزويني در كتاب آثارالبلاد (674هجري قمري )كه تقريبا 70 سال بعد از ياقوت حموي نوشته شده درباره تهران چنين مينويسد: تهران شهري است زيرزميني مانند لانه مورچه كه اهالي آن به محض حمله دشمن در زيرزمينها مخفي مي شدند.

    حمدالله مستوفي در كتاب نزهه القلوب خود به سال 740 هجري قمري تهران را اينطور تشريح مي كند: تهران يكي از ييلاقات ري بوده و آب و هوايي گوارا و سالم دارد و داراي باغهاي ميوه فراواني است و جمعيت زيادي هم داشته است .رونق تهران بس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالي ري به تهران بيشتر شد.بعدها باي جهانگردان نيز به اين قسمت رسيد و احتمالا اولين جهانگردي كه به تهران سفر كرد روي كونثالث دكلاويخو نماينده هانري سوم پادشاه اسپانيا در دربار اميرتيمور بود كه در سال 806هجري قمري به تهران آمد.وي درسفرنامه خود از باغها و ميوه هاي فراوان ، آب زياد و آب و هواي ناسالم تهران نوشته است . شهرت تهران با روي كار آمدن سلسله صفويه بيشتر شد و رونق آن با به قدرت رسيدن شاه طهماسب آغاز كرديد. به دليل وجود آب فراروان و باغهاي زياد و شكاركاههاي متنوع شاه طهماسب به تهران علاقه اي وافر نشان مي داد و اقامتهاي طولاني در ان داشته است و حتي در سال 961هجري قمري دستور دادحصاري دور شهر بنا كنند كه 4 دروازه و 114برج داشت(برابر با سوره هاي قرآن) و طول آن حدود 6000قدم بود.شاه عباس صفوي نيز به بيروي از شاه طهماسب تا مدتها به آبادي تهران برداخت و حتي باغي به نام چهارباغ احداث كرده و در ان عمارتي براي اقامت موقتي خاندان سلطنت بناكرد.

    نظر سرتوماس هربرت در سال 1308هجري قمري در مورد تهران
    تهران در ميان جلگه قرار كرفته است و داراي 3000خانه و چند بازار است كه از آجر ساخته شده اند و بازارهاي آن بطوري بناشده كه فاقد سقف مي باشند. و چشمه ها و تاكستانها، باغها و جويبارهاي زيبايي دارد. شاه سليمان صفوي نيز تا اندازه اي در آبادي تهران سهم داشته و نخستين كا بدستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهران سقوط كرد و به دست انان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامي باغها و تاكستانها تبديل به ويرانه شد با ظهور نادرشاه و شكست اشرف افغان در دامغان 1141هجري قمري آنها بزركان تهران را كشته و راهي اصفهان شدند و اشرف افغان نيز از ورامين رانده شد. در زمان نادرشاه افشار تهران جاني تازه گرفت . وي رهبران بزرك شيعه راجمع كرد و از آنان خواستار رفع اختلاف شيعه و سني و اتحاد اسلام شد.در سال 1154هجري قمري شهر را به فرزندش رضا قلي ميرزا سپرده كه به علت عدم كفايت توسط خود نادرشاه كورشد. با انقراض خاندان افشاريه تهران به دست سلسله قاجاريه كه رقيب كريمخان زند بودند افتاد.در جنكي كه بين خاندان قاجار و خاندان زند(محمد حسن خان ) برپا شد خان قاجار شكست خورده و كريم خان چون تهران را جايي مناسب براي خود يافته بود به تهران عزيمت كرد و دستور بناي عمارت ايواني و حرمخانه را داد و كويي قصد اشت تهران را بايتخت قرار دهد. ولي با كشته شدن محمد حسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسايش خيال پيدا كرده و راهي شيراز شد. پس از مرگ كريمخان زند آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمرده و از شيراز فرار كرده و با تني چند از بستكان خود راهي تهران شد و با همت ايل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز يكشنبه 11جمادي الثاني سال 1200 هجري قمري كه مصادف با نوروز بود در تهران جلوس كرد و از آن تاريخ تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان بايتخت قاجاريه انتخاب كرديد و به ساختن عمارت تخت مرمر كه تنها يادگار آن عهد است اكتفا كرد. ولي در زمان فتحعليشاه ساختمانهاي تازه اي احداث شد كه از آن جمله مي توان مسجد امام خميني (مسجدشاه)، مسجد سيدعزيزالله ،درسه مروي ، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردان فرانسوي تهران حدود 50000 نفر جمعيت داشت (سال 1222هجري قمري ) در زمان به سلطنت رسيدن محمد شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه يافت .

    باغ داوديه ، مسجد جمعه وبازار بين الحرمين در زمان سلطنت وي احداث شد. در همين دوره به دستور ميرزاآقاسي دو محله به نامهاي عباس آباد و محمديه به محله هاي تهران اضافه شد. علاوه بر اينمهاجرت اهالي قفقاز كه به علت جنك روس و ايران صورت كرفت هم در رونق و رشد تهران موثر بوده است ، چرا كه اكثرا در تهران سكونت گزيدند.

    در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه قاجار به همت ميرزا تقي خان اميركبير بناهاي زيادي احداث شد. از جمله آنها مي توان از مدرسه دارالفنون ، بازار امير، بازار كفاشها و سراي امير نام برد. جمعيت تهران نيزدر اين زمان بسيار زياد شده و به 150هزار نفر رسيده بود. لذا ميرزا يوسف مستوفي الممالك (صدر اعظم) و ميرزا عيسي (وزير) مامور شدند تا محدوده جديد شهر را تعيين كنند و از انجايي كه اين مهم نيازمند نقشه بود در سال 1275هجري قمري كروهي به سربرستي عليقلي ميرزا اعتضادالسلطنه و با همكاري موسيوكرشيش سرتيب و معلم توپخانه و دستياري چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون براي اولين بار از تهران نقشه برداري كردند و در سال 1284 هجري قمري با همكاري مهندس بوهلر فرانسوي و جمعي از مهندسان و معماران نقشه جديدي از تهران تهيه كرده و اراضي وسيعي را داخل محدوده شهر وارد كردند و شهر را باخندقها و باروهاي جديد (به شكل هشت ضلعي) محدود ساختند. ارتباط شهر نيز با خارج از طريق 12 دروازه به نامهاي : شميران ، دولت ، يوسف آباد، دوشان تبه ، دولاب ،خراسان ، باغشاه ، قزوين ، كمرك ، حضرت عبدالعظيم ، غار و خاني آباد امكان پذير بود.

    در سال 1305 هجري قمري مهندس عبدالغفار نجم الملك معلم رياضيات مدرسه دارالفنون با كمك عده اي از معلمان ديگر و بيست نفر از شاگردان مدرسه مزبور از تهران جديد به مقياس 2000:1 نقشه برداري كردند . بر اساس همين عمليات محيط شهر را 19200 متر محاسبه كردند و جمعيت تهران راهم 250 هزار نفر سرشماري كردند. اين هييت براي تهيه نقشه حدود 4 سال وقت صرف كردند و بالاخره در سال 1309 هجري قمري نقشه تهران جديد به باي جاب رسيد كه در مقايسه با نقشه موسيو كرشيش از دقت بالايي برخوردار بود. از ديكر بناهاي مهم دوره سلطنت ناصرالدين شاه مي توان باغ كلستان ، باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهيد مطهري (سبهسالار) ، باغ فردوس ، ميدان امين السلطان ، شمس العماره و... را نام برد.

    در اين دوره جند محله نيز با نامهاي سنكلج ، خاني آباد، قنات آباد، باچنار، كود زنبوركخانه و بازار بزرك به محله هاي تهران اضافه شد. اينها مربوط به تحولاتي بود كه تا قبل از سال 1300هجري شمسي بوقوع بيوست ولي تحول اساسي و نوين سازي تهران از سال 1300 هجري شمسي به بعد انجام شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    در حدود اواخر سده دوم بيش ازميلاد ، براي اولين بار در يمي از نوشته هاي تيوديس يوناني آمده است . ابو اسعد سمعاني در كتاب خود ازشخصي به نام ابو عبدالله محبدابن حامد تهراني رازي نام برد كه اهل تهران بوده و درسال 261ه.ق چشم از جهان فرو مي بندد و لذا اين كتاب قديمي ترين سندي است كه بهموجوديت تهران قبل از سده سوم هجري قمري اشاره مي كند.ابن حوقل در سال 331هجري قمريتهران را شهري سرسبز و داراي باغهاي فراوان ذكر مي كند كه ميوه هاي فراواني داشته وساكنان آن بيشتر در زير زمين زندكي مي كردند

    .

    استخري در سال 340هجري قمري درمورد تهران به تفضيل در كتاب خود (المسالك الممالك )ذكر كرده است . ابن بلخي نيز درفارسنامه حدود سالهاي 500هجري قمري از آثار تهران سخن به ميان آورده است .ياقوتحموي در كتاب خودالمعجم البلدانبه سال 620هجري قمري تهران را قريه اي از قرا ري مي داند كه اكثر آن زير زمين ساختهشده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهاي زيادي است كه به هم راه دارند. ذكرياي قزويني در كتابآثارالبلاد (674هجري قمري )كه تقريبا 70 سال بعد از ياقوت حموي نوشته شده دربارهتهران چنين مينويسد: تهران شهري است زيرزميني مانند لانه مورچه كه اهالي آن به محضحمله دشمن در زيرزمينها مخفي مي شدندحمدالله مستوفي در كتاب نزهه القلوب خود به سال 740 هجري قمري تهران رااينطور تشريح مي كند: تهران يكي از ييلاقات ري بوده و آب و هوايي گوارا و سالم داردو داراي باغهاي ميوه فراواني است و جمعيت زيادي هم داشته است .رونق تهران بس ازحمله مغول به سبب مهاجرت اهالي ري به تهران بيشتر شد.بعدها باي جهانگردان نيز بهاين قسمت رسيد و احتمالا اولين جهانگردي كه به تهران سفر كرد روي كونثالث دكلاويخونماينده هانري سوم پادشاه اسپانيا در دربار اميرتيمور بود كه در سال 806هجري قمريبه تهران آمد.وي درسفرنامه خود از باغها و ميوه هاي فراوان ، آب زياد و آب و هوايناسالم تهران نوشته است . شهرت تهران با روي كار آمدن سلسله صفويه بيشتر شد و رونقآن با به قدرت رسيدن شاه طهماسب آغاز كرديد. به دليل وجود آب فراروان و باغهاي زيادو شكاركاههاي متنوع شاه طهماسب به تهران علاقه اي وافر نشان مي داد و اقامتهايطولاني در ان داشته است و حتي در سال 961هجري قمري دستور دادحصاري دور شهر بنا كنندكه 4 دروازه و 114برج داشت(برابر با سوره هاي قرآن) و طول آن حدود 6000قدم بود.شاهعباس صفوي نيز به بيروي از شاه طهماسب تا مدتها به آبادي تهران برداخت و حتي باغيبه نام چهارباغ احداث كرده و در ان عمارتي براي اقامت موقتي خاندان سلطنت بناكرد. سرتوماس هربرت در سال 1308هجريقمري در مورد تهران مي نويسد: تهران در ميان جلگه قرار كرفته است و داراي 3000خانه و چند بازار است كه ازآجر ساخته شده اند و بازارهاي آن بطوري بناشده كه فاقد سقف مي باشند. و چشمه ها وتاكستانها، باغها و جويبارهاي زيبايي دارد. شاه سليمان صفوي نيز تا اندازه اي درآبادي تهران سهم داشته و نخستين كا بدستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهرانسقوط كرد و به دست انان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامي باغها و تاكستانها تبديلبه ويرانه شد با ظهور نادرشاه و شكست اشرف افغان در دامغان 1141هجري قمري آنهابزركان تهران را كشته و راهي اصفهان شدند و اشرف افغان نيز از ورامين رانده شد. درزمان نادرشاه افشار تهران جاني تازه گرفت . وي رهبران بزرك شيعه راجمع كرد و ازآنان خواستار رفع اختلاف شيعه و سني و اتحاد اسلام شد.در سال 1154هجري قمري شهر رابه فرزندش رضا قلي ميرزا سپرده كه به علت عدم كفايت توسط خود نادرشاه كورشد. باانقراض خاندان افشاريه تهران به دست سلسله قاجاريه كه رقيب كريمخان زند بودندافتاد.در جنكي كه بين خاندان قاجار و خاندان زند(محمد حسن خان ) برپا شد خان قاجارشكست خورده و كريم خان چون تهران را جايي مناسب براي خود يافته بود به تهران عزيمتكرد و دستور بناي عمارت ايواني و حرمخانه را داد و كويي قصد اشت تهران را بايتختقرار دهد. ولي با كشته شدن محمد حسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسايش خيالپيدا كرده و راهي شيراز شد. پس از مرگ كريمخان زند آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمردهو از شيراز فرار كرده و با تني چند از بستكان خود راهي تهران شد و با همت ايل قاجارو همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز يكشنبه 11جمادي الثاني سال 1200 هجريقمري كه مصادف با نوروز بود در تهران جلوس كرد و از آن تاريخ تهران دارالخلافهخوانده شد و به عنوان بايتخت قاجاريه انتخاب كرديد و به ساختن عمارت تخت مرمر كهتنها يادگار آن عهد است اكتفا كرد. ولي در زمان فتحعليشاه ساختمانهاي تازه اي احداثشد كه از آن جمله مي توان مسجد امام خميني (مسجدشاه)، مسجد سيدعزيزالله ،درسه مروي، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردانفرانسوي تهران حدود 50000 نفر جمعيت داشت (سال 1222هجري قمري ) در زمان به سلطنترسيدن محمد شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه يافت . باغ داوديه ، مسجد جمعه وبازار بين الحرمين در زمان سلطنتوي احداث شد. در همين دوره به دستور ميرزاآقاسي دو محله به نامهاي عباس آباد ومحمديه به محله هاي تهران اضافه شد. علاوه بر اينمهاجرت اهالي قفقاز كه به علت جنكروس و ايران صورت كرفت هم در رونق و رشد تهران موثر بوده است ، چرا كه اكثرا درتهران سكونت گزيدند. در اوايلسلطنت ناصرالدين شاه قاجار به همت ميرزا تقي خان اميركبير بناهاي زيادي احداث شد. از جمله آنها مي توان از مدرسه دارالفنون ، بازار امير، بازار كفاشها و سراي اميرنام برد. جمعيت تهران نيزدر اين زمان بسيار زياد شده و به 150هزار نفر رسيده بود. لذا ميرزا يوسف مستوفي الممالك (صدر اعظم) و ميرزا عيسي (وزير) مامور شدند تامحدوده جديد شهر را تعيين كنند و از انجايي كه اين مهم نيازمند نقشه بود در سال 1275هجري قمري كروهي به سربرستي عليقلي ميرزا اعتضادالسلطنه و با همكاري موسيوكرشيشسرتيب و معلم توپخانه و دستياري چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون براي اولين باراز تهران نقشه برداري كردند و در سال 1284 هجري قمري با همكاري مهندس بوهلر فرانسويو جمعي از مهندسان و معماران نقشه جديدي از تهران تهيه كرده و اراضي وسيعي را داخلمحدوده شهر وارد كردند و شهر را باخندقها و باروهاي جديد (به شكل هشت ضلعي) محدودساختند. ارتباط شهر نيز با خارج از طريق 12 دروازه به نامهاي : شميران ، دولت ،يوسف آباد، دوشان تبه ، دولاب ،خراسان ، باغشاه ، قزوين ، كمرك ، حضرت عبدالعظيم ،غار و خاني آباد امكان پذير بود. در سال 1305 هجري قمري مهندس عبدالغفار نجم الملك معلم رياضيات مدرسهدارالفنون با كمك عده اي از معلمان ديگر و بيست نفر از شاگردان مدرسه مزبور ازتهران جديد به مقياس 2000:1 نقشه برداري كردند . بر اساس همين عمليات محيط شهر را 19200 متر محاسبه كردند و جمعيت تهران راهم 250 هزار نفر سرشماري كردند. اين هييتبراي تهيه نقشه حدود 4 سال وقت صرف كردند و بالاخره در سال 1309 هجري قمري نقشهتهران جديد به باي جاب رسيد كه در مقايسه با نقشه موسيو كرشيش از دقت بالاييبرخوردار بود. از ديكر بناهاي مهم دوره سلطنت ناصرالدين شاه مي توان باغ كلستان ،باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهيد مطهري (سبهسالار) ، باغ فردوس ، ميدانامين السلطان ، شمس العماره و... را نام برد. در اين دوره جند محله نيز با نامهاي سنكلج ، خاني آباد،قنات آباد، باچنار، كود زنبوركخانه و بازار بزرك به محله هاي تهران اضافه شد. اينهامربوط به تحولاتي بود كه تا قبل از سال 1300هجري شمسي بوقوع بيوست ولي تحول اساسي ونوين سازي تهران از سال 1300 هجري شمسي به بعد انجام شد. تحولات بعد از 1300هجري شمسي را ميتوان به 4 دوره تقسيمنمود: در دوره اول (سالهاي 1300تا 1320): تقريبا تمامي خندقها و دروازه ها از ميان رفت و كوچه ها و معابر قديمياصلاح شد و چهره شهر شكل منظم هندسي به خود گرفت. جمعيت تهران هم در اين سده افزايشچشمگيري بيدا كرد به نحوي كه طي دو سرشماري در سالهاي 1310و1319 هجري شمسي از 300هزار نفر(سرشماري اول) به540 هزار نفر(سرشماري دوم ) رسيد. از ساختمانها و تاسيساتمهم اين دوره مي توان بانك ملي ايران ،وزارت امورخارجه ، شهرباني كل كشور، ايستگاهراه آهن تهران ، دانشگاه تهران ، ايستگاه فرستنده راديويي تهران ، باشگاه افسران وچند بيمارستان نام برد. دوره دوم (سالهاي 1320 تا 1332) : اين دوره مصادف با بروز جنك جهاني دوم بود لذا تغييراتزيادي انجام نشد و تنها شهر از اطراف اندكي توسعه يافت . جمعيت تهران در اين دورهمطابق آمار رسمي سال 1325 حدود 880 هزار نفر بود. دوره سوم (سالهاي 1332 تا 1357ه.ش ) در اين دوره به علت احداث بزرگراهها، خيابانها و بلوارها ، شهركهاي جديد،ساختمانهاي بزرگ ، تهران رشد چشمگيري داشته و از هر سو كسترش بيدا كرده بود به نحويكه يكي از شهرهاي بزرگ قاره آسيا محسوب مي شد. جمعيت ان نيز به سرعت افزايش پيداكرده بود و از يك ميلون و هشتصد هزار نفر 1335 به چهارميليون و پانصدو سي هزار نفردر سال 1355 (طي 20 سال ) رسيد. دوره چهارم از سال 1357 تا كنون : در اين دوره كه مصادف با پيروزي انقلاباسلامي و سالهاي بعد از آن است تهران رشد چشمكيري داشته و از هر سو گسترده شده است. علت اين امر را مي توان بروز جنگ تحميلي عراق بر ايران و پديده مهاجرت ، اختصاصباره اي از اراضي به تعاونيها براي خانه سازي و بالاخره ايجاد خانه هاي ارزان قيمتدانست . بر اساس آمار سال 1371 جمعيت تهران بالغ بر 6620461 نفر مي باشد و اكنون ازمرز 8500000 نفر كذشته استباتوجه به اينكه تهران مساحتي حدود 1200 كيلومتر مربع دارد ، لذا تراكم جمعيت آن بهحدود 5518 نفر در كيلومتر مربع يا18÷ 55 نفر در هكتار مي رسد كه نشانگر يكي ازمتراكم ترين شهرهاي جهان است . محور ارتباطي ديكر راه آهن مي باشد. كه از نظر حجم مسافر درصد بالايي را بهخود اختصاص مي دهد. خطوط سراسري تهران اروبا نيز از مبدا تهران فعاليت گسترده ايدارد. علاوه بر آن مترو هم در دست احداث است كه دو مسير آن خط روگذر بوده (خط سريعالسير تهران -كرج و خط سريع السير تهران -بهشت زهرا و بقيه زير كذر است و شامل 4 خطعمده شمالي -جنوبي و شرقي - غربي مي باشد. علاوه بر خطوط هوايي و راه آهن ، راههايآسفالته بخصوص اتوبانها و بزركراهها از اهميت ويزه اي در ارتباط تهران با ساير نقاطبرخوردار است . تهران امروزهداراي بزرگراهها و اتوبانهاي متعددي مي باشد كه ارتباط قسمتهاي مختلف را باهم و نيزحاشيه و اطراف آن امكانپذير مي سازد. يكي ديگر از طرحهاي اجرايي جهت سرعت بخشيدن بهحمل و نقل مسافر ايجاد خطوط اتوبوس برقي است كه در حال خاضر دو خط آن فعال ميباشد: ميدان امام حسين -سه راه تهرانبارس ، ميدان امام حسين- ميدان خراسان .طرح خط ويژههم گام موثري در حمل و نقل مسافر در محدوده مركزي شهر مي باشد.


    طرح جامع ديگري در كاهش بارترافيك اجراي ((طرح ترافيك )) مي باشد. اين طرح از 1358 به اجرا درآمد و امروزه باتغييراتي در حدو مرز آن از ساعت 30:6 صبح لغايت 5 بعد از ظهر قابل اجراست . برپايي نمايشگاههاي بين المللي وداخلي با موضوع هاي مختلف علمي ، فرهنگي ،هنري و تجاري و ... خود به اهميت تهران بهعنوان يك مركز ثقل مي افزايد و همه ساله شاهد شكوفايي و رشد بيشتر اين نمايشكاههااز نظر كمي و كيفي هستيم . تهرانداراي گردشكاهها و تفرجگاههاي بسيار است كه براي گذراندن اوقات فراقت اقشار مختلفمناسب بوده و توانايي جذب عده زيادي را هم دارد از جمله اين مراكز: شمشمك ، ديزين ،آبعلي ، توچال ،دربند، دركه ، كولكچال ،گلابدره ، پارك ارم ،شهر بازي ، ميني سيتي ،سد كرج و سد لتيان را مي توان نام برد كه بخصوص در روزهاي اخر هفته بذيراي عدهزيادي از مردم مي باشند. علاوه بر اينها پاركها و پاركهاي جنگلي نيز در بر كردناوقات فراقت شهروندان نقش ويژه اي دارد و تهران از اين نظر شهر غني بوده و دارايپارك جنگلي سرخه حصار، پارك جنگلي غزال ، پارك جنگلي تلو، پارك جنگلي لويزان ، پاركجنگلي قوچك ، بارك جنكلي لتيان ، بارك جنكلي چيتگر ،پارك جنگلي خرگوش دره را نامبرد




    وجود تالارها و فرهنگسراها نيزگام بزرگي در اشاعه فرهنك و هنر بوده و در گسترش آن نيز بسيار كوشش شده است . و دراين مبحث مي توان ا فرهنگسراي بهمن كه در سال 1370 شروع به كار كرد و همچنين مجموعهفرهنگي گلستان كه در سال 1377 شروع به كار كرد نام برد. موزه هاي متعدد و مختلفي هم اكنون در تهران فعاليت دارندبخصوص چند سال اخير چند موزه مهم و ديدني كشايش يافته كه موزه تاري طبيعي ايران وموزه باغ فردوس از آن جمله مي باشند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    روستای قدیمی تهران که زودتر از سده سوم هجری نمی توان در نوشته های تاریخی ردپایی از آن بدست آورد، به حدس و گمان حدود ۱۸ هکتار وسعت داشت و در غرب خیابان سیروس (مصطفی خمینی) حد فاصل چهارراه سیروس و مولوی قرار گرفته بود.

    از شمال غرب تا مسجد جامع بازار تهران پیش رفته بود و از جنوب شرق به امامزاده سید اسماعیل یا به قول تهرانی ها "سداسمال" می رسید. دورادور روستا نیز پوشیده از باغ و بوستان بود و اهالی باغداری و کشاورزی می کردند.
    حالا بچه های گذر مسجد حوض و سرپولک و سداسمال و حمام چال می توانند به خود بنازند که محله شان گهواره این کلانشهر بی انتها بوده است. البته اگر بچه محلی باقی مانده باشد؛ زیرا امروزه در این محل آنقدر مهاجر افغانی ساکن شده که رندان نکته سنج چهارراه مولوی را چهارراه کابل نام نهاده اند.
    در اینجا و در بر خیابان سیروس، یا اجناس دم دستی خانه از قبیل دیگ و قابلمه و منقل و سیخ کباب و آتش گردان می فروشند یا موکت و پادری و فرش های نازل ماشینی. در کوچه پس کوچه ها اغلب "دواجات" رد و بدل می شود و اگر غروب پنج شنبه و بعداز ظهر جمعه به آن حوالی سر بزنی، در بساط دستفروشان عمدتا معتاد از یک جفت (و نه یک دست) قاشق چنگال دست دوم تا کتاب هبوط شریعتی را پیدا می کنی!
    گهواره تهران
    روستای کوچک تهران تا دمادم حمله مغول، بزرگ تر شد. از شمال فرقی نکرد، اما از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به آن سوی خیابان سیروس و از غرب به میانه بازار تهران (احتمالا حوالی چهارسوق بزرگ) رسید. مساحتش ۲۷ هکتار بود و به دوازده محله در مقیاس روستایی تقسیم می شد.
    حمله مغول به ایران در ابتدای سده هفتم هجری که موجب خرابی شهرهای کهن از جمله ری شد به تهران این مجال را داد که در یک فرسخی شمال ری تکانی به خود بدهد و حالت نیمه روستایی-نیمه شهری پیدا کند.
    مرزهای این روستای رو به ترقی که حمدالله مستوفی، مورخ سده هشتم هجری ، آن را "قصبه معتبر" می خواند، با ۱۰۶ هکتار وسعت از این قرار بود :از شمال خیابان امیرکبیر، از جنوب خیابان مولوی، از شرق امام زاده یحیی و حوالی خیابان ری و از غرب مسجد شاه در بازار تهران.
    اکنون بخشی از اینجا، جایگاه بازار مرکزی تهران است و در بخش مس*********** به وضعی درآمده که می توان لقب پستو و بارانداز بازار را بدان داد؛ زیرا بسیاری خانه ها انبار و کارگاه بازاریان شده اند و مابقی به اجاره پادوها و شاگرد مغازه ها رفته اند. ساکن اصیل در این اصیل ترین محله های شهر کم است و اگر هم باشد، فشار روانی و اجتماعی سختی را تحمل می کند.
    این نکته را نیز نباید فراموش کرد که تعیین حدود روستای تهران فقط از روی حدس و گمان و حاصل کاوش در نوشته های پراکنده است و این روستا در میان هزاران شهر و روستای کهن دیار ما بدان پایه از اهمیت نرسیده بود که کسی بخواهد به دقت از نام و نشان و حدود و ثغورش سخن بگوید.
    اما وقتی در نیمه سده دهم هجری، شاه تهماسب اول صفوی ( ۹۸۴-۹۳۰ هجری قمری) حصاری به دور تهران کشید و جامه شهری به تنش کرد، حدود و ثغورش نیز به دقت معلوم شد؛ آن قدر که حالا پس از پنج قرن بتوانیم بگوییم کجا جزو شهر بوده و کجا نبوده.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  12. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    از این زمان تا دوره ناصرالدین شاه قاجار (۱۳۱۳ – ۱۲۶۴ هجری قمری) که بر اثر زیادی جمعیت و کمبود زمین، برج و باروی شاه تهماسبی را خراب کردند، تهران از شمال به میدان توپخانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) محدود می شد. منتها از درون پیاپی متراکم می گشت و زمین ها و باغ هایش زیر ساخت و ساز می رفت.

    توسعه تهران در دوره صفوی از جانب شمال و غرب صورت پذیرفت و چنان که خواهیم دید در دوره های بعدی نیز این توسعه رو به شمال و غرب داشت. در دوره کریم خان زند (۱۱۹۳-۱۱۶۳ هجری قمری) از ترکیب محله های کوچک، دو محله بزرگ عودلاجان و چالمیدان پدید آمد، اما محله های شهر وقتی شکل و شمایل واقعی خود را پیدا کردند که تهران در ابتدای سده سیزدهم هجری به پایتختی برگزیده شد و شتابان رو به پیشرفت گذاشت.
    گسترش درون حصار
    در ایران هیچگاه ثبت و ضبط درستی از امور نداشته ایم که اکنون بخواهیم از کم و کیف این پیشرفت و وضع محله های شهر، آگاهی دقیقی بدست آوریم. گزارش مورخان ایرانی درباره تهران اغلب محدود به اقدامات شاهانه است و روایت سفرنامه نویسان اروپایی نیز تفاوت های زیادی با هم دارد.
    با این وجود، در زمان صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر (۱۲۶۸-۱۲۶۴هجری قمری) آماری از تهران گرفته شد که برای آگاهی از وضع شهر و محله هایش بسیار راهگشاست. این آمار در سال ۱۲۶۹ هجری قمری یعنی یک سال پس از عزل و قتل امیرکبیر منتشر شد.
    آمار ۱۲۶۹ نشان می دهد که تهران در این زمان پنج محله داشت :عودلاجان و ارگ در شمال؛ محله بازار (جدا از خود بازار) در جنوب؛ سنگلج در غرب و چالمیدان در شرق.
    هر محله به چند پاتوغ (پاتوق) و هر پاتوغ به چند گذر تقسیم می شد. گذرها اغلب نام خاصی نداشتند و به نام سرشناسان یا ساختمان های مهم یا اقلیت ساکن در آن محل نامیده می شدند؛ مانند کوچه فرقانی ها، گذر تکیه قاطرچی ها، گذر ناصرالدین یا کوچه حمام دوست علی خان.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  14. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جالب است که این شیوه نام بردن از گذرها پس از صد و اندی سال و به رغم تعیین نام های جدید (و شیک تر ) توسط شهرداری، هنوز در محله های قدیمی رواج دارد. برای نمونه کوچه قلعه کردها و خیابان باغ حاج محمد حسن در آبمنگل؛ کوچه حمام گلشن در خیابان بوذر جمهری و کوچه حمام قوام الدوله در خیابان امیر کبیر.
    از میان پنج محله شهر، ارگ با ۲۳۲ خانه و ۱۲۸ دکان از همه کوچک تر اما مهم تر بود؛ چرا که شاه، خانواده سلطنتی، شاهزادگان و رجال در آن زندگی می کردند. این محله با حصاری از مابقی شهر جدا و با پلی به آن وصل می شد. اکنون هسته اصلی ارگ که همان کاخ گلستان است، حفظ شده و بقیه جایگاه ادارات دولتی مانند وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت دادگستری و بانک ملی ایران است.
    عودلاجان با ۲۶۱۹ خانه و ۱۱۴۶ دکان بزرگ ترین محله شهر و مرفه نشین بود.
    در محله بازار با ۱۵۲۴ خانه و ۶۸۵ دکان (غیر از دکان های بازار) بازاری ها و کسبه خرده پا حضور داشتند والبته وجود سفارت انگلستان و خانه تعدادی از خارجیان مقیم تهران بر اعتبار محله می افزود.
    سنگلج با ۱۶۹۵ خانه و ۵۵۳ دکان مثل عودلاجان، محله اعیان و اشراف بود و چالمیدان با ۱۸۰۲ خانه و ۵۲۱ مغازه، فقیر ترین محله شهر به شمار می آمد. اهالی اش نیز به تند خویی شهره بودند.
    آمارگیری از تهران، هفده سال بعد در ۱۲۸۶ هجری قمری و در زمان میرزا حسین خان سپهسالار، دومین صدر اعظم اصلاح طلب عصر نا صری تکرار شد. این آمار که دست پخت یکی از شاگردان دارالفنون به نام نجم الملک است، دگرگونی بزرگ در ترکیب محله های تهران را نشان نمی دهد، اما نکات درخور توجهی در آن به چشم می خورد.

    برای مثال ، جمعیت شهر که در سال ۱۲۶۹ هجری قمری ۱۲۶ هزار نفر بود، طی هفده سال به ۱۴۷ هزار نفر رسید. (جمعیت تهران را در آغاز پایتختی ۱۵ هزار نفر تخمین زده اند.) از این تعداد نزدیک به ۱۷ هزار نفر یعنی ۶/۱۱ درصد خارج از برج و باروی شهر زندگی می کردند.
    در سال ۱۲۸۶ هجری قمری ۲۷ درصد جمعیت، تهرانی بودند و بقیه به ترتیب قاجاری، اصفهانی، آذری و اهل شهرهایی چون کاشان. بنابراین معلوم می شود که تهران از همان دوره ها مهاجر پذیر بوده و خیلی کسانی که نسل اندر نسل خود را تهرانی زاده می دانند، نسب به مهاجران می رسانند.
    میزان مستأجران در محله های مختلف عبارت بود از: عودلاجان ۲۴ درصد؛ محله بازار ۹ درصد؛ سنگلج ۲۷ درصد و چالمیدان ۲۰ درصد. ارگ هم اجاره نشین نداشت.
    دارالخلافه پاریس نشان
    واضح است که تهران دیگر در پوست خود نمی گنجید و بیش از حد متراکم شده بود. از این رو دو سال پیش از آمارگیری نجم الملک، ناصرالدین شاه در روز یکشنبه ۱۱ شعبان ۱۲۸۴ هجری قمری با یک کلنگ نقره ای از دروازه دولت بیرون رفت و در بیابان های شمال تهران که اکنون با گسترش شهر در مرکز آن قرار گرفته، کلنگ طرح گسترش پایتخت را برزمین زد.
    با اجرای این طرح که بوسیله ژنرال الکساندر بوهلر، مهندس فرانسوی تهیه شده بود، برج و باروی شاه تهماسبی خراب شد و مساحت شهر از ۴/۴ کیلومتر مربع به ۱۹ کیلومتر مربع رسید.
    تهران را در شکل جدید به اقتباس از پاریس که بعد از سفر فرنگستان، کعبه آمال قبله عالم شده بود، به شکل هشت ضلعی طراحی کردند و خندقی نیز به دورش کشیدند تا هم از سیلاب مصون باشد و هم از یک مانع دفاعی بی بهره نماند. در اینجا نیز عمده گسترش شهر از شمال و غرب روی داد.
    محله های سنگلج، بازار و چالمیدان با حفظ هویت و ترکیب اجتماعی خود بزرگ تر شدند. اما عودلاجان به نفع محله های دیگر آب رفت. محله ارگ نیزکه چشم و چراغ محله های شهر بود در محله جدید و بسیار بزرگ دولت هضم شد.
    این هشت ضلعی که به فرمان شاهانه "دارالخلافه ناصری" خوانده شد، ۳/۴ برابر شهری که شاه تهماسب پی افکند؛ ۴/۷۰ برابر قصبه معتبر تهران و ۵/۱۰۵ برابر روستای کوچک تهران بود. با این حال در مقایسه با آنچه در ۱۴۴ سال بعدی زیر ساخت و ساز رفت، به روستای کوچکی می مانست در دل شهری بزرگ.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  16. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    در اواخر دهه ۱۳۴۰ خورشیدی وقتی تهران ، تند و نفس زنان خود را به کوهپایه های البرز می رساند ، بساز و بفروش هایی که تپه های قیطریه را می خراشیدند تا به جایش خانه های ویلایی و اعیانی بسازند، به سفال ها و ابزارهایی برخوردند که پرده از راز تمدنی ۳۲۰۰ ساله برمی داشت. تمدنی که به نام همان محل تمدن قیطریه خوانده شد.


    تا آن زمان شاید باورعمومی این بود که پیشینه باستانی تهران به همان حوالی ری محدود می شود، اما این کشف و کشف آثار دیگری از هزاره های پیش از میلاد در تپه های عباس آباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و دروس نشان داد تمام آبادی های ناحیه تاریخی قصران که اینک در معده پراشتهای تهران هضم شده اند، دوره ای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلاقیت های فرهنگی را پشت سر گذارده اند.
    با این حال در دوران اسلامی از میان روستاهایی که در قصران، پشت به البرز سترگ داده و از لار تا کن و سولقان و از دربند تا کوه بی بی شهربانو پراکنده بودند، تهران یکی از گمنام ترین ها بود و روستاهایی چون ونک و دولاب و مهران (ضرابخانه) به مراتب آبادتر و شهره تر و مهمتر بودند.
    در واقع نام این روستاها و بسیاری دیگر از آبادی های قصران همچون طرشت، علی آباد، فره زاد (فرح زاد) و طجرشت (تجریش) خیلی زودتر از نام تهران به منابع تاریخی راه یافت و تهران در آغاز سده های میانی اسلامی شهرتی نداشت مگر به انارش که به غایت نیکو بود.
    حتی وقتی نام بزرگان تهران به میان می آمد نام یکی دیگر از روستاها و شهرهای اطراف چاشنی اش می شد تا به ذهن شنونده آشنا باشد. مانند "محمد بن حماد رازی طهرانی" (متوفی ۲۶۱ هجری قمری) یا "محمد بن احمد بن حماد بن سعید انصاری ابوبشر دولابی طهرانی" (متوفی ۲۲۴ هجری قمری)
    تهران که تخمین زده اند در این دوره ۲۷ هکتار وسعت داشت، وقتی به خود بالید و رونق گرفت که مغولان بسیاری شهرهای ایران را زیر سم ستوران خویش کوفتند. از آن جمله ری باستانی بود که در اوایل سده هفتم هجری به تصرف سپاه مغول درآمد و برای همیشه شکوه دیرپای خود را از کف نهاد.
    ری که خراب شد، اهالی اش نیز آواره این سو و آن سو شدند و گروهی به تهران آمدند که از نزدیک ترین روستاها به ری بود. دقیقا نمی دانیم آن زمان این روستای کوچک خوش آتیه چقدرعمر کرده بود و چرا بدین نام خوانده می شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  18. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زیر زمین، قصبه شد

    برخی تهران را تغییر شکل یافته "تهرام" به معنای منطقه گرمسیر دانسته اند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است.
    پاره ای پژوهشگران "ران" را پسوندی به معنای دامنه گرفته اند و شمیران و تهران را بالادست و پایین دست خوانده اند.
    عده ای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده می شود در میان کوههای اطراف، گود به نظر می رسید و بدین سبب "ته ران" نام گرفت.
    برخی هم گفته اند که چون اهل تهران هنگام حمله دشمن زیر زمین پنهان می شدند، اینجا به "ته ران" یعنی زیرزمین معروف شد. گواه سخن خود نیز این شعر مولوی را آورده اند که
    عاشقان سازیده اید از چشم بد
    خانه ها زیر زمین چون شهر ری
    البته جدا از این که تهران به معنای زیرزمین باشد یا نه، پناه بردن تهرانی ها به زیر زمین چیزی است که در نوشته های تاریخی از آن یاد شده است و خود بر نبود امنیت و بی پناهی اهالی دلالت دارد.
    برخی نوشته ها این موضوع را نیز یادآور شده اند که تهرانی ها در عصیان علیه حاکمان و خودداری از پرداخت مالیات ید طولایی داشته اند. (در نظر بیاورید که فقط در صد سال گذشته تهران خاستگاه دو انقلاب و چندین قیام و صدها مورد آشوب شهری و تظاهرات خیابانی بوده است.)
    به هر روی پس از حمله مغول، تهران این فرصت تاریخی را پیدا کرد که جای ری را بگیرد و رفته رفته به سوی شهر شدن گام بردارد. حالا آن روستای گمنامی که نامش برای نخستین بار (به طور مستقل) در اوایل سده ششم هجری به منابع تاریخی راه جسته بود، ذیل حکومت سلسله های محلی بادوسپانان، ایلکانان و جلایریان که خود خراجگزار ایلخانان مغول و تیموریان بودند و نیز دو سلسله قراقویونلو و آق قویونلو گسترشی روزافزون را تجربه می کرد و مساحتش به ۱۰۶ هکتار رسیده بود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  20. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/