اثرات ورزش بر شخصيت

امروزه با پيشرفت علوم زيستي و روانشناسي کاملا مشخص شده که موجودي به نام انسان مجموعه اي است از ويژگي هاي جسماني و مشخصه هاي رواني که مطلقا از يکديگر قابل تفکيک نيستند. تغييرات بدن انسان مساوي است با تغييرات روح و دگرگوني روح با دگرگوني بدن برابر است. بدن انسان هميشه به صورت يک کل واحد عمل مي کند نه به صورت يکسري بخش هاي جد از هم. ذهن و بدن از هم جدا نيستند و تقريبا هيچ پديده اي وجود ندارد که تاثيرات آن تنها جسمي يا رواني باشد. نه ذهن از عناصر و استعدادهاي مستقل تشکيل شده است و نه جسم از بخش هاي متفاوت به وجود آمده است تغيير در هربخش آن مي تواند برکل بدن اثر بگذارد. اثر فعاليت هاي ورزشي در رشد عاطفي و رواني کودکان و نوجوانان را از چند بعد مي توان مورد مطالعه قرار داد:

1- اثر ورزش بر روي شخصيت:

يکي از متمايزترين جنبه هاي حيات معنوي هر فرد شخصيت اوست بدين ترتيب مي توان گفت منظور از شخصيت مجموعه يا کل خصوصيات و صفات فرد است. درباره اثر ورزش برروي شخصيت انسان يکي از گسترده ترين عقايد اين است که ورزش از راه هاي گوناگون در روحيه و شخصيت ورزشکاران اثر مثبت مي گذارد. چنين تاثيرات مثبتي ممکن است موقت يا دائمي باشد و ممکن است در مورد افراد جوانتر - به اين دليل که فرايند رشد و تکامل رواني و عاطفي آنان در حال تکوين است - بيش از افراد مسن صحت داشته باشد. مهمترين جنبه اين تاثيرات رشد شخصيت است. علاوه بر رشد شخصيت، ورزش به شکل موثري در تحول جنبه اجتماعي شخصيت يا صلاحيت و شايستگي اجتماعي فرد اثر داشته است. ورزش عموما انباشته از فرصت هاي مناسب جهت برخورد با موانع و مشکلات و اتخاذ شيوه هاي مناسب براي رفع آنهاست و اين وضعيت از نظر سلامت رواني کودک بسيار مهم است. در واقع انتخاب شيوه يا شيوه هاي ورزشي که منجر به تسلط و غلبه بر موانع شود از نظر سلامت رواني کودک بسيار مهم است، زيرا نه تنها باعث احساس رضايت در فرد شده، بلکه باعث مي شود در برخورد با موانع و مشکلات روحيه اي مقاوم، جستجوگر، چاره انديش، منعطف و تحمل پذير داشته باشد. بنابراين غلبه کردن بر کشمکش ها و مشکلات در ورزش، ممکن است احساس شخصي فرد را از شايستگي و کنترل خود افزايش داده، انگيزه دروني او را براي بروز رفتار شايسته بيشتر کند و شخصيت او را به شکلي بسيار مثبت تحت تاثير قرار دهد.


2 - کسب اعتمادبه نفس در اثررشد و تکامل بدني:


کسب موفقيت هاي ورزشي يا تلاش براي به دست آوردن موفقيت کوششي است که به طور مستمر در رقابت هاي ورزشي وجود دارد. کسب اين گونه موفقيت ها و يا حتي توانايي ابراز تلاش و کوشش براي به دست آوردن موفقيت باعث مي شود که فرد از استعدادهاي نهفته خود مطلع شود. اطلاع فرد از استعدادهاي خود، مي تواند اميد اورا به موفقيت هاي ورزشي و غيرورزشي (در زندگي واقعي) افزايش داده و اعتمادبه نفس او را بالا ببرد.

3 - کسب روحيه مقاوم در برابر مشکلات:

ورزش هميشه با پيروزي و موفقيت در نتايج قرين نيست. شکست هر چند در رقابتي فاقد ارزش باشد تلخ و تحمل آن ناخوشايند است. اما به هرحال کودکان و نوجوانان ورزشکار به اين واقعيت زندگي، در ورزش آشنا مي شوند که هميشه نمي توان در هر شرايطي پيروز بود. شکست هم واقعيتي است که بايد آن را شناخت و تحمل پذيرش آن را داشت.

4- داشتن روحيه اي بانشاط:

پرداختن به بازي و ورزش اصولا باعث انبساط خاطر و شادابي مي شود. به همين دليل است که گروه زيادي از مردم عالم پس از کار و تلاش خسته کننده شغلي، ساعت فراغت خود را صرف اينگونه فعاليت ها مي کنند. حتي ديده شده افرادي که از موضوعي دچار تاثر و غم هستند، چنانچه با ميل خود يا اصرار ديگران براي کاهش ناراحتي به ورزش بپردازند، واقعا براي دقايقي هم که شده تاثرات خود را از ياد مي برند. توجيه علمي موضوع با انجام دادن تحقيقات اخير در مورد ترشح اندروفين متعاقب پرداختن به ورزش به نظر مي رسد. ترشح اندروفين هنگام ورزش باعث ايجاد نشاط و انبساط خاطر مي گردد. به موجب همين بررسيها ورزش مي تواند افسردگي، تنش و خستگي رواني را کاهش دهد.

5 - شکوفا شدن استعدادهاي نهفته:

يکي از اهداف تربيت عبارت است از رشد و شکوفايي استعدادهاي کودک و ديگري روش و وسيله تحقق هدف که همان فعاليت است. بر اين اساس به منظور تحقق هدف تربيت نه تنها بايد شرايط و عواملي ايجاد کرد که کودک به بازي و ورزش بپردازد، بلکه بايد شوق حرکت را نيز در او بيدار کرد. يکي از عوامل اصلي رشد و شکوفايي استعدادهاي رواني و ذهني کودک، حرکت است. روانشناسان معتقدند هر قدر ميدان وسيعتري از نظر محيطي، تربيتي و ارتباطات رواني اجتماعي در اختيار کودک گذارده شود، به رشد بالنده استعدادهاي نهفته وي کمک مي کند. کودکان و نوجواناني که فرصت مي يابند در ميادين ورزشي استعدادها، توانايي ها، لياقت ها و مهارت هاي خود را به نمايش بگذارند و در رابطه با مشکلات آني داخل ميدان از خود ابتکار، خلاقيت و احتمالا بداعت نشان دهند، محيط و شرايط مناسب تري از نظر تربيتي پيش رو خواهند داشت، به ويژه اينکه اين عوامل مناسب محيطي از طريق برخوردهاي مثبت، تقديرها و تشويق هاي والدين، اوليا و همسالان به دليل ابراز خلاقيت ها و احراز موفقيت هاي فرد مورد حمايت بيشتري قرار گيرد.

6- تمايل به برون گرايي:


يکي از متداول ترين طبقه بندي هايي که روانشناسان به کار مي برند، دو تيپ درون گرا و برون گرا است. افراد درون گرا کساني هستند که واکنش آنها نسبت به موقعيت هاي مختلف، منفي است يا از اين موقعيت ها فرار مي کنند و ساکت و آرام هستند. از طرف ديگر افراد برون گرا نسبت به موقعيت ها واکنش مثبت نشان مي دهند و در مقايسه با تيپ درون گرا بيشتر حرف مي زنند و تماس هاي اجتماعي آنها نيز زيادتر است. تحقيقات نشان داده است که افراد ورزشکار به دليل شرکت فعال در فعاليت هاي اجتماعي مانند: تمرينات و مسابقات و همچنين مقبوليت هاي اجتماعي که به دليل موفقيت هاي ورزشي احراز مي کنند، داراي شخصيتي برون گرايانه و فعال هستند. به طور مشخص تر پي برده شده که توانايي بالاتر در ارتباط با برون گرايي و توانايي کمتر با درون گرايي مرتبط بوده است.با توجه به رشد روز افزون فعاليت هاي بدني و ورزشي در جامعه و گرايش کودکان و نوجوانان و جوانان به جنبش و فعاليت و ورزش، شايسته است که اقداماتي در جهت هدايت افراد جامعه بويژه دانش آموزان و دانشجويان به سوي ورزش صحيح و علمي انجام گيرد که دچار آسيب هاي احتمالي نشوند و از سوي ديگر بهبود کيفي و کمي در آمادگي جسماني و حرکتي و مهارتي با استفاده از علوم ورزشي در آنان ايجاد گرد