نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: حسني به روايت امروزي...

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    حسني به روايت امروزي...

    حسني به روايت امروزي... happy clap

    l9437 251785 1015019288596

    حسنی نگو جوون بگو
    علاف و چش چرون بگو

    موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ، واه واه واه
    نه سیما جون ،نه رعنا جون

    نه نازی و پریسا جون
    هیچ کس باهاش رفیق نبود

    تنها توی کافی شاپ
    نگاه می کرد به بشقاب !

    باباش می گفت : حسنی می ری به سر بازی ؟
    نه نمی رم نه نمی رم

    به دخترا دل می بازی ؟!
    نه نمی دم نه نمی دم


    گل پری جون با زانتیا
    ویبره می رفت تو کوچه ها

    گلیه چرا ویبره میری ؟
    دارم میرم به سلمونی

    که شب برم به مهمونی
    گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین

    یه کمی به من سواری می دی ؟!
    نه که نمی دم

    چرا نمی دی ؟
    واسه اینکه من قشنگم ، درس خونم وزرنگم

    اما تو چی ؟
    نه کا رداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
    موی ژلی ،ابرو کوتاه ، زبون دراز ،واه واه واه


    در واشد و پریچه
    با ناز اومد توو کوچه

    پری کوچولو ، تپل مپولو ، میای با من بریم بیرون ؟
    مامان پری ،از اون بالا

    نگاه می کرد توو کوچه را
    داد زد وگفت : اوی ! بی حیا

    برو خونه تون تورا بخدا
    دختر ریزه میزه

    حسابی فرز وتیزه
    اما تو چی ؟

    نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
    موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه

    نازی اومد از استخر
    تو پوپکی یا نازی ؟

    من نازی جوانم
    میای بریم کافی شاپ؟
    نه جانم

    چرا نمی ای ؟
    واسه اینکه من صبح تا غروب ،پایین ،بالا ،شمال ،جنوب ،دنبال یک شوهر خوب

    اما تو چی ؟
    نه کار داری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
    موی ژلی ،ابرو کوتاه ،زبون دراز ،واه واه واه


    حسنی یهو مثه جت
    رسید به یک کافی نت

    ان شد ورفت تو چت رووم
    گپید با صدتا خانووم!

    هیشکی نگفت کی هستی ؟
    چی کاره ای چی هستی ؟

    تو دنیای مجازی
    علافی کرد وبازی

    خوشحال وشادمونه
    رفت ورسید به خونه

    باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
    اره می خوام اره میخوام

    چاهارتا شرعن بگیرم ؟
    اره می خوام اره میخوام

    حسنی اومد موهاشو
    یه خورده ابروهاشو

    درست وراست وریس کرد
    رفت و توو کوچه فیس کرد

    یه زن گرفت وشاد شد
    زی ذی شد و دوماد شد

    chakerim
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 4 کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/