مرا به قسمت ویژه سینما بردند تا فیلم را تماشا کنم و یک ساندویچ یک متری با خیارشور که آن روزها آرزوی خوردنش را داشتم به من دادند و خلاصه نشستم و فیلم را تا آخر تماشا کردم و بعد با خوشحالی به منزل رفتم؛ خوشبختانه مادرم متوجه نشد که کتک خورده ام
سایت 24/ سرمربی اسبق تیم ملی هنوز روزهای نوجوانی اش که با سختی فراوان خرج تحصیل خود را فراهم می کرد از یاد نبرده است.
محمد مایلی کهن سرمربی اسبق تیم ملی و از چهره های اصولگرای ورزش ایران به طرح خاطره ای از دوران کودکی خود پرداخت که خواندن آن خالی از لطف نیست.
مدیر فنی باشگاه پرسپولیس می گوید: « کلاس ششم درس می خواندم و برای کمک خرج تحصیل و زندگی ام، بعضی مواقع سراغ سینماهای شلوغ می رفتم و بلیت سینما می خریدم و به صورت بازار سیاه می فروختم. یک روز داخل یک اتوبوس دو طبقه نشسته بودم و در مسیر خیابان طالقانی کنونی در حال حرکت بودم که ناگهان از مقابل یک سینما عبور کردم؛ دیدم صف سینما شلوغ است؛ فیلم "12 مرد خبیث" اکران شده بود. وقتی اتوبوس به ایستگاه بعدی رسید سریع پیاده شدم و خودم را به سینما رساندم و سه بلیت خریدم تا در بازار سیاه بفروشم. دو بلیت را فروختم و در حین فروش بلیت سوم ماموران سینما که آن زمان خودشان کار فروش بلیت در بازار سیاه را انجام می دادند، مرا دیدند و به داخل سینما بردند و در اتاقی شروع کردند به ضرب و شتم من. از آنجا که نمی خواستم مرحوم مادرم که مرا با رنج و مرارت بزرگ کرده بود، سر و صورتم را زخمی ببیند، دستم را گذاشتم روی صورتم و آنها هم در حال کتک زدنم بودند. در همین حال مشت یکی از آنها به کتاب درسی ام که زیر پیراهنم قایم کرده بودم خورد و فکر کرد باز هم بلیت پنهان کرده ام. وقتی کتابم را دیدند و پرسیدند درس می خوانم؟ به آنها گفتم بخاطر کمک خرج تحصیلی ام بلیت ها را در بازار سیاه فروخته ام، دلشان به رحم آمد. بلیت سوم را فروختند و پولش را به من دادند، سپس مرا به قسمت ویژه سینما بردند تا فیلم را تماشا کنم و یک ساندویچ یک متری با خیارشور که آن روزها آرزوی خوردنش را داشتم به من دادند و خلاصه نشستم و فیلم را تا آخر تماشا کردم و بعد با خوشحالی به منزل رفتم؛ خوشبختانه مادرم متوجه نشد که کتک خورده ام.»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)