سرعت تحول و توسعه علم در جهان به قدری زیاد شده است که گاهی اگر شخص ۵۰، ۶۰ ساله ای دفتر خاطرات خودش را هم ورق بزند و به روزهای کودکی و جوانی اش برگردد چیزهایی را به یاد می آورد که اکنون آنقدر قدیمی و کهنه می نماید که انگار قرن ها از دوران شیوع و رواج آنها گذشته است. یعنی در برخی از موارد به یاد آوردن وسیله، عادت و رسم یا رفتاری و... از زندگی ۴۰، ۵۰ سال قبل یا حتی کمتر همانقدر فرد را در بهت و تعجب فرو می برد، که به مثل مرور اوضاع زندگی مردم عصر ساسانی خواهد برد و این وضع جز تاثیرپذیری از توسعه و پیشرفت انفجارگونه علم محصول چیز دیگری نیست.
در تهرانی که امروز می شود از اتومبیل خود فرمان داد در پارکینگ باز شود و در پارکینگ وارد آسانسور اتومبیل شد و با اتومبیل به طبقه بیستم رفت و کنار اتاق خواب از اتومبیل پیاده شد، به یاد آوردن <کوبه و حلقه> درهای چوبی خانه ها شبیه افسانه هایی است از دورانی که جنگاوران با منجنیق به جنگ می رفتند. کوبه و حلقه ای که نه تنها در شهرها و روستاهای دورافتاده بلکه در تهران مدرن امروزی هم در ۴ محله عتیق از قبیل بازار، سنگلج، عودلا جان و چال میدان می توان دید.
هنوز خانه هایی در این محلا ت پیدا می شود که در هجوم بی رحمانه و ویرانگر ساخت و سازها به تسخیر بساز و بفروش ها درنیامده و درهای دولته چوبی شان با کوبه و حلقه و با وقاری باستانی گونه، چشم میهمان صاحبخانه را می نوازد و صمیمانه او را به داخل دعوت می کند.
سال گذشته در تکیه منوچهرخانی محله بازار یکی از آن خانه ها را دیدم که صاحبخانه گفت وگوی مقدماتی را برای تخریب خانه به ارث مانده اجدادش برای ساخت <پاساژ> آغاز کرده بود. البته در این ویرانگری گناه صاحبخانه و سازنده و خریدار را شاید نمی توان وارد دانست زیرا آنان ارکان اقتصادی جامعه اند و هر جا امنیت سرمایه و سود باشد جذب خواهند شد.
این دولت است که باید مانند دیگر دولت های عالم مسیر حرکت سرمایه و سرمایه گذار را خود هدایت کند و آنگونه تعریف و معین سازد که بیشترین بهره را جامعه بدون زیان به بخش دیگر از آن ببرد. مثل محله های عتیق تهران که از حیث قدمت و پیشینه بسیار ارزشمند و دارای هویت یکتا و تکرارنشدنی است و جزو ثروت ملی و میراث فرهنگی این مرز و بوم به شمار می رود و باید در فهرست آثار ملی ثبت و ضبط شود. حفظ و نگهداری این محله ها از وظایف مسلم دولت است و باید مصرانه از آنها حمایت و حفاظت کند.
این بدان معنا است که شهرداری حق صدور پروانه تخریب و نوسازی در این محلا ت را نباید داشته باشد.
با این اشاره بازگردیم به موضوع اصلی که شرح و معرفی <کوبه و حلقه> است. کوبه اسم از مصدر کوبیدن است و آن وسیله ای آهنی است که چکش وار به صفحه آهنی زیرینش کوبیده می شود تا صاحبخانه از آمدن شخص باخبر شود. حلقه نیز که به ظاهر با کوبه متفاوت بوده و به شکل حلقه است در عمل همان کار کوبه را می کند. صدای تولیدشده کوبه بم و به مردان اختصاص داشته و حلقه به زنان.
در فرهنگ برهان قاطع آمده: بضم اول و ثانی مجهول و فتح بای ابجد،... و هر چیز را نیز گویند تا بدان چیزی کوبند، و عربان مدق خوانند.
در فرهنگ دهخدا می خوانیم: هر چیز را گویند که بدان چیزی کوبند و عربان مدق گویند. (برهان( )ناظم الا طباء) هر چیز که با آن چیزها کوبند چون دسته هاون
آن زبازوش برکند گوشت
آن کوبه را داد به یک دو غوشت. رودکی
کوبه که بدان برنج و مانند آن کوبند. (منتهی الا رب) وسیله ای فلزی که بر در خانه تعبیه کنند و آن را بر صفحه فلزی زیرین کوبند تا اهل خانه را خبر کنند. چکش در خانه. (فرهنگ فارسی معین) چکشی که بر در آویخته است و بدان دق الباب کنند. (یادداشت به خط دهخدا) شبیه به گوشت کوب که بر سر آن سیم های کوتاه آهنی یا برنجی فرو کرده باشند و با آن خمیر بعضی از انواع نان را می کوبند. (فرهنگ فارسی معین) دسته هاون یا نه، چوبی که بدان طبل و نقاره و امثال آن را نوازند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
در <فضای ورودی معماری> در این باره می خوانیم:
در گذشته کوبه هایی بر روی درها نصب می کردند که در ساده ترین شکل، کارکرد آنها اطلا ع رسانی بود. روی در ورودی خانه ها دو درکوب فلزی نصب می کردند. هر کوبه روی یک لته در قرار می گرفت. یکی از آنها را که چکش می نامند، صدای بم تولید می کرد و دیگری را که معمولا حلقه می نامیدند، صدای زیر ایجاد می کرد. چکش در مواردی مورد استفاده قرار می گرفت که مراجعه کننده مرد بود و در هنگامی که مراجعه کننده زن بود از حلقه استفاده می کرد. به این ترتیب ساکنان خانه از جنسیت مراجعه کننده با اطلا ع می شدند و خود را آماده می کردند.
کوبه را در ورودی بعضی از بناهای بزرگ و مهم از جمله خانه های بزرگ و اعیان نشین با طرح های بسیار زیبا و متنوع و پرکار چنان می آراستند که بعضی از آنها را می توان از آثار هنری ارزشمند این مرز و بوم به شمار آورد. در برخی از دوره ها و نیز در برخی از شهرها چکش را بر روی لنگه راست و حلقه را بر روی لنگه چپ در ورودی نصب می کردند.
در مواردی نیز چکش را روی لنگه چپ و حلقه را در روی لنگه راست نصب می کردند. در برخی موارد منحصرا از واژه کوبه برای نامیدن چکش استفاده می کردند.
break









داریوش شهبازی