صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18

موضوع: آشنایی با اصطلاحات حقوقی مدنی کیفری اداری حسبی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    آشنایی با اصطلاحات حقوقی مدنی کیفری اداری حسبی

    مقدمه

    در پاسخ به علاقمندان رشته و با استقبال چشمگیری که از سراسر کشور در خصوص چاپ وتوزیع دوره"حقوق به زبان ساده "صورت پذیرفت،ضرورت

    تهیه کتابچه آشنایی با اصطلاحات وواژه های حقوقی بیشتر ملموس گردید.به یقین امتیاز این مجموعه ها همانا وصف کاربردی وساده نمودن مباحث مختلف حقوقی مربوط به حوزه های مورد نیاز مخاطبین بوده است. اکنون آنچه که می تواند بر

    تعمیق بهره گیری از محتویات کتابچه های منتشر کمک نماید،تهیه فرهنگ ولغت نامه ای با همان سبک و شیوه ساده می باشد.خوشبختانه واژه نامه حاضر واجد اصطلاحاتی است که ضمن بیان حقوق عرفی،خوانندگان را با معانی فقهی نیز آشنا خواهد ساخت.هم چنین تلاش و مساعی لازم بر این بوده است ضمن معرفی اصطلاحات ثقیل ونامانوس برای عموم،با استفاده از مثال به تبیین آنها پرداخته شود.

    الف

    ابلاغ: رساندن اوراق دعوی مانند اخطاریه،اجرای حکم،اجراءسند و..... به اطلاح شخص یا اشخاص معین با رعایت تشریفات قانونی.

    ابلاغ واقعی:رساندن اوراق دعوی به خود شخص مخاطب یعتی شخصی که هدف ازابلاغ اطلاح دادن به اوست از طریق خودش یا وکیل اش.

    ابلاغ قانونی:هر گونه ابلاغی که مطابق مقررات قانون است ولی به شخص مخاطب یا وکیل او صورت نمی گیرد برای مثال اگر برگه اخطاریه وقت حضور در دادگاه به همسر مخاطب ابلاغ شود ابلاغ قانونی است.

    اتلاف:از بین بردن مال دیگری را گویند چه قسمتی از یک مال باشد و چه تمام آن،با اتلاف مال دیگری برای اتلاف کننده مسئولیت مدنی ایجاد می شود چه تلف عمدی چه غیر عمدی باسد. یعنی فرقی نمی کند کسی عمدا ًخانه دیگری را آتش بزند یا با روشن کردن آتش بیش از حد متعارف در حیات منزل خود بدون آنکه قصد آتش سوزی منزل را داشته باشدآتش به خانه دیگری سرایت کرده و موجب اتلاف گردد.

    اجاره:عقدی است که به موجب آن یک طرف که موجر بامیده می شود منافع عین مالی را(چه غیر منقول مانند خانه وچه منقول مانند خودرو)به ازای دریافت اجاره بها به طرف دیگر که مستاجر نامیده می شود منتقل می کند. اگر شخصی منافع و نیروی کار خود را به ازای دریافت اجرت در اختیار دیگری قرار دهد به او اجیر وبه استفاده کننده مستاجر گویند.

    اجرائیه:ورقه ای است که تحت تشریفات خاص قانونی درمراجع قضایی یا اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک تهیه می شود ومفاد آن متضمن دستور دادگاه به انجام موضوع آن است برای مثال حکم دادگاه مبنی بر پرداخت سه ماه اجاره بهای معوقه یا تخلیه ساختمان مسکونی یا الزام به تنظیم سند رسمی و.... همچنین اجرائیه ممکن است از سوی مراجع اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک برای اجرای مهریه صادرشود.

    اجرت المثل:اگر کسی از مال دیگری استفاده کند وعین مال با استفاده کردن باقی باشد وازبین نرود مانند استفاده از اتومبیل یا خانه یا ملک دیگری،وبین استفاده کننده وصاحب آن عقدی منعقد نشده باشد استفاده کننده باید آنچه که استفاده کرده به صاحب مال بدهد. به وجهی که بابت این استفاده پرداخت می شود اجرت المثل گویند. برای تعیین اجرت المثل با در نظر گرفتن شرایط واوضاع و احوال،نوع استفاده،عین مال،و....مبلغی برای مدت استفاده در نظر گرفته می شود.در مقابل اجرت المثل اجرت المسمی قرار دارد یعنی اجرتی که طرفین بر آن توافق کرده اند.

    احضاریه: ورقه ایست که درآن قاضی امر می کند تا کسی اعم از متهم،مطلع یا گواه در دادسرا یا دادگاه حاضر شود.در صورت ابلاغ احضاریه با رعایت تشریفات مربوطه وعدم حضور مخاطب بدون عذر موجه موجب خواهد شد تا توسط مرجع قضایی جلب کردد.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #2
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    احوال شخصیه:عبارت است از مجموع صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق وحقوقی شده وآن را اعمال می کند مانند تابعیت،ازدواج،طلاق،وصیت،ا قامتگاه و.......

    اخذ به شفعه:هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی مانند خانه،زمین بین دو نفر مشترک باشد ویک از شرکاءسهم خودش را به شخص ثالثی بفروشد شریک دیگر حق دارد به اندازه وجهی که شخص ثالث پرداخته به او بدهد وکل مال را تملک کند وشخص ثالث نقشی در اعمال این حق از سوی شرکت ندارد.از اینرو در معامله مال غیر منقول که دارای شریک است باید توجه کرد که شریک حق اعمال اخذ به شفعه دارد.

    اخطاریه:یاد آوری کردن رسمی یک یاچند موضوع در حدود مقررات به مخاطب است مانند اخطاریه برای حضور در دادگاه حقوقی،یا ارایه اصول اسناد در دادگاه یا بریا پرداخت مالیات توسط اداره دارایی.

    ارتفاق:حقی است برای ملک شخصی در ملک دیگری مانند حق عبور آب از ملک غیر وحق گشودن ناودان در زمین دیگری.

    ارث:دارایی متوفی بعد از کسر واجبات مالی وبدهی وثلث را ارث گویند به این دارایی ماترک گفته می شود.

    ارش:در معاملات عبارت است از کسری که صورت آن تفاوت قیمت صحیح ومعیب روز تقویم مال مورد معامله ومخرج آن کسر ،قیمت صحیح روز تقویم می باشد.هرگاه این کسر ضرب در قیمت بهای روز ووقوع عقد شود حاصل این ضرب را ارش می گویند و در امور کیفری هر گاه در قانون برای عضوی دیه مقدر وتعیین نشده باشد برای آن عضو توسط کارشناس یا قاضی ارش تعیین می شود. برای مثال دست دارای ذیه معین است یعنی 50نفر شتر ولی طحال دارای دیه معین نمی باشد و قاضی برای آن ارش تعیین می کند.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #3
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    استرداد دعوی:در امور حقوقی هر گاه خواهان (مدعی)از دعوی خود با رضایت خودش از دادخواست وادعایش صرفنظر کند اصطلاحا ً گفته می شودکه خواهان دعوایش را مسترد کرده است.

    استرداد مجرمین:باز پس گرفتن مجرم ایرانی است که پس از ارتکاب جرم از ایران به کشور دیگر فرار می کند یا باز پس گیری مجرمی که دارای تابعیت خارجی است ودر کشور خودش مرتکب جرم شده وبه ایران گریخته است در هر حال استرداد مجرمین نیازبه توافق قبلی بین دولت ها دارد.

    استشهادیه:ورقه ایست که در آن شهادت گواهان در ارتباط با موضوعی که می خواهند شهادت بدهند نوشته می شود.

    اسقاط کافه خیارات:معمولا ًدر قراردادها این عبارت آورده می شود تا عقد قوام وثبات پیدا کند واز حالت تزلزل خارج شود مقصود از خیار همان اختیار است برای مثال اختیار فروشنده برای فسخ معامله و......

    اشاعه:اجتماع وجمع شدن حقوقی چند نفر بر مال معین را گویند برای مثال مالکیت مشاعی چند نفر بر روی یک زمین مال مورد اشاعه را مال مشاع گویند.

    اضطرار:حالتی است که درآن تهدیدی صورت نمی گیرد ولی اوضاع واحوال برای یک عمل طوری است که انسان با وجود عدم رضایت آن کار وتمایل به بواسطه آن شرایط واوضاع واحوال آن کار را انجام می دهد.

    اظهار نامه:نوشته ای است که مطابق مقررات قانون تنظیم می شود ونویسنده خواسته قانونی ومشروع اش را در آن می آورد و به وسیله مامورین دادگستری به طرف مقابل ابلاغ می شود. برای مثال(الف) برای مطالبه اجاره بهای معوقه از طریق اظهارنامه به طرف (مستاجر)ابلاغ می کند،بدهی اش را بپردازد.

    اظهار نامه ثبتی:ورقه ای استچاپی ورسمی که توسط مامور دولتی مخصوص که مامور توزیع اظهارنامه نام دارد پس از تنظیم صورت مجلسی شامل حدود ونوع ملک ومشخصات آن ومالک وامضاءریش سفیدان محل ومطلعین،بین متصرفین به عنوان مالکیت توزیع می شود مندرجات آن باید با صورت مجلس بالا مطابق باشد وشماره ملک هم باید در اظهارنامه درج شود.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #4
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    اعاده حیثیت قانونی:هر گاه به جهت گذشتن مدتی که قانون معین کرده وعدم محکومیت جدید کیفری به حکم قانون و بدون حکم دادگاه حیثیت مجرم به او باز گردد واهلیتی را که از دست داده به دست آورد این معنی را اعاده حیثیت قانونی گویند.درمقابل اعاده حیثیت قانونی،اعاده حیثیت قضایی قرار می گیرد در این حالت محکوم به حکم جزایی از طریق صدور حکم دیگر حیثیت او باز می گردد.

    اعاده دادرسی:از راه های رسیدگی فوق العاده به پرونده های مدنی یا کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.

    اعتراض به ثبت:اعتراضی است که ذینفع به ضرر متقاضی ثبت ملک یا سایر امور به عمل می آورد.



    اعتراض به حکم غیابی:هنگامی که محکوم به حکم دادگاه یا وکیل او در هیچ یک از جلسات محاکمه حضور نداشته ویا در پاسخ به ادعای مطروحه لایحه ای به دادگاه نفرستد ویا اینکه جلسه محاکمه به طور واقعی به او ابلاغ نشده باشد حکم صادر غیابی است شکایتی که محکوم حکم غیابی به این حکم می کند اعتراض به حکم غیابی گویند.

    اعتراض ثالث:نوعی شکایت ودعوی است که از روش های فوق العاده شکایت از احکام مدنی است. در این دعوی شاکی از کسانی است که شخصا ًیا نماینده اش در مرحله محاکمه ای که منجربه صدور رای شده به عنوان اصحاب دعوی حضور ندارد ورای مزبور به حقوق او خلل وارد می کند به ایت اعتراض،اعتراض شخص ثالث نیز گویند.

    اعتراض عدم تادیه:اعتراضی است که بر اثرامتناع از پرداخت وجه در سر رسید برات وسفته به عمل می آید.

    اعتراض نکول:اعتراضی است که بر اثر نوشتن عدم قبول برات یا سفته از سوی کسی که باید پرداخت کند به هنگام دیدن سفته یا برات به عمل می آید.

    اعراض:چشم پوشی کردن مالک از مال اش را گویند.

    اعسار:اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مال اش قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی اش را نداشته باشد می گویند فلانی معسر است وباید برای اثبات اعسارش در خواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.

    افراز:دعوایی است که شریک ملک مشاع بر شریک دیگر به منظور تقسیم مال مزبور در صورت عدم تراضی بر تقسیم اقامه طرح می شود.

    اقاله:به هم زدن عقد غیر قابل فسخ را با تراضی طرفین عقد گویند.

    اقامتگاه:محلی که شخص در آن سکونت دارد ومرکز مهم امور اونیز در آنجاست.اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امورش باشد مرکز امور او اقامتگاهش محسوب می شود مرکز امور مهم عبارت است از محلی که شخص در آنجا از حیث شغل وکسب یا خدمت یا علاقه ملکی اقامت دارد.

    اقدامات تامینی:تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند مانند نگهداری مجرمین دیوانه در تیمارستان.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #5
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    اقرار :اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار می کند مقر گویند.اگر مفاد این خبر به نفع خودش وبه ضرر دیگری باشد ادعا واگر به نفع دیگری وبه ضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد.

    اقرار به نسب:اقرار به شخص مبنی بر وجود رابطه فامیلی خویشاوندی بین اقرار کننده وشخص دیگر را گویند. مانند اینکه الف اقرار کند ب فرزندش است.

    اکراه:رفتار وعملی است تهدید آمیز از طرف کسی نسبت به دیگری به منظور تحقق بخشیدن عمل مورد نظرش.به اکراه کننده مکره وبه اکراه شونده مکره گویند.

    آلت قتاله:وسیله ای است که با توجه به خصوصیات وشرایط اوضاع واحوال کشنده محسوب می شود مانند اسلحه یا جوب یا سنگ و.....



    التزام:تعهد کردن گاهی در قرار دادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده می شود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر می شود.

    اماره:هر چیزی که حکایت از چیز دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است.البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.

    امانت مالکانه:امانتی است که از طریق توافق مالک وامین به وجود می آید .به کسی که مالدیگری را به رسم امانت در تصرف دارد امان دار وکسی که مال را نزد او به امانت می گذارد امانت گذار گویند.

    امرآمر قانونی:آمر قانونی کسی است که به حکم قانون صلاحیت صدور دستوری را به کسی که تحت امر اوست داراست مانند اوامری که دادستان برای تکمیل پرونده ویا کشف جرم به ضابطین صادر می کند.

    اموال بلاصاحب:اموالی است که سابقه تملک دارند ولی مورد اعراض مالک واقع شده اند مانند مالی که در دریابر اثر غرق کشتی به اعمال دریا می رود ومالک آن ازآن چشم پوشی می کند.اموال بلاصاحب با اموال مجهول مالک فرق دارند زیرا مال مجهول المالک سابفه تملک دارد در زمان معینی هویت مالک آن شناخته نمی شود.

    اموال دولتی:هر مالی اعم از منقول وغیرمنقول که در تصرف مالکانه دولت قرار گرفته است.

    امور حسبی:به اموری گفته می شود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف .مرافعه ای وجود پیدا کرده یا نه وارد زسیدگی واتخاذ تصمیم کنند.مانند رسیدگی به اموال متوفای بلا وارث،تعیین سرپزست برای دیوانه ای که ولی یا قیم ندارد.

    اناطه کیفری: عبارت است از توقف رسیدگی یا تعقیب امر جزایی بر امر مدنی یا تجاری یا اداری یا کیفری.برای مثال شخصی علیه دیگری به عنوان تخریب ساختمان شکایت می کند وطرف مقابل در پاسخ می گوید که ساختمان متعلق به خودش است برای رسیدگی به این ادعا که امری است مدنی،پرونده کیفری تا زمان مشخص شدن مالکیت متهم نسبت به ملک متوقف شده ورسیدگی به امر کیفری به امر مدنی منوط وموکول می شود.

    انتقال قهری:انتقال مال منقول یا غیر منقول یا مطالبات کسی به دیگری است بدون اینکه بین آن دو توافقی صورت گرفته باشد مانند انتقال اموال متوفقی به ورثه اش.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #6
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    انفال: اموالی است که به موجب قانون متعلق به حکومت است مانند جنگلهای طبیعی،اموال اشخاصی که به وارث ندارند.

    انفساخ:انحلال قهری عقد را گویند برای مثال اگر کالای مورد معامله قبل از قبض آن توسط خریدار تلف شود موجب انفساخ معامله می شود یعنی عقد بیع خود به خود منحل خواهد شد واراده طرفین معامله تاثیری ندارد.



    انفصال:یعنی منع اشتغال مستخدم دولت به خدمت دولت برای همیشه یا بطور موقت.

    انکار سند: اگر سندی عادی مانند سفته،برات،چک،نوشته عادی و....علیه شخصی ابراز شود واومهریا امضاءیا اثر انگشت منتسب به خود را نفی کند وآنها را از خود نداند به این عمل انکار گویند.انکار فقط نسبت به اسناد عادی امکان پذیر است نه اسناد رسمی.در مورد اسناد رسمی فقط می توان ادعای جعل کرد.فرق انکار با جعل درآن است که انکار به صرف اظهار آن طزف مقابل یعنی کسی که به سند استناد می کند وظیفه دارد اصالت آن را اثبات کند نه انکار کننده ولی در جعل آنکه

    مدعی جعل است باید جعلیت سند را به اثبات برساند.

    اوراق بهادار:اسناد مالی که در معاملات بورسی وبانکی قابل نقل وانتقال ودارای نرخ باشد.

    اماره:هر چیزی که حکایت از چیری دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.

    اهل خبره: کسانی که در موضوعی دارای آگاهی واطلاعات خاص بوده وهمانند یک کارشناس قادر به اظهار نظرند.

    اهلیت:صفت کسی است که دارای جنون،سفه،صغری سن،ورشکستگی وسایر موانع محرومیت از حقوق نباشد.

    ایراد:اشکالات مخصوص ومنصوص در قانون که ازطرف خواهان یا خوانده یا راسا ًبه حکم قانون متوجه دعوی می شود مانند ایراد امر مختوم یا ایراد رد دادرس. فرضا ًاگر قاضی با یکی از اصحاب دعوی رابطه خویشاوندی داشته

    مثلا ًعموی خواهان باشد خوانده می تواند ایراد رد دادرس کند.

    ایفاءدین:پرداخت دین
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #7
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ب

    بائر:زمینی است که دارای مالک ولی برای مدتی نامعلوم درآن کشت وزرع نمی شود.

    باز پرس:مقام قضایی است که در وظیفه اش تحقیق از متهمین وانجام تحقیقات مقدماتی در پرونده های کیفری است.قبلا ًبه بازپرس مستنطق گفته می شد.

    بالغ:دختری که به سن 9سال قمری ومردی که به سن 15سال قمری رسیده باشد.

    بایع:کسی که در معامله کالایی را بفروشد درمقابل او مشتری یا خریدار قرار می گیرد.

    بذل مدت:صرف نظر کردن زوج از ادامه اثر عقد نکاح در ازدواج موقت وپایان بخشیدن به آن را گویند.

    برائت:اصلی است فقهی وعقلی که در امر کیفری ومدنی به کار می آید.برای مثال اصل آن است که هیچ کس مجرم نیست ومبری از ارتکاب جرم می باشد.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #8
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    برائت ذمه:خالی بودن شخص از تعهد را گویند کسی که ذمه اش خالی از تعهد بوده ویا دینی داشته و آن را پرداخت کرده باشد می گویند او بری الذمه است این اصطلاح در مقابل مشغول الذمه قرار می گیرد.

    بیع:نوعی عقد است که یک طرف عین مالی را به ازای دریافت پول یا مال معلومی به دیگری تملک می کند مثل فروش خانه یا ماشین.

    بیع سلف وسلم:پیش خرید – پیش فروش

    بیعانه:مقداری ازبهای معامله است که از بابت اطمینان فروشنده از طرف خریدار به او پرداخت می شود (پیشکی)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #9
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    پ

    پایندان:ضامن

    ت

    تاخیر تادیه- خسارت:پولی است که بر اثر تاخیر بدهکار در پرداخت بدهی باید به طلبکار بپردازد.

    تامین خواسته:تضمینی است که خواهان از اموال خوانده قبل از صدور حکم به نفع خودش از دادگاه می خواهد.

    تامین دلیل:صورت برداری دادگاه از دلایل اثبات دعوی قبل از طرح واقامه دعوی به منظور جلوگیری از زوال واز بین رفتن دلایل است که به در خواست خواهان به عمل می آید.برای مثال برای بررسی میزان پیشرفت کار ساختمان دز زمانی پی کنی وعدم انجام به موقع آن از سوی پیمانکار،کارفرما می تواند با تامین دلیل آن را برای آینده حفظ کرده وبرای مطالبه خسارت استناد کند.

    تبادل لوایح:رد وبدل شدن دادخواست وضمائم آن وجوابی که طرف مقابل به آن می دهد.

    تبرع:دادن مال بدون چشم داشت

    تجاهر:علن وآشکار

    تجری: اقدام به عملی که جرم است از روی عمد وعلم به معنی تمرد نیز می باشد.

    تحقیقات محلی:شنیدن گواهی گواهان ومطاعین محلی توسط قاضی

    تدلیس:اعمالی که موجب فریب طرف معامله می شود وشخص فریب خورده تحت شرایط قانونی حق فسخ دارد.

    ترک انفاق:ندادن خرج ومخارج اشخاص واجب النفقه در صورت داشتن استطاعت را گویند. در مورد زن اگر شوهر استطاعت نداشته باشد زن از او تمکین کند ودر عین حال شوهر نه او را طلاق دهد ونه نفقه را بپردازد جرم ترک انفاق محقق می شود.

    ترکه:دارایی متوفی که بدهی وواجبات مالی وثلث از آن خارج شده است.

    تزویر:جعل
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #10
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    تسبیت: ضرر زدن به مال غیر که منشاء ضرر بوسیله خود مرتکب به هدف هدایت نشده ولی بر اثر تقصیر یا بی مبادلاتی وغفلت وعدم احتیاط او ضرری متوجه دیگری می شود مانند آنکه گوسفندان بواسطه عدم مراقبت به مزرعه گندم دیگری رفته وچرای آنها موجب ضرر به کشاورز گردد. یا زنجیر سگ را محکم نبندند وسگ به عابرین حمله کند.

    تسلیط:برابر این اصل هر کس حق هر گونه تصرف که مخالف شرع نباشد،دارد از اینرو هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف وانتفاعی دارد مگر آنکه قانون استثنا کرده باشد.برای هر کس حق ساخت وساز در ملک شخصی اش دارد ولی برابر مقررات شهرداری نمی تواند بیش از جند طبقه معین شده درضوابط وآیین نامه های مربوط اقدام به ساخت آپارتمان نماید.

    تسلیم:تسلیم درعقد بیع عبارت است ازاینکه فروشنده مال مورد معامله را به خریدار وخریداربهای معامله را به فروشنده که منتقل کرده است به استیلا وتصرف او در آورد ودراختیارش قرار دهد.

    تصدیق انحصار وراثت: گواهی است که به موجب آن ورثه متوفی از دادگاه در خواست صدور آن را می کنند تا وراث متوفی به عدد واشخاص معین ومعلوم شود به این گواهی،گواهی حصر وراثت نیز گفته می شود

    تصرف: عبارت است از اینکه مالی در اختیار کسی باشد واو بتواند نسبت به آن مال تصمیم گیری کند.

    تصرف عدوانی:تصرفی است که بدون رضای مالک مال غیر منقول از طرف کسی صورت گرفته باشد.در معنی عام کلمه تصرف عدوانی عبارت است از خارج شدن مال از استیلا وتصرف مالک آن مال بدون رضایت اش.

    تصرف مالکانه:اگر کسی متصرف مالی باشد فرض قانونی آن است که تصرف او مالکانه است مگر آنکه خلافش ثابت شود برای مثال ساعتی که در دست الف است یا فرشی که در خانه اوست فرض آن است که او مالک آن اشیاءاست این فرض تا زمانی اعتبار دارد که با دلیل دیگر خلافش به اثبات نرسیده باشد.

    تضمین: دادن وثیقه چه وجه نقد باشد یا غیر آن مانند خانه وچه سپردن ضامن مانند دادن یک فقره چک برای تضمین حسن انجام کار یا تخلیه.

    تعریز:مجازاتی است که نوع (شلاق،حبس،جزای نقدی و....)ومیزان آن(یکسال حبس،ده ضربه شلاق،ده میلیون ریال)در شرع نیامده وتوسط قاضی تعیین می شود. در حال حاضر در کشور ما در قانون مجازات اسلامی انواع مجازات های تعزیری برای جرایم ارتکابی تعیین شده است.برای مثال مجازات خیانت در امانت 6 ماه تا سه سال حبس تعزیری است.

    تعدی:تجاوز ازحدود اجازه یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری.

    تعرفه: صورت قیمت ارقام کالا.
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/