شاید تاکنون با این سؤال مواجه شده اید که دادخواست حقوقی چگونه به جریان می افتد
در پاسخ باید گفت: مدیر دفتر دادگاه پس از آنکه دادخواست از سوی خواهان تقدیم شد و آن را کامل یافت باید فوراً آن را به نظر قاضی شعبه برساند و قاضی پرونده با ملاحظه دادخواست و احراز کامل بودن آن برای تعیین وقت دستور لازم را به دفتر بدهد. تعیین وقت محاکمه با قید ساعت، روز، ماه و سال و دستور ابلاغ آن به طرفین دعوی از جمله وظایف قاضی دادگاه است. معمولاً اوقات دادرسی به ترتیب ورود پرونده ها است که باید با نظارت کامل قاضی دادگاه از سوی دفتر دادگاه صورت گیرد. البته رسیدگی به برخی دعاوی یا درخواست ها به موجب قانون باید در وقت فوق العاده و به صورت فوری صورت گیرد مانند درخواست تأمین خواسته یا صدور دستور موقت.
علاوه بر این در صورتی که دادخواست ناقص باشد و دادگاه نتواند رسیدگی کند جهات نقص به طور شفاف و روشن باید از سوی قاضی دادگاه در پرونده قید و پرونده به دفتر بازگردانده شود. این موارد از سوی مدیر دفتر دادگاه به خواهان ابلاغ می شود و خواهان باید ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نسبت به تکمیل موارد خواسته شده اقدام کند و چنانچه نسبت به رفع نقص اقدامی به عمل نیاورد دفتر دادگاه دادخواست او را رد خواهد کرد. این تصمیم دفتر دادگاه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ در همان دادگاه قابل شکایت است و راوی دادگاه مبنی بر پذیرش شکایت یا رد آن قطعی است.
▪ پرسش: چه نواقصی ممکن است در یک دادخواست وجود داشته باشد
ـ پاسخ: اگر بخواهیم به موارد عمده نواقص یک دادخواست اشاره کنیم عبارتند از:
۱) به دادخواست و پیوست های آن تمبر قانونی الصاق نشده و یا هزینه مزبور پرداخت نشده باشد.
۲) نام، نام خانوادگی و یا اقامتگاه و نشانی خوانده در دادخواست نیامده باشد یا کامل نباشد.
۳) خواسته خواهان مشخص نباشد و یا اگر مشخص است در مورد دعاوی مالی بهای آن تعیین نشده باشد.
۴) تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می داند، نیامده یا روشن نباشد.
۵) دلایل و وسایلی که خواهان به موجب آن خود را مستحق می داند و برای اثبات ادعایش به آن استناد می کند ذکر نشده باشد و کپی مصدق آنها پیوست نشده باشد.
● بهای خواسته بر چه مبنایی از سوی خواهان تعیین می شود
ارزش و بهای خواسته در دعاوی مالی باید از سوی خواهان تعیین شود و از نظر هزینه دادرسی و امکان تجدیدنظرخواهی بهای خواسته مبلغی است که خواهان در دادخواست می آورد مگر آن که در قانون ترتیب دیگری برای آن تعیین شده باشد. برای مثال در دعاوی خلع ید از مال غیرمنقول قانونگذار مقرر داشته که هزینه دادرسی در دعوی خلع ید از مال غیرمنقول برابر ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه تقویم و ارزیابی می شود. برای تعیین بهای خواسته به ترتیب زیر عمل می شود:
اگر خواسته خواهان پول رایج ایران باشد بهای آن عبارت است از مبلغ مورد مطالبه برای مثال اگر خواهان از خوانده ده میلیون ریال مطالبه کند ارزش خواسته همان ده میلیون ریال است که بر همان مبنا از او هزینه دادرسی گرفته می شود.
اگر خواسته خواهان پول خارجی باشد برای مثال یک هزار فرانک سوئیس ارزش و بهای خواسته عبارت خواهد بود از نرخ رسمی بانک مرکزی در تاریخ تقدیم دادخواست که بر آن مبنا خواهان باید تمبر باطل کند.
در دعاوی راجع به اموال مانند استرداد یک دستگاه اتومبیل یا الزام به تنظیم سن رسمی نسبت به یک دستگاه آپارتمان بهای خواسته مبلغی است که خواهان در دادخواست می آورد و طرف مقابل تا اولین جلسه دادرسی به آن ایراد و یا اعتراضی نکرده باشد.
در دعاوی راجع به منافع و حقوقی که باید در مواعد معین مطالبه و یا پرداخت شود ارزش خواسته حاصل جمع تمام اقساط و منافعی است که خواهان خود را ذیحق در مطالبه آن می داند برای مثال اگر خواسته خواهان مطالبه اجور معوقه یک ساختمان مسکونی است که خوانده می بایست ماهانه مبلغ یک میلیون ریال پرداخت کند و او مدعی است که خوانده یک سال پرداخت نکرده بهای خواسته بر مبنای دوازده میلیون ریال محاسبه و هزینه دادرسیبر این اساس باید از سوی خواهان پرداخت شود.
اگر حق خواهان محدود به زمان معین نباشد و یا مادام العمر باشد (برای مثال منافع ساختمانی به عمر خواهان به دیگری داده می شود) در این حالت ارزش خواسته برابر است با حاصل جمع منافع ۱۰ ساله یا آنچه را که ظرف ۱۰ سال باید مطالبه کند.
● اگر بین طرفین دعوی در خصوص ارزش خواسته اختلاف شود چه بایدکرد
همان طور که گفتیم تعیین ارزش خواسته با خواهان است برای مثال اگر خواسته او استرداد یک تخته فرش دستباف باشد و ارزش آن را یکصد هزار ریال تعیین کنند و حال آنکه قیمت واقعی آن چندین برابر قیمتی است که او در دادخواست آورده این امر از سوی خوانده قابل اعتراض خواهد بود. زیرا اگر قیمت واقعی فرش بیش از سه میلیون ریال باشد و بهای خواسته بر این مبنا تعیین شود راوی دادگاه در مورد دعوی قابل تجدیدنظر خواهد بود. در این گونه موارد اگر دادگاه پس از اعتراض خوانده به بهای خواسته خواهان اعتراض خوانده را بپذیرد دادگاه قبل از شروع به رسیدگی ابتدا به این اختلاف خواهد پرداخت. شرط رسیدگی به این اختلاف از سوی دادگاه آن است که این اختلاف مؤثر در مراحل بعدی رسیدگی باشد برای مثال اگر اختلاف خواهان و خوانده در مورد همین دعوی، ۲۰۰ هزار ریال باشد چون در قطعیت یا قابل تجدیدنظر بودن راوی تأثیری ندارد از این دادگاه به اعتراض خوانده توجهی نخواهد کرد. اما در جایی که این اختلاف مؤثر باشد دادگاه قبل از شروع به رسیدگی با جلب نظر کارشناس بهای خواسته را تعیین خواهد کرد و خواهان مکلف است در صورت پذیرش اعتراض خوانده، بر مبنای نظر کارشناس هزینه دادرسی را بپردازد.
منبع:رزنامه ايران
اداره آموزش های مردمی معاونت آموزش قوه قضائیه
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)