صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22

موضوع: صحيفه سجاديه

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    afsanah82
    مهمان

    صحيفه سجاديه






    نام كتاب: صحيفه سجاديه
    ترجمه و شرح: ميرزا ابوالحسن شعرانى
    مقدمه مترجم:
    سپاس خداوند را كه باب رحمت بگشود و راه طلب بنمود، در آينه دل ها جلوه كرد و از دريچه عقول پرتو افكند، عاقلان را به تكاپو انداخت، عقول را شيدا ساخت. همه طالب اويند و به سوى او در تك و پويند، سالك رهند و وصال او خواهند:همه هستند سرگردان چو پرگار پديد آرنده خود را طلبكار

    راهنما فرستاد تا آفريدگان را سوى او خواند، رائع و فرايض بنهاد و تهذيب نفوس تعليم داد كه قَد اَفلَحَ مَن زَكّاها * وَ قَد خابَ مَن دَسّاها
    درود نامعدود بر او پيامبر اكرم ((صلى الله عليه و آله و سلم)) باد و بر آل اطهار كه حامل اسرار اويند و اصحاب كبار كه ناقل آثار او.
    اما بعد، دعا محك ايمان است و رابطه انسان با خداوند منان. هر كه او را حاضر و ناظر داند، از مناجات از او روى نگرداند، و هر كه قادر مختارش ‍ بيند، براى حوايج خويش وسيلتى جز او نگزيند، و آن كه او را شناسد از ديگران نهراسد، مهر و لطف او دل مؤمنان را آرامش بخشد، و بخشندگى او جان محبان را آرامش دهد.
    دوستان خدا از مكالمت با او لذت برند و از دمى غفلت، سال ها افسوس و حسرت خورند، ملامت و افسردگى در دعا، نشان ضلالت و دل مردگى است. بزرگان اوليا كه عارف به اسرار قلوب بودند و از مشاهده جمال مطلوب محجوب نگشتند، با سوز و گداز، به درگاه بى نياز روى آوردند و آن چه يافتنى بود يافتند، سخنان چاشنى بخششان غذاى روح آدم و كلمات دلنشينشان كليد فتوح گشت؛ چه، سخنان شيرين و كلمات دلنشين از غير اهل دل صادر نشود و از غير سالكان راه محبت ميسر نگردد.
    آن كه شورى در دل ندارد، هر چه به تصنع بسازد و به تكلف بپردازد، مانند كسى است كه عاشقى ندارد و سرود و غزل نوازد، يا باغ و گلستان را مشاهده نكرده، به وصف طراوت گل سخن آغازد.
    ثنا و ستايش و دعا و نيايش، سير شهودى است و كشف وجود، راز و نيازى است ميان مخلوق و خالق كه غير عاشق صادق بدان راه نيابد، دست بخت و جدل از دامن او كوتاه است وَ هُوَ يُدرِكَ وَ لا يُوصَف. از اين جهت آن چه غير از ائمه دين مبين صلوات الله عليهم اجمعين يا از بزرگان و مشايخ عرفاى اهل يقين كه در سلوك پيروى ائمه (عليهم السلام) كردند و روايت شده است، آن لطف و طراوت و چاشنى و حلاوت كه گفتار آنان دارد، ندارد.
    جماعتى از علماى ما در شرايط و احكام و فوائد و نتايج دعا، كتاب مستقل تاليف كردند و علمى مستقل تدوين نمودند و در اسرار و دقايق آن، به ادله عقلى و نقلى تمسك كردند، و به راستى بايد چنان كرد.
    طلاب علوم دينى كه عمر خود را در اصول دين و فروع و مقدمات آن صرف مى كنند، شايسته است چندى هم به علم دعا بپردازند، و يكى از بهترين كتب اين علم را به دقت و تعمق نزد استاد بخوانند و اصول آن را به طور علمى فرا گيرند، و آن را دون شاءن خود نشمارند. مثلا كتاب ((عدة الداعى)) تاليف فقيه متبحر محقق، احمد بن فهد حلى كه دانستن مضامين آن يقينا از بسيار مباحث متداوله مفيدتر است. در آن كتاب از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) روايت كرده است: الخشية ميراث العلم و العلم شعاع المعرفة و قلب الايمان و من حرم الخشية لا يكون عالما آن كه از ترس خدا محروم باشد عالم نيست.
    و هم در آن كتاب است كه خداوند به داوود (عليه السلام) وحى فرستاد: هر بنده اى كه به علم خود عمل نكند، از ميان هفتاد گونه عقوبت باطنى كه به او چشانم كمترينش آن بود كه لذت مناجات را از دل او بيرون برم.
    و خود ابن فهمد گويد: علم عبارت از حفظ مسائل و تقرير و بحث و دلائل نيست، بلكه علم آن است كه بر ترس بنده از خدا بيفزايد و او را در كار آخرت چابك سازد و در تحصيل لذايذ بى رغبت گرداند، و از اين روايات معلوم شد كه علم بى عبادت ممكن نباشد.
    در حالات ابوعلى سينا آورده اند كه چون مسئله اى بر وى مشكل مى شد، به اعتكاف و دعا توسل مى جست و حل آن را از خدا مى خواست كه به او الهام فرمايد.
    و هم در كتاب عدة الداعى در ترغيب به دعا گويد: هم عقل دها را الزام فرمايد و هم نقل، اما عقل، چون دفع ضرر محتمل واجب است و به دعا اين مقصود حاصل شود و نقل چون در قرآن كريم بدان امر شده است و ترك آن را استكبار ناميده و بر آن تخويف كرده است: وَ قالَ ربُّكُم ادعُونى اءَستَجب لَكم اءنَّ الَّذِينَ يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتى سَيَدخُلُون جهَنَّمَ داخِرينَ و نيز فرمود: و اذا سالك عبادى عنى فاءنى قريب اُجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى وليومنوا بى لعلهم يرشدون و ديگرى در وجوب ذكر بدين آيت احتجاج فرموده: فاذا قضيتم الصلاة فاذكروا الله قياما و قعودا و على جنوبكم و نيز وَ من يعش عن ذكر الرحمن نُقيِّض له شيطانا فهو له قرين.
    حكماى الهى در سر استجابت دعا تحقيقات دارند و چنان كه جهال پندارند آن را مخالف سنت جاريه الهى ندانند و دعا را از اسباب مؤ ثره خارج نشمارند. شيخ الرئيس ابوعلى سينا در اواخر اشارات گويد: ((شايد تو را از عارفان خبرى رسد و بر خلاف عادت و آن را تكذيب كنى، چنان كه گويند: عارفى براى مردم [نماز] استسقا كرد و باران آمد،يا از خدا شفا خواست، يا به سبب ديگر هلاك گشتند، يا براى آن ها دعا كرد، به زمين فرو رفتند، يا گرفتار زلزله شدند، يا به سبب ديگر هلاك گشتند، يا براى آن ها دعا كرد، مرض عام و مرگ و سيل و طوفان از آن ها دفع شد، يا حيوان درنده اى رام آن ها گشت، يا مرغى از ايشان نرميد و مانند اين ها كه نمى توان انكار كرد. پس توقف كن در تكذيب و شتاب منماى كه اسرار اين را در طبيعت اسبابى است و شايد من بتوانم چيزى از آن براى تو بيان كنم. (انتهى).
    پس اى خواننده عزيز! هر كه هستى مبادا به تقليد از جهال، مقام ولايت بزرگان را انكار كنى و تصرف آنان را در ماده كائنات از خرافات شمارى و امامت را بر صفحه قلب ائمه دين (عليهم السلام) چون نقش عرضى پندارى كه ره چه از راه گوش فرا گرفتند، از حفظ كردند و به ياد داشتند، بلكه چنان دان كه روح ولايت با نفوس آنان در آميخته است و آن ها ذاتا فوق نفوس ‍ ساير افراد بشوند.
    چنان كه ارسطو و ابوعلى سينا در عقل امرؤ ا القيس و سعدى در ذوق و طبع ذاتا از ديگران ممتاز بودند، همچنان انبياء و اولياء به روح ولايت كه عبارت از رابطه و اتصال ميان آنان و خالق است، به تصرف در موجودات قادر گشتند، به دعا و توجه و بحول الله و قوته، چنان كه فرمود: وَ تبرى ء الاكمَةَ والاَب رص باءِذنى و تُحيى الموتى بِاءذنى نسبت ابراء و احياء به عيسى (عليه السلام) داد، نه از خود او، بلكه به اذن پروردگار.
    رابطه ميان همه مردم و خداوند هست، اما نه چندان كه همه گونه تصرف كنند، بلكه هر كس به قدر همت خويش و حسن ظن به خداوند و قوت اعتقاد و شدت توجه، حاجت از خداى خواهد، خداوند حاجت او را بر آورد.فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد دگران هم بكنند آن چه مسيحا مى كرد

    آن مرد بدگمان و سست اعتقاد كه توجهى به رابطه با حق ندارد، از خداى چيزى نمى خواهد تا مستجاب گردد، و سالبه به انتقاء موضوع است.
    در انجيل آمده است كه عيسى به حواريون گفت: اگر از روى اعتقاد از خداى بخواهيد توانيد اين كوه ها را از جاى بركنيد. در حديث سيف بن عميره است كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمود: چون خداى را خوانى به دل روى بدو كن و هم ابن فهد رحمة الله از آن حضرت روايت كند: هر كه خواهد منزلت خويش را نزد خداى داند، بنگرد كه منزلت خداى تعالى نزد او چگونه است، كه خداى تعالى بنده را بدان منزلت قرار مى دهد كه بنده خداى را.
    و هم در آن كتاب است كه از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام)، هر كه آرزوى چيزى كند و خداوند بدان راضى باشد، از اين جهان بيرون نرود تا آرزوى آن بر آيد. و نيز فرمود: چون دعا كنى حاجت خود را بر در آماده ببين و از عثمان بن عيسى روايت كند كه به آن حضرت گفت: دو آيت در قرآن است كه هر چه جستم حقيقت آن را در نيافتم، فرمود: آن دو چيست؟ گفت: ادعونى استجب لكم او را خوانديم و اجابت نديدم. فرمود: آيا پندارى كه خداوند خلف وعده كند؟ گفتم: نى، فرمود: پس از چه جهت اجابت نكند؟ گفتم: نمى دانم. آن حضرت فرمود: من به تو خبر دهم كه هر كس فرمان خدا برد و خداى را از راهش بخواند، خداى اجابت او كند، گفتم: راه دعا چيست؟ به سپاس خداوند آغاز كنى و نعمت هاى او را ياد آورى و شكر او بگذارى، آن گاه درود بر نبى(صلى الله عليه و آله و سلم)و آل او فرستى و گناهان خويش بر شمارى و به آن ها اقرار كنى و آمرزش خواهى اين راه دعا كردن است.
    آن گاه فرمود: آيت ديگر كدام است؟ گفتم: قول الله عز و جل: وَ ما انفقتم من شى ء فه و يخلفه الى آخر الحديث.
    در روايت از حضرت على بن الحسين (عليه السلام) آورده است، در اقسام ذنوب كه فرمود:
    آن گناهان كه دعا را رد مى كند و مانع اجابت مى شود: نيت زشت است و ناپاكى سرشت و نفاق با برادران و باور نداشتن استجابت دعا و دير انداختن نماز واجب از وقت. و در همين روايت، انواع ديگر گناهان را تفسير كرده است كه بعضى در دعاى كميل نيز وارد شده است.
    مناسب آمد چند جمله از آن را در اين جا نقل كنيم: در تفسير تغير النعم فرمود:
    آن گناهان كه نعمت ها را تغيير مى دهد، ستم كردن بر مرم است و ترك عادت نيكو و احسان، و كفران نعمت و شكر ناكردن. و در تنزل النقم يعنى: آن گناهان كه نقمت مى بارد، فرمود: آن كه خدا را شناسد و نافرمان او كند و ديگر خويش را، برتر از ديگران دانستن و آنان را استهزا كردن؛ و گناهانى كه پرده مى درد تهتك العصم شراب خوردن و قمار باختن و به كارهاى مضحك پرداختن و لغو و مزاح كردن و عيوب مردم گفتن و با مردم ناصالح همنشين شدن؛ و آن گناهان كه بلا مى آورد، به داد بيچارگان نارسيدن و كمك مظلوم ناكردن و امر به معروف و نهى از منكر را ترك كردن، و الذنوب التى تقطع الرجاء آن گناهان كه اميد را قطع مى كند، ياءس از رحمت خداوند و نوميدى از بخشايش او و به غير خداوند اعتماد كردن و وعده او را دروغ شمردن است، و آن گناهان كه باران را باز مى دارد، آن است كه قضاوت در احكام خويش عدل نكنند، و ديگر شهادت دروغ گفتن و شهادت حق را پنهان داشتن، و زكات و قرض ندادن، و از عاريت دادن اسباب خانه دريغ داشتن، و با تهى دستان و نيازمندان دل سختى نمودن و بر كودك بى پدر و زن بى شوهر. ستم كردن و گدا را راندن و شبانه از در خانه باز گردانيدن، نعوذ بالله من ذلك بلطفه و كرمه (انتهى ملخصا)
    بارى اولياى خدا يعنى ائمه دين، در مقام ولايت و اتصال و قرب الهى، از هر چيز كه در آن عالم است با خبر بودند و بر هر چيز به قدرت او قادر، و دعاى آنان هر چه مى خواستند مستجاب مى شود و ديگران كه مقام ولايت ندارند، شايد كم و بيش از عالم معنى بى نصيب نباشند. گاهى در عالم رؤ يا به وجهى مظنون و مبهم از آن عالم آگاه مى گردند و خوابى قابل تعبير بيند و دعاى آنان در جزئيات مستجاب شود اما اولياى خدا، اسم اعظم دارند و هر چه بخواند همان واقع شود و هر چه بينند، به وجه علمى و روشن و مفصل بينند، چنان كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) بسيارى از اخبار آينده را بيان كرد و در كتاب ها پيش از وقوع نوشتند و سال ها پس از تاليف كتاب، آن قضايا را واقع شد، مانند خبر از آمدن هلاكو كه پيش از او در نهج البلاغه ثبت افتاد. و مثل آن كه در مروج الذهب كه در حدود سال سيصد هجرى تاليف شده است، سيصد و پنجاه سال پيش از انقراض خلافت عباسيان، از ابوبكر بن عياش روايت مى كند: در اواخر مائه دوم كه چون هارون الرشيد از سفر حج باز آمد، ابوبكر در مسجد كوفه گفت: پس از هارون كسى از ملوك بنى العباس به حج موفق نگردد، كسى گفت: يا ابابكر اين را به نجوم و وهم گويى يا وحى؟ گفت : به وحى گويم؛ راوى پرسيد: وحى بر خود شما آمد؟ ابوبكر گفت: نى وحى بر پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم)آمد و اين مرد مقتول در اين مكان خبر داد و اشارت به مقتل اميرالمؤمنين (عليه السلام) كرد.
    اكنون بنگر چنين خبرى كه به قرائت ظاهرى باوركردنى نيست، چگونه ابوبكر بن عياش كه ازهد زهاد و اعلم قراء زمان خود بود، به قطع و يقين گفت: پانصد سال پيش از انقراض بنى العباس و سيصد و پنجاه سال پيش از آن در كتاب ها نوشتند.
    اما اين كه باوركردنى نيست، چون تعقل نمى شود، در اين مدت كسانى كه خود را جانشين پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم)مى دانند و دولت آن ها به تمام معناى دينى و اسلامى بوده است، به يكى از فرايض كه شعار دين مبين اسلام است، موفق نگردند و راستى چنان شد كه پس از هارون هيچ خليفه اى نتوانست به حج رود و امثال آن در اخبار غيبت ائمه (عليهم السلام) بسيار باشد. ائمه اين گونه با عالم غيب رابطه داشتند، هزاران برابر پيش از آن چه براى ديگران ميسر است اجابت دعاى آنان نيز هزاران برابر پيش از آن بود كه ما توقع استجابت از خدا داريم. و اگر ما عين عبارت آن ها را بخوانيم و دعاهاى مستجاب شده آن ها را تكرار كنيم، اميد اجابت به حرمت ائمه دين بيشتر است. و الله الهادى الى سبيل الرشاد و مجيب دعو التعباد.
    اما چنان چه گفتيم شرط بزرگ دعا، حسن ظن به خداوند و توجه قلب و خضوع و خشوع است و اگر كسى در خويش فتورى بيند، بايد به علاج روحانى، بيمارى خويش را بهبودى بخشد چنان كه در روايت سعيد بن يسار از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمود: ((رغبت)) چنين است و باطن كف دست سوى آسمان نمود و ((رهبت)) چنين است، پشت دست جانب آسمان كرد و ((تضرع)) چنين است و انگشتان را به راست و چپ حركت داد.
    ((تبتل)) چنين است و انگشتان را يك بار بالا برد و بار ديگر پايين آورد، ((ابتهال)) چنين است و دست ها را كشيده مقابل روى نگاه داشت و فرمود: ابتهال منما تا اشك تو روان گردد (انتهى)
    چنان كه امام (عليه السلام) فرمود: حالات نفسانى، در ظاهر اعضا آثارى دارد كه انيت آن معلوم است و علت آن مجهول، چنان كه از حركات جوارح مردم توان دريافت كه در قلب آن ها چيست و صورتگران و نقاشان استاد، بر اين امور واقفند و هر چه ماهرتر باشند، بهتر به كار مى برند: در ترس رنگ از رخساره مى پرد و چشم از حدقه بيرون مى جهد و از آن جانب كه مى ترسى دست فرا مى دارى و روى مى گردانى و در تاسف و تحسر سر را به راست و چپ حركت مى دهيد و در تعجب ابروها را بالا مى برى و چين به پيشانى مى افكنى و سر به زير مى اندازى و چون بر رازى آگاه شدى و چيزى پوشيده را دريافتى، سر را بالا و پايين حركت مى دهى و هكذا.
    و امام (عليه السلام) آن حالت نفسانى كه در توجه به خالق معتبر است نام برد و علائم ظاهرى آن را بيان فرمود كه اگر كسى در اين حالات قوى نباشد به اين حركات آن را در خود ايجاد كند، هم چنان كه اگر ابتدا تضرع و خشيت در قلب ظاهر شود، نوعى آثار و نشانه ها در بدن پديد آيد، همچنين به آن حركات كه امام (عليه السلام) فرموده، چون مكرر شود، هم اين حالات تضرع و خشيت در قلب پديد آيد. و الله العالم و اين معنى را در حواشى ارشاد گفته ايم.
    دعاى ملحون و غير ماءثور
    خواندن دعايى كه از امام منقول نباشد، حرام نيست. خواه انسان از خود بسازد، يا ساخته هاى ديگران را بخواند و هر دعا كه به طريق ضعيف و اسناد سست روايت كنند، به قصد قربت مطلق توان خواند، نه به قصد ورود و خصوصيت، و آن ثواب كه براى دعا مذكور است، به خواننده آن مى دهند، هر چند واقعا از معصوم نباشد اين معنى هم در روايات شيعه آمده است و هم در روايات اهل سنت.
    اما آن كه عبارتش از جهت عربيت غلط است، در روايت حضرت امام جواد (عليه السلام) مروى است كه فرمود: از ميان دو مرد كه در دين و فضائل برابر باشند، برتر نزد خداوند آن باشد كه در علم ماهرتر بود، راوى گفت: گفتم: فداى تو شوم، فضل اديب را نزد مردم دانستم كه در مجالس و مجامع او را گرامى دارند، اما نزد خداى تعالى چگونه است؟ فرمود: چون اديب قرآن را چنان كه نازل شده است مى خواند و دعا را هم لحن نمى آورد و غلط نمى خواند و دعاى ملحون سوى خداوند تعالى بالا نرود. (انتهى)
    گويا مراد از بالا رفتن دعا سوى خداوند، غير از استجابت و ثواب است، قبول و پسنديده بودن و كمال و مرتبت داشتن، اجرى دارد زايد بر اصل دعا، و ابن فهد حلى رحمة الله گويد: كلام امام (عليه السلام) در بيان مدح و فضيلت است، نه اشتراط و توقف.
    سخن آية الله مرعشى
    از فوايد علامه متبحر جامع فنون العلم سيد العلماء المحققين حضرت مستطاب حجة الاسلام آية الله الحاج سيد شهاب الدين المرعشى النجفى ادام الله ايام افاضته و متع الله المسلمين بطول بقائه تيمنا و تبركا و تكثيرا للفائده، در اين مقدمه ثبت افتاد:
    قال مد ظله: ((و ليلعم اءنها اشتهرت بالكاملة لانها نسختنان: الصغرى تقرب من نصف هذه وهى عند الزيديه و هذه هى الكبرى)).
    بايد دانست كه اين صحيفه را كامله گفتند، چون دو نسخه است، يكى خردتر، نزديك به نصف اين نسخه كه در دست ماست و آن نزد زيديه معروف است و اين نسخه كه ما داريم نسخه بزرگ تر است.
    و منها قوله مد ظله: ((اختلف فى قائل حدثنا قال المحقق الداماد انه عميد الرؤ ساء هبة الله و قال شيخنا البهايى انه ابن السكون و عن بعض ‍ المحشين انه الشيخ نجم الدين جعفر بن محمد بن نما و عن آخر انه الشيخ عربى بن مسافر و عن آخر انه فحل الفقها ابن ادريس و قيل غير هذا و على اى حال فكل من الثقاة الاجلاء)):
    اختلاف است كه گوينده حدثنا در اول صحيفه كه بود؟ محقق داماد گفت: وى عميدالرؤ ساه هبة الله است و شيخ بهايى گفت: ابن سكون است و يكى از محشيان نقل كرده اند كه وى شيخ نجم الدين جعفر بن محمد بن نما است و از ديگرى نقل است كه او شيخ عربى بن مسافر و از ديگرى كه فقيه بزرگ محمد بن ادريس است و اقوال ديگر هم گفته اند، به هر حال همه از ثقات و بزرگانند.
    شروح و حواشى و كتب متعلقه به صحيفه
    1 - حاشيه فيلسوف الاسلام، المحقق الداماد الحسينى المرعشى.
    2 - حاشيه العلامة المكثر، الفيض الكاشانى.
    3 - حاشيه العلامة فى جل العلوم شيخنا البهايى، سماها الحديثة الهلالية فى رح الدعاء الثالث و الاربعين من الصحيفة المباركة.
    4 - رياض العابدين، للعلامه بدين الزمان القهپايى، الشهير بالبديع الهرندى و كان شيخ الاسلام ببلدة يزد و من تلاميذ شيخنا البهايى.
    5 - شرح المولى محمد صالح بن محمدباقر القزوينى الروغنى
    6 - شرح المولى محمد سليم الرازى، من تلاميذ سلطان العلماء علاء الدين السيد حسين الحسينى المرعشى الشهير و قد فرغ منه 1069.
    7 - شرح الشيخ على الصغير بن الشيخ زين الدين بن محمد بن صاحب المعالم، صاحب الحاشية على الكافى، التى فرغ منها سنه 1085 و هو ابن اخ الشيخ على صاحب الحاشية على شرح اللمعه.
    8 - شرح رياض السالكين، للعلامة السيد عليخان الحسينى المدنى.
    9- شرح صاحب رياض العلماء مولانا العلامة الميرزا عبدالله افندى.
    10 - شرح السيد محسن الصنعانى الزيدى، من علماء القرآن الثالث عشر.
    11 - شرح السيد محسن الشامى الزيدى.
    12 - شرح السيد جمال الدين الكوكبانى الزيدى، المتوفى 1339.
    13 - شرح ابن فتاح الزيدى.
    14 - شرح العلامة الاستاذ الميرزا محمد على الچهاردهى الجيلانى النجفى، المتوفى 1334.
    15 - شرح العلامة الميرزا جمال الدين محمد بن محمد رضا القمى المشهدى ابن اسماعيل بن جمال الدين، صاحب تفسير كنز الدقائق، يروى عن صاحب البحار.
    16 - شرح العلامة المير هاشم الحسينى القمى، من علماء اواخر الصفويه.
    17 - شرح العلامة السيد نصيرى الحسينى المرعشى الحائرى.
    18 - شرح الكفعمى الشهير.
    19 - حاشية العلامة المولى محمدطاهر القمى شيخ الاسلام ابن المولى محمد حسين الشيرازى، المتوفى 1098.
    20 - حاشية العلامة الطريحى، صاحب مجمع البحرين، المتوفى 1085.
    21 - حاشية العلامه السيد شرف الدين الشولستانى الحسينى النجفى، شيخ العلامة المجلسى.
    22 - حاشية العلامة الشيخ حسين بن عبدالصمد، والد شيخنا البهايى.
    23 - حاشية المولى مهدى البنايى التبريزى، نزيل كربلا، من تلاميذ شيخنا الانصارى، ادركته و قد طعن فى السن فاستجزت عنه تيمنا و تبركا و كان يقول انّى اروى عن الشيخ و هو عن المولى محمد سعيد القرجه داغى الدينورى و هو عن الوحيد فان كان كذالك فهو اعلى طريق الى الوحيد البهبهانى فى هذا العصر، و له شرح على خطبة مولاتنا الزهراء.
    24 - حاشية السيد عبدالله كفيد سيدنا الجزائرى، المتوفى 1172.
    25 - حاشية السيد بهاء الدين محمد المختارى النائينى.
    26 - شرح المولى محمد، الشهير بالمولى عبدالباقى.
    27 - شرح العلامة السيد افصح الدين الشيرازى لنجفى، صاحب شرح نهج البلاغه.
    28 - شرح العلامة الاخوند ملا حبيب الله الكاشانى.
    29 - الازهار اللطيفة فى شرح مفردات الصحيحة، العلامة السيد محمد رضا الاعرجى.
    30 - شرح المفتى محمد عباس التسترى الهندى المتوفى سنه 1306.
    31 - شرح آقا حسين بن الحسن الديلمانى الجيلانى.
    32 - التبصرة و هو تفسير الكواشى هو مفق الدين ابوالعباس احمد بن يوسف بن حسن بن رافع بن حسين بن سودان العياس الشيبانى الموصلى، المتوفى سنة 680، المخطوط فى كتب المشكوة فى جزئين.
    والصحيفة ملحقات، منها الادعية التى الحقها العلامة لمجلسى من رواية الكفعمى و شيخ الطائفة.
    اسناد صحيفه سجاديه
    بسيارى از علماء گويند: صحيفه شريفه از كتب مشهوره و متواتره است كه حاجت به اسناد ندارد، اما البته تواتر هيچ كتابى مانند قرآن كريم نيست. چون همه الفاظ و حروف قرآن، بلكه حركات و اعراب آن نيز متواتر است و آن عنايت و توجه كه به ضبط قرآن بود از اول ظهور اسلام تا كنون، به هيچ كتاب ديگر نبود. مثلا معلوم است در چند موضع قرآن حرف تاء را مانند سنت و رحمت متصل نوشتند و در چند جا منفصل و يك جا ((شى)) را به الف نوشتند شاى. اى غير ذلك و اين گونه تواتر در غير قرآن كريم متوقع نباشد
    نسخ صحيفه در الفاظ و عبارات و زياده و نقصان و تقديم و تاءخير كلمات، اختلاف بسيار دارد و هيچ يك قادح در تواتر اجمالى آن نيست، با اين حال تيمنا و تبركا ذكر اسناد بايد كرد تا از ارسال بيرون آيد و به مسانيد پيوندد و چون سلسله اجازات، نوعا به شيخ شهيد محمد بن مكى رحمة الله منتهى مى شود.
    سلسله اسناد تا شيخ معظم كه مشتمل بر شيخ بهاء الدين عاملى و سيد محمدباقر داماد و فيض كاشانى و سيد عليخان رحمة الله باشد، ذكر مى كنيم ، چون از حواشى آنان بسيار اقتباس كرديم:
    اين بنده ابوالحسن بن محمد بن غلام حسين الطهرانى روايت مى كنم: صحيفه مباركه و ساير اخبار و روايات معصومين (عليهم السلام) را از شيخ عالم فقه محدث رجالى ماهر متتبع حفظة المتاخرين الحاج ميرزا حسين النورى رحمة الله، از عالم متفقه متبحر جامع العلوم العقلية و النقلية الشيخ عبدالحسين الطهرانى رحمة الله، از استاد الفقهاء المتاخرين الشيخ محمد حسن صاحب الجواهر رحمة الله، از سيد فقيه متبحر السيد جواد العاملى صاحب مفتاح الكرامة، از شيخ الاصوليين المشهور بالوحيد آقا محمدباقر البهبهانى، از والدش محمد اكمل، از محدث بارع متبحر محمد باقر المجلسى رحمة الله، از سيد اديب لغوى فاضل و حكيم كامل جامع الفضايل السيد عليخان المدنى الهندى الشيرازى رحمة الله صاحب الشرح، از شيخ فاضل شيخ جعفر بن كمال الدين بحرانى، از شيخ فاضل شيخ جعفر بن كمال الدين بحرانى، از شيخ فاضل الشيخ فاضل الشيخ الدين الحلبى، از شيخ اجل المجتهدين و بحر العرفان و اليقين الشيخ بهاءالدين محمد العاملى رحمة الله.
    و هم به روايت مجلسى، از عالم جامع بين العقل و العرفان و النقل و الوجدان و الرواية مولانا محمد محسن الفيض الكاشانى قدس سره، از استاد الحكماء و الفلاسفة المتاءلهين محمد بن ابراهيم صدر الدين الشيرازى قدس سره، از شيخ محقق بهاء الدين عاملى، از والدش عالم بارع حسين بن عبدالصمد الحارثى العاملى، از سيد حسين بن جعفر حسينى كركى، از شيخ جليل على بن عبدالعالى ميسى، از شيخ امام شمس الدين الجزينى المعروف به ابن المؤ ذن، از شيخ ضياء الدين على بن السعيد شمس الدين محمد بن مكى المعروف بالشهيد.
    و نيز صدر المتاءلهين شيرازى قدس سره روايت مى كند از سيد محقق اعلم المتاءخرين جامع فضائل المتقدمين سيد محمدباقر داماد قدس سره، از شيخ عالم فقيه متبحر عبدالعالى بن على الكركى، از پدرش شيخ محقق مروج المذهب على بن عبدالعالى كركى، از شيخ على بن هلال جزايرى، از شيخ فقيه زاهد ابن فهد الحلى، از شيخ فاضل مقداد السيورى عن مشايخه الى الائمة المعصومين (عليهم السلام).





  2. #2
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض


    مقدمه صحيفه
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    (1) حَدَّثَنَا السَّيِّدُ الْأَجَلُّ، نَجْمُ الدِّينِ، بَهَاءُ الشَّرَفِ، أَبُو الْحَسَنِ:
    مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ يَحْيَى الْعَلَوِيٌّ الْحُسَيْنِيٌّ - رَحِمَهُ اللَّهُ-.
    (2) قَالَ: أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ السَّعِيدُ، أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَهْرَيَارَ، الْخَازِنُ لِخِزَانَةِ مَوْلانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِى شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ مِنْ سَنَةِ سِتَّ عَشْرَةَ وَ خَمْسِمِائَةٍ قِرَاءَةً عَلَيْهِ وَ أَنَا أَسْمَعُ.
    (3) قَالَ: سَمِعْتُهَا عَنِ الشَّيْخِ الصَّدُوقِ، أَبِى مَنْصُورٍ: مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعُكْبَرِيِّ الْمُعَدِّلِ - رَحِمَهُ اللَّهُ - عَنْ أَبِى الْمُفَضَّلِ: مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيِّ
    (4) قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ، أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِى طَالِبٍ - عَلَيْهِمُ السَّلامُ -
    (5) قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ خَطَّابٍ الزَّيَّاتُ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ
    (6) قَالَ: حَدَّثَنِى خَالِى: عَلِيُّ بْنُ النُّعْمَانِ الْأَعْلَمُ
    (7) قَالَ: حَدَّثَنِى عُمَيْرُ بْنُ مُتَوَكِّلٍ الثَّقَفِيُّ الْبَلْخِيُّ عَنْ أَبِيهِ: مُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُونَ.
    (8) قَالَ: لَقِيتُ يَحْيَى بْنَ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ - عَلَيْهِ السَّلامُ - وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى خُرَاسَانَ بَعْدَ قَتْلِ أَبِيهِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ
    (9) فَقَالَ لِى: مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قُلْتُ: مِنَ الْحَجِّ
    (10) فَسَأَلَنِى عَنْ أَهْلِهِ وَ بَنِى عَمِّهِ بِالْمَدِينَةِ وَ أَحْفَى السُّؤَالَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ - عَلَيْهِ السَّلامُ - فَأ خْبَرْتُهُ بِخَبَرِهِ وَ خَبَرِهِمْ وَ حُزْنِهِمْ عَلَى أَبِيهِ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ - عَلَيْهِ السَّلامُ -
    (11) فَقَالَ لِى: قَدْ كَانَ عَمِّى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ - عَلَيْهِ السَّلامُ - أَشَارَ عَلَى أَبِى بِتَرْكِ الْخُرُوجِ وَ عَرَّفَهُ إِنْ هُوَ خَرَجَ وَ فَارَقَ الْمَدِينَةَ مَا يَكُونُ إِلَيْهِ مَصيرُ أَمْرِهِ فَهَلْ لَقِيتَ ابْنَ عَمِّى جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ - عَلَيْهِ السَّلامُ -؟ قُلْتُ: نَعَمْ.
    (12) قَالَ: فَهَلْ سَمِعْتَهُ يَذْكُرُ شَيْئا مِنْ أَمْرِى؟ قُلْتُ: نَعَمْ.
    (13) قَالَ: بِمَ ذَكَرَنِى؟ خَبِّرْنِى، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا أُحِبُّ أَنْ أَسْتَقْبِلَكَ بِمَا سَمِعْتُهُ مِنْهُ.
    (14) فَقَالَ: أَ بِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِى؟ هَاتِ مَا سَمِعْتَهُ، فَقُلْتُ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: إِنَّكَ تُقْتَلُ وَ تُصْلَبُ كَمَا قُتِلَ أَبُوكَ وَ صُلِبَ
    (15) فَتَغَيَّرَ وَجْهُهُ وَ قَالَ:يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ 13: 39،يَا مُتَوَكِّلُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَيَّدَ هَذَا الْأَمْرَ بِنَا وَ جَعَلَ لَنَا الْعِلْمَ وَ السَّيْفَ فَجُمِعَا لَنَا وَ خُصَّ بَنُو عَمِّنَا بِالْعِلْمِ وَحْدَهُ.
    (16) فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاءَكَ إِنِّى رَأَيْتُ النَّاسَ إِلَى ابْنِ عَمِّكَ جَعْفَرٍ - عَلَيْهِ السَّلامُ - أَمْيَلَ مِنْهُمْ إِلَيْكَ وَ إِلَى أَبِيكَ
    (17) فَقَالَ: إِنَّ عَمِّى مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ وَ ابْنَهُ جَعْفَرا - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - دَعَوَا النَّاسَ إِلَى الْحَيَاةِ وَ نَحْنُ دَعَوْنَاهُمْ إِلَى الْمَوْتِ
    (18) فَقُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ هُمْ أَعْلَمُ أَمْ أَنْتُمْ؟ فَأَطْرَقَ إِلَى الْأَرْضِ مَلِيّا ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: كُلُّنَا لَهُ عِلْمٌ غَيْرَ أَنَّهُمْ يَعْلَمُونَ كُلَّ مَا نَعْلَمُ، وَ لا نَعْلَمُ كُلَّ مَا يَعْلَمُونَ
    (19) ثُمَّ قَالَ لِى: أَ كَتَبْتَ مِنِ ابْنِ عَمِّى شَيْئا؟ قُلْتُ: نَعَمْ
    (20) قَالَ: أَرِنِيهِ فَأَخْرَجْتُ إِلَيْهِ وُجُوها مِنَ الْعِلْمِ وَ أَخْرَجْتُ لَهُ دُعَاءً أَمْلاهُ عَلَيَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - وَ حَدَّثَنِى أَنَّ أَبَاهُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - أَمْلاهُ عَلَيْهِ وَ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ مِنْ دُعَاءِ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - مِنْ دُعَاءِ الصَّحِيفَةِ الْكَامِلَةِ
    (21) فَنَظَرَ فِيهِ يَحْيَى حَتَّى أَتَى عَلَى آخِرِهِ، وَ قَالَ لِى: أَ تَأْذَنُ فِى نَسْخِهِ؟ فَقُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ تَسْتَأْذِنُ فِيمَا هُوَ عَنْكُمْ؟
    (22) فَقَالَ:
    أَمَا لَأُخْرِجَنَّ إِلَيْكَ صَحِيفَةً مِنَ الدُّعَاءِ الْكَامِلِ مِمَّا حَفِظَهُ أَبِى عَنْ أَبِيهِ وَ إِنَّ أَبِى أَوْصَانِى بِصَوْنِهَا وَ مَنْعِهَا غَيْرَ أَهْلِهَا.
    (23) قَالَ عُمَيْرٌ:
    قَالَ أَبِى: فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقَبَّلْتُ رَأْسَهُ، وَ قُلْتُ لَهُ: وَ اللَّهِ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّى لَأَدِينُ اللَّهَ بِحُبِّكُمْ وَ طَاعَتِكُمْ، وَ إِنِّى لَأَرْجُو أَنْ يُسْعِدَنِى فِى حَيَاتِى وَ مَمَاتِى بِوَلايَتِكُمْ
    (24) فَرَمَى صَحِيفَتِىَ الَّتِى دَفَعْتُهَا إِلَيْهِ إِلَى غُلامٍ كَانَ مَعَهُ وَ قَالَ: اكْتُبْ هَذَا الدُّعَاءَ بِخَطٍّ بَيِّنٍ حَسَنٍ وَ اعْرِضْهُ عَلَيَّ لَعَلِّى أَحْفَظُهُ فَإِنِّى كُنْتُ أَطْلُبُهُ مِنْ جَعْفَرٍ - حَفِظَهُ اللَّهُ - فَيَمْنَعُنِيهِ.
    (25) قَالَ مُتَوَكِّلٌ فَنَدِمْتُ عَلَى مَا فَعَلْتُ وَ لَمْ أَدْرِ مَا أَصْنَعُ، وَ لَمْ يَكُنْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - تَقَدَّمَ إِلَيَّ أَلا أَدْفَعَهُ إِلَى أَحَدٍ.
    (26) ثُمَّ دَعَا بِعَيْبَةٍ فَاسْتَخْرَجَ مِنْهَا صَحِيفَةً مُقْفَلَةً مَخْتُومَةً فَنَظَرَ إِلَى الْخَاتَمِ وَ قَبَّلَهُ وَ بَكَى، ثُمَّ فَضَّهُ وَ فَتَحَ الْقُفْلَ، ثُمَّ نَشَرَ الصَّحِيفَةَ وَ وَضَعَهَا عَلَى عَيْنِهِ وَ أَمَرَّهَا عَلَى وَجْهِهِ.
    (27) وَ قَالَ: وَ اللَّهِ يَا مُتَوَكِّلُ لَوْ لا مَا ذَكَرْتَ مِنْ قَوْلِ ابْنِ عَمِّى إِنَّنِى أُقْتَلُ وَ أُصْلَبُ لَمَا دَفَعْتُهَا إِلَيْكَ وَ لَكُنْتُ بِهَا ضَنِينا.
    (28) وَ لَكِنِّى أَعْلَمُ أَنَّ قَوْلَهُ حَقٌّ أَخَذَهُ عَنْ آبَائِهِ وَ أَنَّهُ سَيَصِحُّ فَخِفْتُ أَنْ يَقَعَ مِثْلُ هَذَا الْعِلْمِ إِلَى بَنِى أُمَيَّةَ فَيَكْتُمُوهُ وَ يَدَّخِرُوهُ فِى خَزَائِنِهِمْ لِأَنْفُسِهِمْ.
    (29) فَاقْبِضْهَا وَ اكْفِنِيهَا وَ تَرَبَّصْ بِهَا فَإِذَا قَضَى اللَّهُ مِنْ أَمْرِى وَ أَمْرِ هَؤُلاءِ الْقَوْمِ مَا هُوَ قَاضٍ فَهِىَ أَمَانَةٌ لِى عِنْدَكَ حَتَّى تُوصِلَهَا إِلَى ابْنَيْ عَمِّي: مُحَمَّدٍ وَ إِبْرَاهِيمَ ابْنَيْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - فَإِنَّهُمَا الْقَائِمَانِ فِى هَذَا الْأَمْرِ بَعْدِي.
    (30) قَالَ الْمُتَوَكِّلُ: فَقَبَضْتُ الصَّحِيفَةَ فَلَمَّا قُتِلَ يَحْيَى بْنُ زَيْدٍ صِرْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلَقِيتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - فَحَدَّثْتُهُ الْحَدِيثَ عَنْ يَحْيَى، فَبَكَى وَ اشْتَدَّ وَجْدُهُ بِهِ.
    (31) وَ قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ ابْنَ عَمِّى وَ أَلْحَقَهُ بِآبَائِهِ وَ أَجْدَادِهِ.
    (32) وَ اللَّهِ يَا مُتَوَكِّلُ مَا مَنَعَنِى مِنْ دَفْعِ الدُّعَاءِ إِلَيْهِ إِلا الَّذِى خَافَهُ عَلَى صَحِيفَةِ أَبِيهِ، وَ أَيْنَ الصَّحِيفَةُ؟ فَقُلْتُ هَا هِىَ، فَفَتَحَهَا وَ قَالَ: هَذَا وَ اللَّهِ خَطُّ عَمِّى زَيْدٍ وَ دُعَاءُ جَدِّى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ - عَلَيْهِمَا السَّلامُ -
    (33) ثُمَّ قَالَ لابْنِهِ: قُمْ يَا إِسْمَاعِيلُ فَأْتِنِى بِالدُّعَاءِ الَّذِى أَمَرْتُكَ بِحِفْظِهِ وَ صَوْنِهِ، فَقَامَ إِسْمَاعِيلُ فَأَخْرَجَ صَحِيفَةً كَأَنَّهَا الصَّحِيفَةُ الَّتِى دَفَعَهَا إ لَيَّ يَحْيَى بْنُ زَيْدٍ
    (34) فَقَبَّلَهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ وَضَعَهَا عَلَى عَيْنِهِ وَ قَالَ: هَذَا خَطُّ أَبِى وَ إِمْلاءُ جَدِّى - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - بِمَشْهَدٍ مِنِّى.
    (35) فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ: إِنْ رَأَيْتَ أَنْ أَعْرِضَهَا مَعَ صَحِيفَةِ زَيْدٍ وَ يَحْيَى؟ فَأَذِنَ لِى فِى ذَلِكَ وَ قَالَ: قَدْ رَأَيْتُكَ لِذَلِكَ أَهْلا
    (36) فَنَظَرْتُ وَ إِذَا هُمَا أَمْرٌ وَاحِدٌ وَ لَمْ أَجِدْ حَرْفا مِنْها يُخَالِفُ مَا فِى الصَّحِيفَةِ الْأُخْرَى
    (37) ثُمَّ اسْتَأْذَنْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - فِى دَفْعِ الصَّحِيفَةِ إِلَى ابْنَيْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ، فَقَالَ:إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها 4: 58،نَعَمْ فَادْفَعْهَا إِلَيْهِمَا.
    (38) فَلَمَّا نَهَضْتُ لِلِقَائِهِمَا قَالَ لِى: مَكَانَكَ.
    (39) ثُمَّ وَجَّهَ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ إِبْرَاهِيمَ فَجَاءَا فَقَالَ: هَذَا مِيرَاثُ ابْنِ عَمِّكُمَا يَحْيَى مِنْ أَبِيهِ قَدْ خَصَّكُمْ بِهِ دُونَ إِخْوَتِهِ وَ نَحْنُ مُشْتَرِطُونَ عَلَيْكُمَا فِيهِ شَرْطا.
    (40) فَقَالا: رَحِمَكَ اللَّهُ قُلْ فَقَوْلُكَ الْمَقْبُولُ
    (41) فَقَالَ: لا تَخْرُجَا بِهَذِهِ الصَّحِيفَةِ مِنَ الْمَدِينَةِ
    (42) قَالا: وَ لِمَ ذَاكَ؟
    (43) قَالَ: إِنَّ ابْنَ عَمِّكُمَا خَافَ عَلَيْهَا أَمْرا أَخَافُهُ أَنَا عَلَيْكُمَا.
    (44) قَالا: إِنَّمَا خَافَ عَلَيْهَا حِينَ عَلِمَ أَنَّهُ يُقْتَلُ.
    (45) فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ -: وَ أَنْتُمَا فَلا تَأْمَنَّا فَوَ اللَّهِ إِنِّى لَأَعْلَمُ أَنَّكُمَا سَتَخْرُجَانِ كَمَا خَرَجَ، وَ سَتُقْتَلانِ كَمَا قُتِلَ.
    (46) فَقَامَا وَ هُمَا يَقُولانِ: لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
    (47) فَلَمَّا خَرَجَا قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ -: يَا مُتَوَكِّلُ كَيْفَ قَالَ لَكَ يَحْيَى إِنَّ عَمِّى مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ وَ ابْنَهُ جَعْفَرا دَعَوَا النَّاسَ إِلَى الْحَيَاةِ وَ دَعَوْنَاهُمْ إِلَى الْمَوْتِ؟
    (48) قُلْتُ: نَعَمْ أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَدْ قَالَ لِىَ ابْنُ عَمِّكَ يَحْيَى: ذَلِكَ
    (49) فَقَالَ: يَرْحَمُ اللَّهُ يَحْيَى، إِنَّ أَبِى حَدَّثَنِى عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ - عَلَيْهِ السَّلامُ -:
    أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - أَخَذَتْهُ نَعْسَةٌ وَ هُوَ عَلَى مِنْبَرِهِ.
    (50) فَرَأَى فِى مَنَامِهِ رِجَالا يَنْزُونَ عَلَى مِنْبَرِهِ نَزْوَ الْقِرَدَةِ يَرُدُّونَ النَّاسَ عَلَى أَعْقَابِهِمُ الْقَهْقَرَى
    (51) فَاسْتَوَى رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - جَالِسا وَ الْحُزْنُ يُعْرَفُ فِى وَجْهِهِ.
    (52) فَأَتَاهُ جِبْرِيلُ - عَلَيْهِ السَّلامُ - بِهَذِهِ الاْيَةِ:((وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلا فِتْنَةً لِلنّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلا طُغْيانا كَبِيرا)) 17: يَعْنِى بَنِى أُمَيَّةَ.
    (53) قَالَ: يَا جِبْرِيلُ أَ عَلَى عَهْدِى يَكُونُونَ وَ فِى زَمَنِى؟
    (54) قَالَ: لا، وَ لَكِنْ تَدُورُ رَحَى الْإِسْلامِ مِنْ مُهَاجَرِكَ فَتَلْبَثُ بِذَلِكَ عَشْرا، ثُمَّ تَدُورُ رَحَى الْإِسْلامِ عَلَى رَأْسِ خَمْسَةٍ وَ ثَلاثِينَ مِنْ مُهَاجَرِكَ فَتَلْبَثُ بِذَلِكَ خَمْسا، ثُمَّ لا بُدَّ مِنْ رَحَى ضَلالَةٍ هِىَ قَائِمَةٌ عَلَى قُطْبِهَا، ثُمَّ مُلْكُ الْفَرَاعِنَةِ
    (55) قَالَ: وَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِى ذَلِكَ:((إِنّا أَنْزَلْناهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ، لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ)) 97: 1 - 3تَمْلِكُهَا بَنُو أُمَيَّةَ لَيْسَ فِيهَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ.
    (56) قَالَ: فَأَطْلَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ - عَلَيْهِ السَّلامُ - أَنَّ بَنِى أُمَيَّةَ تَمْلِكُ سُلْطَانَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ مُلْكَهَا طُولَ هَذِهِ الْمُدَّةِ
    (57) فَلَوْ طَاوَلَتْهُمُ الْجِبَالُ لَطَالُوا عَلَيْهَا حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ تَعَالَى بِزَوَالِ مُلْكِهِمْ، وَ هُمْ فِى ذَلِكَ يَسْتَشْعِرُونَ عَدَاوَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ بُغْضَنَا.
    (58) أَخْبَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ بِمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلُ مَوَدَّتِهِمْ وَ شِيعَتُهُمْ مِنْهُمْ فِى أَيَّامِهِمْ وَ مُلْكِهِمْ.
    (59) قَالَ:
    وَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيهِمْ:((أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّهِ كُفْرا وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ)) 14: 28 - 39.
    (60) وَ نِعْمَةُ اللَّهِ مُحَمَّدٌ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ، حُبُّهُمْ إِيمَانٌ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ، وَ بُغْضُهُمْ كُفْرٌ وَ نِفَاقٌ يُدْخِلُ النَّارَ
    (61) فَأَسَرَّ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - ذَلِكَ إِلَى عَلِيٍّ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ.
    (62) قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ -: مَا خَرَجَ وَ لا يَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْما أَوْ يَنْعَشَ حَقّا إ لا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيَّةُ، وَ كَانَ قِيَامُهُ زِيَادَةً فِى مَكْرُوهِنَا وَ شِيعَتِنَا.
    (63) قَالَ الْمُتَوَكِّلُ بْنُ هَارُونَ: ثُمَّ أَمْلَى عَلَيَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - الْأَدْعِيَةَ وَ هِىَ خَمْسَةٌ وَ سَبْعُونَ بَابا، سَقَطَ عَنِّى مِنْهَا أَحَدَ عَشَرَ بَابا، وَ حَفِظْتُ مِنْهَا نَيِّفا وَ سِتِّينَ بَابا
    (64) وَ حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ: وَ حَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ رُوزْبِهَ أَبُو بَكْرٍ الْمَدَائِنِيُّ الْكَاتِبُ نَزِيلُ الرَّحْبَةِ فِى دَارِهِ
    (65) قَالَ: حَدَّثَنِى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُسْلِمٍ الْمُطَهَّرِيُّ
    (66) قَالَ:
    حَدَّثَنِى أَبِى عَنْ عُمَيْرِ بْنِ مُتَوَكِّلٍ الْبَلْخِيِّ عَنْ أَبِيهِ الْمُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُونَ
    (67) قَالَ:لَقِيتُ يَحْيَى بْنَ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ - عَلَيْهِمَا السَّلامُ - فَذَكَرَ الْحَدِيثَ بِتَمَامِهِ إِلَى رُؤْيَا النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - الَّتِى ذَكَرَهَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ - صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ -
    (68) وَ فِى رِوَايَةِ الْمُطَهَّرِيِّ ذِكْرُ الْأَبْوَابِ وَ هِىَ:
    1. التَّحْمِيدُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ 2. الصَّلاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ 3. الصَّلاةُ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ 4. الصَّلاةُ عَلَى مُصَدِّقِى الرُّسُلِ 5. دُعَاؤُهُ لِنَفْسِهِ وَ خَاصَّتِهِ 6. دُعَاؤُهُ عِنْدَ الصَّبَاحِ وَ الْمَسَاءِ 7. دُعَاؤُهُ فِى الْمُهِمَّاتِ 8. دُعَاؤُهُ فِى الاسْتِعَاذَةِ 9. دُعَاؤُهُ فِى الاشْتِيَاقِ 10. دُعَاؤُهُ فِى اللَّجَإِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى 11. دُعَاؤُهُ بِخَوَاتِمِ الْخَيْرِ 12. دُعَاؤُهُ فِى الاعْتِرَافِ
    13. دُعَاؤُهُ فِى طَلَبِ الْحَوَائِجِ
    14. دُعَاؤُهُ فِى الظُّلامَاتِ
    15. دُعَاؤُهُ عِنْدَ الْمَرَضِ
    16. دُعَاؤُهُ فِى الاسْتِقَالَةِ
    17. دُعَاؤُهُ عَلَى الشَّيْطَانِ
    18. دُعَاؤُهُ فِى الْمَحْذُورَاتِ
    19. دُعَاؤُهُ فِى الاسْتِسْقَاءِ
    20. دُعَاؤُهُ فِى مَكَارِمِ الْأَخْلاقِ
    21. دُعَاؤُهُ إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ
    22. دُعَاؤُهُ عِنْدَ الشِّدَّةِ
    23. دُعَاؤُهُ بِالْعَافِيَةِ
    24. دُعَاؤُهُ لِأَبَوَيْهِ
    25. دُعَاؤُهُ لِوُلْدِهِ
    26. دُعَاؤُهُ لِجِيرَانِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ
    27. دُعَاؤُهُ لِأَهْلِ الثُّغُورِ
    28. دُعَاؤُهُ فِى التَّفَزُّعِ
    29. دُعَاؤُهُ إِذَا قُتِّرَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ
    30. دُعَاؤُهُ فِى الْمَعُونَةِ عَلَى قَضَاءِ الدَّيْنِ
    31. دُعَاؤُهُ بِالتَّوْبَةِ
    32. دُعَاؤُهُ فِى صَلاةِ اللَّيْلِ
    33. دُعَاؤُهُ فِى الاسْتِخَارَةِ
    34. دُعَاؤُهُ إِذَا ابْتُلِىَ أَوْ رَأَى مُبْتَلًى بِفَضِيحَةٍ بِذَنْبٍ
    35. دُعَاؤُهُ فِى الرِّضَا بِالْقَضَاءِ
    36. دُعَاؤُهُ عِنْدَ سَمَاعِ الرَّعْدِ
    37. دُعَاؤُهُ فِى الشُّكْرِ
    38. دُعَاؤُهُ فِى الاعْتِذَارِ
    39. دُعَاؤُهُ فِى طَلَبِ الْعَفْوِ
    40. دُعَاؤُهُ عِنْدَ ذِكْرِ الْمَوْتِ
    41. دُعَاؤُهُ فِى طَلَبِ السَّتْرِ وَ الْوِقَايَةِ
    42. دُعَاؤُهُ عِنْدَ خَتْمِهِ الْقُرْآنَ
    43. دُعَاؤُهُ إِذَا نَظَرَ إِلَى الْهِلالِ
    44. دُعَاؤُهُ لِدُخُوْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ
    45. دُعَاؤُهُ لِوَدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ
    46. دُعَاؤُهُ فِى عِيدِ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ
    47. دُعَاؤُهُ فِى يَوْمِ عَرَفَةَ
    48. دُعَاؤُهُ فِى يَوْمِ الْأَضْحَى وَ الْجُمُعَةِ
    49. دُعَاؤُهُ فِى دَفْعِ كَيْدِ الْأَعْدَاءِ
    50. دُعَاؤُهُ فِى الرَّهْبَةِ
    51. دُعَاؤُهُ فِى التَّضَرُّعِ وَ الاسْتِكَانَةِ
    52. دُعَاؤُهُ فِى الْإِلْحَاحِ
    53. دُعَاؤُهُ فِى التَّذَلُّلِ
    54. دُعَاؤُهُ فِى اسْتِكْشَافِ الْهُمُومِ
    (69) وَ بَاقِى الْأَبْوَابِ بِلَفْظِ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ - رَحِمَهُ اللَّهُ -
    (70) حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِيُّ
    (71) قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ خَطَّابٍ الزَّيَّاتُ
    (72) قَالَ حَدَّثَنِى خَالِى عَلِيُّ بْنُ النُّعْمَانِ الْأَعْلَمُ
    (73) قَالَ: حَدَّثَنِى عُمَيْرُ بْنُ مُتَوَكِّلٍ الثَّقَفِيُّ الْبَلْخِيُّ عَنْ أَبِيهِ مُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُونَ
    (74) قَالَ: أَمْلَى عَلَيَّ سَيِّدِى الصَّادِقُ، أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ
    (75) قَالَ: أَمْلَى جَدِّى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَى أَبِى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ - عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ السَّلامُ - بِمَشْهَدٍ مِنِّى.
    مقدمه صحيفه سجاديه
    بسم الله الرحمن الرحيم
    حديث كرد(2) ما را سيد بزروگوار نجم الدين بهاء الشرف ابوالحسن محمد ابن حسن ابن احمد بن على بن محمد بن عمر بن يحيى العلوى الحسينى رحمة الله (3) گفت: خبر داد ما را شيخ سعيد ابوعبدالله محمد بن احمد بن شهريار خزينه دار مولانا اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (عليه السلام) در ماه ربيع الاول سال پانصد و شانزده، بر او مى خواندم و من مى شنيدم.
    گفت: شنيدم آن را هنگام قرائت بر شيخ صدوق ابى منصور محمد بن محمد بن احمد بن عبدالعزيز عكبرى المعدل رحمه الله (4) از ابى المفضل محمد بن عبدالله بن مطلب شيبانى،(5) گفت: حديث كرد مرا شريف ابوعبدالله جعفر بن محمد بن جعفر بن حسن بن حسن بن اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (عليه السلام)،(6) گفت: حديث كرد ما را عبدالله بن عمر بن خطاب الزيات به سال دويست و شصت و پنج، (7) گفت: حديث كرد مرا خال من على بن نعمان اعلم. گفت: حديث كرد مرا عمير بن متوكل الثقفى البلخى از پدرش متوكل بن هارون،(8) گفت: ديدم يحيى بن زيد بن على (عليه السلام) را، و و پس از كشته شدن پدرش به خراسان مى رفت. بر او سلام كردم پرسيد: از كجا مى آيى؟ گفتم: از حج،، از كسان و پسر عمان خويش كه در مدينه اند حال بپرسيد و در سؤ ال از حال جعفر بن محمد (عليه السلام) مبالغه كرد، خبر او و ايشان را گفتم و اندوه آنان را در مصيبت پدرش زيد پدر يحيى بن على بيان كردم، يحيى گفت: عم من محمد بن على باقر (عليه السلام) كجا شد آيا پسرعم من جعفر بن محمد (عليهما السلام) را ديدار كردى؟ گفتم: آرى، گفت: آيا شنيدى درباره من سخنى به زبان آرد. گفتم: آرى، گفت: چه فرمود؟ گفتم فداى تو شوم دوست ندارم آن چه از او شنيدم پيش روى شما بگويم. تبسمى كرد و گفت: آيا مرا از مرگ مى ترسانى؟ هر چه شنيدى باز گوى.
    گفتم: شنيدم كه مى فرمود: تو را مى كشند و به دار مى آويزند چنان كه پدرت را كشتند و به دار آويختند. رنگ رويش بگرديد و گفت: يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب يعنى: خداى هر چه را خواهد محو كند و هر چه را بخواهد اثبات مى كند و كتاب بزرگ نزد اوست.(9)
    اى متوكل، خداى عز و جل اين امر را به ما تاءكيد فرمود: و به ما هم دانش و هم شمشير، هر دو با هم و عموزادگان ما را دانش داد و پس گفتم: فداى تو شوم مردم را مى بينم كه به پسر عم تو جعفر (عليه السلام) راغب ترند از تو و پدرت. گفت: عم من محمد بن على و پسرش جعفر (عليهما السلام) مردم را به زندگى مى خواندند و ما آنها را به زندگى مى خوانيم. گفتم: يابن رسول الله صلى الله عليه وَ آلِهِ و سلم آيا آن ها داناترند يا شما؟
    زمانى سر به زير افكند، آنگاه سر برآورد و گفت: همه ما داناييم و آن گاه گفت: آيا از گفته هاى پسر عم من جعفر چيزى نوشتى؟ گفتم: آرى، گفت: به من باز نماى! مسائلى چند كه نوشته بودم بيرون آوردم. از جمله دعايى بود كه حضرت اباعبدالله (عليه السلام) بر من املا فرموده، و گفت: پدرش محمد بن على (عليه السلام) بر او املا كرده است و از دعاهاى على بن الحسين (عليه السلام) است از صحيفه كامله.
    يحيى در آن دعا نگريست از اول تا آخر و گفت: آيا اذن مى دهى از آن نسخه برگيرم، گفتم: يابن رسول الله اين چيزى است از ناحيت شما به ما رسيده است، آيا براى آن اذن بايد گرفت؟ پس فرمود: اكنون صحيفه اى از دعاى كامل براى تو بيرون آرم كه پدرم از پدرش فرا گرفت و مرا فرمود نگاه دارم و به غير اهل نسپارم، عمير گفت: پدرم گفت: برخاستم و سر او را بوسه دادم و گفتم: يابن رسول الله دين من دوستى و طاعت شما است، و اميدوارم همين مرا تا زنده ام پس از مرگ سعادتمند گرداند. پس آن صفحه كاغذ كه من به او داده بودم سوى غلامى كه همراه او بود افكند و گفت: اين دعا را به خطى روشن و نيكو بنويس و بر من عرضه دار، شايد آن را بر كنيم كه آن را از جعفر حفظه الله مى خواستم و به من نمى داد.
    متوكل گفت: من از كرده پشيمان شدم و ندانستم چه كنم و حضرت ابى عبدالله (عليه السلام) پيش از اين نفرمود آن را به كسى ندهم.(10)
    آن گاه يحيى صندوقچه اى خواست آوردند و از آن صحيفه اى قفل كرده و مهر زده بيرون آورد(11) و در مهر آن نگريست و بوسيد و بگريست و مهر را بشكست و قفل را بگشود و صحيفه را باز كرد و بر ديده نهاد و بر روى كشيد و گفت: اى متوكل، به خدا سوگند، اگر گفته پسرعمم نبود كه گفتى من كشته و به دار آويخته مى شوم، اين صحيفه را به تو نمى دادم و بر آن بخل مى ورزيدم، لكن من مى دانم كه گفتار او راست است، از پدران ما به او رسيده و به زودى سخن او درست آيد و ترسيدم چنين عليمى به دست بنى اميه لعنهم الله بيفتد و پنهان كند و در خزائن خود نگهدارند، پس آن را بگير و مرا از انديشه آن آسوده ساز و منتظر باش تا حكم خداوند درباره من و اينان به انجام رسد. اين صحيفه نزد تو به امانت باشد و به دو پسر عم من محمد و ابراهيم و پسران عبدالله بن حسن بن حسن بن على (عليهما السلام) برسان كه در امامت جانشين من هستند.
    متوكل گفت: پس صحيفه را گرفتم و چون يحيى بن زيد كشته شد به مدينه رفتم و خدمت ابى عبدالله (عليه السلام) رسيدم، و خبر يحيى باز گفتم ، بگريست و اندوهش افزون گشت و گفت: خداى پسرعم مرا رحمت كند و او را به آباء و اجدادش ملحق گرداند، به خدا سوگند كه مرا از دادن دعا به يحى باز نداشت مگر هم آن چه او بر صحيفه پدرش مى ترسيد، اكنون آن صحيفه كجا است؟ گفتم: اين است، آنرا بگشود و گفت: به خدا قسم كه اين خط عم من زيد و دعاى جد من على بن الحسين (عليه السلام) است.
    آنگاه فرزند خويش را گفت: اى اسماعيل برخيز و آن دعا كه تو را دستور دادم حفظ كنى و نگهدارى، بياور!
    اسماعيل برخاست و صحيفه را آورد مانند همان صحيفه كه يحيى بن زيد به من داده بود.
    ابوعبدالله (عليه السلام) آن را بوسيد و بر چشم خود نهاد و گفت: اين خط پدر من است و املاى جد من (عليهما السلام) در حضور من. گفتم: يابن رسول الله دستورى هست آن را با صحيفه زيد و يحيى مقابله كنم؟ اذن داد و گفت: تو را سزاوار آن ديدم، پس من در آن نگريستم، هر دو يكى بود و يك حرف آن را بر خلاف ديگرى نيافتم، آن گاه از ابى عبدالله دستورى خواستم كه صحيفه اول را بر دو فرزند عبدالله بن حسن برسانم.
    فرمود: ان الله ياءمركم اءن تؤ دّوا الامانات الى اءهلها آرى! صحيفه را به آن ها ده و چون برخاستم كه به ديدار آن ها روم، فرمود:: بر جاى باش و كس نزد محمد و ابراهيم فرستاد، حاضر آمدند و گفت: اين ميراث پسر عم شما يحيى است از پدرش، آن را مخصوص شما گردانيده و از برادران خود دريغ داشته است، بگيريد اما من بر شما شرطى دارم، گفتند: رحمات الله بفرماى كه فرمان شما پذيرفته است.
    فرمود: اين صحيفه را از مدينه بيرون نبريد، گفتند: براى چه؟ فرمود: پسر عم شما بر آن ترسيد از چيزى كه من هم بر شما از همان مى ترسم.
    گفتند: شما هم ايمن نباشيد، به خدا سوگند كه من مى دانم شما مانند او خروج مى كنيد و كشته مى شويد.
    ايشان برخاستند و لا حول و لا قوة الا بالله گويان بيرون رفتند.(12)
    ابوعبدالله (عليه السلام) به من گفت: اى متوكل يحيى با تو چه گفت: عم من محمد بن على و پسرش جعفر مردم را به زندگى مى خواندند و ما آنها را سوى مرگ مى خوانيم؟ گفتم: آرى، اصلحك الله پسر عمت يحيى به من چنين گفت؛ آن حضرت فرمود: خداى رحمت كند يحيى را، پدر من حديث كرد مرا از پدرش و از جدش از على (عليه السلام) كه رسول خددا صلى الله عليه وَ آلِهِ و سلم را بر منبر حال خلسه و انصرافى دست داد(13) در آن حال مردانى ديد مانند بوزينه بر منبر او مى جهند و مردم را كه روى بر منبر دارند به پشت مى گردانند، رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم)راست بنشست و اندوه در چهره او هويدا بود، جبرئيل اين آيت را آورد: وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلا فِتْنَةً لِلنّاسِ(14) وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلا طُغْيانا كَبِيرا)).
    و مقصود از شجره ملعونه بنى اميه است. پيغمبر گفت: آيا اينان به عهد من و در زمان من باشند؟ جبرئيل گفت: نه و لكن آسياى اسلام تا ده سال از هجرت تو بر مى گردد و پس از آن باز مى گردد تا بيست و پنج سال از هجرت تو و پنج سال يعنى باز همچنان باشد، آن گاه آسياى ضلالت به گردش آيد كه بر قطب خود پايدار بود و از آن پس ملك فرعون ها باشد(15) و امام صادق (عليه السلام) فرمود: خداوند درباره دولت آن ها اين آيات را فرستاد: انا انزلناه فى ليلة القدر و ما ادريك ما ليلة القدر ليلة القدر خير من الف شهر.
    شب قدر بهتر از هزار ماه است كه بنى اميه در آن پادشاهى كنند(16) اگر در آن هزار ماه شب قدر نباشد و فرمود: خداوند پيغمبر خود را آگاه گردانيد كه بنى اميه پادشاهى امت را به دست آرند و در اين مدت فرمانروا باشند، اگر كوه ها بر آنان سر كشند دشمنى و كينه ما اهل بيت را در دل مى پرورانند و خداوند پيغمبرش را خبر داد كه خاندان او و دوستان و پيروان ايشان در روزگار ملك بنى اميه چه شكنجه ها خواهند كشيد، باز امام صادق (عليه السلام) فرمود: خداوند درباره ايشانفرستاد:
    الم تر الى الذين بدلوا نعمة الله كفرا و احلوا قومهم دار البوار جهنم يصلونها و بئس القرار.
    نعمت خدا محمد خاندان اويند (صلوات الله عليهم اجمعين) دوستى ايشان ايمان است و دوستدار را به بهشت در آورد و دشمنى ايشان كفر است و نفاق و دشمن را به آتش برد. پيغمبر خدا(صلى الله عليه و آله و سلم)اين راز با على (عليه السلام) و خاندان او باز گفت.
    متوكل گويد: آن گاه ابوعبدالله (عليه السلام) گفت: هيچ يك از خاندان ما براى دفع ستم يا اقامه حق پيش از قيام قائم خروج نكرده و نخواهد كرد، مگر از پاى در آيد و فتار و شكنجه و آزار ما و شيعيان ما را بيشتر گرداند.
    متوكل بن هارون گفت: پس از آن ابوعبدالله (عليه السلام) دعاها را املاء فرمود: و آن ها هفتاد و پنج باب است (17) يازده باب از دست رفت و چند باب را نگاه داشتم.
    حديث كرد ما را ابوالفض،(18) گفت: حديث كرد مرا محمد بن حسن بن روزبه (19) ابوبكر مدائنى كاتب ساكن رحبه (20) در سراى خود گفت : حديث كرد مرا محمد ابن احمد بن مسلم مطهرى. گفت: حديث كرد مرا پدرم از عمير بن متوكل بلخى از پدرش متوكل بن هارون گفت: ملاقات كردم يحيى بن زيد بن على را و همين حديث را بالتمام نقل كرد تا رؤ ياى پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم)كه جعفر بن محمد (عليهما السلام) از پدرانش روايت كرده، و در روايت مطهرى ابواب را به خصوص ذكر كرده است كه عبارتند از:
    1- سپاس خداوند جل و اعلا.
    2- درود بر محمد و آل محمّد او.
    3- درود بر حاملان عرش.
    4- درود بر مؤمنين به پيغمبران.
    5- دعاى درباره خود و كسان خود.
    6- دعاى هنگام صبح و شام.
    7- دعاى در حوائج مهمه.
    8- دعاى در پناه بردن به خدا.
    9- دعاى در اظهار شوق آمرزش.
    10- دعاى در التجاء به خداوند.
    11- دعاى طلب عاقبت خير.
    12- دعاى در اعتراف به قصور.
    13- دعاى در حاجت خواستن.
    14- دعاى در شكايت از ظالمان.
    15- دعاى هنگام بيمارى.
    16- دعاى در طلب آمرزش.
    17- نفرين بر شيطان.
    18- دعاى در دفع محذورات.
    19- دعاى در طلب باران.
    20- دعاى براى تحصيل اخلاق نيك.
    21- دعاى هنگامى كه اندوهگين مى شد.
    22- دعاى در سختى.
    23- دعاى در طلب عافيت.
    24- دعاى درباره پدر و مادر.
    25- دعاى درباره فرزندانش.
    26- دعاى براى همسايگان.
    27- دعاى براى مرزداران.
    28- دعاى در اظهار ترس و خوف.
    29- دعاى هنگامى كه روزى بر او تنگ ميشد.
    30- دعاى در استعانت براى اداى دين.
    31- دعاى در توبه.
    32- دعاى در نماز شب.
    33- دعاى در استخاره.
    34- دعاى وقتى كسى را مبتلا به رسوايى گناه مى ديد.
    35- دعاى در رضا به قضا.
    36- دعاى هنگام شنيدن رعد.
    37- دعاى در شكر خداوند.
    38- دعاى در عذر خواهى.
    39- دعاى در طلب عفو.
    40- دعاى چون ياد مرگ مى كرد.
    41- دعاى در طلب ستر و محفوظ ماندن.
    42- دعاى ختم قرآن.
    43- دعاى هنگام ديدن ماه نو.
    44- دعاى براى آمدن ماه رمضان.
    45- دعاى وداع ماه رمضان.
    46- دعاى عيدين فطر و جمعه.
    47- دعاى روز عرفه.
    48- دعاى عيد قربان و جمعه.
    49- دعاى براى دفع مكر دشمنان.
    50- دعاى هنگام ترس.
    51- دعاى هنگام تضرع و زارى.
    52- دعاى در الحاح و استرحام.
    53- دعا در فروتنى.
    54- دعا در طلب رفع غم.
    باب هاى ديگر به لفظ اءبى عبد اللَّه حسنى رحمه اللَّه است.
    حديث كرد ما را اءبو عبد اللَّه جعفر بن محمّد حسنى.
    گويد: حديث كرد براى ما عبد اللَّه بن عمر بن خطاب زيّات.
    گفت: حديث كرد مرا خال من على بن نعمان اعلم.
    گفت: حديث كرد مرا عمير بن متوكل ثقفى بلخى، از پدرش متوكل بن هارون.
    گفت: املا كرد بر من سيد من اءبو عبد اللَّه جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام).
    گفت: املا كرد جد من على بن الحسين بر پدرم محمّد بن على (عليهما السلام) در حضور من اين (اين دعاها را).
    1 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ، فَقَالَ:
    (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الاْخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ
    (2) الَّذِى قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ.
    (3) ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعا، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعا.
    (4) ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِى سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ، لا يَمْلِكُونَ تاءخيرا عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ، وَ لا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّما إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ.
    (5) وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتا مَعْلُوما مَقْسُوما مِنْ رِزْقِهِ، لا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ.
    (6) ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِى الْحَيَاةِ أَجَلا مَوْقُوتا، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَدا مَحْدُودا، يَتَخَطَّأ هُ إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِيَجْزِىَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ يَجْزِىَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى.
    (7) عَدْلا مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاهَرَتْ آلاؤُهُ، لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ.
    (8) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِى مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِى رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ.
    (9) وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِى مُحْكَمِ كِتَابِهِ:((إِنْ هُمْ إِلا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا.))
    (10) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلاصِ لَهُ فِى تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِى أَمْرِهِ.
    (11) حَمْدا نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ.
    (12) حَمْدا يُضِى ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ، يَوْمَ لا يُغْنِى مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئا وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ.
    (13) حَمْدا يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِى كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ.
    (14) حَمْدا تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ.
    (15) حَمْدا نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ.
    (16) حَمْدا نُزَاحِمُ بِهِ مَلائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِى دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِى لا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِى لا تَحُولُ.
    (17) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ.
    (18) وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.
    (19) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلا إِلَيْهِ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ؟ أَمْ مَتَى نُؤَدِّى شُكْرَهُ؟ لا، مَتَى؟.
    (20) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى رَكَّبَ فِينَا آلاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ.
    (21) ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِىَ شُكْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّما، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْما.
    (22) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِى لَمْ نُفِدْهَا إِلا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا
    (23) فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِى التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلا وُسْعا، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلا يُسْرا، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لا عُذْرا.
    (24) فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ
    (25) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ
    (26) حَمْدا يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ.
    (27) ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافا مُضَاعَفَةً أَبَدا سَرْمَدا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
    (28) حَمْدا لا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ، وَ لا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ، وَ لا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ
    (29) حَمْدا يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَبا إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِيقا إِلَى جَنَّتِهِ، وَ خَفِيرا مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْنا مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِيرا عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزا عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ عَوْنا عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ.
    (30) حَمْدا نَسْعَدُ بِهِ فِى السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِى نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ.

  3. #3
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض



    ترجمه دعاى اول: دعاى آن حضرت كه در آغاز سپاس خداى تعالى و ستايش او مى نمود
    1. سپاس خداوند را كه نخستين موجود است و پيش از او هيچ نبود و آخرين موجود است و پس از او هيچ نباشد.(21)
    2. ديده بينندگان از مشاهده ذات او فرو مانده و انديشه گويندگان از ذكر اوصاف او عاجز است.
    3. به قدرت خود آفريدگان را از نيستى به هستى آورد و به خواست خويش ‍ آن ها را از عدم ايجاد فرمود.
    4. آن گاه در راهى كه خود خواست آن ها را سالك گردانيد و در طريق محبت خويش بر انگيخت (22) بدان سوى كه آنان را كشانيد، ياراى باز پس شدن ندارند و از آن سو كه آن ها را بازداشت توانايى پيش رفتن نه!
    5. براى هر زنده نصيبى معلوم و رزقى مقسوم فرمود. كسى نتواند از روزى او اگر وافر است چيزى بكاهد و اگر ناقص است چيزى بيفزايد.
    6. آن گاه براى عمر هر يك انجامى معلوم مقرر داشت و مدتى معين، هر روزى كه بگذرد گامى است كه به سوى اجل برداشته و هر سال كه بر آيد لختى از عمر است كه تباه شود، چون به منتهى رسد و نشان آخرين گام او بر زمين نقش بندد و حصه خويش را از عمر، مطابق حساب معلوم دريافت دارد، خداوندش بدان جاى كه فراخوانده است از ثواب موقور يا عقاب محذور، به قهر ببرد تا بدكاران را به عمل زشت كيفر كند و نيكوكاران را به عمل نيك پاداش دهد.
    7. رفتار او عدل است تقدست اسمائه نام هاى او پاك است (و او برى از نقص) و نعمت هاى او پى در پى، هر چه كند مسؤول ديگران نيست و ديگران همه مسؤول اويند.
    8. سپاس خداوند را كه با بخشش عطاياى پيوسته و تكميل نعمت هاى پى در پى اگر ايشان را از معرفت حمد خويش باز مى داشت، همه در نعمت او مستغرق بودند، بى آن كه شكر او به جا آرند، و به فراخى از روزى او بهره مند مى گشتند، بى آن كه سپاس او گزارند.
    9. و اگر چنين بودند از حد انسانى بيرون رفته، از چهارپايان به شمار مى آمدند، چنان كه در كتاب محكم خود وصف ايشان كرد: إِنْ هُمْ إِلا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا: (نيستند آن ها مگر مانند چهارپايان بلكه گمراه تر).
    10. سپاس خداوند را كه خود را به ما شناسانيد و شكر خويش را الهام فرمود و درهاى معرفت را بر ما گشود كه پروردگار خود را شناختيم و ما را به توحيد خالص رهبرى كرد و از انكار شك دور داشت.
    11. سپاسى كه تا زنده باشيم از سپاس گزاران او باشيم و چون عمر به پايان رسد، سوى رضا و عفو او بشتابيم.
    12. حمدى كه تاريكى هاى عالم برزخ براى ما به سبب آن روشن گردد و راه رستاخيز را هموار سازد و جاى ما را در موقف گواهان رفيع گرداند، روزى كه هر كس پاداش رنج خويش را بيند و بر كسى ستم نشود، روزى كه دوستان و بستگان به كار نيايند و يارى كس نكند.
    13. حمدى كه تا اعلى عليين بالا رود و در نامه مرقوم گردد و نزديكان بارگاه قدس بر آن گواهى دهند.
    14. سپاسى كه چون چشم ها خيره گردد چشم ما بدان روشن شود و چون روى ها سياه شود روى ما بدان سفيد گردد.
    15. حمدى كه ما را از آتش دردناك الهى آزاد ساخته در پناه خداى كريم محفوظ دارد.
    16. حمدى كه ما را در گروه فرشتگان مقرب جاى دهد و به پيغمبران مرسل پيوندد، در سراى جاويد كه پيوسته باقى است و جاى نوازش و كرامت او كه هرگز تغيير نپذيرد.
    17. و ما را بر همه آفريدگان برترى داد تا مالك آن ها شديم، همه آفريدگان به قدرت او فرمانبر ما گشتند و به عزت او به سوى ما شتافتند.
    19. سپاس خداى را كه باب احتياج را از همه سوى بر ما بست، مگر به سوى خودش، چگونه سپاس او توانيم و كى حق شكر او گزاريم. البته نتوانيم! كى شكر او خواهيم گذاشت؟
    20. سپاس خداوند را كه در تركيب تن ما آلات جمع و جذب و ادوات بسط و دفع نهاد و از نيروهاى حيات بهره مند ساخت.(23)
    اندام ها براى كارها بيافريد و به روزى هاى پاك ما را پرورش داد و به فضل خويش بى نياز ساخت و به نعمت هاى خود سرمايه بخشيد.
    21. فرمان داد كه طاعت ما را بيازمايد و نهى كرد تا شكرگزارى ما آشكار گردد. ما مخالفت فرمان او كرديم و مناهى او را مرتكب شديم، او در كيفر ما شتاب نفرمود و در عقاب تعجيل نكرد، بلكه به رحمت و كرم با ما مدارا نمود و به حلم و راءفت مهلت داد تا سوى او باز گرديم.
    22. سپاس خداوند را كه راه توبه را به ما نمود و اين را از فضل او يافتيم و بس، اگر از همه نعمت هاى او هيچ يك را به حساب نياوريم جز همين يك نعمت را، باز بايد بگوييم عنايت او درباره ما نيكو و احسانش عظيم و نعمتش بسيار است.
    23. سنت او در توبه امم گذشته اين نبود،(24) هر چه طاقت نداشتيم از ما برداشت و جز به آن چه سهل بود تكليف نفرمود و جز به كار آسان امر نكرد و براى هيچ يك از ما حجت و عذرى نگذاشت.
    24. هر كه هلاك شد، هلاك او از ناحيت خود او است و هر كه نيك بخت گشت خود رغبت به حق نمود.
    25. حمد خدا را به هر چه مقرب ترين فرشتگان و گرامى ترين بندگان و پسنديده ترين ستايش كنندگان او را حمد كردند.
    26. حمدى از ساير حمدها برتر، به اندازه اى كه پروردگار ما خود از ساير آفرينندگان برتر است.
    27. سپاس او را به ازاى هر نعمت كه بر ما و بر همه بندگان گذشته و آينده انعام فرمود، به اندازه هر چه در علم او است، شكر او را به ازاى هر يك از نعمت ها چندين برابر پيوسته و جاويد تا روز رستاخيز.
    28. حمدى كه آن را پايان نباشد و عدد آن به شمار نيايد و به غايت آن نتوان رسيد و مدت آن انقطاع نپذيرد.
    29. حمدى كه موجب طاعت و عفو او باشد و سبب خشنودى او گردد و علت آمرزش او شود و راه بهشت را بگشايد واز عقوبت او ما را در پناه خود گيرد و از خشم او ايمن گرداند. در طاعت او ما را نيرو دهد و از نافرمانى او باز دارد و در اداى حق و وظايف الهى مدد كند.
    30. حمدى كه بدان نيك بخت شويم و در زمره نيك بختان و دوستان او باشيم و در سلك كشتگان راه حق به شمشير دشمنان محشور گرديم.
    انه ولى حميد.
    2 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ بَعْدَ هَذَا التَّحْمِيدِ فِى الصَّلاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
    (1) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِى لا تَعْجِزُ عَنْ شَيْءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لا يَفُوتُهَا شَيْءٌ وَ إِنْ لَطُفَ.
    (2) فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ.
    (3) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ صَفِيِّكَ مِنْ عِبَادِكَ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ.
    (4) كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ
    (5) وَ عَرَّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ
    (6) وَ كَاشَفَ فِى الدُّعَاءِ إِلَيْكَ حَامَّتَهُ
    (7) وَ حَارَبَ فِى رِضَاكَ أُسْرَتَهُ
    (8) وَ قَطَعَ فِى إِحْيَاءِ دِينِكَ رَحِمَهُ.
    (9) وَ أَقْصَى الْأَدْنَيْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ
    (10) وَ قَرَّبَ الْأَقْصَيْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ.
    (11) وَ وَالَى فِيكَ الْأَبْعَدِينَ
    (12) وَ عَادَى فِيكَ الْأَقْرَبِينَ
    (13) و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِى تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ
    (14) وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ.
    (15) وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ
    (16) وَ هَاجَرَ إِلَى بِلادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ، وَ اسْتِنْصَارا عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ.
    (17) حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِى أَعْدَائِكَ
    (18) وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِى أَوْلِيَائِكَ.
    (19) فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحا بِعَوْنِكَ، وَ مُتَقَوِّيا عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ
    (20) فَغَزَاهُمْ فِى عُقْرِ دِيَارِهِمْ.
    (21) وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِى بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ
    (22) حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُكَ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.
    (23) اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ
    (24) حَتَّى لا يُسَاوَى فِى مَنْزِلَةٍ، وَ لا يُكَافَأَ فِى مَرْتَبَةٍ، وَ لا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَ لا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ.
    (25) وَ عَرِّفْهُ فِى أَهْلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ
    (26) يَا نَافِذَ الْعِدَةِ، يَا وَافِىَ الْقَوْلِ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.

  4. #4
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    ترجمه دعاى دوم: دعاى آن حضرت در سپاسگزارى خداوند و درود بر رسول او (صلى الله عليه و آله و سلم)
    1. سپاس خداوند را كه بر ما منّت نهاد و پيغمبرش محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)را بر ما فرستاد نه بر امم گذشته و مردم پيشين، به قدرت خود كه از هيچ كار اگر چه بزرگ بود فرو نمى ماند و هيچ چيز گرچه خرد باشد از دست او به در نمى رود.
    2. همه امت ها را به ما ختم فرمود و ما را شاهد انكار آنان قرار داد، به فضل خويش ما را به شماره از آن ها افزون گردانيد.
    3. خدايا بر محمد درود فرست كه امين وحى تو است، و برگزيده آفريدگان و خالص از بندگان تو. پيشواى رحمت است و كاروانسالار خير و كليد بركت.
    4. در ازاى آن كه براى امر تو رنج كشيد.
    5. و تن خود را در مقابل آزارها فراپيش داشت.
    6. و با خويشان خود در راه دعوت تو آشكار در آويخت.
    7. و با قوم و تبار خود براى خشنودى تو نبرد كرد.
    8. براى زنده كردن دين تو از ارحام خود بريد.
    9. و نزديكان را كه انكار تو كردند از خود دور ساخت.
    10. و بيگانگان كه دين تو را پذيرفتند به خود نزديك ساخت.
    11. با دوران دوستى كرد براى تو.
    12. و با نزديكان دشمنى نمود در راه تو.
    13. تن خويش را در رسانيدن پيام تو به رنج افكند.
    14. و براى دعوت به دين تو خود را به تعب انداخت.
    15. و به پند اهل دعوت مشغول داشت.
    16. و به سوى شهر غربت هجرت كرد، از وطن و اهل و خانه و زادگاه و هرچه دلبستگى داشت دورى گزيد، چون مى خواست دين تو را فيروز گرداند و براى سركوبى منكران تو ياوران به دست آورد.
    17. تا آن چه درباره دشمنان مى خواست به انجام رسيد.
    18. و آنچه براى دوستان تو مى خواست تمام گشت.
    19. از يارى تو گشايش خواست و با ناتوانى از تو نيرو طلبيد و سوى آنان تاخت.
    20. در ميان سراى ايشان جنگ پيوست.
    21. و بر آرامشگاه آنان هجوم برد.
    22. تا فرمان تو آشكار گشت و سخن تو بر كرسى نشست، با اين كه مشركان را ناخوش آمد.
    23. خداوندا! او را به ازاى اين رنج به بالاترين درجات بهشت بالا بر.
    24. چنان كه ديگرى با او در يك منزلت نباشد و در مرتبه مانند او نبود و هيچ فرشته مقرب و نبى مرسل با او برابر نباشد.(25)
    25. و آن چه نويد دادى از شفاعت نيكو درباره خاندان پاك و امت مؤمن او بيشتر از آن عطا فرما.
    26. اى كه به وعده خود وفا مى كنى و گفتار خود را به انجام مى رسانى و زشتى ها را به چندين برابر از حسنات مبدل ميكنى، كه تويى صاحب احسان عظيم.
    3 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الصَّلاةِ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ كُلِّ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ:
    (1) اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الَّذِينَ لا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ، وَ لا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ لا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِى أَمْرِكَ، وَ لا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْكَ
    (2) وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِى يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ.
    (3) وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرَّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ.
    (4) وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِى أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ
    (5) وَ الرُّوحُ الَّذِى هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ.
    (6) وَ الرُّوحُ الَّذِى هُوَ مِنْ أَمْرِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ:
    مِنْ سُكَّانِ سَمَاوَاتِكَ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَى رِسَالاتِكَ
    (7) وَ الَّذِينَ لا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ، وَ لا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لا فُتُورٌ، وَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشَّهَوَاتُ، وَ لا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلاتِ.
    (8) الْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلا يَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَيْكَ، النَّوَاكِسُ الْأَذْقَانِ، الَّذِينَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِيمَا لَدَيْكَ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ آلائِكَ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلالِ كِبْرِيَائِكَ
    (9) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِيَتِكَ:
    سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ.
    (10) فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحَانِيِّينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ، وَ أَهْلِ الزُّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمَّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ، وَ الْمُؤْتَمَنِينَ عَلَى وَحْيِكَ
    (11) وَ قَبَائِلِ الْمَلائِكَةِ الَّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ.
    (12) وَ الَّذِينَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمَامِ وَعْدِكَ
    (13) وَ خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ
    (14) وَ الَّذِى بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السَّحَابِ الْتَمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ.
    (15) وَ مُشَيِّعِى الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلا تَزُولُ
    (16) وَ الَّذِينَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا
    (17) وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلائِكَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ
    (18) وَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ، وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ، وَ الطَّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مَالِكٍ، وَ الْخَزَنَةِ، وَ رِضْوَانَ، وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ.
    (19) وَ الَّذِينَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ، وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
    (20) وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ
    (21) وَ الزَّبَانِيَةِ الَّذِينَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعا، وَ لَمْ يُنْظِرُوهُ.
    (22) وَ مَنْ أَوْهَمْنَا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ نَعْلَمْ مَكَانَهُ مِنْكَ، و بِأَيِّ أَمْرٍ وَكَّلْتَهُ.
    (23) وَ سُكَّانِ الْهَوَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ
    (24) فَصَلِّ عَلَيْهِمْ يَومَ يَأْتِى كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَ شَهِيدٌ
    (25) وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ صَلاةً تَزِيدُهُمْ كَرَامَةً عَلَى كَرَامَتِهِمْ وَ طَهَارَةً عَلَى طَهَارَتِهِمْ
    (26) اللَّهُمَّ وَ إِذَا صَلَّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بَلَّغْتَهُمْ صَلاتَنَا عَلَيْهِمْ فَصَلِّ عَلَيْنَا بِمَا فَتَحْتَ لَنَا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِمْ، إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ.
    ترجمه دعاى سوم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در درود بر حاملان عرش و هر فرشته مقرب
    1. خدايا حاملان عرش (26) تو كه در تسبيح تو سستى نمى كنند، و از تقديس تو ملول نمى گردند، و از بندگى فرو نمى مانند، و راحتى را در بر كوشش در امر تو ترجيح نمى دهند، و در عشق و وله به سوى تو غفلت نمى ورزند.
    2. و اسرافيل صاحب صور كه چشم گشوده نگران دستور و فرمان تو است تا به يك دميدن خفتگان خاك و گروگان مغاك را بيدار كند.
    3. و ميكائيل صاحب جاه و منزلت نزد تو، و و كانت بلند در طاعت تو.
    4. و جبرئيل كه امين وحى تو است، و مطاع اهل آسمانهاى و صاحب شاءن و منزلت در پيشگاه و مقرّب نزد تو.
    5. و روح كه موكل بر فرشتگان حجب.
    6. و روحى كه از فرمان تو آفريده شده است، بر اين ها درود فرست، و هم بر فرشتگانى كه در رتبه فروتر از آنانند. از ساكنان آسمانها كه امين در پيغامهاى تواند.
    7. آن ها كه رنج نمى برند در كار تا ملول گردند، و سختى نمى كشند تا درمانده و سست شوند. و خواهشهاى نفسانى ندارند تا آنها را از تسبيح باز دارد، و سهو و غفلت ندارند تا از تعظيم تو زمانى فرو مانند.
    8. چشم به زير افكنده، هوس آن ندارند كه تو را بنگرند. زنخ ‌ها فروهشته اند، رغبت در خدمت تو دارند، شيفته ذكر نعمت هاى تواند و نزد بزرگى وبزرگوارى تو فروتن.
    9. چون به سوى دوزخ نگرند كه بر گناهكاران دم گشاده است، گويند: پاكا خداوندا، ما تو را چنان كه شايسته تو است بندگى نكرديم.
    10. پس درود بر آن ها فرست، و بر فرشتگان روحانى و مقرب تو و آنها كه اخبار نهانى به سوى پيامبران برند و به وحى تو امين باشند.
    11. و و هم بر گروه هاى فرشتگان كه خاصگان تواند و آنان را به تسبيح خود از خوراك و نوشيدنى بى نياز كردى و در ميان طبقه هاى آسمانى جاى دادى.
    12. و آن ها كه چون فرمان تو آيد كه وعده به انجام رسيد،(27) در كناره هاى آسمان ها (آماده اطاعت باشند).
    13. و گنجوران باران، و رانندگان ابر.
    14. و آن كه از آواز راندن او بانگ رعد خيزد و چون ابر به تازيانه او روان شود(28) برق هاى صاعقه زاى درخشيدن گيرد.
    15. و آن فرشتگان كه در پى برف و تگرگ آيند و با دانه هاى باران نازل شوند و آن ها كه گنجور خزانه هاى بادند و آن ها كه نگهبان كوه هايند تا از جاى نجنبد.
    16. و آن ها كه وزن آبها و پيمانه باران هاى بسيار و پى در پى را به آن ها آموخته اى.
    17. و آن فرشتگان كه بر مردم زمين مكاره و رنج و بلا فراز آرند يا نعمت و رخاء فرو بارند.
    18. و نويسندگان ارجمند نيكوكار و نگهبانان مردم كه كرام الكاتبين نام دارند و بر ملك الموت و ياران وى و منكر و نكير و رومان آزماينده قبرها و آن ها كه بر گرد بيت المعمور طواف كنند و بر مالك و خازنان دوزخ و رضوان و متوليان بهشت.
    19. آن ها كه از فرمان خداى تخلف نمى كنند و هر چه فرمايد انجام مى دهند.
    20. و آن ها كه به اهل بهشت گويند: سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار.
    21. و بر زبانيه دوزخ كه چون به آن ها گفته شود بگيريد و ببنديد و در دوزخ بسوزانيد، بشتابند و مهلت ندهند. 22. و آن ها كه نامشان نبرديم و مكانت آن را در پيشگاه تو نشناختيم. و ندانستيم كه به چه كار گماشته اند.
    22. و بر ساكنان هوا و زمين و آب و آن ها كه موكل بر خلقند.
    24. پس بر آن ها درود فرست آن روز كه هر كس به زندگى باز گردد و با او گواهى و راننده اى باشد.
    25. خدايا درود بر آن ها فرست درودى كه بر منزلت آن ها منزلتى و بر پاكى آن ها پاكى بيفزايى.
    26. خدايا چون بر فرشتگان و پيغمبرانت درود فرستادى و درود ما را به آن ها رسانيدى، بر ما نيز درود فرست.(29) چون زبان ما را به نيكى درباره ايشان گشودى كه تويى بخشنده و بزرگوار.
    4 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الصَّلاةِ عَلَى أَتْبَاعِ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقِيهِمْ:
    (1) اللَّهُمَّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَ الاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ
    (2) فِى كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ - مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى، وَ قَادَةِ أَهْلِ التُّقَى، عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلامُ، فَاذْكُرْهُمْ مِنْكَ بِمَغْفِرَةٍ وَ رِضْوَانٍ.
    (3) اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلاءَ الْحَسَنَ فِى نَصْرِهِ، وَ كَانَفُوهُ، وَ أَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ، وَ سَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ، وَ اسْتَجَابُوا لَهُ حَيْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجَّةَ رِسَالاتِهِ.
    (4) وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلادَ فِى إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ، وَ قَاتَلُوا الاْبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِى تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ.
    (5) وَ مَنْ كَانُوا مُنْطَوِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ فِى مَوَدَّتِهِ.
    (6) وَ الَّذِينَ هَجَرَتْهُمُ الْعَشَائِرُ إِذْ تَعَلَّقُوا بِعُرْوَتِهِ، وَ انْتَفَتْ مِنْهُمُ الْقَرَابَاتُ إِذْ سَكَنُوا فِى ظِلِّ قَرَابَتِهِ.
    (7) فَلا تَنْسَ لَهُمُ اللَّهُمَّ مَا تَرَكُوا لَكَ وَ فِيكَ، وَ أَرْضِهِمْ مِنْ رِضْوَانِكَ، وَ بِمَا حَاشُوا الْخَلْقَ عَلَيْكَ، وَ كَانُوا مَعَ رَسُولِكَ دُعَاةً لَكَ إِلَيْكَ.
    (8) وَ اشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيكَ دِيَارَ قَوْمِهِمْ، وَ خُرُوجِهِمْ مِنْ سَعَةِ الْمَعَاشِ إِلَى ضِيقِهِ، وَ مَنْ كَثَّرْتَ فِى إِعْزَازِ دِينِكَ مِنْ مَظْلُومِهِمْ.
    (9) اللَّهُمَّ وَ أَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، الَّذِينَ يَقُولُونَ: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ خَيْرَ جَزَائِكَ.
    (10) الَّذِينَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ، وَ تَحَرَّوْا وِجْهَتَهُمْ، وَ مَضَوْا عَلَى شَاكِلَتِهِمْ.
    (11) لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِى بَصِيرَتِهِمْ، وَ لَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكٌّ فِى قَفْوِ آثَارِهِمْ، وَ الايتِمَامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ.
    (12) مُكَانِفِينَ وَ مُوَازِرِينَ لَهُمْ، يَدِينُونَ بِدِينِهِمْ، وَ يَهْتَدُونَ بِهَدْيِهِمْ، يَتَّفِقُونَ عَلَيْهِمْ، وَ لا يَتَّهِمُونَهُمْ فِيمَا أَدَّوْا إِلَيْهِمْ.
    (13) اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ عَلَى ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ عَلَى مَنْ أَطَاعَكَ مِنْهُمْ.
    (14) صَلاةً تَعْصِمُهُمْ بِهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ تَفْسَحُ لَهُمْ فِى رِيَاضِ جَنَّتِكَ، وَ تَمْنَعُهُمْ بِهَا مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ، وَ تُعِينُهُمْ بِهَا عَلَى مَا اسْتَعَانُوكَ عَلَيْهِ مِنْ بِرٍّ، وَ تَقِيهِمْ طَوَارِقَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلا طَارِقا يَطْرُقُ بِخَيْرٍ.
    (15) وَ تَبْعَثُهُمْ بِهَا عَلَى اعْتِقَادِ حُسْنِ الرَّجَاءِ لَكَ، وَ الطَّمَعِ فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَرْكِ التُّهْمَةِ فِيمَا تَحْوِيهِ أَيْدِى الْعِبَادِ
    (16) لِتَرُدَّهُمْ إِلَى الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ تُزَهِّدَهُمْ فِى سَعَةِ الْعَاجِلِ، وَ تُحَبِّبَ إِلَيْهِمُ الْعَمَلَ لِلاْجِلِ، وَ الاسْتِعْدَادَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ
    (17) وَ تُهَوِّنَ عَلَيْهِمْ كُلَّ كَرْبٍ يَحِلُّ بِهِمْ يَوْمَ خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا
    (18) وَ تُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُورَاتِهَا، وَ كَبَّةِ النَّارِ وَ طُولِ الْخُلُودِ فِيهَا
    (19) وَ تُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ.
    ترجمه دعاى چهارم: دعاى آن حضرت در درود بر پيروان انبيا
    1. خدايا پيروان پيغمبران و و هركس از اهل زمين كه وقتى دشمنان انبيا به تكذيب برخاستند آن ها نديده ايمان آوردند و راستى از روى ايمان رغبت نمودند.
    2. در هر عهد و زمان از دوران آدم تا زمان محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)رسولى فرستادى و راهنمايى برگزيدى كه پيشواى هدايت بودند و سروران پرهيزگاران، بر همه آنها درود باد. خداوندا به آمرزش و خشنودى به آنان عنايت فرما.
    3. خاصه اصحاب محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)را كه حق صحبت ادا كردند و در يارى او كوشيدند و او را مدد كردند و سوى او شتافتند، و به دعوت او پيشى گرفتند، و چون براهين نبوت خود را به آنان شنوانيد، پذيرفتند.
    4. و از زن و فرزند جدا گشتند تا سخن او آشكار گشت و براى استوار كردن دين او با پدر و پسر خود در آويختند، و به يمن حضرتش داد خود بگرفتند.
    5. دوستى او در دل داشتند به اميد تجارتى كه هرگز كاسد نگردد.
    6. خويشان از آن ها بيگانه گشتند، چون كه در دامن او آويختند و نزديكان، دور شدند، چون در سايه قرب او آرميدند.
    7. پس خدايا آنچه را براى تو و در راه تو رها كردند از نظر عنايت دور مدار، و به خشنودى خود آن ها را شاد كن، كه مردم را بر پرستش تو متفق ساختند و با پيغمبر تو خلق را سوى تو خواندند.
    8. وپاداش عمل آنان را كه كامل مرحمت كن كه از خاندان خود دورى گزيدند و از فراخى معاش به تنگى راضى گشتند. و درود فرست بر ستمديدگان ايشان در راه عزت دين تو(30) چنان كه آنان را به كثرت عدد نيرو دادى.
    9. خدايا بهترين پاداش خود را بدان گروه برسان كه در نيكوكارى پيرو ياران پيغمبر شدند. مى گفتند: اى پروردگار ما، ما و برادران ما را كه به ايمان سبقت جستند بيامرز.
    10. آنها كه روش صحابه را پيش گرفتند، و طريقت آنان را برگزيدند، و با كردارى مانند آنها روزگار به سر بردند.
    11. در بينايى آن ها شك راه نيافت، و در پيروى از آثار و اقتداء به چراغ هدايت ايشان ترديد ننمودند.
    12. يار و مددكار آنان بودند، دين آنها را پذيرفتند و به سيرت آنان راه يافتند، و با آن ها دل راست داشتند و سخنان ايشان را هرچه گفتند باور كردند.
    13. خدايا درود فرست بر پيروان ايشان از امروز تا روز قيامت و بر زنان و فرزندان ايشان و هركه فرمان تو برد.
    14. درودى كه آن ها را از معصيت بازدارى، و باغ بهشت را بر ايشان گشاده گردانى. و از مكر شيطان حفظ كنى، و در هر كار نيك كه از تو توفيق خواهند آنان را توفى دهى، و از حوادث شب و روز نگهدارى، مگر آن چه خير آن ها باشد.
    15. ايشان را بر آن دار كه چشم اميدشان به دست تو باشد و طمع در نعمت هاى تو بندند و از آنچه در دست بندگان توست چشم فرو پوشند.(31 )
    16. چنان كن تا رغبت سوى تو داشته باشند و ترس ايشان از تو باشد و از فراخى دنيا روى بگردانند و دوست دار عمل آخرت و آماده جهان پس از مرگ گردند.
    17. آن روز كه جان ها از تن بيرون رود.(32) هر اندوهى كه روى بديشان كند بر آنها آسان كن.
    18. و آنان را از هر چه موجب فتنه آن ها شود و از آتش سخت و جاويد ماندن در آن ايمن گردان.
    19. و آنان را به جاى امن بر؛ كه آسايشگاه پرهيزگاران است.
    5 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ لِنَفْسِهِ و لِأَهْلِ وَلايَتِهِ:
    (1) يَا مَنْ لا تَنْقَضِى عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْجُبْنَا عَنِ الْإِلْحَادِ فِى عَظَمَتِكَ
    (2) وَ يَا مَنْ لا تَنْتَهِى مُدَّةُ مُلْكِهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ.
    (3) وَ يَا مَنْ لا تَفْنَى خَزَائِنُ رَحْمَتِهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لَنَا نَصِيبا فِى رَحْمَتِكَ.
    (4) وَ يَا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْيَتِهِ الْأَبْصَارُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَدْنِنَا إِلَى قُرْبِكَ
    (5) وَ يَا مَنْ تَصْغُرُ عِنْدَ خَطَرِهِ الْأَخْطَارُ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كَرِّمْنَا عَلَيْكَ.
    (6) وَ يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ.
    (7) اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ، وَ لا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ.
    (8) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كِدْ لَنَا وَ لا تَكِدْ عَلَيْنَا، وَ امْكُرْ لَنَا وَ لا تَمْكُرْ بِنَا، وَ أَدِلْ لَنَا وَ لا تُدِلْ مِنَّا.
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِنَا مِنْكَ، وَ احْفَظْنَا بِكَ، وَ اهْدِنَا إِلَيْكَ، وَ لا تُبَاعِدْنَا عَنْكَ إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ وَ مَنْ تَهْدِهِ يَعْلَمْ، وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ إِلَيْكَ يَغْنَمْ.
    (10) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا حَدَّ نَوَائِبِ الزَّمَانِ، وَ شَرَّ مَصَائِدِ الشَّيْطَانِ، وَ مَرَارَةَ صَوْلَةِ السُّلْطَانِ.
    (11) اللَّهُمَّ إِنَّمَا يَكْتَفِى الْمُكْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا، وَ إِنَّمَا يُعْطِى الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْطِنَا، وَ إِنَّمَا يَهْتَدِى الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اهْدِنَا.
    (12) اللَّهُمَّ إِنَّكَ مَنْ وَالَيْتَ لَمْ يَضْرُرْهُ خِذْلانُ الْخَاذِلِينَ، وَ مَنْ أَعْطَيْتَ لَمْ يَنْقُصْهُ مَنْعُ الْمَانِعِينَ، وَ مَنْ هَدَيْتَ لَمْ يُغْوِهِ إِضْلالُ الْمُضِلِّينَ
    (13) فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْنَعْنَا بِعِزِّكَ مِنْ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنَا عَنْ غَيْرِكَ بِإِرْفَادِكَ، وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَ الْحَقِّ بِإِرْشَادِكَ.
    (14) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ سَلامَةَ قُلُوبِنَا فِى ذِكْرِ عَظَمَتِكَ، وَ فَرَاغَ أَبْدَانِنَا فِى شُكْرِ نِعْمَتِكَ، وَ انْطِلاقَ أَلْسِنَتِنَا فِى وَصْفِ مِنَّتِكَ.
    (15) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ دُعَاتِكَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ، وَ هُدَاتِكَ الدَّالِّينَ عَلَيْكَ، وَ مِنْ خَاصَّتِكَ الْخَاصِّينَ لَدَيْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
    ترجمه دعاى پنجم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) براى خود و بستگان
    1. اى كه نشانه هاى شگفت انگيز عظمت تو به پايان نمى رسد! درود بر محمد و خاندان او فرست و ما را از لغزش در معرفت بزرگى خود، نگاه دار.
    2. اى كسى كه مدت پادشاهى تو را آخر نيست بر محمد و آل او درود فرست و گردن هاى ما را از قيد عتاب و انتقام خود آزاد كن.
    3. اى كسى كه گنج هاى رحمتت سپرى نمى گردد بر محمد و آل او درود فرست و ما را از رحمت خود بهره مند گردان.
    4. اى كسى كه چشم ها از ديدن تو فرو مانده است بر محمد و آل او درود فرست و ما را به جانب خود نزديك ساز.
    5. اى كسى كه در مقابل قدر تو همه چيز بيقدر است بر محمد و آل او درود فرست و ما را نزد خود گرامى دار.
    6. و اى كسى كه اخبار پنهان نزد تو آشكار است، بر محمد و خاندان او درود فرست و ما را نزد خود رسوا مكن.
    7. اى خداوند ما را به بخشش خود از بخشش بخشندگان بى نياز كن و گسستن ديگران را از ما به پيوستن خود جبران فرما تا با بخشش تو سوى كسى نگراييم و با احسان تو از منع ديگران نهراسيم.
    8. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و تدبير تو موافق ما باشد نه بر خلاف ما، و در هر كار جانب ما گير و ما را رها مكن و بر مخالفان پيروز كن و ديگران را بر ما مستولى مگردان.
    9. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و ما را از خشم خود حفظ كن و تو خود نگهدار ما باش و ما را راه نماى و از خود دور مكن كه هر كه را تو نگهدارى به سلامت ماند و هر كه را تو هدايت كنى دانا شود و هر كه را تو به خود نزديك سازى غنيمت برد.
    10. خدايا درود بر محمد و آلش فرست و مصيبت هاى زمانه را از ما كفايت كن و شر دام شيطان را از ما بگردان و از تلخى قهر پادشاه ايمن كن.
    11. خدايا كارگزاران جهان به نيروى تو كارگزارند پس درود بر محمد و آل او فرست و خود تو كارگزار ما باش و آن ها كه عطا مى بخشند از زيارت عطاى تو مى بخشند پس درود بر محمد و آل او فرست و تو خود به ما عطا كن و آن ها كه راه حق را يافتند به نور تو يافتند پس درود بر محمد و آل او فرست و ما را تو خود هدايت فرما.
    12. خداوندا، كسى را كه تو دست گيرى خذلان ديگرى زيان ندارد و كسى را كه تو عطا كنى نوميد كردن ديگران چيزى نكاهد و آن را كه تو هادى باشى كسى گمراه نتواند كرد.
    13. پس بر محمد و آل او درود فرست و ما را به عزت خود از شر مردم حفظ كن و به عطاى خود از ديگران بى نياز گردان و به ارشاد خود ما را در راه حق بدار.
    14. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و سلامت دل ما را در ياد عظمت خود قرار ده و آسايش تن ما را در شكر نعمت خود مصروف گردان.
    نيروى گفتار ما را در وصف نعم خود به كار دار.
    15. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و ما را از داعيان خود گردان كه مردم را سوى تو خوانيم و از هاديان كه راه تو را به مردم بنماييم و از خاصان مقرب خويش شمار، اى ارحم الراحمين.


  5. #5
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    6 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ عِنْدَ الصَّبَاحِ وَ الْمَسَاءِ:
    (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ بِقُوَّتِهِ
    (2) وَ مَيَّزَ بَيْنَهُمَا بِقُدْرَتِهِ
    (3) وَ جَعَلَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا حَدّا مَحْدُودا، وَ أَمَدا مَمْدُودا
    (4) يُولِجُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِى صَاحِبِهِ، وَ يُولِجُ صَاحِبَهُ فِيهِ بِتَقْدِيرٍ مِنْهُ لِلْعِبَادِ فِيمَا يَغْذُوهُمْ بِهِ، وَ يُنْشِئُهُمْ عَلَيْهِ
    (5) فَخَلَقَ لَهُمُ اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التَّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النَّصَبِ، وَ جَعَلَهُ لِبَاسا لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِهِ، فَيَكُونَ ذَلِكَ لَهُمْ جَمَاما وَ قُوَّةً، وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذَّةً وَ شَهْوَةً
    (6) وَ خَلَقَ لَهُمُ النَّهَارَ مُبْصِرا لِيَبْتَغُوا فِيهِ مِنْ فَضْلِهِ، وَ لِيَتَسَبَّبُوا إِلَى رِزْقِهِ، وَ يَسْرَحُوا فِى أَرْضِهِ، طَلَبا لِمَا فِيهِ نَيْلُ الْعَاجِلِ مِنْ دُنْيَاهُمْ، وَ دَرَكُ الاْجِلِ فِى أُخْرَاهُمْ
    (7) بِكُلِّ ذَلِكَ يُصْلِحُ شَأْنَهُمْ، وَ يَبْلُو أَخْبَارَهُمْ، وَ يَنْظُرُ كَيْفَ هُمْ فِى أَوْقَاتِ طَاعَتِهِ، وَ مَنَازِلِ فُرُوضِهِ، وَ مَوَاقِعِ أَحْكَامِهِ، لِيَجْزِىَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا، وَ يَجْزِىَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى.
    (8) اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا فَلَقْتَ لَنَا مِنَ الْإِصْبَاحِ، وَ مَتَّعْتَنَا بِهِ مِنْ ضَوْءِ النَّهَارِ، وَ بَصَّرْتَنَا مِنْ مَطَالِبِ الْأَقْوَاتِ، وَ وَقَيْتَنَا فِيهِ مِنْ طَوَارِقِ الاْفَاتِ.
    (9) أَصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الْأَشْيَاءُ كُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَكَ: سَمَاؤُهَا وَ أَرْضُهَا، وَ مَا بَثَثْتَ فِى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا، سَاكِنُهُ وَ مُتَحَرِّكُهُ، وَ مُقِيمُهُ وَ شَاخِصُهُ وَ مَا عَلا فِى الْهَوَاءِ، وَ مَا كُنَّ تَحْتَ الثَّرَى
    (10) أَصْبَحْنَا فِى قَبْضَتِكَ يَحْوِينَا مُلْكُكَ وَ سُلْطَانُكَ، وَ تَضُمُّنَا مَشِيَّتُكَ، وَ نَتَصَرَّفُ عَنْ أَمْرِكَ، وَ نَتَقَلَّبُ فِى تَدْبِيرِكَ.
    (11) لَيْسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلا مَا قَضَيْتَ، وَ لا مِنَ الْخَيْرِ إِلا مَا أَعْطَيْتَ.
    (12) وَ هَذَا يَوْمٌ حَادِثٌ جَدِيدٌ، وَ هُوَ عَلَيْنَا شَاهِدٌ عَتِيدٌ، إِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ، وَ إِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَمٍّ.
    (13) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ
    (14) وَ أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ، وَ أَخْلِنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ امْلَأْ لَنَا مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ حَمْدا وَ شُكْرا وَ أَجْرا وَ ذُخْرا وَ فَضْلا وَ إِحْسَانا.
    (15) اللَّهُمَّ يَسِّرْ عَلَى الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ مَئُونَتَنَا، وَ امْلَأْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا، وَ لا تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا.
    (16) اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا فِى كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِهِ حَظّا مِنْ عِبَادِكَ، وَ نَصِيبا مِنْ شُكْرِكَ وَ شَاهِدَ صِدْقٍ مِنْ مَلائِكَتِكَ.
    (17) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْفَظْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِينَا وَ مِنْ خَلْفِنَا وَ عَنْ أَيْمَانِنَا وَ عَنْ شَمَائِلِنَا وَ مِنْ جَمِيعِ نَوَاحِينَا، حِفْظا عَاصِما مِنْ مَعْصِيَتِكَ، هَادِيا إِلَى طَاعَتِكَ، مُسْتَعْمِلا لِمَحَبَّتِكَ.
    (18) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنَا فِى يَوْمِنَا هَذَا وَ لَيْلَتِنَا هَذِهِ وَ فِى جَمِيعِ أَيَّامِنَا لاسْتِعْمَالِ الْخَيْرِ، وَ هِجْرَانِ الشَّرِّ، وَ شُكْرِ النِّعَمِ، وَ اتِّبَاعِ السُّنَنِ، وَ مُجَانَبَةِ الْبِدَعِ، وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَ حِيَاطَةِ الْإِسْلامِ، وَ انْتِقَاصِ الْبَاطِلِ وَ إِذْلالِهِ، وَ نُصْرَةِ الْحَقِّ وَ إِعْزَازِهِ، وَ إِرْشَادِ الضَّالِّ، وَ مُعَاوَنَةِ الضَّعِيفِ، وَ إِدْرَاكِ اللَّهِيفِ
    (19) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْهُ أَيْمَنَ يَوْمٍ عَهِدْنَاهُ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ، وَ خَيْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِيهِ
    (20) وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ مَرَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِكَ، أَشْكَرَهُمْ لِمَا أَوْلَيْتَ مِنْ نِعَمِكَ، وَ أَقْوَمَهُمْ بِمَا شَرَعْتَ مِنْ شرَائِعِكَ، وَ أَوْقَفَهُمْ عَمَّا حَذَّرْتَ مِنْ نَهْيِكَ.
    (21) اللَّهُمَّ إِنِّى أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِكَ شَهِيدا، وَ أُشْهِدُ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ وَ مَنْ أَسْكَنْتَهُمَا مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ سَائِرِ خَلْقِكَ فِى يَوْمِى هَذَا وَ سَاعَتِى هَذِهِ وَ لَيْلَتِى هَذِهِ وَ مُسْتَقَرِّى هَذَا، أَنِّى أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، قَائِمٌ بِالْقِسْطِ، عَدْلٌ فِى الْحُكْمِ، رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ، مَالِكُ الْمُلْكِ، رَحِيمٌ بِالْخَلْقِ.
    (22) وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ و خِيَرَتُكَ مِنْ خَلْقِكَ، حَمَّلْتَهُ رِسَالَتَكَ فَأَدَّاهَا، وَ أَمَرْتَهُ بِالنُّصْحِ لِأُمَّتِهِ فَنَصَحَ لَهَا
    (23) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، أَكْثَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، وَ آتِهِ عَنَّا أَفْضَلَ مَا آتَيْتَ أَحَدا مِنْ عِبَادِكَ، وَ اجْزِهِ عَنَّا أَفْضَلَ وَ أَكْرَمَ مَا جَزَيْتَ أَحَدا مِنْ أَنْبِيَائِكَ عَنْ أُمَّتِهِ
    (24) إِنَّكَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْجَسِيمِ، الْغَافِرُ لِلْعَظِيمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ مِنْ كُلِّ رَحِيمٍ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَنْجَبِينَ.
    ترجمه دعاى ششم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) هنگام صبح و شام
    1. سپاس خداوند را كه شب و روز را به توانايى خود آفريد.
    2. و به قدرت خود از هم جدا ساخت.
    3. و هر كدام را حدى محدود و مدتى معين قرار داد.
    4. از هر يك كاسته بر ديگرى مى افزايد و باز از ديگرى گرفته به اول باز مى گرداند(33) كه بندگان را مايه خورش و پرورش به اندازه اى كه مقرر فرموده است فراهم آيد.
    5. پس شب را آفريد تا از رنج و حركت و كوشش و ماندگى بياسايند و آن را پوشش ساخت تا از آرامش و خواب بهره برند و ايشان را آسايش و نيروى تازه پديد آيد و از لذت و كام دل برخوردار گردند.
    6. و روز را براى آنان روشن آفريد تا فضل او را طلب كنند و براى روزى وسيله جويند و در زمين به تكاپو افتند و نفع عاجل اين جهان و سود آجل آن جهان را به دست آرند.
    7. بدين ها كار آن ها به سامان آرد و آنان را بيازمايد و بنگرد كه در اوقات طاعت و مواقع فرايض و احكام او چگونه اند تا بدكاران را مطابق كارشان كيفر دهد و نيكوكاران را به نيكى پاداش فرمايد.
    8. خدايا، تو را سپاس كه صبح را براى ما شكافتى و ما را از روشنايى روز بهره مند ساختى و راه طلب روزى را بر ما نمودى.(34) و ما را از آفات شبانه حفظ كردى.
    9. ما و همه چيز صبح كرديم در حالى كه همه ملك توايم، آسمان و زمين و آن چه در اين دو پراكنده ساختى (35) ساكن يا متحرك، ايستاده يا رونده و هرچه در هوا بر آمده و زير خاك پنهان است.
    10. همه ما در پنجه قدرت توايم و ملك و قدرت تو ما را فروگرفته و مشيت تو ما را به هم پيوسته است، دست در هر كار داريم به فرمان تو داريم، تصرف ما به تدبير تو است.
    11. هيچ كار نتوانيم مگر فرمان تو باشد،(36)و هيچ خير به ما نرسد مگر تو بخشيده باشى.
    12. اين روزى است نو و تازه و گواهى آماده بر اعمال، اگر نيكوكار باشيم ستايش كنان ما را بدرود گويد و اگر بد كنيم با ذم و نكوهش از ما جدا گردد.
    13. خدايا بر محمد و آل او درود فرست و چنان مقدر كن كه با او به خوشى مصاحبت كنيم و به ناخوشى از ما جدا نگردد، مرتكب گناهى نشويم، به صغيره يا كبيره (37) دست نيازيم.
    14. حسنات ما را بسيار گردان و ما را از بدى ها دور دار. همه ساعات روز ما را از آغاز تا انجام در حمد و سپاس و اجر مصروف دار و از فضل و احسان خود مستغرق كن.
    15. خدايا زحمت ما را بر كرام الكاتبين آسان گردان و نامه اعمال ما از حسنات پر كن (38) و به كار زشت رسوا مساز.
    16. خدايا در هر ساعتى از ساعات روز براى ما بهره از عبادت و توفيق شكر مرحمت كن و گواهى راستگو از فرشتگانت بر ما بر گمار.
    17. خدايا بر محمد و آل او درود فرست و ما را از پيش رو و پشت سر و راست و چپ و از همه سو حفظ كن. چنان كه ما را از گناه محفوظ دارد و به طاعت تو راه نمايد و دوستى تو را در دل جاى دهد.
    18. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و ما را امروز و امشب و در همه روز توفيق ده كه نيكى كنيم و از بدى بپرهيزيم و شكر نعمت تو بگزاريم و پيرو سنت رسول(صلى الله عليه و آله و سلم)باشيم و از بدعت ها دورى جوييم و امر به معروف و نهى از منكر كنيم و پاسدار اسلام باشيم و باطل را عيب گوييم و خوار داريم و حق را يارى كنيم و گرامى داريم.(39) و گمراه را هدايت كنيم و ناتوان را يارى دهيم و ستم رسيده را به فرياد رسيم. 19. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و اين روز را فرخ ‌ترين روز گردان كه تاكنون ديده و شناخته ايم و بهترين همدمى كه با وى بوده ايم و نيكوترين وقتى كه در آن به سر برده ايم.
    20. و ما را پسنديده ترين آفريدگان خود گردان كه شب و روز بر آن ها گذشته است و سپاسگزارنده ترين كسى كه نعمت به آن ها عطا كرده اى و چابك ترين كسى كه به شريعت تو عمل كرده است و پارساترين كسى كه از معاصى بيم داده اى.
    21. خدايا، من تو را گواه مى گيرم و گواهى تو ما را بس (40) و هم آسمان و زمين و فرشتگان و ديگر آفريدگان كه در اين دو مسكن داده اى در اين روز و اين ساعت و اين شب و اين جگايگاه گواه باشند كه من شهادت مى دهم؛ تو خداوندى و هيچ معبودى غير تو نيست. دادگستر و حاكم داد ده و مهربان بر بندگان، پادشاه گيتى، بخشاينده بر خلق.
    22. و شهادت مى دهم كه محمد(صلى الله عليه و آله و سلم)بنده و پيغمبر و برگزيده تو است از همه آفرينش، رسالت خويش بدو سپردى و او پيام تو را برسانيد و فرمودى خير خواهى امت كند و كرد.
    23. خدايا بر محمد و آل او درود فرست، بيش از آن چه بر ديگر آفريدگان فرستادى و عطا كن به او برترين عطيه كه به يكى از بندگانت عطا كردى و پاداش فرما به جاى ما بهتر و گرامى تر پاداشى كه به يكى از پيغمبرانت از جانب امتش مرحمت فرمودى.
    24. كه تويى دهنده نعمت عظيم و آمرزنده گناه بزرگ و تويى مهربان تر از هر مهربانى، پس درود فرست بر محمد و آل او كه پاكان و پاكيزگان و برگزيده و گرامى ترين خلقند.
    7 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ:
    (1) يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.
    (2) ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ.
    (3) فَهِىَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ.
    (4) أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِى الْمُلِمَّاتِ، لا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلا مَا دَفَعْتَ، وَ لا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلا مَا كَشَفْتَ
    (5) وَ قَدْ نَزَلَ بِى يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِى ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِى مَا قَدْ بَهَظَنِى حَمْلُهُ.
    (6) وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ.
    (7) فَلا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
    (8) فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِى يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّى سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِى حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِى حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجا هَنِيئا، وَ اجْعَلْ لِى مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجا وَحِيّا.
    (9) وَ لا تَشْغَلْنِى بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ.
    (10) فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِى يَا رَبِّ ذَرْعا، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّا، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِى ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
    ترجمه دعاى هفتم: دعاى آن حضرت آن گاه كه حادثه غم انگيز يا پيش آمدى ناگوار رخ مى داد
    1. اى كه گره هر دشواى به دست تو مى گشايد، و اى كه حدت هر سختى به لطف تو نرم مى شود. راه گريز به سوى آسايش و رفع اندوه از تو بايد خواست.
    2. نشيب و فرازهاى درشت و ناهموار زندگى پيش قدرت تو هموار مى شود و به لطف تو تدبير تو اسباب هر چيز فراهم مى گردد. قضا به نيروى تو جارى است و همه چيز مطابق اراده تو مى گذرد.
    3. همه اشيا مشيت تو را ناگفته اطاعت مى كنند و به نهى تو اظهار ناكرده باز مى ايستند.
    4. آن تويى كه در حوادث غم انگيز تو را مى خوانند و در پيش آمدهاى ناگوار به تو پناه برند. بليه دفع نشود مگر آن كه تو دفع كنى و بسته گشوده نشود مگر آن چه تو بگشايى.
    5. (اى پروردگار) سختى پيش من آمد كه سنگينى آن مرا خرد كرد و و گرفتارى فرا رسيد كه بار آن مرا به ستوه آورد.
    6. تو آن را با قدرت خويش بر من فرود آورده اى، و به فرمان خود سوى من روان ساخته.(41)
    7. آن را كه تو آوردى ديگرى نبرد، و آنچه تو فرستى ديگرى باز نگرداند، بسته تو را ديگرى نگشايد و گشاده تو را ديگرى نبندد، و دشوار تو را كسى آسان نگرداند، و رها كرده تو را ديگرى دست نگيرد.
    8. پس بر محمد و آل او درود فرست، اى پروردگار و به فضلت خود باب فرج را به روى من بگشاى، و دست اندوه را به قدرت خود از من رفع كن، در شكايت من نيك بنگر. و كام مرا به اجابت مسئول من شيرين گردان و از نزد خود رحمت و گشايشى، نصيب من كن، راه بيرون شدن از اين شدايد را به زودى فراهم ساز.
    9. و مرا به سبب پرييشانيدل از رعايت واجبات و متابعت سنت باز مدار.
    10. كه از آنچه پيش آمد دل تنگ دارم و زير بار حوادث از اندوه آكنده ام.
    تويى كه مى توانى بلا را از من دور كنى و آن چه گرفتار آن شده ام از من باز گردانى، اين لطف را درباره من انجام ده، هر چند شايسته آن نيستم، اى كسى كه تخت پادشاهى عظيم خاص تو است.(42)
    8 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الاسْتِعَاذَةِ مِنَ الْمَكَارِهِ وَ سَيِّئِ الْأَخْلاقِ وَ مَذَامِّ الْأَفْعَالِ:
    (1) اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ
    (2) وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِى الْكُلْفَةِ، وَ إِيثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِيَةِ، وَ اسْتِكْبَارِ الطَّاعَةِ.
    (3) وَ مُبَاهَاةِ الْمُكْثِرِينَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّينَ، وَ سُوءِ الْوِلايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدِينَا، وَ تَرْكِ الشُّكْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا
    (4) أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِما، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفا، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ، أَوْ نَقُولَ فِى الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ
    (5) وَ نَعُوذُ بِكَ أَنْ نَنْطَوِىَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ، وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا، وَ نَمُدَّ فِى آمَالِنَا
    (6) وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوءِ السَّرِيرَةِ، وَ احْتِقَارِ الصَّغِيرَةِ، وَ أَنْ يَسْتَحْوِذَ عَلَيْنَا الشَّيْطَانُ، أَوْ يَنْكُبَنَا الزَّمَانُ، أَوْ يَتَهَضَّمَنَا السُّلْطَانُ
    (7) وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَنَاوُلِ الْإِسرَافِ، وَ مِنْ فِقْدَانِ الْكَفَافِ
    (8) وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ، وَ مِنْ الْفَقْرِ إِلَى الْأَكْفَاءِ، وَ مِنْ مَعِيشَةٍ فِى شِدَّةٍ، وَ مِيتَةٍ عَلَى غَيْرِ عُدَّةٍ.
    (9) وَ نَعُوذُ بِكَ مِنَ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى، وَ الْمُصِيبَةِ الْكُبْرَى، وَ أَشْقَى الشَّقَاءِ، وَ سُوءِ الْمَآبِ، وَ حِرْمَانِ الثَّوَابِ، وَ حُلُولِ الْعِقَابِ
    (10) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِى مِنْ كُلِّ ذَلِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
    ترجمه دعاى هشتم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در پناه بردن به خدا از خوى بد و كارهاى نكوهيده
    1. خدايا پناه به تو مى برم از آشفتن حرص و افروختن خشم، و چيرگى حسد، و ضعف شكيبايى و كمى قناعت، و تندخويى، و مبالغه در طلب لذات و تعصب بر باطل.
    2. و پيروى هوا و سرپيچى از راه راست و خواب غفلت، و كوشش كردن بيش از حاحت، و برگزيدن باطل بر حق، و اصرار بر گناه، و خرد شمردن معصيت، و بسيار شمردن طاعت.
    3. و همسرى نمودن با توانگران، و خوار شمردن درويشان و بدرفتارى با زيردستان، و ناسپاسى نيكويى كنندگان.
    4. و يارى ستمگران و رها كردن ستمديدگان، از اين كه آنچه حق ما نيست بخواهيم، يا ندانسته در علم دين چيزى بگوييم.
    5. و پناه به تو ميبريم كه قصد فريب كسى در دل گيريم يا به كارهاى خويش ‍ بباليم و اميدهاى خود را دراز كنيم.
    6. پناه به تو مى بريم از سرشت بد و حقير شمردن گناه كوچك، و اين كه شيطان بر ما مستولى گردد يا زمانه ما را در سختى افكند، يا سلطان بر ما ستم كند.
    7. پناه به تو مى بريم از شادى دشمن، و احتياج به اقران و زندگى در سختى و مرگ ناگهانى.
    9. پناه به تو مى بريم از دريغ و افسوس بزرگ و كارى كه پشيمانى آرد و از اندوه عظيم و بدترين بدبختى ها و سوء عاقبت و نوميدى از ثواب و فرود آمدن عقاب.
    10. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا و همه مردان و زنان مؤمن را از اين ها در پناه خود حفظ كن، برحمتك يا ارحم الراحمين.
    وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الاشْتِيَاقِ إِلَى طَلَبِ الْمَغْفِرَةِ مِنَ اللَّهِ جَلَّ جَلالُهُ:
    (1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صَيِّرْنَا إِلَى مَحْبُوبِكَ مِنَ التَّوْبَةِ، و أَزِلْنَا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْإِصْرَارِ
    (2) اللَّهُمَّ وَ مَتَى وَقَفْنَا بَيْنَ نَقْصَيْنِ فِى دِينٍ أَوْ دُنْيَا، فَأَوْقِعِ النَّقْصَ بِأَسْرَعِهِمَا فَنَاءً، وَ اجْعَلِ التَّوْبَةَ فِى أَطْوَلِهِمَا بَقَاءً
    (3) وَ إِذَا هَمَمْنَا بِهَمَّيْنِ يُرْضِيكَ أَحَدُهُمَا عَنَّا، وَ يُسْخِطُكَ الاْخَرُ عَلَيْنَا، فَمِلْ بِنَا إِلَى مَا يُرْضِيكَ عَنَّا، وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنَا
    (4) وَ لا تُخَلِّ فِى ذَلِكَ بَيْنَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِيَارِهَا، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمْتَ
    (5) اللَّهُمَّ وَ إِنَّكَ مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنَا، وَ عَلَى الْوَهْنِ بَنَيْتَنَا، وَ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ابْتَدَأْتَنَا، فَلا حَوْلَ لَنَا إِلا بِقُوَّتِكَ، وَ لا قُوَّةَ لَنَا إِلا بِعَوْنِكَ
    (6) فَأَيِّدْنَا بِتَوْفِيقِكَ، وَ سَدِّدْنَا بِتَسْدِيدِكَ، وَ أَعْمِ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا عَمَّا خَالَفَ مَحَبَّتَكَ، وَ لا تَجْعَلْ لِشَيْءٍ مِنْ جَوَارِحِنَا نُفُوذا فِى مَعْصِيَتِكَ
    (7) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا، وَ حَرَكَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمَحَاتِ أَعْيُنِنَا، وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِى مُوجِبَاتِ ثَوَابِكَ حَتَّى لا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَكَ، وَ لا تَبْقَى لَنَا سَيِّئَةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَكَ.
    ترجمه دعاى نهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در اشتياق به درخواست آمرزش از خداجل جلاله
    1. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و ما را به سوى توبه هدايت كن كه محبوب تو است و از اصرار بر گناه دور دار كه مبغوض تو است.
    2. خداوندا هر وقت ناگزير بايد از دين ما كاسته شود يا از دنيا، چنان كن كه كاهش در آن شود كه زودتر فانى مى گردد و بازگشت ما سوى آن باشد كه بيشتر باقى ماند.
    3. و هرگاه آهنگ دو چيز كنيم كه يكى تو را خشنود سازد و ديگرى تو را به خشم آرد،(43) دل ما را به جانب آن كش كه تو را از ما خشنود كند و نيروى ما را آن چه موجب خشم تو است سست گردان.
    4. و ما را به خود و اختيار خود وامگذار كه نفس ما باطل را بر مى گزيند مگر تو توفيق دهى و به بدى امر مى كند مگر تو رحمت آرى.
    4. خداوندا ما را ناتوان آفريدى و بنياد ما بر سستى نهادى و از آبى حقير و پست آفرينش ما را آغاز كردى. جنبش ما به نيروى توست (44) و از خود نيرو نداريم، مگر به مددكارى تو.
    6. پس ما را توفيق مدد كن و به راه اصحاب استوار دار و چشم دل ما را از هر چه دوست ندارى نابينا گردان و نافرمانى را در هيچ يك از اعضاى ما راه نده.
    7. خدايا درود بر محمد و آل او فرست و چنان كن كه انديشه دل و جنبش ‍ اندام و بينش چشم و گفتار زبان ما همه در موجبات ثواب تو گردد، چنان كه هيچ عمل نيك كه موجب پاداش تو است از دست ما به در نرود و هيچ كار زشت كه مستوجب عقوبت تو باشد براى ما نماند.


  6. #6
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    10 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى اللَّجَإِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى:
    (1) اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِكَ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِكَ
    (2) فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ، فَإِنَّهُ لا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ، وَ لا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ
    (3) يَا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ، هَا، نَحْنُ عِبَادُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ أَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ، فَاجْبُرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ، وَ لا تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِمَنْعِكَ، فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ، وَ حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ
    (4) فَإِلَى مَنْ حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنَا عَنْكَ، وَ إِلَى أَيْنَ مَذْهَبُنَا عَنْ بَابِكَ، سُبْحَانَكَ نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ إِجَابَتَهُمْ، وَ أَهْلُ السُّوءِ الَّذِينَ وَعَدْتَ الْكَشْفَ عَنْهُمْ
    (5) وَ أَشْبَهُ الْأَشْيَاءِ بِمَشِيَّتِكَ، وَ أَوْلَى الْأُمُورِ بِكَ فِى عَظَمَتِكَ رَحْمَةُ مَنِ اسْتَرْحَمَكَ، وَ غَوْثُ مَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ، فَارْحَمْ تَضَرُّعَنَا إِلَيْكَ، وَ أَغْنِنَا إِذْ طَرَحْنَا أَنْفُسَنَا بَيْنَ يَدَيْكَ
    (6) اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ شَمِتَ بِنَا إِذْ شَايَعْنَاهُ عَلَى مَعْصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تُشْمِتْهُ بِنَا بَعْدَ تَرْكِنَا إِيَّاهُ لَكَ، وَ رَغْبَتِنَا عَنْهُ إِلَيْكَ.
    ترجمه دعاى دهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در پناه بردن به خداى تعالى
    1. خدايا، اگر خواهى، بر ما ببخشايى به فضل خود، و اگر خواهى، ما را كيفر دهى به عدل خود.
    2. پس منت نه و بر ما ببخشاى و آسان گير و از ما در گذر و از عذاب خود پناه ده كه ياراى تحمل عدل تو را نداريم و بى بخشايش تو كسى از ما نجات نيابد.
    3. اى بى نيازترين بى نيازان، اينك ما بندگان توايم در پيشگاه تو، و من از همه محتاجتر. پس به توانگرى خويش حال ما درويشان را نيكو گردان و به منع عطا قطع اميد ما مكن تا آن كسى كه از تو طلب سعادت مى كنى بدبخت نگردد و آن كه از فضل تو چشم عطا دارد نوميد نشود.
    4. اگر از جانب تو نوميد شويم سوى كه بازگرديم و از در خانه تو كجا برويم؟
    پاك خداوندا! ما فروماندگانيم و تو اجابت فروماندگان را واجب كردى و مستمندانيم كه گشودن مشكل آنها را نوى دادى.
    5. سزاوار مشيت و شايسته عظمت و بزرگى توست كه بر مستمندان ببخشايى و آن كس را كه فريادرس خواهد به فرياد رسى. به زارى ما رحمت آر، و چون خويش را بر آستان تو به افكنديم ما را بى نياز كن.
    6. خدايا شيطان شاد گشت كه در گناه پيروى او كرديم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و پس از اين كه او را رها كرديم و روى به تو آورديم ، او را شاد مگردان.
    11 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ بِخَوَاتِمِ الْخَيْرِ:
    (1) يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ، وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ، وَ يَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ.
    (2) فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغا مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلامَةٍ لا تُدْرِكُنَا فِيهِ تَبِعَةٌ، وَ لا تَلْحَقُنَا فِيهِ سَأْمَةٌ، حَتَّى يَنْصَرِفَ عَنَّا كُتَّابُ السَّيِّئَاتِ بِصَحِيفَةٍ خَالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئَاتِنَا، وَ يَتَوَلَّى كُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِينَ بِمَا كَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا
    (3) وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَ اسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُكَ الَّتِى لا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِى عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَ لا مَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا.
    (4) وَ لا تَكْشِفْ عَنَّا سِتْرا سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ، يَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِكَ.
    (5) إِنَّكَ رَحِيمٌ بِمَنْ دَعَاكَ، وَ مُسْتَجِيبٌ لِمَنْ نَادَاكَ.
    ترجمه دعاى يازدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در طلب عافيت
    1. اى كه يادكنندگان تو را، ياد تو ارجمند گرداند،(45) و اى كه سپاسگزاران تو را سپاس تو رستگار كند، و اى كسى كه مطيعان تو را فرمانبردارى تو نجات بخشد، بر محمد و آل او درود فرست، و دل ما را به ياد خود از ياد ديگران بپرداز، و زبان ما را به سپاسگزارى خود از سپاس ‍ ديگران باز دار و اعضاى ما را در اطاعت خود از عبادت ديگران منصرف كن.
    3. و اگر براى ما فراغتى مقدّر كرده آن فراغت را چنان به سلامت بگذران كه وبال نياورد و ملال نرساند، نويسندگان گناهان با نامه سفيد باز گردند و نويسندگان طاعات از نوشتن حسنات ما شادمان باشند.(46)
    3. و چون روزهاى عمر ما سپرى شود، و مدت زندگى به سر آيد و دعوت تو حضور ما را لازم شمرد، ما ناچار آن دعوت را اجابت كنيم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و چنان مقدر فرما كه وقتى نويسندگان اعمال يك يك كارهاى ما را بر شماره كنند، آخرين عمل ما توبه اى باشد مقبول و پس از آن ما را بر گناهى كه مرتكب شده باشيم واقف نسازند و بر نافرمانى كه از ماصادر شده باشد، آگاه نكنند.
    4. در آن روز كه راز نهانى بندگان را باز رسى، در پيش حاضران پرده اى كه بر ما پوشيده مَدِر.
    5. هر كس تو را خواند بر وى ببخشاى و هر كه تو را ندا كند، اجابت فرماى.
    12 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الاعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى:
    (1) اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِى عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلالٌ ثَلاثٌ، وَ تَحْدُونِى عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ:
    (2) يَحْجُبُنِى أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِى عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِى شُكْرِهَا.
    (3) وَ يَحْدُونِى عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
    (4) فَهَا أَنَا ذَا، يَا إِلَهِى، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ، وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّى سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعِيلِ
    (5) مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّى لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلا بِالْإِقْلاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ، وَ لَمْ أَخْلُ فِى الْحَالاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ.
    (6) فَهَلْ يَنْفَعُنِى، يَا إِلَهِى، إِقْرَارِى عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ؟ وَ هَلْ يُنْجِينِى مِنْكَ اعْتِرَافِى لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ؟ أَمْ أَوْجَبْتَ لِى فِى مَقَامِى هَذَا سُخْطَكَ؟ أَمْ لَزِمَنِى فِى وَقْتِ دُعَاىَ مَقْتُكَ؟.
    (7) سُبْحَانَكَ، لا أَيْئَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِى بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ.
    (8) الَّذِى عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ، وَ لا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ.
    (9) قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى، وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ، يَدْعُوكَ: بِيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ يَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَ يَا مَنْ عَفْوُهُ أَكْثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ يَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ
    (10) وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِىَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.
    (11) مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ.
    (12) أَتُوبُ إِلَيْكَ فِى مَقَامِى هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فِيهِ.
    (13) عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لا يَتَعَاظَمُكَ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لا يَسْتَصْعِبُكَ، وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لا يَتَكَأَّدُكَ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الاسْتِغْفَارَ.
    (14) وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.
    (15) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ، وَ عَافِنِى مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَ أَجِرْنِى مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِى ءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِى مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَ لا لِذَنْبِى غَافِرٌ غَيْرُكَ، حَاشَاكَ
    (16) وَ لا أَخَافُ عَلَى نَفْسِى إِلا إِيَّاكَ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِى، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِى، وَ اغْفِرْ ذَنْبِى، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِى، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
    ترجمه عاى دوازدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در اعتراف به گناه و طلب توبه از خداى تعالى
    1. خدايا سه خصلت مرا از تو باز مى دارد، و يك چيز مرا در آن ترغيب مى كند.
    2. باز مى دارد فرمانى كه تو دادى و من در اطاعت كندى نمودم، و و آن كه كه نهى كردى و من سوى آن شتافتم، و نعمت بخشيدى و من در سپاسگزارى آن كوتاهى كردم.
    3. و مرا در مسئلت از تو ترغيب ميكند، تفضل تو بر كسى است كه به روى به تو آورد، و به گمان نيكو سوى تو آمد، چون هر احسانى كه از تو رسد افزون از استحقاق بندگان است و همه نعمت هاى تو بى علت و سبب.
    4. اينك من به درگاه عزت تو مانند بنده فرمانبردار و ذليل ايستاده و مانند مردم مستمند و بى چيز با شرمسارى از تو مسئلت مى كنم.
    5. اقرار دارم در هيچ حال از نعمت تو خالى نبوده ام و با احسان فراوان تو هرگز از نافرمانى سالم نمانده ام.(47)
    6. آيا اقرار من به بدى عمل مرا سود خواهد داد و اعتراف من به زشتى كردار مرا نجات خواهد بخشيد؟ آيا در اين مقام شايسته است خشم خود را بر من واجب شمرى؟ و در هنگام دعاى من غضب تو مرا فرو گيرد؟
    7. اى خداوند پاك چون كه درِ توبه را بر من گشوده اى، از تو نوميد نشوم، بلكه مانند بنده خوار ستمكار بر خود كه حرمت خداوند و مالك را نگاه نداشته.
    8. و گناهانش بسيار بزرگ است و روزگار عمرش گذشته است، چندان كه نگاه مى كند هنگام كار كردن به سرآمد و مدت زندگى به آخر رسيده، و يقين داند كه از عقاب تو راه نجات نيست و از خشم تو گريزگاه ندارد، سوى تو بازگشته، روى به تو آورده و به اخلاص توبه كرده با دلى پاك در خدمت تو ايستاده و به صداى گرفته و آهسته تو را مى خواند.
    9. به فروتنى پيش تو خم گشته، و سر به زير افكنده، و پشت دو تاه كرده، و ترس پاهاى او را به لرزه در آورده است.(48)و اشك چشم دو گونه او را فرو گرفته، (مى گويد:) كه اى مهربانترين مهربانان، اى بخشنده ترين كسى كه خواهندگان پيوسته قصد تو مى كنند، اى مهربانترين كسى كه آمرزش طلبان گرد خانه تو مى گردند، اى كسى كه مهر تو از كين تو افزون تر است، و خشنودى تو از خشمت بيش تر.
    10. اى كسى كه به در گذشتن گناهان خلق حق شكر خود را بر آن ها ثابت گردانيدى، و اى كسى كه بندگان را به پذيرفتن توبه عادت داده اى ، اى كسى كه عمل زشت و فاسد آنان را به سبب پيشمانى به صلاح آوردى، اى كسى كه به اندك عمل از ايشان خرسندى و نيكى كم را به ثواب بسيار پاداش ‍ مى دهى، اى كسى كه اجابت دعاى آنان را بر خود حتم كردى، و آنان را به پاداش نيك به فضل خود نويد دادى.
    11. گناهكارترين كس نيستم كه نافرمانى كرده و تو آمرزيده اى و سزاوارترين مردم به سرزنش نيستم كه از كردار خود عذر خواسته و تو پذيرفتى و ظالم ترين كس نيستم كه توبه كرده و تو به سوى او بازگشتى.
    12. اينك از گذشته ها پشيمانم و از بار گرانى كه بر دوش من فراهم آمده ترسان، و از آنچه گرفتار آن شده ام سخت شرمسار.
    13. ميدانم كه درگذشت از گناه بزرگ پيش تو بزرگ نيست، و بخشيدن گناه عظيم را دشوار نمى شمرى، و مسامحت در جرم هاى سنگين بر تو گران نيست و دوست ترين بندگان پيش تو كسى است كه سركشى نكند و بر گناه اصرار نورزد و پيوسته آمرزش خواهد.
    14. و من بيزارم از سركشى بر تو، پناه ميبرم از اصرار بر (گناه) و از تو آمرزش ‍ مى خواهم براى هر تقصيرى كه كردم و از تو يارى مى طلبم براى هر چه از آن فرو مانده ام.
    15. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و از هر حقى كه تو بر من دارى بگذر، و از آن چه من مستوجبم از تو، مرا حفظ كن، و از آنچه گناه كاران ميترسند در پناه خود گير، كه تو بر عفو كردن قادرى، و اميد آمرزش به تو است، تو را به عفو و گذشت شناخته ايم حاجت مرا از غير تو نتوان خواست و گناه مرا غير تو نخواهد آمرزيد حاشا و كلّا.
    16. و من بر خود نمى ترسم مگر از عذاب تو، تويى سزاوار آن كه از عذاب تو بترسند، و هم شايسته آن كه آمرزش از تو چشم دارند.
    درود بر محمد و آل او فرست، و حاجت مرا روا كن، و مطلوب مرا برآور، و گناه مرا بيامرز، و از ترس ايمنى ده، كه بر هر چيز توانايى، و اين همه بر تو آسان است، آمين (49) يا رب العالمين.
    13 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى:
    (1) اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ
    (2) وَ يَا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ
    (3) وَ يَا مَنْ لا يَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ
    (4) وَ يَا مَنْ لا يُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالامْتِنَانِ
    (5) وَ يَا مَنْ يُسْتَغْنَى بِهِ وَ لا يُسْتَغْنَى عَنْهُ
    (6) وَ يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لا يُرْغَبُ عَنْهُ
    (7) وَ يَا مَنْ لا تُفْنِى خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ
    (8) وَ يَا مَنْ لا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ
    (9) وَ يَا مَنْ لا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِينَ
    (10) وَ يَا مَنْ لا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِينَ.
    (11) تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَى عَنْهُمْ
    (12) وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ.
    (13) فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِى مَظَانِّهَا، وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا.
    (14) وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْإِحْسَانِ.
    (15) اللَّهُمَّ وَ لِى إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِى، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِى، وَ سَوَّلَتْ لِى نَفْسِى رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ، وَ لا يَسْتَغْنِى فِى طَلِبَاتِهِ عَنْكَ، وَ هِىَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ.
    (16) ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِى مِنْ غَفْلَتِى، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِى، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِى.
    (17) وَ قُلْتُ: سُبْحَانَ رَبِّى كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجا؟ وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَى مُعْدِمٍ؟
    (18) فَقَصَدْتُكَ، يَا إِلَهِى، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِى بِالثِّقَةِ بِكَ.
    (19) وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْالُكَ يَسِيرٌ فِى وُجْدِكَ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِى وُسْعِكَ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ.
    (20) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْمِلْنِى بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ لا تَحْمِلْنِى بِعَدْلِكَ عَلَى الاسْتِحْقَاقِ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَ لا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ.
    (21) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كُنْ لِدُعَائِى مُجِيبا، وَ مِنْ نِدَائِى قَرِيبا، وَ لِتَضَرُّعِى رَاحِما، وَ لِصَوْتِى سَامِعا.
    (22) وَ لا تَقْطَعْ رَجَائِى عَنْكَ، وَ لا تَبُتَّ سَبَبِى مِنْكَ، وَ لا تُوَجِّهْنِى فِى حَاجَتِى هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ
    (23) وَ تَوَلَّنِى بِنُجْحِ طَلِبَتِى وَ قَضَاءِ حَاجَتِى وَ نَيْلِ سُؤْلِى قَبْلَ زَوَالِى عَنْ مَوْقِفِى هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِىَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِى فِى جَمِيعِ الْأُمُورِ
    (24) وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْنا لِى وَ سَبَبا لِنَجَاحِ طَلِبَتِى، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ.
    (25) وَ مِنْ حَاجَتِى يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا [ وَ تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِى سُجُودِكَ:] فَضْلُكَ آنَسَنِى، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِى، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ، أَن لا تَرُدَّنِى خَائِبا.
    ترجمه دعاى سيزدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در حاجت خواستن از خداى تعالى
    1. خداوندا! اى آخرين مقصد نيازمندان.(50)
    2. اى كه رسيدن به آرزوها به دست توست.
    3. اى كه نعمتهاى خود را به بها نميفروشى.
    4. و زلال بخشش خود را به منت تيره نمى سازى.
    6. اى كه روى دل سوى تو كنند و از تو بى نياز نشوند.
    7. اى كه اجابت درخواست مردم گنج هاى تو را فانى نمى كند.
    8. و هيچ وسيله اى حكمت تو را تغيير نمى دهد.
    9. اى كه حاجت خواست از تو قطع ناشدنى و پيوسته است.
    10. و دعاى خواهندگان تو را به ستوه نمى آورد.
    11. خود را به بى نيازى از خلق ستودى و بدان سزاوارى.
    12. و خلق را به درويشى نسبت دادى و بدان سزاوارند كه محتاج تواند.
    13. هر كس صلاح كار خود از تو خواهد و رفع نياز از تو جويد حاجت خود را از محل شايسته خواسته، و مطلوب را آنجا كه بايد بطلبد، طلبيده است.
    14. و هر كس دست حاجت سوى يكى از آفريدگان دراز كند و او را سبب رستگارى خويش داند، نه تو را؛ خود را در معرض نوميدى آورده، و سزاوار حرمان از نعمت تو شده است.
    15. خداوندا، مرا حاجتى است بيش از تاب و توان من و از چاره انديشى در آن فرو مانده ام و نفس، مرا وسوسه مى كند تا حاجت خود را از كسى خواهم كه او خود حاجت از تو مى خواهد، خطاكاران چنين مى لغزند، و عاصيان بدين گونه از پاى در مى آيند.(51)
    16. تازه به تنبيه تو از غفلت هوشيار شدم و به توفيق تو از لغزش برخاستم و به دستگيرى تو از افتادن به حال اول بازگشتم.
    17. گفتم: منزه است پروردگار من! چگونه محتاجى از محتاج ديگر سؤ ال كند؟ و فقيرى به در يوزگى، سوى فقير ديگر برود.
    18. پس اى پروردگار من از روى رغبت قصد تو كردم، و اميد خود را بر تو آوردم.
    19. و دانستم كه هر چه سؤ ال من بسيار باشد، با غناى ملك تو اندك است و خواهش من هر چه بزرگ بود با وسعت رحمت تو ناچيز. گنجايش كرم تو بيش از سؤ ال هر كس است و دست تو در عطايا از هر دست بالاتر.
    20. خدايا! بر محمد و آل او درود فرست، و به كرم خويش به مقتضاى تفضل با من رفتار كن، نه به عدل و بر مقتضاى استحقاق من. من اول كس ‍ نيستم كه سزاوار راندن بودم و روى به تو آوردم و تو بخشش كردى و اول سائلى نيستم كه از تو سؤ ال كردم و در خور نوميدى بودم و تو احسان فرمودى.
    21. خدايا، بر محمد و خاندان او درود فرست، و دعاى مرا اجابت كن، و به نداى من نزديك باش و بر زارى من ببخشاى و فرياد مرا بشنو
    22. و اميد مرا از خود قطع مكن، و رشته مرا نگسل و در اين حاجت و غير آن مرا به ديگران مگذار.
    23. و تو خود برآمدن مطلب و روا شدن حاجت، و رسيدن مقصود مرا متكفل شو، پيش از آن كه از اين جاى گاه به جاى ديگر منتقل شوم، دشوار مرا آسان گردان، و در همه كارها بهترين وجه پيش آور.
    24. و درود بر محمد و آل او فرست، درودى پيوسته و برومند كه مدت آن را پايان نباشد و هرگز قطع نشود و آن را پشتيبان و سبب برآمدن مطلوب من قرار ده (52) كه تويى گشاينده كارها و بخشنده نعمت ها.
    25. و حاجت من چنين و چنان است، (و حاجات خود را به زبان آور، آن گاه سجده مى كنى و مى گويى)، فضل تو؛ روى و زبان مرا باز كرده و احسان تو مرا راهنما شده است، پس از تو مى خواهم و سوگند ميدهم تو را به ذات مقدس خودت و به محمد و خاندان او صلوات الله عليهم كه مرا نااميد بر نگردانى.






  7. #7
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا اعْتُدِىَ عَلَيْهِ أَوْ رَأَى مِنَ الظَّالِمِينَ مَا لا يُحِبُّ:
    (1) يَا مَنْ لا يَخْفَى عَلَيْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِينَ
    (2) وَ يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ فِى قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِينَ.
    (3) وَ يَا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِينَ
    (4) وَ يَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِينَ
    (5) قَدْ عَلِمْتَ، يَا إِلَهِى، مَا نَالَنِى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ مِمَّا حَظَرْتَ وَ انْتَهَكَهُ مِنِّى مِمَّا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، بَطَرا فِى نِعْمَتِكَ عِنْدَهُ، وَ اغْتِرَارا بِنَكِيرِكَ عَلَيْهِ.
    (6) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خُذْ ظَالِمِى وَ عَدُوِّى عَنْ ظُلْمِى بِقُوَّتِكَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّى بِقُدْرَتِكَ، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلا فِيمَا يَلِيهِ، وَ عَجْزا عَمَّا يُنَاوِيهِ
    (7) اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِى، وَ أَحْسِنْ عَلَيْهِ عَوْنِى، وَ اعْصِمْنِى مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ، وَ لا تَجْعَلْنِى فِى مِثْلِ حَالِهِ
    (8) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْدِنِى عَلَيْهِ عَدْوَى حَاضِرَةً، تَكُونُ مِنْ غَيْظِى بِهِ شِفَاءً، وَ مِنْ حَنَقِى عَلَيْهِ وَفَاءً.
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَوِّضْنِى مِنْ ظُلْمِهِ لِى عَفْوَكَ، وَ أَبْدِلْنِى بِسُوءِ صَنِيعِهِ بِى رَحْمَتَكَ، فَكُلُّ مَكْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِكَ، وَ كُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِكَ.
    (10) اللَّهُمَّ فَكَمَا كَرَّهْتَ إِلَيَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِى مِنْ أَنْ أَظْلِمَ.
    (11) اللَّهُمَّ لا أَشْكُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاكَ، وَ لا أَسْتَعِينُ بِحَاكِمٍ غَيْرِكَ، حَاشَاكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِى بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِكَايَتِى بِالتَّغْيِيرِ.
    (12) اللَّهُمَّ لا تَفْتِنِّى بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِكَ، وَ لا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْكَارِكَ، فَيُصِرَّ عَلَى ظُلْمِى، وَ يُحَاضِرَنِى بِحَقِّى، وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِيلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِينَ، وَ عَرِّفْنِى مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّينَ.
    (13) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنِى لِقَبُولِ مَا قَضَيْتَ لِى وَ عَلَيَّ وَ رَضِّنِى بِمَا أَخَذْتَ لِى وَ مِنِّى، وَ اهْدِنِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا هُوَ أَسْلَمُ.
    (14) اللَّهُمَّ وَ إِنْ كَانَتِ الْخِيَرَةُ لِى عِنْدَكَ فِى تاءخير الْأَخْذِ لِى وَ تَرْكِ الانْتِقَامِ مِمَّنْ ظَلَمَنِى إِلَى يَوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَيِّدْنِى مِنْكَ بِنِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دَآئِمٍ
    (15) وَ أَعِذْنِى مِنْ سُوءِ الرَّغْبَةِ وَ هَلَعِ أَهْلِ الْحِرْصِ، وَ صَوِّرْ فِى قَلْبِى مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِى مِنْ ثَوَابِكَ، وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِى مِنْ جَزَائِكَ وَ عِقَابِكَ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ سَبَبا لِقَنَاعَتِى بِمَا قَضَيْتَ، وَ ثِقَتِى بِمَا تَخَيَّرْتَ
    (16) آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
    ترجمه دعاى چهاردهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) هرگاه ستمى بدو مى رسيد يا از ستمكاران ستم مى ديد
    1. اى كسى كه خبر شكوه كنندگان از تو پنهان نمى ماند.
    2.و براى تحقيق حال ايشان، به گواهى گواهان نياز ندارى.
    3. اى كسى كه يارى تو به ستمديدگان نزديك است.
    4. و از ستمگران دور.
    5. اى خداى من! مى دانى از فلانى بن فلان به من چه رسيده؟ ستمى كه تو ناروا شمارى و بى حرمتى كه تو آن را منع فرموده اى، چون از بسيارى نعمت تو بادر در سر آورده و از انكار تو بر وى نمى هراسد.(53)
    6. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و دشمن ستم كار مرا به نيروى خود فرو گير، و به قدرت خود تيزى او را كند گردان. و او را به خودش مشغول دار، و در پيش دشمنش ناتوان كن.
    7. و بر محمد و آل او درود فرست، و ستم وى را بر من مپسند، و اعانت من كن بر وى و مرا از مثل كارهاى او باز دار و حال مرا مانند حال او مگردان.
    8. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و هم اكنون كيفر ظلم او را به دست من بده تا خشم من فرو نشيند، و كين من از او گرفته شود.
    9. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و به جاى ستم او بر من تو مرا عفو كن، و در عوض بدرفتارى او با من، به من رحمت آر، كه هر چيز ناخوش در برابر خشم تو ناچيز است، و با غضب تو هر سختى هموار شدنى است.
    10. خدايا شكايت پيش كسى نمى برم غير از تو و از داورى مدد نمى جويم مگر تو، پس درود بر محمد و آل او فرست، و دعاى مرا به اجابت برسان، و حالى كه از آن شكايت كردم تغيير ده.
    11. خدايا مرا به نااميدى از عدل خود و ايمنى از عتاب خود آزمايش ‍ مفرما، تا در ستم كردن بر من اصرار ننمايد و حقّ مرا به غلبه نستاند. كيفرى كه ستمكاران را از آن بيم داده اى زود بدو برسان و بشناسان كه كيفر ظلم او است و پاداشى كه به مظلومان نويد داده اى هم زود به من برسان، چنان كه بدانم پاداش صبر من است.
    12. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا توفيق ده تا آن چه درباره من حكم كنى، سود يا زيان، خوش يا ناخوش، به رضا بپذيرم و مرا بدان چه بگيرى، از او براى من يا از من براى او خرسند ساز و مرا به راست ترين راه هدايت فرما و در درست ترين عمل ها بگمار.
    14. خدايا اگر خير من نزد تو در تاءخير حق من و ترك انتقام اوست، تا روز رستاخيز كه خصما فراهم آيند، پس درود بر محمد و آل او فرست و مرا به نيت صادق و صبر و شكيبايى پيوسته يارى فرما.
    15. و مرا از خواهش بد و حرص آزمندان حفظ كن و صورت آن ثواب كه براى من اندوخته اى و كيفر و عقابى كه براى دشمن من آماده كرده اى در دل من مجسم كن و اين را سبب قناعت من گردان، بدان چه مقدر فرموده اى و موجب آرامش دل من به آن چه براى من برگزيدى.
    16. آمين يا رب العالمين كه تويى صاحب فضل بزرگ و بر هر چيز توانايى.
    15 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا مَرِضَ أَوْ نَزَلَ بِهِ كَرْبٌ أَوْ بَلِيَّةٌ:
    (1) اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِيهِ مِنْ سَلامَةِ بَدَنِى، وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا أَحْدَثْتَ بِى مِنْ عِلَّةٍ فِى جَسَدِى
    (2) فَمَا أَدْرِى، يَا إِلَهِى، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ، وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ
    (3) أَ وَقْتُ الصِّحَّةِ الَّتِى هَنَأْتَنِى فِيهَا طَيِّبَاتِ رِزْقِكَ، وَ نَشَّطْتَنِى بِهَا لابْتِغَاءِ مَرْضَاتِكَ وَ فَضْلِكَ، وَ قَوَّيْتَنِى مَعَهَا عَلَى مَا وَفَّقْتَنِى لَهُ مِنْ طَاعَتِكَ؟
    (4) أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ الَّتِى مَحَّصْتَنِى بِهَا، وَ النِّعَمِ الَّتِى أَتْحَفْتَنِى بِهَا، تَخْفِيفا لِمَا ثَقُلَ بِهِ عَلَيَّ ظَهْرِى مِنَ الْخَطِيئَاتِ، وَ تَطْهِيرا لِمَا انْغَمَسْتُ فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ، وَ تَنْبِيها لِتَنَاوُلِ التَّوْبَةِ، وَ تَذْكِيرا لِمَحْوِ الْحَوْبَةِ بِقَدِيمِ النِّعْمَةِ؟
    (5) وَ فِى خِلالِ ذَلِكَ مَا كَتَبَ لِىَ الْكَاتِبَانِ مِنْ زَكِيِّ الْأَعْمَالِ، مَا لا قَلْبٌ فَكَّرَ فِيهِ، وَ لا لِسَانٌ نَطَقَ بِهِ، وَ لا جَارِحَةٌ تَكَلَّفَتْهُ، بَلْ إِفْضَالا مِنْكَ عَلَيَّ، وَ إِحْسَانا مِنْ صَنِيعِكَ إِلَيَّ.
    (6) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَبِّبْ إِلَيَّ مَا رَضِيتَ لِى، وَ يَسِّرْ لِى مَا أَحْلَلْتَ بِى، وَ طَهِّرْنِى مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ، وَ امْحُ عَنِّى شَرَّ مَا قَدَّمْتُ، وَ أَوْجِدْنِى حَلاوَةَ الْعَافِيَةِ، وَ أَذِقْنِى بَرْدَ السَّلامَةِ، وَ اجْعَلْ مَخْرَجِى عَنْ عِلَّتِى إِلَى عَفْوِكَ، وَ مُتَحَوَّلِى عَنْ صَرْعَتِى إِلَى تَجَاوُزِكَ، وَ خَلاصِى مِنْ كَرْبِى إِلَى رَوْحِكَ، وَ سَلامَتِى مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِكَ
    (7) إِنَّكَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْإِحْسَانِ، الْمُتَطَوِّلُ بِالامْتِنَانِ، الْوَهَّابُ الْكَرِيمُ، ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ.
    ترجمه دعاى پانزدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) هرگاه بيمار مى شد يا اندوه و بليه بدو رو مى آورد
    1. خداوندا! سپاس تو را بر آن تندرستى كه هميشه از آن برخوردار بودم، سپاس تو را بر اين بيمارى كه در تن من پديد آوردى.
    2. و نمى دانم كدام يك از اين دو حال به شكرگزارى سزاوارتر است و كدام يك از اين دو هنگام به سپاس اولى تر؟
    3. آيا هنگام تندرستى كه روزهاى پاكيزه خود را بر من گوارا ساخته بودى و مرا در طلب رضايت و فضل خود چالاك گردانيده و براى اداى طاعاتى كه توفيق دادى مرا نيرو بخشيده اى.
    4. يا هنگام بيمارى كه مرا از آلودگى ها پاك كردى و تحفه ها فرستادى كه بار پشت مرا از گناهان سبك گردانى و از چرك معصيت كه بدان آلوده ام پاك سازى و متوجه كردى مرا كه قدر نعمت پيشين را بدانم و به ياد من آوردى كه به توبه زنگ گناه را از خويشتن بزدايم.
    5. و در اين ميان نويسندگان براى من چندان عمل صالح نوشتند كه در انديشه هيچ دلى نگنجد و و هيچ زبان، ياراى بر شمردن آن را ندارد و هيچ يك از اندام هاى من رنجى براى آن عمل نكشيده، بلكه محض فضل و احسان توست.
    6. خدايا پس درود بر محمد و آل او فرست و آن چه را براى من پسنديده اى محبوب من گردان و تحمل آن چه فرود آورده اى بر من آسان ساز و از پليدى هاى اعمال گذشته ام پاك كن و شر كارهاى پيش را از من دور گردان و كام مرا از عافيت شيرين كن و سردى تندرستى را به من بچشان و چنان كن كه از اين بيمارى سوى عفو تو راه يابم و از اين فرسودگى به آمرزش تو نائل شوم و از اين اندوه، به شادى از جانب تو رسم و از اين سختى كه بهبود يابم، به گشايش از طرف تو كامياب گردم.
    7. كه تو بى استحقاق احسان مى كنى و بى دريغ نعمت مى بخشى، تويى بخشنده كريم و صاحب بزرگى و تعظيم.
    16 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ، أَوْ تَضَرَّعَ فِى طَلَبِ الْعَفْوِ عَنْ عُيُوبِهِ:
    (1) اللَّهُمَّ يَا مَنْ بِرَحْمَتِهِ يَسْتَغيثُ الْمُذْنِبُونَ
    (2) وَ يَا مَنْ إِلَى ذِكْرِ إِحْسَانِهِ يَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ
    (3) وَ يَا مَنْ لِخِيفَتِهِ يَنْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ
    (4) يَا أُنْسَ كُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِيبٍ، وَ يَا فَرَجَ كُلِّ مَكْرُوبٍ كَئِيبٍ، وَ يَا غَوْثَ كُلِّ مَخْذُولٍ فَرِيدٍ، وَ يَا عَضُدَ كُلِّ مُحْتَاجٍ طَرِيدٍ
    (5) أَنْتَ الَّذِى وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْما
    (6) وَ أَنْتَ الَّذِى جَعَلْتَ لِكُلِّ مَخْلُوقٍ فِى نِعَمِكَ سَهْما
    (7) وَ أَنْتَ الَّذِى عَفْوُهُ أَعْلَى مِنْ عِقَابِهِ
    (8) وَ أَنْتَ الَّذِى تَسْعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ.
    (9) وَ أَنْتَ الَّذِى عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ.
    (10) وَ أَنْتَ الَّذِى اتَّسَعَ الْخَلائِقُ كُلُّهُمْ فِى وُسْعِهِ.
    (11) وَ أَنْتَ الَّذِى لا يَرْغَبُ فِى جَزَاءِ مَنْ أَعْطَاهُ.
    (12) وَ أَنْتَ الَّذِى لا يُفْرِطُ فِى عِقَابِ مَنْ عَصَاهُ.
    (13) وَ أَنَا، يَا إِلَهِى، عَبْدُكَ الَّذِى أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ: لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ، هَا أَنَا ذَا، يَا رَبِّ، مَطْرُوحٌ بَيْنَ يَدَيْكَ.
    (14) أَنَا الَّذِى أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِى أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِى بِجَهْلِهِ عَصَاكَ، وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلا مِنْهُ لِذَاكَ.
    (15) هَلْ أَنْتَ، يَا إِلَهِى، رَاحِمٌ مَنْ دَعَاكَ فَأُبْلِغَ فِى الدُّعَاءِ؟ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَكَاكَ فَأُسْرِعَ فِى الْبُكَاءِ؟ أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَكَ وَجْهَهُ تَذَلُّلا؟ أَمْ أَنْتَ مُغْنٍ مَنْ شَكَا إِلَيْكَ، فَقْرَهُ تَوَكُّلا؟
    (16) إِلَهِى لا تُخَيِّبْ مَنْ لا يَجِدُ مُعْطِيا غَيْرَكَ، وَ لا تَخْذُلْ مَنْ لا يَسْتَغْنِى عَنْكَ بِأَحَدٍ دُونَكَ.
    (17) إِلَهِى فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تُعْرِضْ عَنِّى وَ قَدْ أَقْبَلْتُ عَلَيْكَ، وَ لا تَحْرِمْنِى وَ قَدْ رَغِبْتُ إِلَيْكَ، وَ لا تَجْبَهْنِى بِالرَّدِّ وَ قَدِ انْتَصَبْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ.
    (18) أَنْتَ الَّذِى وَصَفْتَ نَفْسَكَ بِالرَّحْمَةِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْحَمْنِى، وَ أَنْتَ الَّذِى سَمَّيْتَ نَفْسَكَ بِالْعَفْوِ فَاعْفُ عَنِّى
    (19) قَدْ تَرَى يَا إِلَهِى، فَيْضَ دَمْعِى مِنْ خِيفَتِكَ، وَ وَجِيبَ قَلْبِى مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ انْتِقَاضَ [ انْتِفَاضَ ] جَوَارِحِى مِنْ هَيْبَتِكَ
    (20) كُلُّ ذَلِكَ حَيَاءٌ مِنْكَ لِسُوءِ عَمَلِى، وَ لِذَاكَ خَمَدَ صَوْتِى عَنِ الْجَأْرِ إِلَيْكَ، وَ كَلَّ لِسَانِى عَنْ مُنَاجَاتِكَ.
    (21) يَا إِلَهِى فَلَكَ الْحَمْدُ فَكَمْ مِنْ عَائِبَةٍ سَتَرْتَهَا عَلَيَّ فَلَمْ تَفْضَحْنِى، وَ كَمْ مِنْ ذَنْبٍ غَطَّيْتَهُ عَلَيَّ فَلَمْ تَشْهَرْنِى، وَ كَمْ مِنْ شَائِبَةٍ أَلْمَمْتُ بِهَا فَلَمْ تَهْتِكْ عَنِّى سِتْرَهَا، وَ لَمْ تُقَلِّدْنِى مَكْرُوهَ شَنَارِهَا، وَ لَمْ تُبْدِ سَوْءَاتِهَا لِمَنْ يَلْتَمِسُ مَعَايِبِى مِنْ جِيرَتِى، وَ حَسَدَةِ نِعْمَتِكَ عِنْدِى
    (22) ثُمَّ لَمْ يَنْهَنِى ذَلِكَ عَنْ أَنْ جَرَيْتُ إِلَى سُوءِ مَا عَهِدْتَ مِنِّى
    (23) فَمَنْ أَجْهَلُ مِنِّى، يَا إِلَهِى، بِرُشْدِهِ؟ وَ مَنْ أَغْفَلُ مِنِّى عَنْ حَظِّهِ؟ وَ مَنْ أَبْعَدُ مِنِّى مِنِ اسْتِصْلاحِ نَفْسِهِ حِينَ أُنْفِقُ مَا أَجْرَيْتَ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ فِيمَا نَهَيْتَنِى عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ؟ وَ مَنْ أَبْعَدُ غَوْرا فِى الْبَاطِلِ، وَ أَشَدُّ إِقْدَاما عَلَى السُّوءِ مِنِّى حِينَ أَقِفُ بَيْنَ دَعْوَتِكَ وَ دَعْوَةِ الشَّيْطَانِ فَأَتَّبِعُ دَعْوَتَهُ عَلَى غَيْرِ عَمًى مِنِّى فِى مَعْرِفَةٍ بِهِ وَ لا نِسْيَانٍ مِنْ حِفْظِى لَهُ؟
    (24) وَ أَنَا حِينَئِذٍ مُوقِنٌ بِأَنَّ مُنْتَهَى دَعْوَتِكَ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ مُنْتَهَى دَعْوَتِهِ إِلَى النَّارِ.
    (25) سُبْحَانَكَ مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَى نَفْسِى، وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَكْتُومِ أَمْرِى.
    (26) وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِكَ أَنَاتُكَ عَنِّى، وَ إِبْطَاؤُكَ عَنْ مُعَاجَلَتِى، وَ لَيْسَ ذَلِكَ مِنْ كَرَمِى عَلَيْكَ، بَلْ تَأَنِّيا مِنْكَ لِى، وَ تَفَضُّلا مِنْكَ عَلَيَّ لِأَنْ أَرْتَدِعَ عَنْ مَعْصِيَتِكَ الْمُسْخِطَةِ، وَ أُقْلِعَ عَنْ سَيِّئَاتِىَ الْمُخْلِقَةِ، وَ لِأَنَّ عَفْوَكَ عَنِّى أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ عُقُوبَتِى
    (27) بَلْ أَنَا، يَا إِلَهِى، أَكْثَرُ ذُنُوبا، وَ أَقْبَحُ آثَارا، وَ أَشْنَعُ أَفْعَالا، وَ أَشَدُّ فِى الْبَاطِلِ تَهَوُّرا، وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِكَ تَيَقُّظا، وَ أَقَلُّ لِوَعِيدِكَ انْتِبَاها وَ ارْتِقَابا مِنْ أَنْ أُحْصِىَ لَكَ عُيُوبِى، أَوْ أَقْدِرَ عَلَى ذِكْرِ ذُنُوبِى.
    (28) وَ إِنَّمَا أُوَبِّخُ بِهَذَا نَفْسِى طَمَعا فِى رَأْفَتِكَ الَّتِى بِهَا صَلاحُ أَمْرِ الْمُذْنِبِينَ، وَ رَجَاءً لِرَحْمَتِكَ الَّتِى بِهَا فَكَاكُ رِقَابِ الْخَاطِئِينَ.
    (29) اللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِى قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِكَ، وَ هَذَا ظَهْرِى قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَايَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّكَ
    (30) يَا إِلَهِى لَوْ بَكَيْتُ إِلَيْكَ حَتَّى تَسْقُطَ أَشْفَارُ عَيْنَيَّ، وَ انْتَحَبْتُ حَتَّى يَنْقَطِعَ صَوْتِى، وَ قُمْتُ لَكَ حَتَّى تَتَنَشَّرَ قَدَمَاىَ، وَ رَكَعْتُ لَكَ حَتَّى يَنْخَلِعَ صُلْبِى، وَ سَجَدْتُ لَكَ حَتَّى تَتَفَقَّأَ حَدَقَتَاىَ، وَ أَكَلْتُ تُرَابَ الْأَرْضِ طُولَ عُمْرِى، وَ شَرِبْتُ مَاءَ الرَّمَادِ آخِرَ دَهْرِى، وَ ذَكَرْتُكَ فِى خِلالِ ذَلِكَ حَتَّى يَكِلَّ لِسَانِى، ثُمَّ لَمْ أَرْفَعْ طَرْفِى إِلَى آفَاقِ السَّمَاءِ اسْتِحْيَاءً مِنْكَ مَا اسْتَوْجَبْتُ بِذَلِكَ مَحْوَ سَيِّئَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ سَيِّئَاتِى.
    (31) وَ إِنْ كُنْتَ تَغْفِرُ لِى حِينَ أَسْتَوْجِبُ مَغْفِرَتَكَ، وَ تَعْفُو عَنِّى حِينَ أَسْتَحِقُّ عَفْوَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ غَيْرُ وَاجِبٍ لِى بِاسْتِحْقَاقٍ، وَ لا أَنَا أَهْلٌ لَهُ بِاسْتِيجَابٍ، إِذْ كَانَ جَزَائِى مِنْكَ فِى أَوَّلِ مَا عَصَيْتُكَ النَّارَ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِى فَأَنْتَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِى.
    (32) إِلَهِى فَإِذْ قَدْ تَغَمَّدْتَنِى بِسِتْرِكَ فَلَمْ تَفْضَحْنِى، وَ تَأَنَّيْتَنِى بِكَرَمِكَ فَلَمْ تُعَاجِلْنِى، وَ حَلُمْتَ عَنِّى بِتَفَضُّلِكَ فَلَمْ تُغَيِّرْ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ، وَ لَمْ تُكَدِّرْ مَعْرُوفَكَ عِنْدِى، فَارْحَمْ طُولَ تَضَرُّعِى وَ شِدَّةَ مَسْكَنَتِى، وَ سُوءَ مَوْقِفِى.
    (33) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِنِى مِنَ الْمَعَاصِى، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِالطَّاعَةِ، وَ ارْزُقْنِى حُسْنَ الْإِنَابَةِ، وَ طَهِّرْنِى بِالتَّوْبَةِ، وَ أَيِّدْنِى بِالْعِصْمَةِ، وَ اسْتَصْلِحْنِى بِالْعَافِيَةِ، وَ أَذِقْنِى حَلاوَةَ الْمَغْفِرَةِ، وَ اجْعَلْنِى طَلِيقَ عَفْوِكَ، وَ عَتِيقَ رَحْمَتِكَ، وَ اكْتُبْ لِى أَمَانا مِنْ سُخْطِكَ، وَ بَشِّرْنِى بِذَلِكَ فِى الْعَاجِلِ دُونَ الاْجِلِ، بُشْرَى أَعْرِفُهَا، وَ عَرِّفْنِى فِيهِ عَلامَةً أَتَبَيَّنُهَا.
    (34) إِنَّ ذَلِكَ لا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِى وُسْعِكَ، وَ لا يَتَكَأَّدُكَ فِى قُدْرَتِكَ، وَ لا يَتَصَعَّدُكَ فِى أَنَاتِكَ، وَ لا يَئُودُكَ فِى جَزِيلِ هِبَاتِكَ الَّتِى دَلَّتْ عَلَيْهَا آيَاتُكَ، إِنَّكَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ، وَ تَحْكُمُ مَا تُرِيدُ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. و صلى الله على محمد و آله المطهرين.
    ترجمه دعاى شانزدهم: دعا براى آمرزش گناهان و طلب عفو از نواقص
    1. اى خداوندا، اى كسى كه گناهكاران به رحمت تو استغاثه ميكنند.
    2. و اى كسى كه بيچارگان به ذكر احسان تو متوسل مى گردند.
    3. اى كسى كه خطاكاران از ترس تو به زار مى گريند.
    4. اى كه هر رميده دور از خانمان به تو الفت مى گيرد و هر اندوهگين دل شكسته، گشايش از تو مى خواهد و هر رانده بى كس و ياور را، تو فريادرسى و هر بينواى دور افتاده را تو مددكارى.
    5. تويى كه علم و رحمت تو همه چيز را فرا است.
    6. و تويى كه براى هر آفريده اى در نعمتهاى تو نصيبى مقرر گرفته.
    7. و تويى كه عفوت از عقاب برتر است.
    8. و تويى كه بخشايشت از خشم پيشتر است.
    9. و بخششت از منع بيشتر.
    10. تويى كه همه آفريدگان را قدرت تو فرا مى گيرد.
    11. و تويى كه به هر كس مى بخشى و نگران پاداش نيستى.(54)
    12. و تويى كه در عقاب آن كه نافرمانى كند از اندازه در نمى گذرى.
    13. اى خداى من! من آن بنده ام كه مرا به دعا امر كردى و امر تو را اجابت كردم. اى پروردگار من! اينك منم پيش دست تو افتاده.
    14. و گناهان پشت مرا گران بار كرده است، منم كه عمرم در گناه به سر آمده، منم كه به نادانى نافرمانى تو كردم و سزاوار نبود كه چنين كنم .(55)
    15. اى خداى من! آيا تو بر خوانندگان خود بخشش مى فرمايى تا من در دعا مبالغه كنم؟(56)
    آيا گريندگان را مى آمرزى كه من در گريه شتاب نمايم؟ آيا از آن كس كه روى خود را به خوارى به خاك سايد در مى گذرى؟ آيا كسى را كه از فقر و نياز توكل بر تو كرده، سوى تو شكايت آرد بى نياز مى سازى؟
    16. اى خداى من! آن را كه بخشنده اى جز تو ندارد نوميد مگردان و آن كه از تو بى نياز نيست و كسى به داد او نمى رسد خوار مكن.
    17. اى خداى من! درود بر محمد و آل او فرست، و از من روى بر مگردان، كه روى به تو آورده ام و مرا نوميد مكن كه به تو اميدوارم و مرا از پيش خود مران كه در خدمت تو ايستاده ام.
    18. تويى كه خود را به رحمت ستودى، پس درود بر محمد و آل او فرست، و بر من رحم كن، و تو خود را بخشنده ناميدى، پس بر من ببخشاى.
    19. اى خداى من! مى بينى سرشك من از ترس تو روان است و دلم از بيم تو هراسان و اندامم از هيبت تو لرزان.
    20. چون از كار زشت خود شرمسارم و از بسيارى زارى در پيشگاه تو آواز من گرفته است و از بسيارى مناجات با تو زبانم خسته و كُند شده است.
    21. اى خداى من! سپاس تو را، چه بسيار عيب كه پوشيدى بر من و مرا رسوا نكردى، و چه بسيار گناه كه پنهان كردى و مرا بدان شهره نساختى، و بسا آلودگى ها كه بدان دست زدم و تو پرده من ندريدى و ننگ آن را بر من ننهادى و پيش همسايگان و عيوب جويان كه از نعمت تو بر من رشك مى برند آنها را آشكار ننمودى.
    22. اين ها مرا باز نداشت و باز به سوى بدى ها و بزهكارى ها كه مدانى شتافتم.
    23. پس اى خداى من كيست به صلاح خويش از من نادانتر و از نصيب خود غافلتر و از عافيت دورتر؟ كه روزى مقرر تو را، در مناهى و نافرمانى تو مصرف كردم و كيست در باطل فرورفته تر و بر زشت كارى اقدام كننده تر از من؟ كه در ميان دعوت تو و دعوت شيطان ايستاده ام و با چشم باز دعوت شيطان را پذيرفتم، با آن كه او را مى شناسم و فراموشش نكرده ام.
    24. و يقين دارم كه سرانجام دعوت تو سوى بهشت است و پايان دعوت او سوى دوزخ.
    25. پاكا خداوندا! شگفت است كه من گواهى به زيان خود مى دهم و كار نهان خويش را آشكار مى شمارم.
    26. و شگفت تر از اين بردبارى توست و شتاب نكردن در عقاب من، نه براى آن كه پيش تو گرامى و عزيزم، بلكه از جهت حلم و تفضل تو بر من، شايد از نافرمانى كه موجب خشم توست باز ايستم و از گناهانى كه آبرو را مى برد پشيمان شوم و براى اين كه عفو نزد تو محبوب تر است از انتقام.
    27. بلكه گناهم بيشتر است اى خداى من و آثارم زشتر، و كردارم ناپسنديده تر و در باطل سخت بى باكترم، و و در فرمانبردارى تو كُند هوشتر و از وعيد تو غافل تر و فراموش كارتر از آن كه بتوانم نواقص خويش را بشمارم و گناهان خود را به زبان آرم.
    28. همين قدر خويش را سرزنش مى كنم و اميد آن كه مهربانى تو كار عاصيان را به صلاح آورد و رحمت تو گردن خاطيان را از بند آزاد گرداند.
    29. خدايا، اين گردن من است كه گناهانش در قيد بندگى در آورده،(57) پس بر محمد و آل او درود فرست، و آن را به عفو خود آزاد گردان، اينك پشت من از بار خطا سنگين است، پس بر محمد و آل او درود فرست، و به فضل خود آن را سبك گردان.
    30. خدايا اگر بپى تو بگريم چندان كه مژگان چشمم بريزد(58) و زارى كنم چندان كه نفسم بگيرد و در خدمت تو بايستم كه پاهاى من آماس كند، و چندان به تعظيم خم شوم كه مهره پشت من به درآيد و پيشانى بر خاك نهم تا چشمهايم از كاسه بيرون شود و در همه عمر خاك زمين خورم، و آب خاكستر نوشم،(59) و پيوسته نام تو را بر زبان آرم تا زبانم فرو ماند و از شرم چشم سوى آسمان بر ندارم، سزاوار آن نيستم كه يك گناه از گناهان من پاك شود.
    31. و اگر مرا به لطف خود سزاوار مغفرت بينى و بيامرزى يا شايسته عفو دانى و ببخشايى، باز اين شايستگى از ناحيه من نيست و من خود در خور مغفرت نيستم، چون آنگاه كه نافرمانى تو كردم سزاى من آتش بود و اگر مرا عذاب مى كردى ستم بر من نكرده بودى.(60)
    32. اى خداى من! اكنون كه گناه مرا به پرده پوشيدى و مرا رسواى نساختى، و به كرم خود در عقوبت من تا اين هنگام تاءخير كردى و شتاب نفرمودى و به فضل خويش بردبارى نمودى و نعمت خود را بر من تغيير ندادى، و زلال احسان خود را تيره نساختى، پس بر اين زارى طولانى و بيچارگى سخت، و بدحالى من ببخشاى.
    33. خدايا، درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از معاصى پرهيز ده و در طاعت خود استوار دار، و توفيق عطا كن كه به نيكوكارى باز گردم و به توبه پاكم كن و به حفظ و عصمت خود نيرو ده، و به سلامتى از معصيت پرهيزگارم گردان، و شيرين آمرزش را به من بچشان، و به عفو خود از بندم رها كن و به رحمت خود از بندگى آزاد گردان و براى من خط امان بنويس از خشم خود و مژده آن را به من برسان تا بدان آگاه شوم و نشانه آن را آشكار ببينم.
    34. اينها كه مى خواهم از گنجايش قدرت تو بيرون نيست، و با آن همه توانايى بر تو گران نيايد و از اندازه حلم تو در نگذرد و با بخشش هاى عظيم تو كه آثار آن همه جا هويدا است، بر تو دشوار نباشد. تو هر چه بخواهى انجام مى دهى و هر فرمان كه بپسندى مجرى مى دارى و بر هر چيز توانايى.


  8. #8
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا ذُكِرَ الشَّيْطَانُ فَاسْتَعَاذَ مِنْهُ وَ مِنْ عَدَاوَتِهِ وَ كَيْدِهِ:
    (1) اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكَايِدِهِ، وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِيِّهِ وَ مَوَاعِيدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَائِدِهِ.
    (2) وَ أَنْ يُطْمِعَ نَفْسَهُ فِى إِضْلالِنَا عَنْ طَاعَتِكَ، وَ امْتِهَانِنَا بِمَعْصِيَتِكَ، أَوْ أَنْ يَحْسُنَ عِنْدَنَا مَا حَسَّنَ لَنَا، أَوْ أَنْ يَثْقُلَ عَلَيْنَا مَا كَرَّهَ إِلَيْنَا.
    (3) اللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنَّا بِعِبَادَتِكَ، وَ اكْبِتْهُ بِدُءوبِنَا فِى مَحَبَّتِكَ، وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ سِتْرا لا يَهْتِكُهُ، وَ رَدْما مُصْمِتا لا يَفْتُقُهُ.
    (4) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْهُ عَنَّا بِبَعْضِ أَعْدَائِكَ، وَ اعْصِمْنَا مِنْهُ بِحُسْنِ رِعَايَتِكَ، وَ اكْفِنَا خَتْرَهُ، وَ وَلِّنَا ظَهْرَهُ، وَ اقْطَعْ عَنَّا إِثْرَهُ.
    (5) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلالَتِهِ، وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَايَتِهِ، وَ اسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلافَ سَبِيلِهِ مِنَ الرَّدَى.
    (6) اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ لَهُ فِى قُلُوبِنَا مَدْخَلا وَ لا تُوطِنَنَّ لَهُ فِيمَا لَدَيْنَا مَنْزِلا.
    (7) اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ لَنَا مِنْ بَاطِلٍ فَعَرِّفْنَاهُ، وَ إِذَا عَرَّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ، وَ بَصِّرْنَا مَا نُكَايِدُهُ بِهِ، وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدُّهُ لَهُ، وَ أَيْقِظْنَا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّكُونِ إِلَيْهِ، وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِيقِكَ عَوْنَنَا عَلَيْهِ.
    (8) اللَّهُمَّ وَ أَشْرِبْ قُلُوبَنَا إِنْكَارَ عَمَلِهِ، وَ الْطُفْ لَنَا فِى نَقْضِ حِيَلِهِ.
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَوِّلْ سُلْطَانَهُ عَنَّا، وَ اقْطَعْ رَجَاءَهُ مِنَّا، وَ ادْرَأْهُ عَنِ الْوُلُوعِ بِنَا.
    (10) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ آبَاءَنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَوْلادَنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ ذَوِى أَرْحَامِنَا وَ قَرَابَاتِنَا وَ جِيرَانَنَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنْهُ فِى حِرْزٍ حَارِزٍ، وَ حِصْنٍ حَافِظٍ، وَ كَهْفٍ مَانِعٍ، وَ أَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَنا وَاقِيَةً، وَ أَعْطِهِمْ عَلَيْهِ أَسْلِحَةً مَاضِيَةً.
    (11) اللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِكَ مَنْ شَهِدَ لَكَ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَ أَخْلَصَ لَكَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ، وَ عَادَاهُ لَكَ بِحَقِيقَةِ الْعُبُودِيَّةِ، وَ اسْتَظْهَرَ بِكَ عَلَيْهِ فِى مَعْرِفَةِ الْعُلُومِ الرَّبَّانِيَّةِ.
    (12) اللَّهُمَّ احْلُلْ مَا عَقَدَ، وَ افْتُقْ مَا رَتَقَ، وَ افْسَخْ مَا دَبَّرَ، وَ ثَبِّطْهُ إِذَا عَزَمَ، وَ انْقُضْ مَا أَبْرَمَ.
    (13) اللَّهُمَّ وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ، وَ أَبْطِلْ كَيْدَهُ وَ اهْدِمْ كَهْفَهُ، وَ أَرْغِمْ أَنْفَهُ
    (14) اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ أَعْدَائِهِ، وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِيَائِهِ، لا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا، وَ لا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا، نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا.
    (15) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ، وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِهِ
    (16) وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ، وَ صَيِّرْنَا بِذَلِكَ فِى دَرَجَاتِ الصَّالِحِينَ وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِينَ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.
    ترجمه دعا هفدهم: دعا هرگاه نام شيطان برده مى شد و آن حضرت از او و كيد او پناه به خدا مى برد
    1. اى خداوندا! ما پناه به تو مى بريم و از وسوسه هاى ديور جيم،(61) و حيله و نيرنگها و دلبستگى به آرزوها و نويدها و فريب ها و دامهاى او.
    2. و از اين كه در گمراهى ما طمع بندد و از طاعت تو باز گرداند و به نافرمانى تو ما را زبون سازد و از اين كه هر چه را به نظر ما زيبا نمايد، ما آن را زيبا ببينيم و آنچه را پيش ما زشت جلوه دهد و بر ما دشوار گردد.
    3. خدايا به عبادت خود او را از پيش ما دور گردان، و به پايدارى ما در دوستى تو او را مقهور ساز و ميان ما و او پرده اى در آويز كه نتواند دريد و سدى استوار كن كه نتواند شكافت.
    4. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و او را به يكى از دشمنان خود سرگرم كن و ما را به حسن رعايت خود از شر او نگاه دار و مكر او را از ما دفع كن، چنان كه از پشت به جانب ما كرده بگريزد و نشان پاى بر جاى نگذارد.
    5. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و ما را از هدايت برخوردار كن، گرچه او از ضلالت برخوردار است و ما را از پرهيزگارى توشه ده، ولو اين كه او تباهكار است و ما را در راه تقوا سالك گردان كه بر خلاف طريقت او است و به هلاكت مى انجامد.
    6. خدايا راه دور شدن در دل ما را به روى او فرا بند و منزلگاهى براى او نزديك ما آماده مكن.
    7. خدايا هر باطلى را كه در پيش چشم ما زيبا جلوه دهد، ما را بر آن آگاه گردان و چون آگاه كردى ما را از آن باز دار و ما را بينا گردان كه چگونه با او نبرد كنيم و در دل ما افكن كه به چه آلت آماده دفع او گرديم و ما را از خواب غفلت بيدار كن تا ميل بدو نكنيم و ما را به توفيق خود بر وى مدد كن.
    8. خدايا، انكار عمل او را با دل ما در آميز و در شكستن افسون و نيرنگ او براى ما چاره سازى كن.
    9. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و و او را بر ما چيره مساز و اميد او را از ما ببرّ. و او را از هوس گمراهى ما باز دار.
    10. خدايا، درود بر محمد و آل او فرست، و پدران و مادران و فرزندان و كسان و خويشان و نزديكان و همسايگان ما را از مؤمنين و مؤمنات در دژ محكم و حصار استوار و پناه گاه امن محفوظ دار و به سپرهاى محكم آنان را از شيطان نگاه دار و سلاح برنده، به دستشان ده، كه با او در آويزند.
    11. خدايا، اين دعا شامل همه آن كسان گردد؛ كه به خداوندى تو گواهى دهند و تو را به يگانگى خالصانه پرستش كنند و از جهت بندگى تو دشمن او باشند و از تو در معرفت علوم ربانى يارى جويند تا بر وى فيروز گردند.
    12. خدايا، هرچه او بندد، تو بگشا و هر چه او پيوند دهد تو بگسل و هر تدبير كه بينديشد باطل كن و چون آهنگ امرى كند او را باز دار و آنچه را او استوار سازد بشكن.
    13. خدايا، سپاه او را هيمت دهد و نيرنگاو را تباه ساز و سنگر او را ويران كن و بينى او را به خاك مال.
    14. خدايا، ما را در رسته دشمنان او جاى ده، و از شمار دوستان او بيرون كن، تا هرگاه ما را سوى خود خواند، ما نافرمانى او كنيم و چون ما را دعوت كند پاسخ ندهيم.
    هر كس دستور ما بپذيرد او را به نبرد با وى گماريم و هر كس پيرو حكم ما باشد به پند و اندرز از پيروى او باز داريم.
    15. خداوندا! بر محمد آخرين پيغمبران، و بزرگ رسولان و هم بر خاندان پاك او رحمت فرست، و ما و كسان ما و برادران ما و همه مؤمنين و مومنات را از آنچه مى ترسيم در پناه خود گير و از هر چه زنهار خواهيم زنهارى ده.
    16. آنچه خواستيم اجابت كن و هر خيرى كه انديشه ما بدان نرسد تا به زبان آريم تو خود ارزانى دار و هر چه فراموش كنيم تو حفظ و ما را در درجه نيكان و شايستگان جاى ده. آمين رب العالمين.
    18 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا دُفِعَ عَنْهُ مَا يَحْذَرُ، أَوْ عُجِّلَ لَهُ مَطْلَبُهُ:
    (1) اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى حُسْنِ قَضَائِكَ، وَ بِمَا صَرَفْتَ عَنِّى مِنْ بَلائِكَ، فَلا تَجْعَلْ حَظِّى مِنْ رَحْمَتِكَ مَا عَجَّلْتَ لِى مِنْ عَافِيَتِكَ فَأَكُونَ قَدْ شَقِيتُ بِمَا أَحْبَبْتُ وَ سَعِدَ غَيْرِى بِمَا كَرِهْتُ.
    (2) وَ إِنْ يَكُنْ مَا ظَلِلْتُ فِيهِ أَوْ بِتُّ فِيهِ مِنْ هَذِهِ الْعَافِيَةِ بَيْنَ يَدَيْ بَلاءٍ لا يَنْقَطِعُ وَ وِزْرٍ لا يَرْتَفِعُ فَقَدِّمْ لِى مَا أَخَّرْتَ، وَ أَخِّرْ عَنِّى مَا قَدَّمْتَ.
    (3) فَغَيْرُ كَثِيرٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْفَنَاءُ، وَ غَيْرُ قَلِيلٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْبَقَاءُ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.
    ترجمه دعاى هجدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) هرگاه بليه اى از او دفع يا حاجت او زود بر آورده مى شد
    1. خداوندا، تو را سپاس مى گويم بر حسن تقدير تو كه بلا را از من دور كردى.
    اما بهره مرا از رحمت خود، در اين تندرستى عاجل منحصر مساز، كه خوشى من عاقبت موجب بدبختى شود و ديگران از آن چه مرا ناخوش ‍ مى آيد سعادتمند گردند.
    2. و اگر اين عافيت كه روز و شب از آن برخوردارم، بلايى به دنبال دارد ناگسستنى و بارى بر دوش من نهد ننهادنى، پس آن چه تاءخير انداخته اى پيش فرست، و آنچه كه پيش فرستادى به تاءخير انداز؛
    3. زيرا كه آن چه به نيستى انجامد بسيار نيست، و آنچه جاويدان ماند اندك نباشد، و بر محمد و خاندان او درود فرست.
    19 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ، عَلَيْهِ السَّلامُ عِنْدَ الاسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ:
    (1) اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَيْثَ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِى جَمِيعِ الاْفَاقِ.
    (2) وَ امْنُنْ عَلَى عِبَادِكَ بِإِينَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْيِ بِلادَكَ بِبُلُوغِ الزَّهْرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلائِكَتَكَ الْكِرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِيعٍ عَاجِلٍ.
    (3) تُحْيِى بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِى الْأَقْوَاتِ، سَحَابا مُتَرَاكِما هَنِيئا مَرِيئا طَبَقا مُجَلْجَلا، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لا خُلَّبٍ بَرْقُهُ.
    (4) اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَيْثا مُغِيثا مَرِيعا مُمْرِعا عَرِيضا وَاسِعا غَزِيرا، تَرُدُّ بِهِ النَّهِيضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ
    (5) اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْيا تُسِيلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِى جَمِيعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِنَا.
    (6) اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَيْنَا سَمُوما، وَ لا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنَا حُسُوما، وَ لا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنَا رُجُوما، وَ لا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَيْنَا أُجَاجا.
    (7) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَى ءٍ قَدِيرٌ.
    ترجمه دعاى نوزدهم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در طلب باران
    1. خداوندا، ما را به باران سيراب كن، و رحمت خويش را بر ما بگستر. در همه جاى زمين براى گياهان زيبا و خوش منظر ابرى بارنده روانه كن.
    2. و به رسيدن ميوه ها بر بندگان خود منّت گذار، و زمينهاى مرده را به شكفتن شكوفه ها زنده گردان، و فرشتگان گرامى و نويسندگان را حاضر آور.(62) بارانى سودمند، پياپى در همه جاى، درشت، شتابان و زود.
    3. تا هر چه مرده است بدآن زنده كنى، و هر چه در گذشته باز گردانى، و آنچه روييدنى است بيرون آرى، و روزى ها را فراخ گردانى، از توده برى برهم، گوارا و خوش، كه چون چترى سايبان شود و غرش رعد از آن به گوش ‍ آيد، نه چندان كه به ويرانى انجامد يا برق به فريب خندد و ابر نگريد.
    4. خدا ندا! ما را سيراب كن به بارانى كه به فرياد ما برسد، گياهان را بروياند، پهن و فراخ و بسيار كه گياه نورسته را بالان و خرم و نهال پژمرده و شكسته را بدان برومند سازد.
    5. خداوندا! ما را سيراب گردان بارانى فرست كه آب از تپه ها سرازير شود، و چاهها را بدان پرآب كنى، و جويها را بشكافى، و درختان را برويانى، و نرخها را در همه شهرها ارزان كنى،(63) و چهارپايان و ديگر خلق را نيكو حال گردانى، و روزى هاى پاكيزه را بر ما فراخ سازى، و كشت ما را برويانى، و پستانها را پر شير كنى، و بر نيروى ما بيفزايى.
    6. خدايا مبادا كه از سايه ابر بر ما باد گرم وزد و سردى آن را بر ما شوم باشد، و ريزش آن ب ما مهلكه و عذاب شود و آب آن به كام ما تلخ گردد.
    7. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و از بركات آسمانها و زمين ما را برخوردار گردان كه تو بر هر چيز توانايى.
    20 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى مَكَارِمِ الْأَخْلاقِ وَ مَرْضِيِّ الْأَفْعَالِ:
    (1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِى أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِى أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِى إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِى إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ.
    (2) اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِى، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِى، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّى.
    (3) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِى مَا يَشْغَلُنِى الاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا تَسْأَلُنِى غَدا عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِى فِيمَا خَلَقْتَنِى لَهُ، وَ أَغْنِنِى وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِى رِزْقِكَ، وَ لا تَفْتِنِّى بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِى وَ لا تَبْتَلِيَنِّى بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِى لَكَ وَ لا تُفْسِدْ عِبَادَتِى بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِىَ الْخَيْرَ وَ لا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِى مَعَالِىَ الْأَخْلاقِ، وَ اعْصِمْنِى مِنَ الْفَخْرِ.
    (4) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَرْفَعْنِى فِى النَّاسِ دَرَجَةً إِلا حَطَطْتَنِى عِنْدَ نَفْسِى مِثْلَهَا، وَ لا تُحْدِثْ لِى عِزّا ظَاهِرا إِلا أَحْدَثْتَ لِى ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِى بِقَدَرِهَا.
    (5) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِى بِهُدًى صَالِحٍ لا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لا أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لا أَشُكُّ فِيهَا، وَ عَمِّرْنِى مَا كَانَ عُمُرِى بِذْلَةً فِى طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمُرِى مَرْتَعا لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِى إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ.
    (6) اللَّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّى إِلا أَصْلَحْتَهَا، وَ لا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلا حَسَّنْتَهَا، وَ لا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً إِلا أَتْمَمْتَهَا.
    (7) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِى مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِى الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلاوَةَ الْأَمَنَةِ.
    (8) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِى يَدا عَلَى مَنْ ظَلَمَنِى، وَ لِسَانا عَلَى مَنْ خَاصَمَنِى، وَ ظَفَرا بِمَنْ عَانَدَنِى، وَ هَبْ لِى مَكْرا عَلَى مَنْ كَايَدَنِى، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِى، وَ تَكْذِيبا لِمَنْ قَصَبَنِى، وَ سَلامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِى، وَ وَفِّقْنِى لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِى، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِى.
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَدِّدْنِى لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِى بِالنُّصْحِ، وَ أَجْزِىَ مَنْ هَجَرَنِى بِالْبِرِّ، وَ أُثِيبَ مَنْ حَرَمَنِى بِالْبَذْلِ، وَ أُكَافِىَ مَنْ قَطَعَنِى بِالصِّلَةِ، وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِى إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ، وَ أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِىَ عَنِ السَّيِّئَةِ.
    (10) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِى بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِى زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِى بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِى وَ فِعْلِى، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِى وَ فِعْلِى، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِى بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ.
    (11) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ أَوْسَعَ رِزْقِكَ عَلَيَّ إِذَا كَبِرْتُ، وَ أَقْوَى قُوَّتِكَ فِيَّ إِذَا نَصِبْتُ، وَ لا تَبْتَلِيَنِّى بِالْكَسَلِ عَنْ عِبَادَتِكَ، وَ لا الْعَمَى عَنْ سَبِيلِكَ، وَ لا بِالتَّعَرُّضِ لِخِلافِ مَحَبَّتِكَ، وَ لا مُجَامَعَةِ مَنْ تَفَرَّقَ عَنْكَ، وَ لا مُفَارَقَةِ مَنِ اجْتَمَعَ إِلَيْكَ.
    (12) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى أَصُولُ بِكَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْالُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ عِنْدَ الْمَسْكَنَةِ، وَ لا تَفْتِنِّى بِالاسْتِعَانَةِ بِغَيْرِكَ إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَيْرِكَ إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لا بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَكَ إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِكَ خِذْلانَكَ وَ مَنْعَكَ وَ إِعْرَاضَكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
    (13) اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِى الشَّيْطَانُ فِى رُوعِى مِنَ التَّمَنِّى وَ التَّظَنِّى وَ الْحَسَدِ ذِكْرا لِعَظَمَتِكَ، وَ تَفَكُّرا فِى قُدْرَتِكَ، وَ تَدْبِيرا عَلَى عَدُوِّكَ، وَ مَا أَجْرَى عَلَى لِسَانِى مِنْ لَفْظَةِ فُحْشٍ أَوْ هُجْرٍ أَوْ شَتْمِ عِرْضٍ أَوْ شَهَادَةِ بَاطِلٍ أَوِ اغْتِيَابِ مُؤْمِنٍ غَائِبٍ أَوْ سَبِّ حَاضِرٍ
    وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ نُطْقا بِالْحَمْدِ لَكَ، وَ إِغْرَاقا فِى الثَّنَاءِ عَلَيْكَ، وَ ذَهَابا فِى تَمْجِيدِكَ، وَ شُكْرا لِنِعْمَتِكَ، وَ اعْتِرَافا بِإِحْسَانِكَ، وَ إِحْصَاءً لِمِنَنِكَ.
    (14) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا أُظْلَمَنَّ وَ أَنْتَ مُطِيقٌ لِلدَّفْعِ عَنِّى، وَ لا أَظْلِمَنَّ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى الْقَبْضِ مِنِّى، وَ لا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْكَنَتْكَ هِدَايَتِى، وَ لا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِى، وَ لا أَطْغَيَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُجْدِى.
    (15) اللَّهُمَّ إِلَى مَغْفِرَتِكَ وَفَدْتُ، وَ إِلَى عَفْوِكَ قَصَدْتُ، وَ إِلَى تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِكَ وَثِقْتُ، وَ لَيْسَ عِنْدِى مَا يُوجِبُ لِى مَغْفِرَتَكَ، وَ لا فِى عَمَلِى مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَكَ، وَ مَا لِى بَعْدَ أَنْ حَكَمْتُ عَلَى نَفْسِى إِلا فَضْلُكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ.
    (16) اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِى بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِى التَّقْوَى، وَ وَفِّقْنِى لِلَّتِى هِىَ أَزْكَى، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا هُوَ أَرْضَى.
    (17) اللَّهُمَّ اسْلُكْ بِىَ الطَّرِيقَةَ الْمُثْلَى، وَ اجْعَلْنِى عَلَى مِلَّتِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا.
    (18) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَتِّعْنِى بِالاقْتِصَادِ، وَ اجْعَلْنِى مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ، وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ، وَ ارْزُقْنِى فَوْزَ الْمَعَادِ، وَ سلامَةَ الْمِرْصَادِ.
    (19) اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِكَ مِنْ نَفْسِى مَا يُخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِى مِنْ نَفْسِى مَا يُصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِى هَالِكَةٌ أَوْ تَعْصِمَهَا.
    (20) اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِى إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِى إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِكَ اسْتِغَاثَتِى إِنْ كَرِثْتُ، وَ عِنْدَكَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلاحٌ، وَ فِيمَا أَنْكَرْتَ تَغْيِيرٌ، فَامْنُنْ عَلَيَّ قَبْلَ الْبَلاءِ بِالْعَافِيَةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلالِ بِالرَّشَادِ، وَ اكْفِنِى مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، وَ هَبْ لِى أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنِحْنِى حُسْنَ الْإِرْشَادِ.
    (21) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ادْرَأْ عَنِّى بِلُطْفِكَ، وَ اغْذُنِى بِنِعْمَتِكَ، وَ أَصْلِحْنِى بِكَرَمِكَ، وَ دَاوِنِى بِصُنْعِكَ، وَ أَظِلَّنِى فِى ذَرَاكَ، وَ جَلِّلْنِى رِضَاكَ، وَ وَفِّقْنِى إِذَا اشْتَكَلَتْ عَلَيَّ الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْكَاهَا، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا.
    (22) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَوِّجْنِى بِالْكِفَايَةِ، وَ سُمْنِى حُسْنَ الْوِلايَةِ، وَ هَبْ لِى صِدْقَ الْهِدَايَةِ، وَ لا تَفْتِنِّى بِالسَّعَةِ، وَ امْنِحْنِى حُسْنَ الدَّعَةِ، وَ لا تَجْعَلْ عَيْشِى كَدّا كَدّا، وَ لا تَرُدَّ دُعَائِى عَلَيَّ رَدّا، فَإِنِّى لا أَجْعَلُ لَكَ ضِدّا، وَ لا أَدْعُو مَعَكَ نِدّا.
    (23) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْنَعْنِى مِنَ السَّرَفِ، وَ حَصِّنْ رِزْقِى مِنَ التَّلَفِ، وَ وَفِّرْ مَلَكَتِى بِالْبَرَكَةِ فِيهِ، وَ أَصِبْ بِى سَبِيلَ الْهِدَايَةِ لِلْبِرِّ فِيمَا أُنْفِقُ مِنْهُ.
    (24) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِى مَئُونَةَ الاكْتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِى مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ، فَلا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ، وَ لا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ.
    (25) اللَّهُمَّ فَأَطْلِبْنِى بِقُدْرَتِكَ مَا أَطْلُبُ، وَ أَجِرْنِى بِعِزَّتِكَ مِمَّا أَرْهَبُ.
    (26) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صُنْ وَجْهِى بِالْيَسَارِ، وَ لا تَبْتَذِلْ جَاهِى بِالاقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِكَ، وَ أَسْتَعْطِىَ شِرَارَ خَلْقِكَ، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِى، و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِى، وَ أَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيُّ الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ.
    (27) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى صِحَّةً فِى عِبَادَةٍ، وَ فَرَاغا فِى زَهَادَةٍ، وَ عِلْما فِى اسْتِعْمَالٍ، وَ وَرَعا فِى إِجْمَالٍ.
    (28) اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِكَ أَجَلِى، وَ حَقِّقْ فِى رَجَاءِ رَحْمَتِكَ أَمَلِى، وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِى، وَ حَسِّنْ فِى جَمِيعِ أَحْوَالِى عَمَلِى.
    (29) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ نَبِّهْنِى لِذِكْرِكَ فِى أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ، وَ اسْتَعْمِلْنِى بِطَاعَتِكَ فِى أَيَّامِ الْمُهْلَةِ، وَ انْهَجْ لِى إِلَى مَحَبَّتِكَ سَبِيلا سَهْلَةً، أَكْمِلْ لِى بِهَا خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ.
    (30) اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ قَبْلَهُ، وَ أَنْتَ مُصَلٍّ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَهُ، وَ آتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنِى بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ النَّارِ.

  9. #9
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    ترجمه دعاى بيستم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) در خوى هاى نيكو و كردارهاى پسنديده
    1. خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ايمان مرا به كاملترين مرتبه ايمان رسان، و يقين (64) مرا بهترين يقين گردان، و نيت مرا در زمره بهترين نيات و عمل مرا از جمله بهترين اعمال قرار ده.
    2. به لطف خويش خلوص نيت مرا به كمال رسان و يقين مرا به آن چه نزد توست محكم و استوار كن و هر عمل من كه فاسد است به قدرت خود به صلاح آور.
    3. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و هر چه انديشه مرا مشغول دارد تو خود كفايت آن كن، و بدان كارم گمار كه فردا مرا از آن پرسش كنى، و اوقات مرا فارغ گردان براى انجام عملى كه مرا براى آن آفريدى، و به مال بى نيازم گردان و روزى مرا بر من فراخ كن، اما به ناسپاسى (65) و خودپرستى مبتلا مساز و رتبه ارجمند ده و به كبر و منى آزمايش مفرما و توفيق عبادت ده و به ناز و خودپسندى عبادت مرا فاسد مكن و خير بر دست من براى مردم جارى كن و به منت نهادن آن را ضايع مساز و به خوى نيك آراسته ام دار و از باليدن و فخر حفظ كن.
    4. و درود بر محمد و آل او فرست، و رتبه مرا پيش مردم بالا مبر مگر به همان اندازه پيش خودم پست گردانى، و عزت ظاهرى مرا افزون مكن مگر در باطن پيش خود مرا به همان قدر متواضع سازى.
    5. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و روشى پسنديده پيش آور كه غير آن نجويم و طريقتى شايسته كه از آن روى برنتابم و نيتى دست كه در آن شك نكنم و تا عمر من در طاعت تو گذرد مرا زنده نگاهدار و اگر بايد چراگاه شيطان شود، سوى خود بر پيش از آن كه خشم توبه من رسد و غضب تو بر من مستحكم گردد.
    6. خداوندا! در من هيچ خُلق ناشايست نگذار مگر آن را شايسته گردانى و هيچ عيبى كه بدان مرا سرزنش كنند در من نماند مگر آن را نيكو كنى، و فضيلتى ناقص نباشد،(66) مگر آن را به كمال رسانى.
    7. خداوندا، درود بر محمد و آل او فرست، و كين دشمنان مرا به مهر مبدل كن و حسد ستمكاران را به نيكخواهى، و بدگمانى بندگان شايسته ات را درباره من به وثوق و حسن ظن، و دشمنى نزديكان را به دوستى، و بدرفتارى خويشان را به خوش سلوكى، متاركه مرا به يارى و مددكارى، و چاپلوسى دوستان دروغين را به اخلاص، و قهر معاشران را به آميزشى خوش، و تلخى ترس را به شيرينى ايمنى.
    8. خدايا بر محمد و آل او درود فرست، دست توانايم ده برآن كه بر من ستم كند، و زبانى گويا بر آن كه با من ستيز جويد و فيروزى بر آن كه با من دشمنى ورزد و چاره سازى آن كه مرا فريب خواهد داد و نيرو بر آن كه مرا زبون خواهد كرد، و تكذيب آنكه عيب من گويد و رهايى از دست آن كه آزار من جويد. مرا توفيق ده به اطاعت آن كه به من راه راست نمايد و پيروى آن كه مرا ارشاد كند.(67)
    9. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و توفيقم ده كه خيرخواهى آن كس ‍ كنم كه بدخواهى من كرد و به آشتى تلافى كنم آن را كه از من بريد و به بخشش پاداش دهم، آنكه مرا نوميد كرد و بپيوندم رشته الفت آن را كه از من بگسست و به نيكى ياد كنم آن را كه غيبت من گفت و اين كه خوبى را سپاسگزارم، و از بدى چشم بپوشم.
    10. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا به زيور صلاح آراسته گردان و خلعت پارسايى بپوشان، تا دادگستر باشم و خشم فرو برم و آتش فتنه را بنشانم، و رنجديدگان را آشتى دهم و اصلاح ذات البين كنم. كردار پسنديده ديگران را فاش و رفتار ناپسند آنان را مستور دارم. نرم خوى و فروتن و نيك رفتار و بردبار و خوش روى باشم. سوى فضايل پيشى جويم و بر همگان برترى گزينم، اما آنها را سرزنش نكنم و رايگان بخشش كنم و حق گويم گرچه حق گوى اندك باشد. در گفتار و رفتار من خير بسيار بود و آن را اندك شمرم و كار ناهنجار اندك بود و آن را بسيار دانم، و اين فضايل را در من كامل گردان به طاعت كردن پيوسته و ملازم جماعت بودن و اهل بدعت و راءى تازه را ترك كردن.
    11. خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و فراخترين روزى را هنگام پيرى به من مرحمت كن، برترين نيرو را وقت درماندگى و مرا به سستى در عبادت و ناديده راه حق مبتلا مساز. كارى بر خلاف رضاى تو نكنم، و با كسى كه از تو دور است الفت نگيرم و از آن كه با توست جدا نشوم.
    12. خداوندا چنانم كن كه در سختى ها به پشتيبانى تو بكوشم و هنگام نياز از تو حاجت بخواهم و در بيچارگى زارى سوى تو كنم و مبادا آن كه در فروماندگى از غير تو يارى جويم و چون درويش گردم فروتنى نزد غير تو كنم و از او چون خواهم و هنگام ترس به جز تو پناه برم تا سزاوار منع تو گردم و مرا به حال خود گذارى و روى از من بگردانى يا ارحم الراحمين.
    13. خداوندا! به جاى آرزوى باطل و گمان بد و رشك بر بندگان تو كه شيطان در دل من افكند، ياد بزرگى و انديشه در توانايى خود و چاره سازى در دشمن را در دل من انداز و به جاى سخن زشت و بيهوده و آبروريزى مردم و گواهى به ناحق و غيبت مومنى غايب و دشنام حاضر و مانند آن، سخن من سپاس تو باشد و ستايش تو بسيار كنم و بزرگى تو از هر جهت بگويم و شكر نعمت هاى تو گزارم و احسان تو بر زبان آرم و نعمت هاى تو بر شمارم.
    14. خداوندا! درود بر محمد و آل او فرست، و مگذار كه بر من ستم رود، با آن كه تو بر دفع آن قادرى، يا من بر كسى ستم كنم و تو مى توانى مرا باز دارى، و گمراه نشوم چون هدايت من با توست و تنگدست نگردم با آن كه گشايش كار من از دست تو برآيد و سركشى نكنم چون دارايى من از توست
    15. خدايا! سوى آمرزش تو آمدم، و آهنگ بخشايش تو كردم، و شوق به گذشت تو دارم و به فضل تو اميدوارم، اما چيزيم نيست كه موجب مغفرت تو گردد و عملى نكردم كه سزاوار عفو تو باشد و پس از اعتراف به تقصير خود چاره اى جز اعتماد بر فضل تو ندارم، پس درود بر محمد و آل او فرست، و بر من تفضّل كن.
    16. خدايا زبان مرا به هدايت گويا گردان، و دل مرا به تقوا آميزش ده.
    17. و به طريقتى هر چه نيكوتر بر گمار، و به كارى هرچه پسنديده تر وادار.
    خدايا مرا در بهترين راه سالك گردان كه بر دين تو زنده باشم و بر دين تو بميرم.
    18. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از ميانه روى برخوردار دار، و پرهيزگار و راهنماى خير، و از بندگان شايسته قرار ده، و رستگارى آخرت نصيبم كن كه از كمين گاه به سلامت گذرم.
    19. خدايا، چيزى كه جان مرا آلوده كند از من بستان تا پاك شوم و آنچه را موجب صلاح من است براى من بگذار زيرا كه جان من در هلاكت افتد مگر تو نگاهش دارى.
    20. خدايا هنگام اندوه دل من به تو دارم و اگر محروم شوم چشم اميدم سوى توست و اگر مصائب روى به من آرد فريادرس من تويى و آنچه از دست من برود تدارك آن به دست توست، و هر چه تباه گردد توانى آن را به اصلاح آورى و هرچه تو را ناپسند افتد خود تغيير توانى داد. پس بر من منت نه و بلا نارسيده عافيت بخش و طلب ناكرده توانگرى ده و گمراه ناشده راه راست بنماى و آزار و رنج بندگانت را از من دور كن و در روز بازگشت مرا از قهر و عقوبت ايمان فرما و راه حق را به من بياموز.
    21. خداوندا! درود بر محمد و آل او فرست، و به لطف هيش هر شرى را از من كفايت كن و به نعمت خود مرا پرورش ده، و به كرم خود حال مرا به نيك آور و به چاره سازى خود علاج درد من فرما و مرا در سايه خود پناه ده و خلعت خشنودى بپوشان، و چون كارها به هم در آميزد مرا به آن كه بهتر است راه نماى و چون اعمال به چند گونه پيش آيد، به آن كه بى عيب تر است بر گمار و چون مذهب گوناگون بر خلاف يكديگر برخيزند مرا به آن كه پسنديده تر است هدايت فرما.
    22. خداوندا! درود بر محمد و خاندان او فرست، و تاج مك مرا كار سازى مردم قرار ده و نشان فرمان روايى (68) من آن كه تدبير خاتق نيكو كنم و آنان را به راه راست برم و مرا به فراخى عيش مبتلا كن اما از آسايش ‍ برخوردار دار و عيش مرا سخت مگردان و دعاى مرا رد مكن كه من براى تو مانندى نشناسم و همتايى در خدايى ندانم.
    23. خداوندا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از اسراف باز دار، و روزى مرا از تلف شدن حفظ كن، و در دارائى من بركت ده و چون از آن انفاق كنم راه خير پيش من آور.
    24. خداوندا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از رنج به دست آسوده كن و از جايى كه گمان ندارم روزى ده تا سرگرم طلب نشوم و از بندگى تو باز نمانم و رنج و وبال كسب بار دوش من نشود.(69)
    25. آن چه مى خواهم به قدرت خود، خواهش مرا برآور و از آن چه مى ترسم به عزت خود مرا پناه ده.
    26. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و به توانگرى عزت مرا نگهدار و آبروى مرا به تنگدستى مريز، مبادا كه از روزى خواران تو روزى طلبم، و از بدسرشتان خلق عطا خواهم، و گرفتار سپاسگويى آن شوم كه به من چيزى بخشند يا نكوهش آن كه از من دريغ كند، با آن كه بخشش و منع به دست تو است.
    27. خداوندا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا تندرستى ده تا بندگى كنم ودلى فارغ كه رغبت از جهان بگردانم و دانشى كه به كار برم، و زهدى كه به اندك روزى بسازم.
    28. خديا پايان عمر من به آمرزش تو انجامد و آرزوى بخشايش تواءم تحقق يابد و راه خشنودى تو منتهى گردد و كردار من در همه حال نيكو باشد.
    29. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و هنگام غفلت مرا به ياد خود هوشيار گردان و تا اجل فرا نرسيده است به طاعت خويش وادار و راهى آسان سوى محبت تو فراپيش من آور و خير دنيا و آخرت را به كمال عطا كن.
    30. خداوند درود بر محمد و آل او فرست، برتر از آن چه بر كسى كه پيش از وى فرستاده اى و يا بر كسى پس از وى بفرستى و مرا در دنيا نيكى ده و در آخرتم هم، و از شر عذاب آتش به رحمت خود حفظ كن.
    21 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ وَ أَهَمَّتْهُ الْخَطَايَا:
    (1) اللَّهُمَّ يَا كَافِىَ الْفَرْدِ الضَّعِيفِ، وَ وَاقِىَ الْأَمْرِ الْمَخُوفِ، أَفْرَدَتْنِى الْخَطَايَا فَلا صَاحِبَ مَعِى، وَ ضَعُفْتُ عَنْ غَضَبِكَ فَلا مُؤَيِّدَ لِى، وَ أَشْرَفْتُ عَلَى خَوْفِ لِقَائِكَ فَلا مُسَكِّنَ لِرَوْعَتِى
    (2) وَ مَنْ يُؤْمِنُنِى مِنْكَ وَ أَنْتَ أَخَفْتَنِى، وَ مَنْ يُسَاعِدُنِى وَ أَنْتَ أَفْرَدْتَنِى، وَ مَنْ يُقَوِّينِى وَ أَنْتَ أَضْعَفْتَنِى؟
    (3) لا يُجِيرُ، يَا إِلَهِى، إِلا رَبٌّ عَلَى مَرْبُوبٍ، وَ لا يُؤْمِنُ إِلا غَالِبٌ عَلَى مَغْلُوبٍ، وَ لا يُعِينُ إِلا طَالِبٌ عَلَى مَطْلُوبٍ.
    (4) وَ بِيَدِكَ، يَا إِلَهِى، جَمِيعُ ذَلِكَ السَّبَبِ، وَ إِلَيْكَ الْمَفَرُّ وَ الْمَهْرَبُ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْ هَرَبِى، وَ أَنْجِحْ مَطْلَبِى.
    (5) اللَّهُمَّ إِنَّكَ إِنْ صَرَفْتَ عَنِّى وَجْهَكَ الْكَرِيمَ أَوْ مَنَعْتَنِى فَضْلَكَ الْجَسِيمَ أَوْ حَظَرْتَ عَلَيَّ رِزْقَكَ أَوْ قَطَعْتَ عَنِّى سَبَبَكَ لَمْ أَجِدِ السَّبِيلَ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَمَلِى غَيْرَكَ، وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى مَا عِنْدَكَ بِمَعُونَةِ سِوَاكَ، فَإِنِّى عَبْدُكَ وَ فِى قَبْضَتِكَ، نَاصِيَتِى بِيَدِكَ.
    (6) لا أَمْرَ لِى مَعَ أَمْرِكَ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ، وَ لا قُوَّةَ لِى عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِكَ، وَ لا أَسْتَطِيعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِكَ، وَ لا أَسْتَمِيلُ هَوَاكَ، وَ لا أَبْلُغُ رِضَاكَ، وَ لا أَنَالُ مَا عِنْدَكَ إِلا بِطَاعَتِكَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ.
    (7) إِلَهِى أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَيْتُ عَبْدا دَاخِرا لَكَ، لا أَمْلِكُ لِنَفْسِى نَفْعا وَ لا ضَرّا إِلا بِكَ، أَشْهَدُ بِذَلِكَ عَلَى نَفْسِى، وَ أَعْتَرِفُ بِضَعْفِ قُوَّتِى وَ قِلَّةِ حِيلَتِى، فَأَنْجِزْ لِى مَا وَعَدْتَنِى، وَ تَمِّمْ لِى مَا آتَيْتَنِى، فَإِنِّى عَبْدُكَ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ الضَّعِيفُ الضَّرِيرُ الْحَقِيرُ الْمَهِينُ الْفَقِيرُ الْخَائِفُ الْمُسْتَجِيرُ.
    (8) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَجْعَلْنِى نَاسِيا لِذِكْرِكَ فِيمَا أَوْلَيْتَنِى، وَ لا غَافِلا لِإِحْسَانِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَنِى، وَ لا آيِسا مِنْ إِجَابَتِكَ لِى وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّى، فِى سَرَّاءَ كُنْتُ أَوْ ضَرَّاءَ، أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ، أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلاءٍ، أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ، أَوْ جِدَةٍ أَوْ لَأْوَاءَ، أَوْ فَقْرٍ أَوْ غِنًى.
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ ثَنَائِى عَلَيْكَ، وَ مَدْحِى إِيَّاكَ، وَ حَمْدِى لَكَ فِى كُلِّ حَالاتِى حَتَّى لا أَفْرَحَ بِمَا آتَيْتَنِى مِنَ الدُّنْيَا، وَ لا أَحْزَنَ عَلَى مَا مَنَعْتَنِى فِيهَا، وَ أَشْعِرْ قَلْبِى تَقْوَاكَ، وَ اسْتَعْمِلْ بَدَنِى فِيمَا تَقْبَلُهُ مِنِّى، وَ اشْغَلْ بِطَاعَتِكَ نَفْسِى عَنْ كُلِّ مَا يَرِدُ عَلَيَّ حَتَّى لا أُحِبَّ شَيْئا مِنْ سُخْطِكَ، وَ لا أَسْخَطَ شَيْئا مِنْ رِضَاكَ.
    (10) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ فَرِّغْ قَلْبِى لِمَحَبَّتِكَ، وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ، وَ انْعَشْهُ
    بِخَوْفِكَ وَ بِالْوَجَلِ مِنْكَ، وَ قَوِّهِ بِالرَّغْبَةِ إِلَيْكَ، وَ أَمِلْهُ إِلَى طَاعَتِكَ، وَ أَجْرِ بِهِ فِى أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَيْكَ، وَ ذَلِّلْهُ بِالرَّغْبَةِ فِيمَا عِنْدَكَ أَيَّامَ حَيَاتِى كُلِّهَا.
    (11) وَ اجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَا زَادِى، وَ إِلَى رَحْمَتِكَ رِحْلَتِى، وَ فِى مَرْضَاتِكَ مَدْخَلِى، وَ اجْعَلْ فِى جَنَّتِكَ مَثْوَاىَ، وَ هَبْ لِى قُوَّةً أَحْتَمِلُ بِهَا جَمِيعَ مَرْضَاتِكَ، وَ اجْعَلْ فِرَارِى إِلَيْكَ، وَ رَغْبَتِى فِيمَا عِنْدَكَ، وَ أَلْبِسْ قَلْبِىَ الْوَحْشَةَ مِنْ شِرَارِ خَلْقِكَ، وَ هَبْ لِىَ الْأُنْسَ بِكَ وَ بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ.
    (12) وَ لا تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَ لا كَافِرٍ عَلَيَّ مِنَّةً، وَ لا لَهُ عِنْدِى يَدا، وَ لا بِى إِلَيْهِمْ حَاجَةً، بَلِ اجْعَلْ سُكُونَ قَلْبِى وَ أُنْسَ نَفْسِى وَ اسْتِغْنَائِى وَ كِفَايَتِى بِكَ وَ بِخِيَارِ خَلْقِكَ.
    (13) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنِى لَهُمْ قَرِينا، وَ اجْعَلْنِى لَهُمْ نَصِيرا، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِشَوْقٍ إِلَيْكَ، وَ بِالْعَمَلِ لَكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ.
    ترجمه دعاى بيست و يكم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) چون پيش آمدى و ياد گناهى او را اندوهگين مى كرد
    1. اى خداوند! اى كارساز مردم بى كس و ناتوان! اى سنگر حوادث سهمناك، به سبب گناهان تنها مانده ام و كسى ياور من نيست، طاقت خشم تو ندارم . كسى يارى من نكند. هول ديدار تو نزديك است و دل من مى طپد. كسى نيست طپش دل مرا آرام سازد.
    2. چون تو مرا بيم دهى كيست كه مرا پناه دهد؟ و چون مرا تنها گذارى كه تواند مرا يارى كند؟ و چون مرا ناتوان خواهى، كيست كه مرا نيرومند گرداند؟
    3. پرورده نعمت را پرورنده او بايد در كنف حمايت خود گيرد، و مغلوب زير دست را، بايد خداوند او ايمنى دهد. بدهكار را طالب او بايد دستگيرد.
    4. اى خداى رشته همه اين ها در دست تو است و گريزگاه سوى تو. پس ‍ درود بر محمد و خاندان او فرست، و مرا در پناه خود گير، كه سوى تو گريخته ام و حاجت من برآور كه از تو خواسته ام.
    5. اگر تو روى بزرگى از من بگردانى، و فضل عظيم خود را از من دريغ دارى، يا مرا از روزى خود محروم كنى و رشته مرا از خود بگسلى، از غير تو به هيچ يك از آرزوهاى خود راه نيابم و به دستياى ديگرى بدانچه نزد تو است دسترسى ندارم، چون من بنده تو و در اختيار توام، اختيارم . موى پيشانى من در پنجه قدرت تو است.
    6. با فرمان تو اختيار ندارم، حكم تو درباره من روان است، قضاى تو درباره من عدل،(70) نيروى بيرون شدن از ملك تو و ياراى در گذشتن از قدرت تواءم نيست و نمى توانم لطف تو را متوجه سوى خود كنم و به خشنودى تو نايل شوم. به آنچه نزد توست نرسم، مگر به طاعت و مزيد بخشايش ‍ تو.
    7. اى خداى من! پيوسته من بنده ذليل تو بوده ام، نه بر سود خويش قدرت دارم و نه بر زيان خود مگر به يارى تو. من به ناتوانى خود اقرار مى كنم و به زبونى و بيچارگى خود اعتراف دارم، پس به آنچه وعده دادى عطا فرما و آنچه عطا كرده اى كامل كن، كه من بنده تو ام، بيچاره نيازمند و ناتوان و رنجور و خوار و زبون و تهيدست و ترسان و پناه به تو آورده.
    8. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و به سبب نعمت هايى كه عطا كرده اى، از ياد خود فراموشيم مده و به علت آن چه احسان كرده اى مرا غافل مگردان، در همه حال، خوشى يا ناخوشى، سختى يا آسايش، عافيت يا بلاء، بد حالى يا نعمت، توانگرى يا تنگدستى، درويشى و بى نيازى. اجابت دعاى مرا هر چند به تاءخير انازى، باز مرا نوميد مساز.
    9. خدايا درود فرست بر محمد و خاندان او، توفيق ده كه هميشه ثناى تو گويم و سپاس تو گزارم. بدانچهاز دنيا انعام كرده اى شادان نشوم، و از آنچه مرا منع فرموده اى اندوهگين نباشم و ترس خود را در دل من جاى ده و مرا بدان كار دار كه مى پسندى و به طاعت خود سرگرم كن تا از آن چه بر سر من آيد پروا نداشته باشم و چيزى را كه نمى پسندى آرزو نكنم و چيزى كه پسنديده تو است ناخوش ندارم.
    10. خدايا درود فرست بر محمد و خاندان او، دل مرا از همه چيز تهى ساز تا جاى محبت تو باشد، و به ياد خود مشغول دار و به ترس و بيم خود پرورش ده و به رغبت به جانب خود نيرومند گردان و به طاعت خويش ‍ مايل كن، و او را در راهى سالك گردان كه دوست تر دارى و چنانش پرور كه در همه عمر بدان چه نزد تو است رغبت كند
    11. توشه مرا از اين جهان پرهيزگارى قرار ده، و و رفتار مرا به سوى بخشايش خود بگردان و باب خشنودى خويش را به روى من بگشاى و مرا در بهشت خود جاى ده. خدايا به من نيرويى بخش كه هر چه را موجب خشنودى تو است آسان به جاى آرم و سوى تو گريزم و رغبت در آن نعمت ها كنم كه نزد توست و در دل من انداز كه از آفريدگان شرير تو احتراز كنم و با تو و دوستان و مطيعان تو انس گيرم.
    12. هيچ كافر و فاجرى را بر من منّت نباشد و حق بر من نداشته و من نياز به آنها نداشته باشم، بلكه آرامش و دلبستگى و بى نيازى من به تو و نيكان خلق تو باشد.
    13. خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا همنشين آنها قرار ده، و يار آنها گردان، و بر من منّت گذار كه شوق من به سوى تو باشد، و و عمل براى تو كنم به هرچه دوستى دارى و مى پسندى، كه بر هر چيز توانايى و اين ها بر تو آسان است.
    22 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ الْجَهْدِ وَ تَعَسُّرِ الْأُمُورِ:
    (1) اللَّهُمَّ إِنَّكَ كَلَّفْتَنِى مِنْ نَفْسِى مَا أَنْتَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّى، وَ قُدْرَتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيَّ أَغْلَبُ مِنْ قُدْرَتِى، فَأَعْطِنِى مِنْ نَفْسِى مَا يُرْضِيكَ عَنِّى، وَ خُذْ لِنَفْسِكَ رِضَاهَا مِنْ نَفْسِى فِى عَافِيَةٍ.
    (2) اللَّهُمَّ لا طَاقَةَ لِى بِالْجَهْدِ، وَ لا صَبْرَ لِى عَلَى الْبَلاءِ، وَ لا قُوَّةَ لِى عَلَى الْفَقْرِ، فَلا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِى، وَ لا تَكِلْنِى إِلَى خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِى، وَ تَوَلَّ كِفَايَتِى.
    (3) وَ انْظُرْ إِلَيَّ وَ انْظُرْ لِى فِى جَمِيعِ أُمُورِى، فَإِنَّكَ إِنْ وَكَلْتَنِى إِلَى نَفْسِى عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَكَلْتَنِى إِلَى خَلْقِكَ تَجَهَّمُونِى، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِى إِلَى قَرَابَتِى حَرَمُونِى، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلا نَكِدا، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَوِيلا، وَ ذَمُّوا كَثِيرا.
    (4) فَبِفَضْلِكَ، اللَّهُمَّ، فَأَغْنِنِى، وَ بِعَظَمَتِكَ فَانْعَشْنِى، وَ بِسَعَتِكَ، فَابْسُطْ يَدِى، وَ بِمَا عِنْدَكَ فَاكْفِنِى.
    (5) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَلِّصْنِى مِنَ الْحَسَدِ، وَ احْصُرْنِى عَنِ الذُّنُوبِ، وَ وَرِّعْنِى عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لا تُجَرِّئْنِى عَلَى الْمَعَاصِى، وَ اجْعَلْ هَوَاىَ عِنْدَكَ، وَ رِضَاىَ فِيمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكَ، وَ بَارِكْ لِى فِيمَا رَزَقْتَنِى وَ فِيمَا خَوَّلْتَنِى وَ فِيمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ، وَ اجْعَلْنِى فِى كُلِّ حَالاتِى مَحْفُوظا مَكْلُوءا مَسْتُورا مَمْنُوعا مُعَاذا مُجَارا.
    (6) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ عَنِّى كُلَّ مَا أَلْزَمْتَنِيهِ وَ فَرَضْتَهُ عَلَيَّ لَكَ فِى وَجْهٍ مِنْ وُجُوهِ طَاعَتِكَ أَوْ لِخَلْقٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ إِنْ ضَعُفَ عَنْ ذَلِكَ بَدَنِى، وَ وَهَنَتْ عَنْهُ قُوَّتِى، وَ لَمْ تَنَلْهُ مَقْدُرَتِى، وَ لَمْ يَسَعْهُ مَالِى وَ لا ذَاتُ يَدِى، ذَكَرْتُهُ أَوْ نَسِيتُهُ.
    (7) هُوَ، يَا رَبِّ، مِمَّا قَدْ أَحْصَيْتَهُ عَلَيَّ وَ أَغْفَلْتُهُ أَنَا مِنْ نَفْسِى، فَأَدِّهِ عَنِّى مِنْ جَزِيلِ عَطِيَّتِكَ وَ كَثِيرِ مَا عِنْدَكَ، فَإِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ، حَتَّى لا يَبْقَى عَلَيَّ شَيْءٌ مِنْهُ تُرِيدُ أَنْ تُقَاصَّنِى بِهِ مِنْ حَسَنَاتِى، أَوْ تُضَاعِفَ بِهِ مِنْ سَيِّئَاتِى يَوْمَ أَلْقَاكَ يَا رَبِّ.
    (8) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى الرَّغْبَةَ فِى الْعَمَلِ لَكَ لاِخِرَتِى حَتَّى أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِى، وَ حَتَّى
    يَكُونَ الْغَالِبُ عَلَيَّ الزُّهْدَ فِى دُنْيَاىَ، وَ حَتَّى أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقا، وَ آمَنَ مِنَ السَّيِّئَاتِ فَرَقا وَ خَوْفا، وَ هَبْ لِى نُورا أَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ، وَ أَهْتَدِى بِهِ فِى الظُّلُمَاتِ، وَ أَسْتَضِى ءُ بِهِ مِنَ الشَّكِّ وَ الشُّبُهَاتِ
    (9) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى خَوْفَ غَمِّ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى أَجِدَ لَذَّةَ مَا أَدْعُوكَ لَهُ، وَ كَأْبَةَ مَا أَسْتَجِيرُ بِكَ مِنْهُ
    (10) اللَّهُمَّ قَدْ تَعْلَمُ مَا يُصْلِحُنِى مِنْ أَمْرِ دُنْيَاىَ وَ آخِرَتِى فَكُنْ بِحَوَائِجِى حَفِيّا.
    (11) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنِى الْحَقَّ عِنْدَ تَقْصِيرِى فِى الشُّكْرِ لَكَ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فِى الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ وَ الصِّحَّةِ وَ السَّقَمِ، حَتَّى أَتَعَرَّفَ مِنْ نَفْسِى رَوْحَ الرِّضَا وَ طُمَأْنِينَةَ النَّفْسِ مِنِّى بِمَا يَجِبُ لَكَ فِيمَا يَحْدُثُ فِى حَالِ الْخَوْفِ وَ الْأَمْنِ وَ الرِّضَا وَ السُّخْطِ وَ الضَّرِّ وَ النَّفْعِ.
    (12) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى سَلامَةَ الصَّدْرِ مِنَ الْحَسَدِ حَتَّى لا أَحْسُدَ أَحَدا مِنْ خَلْقِكَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِكَ، وَ حَتَّى لا أَرَى نِعْمَةً مِنْ نِعَمِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ فِى دِينٍ أَوْ دُنْيَا أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ تَقْوَى أَوْ سَعَةٍ أَوْ رَخَاءٍ إِلا رَجَوْتُ لِنَفْسِى أَفْضَلَ ذَلِكَ بِكَ وَ مِنْكَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ.
    (13) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَايَا، وَ الاحْتِرَاسَ مِنَ الزَّلَلِ فِى الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ فِى حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ، حَتَّى أَكُونَ بِمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، عَامِلا بِطَاعَتِكَ، مؤ ثرا لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِى الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ، حَتَّى يَأْمَنَ عَدُوِّى مِنْ ظُلْمِى وَ جَوْرِى ، وَ يَأْيَسَ وَلِيِّى مِنْ مَيْلِى وَ انْحِطَاطِ هَوَاىَ
    (14) وَ اجْعَلْنِى مِمَّنْ يَدْعُوكَ مُخْلِصا فِى الرَّخَاءِ دُعَاءَ الْمُخْلِصِينَ الْمُضْطَرِّينَ لَكَ فِى الدُّعَاءِ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.


  10. #10
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض







    ترجمه دعاى بيست و دوم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) هنگام سختى و مشقت و دشوارى كارها
    1. خداوندا! تو مرا تكليف كردى كه دست تو در آن بيش از من است، و قدرت تو بر آن كار و بر خود من بيش از قدرت من.(71) پس مرا به عملى وادار كه تو را از من خشنود گرداند، و به كارى برگمار كه پسنديده تو و موجب عافيت من باشد.
    2. خدايا مرا طاقت تحمل رنج نيست و تاب شكيبايى بر بلا ندارم و تحمل تنگ دستى نمى توانم، پس روزى خود را از من وامگير، و مرا به خلق خود وامگذار، بلكه تو خود حاجت مرا برآور.
    3. و كارساز من باش، و سوى من به رحمت بنگر، و در همه كار خير مرا مراعات كن چون اگر مرا به من واگذارى در كار خود فرومانم، و مصلحت آن را ندانم، و اگر مرا به خلق واگذارى روى درهم كشند، و اگر به نزديكان حوالت دهى مرا نوميد كنند، و اگر بدهند به غايت اندك دهند و منت بسيار نهند و نكوهش بسيار كنند.
    4. پس به فضل خود مرا بى نياز كن، و به بزرگى خود مرتبه مرا بلند گردان، و از گنج بى پايان خود دست مرا گشاده دار، و به آنچه نزد تو است (امور) مهم مرا كفايت كن.
    5. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از حسد پاك كن و از گناهان باز دار، و از حرام پرهيز ده، و جراءت بر نافرمانى مده، و خواهش دل مرا به سوى خود بگردان و به آنچه از تو به من مى رسد دل خوش ساز و در روزى اى كه نصيب من كرده اى و آنچه به من بخشيده و انعام فرموده اى بركت ده، و مرا در همه حالات حفظ كن و نگاهدار، از نظر بدخواه پوشيده و دست دشمنان از من كوتاه و در پناه و امان تو محفوظ.
    6. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و هر چه مرا بدان مكلف فرموده اى و بر من واجب كرده اى از انواع طاعت هاى خود يا نسبت به بندگانت، تو خود اداى آن را از من متكفل شو، چه به تن ناتوان باشم، و نيروى من از آن فروماند، و قدرت من بدان نرسد، يا آن كه مال من گنجايش آن را نداشته، و دست تصرف من از آن كوتاه باشد، به ياد داشته باشم، يا فراموش كرده باشم.(72)
    7. اى پروردگار من! آن چه من فراموش كنم تو يك يك به ياد دارى، پس از فضل عظيم و خزانه بى پايان خويش، حقوقى كه بر من است ادا كن، تويى بزرگوار گشايش دهنده، چنان كن كه روز لقاى تو حقى بر من نماند تا از حسنات من جاى آن بكاهى يا بر سيئات من بيفزايى.
    8. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا راغب گردان كه براى آخرت خود در راه توبكوشم و اين رغبت را با دل خود آميخته بينم، و بى رغبتى به دنيا بر وجود من غالب گردد و هر عمل نيك را از روى شوق به جاى آرم و از اعمال زشت به ترس و بيم بپرهيزم، و مرا روشنايى ده كه ميان مردم در پرتو آن رفتار كنم، و در تاريكى ها به فروغ آن را جويم و از زنگ شك و شبهه پاك و تابناك شوم.
    9. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، روزى كن كه از اندوه وعيد تو هراسناك باشم و به پاداشى كه ما را نويد دادى شائق، تا لذت ثوابى (73) كه تو را براى آن مى خوانم در يابم و بيم عذاب نعوذ بالله در سويداى دل من جاى گيرد.
    10. خدايا تو مى دانى در دنيا و آخرت شايسته من چيست، پس به حوائج من نيك توجه فرماى.
    11. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و اگر در شكر نعمت تو كوتاهى مى كنم، در آسايش و رنج و تندرستى و بيمارى مرا توفيق ده كه به حق گرايم و در دل خويش روح رضا و آرامش را در يابم و در حال ترس و امن، و خشنودى و خشم و زيان و سود، تكليف خود را انجام دهم.
    12. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و سينه مرا از حسد پاك كن تا بر هيچ يك از بندگان تو بر هيچ نعمتى رشك نبرم، و هيچ نعمتى از نعم تو را، دنيوى باشد يا اخروى، از عافيت يا تقوا، يا فراخى يا خوشى، و راحتى بر بندگان تو نبينم، مگر براى خويش به از آن خواهم، اما از تو خواهم و يارى تو خواهم، از تو تنها كه شكايت و انباز ندارى.
    13. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از گناهان حفظ كن، و در دنيا و آخرت در حالت خشنودى و خشم مرا از لغزش نگاه دار، چنان كه اين دو حال نسبت به من مساوى باشند و من عمل به طاعت تو كنم و رضاى تو را برگزينم و غير رضاى تو نخواهم و جز به فرمان تو درباره دوستان و دشمنان عمل نكنم تا دشمن از جور و ستم من ايمن باشد، و دوست از جانب دارى و هواخواهى من به ناحق ماءيوس گردد، و مرا از آن كسان قرار ده كه تو را در آسايش چنان به اخلاص خوانند كه بيچارگان در رنج و سختى، تويى ستوده و بزرگوار.
    23 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذَا سَأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَةَ وَ شُكْرَهَا:
    (1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِى عَافِيَتَكَ، وَ جَلِّلْنِى عَافِيَتَكَ، وَ حَصِّنِّى بِعَافِيَتِكَ، وَ أَكْرِمْنِى بِعَافِيَتِكَ، وَ أَغْنِنِى بِعَافِيَتِكَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَافِيَتِكَ، وَ هَبْ لِى عَافِيَتَكَ وَ أَفْرِشْنِى عَافِيَتَكَ، وَ أَصْلِحْ لِى عَافِيَتَكَ، وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنِى وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِى الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ.
    (2) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِى عَافِيَةً كَافِيَةً شَافِيَةً عَالِيَةً نَامِيَةً، عَافِيَةً تُوَلِّدُ فِى بَدَنِى الْعَافِيَةَ، عَافِيَةَ الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ.
    (3) وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلامَةِ فِى دِينِى وَ بَدَنِى، وَ الْبَصِيرَةِ فِى قَلْبِى، وَ النَّفَاذِ فِى أُمُورِى، وَ الْخَشْيَةِ لَكَ، وَ الْخَوْفِ مِنْكَ، وَ الْقُوَّةِ عَلَى مَا أَمَرْتَنِى بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، وَ الاجْتِنَابِ لِمَا نَهَيْتَنِى عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ.
    (4) اللَّهُمَّ وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ، وَ زِيَارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ، وَ آلِ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَبَدا مَا أَبْقَيْتَنِى فِى عَامِى هَذَا وَ فِى كُلِّ عَامٍ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَقْبُولا مَشْكُورا، مَذْكُورا لَدَيْكَ، مَذْخُورا عِنْدَكَ.
    (5) وَ أَنْطِقْ بِحَمْدِكَ وَ شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْكَ لِسَانِى، وَ اشْرَحْ لِمَرَاشِدِ دِينِكَ قَلْبِى.
    (6) وَ أَعِذْنِى وَ ذُرِّيَّتِى مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ و الْعَامَّةِ وَ اللَّامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ شَدِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَرِيفٍ وَ وَضِيعٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ قَرِيبٍ وَ بَعِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ حَرْبا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
    (7) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَنْ أَرَادَنِى بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ عَنِّى، وَ ادْحَرْ عَنِّى مَكْرَهُ، وَ ادْرَأْ عَنِّى شَرَّهُ، وَ رُدَّ كَيْدَهُ فِى نَحْرِهِ.
    (8) وَ اجْعَلْ بَيْنَ يَدَيْهِ سُدّا حَتَّى تُعْمِىَ عَنِّى بَصَرَهُ، وَ تُصِمَّ عَنْ ذِكْرِى سَمْعَهُ، وَ تُقْفِلَ دُونَ إِخْطَارِى قَلْبَهُ، وَ تُخْرِسَ عَنِّى لِسَانَهُ، وَ تَقْمَعَ رَأْسَهُ، وَ تُذِلَّ عِزَّهُ، وَ تَكْسُرَ جَبَرُوتَهُ، وَ تُذِلَّ رَقَبَتَهُ، وَ تَفْسَخَ كِبْرَهُ، وَ تُؤْمِنَنِى مِنْ جَمِيعِ ضَرِّهِ وَ شَرِّهِ وَ غَمْزِهِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ حَسَدِهِ وَ عَدَاوَتِهِ وَ حَبَائِلِهِ وَ مَصَايِدِهِ وَ رَجِلِهِ وَ خَيْلِهِ، إِنَّكَ عَزِيزٌ قَدِيرٌ.
    ترجمه دعاى بيست و سوم: دعاى آن حضرت چون از خدا تندرستى و توفيق شكرگزارى مى طلبيد
    1. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و جامه عافيت (74) در من بپوشان، كه سراپاى مرا فرا گيرد، و مرا در حصار عافيت جاى ده و به عافيت گرامى دار، و بر من صدقه ده و مرا عافيت بخش، بستر عافيت براى من بگستر، و آن را شايسته من گردان و ميان من و عافيت در دنيا و آخرت جدايى ميفكن.
    2. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا از رنج دور دار و بهبودى كامل عطا كن، موجب تندرستى كه پيوسته در فزونى بود و برومند گردد، عافيتى كه از آن در تن و جان من در دنيا و هم در آخرت عافيت ديگر خيزد.
    3. خدايا بر من منت نه به تندرستى وايمنى در دين و تن و بينايى در دل و روايى در كارها و ترس از تو و بيم از خشم تو و مرا نيرو ده بر آن چه امر كرده اى تا فرمان برم و از آنچه نهى كرده اى تا از گناه بپرهيزم.
    4. خدايا بر من منّت گذار به حج و عمره و زيارت قبر پيغمبرت صلواتك و رحمتك و بركاتك عليه و زيارت قبر خاندان پيغمبرت (عليهم السلام)، امسال و هر سال تا به لطف تو زنده ام.(75) و اين اعمال مرا بپذير و پاداش ده و آنها نزد تو مذكور و پيش تو اندوخته باشد براى من.
    5. و زبان مرا به سپاس و شكر و ذكر و ستايش خود گويا كن، و دل و هوش ‍ مرا براى دريافتن راه دين گشاده دار.
    6. مرا و فرزندان مرا از شيطان رجيم در پناه خود گير و از شر جانور گزنده و كشنده، و هر شرى و از چشم بد، و از هر شيطان سركش، و سلطان ستمگر و خودكام زود خشم و هر ناتوان و توانا و هر مهتر و كهتر، و خرد و بزرگ، و نزديك و دور، و هر كه از جن و انس با پيغمبر و خاندان او عليهم السلام به جنگ برخيزد، و هر جنبنده كه اختيار او به دست تو است حفظ كن انك على صراط مستقيم.
    7. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و هر كس درباره من قصد بدى كند، او را از قصد خود باز گردان، و مكر او را از من دور كن، و شر او را از من بگردان، و كيد او را به گردن خود او انداز.
    8. و در پيش او سدّى استوار كن كه ديده اش را از من بپوشانى، و گوش او را از شنيدن نام من كر كنى، و بر دل او بندى بر نهى كه انديشه مرا در دل نگذارند و زبان او را از من ببندى و سر او را به قهر بكوبى، و عزت او را به ذلّت بدل كنى، و جبروت او را در هم شكنى، و گردن او را به طوق خوارى نرم كنى، و تكبر او را بر هم زنى، و مرا از زيان و شر و سخن چينى و فشار و عيب جويى و رشك و دشمنى و از دام و كمند و پياده و سوار او ايمن كنى، كه تويى غالب و توانا.
    24 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ لِأَبَوَيْهِ عَلَيْهِمَا السَّلامُ:
    (1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلامِكَ.
    (2) وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
    (3) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِى عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاما، وَ اجْمَعْ لِى عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاما، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِى بِمَا تُلْهِمُنِى مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِى لِلنُّفُوذِ فِيمَا تُبَصِّرُنِى مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لا يَفُوتَنِى اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لا تَثْقُلَ أَرْكَانِى عَنِ الْحَفُوفِ فِيمَا أَلْهَمْتَنِيهِ
    (4) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ.
    (5) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِى لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّى بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِى مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِى مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَاىَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَاىَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِى وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّى بِهِمَا وَ إِنْ كَثُرَ.
    (6) اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِى، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلامِى، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِى، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِى، وَ صَيِّرْنِى بِهِمَا رَفِيقا، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقا.
    (7) اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِى، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِى، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّى فِى صِغَرِى.
    (8) اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّى مِنْ أَذًى، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّى مِنْ مَكْرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِى لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّا فِى دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِيَادَةً فِى حَسَنَاتِهِمَا، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.
    (9) اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِى مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِى عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِى وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّى لا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِى، وَ لا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِى بِرِّى، وَ لا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِى يَا رَبِّ.
    (10) فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّا عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَانا إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذا - يَا إِلَهِى - طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِى؟ وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِى حِرَاسَتِى؟ وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ؟
    (11) هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّى حَقَّهُمَا، وَ لا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا، وَ لا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّى يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِى يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لا تَجْعَلْنِى فِى أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلاْبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ.
    (12) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ، وَ اخْصُصْ أَبَوَيَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
    (13) اللَّهُمَّ لا تُنْسِنِى ذِكْرَهُمَا فِى أَدْبَارِ صَلَوَاتِى، وَ فِى إِنًى مِنْ آنَاءِ لَيْلِى، وَ فِى كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِى.
    (14) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِى بِدُعَائِى لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِى مَغْفِرَةً حَتْما، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِى لَهُمَا رِضًى عَزْما، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلامَةِ.
    (15) اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِيَّ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لِى فَشَفِّعْنِى فِيهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِكَ فِى دَارِ كَرَامَتِكَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَ الْمَنِّ الْقَدِيمِ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
    ترجمه دعاى بيست و چهارم: دعاى آن حضرت (عليه السلام) براى پدر و مادرش
    1. خدايا رحمت فرست بر محمّد بنده و پيغمبرت و خاندان پاكش، و آنان را به بهترين رحمت و بركت و سلام خود مخصوص گردان.
    2. خدايا پدر و مادر(76) مرا به كرامت نزد خود و درود از جانب خود مخصوص گردان. اى ارحم الراحمين.
    3. خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و در دل من انداز كه تكاليف خود را درباره آنان بشناسم و وظايف خود را به كمال فراگيرم و توفيق ده تا آن چه مرا آموخته اى، به كار بندم و آنچه به تعليم تو دريافته ام، انجام دهم، چنان كه هيچ يك از دانسته هايم عمل ناكرده نماند و اعضاى من در آن چه آموخته ام گرانى نكند.
    4. خدايا! درود فرست بر محمد و آل او، نان كه ما را به سبب او شرافت دادى، و خدايا درود بر محمد و آل او فرست چنان كه به بركت او حقى براى ما بر گردن خلق ثابت فرمودى.
    5. خدايا چنان كن كه هيبت پدر و مادر در دل من چون هيبت پادشاهى خودكام قرار گيرد اما من با آنها مانند مادر مهربان باشم.
    خدايا طاعت پدر و مادر و نيكى به آنها را براى من مطبوع تر گردان از خواب در ديده خسته و گواراتر از آب سرد در كام تشنه، چنان كه خواهش آنها را بر خواهش دل خود مقدم دارم. و پسند خاطر آنان را بر پسند خاطر خود بگزينم و نيكى آنها را درباره خود گرچه اندك باشد بسيار شمارم و نيكى خود را درباره آنها اگر چه بسيار باشد اندك ببينم.
    6. خدايا، آواز مرا پيش ايشان پست و سخن مرا با آن ها خوش گردان، و خوى مرا نرم كن، و دل مرا بر آنان مهربان، و مرا نسبت به آن ها خوش رفتار و دلسوز گردان.
    7. خدايا، آنان را در ازاى پروريدن من جزاى نيكو ده، و در مقابل عزيز داشتن من پاداش بزرگ مرحمت فرما، و چون مرا در خردى از آسيب و گزند نگاه داشتند، تو نيز آنان را نگاهدارى كن.
    8. خدايا! اگر آزارى از من بدآن ها رسيد يا ناپسندى از من ديدند، يا حقى از آنها پيش من ضايع شد، آن را موجب ريزش گناهان و بلندى درجات اخروى و افزايش حسنات آنها قرار ده، اى كسى كه سيئات را به چندين برابر حسنات مبدل مى كنى.
    9. خدايا هر چه بر من تعدى كردند، به گفتار تند و كردار ناپسند، يا حقى از من ضايع كردند يا در وظيفه خود كوتاهى نمودند، من از آنها در گذشتم و بخشيدم و از تو مى خواهيم كه عتابت را از آنها بردارى، چون من رفتار آنان را درباره خود نيك شمرده ام، احسان آنها را كامل شناخته و در كار من هرچه كردند ناخوش ندارم اى پروردگار من.
    10. حق آنها بر من واجب تر است، و احسان آنها بيشتر، و نعمت آنها بزرگتر از آن كه دادخواهى كنم و به مانند عمل آنان، آنها را مكافات دهم، اى خداى من! چه روزگار درازى كه در پرورش من گذرانيدند، و چه رنج هاى سخت كه در نگاهدارى من كشيدند، و چه اندازه بر خود تنگ گرفتند تا زندگى بر من فراخ باشد.
    11. هيهات كه هر چه كنم حق آنها را ادا نكرده و تكليف خود را درباره آنها انجام نتوانم داد و به وظيفه خويشدر خدمت آنها عمل نتوانم كرد و، پس ‍ درود بر محمد و آل او فرست، و مرا يارى كن اى بهترين كسى كه خلق از وى يارى مى جويند، و مرا توفيق ده اى راهنماترين كسى كه از او هدايت مى طلبند. و مرا از آن گروه مگردان كه با پدران و مادران بدرفتار بودند، روزى كه هر كس كيفر كردار خويش بيند و بر كسى ستم نشود.
    12. خدايا! درود بر محمد و خاندان او فرست و پدر و مادر مرا به بهترين اجر مخصوص كن كه پدران و مادران بندگان مؤمنت را بدآن تخصيص ‍ مى دهى، اى ارحم الراحمين.
    13. خدايا! ياد آنها را پس از نمازها، و در هيچ يك از اوقات شب، و ساعات روز از خاطرم من مبر.
    14. خدايا! درود بر محمد و آل او فرست، و مرا بيامرز چون درباره آن ها دعاى خير كردم و آنها را بيامرز چون درباره من نيكويى نمودند و از پيوسته خشنود باش به شفاعت آنهادر باره من به كرام خود جاى امن و سلامت رسانشان.
    15. پروردگارا! اگر آن ها را پيش از اين آمرزيده اى، شفاعت آنان را درباره من بپذير و اگر مرا پيش از اين آمرزيده اى، شفاعت مرا درباره آن ها قبول كن، تا به رحمت تو در سراى كرامت، و جاى آمرزش و رحمت تو گرد آئيم، كه تويى صاحب فضل عظيم و نعمت قديم، و انت ارحم الراحمين.
    25 وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ لِوُلْدِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ:
    (1) اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِى وَ بِإِصْلاحِهِمْ لِى و بِإِمْتَاعِى بِهِمْ.
    (2) إِلَهِى امْدُدْ لِى فِى أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِى فِى آجَالِهِمْ، وَ رَبِّ لِى صَغِيرَهُمْ، وَ قَوِّ لِى ضَعِيفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِى أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِى أَنْفُسِهِمْ وَ فِى جَوَارِحِهِمْ وَ فِى كُلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِى وَ عَلَى يَدِى أَرْزَاقَهُمْ.
    (3) وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَارا أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ، آمِينَ.
    (4) اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِى، وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِى، وَ كَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِى، وَ زَيِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِى، وَ أَحْيِ بِهِمْ ذِكْرِى، وَ اكْفِنِى بِهِمْ فِى غَيْبَتِى، وَ أَعِنِّى بِهِمْ عَلَى حَاجَتِى، وَ اجْعَلْهُمْ لِى مُحِبِّينَ، وَ عَلَيَّ حَدِبِينَ مُقْبِلِينَ مُسْتَقِيمِينَ لِى، مُطِيعِينَ، غَيْرَ عَاصِينَ وَ لا عَاقِّينَ وَ لا مُخَالِفِينَ وَ لا خَاطِئِينَ.
    (5) وَ أَعِنِّى عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ، وَ هَبْ لِى مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلادا ذُكُورا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْرا لِى، وَ اجْعَلْهُمْ لِى عَوْنا عَلَى مَا سَأَلْتُكَ.
    (6) وَ أَعِذْنِى وَ ذُرِّيَّتِى مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، فَإِنَّكَ خَلَقْتَنَا وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَيْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِى ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ، وَ جَعَلْتَ لَنَا عَدُوّا يَكِيدُنَا، سَلَّطْتَهُ مِنَّا عَلَى مَا لَمْ تُسَلِّطْنَا عَلَيْهِ مِنْهُ، أَسْكَنْتَهُ صُدُورَنَا، وَ أَجْرَيْتَهُ مَجَارِىَ دِمَائِنَا، لا يَغْفُلُ إِنْ غَفَلْنَا، وَ لا يَنْسَى إِنْ نَسِينَا، يُؤْمِنُنَا عِقَابَكَ، وَ يُخَوِّفُنَا بِغَيْرِكَ.
    (7) إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَيْهَا، وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ، يَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ، وَ يَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ، إِنْ وَعَدَنَا كَذَبَنَا، وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا، وَ إِلا تَصْرِفْ عَنَّا كَيْدَهُ يُضِلَّنَا، وَ إِلا تَقِنَا خَبَالَهُ يَسْتَزِلَّنَا.
    (8) اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِكَ حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِى الْمَعْصُومِينَ بِكَ.
    (9) اللَّهُمَّ أَعْطِنِى كُلَّ سُؤْلِى، وَ اقْضِ لِى حَوَائِجِى، وَ لا تَمْنَعْنِى الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِى، وَ لا تَحْجُبْ دُعَائِى عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِى بِهِ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِى فِى دُنْيَاىَ وَ آخِرَتِى مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ.
    (10) وَ اجْعَلْنِى فِى جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِى إِيَّاكَ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ.
    (11) الْمُعَوَّدِينَ بِالتَّعَوُّذِ بِكَ، الرَّابِحِينَ فِى التِّجَارَةِ عَلَيْكَ، الْمُجَارِينَ بِعِزِّكَ، الْمُوسَعِ عَلَيْهِمُ الرِّزْقُ الْحَلالُ مِنْ فَضْلِكَ، الْوَاسِعِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ، الْمُعَزِّينَ مِنَ الذُّلِّ بِكَ، وَ الْمُجَارِينَ مِنَ الظُّلْمِ بِعَدْلِكَ، وَ الْمُعَافَيْنَ مِنَ الْبَلاءِ بِرَحْمَتِكَ، وَ الْمُغْنَيْنَ مِنَ الْفَقْرِ بِغِنَاكَ، وَ الْمَعْصُومِينَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ بِتَقْوَاكَ، وَ الْمُوَفَّقِينَ لِلْخَيْرِ وَ الرُّشْدِ وَ الصَّوَابِ بِطَاعَتِكَ، وَ الْمُحَالِ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الذُّنُوبِ بِقُدْرَتِكَ، التَّارِكِينَ لِكُلِّ مَعْصِيَتِكَ، السَّاكِنِينَ فِى جِوَارِكَ.
    (12) اللَّهُمَّ أَعْطِنَا جَمِيعَ ذَلِكَ بِتَوْفِيقِكَ وَ رَحْمَتِكَ، وَ أَعِذْنَا مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ، وَ أَعْطِ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِثْلَ الَّذِى سَأَلْتُكَ لِنَفْسِى وَ لِوُلْدِى فِى عَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الاْخِرَةِ، إِنَّكَ قَرِيبٌ مُجِيبٌ سَمِيعٌ عَلِيمٌ عَفُوٌّ غَفُورٌ رَءُوفٌ رَحِيمٌ.
    (13) وَ آتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً، وَ فِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ.


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/