نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: رد پاي تو ...

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض رد پاي تو ...

    امشب به يادت ماه را در خانه مهمان مي كنم

    هر درد پر اندوه را مستانه درمان مي كنم

    يا در خودم سوزم و آتش به هستي مي زنم

    يا هر چه هست و نيست را در سينه پنهان مي كنم

    امشب به يادت تا سحر مست و غزلخوان مي شوم

    پيمانه اي مي نوشم و همرنگ مستان مي شوم

    در طرح خود نقش تو را همچون مسيحا مي كشم

    نام تو را مي گويم و همراه باران مي شوم

    امشب بيادت مرغ دل در سينه غوغا مي كند

    زخم هزاران آه را با ناله سودا مي كند

    سر گشته و شوريده در كنج زواياي قفس

    يك لحظه ديدار تو را دائم تمنا مي كنم

    امشب به يادت در دلم تجديد پيمان مي كنم

    هر درد بي ياد تو را از دل گريزان مي كنم

    يا در سكوتم مثل برگ از شاخ مي افتم به زير

    يا در هياهوي زمان گيسو پريشان مي كنم
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. 3 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض


    از كتابخانه ي ذهنم دفتر خاطراتم را بر مي دارم
    شروع به ورق زدن مي كنم
    و روزهاي زندگيم را مرور مي كنم
    به صفحه هايي مي رسم كه سوخته است
    به دقت مي خوانم،بله خاطرات توست
    روزهاي سوخته من
    مي خواهم آن صفحه ها را از دفتر خاطراتم پاره كنم
    اما چه فايده كه ته برگ هاي آن بر روي دفتر خاطراتم مي ماند
    آرام دفتر خاطرات را مي بندم
    نگاهم به جلد آن مي افتد
    ردپايي بر روي آن به جا افتاده
    ردپاي توست كه روزهاي زندگي من را به زير پا گذاشتي
    و از روي آن ها گذشتي
    رد پاي تو به روي خاطرات من مانده است و با نگاهم آن را دنبال ميكنم
    افسوس مي خورم،اما نمي دانم ...
    نمي دانم افسوس از رفتن توست يا عمر برباد رفته ي خودم
    به انتظار باران مي نشينم، كه رد پا را باران مي شويد
    و يا راهي ديگر،
    ردپاي بازگشت تو پاك خواهد كرد ردپاي رفتنت را...
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    کاش! کسی تو دلمون پا نمیذاشت
    کاش! اگر پا میذاشت دلمون رو تنها نمیذاشت

    کاش! اگر تنها میذاشت رد پاشو رو دلمون جا نمیذاشت


    jj
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض رد پای خدا!

    یک شب مردی در خواب دید که با خدا روی شنهای ساحل قدم میزند. و از آنجا تمامی مراحل زندگیش را میدید. ناگهان متوجه شد که در مواقع شادی و خوشحالیش همواره دو رد پا روی ساحل است . جا پای خودش و جای پای خدا. اما در مواقع سختی و ناامیدی فقط یک رد پا بر روی شنها وجود دارد آن مرد با گلایه از خدا پرسید: چرا؟ در مواقع شادمانی من با من بودی اما در موقع ناامیدی و رنج مرا تنها گذاشتی؟ خداوند پاسخ داد : من هیچگاه تورا تنها نگذاشتم. در موقع رنج و ناامیدی تو، من تو را به دوش گرفته بودم و با خود میبردم . این جای پای من است تو آ ن موقع روی شانه های من بودی .



    footprints sand beach sunrise20copy
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  8. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    و باز منو این رد پا
    رد پایی آشنا
    منو غمو شادی لحظه به لحظه
    و باز خدا
    خدایی که همین نزدیکیست
    خدایی که تکرار ندارد
    خدایی که همتا ندارد
    و او همان رد پاست
    .
    ..
    ...
    07ca9b24 5c6e 4d67 ad31 cb3bb68b3197 medium
    ...
    ..
    .
    ردپا
    تصویری داشتم
    خیال کردم که در ساحل دریا با خدا قدم می زنم

    در آسمان تصویری از زندگی خود دیدم
    همه جا دو ردپا دیدم
    یکی از آن من و دیگری جای پای خدا بود
    وقتی در آخرین تصویر زندگیم به روی شنها نگاه کردم
    دیدم که گاهی فقط یک رد پا می بینم

    دریافتم که اینها در سخت ترین مواقع زندگیم بود
    از خدا پرسیدم :
    خدایا فرمودی که اگر به تو ایمان آوردم
    هرگز تنهایم نخواهی گذاشت
    چرا در سخت ترین مواقع زندگیم ردپایی از تو نمی بینم
    چرا در آن اوقات رهایم کردی
    فرمود :
    بنده ی عزیزم
    تو را دوست دارم
    و هرگز تنهایت نگذاشته و نخواهم گذاشت
    اگر در سخت ترین اوقات فقط یک رد پا می بینی
    آن ردپای من است که ترا به دوش خود کشیده ام .
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  10. 3 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    2,485
    تشکر تشکر کرده 
    912
    تشکر تشکر شده 
    2,362
    تشکر شده در
    1,072 پست
    قدرت امتیاز دهی
    263
    Array

    ردپای تو

    از شعر قشنگ شما لذت بردم ولی اگه ناراحت نمی شید و می دونم که اشتباه تایپیه در بیت دوم - مصرع اول

    يا در خودم سوزم و آتش به هستي مي زنم
    به لحاظ وزن شعر ایراد داره و درستش که حتما اشتباه تایپ شده اینه :


    یا در خودم می سوزم و آتش به هستی می زنم


    همیشه سبز و روحی پرنشاط داشته باشید . در پناه خدا
    ویرایش توسط emad176 : 08-22-2010 در ساعت 12:12 PM
    ________________________________________________

    نه همين غمكده، اي مرغك تنها قفس است
    گــر تــو آزاد نباشي همــه دنيــا قفس است

    60187146022645756403


    آرزوی من اینست ؛ خداوند هیچگاه شاهد لبخند ابلیس بابت اشتباهات من نباشد


    EmAd.M

  12. 4 کاربر مقابل از emad176 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط emad176 نمایش پست ها
    از شعر قشنگ شما لذت بردم ولی اگه ناراحت نمی شید و می دونم که اشتباه تایپیه در بیت دوم - مصرع اول

    يا در خودم سوزم و آتش به هستي مي زنم
    به لحاظ وزن شعر ایراد داره و درستش که حتما اشتباه تایپ شده اینه :


    یا در خودم می سوزم و آتش به هستی می زنم


    همیشه سبز و روحی پرنشاط داشته باشید . در پناه خدا

    ممنونم از تذکر و یادآوری شما
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  14. 3 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/