بررسی عوامل سلامت روانی و جسمی مادر و کودک
برخلاف عقاید گذشتگان که به داشتن تعداد فرزندان بیشتر اهمیت بیشتری میدادند، امروزه تربیت و فراهم کردن شرایط مناسب رشدی و رفاهی فرزندان بیشتر مورد توجه است تا آنجا که یکی از مهمترین تصمیمات زندگی زن و شوهر را فاصله سنی بین فرزندانشان شامل میشود تا بتوانند راحتتر و با شرایط مناسبی به تربیت آنها بپردازند.
● عوارض جسمانی مادر و جنین
فاصلهگذاری مناسب بین فرزندان، نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی زنان دارد. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که یکی از برنامههای اصلی اغلب متخصصان فاصلهگذاری بین بارداریها است.
تحقیقات زیادی در این رابطه انجام شده که نشان میدهد کودکانی که پشت سر هم به دنیا آمدهاند و یا فاصله سنی زیادی دارند همواره دچار مشکلاتی هستند که میتواند در آینده نیز ادامه داشته باشد.
دکتر زرین آجودانی، متخصص زنان و استاد دانشگاه، بهترین فاصله سنی بین کودکان را چهار تا پنج سال میداند و میگوید: زایمانهای پشت سرهم میتواند عوارض نامطلوبی را برای مادر و جنین به دنبال داشته باشد، بطوری که دیده میشود زنانی که فقط چند سال از تولد فرزند کوچکشان گذشته و منتظر تولد فرزند دوم هستند اغلب دچار تغذیه نامناسب میشوند و استراحت کافی ندارند. این موضوع باعث میشود جنین از رشد خوبی برخوردار نباشد و با کاهش رشد داخل رحمی و وزن کم هنگام تولد روبهرو شود.
دکتر منیژه سیمیندخت هاشمیجم، متخصص زنان در مورد کاهش ذخایر بدن در این دسته از زنان میگوید: بارداریهای پشت سر هم باعث میشود ذخایر آهن و کلسیم زنان کاهش پیدا کند و در آینده دچار پوکی استخوان زودرس شوند. از طرفی بارداری مجدد باعث میشود تا دوران شیرخوارگی نوزاد اول کوتاهتر باشد و کودک نتواند به اندازه کافی از شیر مادر استفاده کند. بنابراین سیستم ایمنی فرزند اول تضعیف خواهد شد.
به دلیل آنکه جنین از ذخایر خون مادر استفاده میکند باعث کاهش ذخایر موجود در بدن زن باردار شده و موجب میشود تا هموگلوبین خون او کمتر از نرمال شده و دچار کمخونی شود. کمخونی نیز زنان را دچار عوارضی از جمله ناتوانی جسمی، کماشتهایی، بیخوابی و ضعف میکند بطوری که او را از انجام کارهای معمولی ناتوان میکند. همچنین کماشتهایی ناشی از کمخونی نیز میتواند رشد جنین را محدود کند و باعث کاهش وزن هنگام تولد شود.
بررسیها نشان داده است، بارداری با فاصله کوتاه میتواند عوارضی مانند مردهزایی، جفت سرراهی، زایمان زودرس، مرگ و میر نوزاد شده و افسردگی پس از زایمان را افزایش دهد.
بدیهی است عوارض نام برده شده در زنان شاغلی که مسئولیت کاری بیشتری دارند و از نظر اقتصادی دچار مشکل هستند، بیشتر خواهد بود.
لذا به اعتقاد دکتر آجودانی، شرایط اجتماعی و اقتصادی فرد نیز اهمیت زیادی دارد. زنانی که از حمایت خانوادگی برخوردار بوده سطح اقتصادی مناسبتری دارند از زمان استراحت و وضعیت تغذیهای بهتری برخوردار هستند و مشکلاتشان کمتر است.
● افزایش عوارض بارداری
مراقبتهای دوران بارداری در زنانی که پس از زایمان قبلی باردار شدهاند، بیشتر خواهد بود. بنابراین لازم است زنان قبل از باردار شدن با انجام آزمایش خون و ادرار اختلالاتی مانند مشکلات تیروئید، کمخونی، چربی خون بالا و یا افزایش قند خون در آنها کنترل شود و در صورت نیاز تحت درمان قرار گیرند تا بتوان از بسیاری از عوارض خطرناک در آنان پیشگیری کرد.
به گفته دکتر هاشمیجم انجام آزمایشات کامل در بارداری کمک میکند تا زنان با حاملگی پرخطر تحت مراقبت بیشتری قرار گیرند. همچنین نیاز به مصرف مکملهای ویتامینی در این زنان بیشتر خواهد بود تا با حمایت تغذیهای دوران حاملگی را بدون مشکل به پایان برسانند.
● قطع ارتباط عاطفی کودک و مادر
شیر مادر موهبتی است که خداوند برای نوزاد قرار داده است. مواد تغذیهای که در شیر مادر وجود دارد نوزاد را از هر نوع غذا و نوشیدنی بینیاز میکند. بنابراین لازم است نوزاد حداقل به مدت شش ماه از شیر مادر تغذیه کند و تا پایان دو سالگی شیر مادر یکی از منابع غذایی مهم برای کودک باشد.
در این دوران کودک ارتباط عاطفی قوی را با مادر برقرار میکند لذا لازم است در صورت باردار شدن در دوران شیرخوارگی کودک قبلی، شیردهی تا ماههای آخر قطع نشود.
این ارتباط هنگام قطع شیر مادر و نزدیک به زایمان دچار مشکل خواهد شد زیرا کودک حاضر نخواهد شد مادر را رها کند و با قطع شیر و ارتباط زودهنگامش با مادر ممکن است صدمه زیادی از لحاظ روانی به او وارد شود.
از طرفی این مسئله باعث میشود دوران شیردهی زنان نزدیک به هم شود. به گفته دکتر آجودانی شیردهی پشت سر هم نسبت به بارداریهای پی در پی، زنان را بیشتر در معرض عوارضی از جمله پوکی استخوان قرار میدهد.
هورمونهای ترشح شده در بارداری باعث میشود زنان نسبت به پوکی استخوان محافظت شوند ولی شیردهی مداوم و پشت سر هم بخصوص هنگامی که مصرف ویتامینها و کلسیم به میزان کافی نباشد، زنان را در آینده در معرض پوکی استخوان قرار خواهد داد.
● افزایش فاصله بین بارداریها
فاصله زیاد بین حاملگیها میتواند زنان را دچار مشکل کند. مشکلات نازایی که به دنبال افزایش سن به وجود میآیند، از مهمترین عوارض به شمار میروند.
دکتر آجودانی در این رابطه میگوید: افزایش سن زنان باعث میشود شیوع بیماریهای زمینهای مانند افزایش فشارخون و دیابت افزایش پیدا کند که منجر به افزایش احتمال حاملگیهای پرخطر میشود. از طرفی سن مادر و ابتلا به عفونتها احتمال نازایی را به مرور زمان افزایش میدهد. به تأخیر انداختن بارداری مجدد برای مدت طولانی در زنانی که سابقه نازایی به علت اختلال تخمکگذاری دارند، مشکلآفرین است. زیرا سه تا پنج سال پس از زایمان، بهترین فرصت برای حاملگی مجدد است و پس از این زایمان، احتمال ناباروری مجدد افزایش پیدا خواهد کرد.
● آسیبهای روانی در کودکان
کودکان در هر سنی رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. هنگامی که فاصله سنی کودکان یک خانواده کم باشد در کودکی احساس دوستی، بازی و سرگرمی بیشتری دارند و از این نظر مشکلات کمتری را برای مادر به وجود میآورند.
از طرف دیگر، کودکی که در سن دو الی سه سالگی با ورود فرزند دیگری در خانواده روبهرو شده است دچار ضربه روحی سختی میشود و او را رقیب خود میداند و با احساس حسادت به جنگ با او میپردازد. دکتر الهه خوشنویس، دکترای روانشناسی و عضو انجمن حمایت از کودکان، بهترین فاصله سنی بین فرزندان را چهار تا پنج سال میداند و میگوید: از آنجا که فاصله سنی کم بین فرزندان باعث میشود تا میزان دقت و توجه والدین به کودک قبلی کم شود لذا لازم است تا فرزند اول از نظر روانی به مرحلهای از رشد و بلوغ رسیده باشد تا بتواند با محیط سازگار شود و آسیب روحی نبیند.
وی در مورد فاصله سنی زیاد بین فرزندان میگوید: افزایش فاصله سنی بین فرزندان یک خانواده باعث میشود تا فرزند اول مدت زیادی همه چیز را متعلق به خود بداند و دیگر حاضر نباشد تا نفر دیگری به جمع اضافه شود. در نتیجه با ورود عضو جدید به خانواده فرزند بزرگتر به والدین اجازه نخواهد داد تا به او توجه بیشتری کنند در حالی که توجه یک نیاز فیزیکی فرزند کوچکتر است.
دکتر خوشنویس در این رابطه توصیه میکند تا والدین، برنامهریزی مشخصی داشته باشند و برای هر کدام از فرزندان خود، زمانی را اختصاص دهند. محبت و ابراز علاقه اهمیت زیادی دارد بنابراین لازم است در صورتی که فرزندان همسن و سالی دارند برای هر کدام بطور مجزا وقت صرف کنند و شخصیت قائل شوند. جنسیت در میزان محبت عامل تعیینکنندهای نیست بلکه باید نیازهای فرزندان درک شود و آنها را با هم مقایسه نکنند. تنبیه و خشونت اوضاع را آشفته خواهد کرد. لذا والدین باید فرزندانشان را بیشتر درک کنند و در بحث آنها دخالت نکنند و از جانبداری بپرهیزند.
وی میافزاید: کارهایی مانند خرید یکسان برای آنها باعث میشود تا توقعات آنها افزایش پیدا کند. بنابراین رسیدگی مجزا به برنامههای آنها باعث میشود تا نیازهای شخصی و مقتضی سن آنها شناسایی شود.
به عنوان مثال ممکن است کودک بزرگتر نیاز به اسباببازی فکری داشته باشد که خلاقیت او را افزایش دهد در حالی که کودک کوچکتر را تنها رفتن به پارک کفایت کند.
وی توصیه میکند برای کاهش آسیبهای روانی به کودک اول، والدین اطلاعاتی را در مورد تولد فرزندشان بدهند و آنکه قرار است چه اتفاقاتی بیفتد را برای او شرح دهند. آنها همچنین میتوانند با واگذاری مسئولیتهای سبک و متناسب با سن کودک بزرگتر او را در مراقبت از برادر یا خواهرش سهیم کنند.
توجه نکردن و درک ناکافی به فرزندان همسن و سال در خانواده میتواند عوارض مخربی بر روحیه آنها داشته باشد.
از جمله آنکه این کودکان در آینده میتوانند بیانضباط، شلخته، گوشهگیر، پرخاشگر و یا عصبی شوند.
بنابراین در صورت بوجود آمدن چنین شرایطی باید به فرزندان این اطمینان را داد که آنها دارای شخصیت مستقلی هستند و مورد توجه والدین قرار دارند.
جوانه خانی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)