در فلسفه و عرفان . در متون فلسفی و عرفانی ، جبرئیل با مفاهیم و اصطلاحاتی همچون عقل و روح پیوند دارد. ابن سینا با بیان اینکه منظور از عقول ، ملائکة مقرب اند، در تبیین کیفیت وحی ، معتقد به اتصال رسول اکرم به عقل فعال و دریافت معارف از این طریق است. او فرشتة نازل کنندة وحی را روح القُدُس می خواند و آن را شریف ترینِ ارواح و نفس قدسی یا واسطه میان واجب و عقل اول معرفی می کند .
شهاب الدین سهروردی نیز جبرئیل را در سیر نزولی عقول و کلمات الاهی ، آخرین کلمه و عقل دهم دانسته است . در اصطلاح فلسفة اشراق ، جبرئیل از جملة انوار قاهره و از بزرگ ترین آنان و صاحب طلسم نوع انسانی است.
سهروردی پیدایش عالم عنصری و محسوس و نیز ارواح آدمیان را معلول فعل جبرئیل دانسته و علاوه بر بخشش حیات ، اعطای علم و فضیلت را نیز به او نسبت داده است. به نظر سهروردی جبرئیل یا روح القدس ، نفوس انسانی را از قوه به فعل می آورد و اگر انسانها استعداد لازم را در خود فراهم آورند، می توانند به او متصل شوند و از گنجینة علم و فضائل او بهره مند گردند. در این دیدگاه ، نسبتی که جبرائیل با نفوس انسانی دارد، به نسبت خورشید با چشم یا قلم با لوح تمثیل شده است . به این ترتیب ، جبرئیل واسطة وجود و منشأ معرفت نفوس انسانی است .
ملاصدرا جبرئیل و روح القدس و عقل فعال را یکی دانسته است . از نظر او جبرئیل فرشتة هدایت است و در میان فرشتگان ، نقش برجسته ای در تکمیل نفوس دارد و به واسطة او علوم به نفوس و وحی به انبیا افاضه می شود. از نظر ملاصدرا ، جبرئیل در افاضه علم به انسانها، همه را برابر می داند و درجه و میزان کسب علوم و معارف ، به تفاوت استعدادها و قابلیتهای نفوس ــ که زمینه ساز ارتباط با جبرئیل یا عقل فعال است ــ بستگی دارد. به نظر ملاصدرا ، جبرئیل دو مَقام دارد که به تناسب آنها دو لقب به او داده شده است : مادامی که از آسمانِ تجرد و قرب ، نزول نیافته ، شایستة لقب «روح القدس » است و هنگامی که از آن مقام تنزل بیابد و در صورتی متناسب ، متمثل شود، تعبیر «روح » برای او به کار می رود .
در متون عرفانی ، جبرئیل مبدأ حیات ، مظهر علم حق تعالی ، صورت متمثلة عقل ، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است ( رجوع کنید به ابن عربی ، الفتوحات المکیّة ، ج 3، ص 400؛ همو، فصوص الحکم ، ج 1، ص 138). او یکی از چهار فرشته ای است که قبل از قیامت ، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت ، عرش الاهی را حمل می کنند . به گفتة فناری مُقام جبرئیل در سدرة المنتهی است و آن مقام ، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلیِ ثابت است که مختص است به عالم مثال و عرش و کرسی و آنچه مشتمل بر آنهاست ؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است . جبرئیل ناقل کلمة الاهی است که گاهی فعلی و گاهی قولی است . انتقال کلمة الاهی به مریم سلام اللّه علیها و تولد عیسی علیه السلام از نوع اول است و به همین اعتباربه او روح القدس گفته می شود، اما روح الامین ، لقب او به اعتبار دوم (قولی ) است . به عقیدة ابن عربی ( فصوص الحکم ، ج 1، ص 140)، چون جبرئیل به صورت بشر نزد مریم متمثل شد، عیسی نیز به صورت انسان متولد شد.
سیدحیدر آملی به اعتباری جبرئیل را همان عقل اول دانسته است اما به اعتقاد جیلی خدا جبرئیل را از عقل اول که همان روحانیت حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم است ، در ازل خلق کرد و به این سبب ، رسول اکرم پدر جبرئیل و اصلِ همة عالم است . به همین دلیل در شب معراج ، جبرئیل که فروتر از رسول اکرم است ، از ادامة عروج به مراتب بالاتر باز ماند. او معتقد است که «حقیقت محمدیه » یا «روح »، اشرف فرشتگان و برترینِ موجودات است و بسیاری از ملائک و از جمله جبرئیل ، صورتی از وی و مخلوق اویند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)