صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 37

موضوع: روز مادران امروز و فردا مبارک باد .

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    روز مادران امروز و فردا مبارک باد .

    به نام خدایی که از محبت خود به زن عطا کرد
    مادر ای بالاترین معراج یک زن در دامن تو امن ترین نقطه عالم هستی را درک کردم. خواهرم ای قله اعتمادو عزت کنار تو با عشق دست و پنجه نرم کردم. ای تمام زنان سرزمین من با شما عشق - صبر --نور ومهر را فهمیدم آرزومندم زیباترین لبخندها بر لبان شما بنشیند و بالا ترین دستها نگهبانتان باشد. روز زن بر تمام شما عزیزان مبارک باد.
    روز زن را به همه زنان و مادران و دختران کشور عزیزم تبریک میگم مخصوصا به خانمهای تمامی وبسایتها که چون خواهران ما هستند و خسته نباشید به تمامی خانمهای همکار در تیم مدیریتی تمامی وبسایتها و انجمنهای وابسته هم تبریک میگم و هم از همگی اونها سپاسگذارم .
    معمولا برای اینجور تاپیکها عکس گل و بوته میذارند ولی من برای نشان دادن صفا و فداکاری همه زنان و مادران عکسی را از زلزله ژاپن میذارم که چند وقت قبل رخ داد و در اون مادری را که تا لحظه مرگ از فرزندش دفاع میکرده و خود را سپر جان اون کرده میذارم تا همه بدانند زن یعنی وفا و از خود گذشتن .
    روزتان مبارک

    00776381347329380225
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 9 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    روز مادر مبارک

    مادر سر چشمه گیتی...
    غنچه ای در سبزه زار زیبای طبیعت شکفت و کلمه ی مادر ، در پهنه گلبرگان سرخ آن او که همچون خون مادر است ، بیرون جهید و خود را در آسمان بیکران آبی سوار بر بال پرنده محبت دید.
    آری! به راستی مادر کیست که گیسوانش هم چون گیسوان فرشته طلایی است؟ مادر کیست که زمزمه محبتش لالایی اوست؟
    مادر آنست که گهواره چوبین فرزندش را از لابلای صخره ها و از میان آبشارها و صدها گل زیبای یاسمن بیرون می کشد و با دستان مهرآمیزش آن را تکان می دهد...
    مادر آنست که اشکش همچون شبنم بر قلب گلبرگ ، گل عشق است، صدایش هم چون مرغ غزل خوان در طبیعت است و بوسه اش همچون نور خورشید بر سبزه زار است و استواریش همچون کوهی بر دل خاک...روزت را ارج می نهم و بوسه میزنم بر جای پایت.

    مادرم:
    قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار، تا چشمانم بهشت را نظاره کنند...
    12142261877

    121422618715

    121422618720

    12142261872

    121422618714

    121422618725
    کارت پستال روز مادر
    121422618724

    121422618722

    121422618729

    121422618731

    12142261873

    121422618712

    121422618717
    کارت پستال روز مادر
    121422618723

    121422618721

    12142261871

    121422618728

    12142261874

    12142261875
    کارت پستال روز مادر
    12142261878
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. 4 کاربر مقابل از mohamad.s عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    ╬♥╬ولادت فرخنده حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن مبارک ╬♥╬

    3
    فاطمه می آید


    894682871218561428768946828712185614287689468287121856142876894682871218561428768946828712185614287689468287121856142876894682871218561428768946828712185614287689468287121856142876

    دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.
    مدینه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز، بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.

    دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.

    چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.

    فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.

    خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.

    مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛

    wwwroozgozarcom 236wwwroozgozarcom 236wwwroozgozarcom 236wwwroozgozarcom 236

    اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر

    .

    فاطمه متولد می شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند

    .

    زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است. درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور، بر شاخه های سبزش آواز خواندند. فاطمه می آید

    .

    دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.

    از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند

    .

    کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها، نزول ستاره اش را شاعری می کنند. او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.

    او می آید.

    رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.

    بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند

    .

    او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.

    فاطمه، فریادی سرخ است در کوچه های مظلومیت علی علیه السلام



    می ایستد تا خانه نشینی علی علیه السلام را نبیند و این گونه است که پرهای سپیدش در هجوم تیرهای کینه به خون می نشیند
    .
    فاطمه می آید، می ایستد و می ماند تا زمینیان، حضور ملکوتی اش را آسمان شوند



    05325236550741768065

    ولادت با سعادت سرور بانوان بهشت ؛ فخر كائنات ،
    در بي همتاي آفرينش ؛
    انسيه حورا، ريحانه دلها ،
    فاطمه زهراي مرضيه (س) ، روز مادر
    و هفته بزرگداشت مقام زن
    ؛ بر تمامي مادارن
    فداكار
    و زنان سر افراز مسلمان مبارك باد


    05325236550741768065



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  6. 9 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    تولد حضرت فاطمه(س)

    دانشمندان اهل سنت بر این عقیده اند که جضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ پنج سال قبل از بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) به دنیا آمده است. از این رو گفته اند: در همان سالی که قریش خانه کعبه را بنا می کرد آن حضرت متولد شد. اما محدثین و علمای شیعه، ولادت حضرت زهرا(س) را پنج سال بعد از بعثت پیامبر اکرم(ص) دانسته و در این زمینه روایاتی را نیز از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل کرده اند.
    بر عالمیان رحمت رحمن زهراست
    در هر دو جهان سرور نِسوان زهراست
    نوری که دهد شاخه طوبی از اوست کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست

    خدیجه میهمان زنان بهشتی

    شیخ صدوق در کتاب امالی از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: در هنگام ولادت حضرت فاطمه، خدیجه شخصی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آن ها خواست تا به خانه او بیایند و در هنگام وضع حمل به او کمک کنند، اما زنان مکه برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخنان ما گوش نکردی و با یتیم ابی طالب ـ که مال و ثروتی نداشت ـ ازدواج کردی، لذا ما به کمک تو نخواهیم آمد. خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال اندوه به سر می برد که ناگهان چهار زند گندمگون بلند قامت را ـ که همچون زنان بنی هاشم بودند ـ مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد اما یکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره ام، این آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود. آن دیگری مریم دختر عمران و نفر چهارم کلثوم خواهر حضرت موسی است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در هنگام وضع حمل به تو کمک کنیم.
    نوری زخدیجه چون قمر پیدا شد
    از مکه ستاره سحر پیدا شد
    در بیستم ماه جمادی الثانی گنجینه یازده گهر پیدا شد

    به پاس احترام حضرت فاطمه(س)

    حضرت زهرا(س) در شرایطی از تاریخ قدم به عرصه وجود نهاد که هنوز ابرهای تیره تفکر جاهلیت بر سر زمین حجاز سایه افکن بود و زن در نظر اعراب، موجودی پست و بی ارزش بلکه مایه خجلت و سرافکندگی به شمار می آمد تا آنجا که هرگاه به یکی از آنان خبر تولد نوزاد دختری را می دادند چهره اش از خشم سیاه می شد و خود را برای دفن او در زیر خاک آماده می ساخت.با وجود این، رسول خدا(ص) بر خلاف این رسم و اندیشه جاهلانه، از تولد زهرای مرضیه بسیار خوشحال شد و با اظهار شادی همواره در تکریم این دختر و بزرگداشت شخصیت او می کوشید. نقل است هر زمان که فاطمه زهرا بر رسول خدا(ص) وارد می شد آن حضرت به پاس احترام دختر خویش، تمام قامت در مقابلش می ایستاد و گاه به رسم ادب و محبت بر دستان وی بوسه می زد.
    ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا
    وی سینه تو بهشت احمد زهرا
    عید تو بُود ببخش عیدی ما را زان دست که بوسیده محمد زهرا

    حضرت فاطمه(س)، گوهر ناشناخته

    بیستم ماه جمادی الثانی، سالروز ولادت اختر تابناک آسمان عصمت، فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ است.حقیقت آن است که شخصیت والا و مقام و موقعیت شگفت انگیز این بانوی بزرگ جهان اسلام از ابتدای ولادت تا کنون ـ که نزدیک به چهارده قرن از آن می گذرد ـ آنچنان که باید و شاید شناخته نشده است.مقام معظم رهبری در سخنانی که در همین باره ایراد داشته اند، می فرمایند:«وقتی انسان به روایاتی که مربوط به فاطمه زهرا(س) می باشد و از زبان ائمه ـ علیهم السلام ـ صادر شده است مراجعه می کند، می بیند زبان معصومین ـ علیهم السلام ـ نسبت به این بزرگوار، آن چنان زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، ممکن است مایه تعجب باشد. از خود پیامبر اکرم(ص) که پدر و مربی این مخدره ی بزرگوار بود تا امیرالمؤمنین که همسر او بود و تا فرزندان او یعنی ائمه(ع) ـ هر کدام راجع به زهرای اطهر جمله ای گفته اند و آن را با زبان تعظیم و ستایش بیان کرده اند. این نشان دهنده آن مقام والا و توصیف ناشدنی است که حقیقتا برای ذهن قاصر ما، آن علو درجه معنوی و ملکوتی امّ الائمة النجباء ـ سلام الله علیها ـ قابل درک نیست.»
    خانه حضرت فاطمه(س) پناه مستمندان

    خانه فاطمه(س) در مدینه، خانه ایثار و کمک به محرومان بود و دردمندان و مستمندان این شهر آنگاه که از همه جا درمانده و ناامید می شدند، رو به خانه کوچک، اما پر خیر و برکت فاطمه می آورند.در سال های نخستین هجرت پیامبر اکرم(ص)، هنگامی که حسن و حسین(ع) فرزندان خردسال زهرای اطهر، بیمار شده بودند حضرت زهرا به همراه سایر اعضای خانه، نذر کردند که در صورت شفا یافتن این دو جگر گوشه رسول خدا، سه روز روزه بگیرند. در پی ظهور نشانه های بهبودی در چهره حسن و حسین(ع) اعضای این خانواده به نذر خویش وفا کرده، سه روز روزه گرفتند. اما در غروب هر سه روز قطعه نانی که برای افطار خویش فراهم کرده بودند به یتیم و مسکین و اسیری درمانده که درب منزل آن ها را می کوبید بخشیدند و خود گرسنه شب را به صبح رساندند.در پایان روز سوم، خداوند سبحان جهت تقدیر و ستایش از این همه اخلاص و ایثار، سوره «هل اتی» را در شأن علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ نازل فرمود و این حرکت شگفت انگیز را برای همیشه در سینه تاریخ ثبت نمود.
    پناه عالمی درگاه زهراست
    بشر حیران زقدر و جاه زهراست
    صراط او صراط مستقیم است که راه رستگاری راه زهراست

    سیمای حضرت فاطمه(س) در آئینه هنر و ادب

    همیشه فصل مهمی از هنر و ادبیات دینی به شرح و توصیف زندگی شخصیت های بزرگ تاریخ و از جمله پیامبران الهی، ائمه معصومین و علمای فرزانه و وارسته اختصاص یافته است و اندیشمندان و هنرمندان متعهد همواره کوشیده اند با خلق آثار نفیس علمی و هنری، به معرفی این الگوهای راستین زندگانی بپردازند.در این میان، مجموعه کتاب های علمی و تاریخی، و نیز شعر و داستان هایی که به منظور تشریح ابعاد، فضایل و کمالات اخلاقی و رفتاری بانوی نمونه اسلامی حضرت زهرا(س) نوشته شده، بسیار گسترده است. برخی از آن ها عبارتند از:1 ـ بیت الاحزان، تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی؛2 ـ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، تألیف سید محمد کاظم قزوینی؛3 ـ زندگانی حضرت زهرا و دختران آن حضرت، تألیف سید هاشم رسول محلاتی؛4 ـ چشمه در بستر، نوشته مسعود پور سید آقایی؛5 ـ کشتی پهلو گرفته، نوشته سید مهدی شجاعی؛6 ـ زندگانی حضرت زهرا، تألیف آیت الله ناصر مکارم شیرازی؛7 ـ فاطمه زهرا یاس عصمت، نوشته عبدالرحیم موگهی؛8 ـ فاطمه گلواژه آفرینش، تألیف واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی؛9 ـ سیمای فاطمه در قرآن و عترت، نوشته عبدالحسین اشعری؛10 ـ کتابنامه حضرت زهرا، تألیف ناصرالدین انصاری.
    حضرت فاطمه(ص)، پیشگام در عبادت

    نقش دعا، عبادت و نیایش در زندگی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ بسیار برجسته و چشمگیر است و آنگونه که از روایات دینی و گزاره های تاریخی بر می آید، آن حضرت علی رغم وظایف سخت و طاقت فرسایی که در داخل خانه بر عهده داشت در عبادت و راز و نیاز با خداوند متعال نیز بسیار کوشا بود و بخشی مهمی از اوقات خویش را به اقامه نماز، تلاوت قرآن و دعا به درگاه ایزد منان اختصاص می داد. تا آنجا که یکی از بزرگان اهل سنت به نام «حسن بصری» می گوید:«در میان این امت، هیچ کس عابدتر از فاطمه نبود؛ زیرا آن حضرت در مقام عبادت آن قدر روی پاهای خود ایستاد که قدم هایش ورم کرد.»و نیز در حدیثی، پیامبر عظیم الشأن اسلام خطاب به سلمان می فرماید:«ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و اعضا و جوارح دخترم فاطمه را به عبادت پر کرده که یکسره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی، خود را از همه چیز فارغ ساخته است.»
    حضرت فاطمه(س)،الگوی کامل انسانی

    حضرت زهرا(س) با همه عظمت و شکوه دست نایافتنی و فضایل و خصایص توصیف ناپذیرش، الگویی کامل برای بشر معاصر و نسل های آینده است و آشنایی با اخلاق خانوادگی و رفتارهای اجتماعی اش، سرآغاز گام نهادن به سمت روشنایی و معنویت و دوری از انحطاط و تاریکی هاست.
    ستاره درخشان

    آری آن ستاره درخشان آسمان هدایت، حامل انوار الهی و جامع صفات برجسته انسانی است و زندگی کوتاه و پر فراز و نشیب اش آکنده از رمز و رازهای شگفت انگیز عبودیت و بندگی.او آن زمان که در محراب عبادت، نماز برپا می دارد، فرشتگان آسمان را به تعجب وا می دارد و آن گاه که با دستان کوچکش گرد و خاشاک را از چهره پدر می زداید، قلب رنج کشیده پیامبر را تسکین می بخشد و آن موقع که در منزل همسر، رنج آسیاب و زحمت حمل مشک آب را متحمل می شود، تحسین امیرمؤمنان را بر می انگیزد. و در آن ساعت که قطعه نان افطاری خویش را به مسکین و یتیم و اسیری درمانده هدیه می کند، فرشته وحی را برای تقدیر و ستایش از این حرکت و نزول گلبانگ آیات قرآنی به جنبش و حرکت در می آورد و در آن لحظات که در هجران پدر، کوهی از مصایب و شداید بر او فرود می آید، صبر جمیل را پیشنه خود می سازد و در همه این حالات، پیشانی عبودیت و سپاس بر درگاه ایزد منان به زمین می ساید. آری فاطمه(س) ستاره ای درخشان و الگویی بررگ و کامل برای همه عصرها و نسل هاست.
    نگاهی به اشعار حضرت فاطمه(س)

    مجله «المورد» که در کشور عراق به چاپ می رسد، در بررسی اشعار زنان صدر اسلام، در بیست و چهارمین شماره، مقاله ای را به قلم دکتر لیلا محمد ناظم الحیالی از دانشکده ادبیات دانشگاه مستنصریه بغداد، تحت عنوان «نگاهی به شعر فاطمه زهرا(س)» به چاپ رسانده که در بخشی از آن آمده است:«فاطمه (س) متکلمی بس فصیح بود و سخنرانی بسیار شجاع. خطبه او که در کتاب «بلاغات النساء» ذکر شده، بسیار مشهور است. او در آن خطبه احساسات مردم را نسبت به پیامبر اکرم(ص) برانگیخت. همچنین فاطمه شاعر نیز بوده است. ابن رشیق قیروانی می گوید: فاطمه شعر نیز می سرود و اشعار زیادی از او نقل شده است. از بهترین نمونه های شعر عاطفی که احساسات شاعر را منعکس می کند شعر فاطمه(س) است که حزن و اندوه از آن می چکد و عواطف و ناله از آن سر می کشد.
    حضرت فاطمه(س) بر منبر خطابه

    از میان سخنان حضرت زهرا(س) خطبه آن حضرت در مسجد مدینه که پس از رحلت رسول خدا(ص) و در میان جمعیت مهاجر و انصار بیان شده معروف و مشهورتر است. این خطبه که علمای بزرگ شیعه و اهل سنت ـ از جمله ابن ابی الحدید معتزلی ـ با سلسله سندهای مختلف آن را نقل کرده اند، از نظر علمای ادب و فصاحت و بلاغت، هم سنگ و هم افق با خطبه های غرّا و شگفت انگیز امیرمؤمنان، علی(ع) است و از لحاظ نظم ظاهری و مفاهیم و معانی و عبارات فوق العاده و تحسین برانگیز می نماید.
    سخنرانی حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه

    آن حضرت خطبه خویش را ابتدا با تحلیلی عمیق و فشرده از آفرینش جهان آغاز کرده، به تشریح توحید، صفات پروردگار و اسما حسنای خداوند می پردازد سپس مقام والای پیامبر اکرم(ص) و آثار و برکات رسالت آن حضرت را برای مردم جزیرة العرب بیان می کند، آنگاه به توصیف قرآن و انوار و اسرار این کتاب مقدس مشغول شده، همگان را به تبعیت از فرامین جاودانی آن فرا می خواند.در بخش های بعدی حضرت زهرا(س) به معرفی خود و بازگویی فضایل و مناقب امیرمؤمنان علی(ع) می پردازد و نقش اهل بیت را در استحکام پایه های دین مبین اسلام، به مهاجر و انصار یادآور می شود و ضرورت تبعیت و همگامی و همراهی آنان با این وارثان قرآن و پیامبر را خاطر نشان می سازد و در پایان حقوق اجتماعی و اقتصادی خویش را طلب می کند.شیعیان از دیرباز به این خطبه شگفت انگیز با دیده عظمت نگریسته، بر اساس سنتی نیکو، به خواندن، یادآوری و حفظ آن می پردازند.

    گلواژه های نیایش از زبان حضرت فاطمه(س)

    حضرت فاطمه زهرا(س) در همه حالات و شرایط، پیشانی عبودیت بر درگاه معبود یگانه بر زمین می سایید و گلواژه های حمد و ستایش بر زبان مبارکش جاری می شد. در این قسمت به گزیده هایی از نیایش های ستایش گرانه آن حضرت توجه فرمایید:ـ آفریدگارا! حمد و ستایش و منت و فضل از آن توست، نعمت و شکوه و فرمانروایی و ملکوت، از آن توست. قدرت و افتخار، سروری و منت و بزرگواری از آن توست. یکتایی و ستایش بی همتایی و قداست و عظمت و آمرزش و والایی تو راست.ـ خدایا! هر ستایش پاک و پسندیده و هر مدح ارجمند و سخن نیکو و زیبا، که سخن و گوینده آن را بپسندی، تنها شایسته توست.ـ ستایش و حمد مرا با نخستین حمد ستایشگران و ثناگویان بپذیر. تکبیر و تهلیل و سخن نیک و زیبایم را با کلام نخستین تکبیر گویان و ثناخوانان پروردگار جهانیان، پذیرا باش.ـ ستایشم را از آغاز روزگار تا روز رستاخیز، متصل گردان.حمد و ستایشی همسنگ ذرات ریگ ها، تپه ها، کوه ها، و به شمار جرعه های آب دریاها و قطرات باران و برگ درختان و عدد ستارگان و هموزن خاک ها و دانه ها و سنگریزه ها و ذرات آسمان ها و زمین و آنچه در آن ها و میان آن ها و زیر آن ها و بالای آن هاست.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  8. 7 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    آهسته باز از بغل پله ها گذشت
    در فكر آش و سبزی بیمار خویش بود
    اما گرفته دور و برش هاله ای سیاه
    او مرده است و باز پرستار حال ماست
    در زندگی ما همه جا وول می خورد
    هر كنج خانه صحنه ای از داستان اوست
    در ختم خویش هم به سر كار خویش بود
    بیچاره مادرم
    هر روز می گذشت از این زیر پله ها
    آهسته تا به هم نزند خواب ناز من
    امروز هم گذشت
    در باز و بسته شد
    با پشت خم از این بغل كوچه می رود
    چادر نماز فلفلی انداخته به سر
    كفش چروك خورده و جوراب وصله دار
    او فكر بچه هاست
    هرجا شده هویج هم امروز می خرد
    بیچاره پیرزن ، همه برف است كوچه ها
    او از میان كلفت و نوكر ز شهر خویش
    آمد به جستجوی من و سرنوشت من
    آمد چهار طفل دگر هم بزرگ كرد
    آمد كه پیت نفت گرفته به زیر بال
    هر شب در آید از در یك خانه فقیر
    روشن كند چراغ یكی عشق نیمه جان
    او را گذشته ای است ، سزاوار احترام :
    تبریز ما ! به دور نمای قدیم شهر
    در ( باغ بیشه ) خانه مردی است باخدا
    هر صحن و هر سراچه یكی دادگستری است
    اینجا به داد ناله مظلوم می رسند
    اینجا كفیل خرج موكل بود وكیل
    مزد و درآمدش همه صرف رفاه خلق
    در باز و سفره پهن
    بر سفره اش چه گرسنه ها سیر می شوند
    یك زن مدیر گردش این چرخ و دستگاه
    او مادر من است
    انصاف می دهم كه پدر رادمرد بود
    با آنهمه درآمد سرشارش از حلال
    روزی كه مرد ، روزی یكسال خود نداشت
    اما قطارهای پر از زاد آخرت
    وز پی هنوز قافله های دعای خیر

    این مادر از چنان پدری یادگار بود
    تنها نه مادر من و درماندگان خیل
    او یك چراغ روشن ایل و قبیله بود
    خاموش شد دریغ
    نه ، او نمرده ، میشنوم من صدای او
    با بچه ها هنوز سر و كله می زند
    ناهید ، لال شو
    بیژن ، برو كنار
    كفگیر بی صدا
    دارد برای ناخوش خود آش می پزد
    او مرد و در كنار پدر زیر خاك رفت
    اقوامش آمدند پی سر سلامتی
    یك ختم هم گرفته شد و پر بدك نبود
    بسیار تسلیت كه به ما عرضه داشتند
    لطف شما زیاد
    اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت :
    این حرفها برای تو مادر نمی شود .
    پس این كه بود ؟
    دیشب لحاف رد شده بر روی من كشید
    لیوان آب از بغل من كنار زد ،
    در نصفه های شب .
    یك خواب سهمناك و پریدم به حال تب
    نزدیك های صبح
    او زیر پای من اینجا نشسته بود
    آهسته با خدا ،‌
    راز و نیاز داشت
    نه ، او نمرده است .
    نه او نمرده است كه من زنده ام هنوز
    او زنده است در غم و شعر و خیال من
    میراث شاعرانه من هرچه هست از اوست
    كانون مهر و ماه مگر می شود خموش
    آن شیرزن بمیرد ؟ او شهریار زاد
    هرگز نمیرد آنكه دلش زنده شد به عشق
    او با ترانه های محلی كه می سرود
    با قصه های دلكش و زیبا كه یاد داشت
    از عهد گاهواره كه بندش كشید و بست
    اعصاب من بساز و نوا كوك كرده بود
    او شعر و نغمه در دل و جانم بخنده كاشت
    وانگه به اشك های خود آن كشته آب داد
    لرزید و برق زد به من آن اهتزاز روح
    وز اهتزاز روح گرفتم هوای ناز
    تا ساختم برای خود از عشق عالمی
    او پنج سال كرد پرستاری مریض
    در اشك و خون نشست و پسر را نجات داد
    اما پسر چه كرد برای تو ؟ هیچ ، هیچ
    تنها مریض خانه ، به امید دیگران
    یك روز هم خبر : كه بیا او تمام كرد .
    در راه قم به هرچه گذشتم عبوس بود
    پیچید كوه و فحش به من داد و دور شد
    صحرا همه خطوط كج و كوله و سیاه
    طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین
    دریاچه هم به حال من از دور می گریست

    تنها طواف دور ضریح و یكی نماز
    یك اشك هم به سوره یاسین من چكید
    مادر به خاك رفت .
    آنشب پدر به خواب من آمد ، صداش كرد
    او هم جواب داد
    یك دود هم گرفت به دور چراغ ماه
    معلوم شد كه مادره از دست رفتنی است
    اما پدر به غرفه باغی نشسته بود
    شاید كه جان او به جهان بلند برد
    آنجا كه زندگی ،‌ ستم و درد و رنج نیست
    این هم پسر ، كه بدرقه اش می كند به گور
    یك قطره اشك ، مزد همه زخم های او
    اما خلاص می شود از سرنوشت من
    مادر بخواب ، خوش
    منزل مباركت .
    آینده بود و قصه بی مادری من
    ناگاه ضجه ای كه بهم زد سكوت مرگ
    من می دویدم از وسط قبرها برون
    او بود و سر به ناله برآورده از مغاك
    خود را به ضعف از پی من باز می كشید
    دیوانه و رمیده ، دویدم به ایستگاه
    خود را بهم فشرده خزیدم میان جمع
    ترسان ز پشت شیشه در آخرین نگاه
    باز آن سفیدپوش و همان كوشش و تلاش
    چشمان نیمه باز :
    از من جدا مشو
    می آمدیم و كله من گیج و منگ بود
    انگار جیوه در دل من آب می كنند
    پیچیده صحنه های زمین و زمان بهم
    خاموش و خوفناك همه می گریختند
    می گشت آسمان كه بكوبد به مغز من
    دنیا به پیش چشم گنهكار من سیاه
    وز هر شكاف و رخنه ماشین غریو باد
    یك ناله ضعیف هم از پی دوان دوان
    می آمد و به مغز من آهسته می خلید :
    تنها شدی پسر .
    باز آمدم به خانه چه حالی ! نگفتنی
    دیدم نشسته مثل همیشه كنار حوض
    پیراهن پلید مرا باز شسته بود
    انگار خنده كرد ولی دلشكسته بود :
    بردی مرا بخاك كردی و آمدی ؟
    تنها نمی گذارمت ای بینوا پسر
    می خواستم به خنده درآیم ز اشتباه
    اما خیال بود
    ای وای مادرم



    1345927154


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  10. 7 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    الهی من بمیرم جایِ مادر
    به چشمانم بمالم پایِ مادر
    بیاد لای لایِ بچگی ها
    منم با هی هیِ هیهای مادر
    بیاد زحمتِ بسیارِ بابا
    ببوسم دستِ بی همتای مادر
    اگر مادر به شب خُرخُر نماید
    فدای خُرخُرِ شبهایِ مادر
    بگردم دور مادر تا بگردم
    فدایِ صورتِ زیبایِ مادر


    10112617125365221661522183087613498122





    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  12. 4 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض


    1353385939
    وقتی به جهل جوانی بانک بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و
    گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که دُرْشتی می کنی؟

    چه خوش گفت زالی به فرزند خویش چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
    گر از عهد خُردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من
    نکردی درین روز بر من جفا که تو شیر مردی و من پیر زن

    1353385939



    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  14. 5 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    ساحـل آزاد گان در مهـر مادر بـوسـه هــاست

    این چه انگیز است یارب! زن بسان کیمیاسـت
    حــــریت ،آزاده گی ، رسـم صفای طیـنت است
    در تواین توصـیـف میـبینم واخلاصـم بـجـاست
    مـادران بــسـیــار ازبـطـنـی کــه آدم زاده انـــد
    هــرزنـی مادر نـباشــد، مادری ها ،ما سواست
    از دو جـنـس مختـلف، تــزویــج آدم مـیـشــود
    آدمـیـت در بــســاط مــردمـی هـا تـا کـجـاســت
    کـاش مادر هـا هـمـه مانـنـد تـــو مــادر بــــدی
    ای بــسـا مادر که مـر فـرزنــد را دام بـلاسـت
    خود نمیدانـم پـیامـم زین سـخن شـد شعــر، تر
    نازنین مهـرم! بدرگاهت گهــی طبعـی جداسـت
    با وفـا خــو کـرده ام مادر! تـو شـیـرم داده ای
    سالها شـد کـین لبانـم تـشـنـهء شـیر شـماســت



    219121222392212522161093278143146235225161





    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  16. 4 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    1373652629

    مادر، تو کتاب نامکتوب مرارت هایی، تو دیوان محبت هایی، تو ناب ترین واژه شعر خلوصی؛ تو بلندترین داستانِ حماسیِ ایثاری. ای قصیده بلند عشق؛ ای عاشقانه ترین غزل؛ ای مثنوی رنج ها؛ تو بیت الغزل از خودگذشتگی هستی؛ تو قافیه احساس قلب منی؛ تو منظومه بلند فضیلت هایی تو بهترین بیت رباعی محبتی.
    مادر، شعر وجود تو را، واژه واژه می نوشم و رعناترین غزال غزل هایم را به سویت روانه می کنم. دو بیتی های احساسم را همراه با شادمانه ترین ترانه فصل های زندگی ام، نثار دل بهاری ات می کنم. ای بهترین شعر زندگی، روزت مبارک باد.


    381016720216341981674217178629648121221




    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  18. 4 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2045
    Array

    پیش فرض

    13990752131399075213

    همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.

    942223114447108519611620053492477415638






    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  20. 4 کاربر مقابل از M.A.H.S.A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/