تجربه شكست تا ميلياردر شدن يك سهامدار در بورس خبرگزاري فارس: رضا مرادي با سابقه 14 سال حضور در بورس، يكبار كل زندگياش را از دست داد، با اين وجود موفق شد بار ديگر سرمايه 10 ميليون توماني خود را به 500 ميليون تومان برساند و اين به جز داراييهايي منقول و غير منقول او در بازار سرمايه است، شايد همين موفقيت نيز انگيزه او براي وارد كردن پسر 19 ساله اش به بازار سهام باشد.
سهامداران حقيقي بورس اوراق بهادار تهران از زمان افتتاح تالار معاملات در 15 بهمن 1346 همواره يكي از مشتريان پروپا قرص شركتهاي حاضر در بورس و از فعالان اصلي معاملات بودهاند. اين گروه هر چند هم اكنون بين 10 تا 15 درصد از ارزش روز 64 هزار ميليارد توماني بازار سهام را در اختيار گرفتهاند اما در مواقعي چنان حرفهاي سهام شركتها را خريد و فروش كرده و سودهاي شگفت انگيز 800 درصدي را به جيب ميزنند كه حيرت سرمايه گذاران حقوقي و كارشناسان تحصيل كرده و آشنا به روشهاي تكنيكال و بنيادگرا را تا مدتها برانگيخته و زنده نگه ميدارند.
اين جماعت يعني سهامداران حقيقي عمدتا " به دو دسته سهامدار سنتي و مدرن تقسيم ميشوند. سهامداران سنتي غالبا شامل كساني هستند كه از سالهاي گذشته وارد بورس شدهاند و با تكيه بر شايعات و نسبت قيمت به درآمد (همان P/E معروف) و كمي هم شانس و بخت و اقبال اقدام به خريد و فروش سهام مي كنند.
اين گروه روشهاي جديد خريد و فروش سهام را قبول نداشته و يا اينكه وقت و حوصله يادگيري روش هاي جديد را ندارند، بنابراين با تكيه بر تجربه سالها حضور گاه موفق ميشوند سرمايه ميليوني خود را به ميلياردها تومان افزايش دهند، اما گاه اين دسته سهامداران از ضرر و زيان و سكته و مرگ هم در امان نيستند چرا كه پيش آمده شانس و اقبال ياري نكرده و شايعه بر عكس از آب درآمده و P/E هم جواب نداده باشد. نمونهاش رضا قندي معروف تالار كه مدت ها فقط از اين روش خريد و فروش ميكرد تا اينكه بر اثر شوك ناشي از سقوط قيمت سهام شركتهاي پيام و آزمايش غزل خداحافظي از بورس و سهام و سود را خواند و به ديار باقي شتافت.
اما دسته دوم سهامداران حقيقي كه عمدتا " جوان و تحصيل كرده و با آروزهاي بزرگ هستند با قبول تغيير شرايط گذشته و حال و لزوم استفاده از برخي تحليلها و روشها و مطالعه كتابها و روزنامههاي مختلف سعي ميكنند «به روز» بوده و ساعاتها پاي اينترنت نشسته و با تجزيه و تحليل نمودارها و اعداد و ارقام و ترازنامه شركتها و غيره حاضر به خريد سهام شركتهاي ارزشمند بورس شوند.
اين گروه نيز هر چند گاه با ضرر وز يان مواجه ميشوند در برابر شناسايي سودهاي 300 - 200 درصدي در يك سال ، ريسك سرمايه گذاري را در بازار پر تلاطم و گاه غير طبيعي بورس ايران را براي خود پايين ميآورند.
اما نقطه مشترك هر دو دسته سهامداران حقيقي حاضر در بورس علاوه بر تلاش در كسب بالاترين سود و دوري از ضرر و زيان اين است كه هر گروه به تجربه يا با تكيه بر علم سرمايه گذاري در بورس دريافته اند بهترين شرايط حضور پايدار در بازار مواج سهام ميتواند با سرمايه مازاد، عدم قرض و فروش ديگر داراييها، تشكيل سود سهام و قبول ريسك و داشتن صبر و حوصله و مهمتر از همه بيخيال شدن از حرص و آز است كه هر لحظه در كمين سرمايه گذاران نشسته است.
اما به دست آوردن چنين تجربه هايي براي تعدادي از سهامداران به بهاي سنگيني تمام مي شود كه نمونهاش رضا مرادي با سابقه 14 سال حضور در بورس است.او يكبار كل زندگياش را در بورس از دست داده اما با قبول شرايط پيچيده بورس و كسب تجربه و استفاده از روشهاي ديگر موفق شده نه تنها سياهي روزگار تلخ گذشته بورس را به شيريني اين روزها تبديل كند بلكه پسر 19 ساله اش مهدي را وارد بازار سرمايه كند.
مرادي با 46 سن از سال 74 و به واسطه كارمند بودن يكي از اقوام نزديك در يك شركت كارگزاري بورس به طور سنتي وارد بورس شد اما حالا به جايي رسيده كه تالار حافظي ها را قبول نداشته و از طريق اينترنت خريد و فروش سهم ميكند.
با اين سهامدار كه هم اكنون بيش از 500 ميليون تومان سرمايه را فقط در بورس مديريت ميكند گفت و گويي شده كه در ادامه ميخوانيد:
* از آب شدن گلوله برفي تا سرمايه 500 ميليون توماني يك سهامدار
فارس: چه شد كه 14 سال پيش وارد بورس شديد. اول كار چه سهامي را خريداري كرديد؟
مرادي: سال 76 كه بود كه مانده بودم با 2 ميليون تومان پس اندازي كه در آن زمان پول يك واحد آپارتمان بود چكار كنم.به واسطه حضور همسرم در يكي از شركتهاي كارگزاري تصميم گرفتم وارد بورس شوم. اول كار هم دست گذاشتم روي سهام اشتاد ايران و كابل تك كه در آن موقع هر سهم كابل تك حدود 5 هزار تومان بود.
فارس: از خريد سهام اين دو شركت سود هم كرديد؟
سهامدار:سود؟ (خنده). نه تنها سودي نكردم كه كل سرمايهام را از دست دادم. همه دار و نداري كه داشتم فروختم و گذاشتم بورس تا شايد جلوي ضررو بگيرم و پولي كه آورده بودم را به دست بيارم . اما نشد كه نشد . همه زندگي ام رو باختم. عين گلوله برفي بودم كه گذاشته باشند گوشه آفتاب تا آب بشه و از بين بره.
فارس: چطور؟
مرادي: آن موقع مثل الان نبود كه امكان خريد و فروش هر روزه سهام وجود داشته باشد. اولا " كه تعداد سهامداران آنقدر كم بود كه ميشد با چند جلسه رفت و آمد در تالار حافظ همديگر را شناخت. از سرمايه گذاران حقوقي هم خبر چنداني نبود. تك و توكي بودند. از طرف ديگر اگر سهامي را ميخريدي تا زمان آماده شدن اسناد بايد صبري ميكردي و بعد ميرفتي از خود شركتي كه سهام اش را خريدي اوراق را ميگرفتي. در اين فاصله سه ماهه ممكن بود قيمت سهام تا چند هزار تومان هم پايين بيايد. هر سهم كابل تك را كه 5 هزار تومان خريده بودم باعث شد كل سرمايهام را از دست بدم. سهام شركت اشتاد ايران را كه الان از بورس اخراج شده هنوز هم دارم.
بعد از چندماه كه كسي حاضر به خريد سهام نبود، نتونستم سهام كابل تك را بفروشم. اين بود كه سقوط كردم. چه جور بيا و ببين. اما خب، آنقدر قوي بودم كه از بورس فرار نكردم. 5 سال از بورس بيرون رفتم اما دوباره سال 80 برگشتم.
فارس: اين بار با چه سرمايه و تجربهاي؟
مرادي: با 10 ميليون تومان آمدم. شروع كردم به خريد سهام تازه وارد بورس. همان شركت هاي جديد كه بهش مي گن "آي پي او " . هر جا هم 20 درصد سود يا زيان ميكردم فوري ميفروختم. شرايط بورس هم بهتر شده بود و ميشد يك هفتهاي خريد و فروش كرد. سال 80 تا 82 اوج كسب و كار من و ديگر سهامداران قديمي بورس بود كه خيلي از ميليونر ها ميلياردر شدند.
فارس: سفيدي و ريزش موهاي سر شما هم براي ضرر و زيان بود؟
مرادي: نه ارثي است . من كه خوبم، درهمين بورس يك نفر خودكشي كرده و چندتاي ديگر هم سكته.
فارس: الآن سرمايه شما چقدر شده؟
مردادي: الان خدا را شكر 500 مليون تومان سرمايه فقط در بورس دارم.35 ميليون تومان را گذاشتم براي اوراق مشاركت . چند قطعه زمين و طلا هم دارم . ياد گرفتم علاوه بر بورس در چند بازار ديگر سرمايهگذاري كنم. به اين نتيجه رسيدم كه بايد سه دسته سرمايهگذاري داشته باشم. سهام، ملك و طلا.
فارس: به تالار حافظ هم رفت و آمد داريد؟
مرادي: نه. چون سهامداران تالار حافظ از روي دست هم سهام ميخرند و ميفروشند و شايعات . در حالي كه بايد يه مقدار هم بررسي و تحليل داشت، اخبار سايت ها رو ساعت به ساعت چك كرد. در تالار حافظ عقل مردم به چشمشان است . اين را به پسرم ثابت كردم .
فارس: الان بازار سهام را چطور بررسي ميكنيد؟
مرادي: واقعيت اين است كه بورس تهران يكي از بهترين جاهايي است كه الان ميشود سود خوبي به دست آورد. به شرطي كه طمع نكني. بورس هم مثل زندگي تلخي و شيريني دارد. الان اوضاع نسبت به 14 سال پيش خيلي بهتر شده و مردم و سرمايهگذاران و شركتهاي بيشتري وارد بورس شدند. تبليغات و اصل 44 هم هست. اگر اين اخبار سياسي نباشد و مردم بيشتر از گذشته احساس امنيت سرمايهگذاري در بورس كنند، بورس ما بهترين بورس دنيا ميشود.
فارس: چطور شد كه حاضر شديد پسرتان را وارد بازار سهام كنيد؟
مرادي: ميخواستم پسرم مهدي روي پاي خودش بايستد. مقداري پسانداز داشت. كمي هم كمكش كردم. الان يك سالي مي شود كه سهامدار است . براي من هم خوب شده. با هم تبادلنظر ميكنيم.
فارس: مهمترين تجربه ايي كه به پسرتان مي دهيد چيست؟
سهامدار: اين كه در برابر هر سودي كه ميكند آرامآرام آن را از بورس بكشد بيرون و ببرد به طرف طلا و سكه و بعد هم زمين.
گفت و گو از :علي رضايي زاده
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)