عارفان علـم عاشـق می شوند / بهـترین مردم معلـم می شـوند
عشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شود
عارفان علـم عاشـق می شوند / بهـترین مردم معلـم می شـوند
عشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شود
هنر معلمي
معلمي شغل و حرفه نيست، بلکه ذوق و هنر توانمندي است معلمي در قرآن به عنوان جلوه اي از قدرت لايزال الهي نخست ويژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالي است. در نخستين آيات قرآن که بر قلب مبارک پيغمبر اکرم (ص) نازل شد، به اين هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذي خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذي علم بالقلم، علم الانسان ما لم يعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانيان را آفريد. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کريمترين است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمي دانست.
در اين آيات خداوند، خود را «معلم» مي خواند و جالب اين که معلم بودن خود را بعد از آفرينش پيچيده ترين و بهترين شاهکار خلقت، يعني انسان آورده است.
مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرينش قرارداد. نوعي انساني را که هيچ نمي دانست، به وسيله قلم آموزش داد که اين از اوج خلاقيت و هنر شگفت خداوند در امر آفرينش حکايت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از اين رو، مي توان گفت که هنر شگفت معلمي از آن خداوند عالم است.
شهيد ثاني رحمت الله درباره هنر معلمي خداوند مي فرمايد:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرميت) و نامحدود بودن کرامتش، توصيف شد که علم و دانش را به بشر ارزاني داشته است. اگر هر مزيت ديگري، جز علم و دانش، معيار فضيلت به شمار مي رفت، شايسته بود همان مزيت با وصف (اکرميت) در ضمن اين آيات همراه و هم پا گردد و آن مزيت به عنوان معيار کرامت نامحدود خداوند به شمار آيد.
کرامت الهي در اين آيات با تعبير «الاکرام» بيان شده است. چنين تعبيري مي فهماند که عالي ترين نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترين مقام و جايگاه او، يعني علم و دانش هم طراز است.
به همين جهت امام خميني (ره) مي فرمود:
معلم اول خداي تبارک و تعالي است ..... به وسيله وحي؛ مردم را دعوت مي کند به نورانيت؛ دعوت مي کند به محبت؛ دعوت مي کند به مراتب کمالي که از براي انسان است
ای معلم :
ای روشنی بخش دلها .
براستی که تو بعد از خداوند (علم الانسان ما لم یعلم ) هستی.
چگونه می توان تو را ستود و تو را سرود که تو خود سرود قافله تمدن هستی .
دیروز میگفتم :
مشقهایم را خط بزن … مرا مزن
روی تخته خط بکش … گوشم را مکش
مهر را در دلم جاری بکن … جریمه مکن
هر چه تکلیف میخواهی بگیر … امتحان سخت مگیر
اما کنون ..
مرا بزن … گوشم را بکش .. جریمه بکن .. امتحان سخت بگیر
مرا یک لحظه به دوران خوب مدرسه باز گردان
مشعل داران هدایت
یادمان استاد شهید مرتضی مطهری
و گرامیداشت مقام معلم
او همیشه با ماست
«امروز
آفتابی دیگر را
قبل از طلوع روز بزرگش
خاموش کردند.»
و صدای درد آگاهی،
بر اوراق نا نوشتهاش
پرپر شد.
غروب زودرس
پنجه در آفتاب افکند
و نور را دزدید
تا هرگز
سر نزند از هر بام
چشمهای بیدار
که به طلوع فجر سلام میکنند.
امروز
قلمی که سواد اعظم مینوشت
پر شد از خون
به جای دوات
و حنجره به تیغ سپرد
ـ به جای نوشتن ـ
و دیگر هیچ نگفت؛
جز سکوت تحمیلیاش.
اما
هزاران چکاوک سینه سوخته
از سقف نگاهش
پر کشیدند
تا وارث فریادهای خاموش باشند.
شاید با از پا افتادن بزرگ مردی
از قبیله نور و آینه،
شکسته شود کمر اسلام.
اما خون شهید است
که به رگهای خشکیده دین جان میبخشد.
مرتضی مطهری
اگر چه استاد من و هم نسلان من نبود،
اما ما هر چه آموخته ایم
از درسهای ناخوانده مکتب اوست.
بعضیها تا هستند، فقط هستند
و چون بروند،
دیگر برای همیشه رفته اند
و بعضی دیگر،
وقتی بروند،
بودنشان قدر مییابد
و هستی شان، معنا.
و مطهری این چنین بود.
او همیشه با ماست
و صدایش
تا ابدیت جاری است.
نزهت بادی
عارفان علـم عاشـق می شوند
بهـترین مردم معلـم می شـوند
عشق با دانش متمم می شود
هر که عاشق شد معلم می شود
روز معلم مبارک باد
یاد و خاطره قافله سالار معلمان شهید
فیلسوف فرزانه آیت الله مرتضی مطهری (ره) و روز معلم گرامی و جاودانه باد
سلامت گفتم پیامم دادی ،
پیامت چراغ راه زندگیم شد و مرا به سرزمین نور و آگاهی
هدایت کردی ای آینه تمام نمای عشق و محبت و ایثار
هرروزت مبارک باد . . .
معلم ای فروغ آسمانی
معلم مهر پاک جاودانی
معلم ای چراغ راه دانش
معلم آیه های مهربانی
مرا از جهل و نادانی رها کن
مرا با علم و ایمان با خدا کن
بیا ای گل تو از گهواره تا گور
مرا با علم و دانش آشنا کن
دلی شفاف چون آیینه داری
محبت و صفا در سینه داری
اگر داری گهی اخمی به چهره
ولی بی شک دلی بی کینه داری
معلم ای چراغ آفرینش
تو هستی افتخار آفرینش
تو هستی گوهر نایاب دریا
عجب دارم ز تاب آفرینش
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)