نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: رباعیات سیف فرغانی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    رباعیات سیف فرغانی

    رباعیات سیف فرغانی


    در خانه‌ی دل عشق تو مجمع دارد و از دادن جان کار تو مقطع دارددر شعر تخلص به تو کردم که وجود نظمی است که از روی تو مطلع دارد
    ***
    ای من همه بد کرده و دیده ز تو نیک بد گفته همه عمر و شنیده ز تو نیکحد بدی و غایت نیکی این است کز من به تو بد به من رسیده ز تو نیک
    ***
    بر کرده‌ی خویشتن چو بگمارم چشم بر هم زدن از ترس نمی‌یارم چشمای دیده‌ی شوخ، بین که من چندین سال بد کردم و نیکی از تو می‌دارم چشم!
    ***
    ای نور تو آمده نقاب رخ تو خورشید زکاتی ز نصاب رخ توهر دل که هوای تو برو سایه فگند در ذره ببیند آفتاب رخ تو
    ***
    ای سوخته شمع مه ز تاب رویت و ز خط تو افزون شده آب رویتاین طرفه که دل گرم نشد با تو مرا جز وقت زوال آفتاب رویت
    ***
    هر بوسه کز آن تنگ دهان می‌خواهی عمری است که از معدن جان می‌خواهیدر ظلمت خط او نگر زیر لبش از آب حیوة اگر نشان می‌خواهی
    ***
    خط تو که ننوشت کسی ز آن سان خوش چون شمع وصال در شب هجران خوشآورد به بنده شاهدی خوش گرچه شاهد که خط آرد نبود چندان خوش
    ***
    گر ز آن توام هر دو جهانم بستان با کی نبود، سود و زیانم بستانبازآی به پرسش و ببین چشم ترم لب بر لب خشکم نه و جانم بستان
    ***
    عشقت که به دل گرفته‌ام چون جانش در دست و به صبر می‌کنم درمانشوز غایت عزت که خیالت دارد در خانه‌ی چشم کرده‌ام پنهانش
    ***
    در دیدن این مدینه‌ی زمزم آب از مکه اگر سعی کنی هست صوابزیرا که درو مقام دارد امروز رکنی که ازو کعبه‌ی دلهاست خراب
    ***
    دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم؟ دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم؟من زنده به عشق توام ای دوست ولیک از آرزوی روی تو مردم، چه کنم؟
    ***
    ای کرده غم عشق تو غمخواری دل درد تو شده شفای بیماری دلرویت که به خواب در ندیده‌ست کسش دیده نشود مگر به بیداری دل
    ***
    آنی که منور است آفاق از تو محروم بماندم من مشتاق از تواین محنت نو نگر که در خلوت وصل تو با دگری جفتی و من طاق از تو
    ***
    شب نیست که از غمت دلم جوش نکرد و از بهر تو زهر اندهی نوش نکردای جان جهان هیچ نیاوردی یاد آن را که تو را هیچ فراموش نکرد
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/