صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29

موضوع: شاهان سلسله ساسانی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    شاهان سلسله ساسانی

    شاهان ساسانی

    ساسان موبد معبدی بود که در استخر برای ناهید ساخته بودند.زن او(رام بهشت)دختر یکی از پادشاهان بازرنگی بود واین سلسله پادشاهان در نیسایه سلطنت داشتند.
    پاپک پسر ساسان در شهر خیردر کنار دریاچه بختگان حکومت داشت.او برای پسرش اردشیر از گو زهر بازرنگی شغل قلعه بیگی شهر داراب را گرفته و از این زمان ترقی اینخانواده شروع شد.بعد پاپک گو زهر را کشت وخود را پادشاه خوانده از اردوان پنجم لقب پادشاهی برای پسر بزرگ خود شاپور خواست.اردوان امتناع کرد ولی با وجود این شاپور بعد ازفوت پدر خود را پادشاه دانسته اردشیر را مجبور کرد که تابع او شود ولیکن طولی نکشید که از جهت خراب شدن زیر زمینی در قصر ملکه که همای نام داشت شاپور زیر آوار مانده وبمرد واردشیر پادشاه شد(212م.)
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #2
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    اول: اردشیر اول(ارت خشتر)


    اردشیر فکر سلطنت بزرگی در سر خود می پرورانید تا اینکه در 223م.علم طغیان بیفراشت.اول حمله به کرمان بردو بلاش پادشاه آن را مغلوب کرد وپسر خود را حاکم انجا کردو به همین جهت کرمان مدتها معروف به(به اردشیر)گردید.
    بعد از آن پادشاهان خوزستان وعمان مغلوب ومطیع او گشتند.اردوان اشکانی چون دید کار اردشیر خیلی بال گرفته با قشون زیاد قصد او را کرد ودر هرمزدگان خوزستان جنگ کرده کشته شد224م.
    اردشیر پس از تسخیر خراسان و باختر و خوارزم وتوران ومکران به هند رفته پنجاب را تسخیر کرد اردشیر از فرات گذشت و قیصر روم الکساندر سور نامهای به او نوشت وشکست پارتی ها را در مان تراژان سپتیم سور را تذکر داد.شاه در جواب 400مرد رشید را با تجهیزات کامل نزد او فرستاد وچنین گفت (آنچه رومیها در آسیا متصرفند میراث من است و باید رومیها به اروپا اکتفا کرده آسیا را تخلیه کنند) الکساندرسور 400سفیر ایران را در محبس انداخته وبا دو اردو به جنگ با اردشیر رفت.اردوی اول مامور تصرف آذزبایجان واردوی دوم به طرف شوش حرکت کرد.
    چون این دو اردو با هم ارتباط نداشتند اردشیر از این موضوع استفاده
    کرد و اردوی دوم را شکست داد اردوی اول اگر چه در ابتدا بهره مندی داشت ولی موقع عقب نشینی تلفات زیادی داد ودر نتیجه ی جنگ ها نصیبین وحران به تصرف اردشیر در امد. اردشیر بعد از ان قصد سوریه را کرد ولی قبلا لازم دید متوجه ارمنستان شودچون منطقه کوهستانی بود پادشاه ارمنستان سخت مقاومت کردسر انجام اردشیر به حیله پادشاه ارمنستان را کشت و مملکت را تسخیر کردو پسر پادشاه ارمنستان فرار کرد.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #3
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    اردشیر برای اینکه حسیات مردم را با خود موافق کند به جمع آوری اوستا پرداخت ومغ ها را ترویج وآتشکده های خاموش را روشن و ومذهب زردشت را مذهب رسمی ایران نمود ورئیس روحانیان را که لقب موبذان موبذ ملقب بود به یکی از بلندترین مقام دولتی ارتقا داد.
    او از نفرت مردم از خودسری پادشاهان وامرای محلی دوران اشکانی استفاده کرد.وتمام امرا و شاهزادگان اشکانی را سخت وبیر حمانه تعقیب کرده بسیاری از آنهارا کشت وعده کمی به بین النهرین وهند وافغانستان کنونی فرار کردند.
    خلاصه کارهای اردشیر در امور داخله به این قرار است:
    1-ایجاد مرکزیت وتبدیل پادشاهان و امرای محلی به نجبای درباری با القاب وعناوین مختلف.
    2-جمع آوری اوستا که از زمان بلاش اول شروع شده بود. در این کار تن سر نامی که هیربذان هیربذ بود کمکهای معنوی زیادی به اردشیر نمود.
    3-رسمیت دادن دين زردشت ودخالت دادن مغ ها در تعقیب مرتدین و گشودن وصیت نامه های در گذشتگان وتقسیم متروکات.
    4-تقسیم اهالی به طبقات و درجه بندی مستخدمین ادارات.
    5-زنده کردن قشون جاویدان داریوش اول.
    6-تخفیف در مجازاتها ومنع بریدن دست.
    عقیده ای که به اردشیر نسبت میدهند این است:
    1-به جای آزادی دوره اشکانیان باید نظم وقانون واحدی حکمفرما باشد.
    2-دولت و دین به هم بسته اندویکی بی دیگری نپاید.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #4
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    دوم: شاپور اول ( شاه پوهر )


    شاپور در 241م. بعد از پدر به تخت نشست.در بدو سلطنت او ارمنستان وحران شوریدند.شاپور شورش ارمنستان را بزودی خاموش کرد ولیکن تسخیر حران کار مشکلی بود. زیرا چنانکه گذشت تراژن سپتیم سور به واسطه دیوارهای محکم آن عاجز شده وشهر را رها کرده رفتند.
    در این احوال اتفاقی روی داد که کار شاپور را آسان نمود دختر پادشاه حران به شاپور پیغام داد که حاضر است شهر را تسلیم کند.به شرط اینکه شاپور او را به زنی اختیار نماید.شاپور پذیرفت و دختر به پدر خود خیانت کرده شهر راا تسلیم نموده ولی بعد از تسخیر شهر چنانچه مورخین نوشته اند دختر را به امر شاه به جلاد سپردند.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #5
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    سوم:هرمز اول(ائوهرمزد)

    بعد از پدر به سلطنت رسیدوفقط یک سال حکومت نمود.مانی را که از ایران رفته بود خواسته در قصر خود در دستگرد پناه داد ونوازش کرد.فوت او 272م.بود.
    نوشته اند که هرمز خیلی رشید بوده ودر جنگهای شاپور با رومی ها شرکت داشته است.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #6
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    چهارم:بهرام اول(وره ران)

    بعد از برادر به تخت نشست وچهار سال سلطنت نمود.زنوبیا ملکه تدمرکه زن اذینه بودوبعد از او به تخت نشست به واسطه فشار روم از بهرام استمداد کرد واو سیاست غلطی پیش گرفت.توضیح آنکه قوه ی مختصری به ملکه فرستاد ودر نتیجه تدمر معدوم گردیدوارلین امپراطور روم هم از دخالت ایران مکدر شد.
    بعد که بهرام شنید امپراطور در صددجنگ با ایران است جبه ارغوانی رنگ ممتازی با هدایای دیگر برای او فرستاد(رنگ ارغوانی از اختراعات فینیقی هاست ودرعالم قدیم اهمیت داشت) با وجود این پس از چندی ارلین تشخیص داد که بعد از تدمر نوبت ایران رسیده وقصد آن را کرد ومردم آلان را تحریک نمود تا از طرف قفقازیه به شمال ایران هجوم آرند.
    کار ایران با شاهی ضعیف النفس مانند بهرام سخت بود ولیکن از خوشبختی او و سلسله ساسانیان ارلین بعد از ورود به بیزانس کشته شد275م.وبهرام هم بزودی درگذشت.به حکم این شاه مانی را گرفته زنده پوست او را کندندو بعد آن را به دو تیر نصب کرده در جندی شاپور برای تماشای مردم عرضه داشتند.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #7
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    پنجم:بهرام دوم(وره ران)

    بعد از پدر به تخت نشست 275م.در ابتدا خیلی جبار وسفاک بود ولیکن چون کنکاش برای خلع او نمودند به نصیحت موبدی تغییر رفتار داد.
    از کارهای او مطیع کردن سک ها بودکه در نیمه قرن دوم ق.م.در سیستان افغانستان برقرار شده بودند.بهرام پس از ان ممالک دیگری را نیز در طرف مشرق ایران مطیع کرد ومی خواست ادامه به جهانگیری خود دهد ولیکن جنگ رومی ها مانع شد.توضیح آنکه امپراتور روم کاروس خواست نقشه ارلین را اجرا کند وجنگی با سارمات ها که در آن طرف کوههای قفقاز وجنوب روسیه کنونی سکنی داشتند شروع کرده به حدود ایران رسید.
    بهرام که قوای خود را به طرف مشرق متوجه نموده واز سرحدات غربی ایران دور بود سفیری نزد کاروس فرستاد تا مذاکراتی درباره صلح نماید.کاروس جواب داد(تا شاه ایران مطیع نشود از جنگ منصرف نخواهم شد وایران را چنان عاری از درخت خواهم کرد که سر من عاری ازمو است )پس از آن جنگ را شروع نموده بین النهرین وتیسفون را گرفت ولیکن در این احوال رعد وبرقی حادث شد که بعد امپراتور را مرده یافتند ومعلوم نیست برق او را زد یا مرگ از جهت دیگر روی داد.به هر حال قشون رومی این واقعه را خشم خدا دانسته و تقاضای عقب نشینی نمود.
    فوت بهرام در 282م.بود.سکه های او صورت ملکه و پسر جوان اورا داراست.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #8
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    ششم:بهرام سوم (وره ران)

    پسر هرمز به تخت نشست ولی بیش از چند ماه سلطنت نکرد.این شاه معروف به سکان شاه است زیرا در حیات پدرش بعد از تسخیر سیستان به حکومت انجا منصوب شده بود.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #9
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    هفتم:نرسی(نرسه)

    بعداز بهرام سوم به تخت نشست282م.او پسر شاپور است.در ابتدا بین نرسی وهرمز برادر او بر سر سلطنت نزاعی شد ونرسی فایق آمد.
    از وقایع مهم این زمان جنگ با روم است.وقتی که دیوکلثین امپراتور روم شد در 286م.در صدد اجرای نقشه کاروس برامدو در قدم اول تیرداد پسر خسروشاه ارمنستان را که اردشیر کشته بود به پادشاهی این مملکت معین کرده با سپاهی به آن سمت فرستاد.ارامنه او را با آغوش باز پذیرفتند(از ان جهت که ارامنه شاهزادگان ساسانی را جهت تعصب آنها نسبت به دین زردشتی نمی پذیرفتند)ولی طولی نکشید که نرسی او را از آنجا براندو تیرداد نزد دیوکلثین که در اعلی درجه قدرت بود رفته حمایت او را خواستار شدو او گالریوس سردار قشون روم در دانوب امر کرد به سوی سوریه رفته قشون رومی را به قصد ایران حرکت دهد.
    از طرف دیگر نرسی به بین النهرین تاخت ودر جلگه این مملکت در نزدیکی حران تلاقی فریقین روی داد وجنگ سختی در گرفت.در مدت دو روز جنگ بی نتیجه بود.روز سوم سواران ایرانی قشون رومی را شکسته چنان تارو مار کردندکه فرصت عقب نشینی نیافت وگالریوس وتیردادخود را به فرات انداخته به صعوبت جان در بردند.296م.
    سال دیگر در موقع زمستان 297م.دیوکلثین همان سردار را به طرف ایران فرستادتا شکستهای خود را جبران کند.گالریوس نظر به تجربه ای که آموخته بود از جنگ با سواره نظام ایران در جلگه ها احتراز کرده از طرف ارمنستان به ایران حمله برد وناگهان به اردوی ایران شبیخون زده فاتح شد.بر اثر آن نرسی زخم برداشته با زحمت زیاد فرار کردو بسیاری از نجبای ایرانی اسیر شدند.نرسی سفیری نزد گالریوس فرستادخواستار صلح شدوپس از ان سفیری از روم نزد نرسی آمده شرایط سنگین برای صلح معین کرد:
    1-واگذاری 5 ولایتی که در ساحل یمین رود دجله واقع بود.
    2-عدم دخالت ایران در ارمنستان و واگذاری (قلعه زنتا (واقع در آذربایجان)به مملکت مزبوره
    3-تصدیق بر اینکه گرجستان تحت الحمایه روم است.
    4-اعتراف به اینکه رود دجله سرحد دولتین است.
    5-نصیبین یگانه محلی برای مبادله مال التجاره بین ایران وروم خواهد بود.
    اسامی پنج ولایت چنین بود:
    1-ارزون
    2-مک
    3-زابده
    4-رحیمه
    5-کاردو یا کردو
    دجله موافق این عهد نامه سر حد دولتین شد297م.وهمجواری روم آذربایجان وتیسفون را در تحت تهدید درآورد.
    در هیچ زمانی چه در دوره اشکانیان و چه بعد از آن ایران چنین عهد نامه بدی با دولت روم منعقد ننمود بود. این بود که نرسی پس از انعقاد این عهد نامه نتوانست دیگر سلطنت کند واستعفا نمود پس از چندی از غصه بمرد301م.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. #10
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    هشتم:هرمز دوم(ائوهرمزد)

    بعداز پدر به تخت نشست.این شاه جوان عدالتخواه بودبه بسط دادگستری کوشید وبر ایران خیلی افزود ولی مدت سلطنت او بسیار کوتاه بود301-310م. زیرا در 310 م . در جنگ با عراق کشته شد . توضیح آنکه اعراب بحرین را گرفته از آنجا به حدود ایران تجاوز می کردند . سکه های او صورت ملکه را دارد .
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/