نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: یکی را بدیدم جامیست دست

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    یکی را بدیدم جامیست دست

    یکی را بدیدم جامیست دست / به مشروب آغشته و مست مست
    بگفتم چنین مست بهر چه ای؟ / بنوشیده ای مـِـی فکر که ای؟
    نباشد تورا شایسته افتی به زیر / به مستی نمایی خودت را حقیر
    بگفتا به تندی که این مست کیست؟ / چنین قصه بافی ات بهر چیست؟
    بیا و ازین جام شیرین بنوش / کمی غرق شو درین عقل و هوش
    جواب سوالت بگیری چو روز / زمانیکه افتی بدین حال و روز
    کجا مست سخن گفتن توان؟ / کجا مست هدایت کردن توان؟
    منی که ببینی نیم مست مـِـی / به شادی گرفتم آغوش پــِـی
    بدنبال کس و ناکسی نیستم / کمی خورده ام بیخودم نیستم
    ننوشیده ای تا به امروز تو آب؟ / نکردی شربتی از آن آب ناب؟
    چطور خورده ای شربتی آب و قند / نکردی تو یادی ازین حرف و پند؟
    بگفتم نگیرد مرا شربتی / بجای گوارا آب هرگز یکی
    بدین حال اگر شربتی خورده ام / نبودست دلیل فرار از خودم
    نه یکبار ز قانون بگریختم / نه با یک جدیدش درآمیختم
    به شربت نه از غم به شادی شدم / نه در آب معلق چو ماهی شدم
    نه از آن به مهمان شدم پادشاه / نه از لذتش کسی را دلیل گناه
    نه هرگز دور گشتم از اصل خویش / نه آزاد از درد و از رنج خویش
    رخ ام چون شود سرخ به وقت نیاز / به شربت نشد سرخی ام حمل نماز
    اگر خار بودست به دستان من / نشد خار به شربت گلستان من
    چو بودم فلج از هر دو پا / به شربت نگشتم ز دردم جدا
    نه از بند خود رها گشته ام / نه از کرده ای فراری شده ام
    اگر غرق دردیست این جان من / به حکمت بازگردد به کردار من
    به امید و کوشش شوم چیره اش / نه با جام مشروب برچینم اش
    شنید مست حکمت و قانع شد / بدین حال سوی میخانه شد
    همانا نرد میخ آهن به سنگ / که یا کج شود میخ یا خرد سنگ
    چو دردیست جان تورا نکته بین / ز دردت بیاموز و رنجش نبین
    رها زین خلق خود فریب باش / بیاموز همچون "رضا" خود طبیب باش
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/