نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: جزئیات حمله خونین به دو خواهر

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Yazd
    نوشته ها
    88
    تشکر تشکر کرده 
    21
    تشکر تشکر شده 
    267
    تشکر شده در
    98 پست
    قدرت امتیاز دهی
    156
    Array

    پیش فرض جزئیات حمله خونین به دو خواهر


    زن جوان که در اقدامی جنون‌آمیز به دست شوهر سابقش هدف ضربه‌های کارد قرار گرفته و به شدت مجروح شده بود پس از بهبود نسبی، جزئیات حادثه و قتل هولناک خواهرش را تشریح کرد.


    روزنامه ایران در این باره نوشت:

    ثریا - 36 ساله - که پس از چند عمل جراحی از مرگ نجات یافته و هم اکنون در بیمارستان بستری است، گفت: 14 سال قبل با حسن ازدواج کردم اما همیشه به خاطر ولخرجی‌ها و بلندپروازی‌هایش بدهکار بودیم. از آنجا که پس از فوت پدر و مادرم مقدار زیادی ارث و میراث به من رسیده و شوهرم نیز از این ماجرا خبر داشت بارها وادارم کرده بود تا با بخشی از ارثیه‌ام بدهی‌هایش را بپردازم. با همین شیوه نیز تمام اموالم را به باد داد فقط یک خانه دوطبقه در جنوب تهران برایمان باقی ماند که در آن زندگی می‌کردیم. بنابراین وقتی بیکار شد برایش یک تاکسی به نام خودش خریدم تا کار کند اما همین که درآمد پیدا کرد ناگهان فکر سفر به خارج و زندگی در آنجا به سرش زد و از من خواست تا خانه و زندگی را بفروشیم و برویم. اما من به شدت مخالفت کردم و پس از درگیری‌های شدید قرار گذاشتیم توافقی از هم جدا شویم تا راحت‌تر راهی خارج شود.

    بدین ترتیب با بخشش مهریه و تمام حق و حقوقم و نیز پرداخت مبلغی پول نقد حضانت قانونی پسرمان پدرام - 12 ساله - را هم گرفتم. سرانجام حدود سه ماه قبل طلاق گرفتیم. بعد از آن شوهرم به ترکیه رفت تا از آنجا با کمک قاچاقچی‌های انسان به یونان برود که دستگیر شد و چند هفته‌ای هم زندانی شد و سپس او را به ایران بازگرداندند.

    در این میان من که فکر می‌کردم او برای همیشه از ایران رفته با پسرم زندگی آرامی را شروع کرده بودم که هفته گذشته وقتی همراه خواهرم در خانه بودیم در کمال ناباوری حسن را در حیاط خانه دیدم. در حالی که از تعجب خشکم زده بود پرسیدم چطور وارد خانه شدی که گفت: «پشت در خانه منتظر بودم و وقتی پدرام برای رفتن به مدرسه خارج شد کلید را گرفتم و وارد خانه شدم و بعد هم در زیرزمین خودم را مخفی کردم.»

    شوهر سابقم اصرار داشت با من صحبت کند، می‌گفت به هفت میلیون تومان پول نیاز دارد. سرانجام آن روز پس از درگیری لفظی شدید حسن از خانه رفت. عصر آن روز پیغام دادم کلید خانه را پس بیاورد غافل از این که او کلید یدک ساخته بود.

    شب حادثه - جمعه 10 دی - همراه خواهرم سودابه و دختر 22 ساله خواهر بزرگترم و پسرم پدرام از بیرون به خانه آمدیم. سودابه به طبقه بالا رفت و ما در طبقه پائین بودیم که ناگهان صدای فریاد خواهرم را شنیدم. وقتی با عجله بالا رفتم در کمال ناباوری شوهر سابقم - حسن - را قمه به دست دیدم که فریاد می‌زد «با من آشتی نمی‌کنی؟» بعد با قمه ضربه‌ای به بدنم زد. همان موقع خواهرم سودابه را دیدم که غرق خون روی زمین افتاده و فریاد می‌زد «حسن تو را به خدا نزن» اما حسن چند ضربه دیگر هم زد. من با التماس فریاد می‌زدم که حسن به طرفم برگشت و همانطور که در چشمانم خیره مانده بود یک ضربه هم به قلبم زد اما به خاطر اینکه لباس ضخیم به تن داشتم قمه به عمق بدنم اصابت نکرد. با این حال او با بی‌رحمی ضربه‌‌ای به پشت پایم زد و ضربه‌ای هم به پهلو و پشتم که ریه‌ام پاره شد. همان موقع پسر و خواهرم‌زاده‌ام وحشت‌زده به طرف پشت‌بام می‌دویدند تا همسایه‌ها را خبر کنند که حسن پا به فرار گذاشت. با این حال به سختی دنبالش دویدم که مقابل در خانه از هوش رفتم.

    زن جوان که همزمان با یادآوری خاطرات تلخ شب حادثه و مرگ خواهر جوانش به شدت اشک می‌ریخت ادامه داد: من تمام دارایی و زندگی‌ام را به شوهر سابقم بخشیدم تا فقط بچه‌ام را به من بدهد و زندگی آرامی داشته باشم اما افسوس که او رهایم نکرد. ای کاش همان روزی که مخفیانه وارد خانه‌ام شد پلیس را خبر می‌کردم. ای کاش موقعی که تهدیدم می‌کرد شکایت می‌کردم شاید الان خواهر بی‌گناهم زنده بود و خودم نیز در چنین وضعی قرار نداشتم.

    ثریا در ادامه گفت: خواهرم سودابه نیز چندی قبل از شوهرش جدا شده و فرزندی هم نداشت. ضمن این که برخلاف گفته‌های شوهر سابقم او هیچ دخالتی در زندگی ما نداشت. اگر هم یکی دوبار به حسن حرفی زده بود از سر دلسوزی خواهرانه بود و بس! او به راستی بی‌گناه قربانی این جنایت شد که عاملش باید تاوانش را پس بدهد.

    ضمن این که پسرم نیز از آن روز به شدت دچار افسردگی و ناراحتی روحی شده و من نگران سرنوشتش هستم.

    گفتنی است عامل جنایت، شامگاه جمعه با مراجعه به کلانتری 115 رازی ضمن معرفی خود راز جنایت هولناک را فاش کرد. وی در حال حاضر با دستور شهریاری - بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی - بازداشت است و بازجویی از او ادامه دارد.

  2. #2
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    39
    تشکر تشکر کرده 
    53
    تشکر تشکر شده 
    65
    تشکر شده در
    29 پست
    قدرت امتیاز دهی
    23
    Array

    پیش فرض

    ما آدما دوست داریم دنیا رو عوض کنیم اما همیشه دنیاست که ما رو عوض میکنه




    imagephptypesigpicampuserid19410ampdateline1294358018

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/