دوستان شاید این تاپیک یکم تلخ باشه ولی خوشحال می شم شمام تو این تاپیک شرکت کنین
دوستان شاید این تاپیک یکم تلخ باشه ولی خوشحال می شم شمام تو این تاپیک شرکت کنین
شعر برای مادر
یاد دارم کودکی بودم خرد
با صدای گرم مادر
هر صبحدم
در میان بستری نرم و تمیز
می گشودم چشم بر نور سفید
می گشودم دل بر نور امید
یاد دارم سفره خانه ما
بوی سنت می داد
داخل خانه ما
جلوه ای زیبا داشت
از زن ایرانی
جلوه ای از یک شمع
ذره ذره می سوخت
و نداشت پرو ایی
که به آخر برسد
کودکم هوش بدار
قبر مادر اینجاست
جای مادر خالیست
دل من تنگ شده
مادرم دیگر نیست
عشق يعنی چه؟
عشق يعنی پر گسستن در هوايه بيشه زار
عشق يعنی پاره پاره کردنه زنجيره تن
عشق يعنی گريه کردن با صدايه مادرم
عشق يعنی آسمانی زيستن
عشق يعنی پرسه در قلبه مادر زدن
عشق يعنی بغض کردن با صدايه مادرم
عشق يعنی خلوته سکوته مادرم
عشق يعنی هستی و ماوايه من
عشق يعنی سبزيه فصله بهار
عشق يعنی يعنی رنگه سبزه بيشه زار
عشق يعنی جا نمازه مادرم
عشق يعنی مشقه شب در پيکرم
عشق يعنی کودکانه زيستن
عشق يعنی فرياده دله بی مادران
عشق يعنی چرخشه نيلوفری بر دوره ياس
عشق يعنی پيچشه تسبحه مادرم
عشق يعنی مردانگی همچون علی
عشق يعنی مردمه ايرانه من
عشق يعنی يک صدايه آشنا
عشق يعنی نم نمه باران در بوته ها
__________________
مادر ای مهر آسمان افروز
گرمی ی کلبهء دل سردم
بيتو در انعقاد تنهايی
ماتمم حسرتم غمم دردم
در طراوت سرای باغ اميد
شاخه های شکستهء زردم
بيتو تا زنده ام شکسته ترم
دل پر عقده را کجا ببرم
تا در اقليم کاج ها رفتی
پايمال خزان غم شده ام
از نم اشک صبح و گريهء شام
همچو ديوار کهنه خم شده ام
مادر
نرفت از سرم هـــــر گز هواي تو مادر
هنوز مي تپد اين دل براي تو مـــــــــادر
چســـــــان زبان بگشايم كه خجلت آهنگم
نكرده ام دل و جـــــــــان را فداي تو مادر
چه چـــــاره گر نبرم داغ هجر تو به عدم
اميد قلب حزينم لــــــــــــــقاي تو مـــــــادر
چو شبنم است سرو برگ رنگ اين گلشن
مدام ميشنوم من صــــــــــــــــداي تو مادر
درين چمن كه حضور جفاست مضمونش
چه نعمت است به عـــــــــالم وفاي تو مادر
مــــــــــــقيم منزل عزت كسي توان گشتن
كه بود حـــــــــاصل كارش رضاي تو مادر
نشد ز كيف و كــــــم عمر چشم ما روشن
حقيقت است به هــــــــر جا صفاي تو مادر
رموز جـــــوهر تُست ( بايزيد) و( بايقرا)
به اين مـــــــــــــقام رسيدن عطاي تو مادر
نبود لايق اين گنج و اين كمــــــــا ل (رفيع)
اگر نبود نصيبش دعــــــــــــــــــاي تو مادر
مادر
ای مادرم چه پاکست
آغوش پر زمهرت
تو چون فرشته پاکی همچون خدا مقدس
آغوش پر زنازت
گهوارهء جهانست بس نرم و مهربانست
آغوش تو مکانيست زيبا تر از دو. گيتی
مادر مرا به ياد است
هر ناز و هر گپ تو
آن رنج هر شب تو
مادر! مرا ببخش .
فرزند خشمگين و خطا كار خويش را
مادر! حلال كن كه سرا پا نامت است
با چشم اشكبار، ز پيشم چو ميروي
سر تا بپاي من
غرق ملامت است.
***
هر لحظه در برابر من اشك ريختي
از چشم پر ملال تو خواندم شكايتي
بيچاره من، كه به همه ي اشكهاي تو
هرگز نداشت راه گناهم نهايتي
***
تو گوهري كه در كف طفلي فتاده اي
من، ساده لوح كودك گوهر نديده ام
گاهي بسنگ جهل، گهر را شكسته ام
گاهي بدست خشم بخاكش كشيده ام
***
مادر! مرا ببخش.
صد بار از خطاي پسر اشك ريختي
اما لبت به شكوه ي من آشنا نبود
بودم در اين هراس كه نفرين كني ولي ــ
كار تو از براي پسر جز دعا نبود.
***
بعد از خدا ، خداي دل و جان من توئي
من،بنده اي كه بار گنه مي كشم به دوش
تو، آن فرشته اي كه زمهرت سرشته اند
چشم از گناهكاري فرزند خود بپوش.
***
اي بس شبان تيره كه در انتظار من ـــ
فانوس چشم خويش ــ به ره ، بر فروختي
بس شامهاي تلخ كه من سوختم زه تب ـــ
تو در كنار بستر من دست بر دعا ـــ
بر ديدگان مات پسر ديده دوختي
تا كاروان رنج مرا همرهي كني ـــ
با چشم خواب سوز ـــ
چون شمع دير پاي ـــ
هر شب، گريستيئ ـــ
تا صبح ، سو ختي.
***
شبهاي بس دراز نخفتي كه با پسر ـــ
خوابد به ناز بر اثر لاي لاي تو.
رفتي به آستانه مرگ از براي من
اي تن به مرگ داده، بميرم براي تو.
***
اين قامت خميده ي در هم شكسته ات ـــ
گوياي داستان ملال گذشته هاست
رخسار رنگ رفته و چشمان خسته ات ـــ
ويرانه اي ز كاخ جمال گذشته هاست.
***
در چهره تو مهرو صفا موج مي زند
اي شهره در وفا و صفا! مي پرستمت
در هم شكسته چهره تو، معبد خداست
اي بارگاه قدس خدا! مي پرستمت.
***
مادر!من از كشاكش اين عمر رنج زاي ـــ
بيمار خسته جان به پناه تو آمده ام
دور از تو هر چه هست، سياهيست ، نور نيست
من در پناه روي چو ماه تو آمده ام
مادر ! مرا ببخش
فرزند خشمگين و خطا كار خويش را
مادر ،حلال كن كه سرا پا ندامت است
با چشم اشكبار ز پيشم چو مي روي ـــ
سر تا به پاي من ـــ
غرق ملامت است.
دستانش بوي عطر گلها مي داد
صورتش همچون فرشته اي پاك و معصوم غرق در نور و روشنايي بود
در لباس گلدار سفيدش
همچون بهار خانمي بود دلفريب و زيبا
كه امده بود مرا غرق لطافت و مهر كند
بسويش رفتم
نزديك
نزديك تر
اما قبل از انكه بتوانم حتي
گلي از پيراهن بهاريش بچينم
پرواز كرد
و من ماندم و بوي عطري بهاري
كه هر روز نسيم صبح
از دامان مادرم برايم به ارمغان مي اورد...
ساحل امروز خموش است
ماسه ها شسته و نمناک
موج کف بر لب و دیوانه و مست
سوی من می آید و بر می گردد،
مرغ دل گرچه اسیر قفس است،
همرۀموج ندانم که چرا میخواند
مادر!امروز دلم شعر ترا میخواند
بر سر سنگ به نزدیکی آب،
مرغکی گرم عبادت،
سر یک پای ستاد ست، دعا میخواند،
پر این مرغ سپید است، از رهی
سینه اش پا ک زکین،
به چنین پاکی و خوبی به خدا مادرم است این،
از رهی دور رسیدست ومرا میخواند.
سرود مادر
در بوسه هاي مادر
خورشيد نور باران
آغاز روز تازه
لبخند بامدادان
در خنده هاي مادر
عطر خوش گلستان
زيبايي طبيعت
شادابي بهاران.
مادر تو روح و جاني
مادر تو جاوداني
با من تو مهرباني
با من تو همزباني
مادر تو بهتريني
مادر تو نازنيني
مادر تو دلنشيني
بر حلقه ام نگيني.
مادر هميشه بيدار
مادر هميشه در كار
باشد براي فرزند
مادر هميشه غم خوار
مادر هميشه خوش قلب
مادر هميشه دل سوز
مادر هميشه روشن
خورشيد عالم افروز.
در چشم هاي مادر
آبي آسماني
روًياي سبز نوروز
معناي زندگاني
در اشك هاي مادر
پاكي آب باران
رنگين كمان روشن
آواي چشمه ساران.
مادر زعشق سرشار
روح نثار و ايثار
در راه كودكانش
مادر بود فداكار
مادر چراغ خانه
گرماي آشيانه
مهرش درون قلبم
ماناست جاودانه.
مادر هميشه بيدار
مادر هميشه در كار
باشد براي فرزند
مادر هميشه غم خوار
مادر هميشه خوش قلب
مادر هميشه دل سوز
مادر هميشه روشن
خورشيد عالم افروز.
در نغمه هاي مادر
لالايي محبت
شعر بلند پيوند
آواي انس و الفت
در پند هاي مادر
شيريني سعادت
آسايش دو گيتي
شادي بينهايت.
مادر تو صبح پاكي
برتر ز آب و خاكي
در مشرق محبت
خورشيد تابناكي
تو مايهً غروري
سرچشمهً سروري
سرشار شعر و شوري
بخشندهً شعوري.
مادر هميشه بيدار
مادر هميشه در كار
باشد براي فرزند
مادر هميشه غم خوار
مادر هميشه خوش قلب
مادر هميشه دل سوز
مادر هميشه روشن
خورشيد عالم افروز.
مادر دلش رحيم است
قلبش مرا حريم است
روحش پناهگاهم
در لحظه هاي بيم است
قلبش طپد برايم
خود را كند فدايم
پر ميشوم ز شادي
چون ميكند صدايم.
بخشندهً جوانيست
معناي زندگانيست
لبخندش آسمانيست
شادي جاودانيست
آرامش نسيم است
بخشنده و كريم است
در بوستان هستي
چون گل پر از شميم است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)