محسن یگانه از ازدواج، دوستی و موسیقی میگوید!
2 سالی اسیر حاشیه بودم اما....
جوان است و جویای نام، متولد اردیبهشت ماه سال 1364 در گنبدكاووس
ابتدا هیچ گونه علاقه ای به موسیقی نداشت و فقط به صورت تفریحی به آن نگاه میكرد، او از كودكی علاقه مند به بازیگری و مطرح شدن در دنیای سینما بود. ولی بنا به شرایط خاص فرهنگی و خانوادگی تا به امروز چنین موقعیتی را پیدا نكرد. اما برحسب استعداد ذاتی و خدادادی به رشته موسیقی ذوق و سلیقه خاصی داشت، میل به موسیقی و یك شنونده خوب بودن را بر حسب اتفاق با شنیدن یكی از قطعات بیكلام «آلبوم بهار من» به دست آورد و حس عجیبی نسبت به موسیقی روز (پاپ) پیدا كرد و با علاقه دو چندانی كه در وی بوجود آمده بود به فراگیری ساز گیتار پرداخت. نواختن را با تكیه بر خود و بدون استاد شروع كرد، اما درهمان ابتدای كاربا مشكلات عدیده ای روبه رو شد. مخالفت خانواده به دلیل شرایط خانوادگی (محسن یگانه فرزند شهید میباشد) باعث شده بود فرصتی برای آموزش ساز گیتار زیر نظر اساتید مختلف پیدا نكند، ولی این مانع كار او نشد و محسن یگانه با ذوق، علاقه و پشتكار عجیبی به نواختن گیتار ادامه داد تا جایی كه در نوازندگی به حدی رسید كه بتواند خود این ساز را آموزش دهد. در این میان تنها به ساز گیتار اكتفا نكرد و به سمت كیبورد، پیانو و فراگیری مهارتهای فنی و موسیقی الكترونیك نیز روی آورد كه به موفقیتهای وی بعد ازعرصه خوانندگی، نوازندگی و ترانه سرایی را هم میتوان اضافه كرد. با این وجود شناخت بسیار خوبی از موسیقی الكترونیك به دست آورد.
او حالا یك خواننده سرشناس پاپ ایران است و كنسرتهای او و استقبال از ترانههایش این مدعا را ثابت میكند... آخرین آلبومش كه به تازگی روانه بازار شده است، «رگ خواب» نام دارد... آلبومی شنیدنی. به این بهانه با او گفتگویی خواندنی انجام دادیم.
چند وقت از انتشار آلبوم «نفسهای بی هدف» میگذرد؟
چیزی حدود دو سال و دو ماه.
فكر نمیكنی دوسال فاصله زیادی برای ارائه آلبوم دوم باشد؟
واقعیتش را بخواهید، در این دو سال یك مقدار اسیر حاشیه شدم ویكی از دلایل اصلی این وقفه دوساله در ارائه آلبوم جدیدم همین حواشی بود. دلیل دیگر این وقفه، تنبلی خودم بود، كار روی این آلبوم میتوانست زودتر از این شروع شود. آلبوم قبلی كه به بازار عرضه شد، حدود هشت ماه به خودم استراحت دادم و بعد كار روی آلبوم جدید را آغاز كردم اما این بار دیگر این اشتباه را نخواهم كرد. از طرفی دچار حساسیت و وسواس زیادی روی كارم شدم كه هیچ وقت آن را تجربه نكرده بودم. حساسیت بی موردی كه اگر نبود شاید بهتر میشد و مثلا من الان از ترك پنج راضی تر بودم.
ترك پنج، تقریبا چیزی شبیه به قطعه «باروبندیل» در آلبوم اول هست، درسته؟
تقریبا، اما آن چیزی كه میخواستم از آب درنیامد.
معمولا آلبوم اول برای خوانندهها، نقطه عطف و اوج محسوب میشود و آلبومهای بعدی كه روانه بازار میكنند خواستهها را برآورده نمیكند، اما «رگ خواب» به نظرم گامی جلوتر از «نفسهای بیهدف» برای محسن یگانه محسوب میشود.
من آدمی هستم كه اگر در مورد چیزی احساس مسئولیت كنم خودم را به آب و آتش میزنم تا بتوانم آن مسئولیت را به نحو احسن انجام دهم. این كه كار چقدر سخت است برایم مهم نیست، چیزی كه برایم اهمیت دارد این است كه خروجی كار محصولی قابل دفاع باشد. نكته دیگر این است كه كمتر پیش میآید آلبومی از یك خواننده اینقدر ماندگار باشد. یكسری از كارها هستند كه ممكن است در دو ماه اول كه پا به بازار میگذارند با استقبال بسیار خوبی مواجه شوند اما بعد از مدت كوتاهی فراموش شوند، اما یكسری كارها هستند كه با گذشت زمان طولانی هم جایگاهش را بین مخاطب حفظ میكند. آلبوم اول من این شرایط را داشت و فقط به خاطر این بود كه یكسری طرفدار برای خودم داشتم طرفداری كه خیلی سرسخت دنبال كار من بود و به همین دلیل احساس كردم مسئولیتم سنگینتر شده و اگر بخواهم آلبوم دوم را سطحی تولید كنم اتفاقی كه برای خیلی از دوستان افتاد برای من هم رخ دهد.
قبول داری «رگ خواب» نسبت به آلبوم قبلی كمی ریتمیك تر است؟
بله
خب این موضوع برای تغییر ذائقه مخاطب بود یا دلیل دیگری داشت؟
من گرایش عجیبی به موزیك الكترونیك دارم، موسیقی الكترونیك هم ریتم محور است ولی تا جایی كه توانستم جلوی این گرایش را گرفتم تا به كارم لطمه ای وارد نشود.
پس دوست نداشتی ذائقه طرفدارانت را تغییر دهی.
نه، من هیچ وقت این كار را نمیكنم. خوانندههایی هستند كه دوست دارند مخاطبانشان به دنبال سلیقه خواننده حركت كنند اما من اینگونه عمل نمیكنم و دوست دارم مخاطبم نوع موسیقی ام را تعیین كند. خدا را شكر این توانایی در من وجود دارد كه كارم را به نحو احسن انجام دهم و حالا این كه این كار را در چه زمینه ای انجام دهم مهم است. اگر بخواهم برای خودم كار كنم خب كنج اتاق مینشینم و برای دل خودم میخوانم، اما اگر قرار است برای كس دیگری كار كنم، چرا باب میل او نسازم؟
و چه توضیحی در مورد «ترك سه» برایمان داری؟
تنها جایی است كه به خودم حق دادم یك بار ریسك كنم. همانطور كه گفتم تمام كارهایی را كه تولید میكنم بر اساس سلیقه مخاطب میسازم، در این آلبوم من فرصت ارائه 11 ترك را داشتم، 10 قطعه را حق مخاطبم میدانم كه در مسیر سلیقه او ساخته شود اما در كنار این ده قطعه، فكر میكنم اشكالی ندارد كه یك قطعه را هم اینطور ارائه دهم.
اون بخشی كه از بیرون به شما میگویند «یه آسمانی فالشه...» چطور در آمد؟
خیلی اتفاقی بود، یك روز در خانه داشتم این آهنگ را میخواندم كه این ایده طنز به ذهنم آمد. البته این مورد یكی از واقعیتهای كار ماست وبه نظرم بد نیست كه مخاطب هم با آن آشنا شود. شما در برخی از كارهای تلویزیونی شاهد پخش تصاویر پشت صحنه كار هم هستید، این مورد را هم پشت صحنه ای از كار موسیقی در نظر بگیرید. این اتفاق برای همه خوانندهها میافتد و عنوان كردن آن كمی جرات میخواست. اصلا شوخی نیست كه در این سطح از موسیقی این كار را انجام دادیم، ما این ریسك را كردیم و خدا را شكر تا الان واكنشهای مثبتی از این ترك به ما رسیده است.
اشعار هر دو آلبوم شما متعلق به خودت است، دوست داری انحصارا فقط اشعار خودت را بخوانی یا اگر ترانه خوبی هم از بیرون به دستت برسد استفاده میكنی؟
نه اصلا بحث انحصار و غرور نیست اما من زبان خودم را بهتر میفهمم، من دوستان زیادی در وادی ترانه سرایی دارم كه اتفاقا هنرمندان قوی و صاحب سبكی هم هستند اما تا من بخواهم به یكی از این دوستان القا كنم كه چه چیزی میخواهم و او هم بتواند منظورم را به درستی درك كند و آن را روی كاغذ بیاورد زمان زیادی میبرد و درنهایت شاید آن چیزی كه می خواهم از آب درنیاید. اما من خودم میدانم كه طرفدارم از من چه میخواهد و به همین دلیل بیشتر از اشعار خودم استفاده میكنم. البته در برخی موارد از ترانههای دوستانی چون «روزبه بمانی» و «آقای كاكایی» هم استفاده میكنم.
در مورد تفاوت اجرای زنده و استودیو برایمان بگو.
اجرای استودیو كمی برایم سخت تر از اجرای زنده است، برخلاف خیلی دیگر از خوانندگان در استودیو استرس دارم اما وقتی روی استیج قرار میگیرم و موسیقی زنده اجرا میكنم اصلا استرس ندارم. شاید دلیل این موضوع هم این است كه از ابتدا به عنوان خواننده «لایو» معروف بودم و خیلی زود ارتباط برقرار كردن با مخاطب حاضر در سالن را آموختم.
فكر میكنم جو كنسرتهایت با بقیه كنسرتها متفاوت است، نظرت چیست؟
كنسرتهایم واقعا جو دوستانه ای دارد. جوی كه فكر نمیكنم بشود آن را در كنسرتهای دیگر تجربه كرد. چند وقت اخیر هم كنسرتهای زیادی را از نزدیك دیده ام و هم تعریف كنسرتهای زیادی را از دوستان شنیده ام اما فكر نمیكنم كسی بتواند جو حاكم بر كنسرتهای من را در كنسرت دیگری تجربه كند. این جو صمیمی از بین گروه شروع میشود و تا بین حضار ادامه پیدا میكند.
تو هم فضای غیرمجاز را تجربه كرده ای و هم فضای مجاز را دیده ای، فكر میكنی تفاوت این دو مدیوم چیست؟
زمانی كه در فضای غیرمجاز فعالیت میكردم، مثلا آهنگ «نشكن دلمو...» كه تمام كارهایش از شعر تا آهنگسازی را من انجام دادم، تولید كردم و بعد از این كه وارد بازار شد به شدت هم مورد استقبال قرار گرفت، به نظرم یك استثنا بود، چون همه در آن مقطع این آهنگ را گوش میدادند، اما در نهایت چون كار، غیرمجاز تولید شده بود كسی آن چنان كه باید و شاید با نام من آشنا نشد. كاری كه شناسنامه و هویت مشخصی ندارد چنین عاقبتی خواهد داشت. شما وقتی كار غیرمجاز ارائه میدهید، چون نمیتوانید كنسرت برگزار كنید نمیتوانید بازخورد كار را هم متوجه شوید. البته كار مجاز در كنار حسنهایی كه دارد، خالی از عیب هم نیست. درست است كه وقتی شما در فضای مجاز فعالیت میكنید كارتان به خوبی معرفی میشود اما مجبور هستید سالی یك بار آلبوم منتشر كنید، این در حالی است كه در فضای غیر مجاز شما میتوانید روز به روز ترك جدید تولید كنید.
با این تفاسیر فكر میكنی بحث مجوز، بحث پیچیده ای است؟
مجوزی كه برای قسمت تالیف صادر میشود كمی پیچیده است. فكر میكنم یك مقدار اختلاف سلیقه بین دوستانی كه در ارشاد مشغول هستند با آنهایی كه كار میكنند وجود دارد. بعضی اوقات شاهد حذف برخی از كارها هستیم كه شاید بودن آنها خیلی بیشتر از نبودنشان مثمر ثمر است اما این كارها به راحتی حذف میشوند. این اتفاق درباره چند ترك در همین آلبوم برای من افتاد كه به خاطر ممیزی روی شعر مجبور شدیم این تركها را حذف كنیم.
نظرت در مورد كلیپ موسیقی چیست، خیلیها اعتقاد دارند، تصویر در معرفی بهتر یك اثر موسیقیایی بسیار موثر است.
به صورت عادی یكسری مسائل هستند كه به موفقیت یك آلبوم موسیقی كمك میكنند. تبلیغات شاخه بسیار بزرگی در این زمینه است كه دارای زیرمجموعههای زیادی میباشد. اگر تبلیغات آلبوم دارای تصویر باشد شاید بیست نمره به صد نمره آلبوم اضافه شود. البته به شخصه كمی با قضیه تصویر مشكل دارم. نمیگویم نیازی نیست اما این هم جزیی از آن مواردی است كه به خودم حق داده ام از آن چشم پوشی كنم. من دنبال این نیستم كه چهره ام شناخته شود واتفاقا برعكس دوست دارم زندگی راحت و بی دغدغه ام را ادامه دهم.
و چطور شد با علی ثابت شروع به همكاری كردی؟
خب علی ثابت تجربه خوبی در زمینه موسیقی دارد. شاید من به تنهایی یا علی ثابت به تنهایی انسان كاملی نباشیم اما وقتی دو تفكر نزدیك به هم در كنار هم قرار میگیرند نتیجه بسیار بهتری حاصل خواهد شد كه نمونه اش را میتوانید در «رگ خواب» شاهد باشید. بعد از همكاری اولیه كه باهم داشتیم به این نتیجه رسیدیم كه از لحاظ اندیشه موسیقیایی به هم نزدیك هستیم و بهتر است به طور انحصاری فقط باهم كار كنیم. الان من صرفا یك گروه دارم و گروه من هم فقط یك خواننده دارد و آن هم محسن یگانه است.
پارسال یك مقدار فضای موسیقی پاپ غبارآلود بود و همه با هم درگیر بودند. یكی از این درگیریها هم مربوط به تو و بنیامین بود.
پارسال متاسفانه وضع آلبومها بسیار اسف بار بود و به همین دلیل هركس به نحوی میخواست خلا موجود در بازار موسیقی پاپ را پر كند. دلیل این درگیریها همین بود. در این میان یك نفر هم پیدا شد و گفت: یگانه با این كه ملودیهای خوبی میسازد چرا كاور میكند؟ جواب من هم به این شخص این بود كه كار تو دخالت در اموری است كه به تو ارتباطی ندارد. مخاطب من این كار را دوست دارد و من هم آن را انجام میدهم. خیال دوستان راحت باشد، من این كار را در آلبوم جدیدم انجام دادم و در آلبوم بعدی هم حتما انجام خواهم داد. این یك تركیب برنده است كه به من و مخاطبم مربوط میشود نه كس دیگری.
نظرت درمورد موسیقی زیرزمینی چیست؟ مثلا حضور كسی مثل «س.م» باعث نمیشود كه سلیقه مخاطب نازل شود؟
من محسن یگانه هم روزی غیرمجاز بودم و امیدوارم كسانی كه غیرمجاز كار میكنند هم روزی وارد بازار رسمی موسیقی پاپ شوند. من بعضی اوقات موسیقیهای زیرزمینی خوبی میشنوم كه اگر با تفكر خوبی همراه باشد خواننده میتواند آن را به جای خوبی برساند. مثلا آهنگ «نشكن دلمو...» یا «آخه دل من...» آهنگهایی بودند كه در فضای غیر مجاز تولید شدند اما ماهیت آنها مجاز بود. كارهایی مثل ترانههای شخصی «س.م» واقعا قابلیت مجاز شدن ندارد و به درد جامعه هم نمیخورد و فقط باعث كاهش سطح سلیقه مخاطب میشود. این جور آهنگها به فضای كلی موسیقی پاپ صدمه وارد میكند و به نظرم وجودشان مضر است.
موافقید یك مقدار در مورد مشكلات موسیقی پاپ برایمان بگویید؟
ببین اگر ما در این مملكت كار میكنیم، وظیفه داریم كه به قوانین ارشادی كشورمان احترام بگذاریم. به طور مثال، ما یك كنسرتی در اصفهان برگزار كردیم و با توجه به تذكراتی كه داده شد برخی از حاضران در سالن رعایت نكردند و ما مجبور شدیم یكی از آهنگهایمان را كه شاد هم بود، اجرا نكنیم. خب یك عده ناراحت شدند اما ما باید مسئولان ارشاد باشیم. فكر میكنم با سیستم جدیدی كه از سال گذشته وارد شده شاهد یك مجموعه كامل هستیم كه خیلی سخت میتوان به آن ایراد گرفت.
پس شایعاتی كه در مورد ناتمام ماندن كنسرت اصفهان به وجود آمده كذب بود؟
بله، كنسرت به طور كامل اجرا شد و فقط همان یك قطعه را اجرا نكردیم. بحث ناتمام ماندن كنسرت توسط خبرنگار یكی از خبرگزاریها مطرح شد كه بعدا هم با ما تماس گرفتند و بابت این خبر عذرخواهی كردند.
از دوستی و نحوه شكل گیری همكاری ات با محسن چاووشی بگو، این آشنایی از كجا آغاز شد؟
این آشنایی به خیلی وقت پیش برمیگردد، زمانی كه محسن مشغول كار روی آلبوم «كفتر چاهی» بود و من هم مشغول كار روی اولین قطعاتم بودم. هر دوی ما در یك استودیو كارهایمان را ضبط میكردیم اما هیچ وقت با هم روبه رو نمیشدیم و ساعتها طوری تنظیم شده بود كه وقتی من وارد میشدم محسن از استودیو خارج میشد. در همین حین دوستی كه صدابردار بود واسطه شد و ما قطعه «هر وقت كه بارون میزنه...» را به طور مشترك اجرا كردیم كه قطعه خوبی هم از آب درآمد. این همكاری ادامه پیدا كرد و به كارهایی مثل «نشكن دلمو»، «خبرنداری» و... ختم شد. با توجه به این كه آن دوران ما واقعا در فقر امكانات بودیم اما دوران شیرین و خوبی بود. بعد از این كه من وارد بازار موسیقی مجاز شدم قطعه ای را باهم به نام «نفس بریده» خواندیم كه به دلایل شرایطی كه داشتم از محسن خواستم كه این قطعه پخش نشود اما نمیدانم در نهایت این قطعه از كجا پخش شد.
این همكاری قرار نیست در بخش مجاز دوباره شكل بگیرد؟
ببین ما با هم هیچ مشكلی نداریم. اما هركدام درگیر كارهای شخصی خودمان هستیم و هنوز فرصت این همكاری در فضای مجاز دست نداده است. نكته بسیار مهمی كه برای هر دوی ما وجود دارد این است كه تعداد طرفداران مشترك ما بسیار زیاد است. امكان دارد كه دوباره با هم كار كنیم و محصولی صد برابر بهتر از كارهای مشترك قبلی ارائه دهیم.
هنوز هم باهم ارتباط دارید؟
بله، فكر میكنم اولین كسی كه بلافاصله بعد از انتشار آلبوم «رگ خواب» به من تبریك گفت محسن بود.
تو اجرای دونفره را هم با «فرزاد فرزین» تجربه كرده ای، راضی بودی؟
یك تجربه بود و من به آن فقط به چشم یك تجربه نگاه میكنم كه نه خوب بود و نه بد.
حال و هوای زندگی متاهلی چطور است؟
عالی، همه چی آرومه (خنده).
احساس محدودیت نمیكنی؟
به هیچ وجه، ازدواج باعث میشود خیلی از خلاءهای زندگی پر شود و وقتی وارد زندگی مشترك میشوید به این نتیجه میرسید كه خیلی زودتر از این باید به فكر ازدواج میافتادید.
و تعریفت از خوشبختی چیست؟
به نظرم خوشبختی چیز عجیبی نیست، خوشبختی مجسمه نیست كه بخواهی هر روز آن را ببینی. این كه زندگی ات آرام است و احساس آرامش واقعی در زندگی به تو دست میدهد خوشبختی است.
و كی قرار است آلبوم جدیدت را شروع كنی؟
فعلا بی خیال آلبوم جدید (خنده).
پس دوباره هوادارانت باید مدت زیادی منتظر آلبوم جدیدت باشند؟
نه، این بار میخواهم یكسری از كارهایی را كه در گذشته خوانده ام با تنظیم جدید در قالب یك آلبوم جدید عرضه كنم.
و به عنوان سوال آخر نظرت در مورد آهنگهایی كه به نام تو و با صداهای نزدیك به تو منتشر میشود چیست؟
خیلیها هستند كه صدایشان شبیه صدای من است. یك آهنگ بنام بیرون آمد كه با گیتار خوانده شده بود. خودم دو سه بار آن را گوش كردم و واقعا به اشتباه افتادم كه نكند این صدای من است! امیدوارم این صداها مسیر خوب خودشان را انتخاب كنند و در نهایت بتوانند زحمتی را كه میكشند به نام خودشان عرضه كنند نه به نام من.
منبع: ksabz.net
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)