ویرایش توسط eDvArDo : 08-24-2013 در ساعت 05:08 PM
دوستدار هميشگي شما "eDvArDo"
دلِ هر ايراني كه براي ايران نميتپد، بهتراست نتپد! (پروفسور حسابي)
آيا پاسخ سوالي را بدانم بهتر است، يا اينكه ندانسته از دنيا بروم؟! (ابوريحان بيروني)
پس از سالها جهد و تلاش در كسب علم و معرفت، دانستم كه هيچ ندانستم! (علامه حسن زاده آملي)
متاسفانه برخی از پزشکان امروز دکان باز کرده اند و تاجایی که بتوانند مشتری های خود را تیغ میزنند!
مشاهده شده که ثروت های میلیاردی دارند اما دریغ از کمی انسانیت!
:-(
Send from Galaxy Siii using Tapatalk 4
کسی رو برای دوست داشتن انتخاب کن که قلب بزرگی داشته باشه!
تا مجبور نشی به خاطر اينکه تو قلبش وارد بشی خودت را کوچک کنی!
موفق كسی است كه با آجرهايی كه به طرفش پرتاب می شود، يک بنای محكم بسازد!
اشکی که برای شکست می ریزیم، عرقی است که برای تلاش نریختیم!
یکی بود یکی نبود
میگویند در زمان های خیلی دور، کسی را دیدند که در روز روشن فانوسی در دست گرفته بود
و می گشت.
پرسیدند با این فانوس در این روشنائی روز ، دنبال چی میگردی؟
پاسخ داد:
دنبال انسان
فکر کنم ما هم باید فانوسی در دست بگیریم و در شهر بگردیم!
شاید پیدا شود
[SIGPIC][/SIGPIC]
این پست شیرین خانم
http://www.ariadl.ir/showthread.php?t=50186
به دليل اينكه يگانه را روزها سر ساختمان ميآورم، او نيز پا به پاي من كار ميكند و فعاليتهاي سبكي همچون حمل كيسههاي مصالح ساختماني را انجام ميدهد. او میگوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است.
به علت فقر مالی اين دختر بچه روزانه 8 ساعت به همراه پدرش در ساختمانهای در حال ساخت در نقش یک کارگر ساختمانی فعالیت میکند.
به نوشته دنیای اقتصاد، پدر این دختر بچه –یگانه – میگوید: چون کسي را ندارم مجبورم دخترم را روزانه به سر ساختمان بیاورم که با توجه به اینکه زمان رفت و آمدم به شهر مامازن 6 ساعت است به شدت دخترم خسته و اذیت می شود.
او میگوید: در مامازن یک اتاق اجاره کرده که ماهانه 100 هزار تومان اجاره میدهد.
پدر یگانه میگوید: به دليل اينكه يگانه را روزها سر ساختمان ميآورم، او نيز پا به پاي من كار ميكند و فعاليتهاي سبكي همچون حمل كيسههاي مصالح ساختماني را انجام ميدهد. او میگوید: یگانه چند روز پیش به خاطر گرد و خاک ناشی از گچ و سیمان مریض شده و یک شب تمام تب کرده است.
این کارگر كوچك ساختمانی امیدوار است که مسوولان و شرکتهای ساختمانی برای استخدام پدرش به عنوان یک سرایدار از خانوادهاش حمايت مالي كنند.
متن زیرگفتوگو با این کودک 5 ساله است، دختری که اگر چه فقیر است، اما پدرش برای تربیت او نهایت تلاش خود را کرده است.
یگانه! چرا اینجا کار میکنی؟
پدرم مریض است و پول نداریم. من هر روز با او میآیم که در خانه تنها نباشم. پدرم پایش درد میکند هر وقت کیسههای سیمان را بلند میکند اذیت میشود و شبها از شدت درد خوابش نمیبرد. من زور ندارم، اما کمکش میکنم که کمتر اذیت شود.
خانهتان کجاست؟
خیلی دور است ما در خانهمان یخچال و تلویزیون و تلفن نداریم.
چرا پیش مادربزرگ یا خالهات نمیروی؟
مادرم مرده است. تازه مادربزرگم هم مرده و خاله و عمه هم ندارم.
چه درخواستي از مسوولان داري؟
پدرم نمیتواند کار کند، اما اگر کار نکند پول نداريم. هیچ کس کمکمان نمیکند. پدرم میگوید اگر سرایدار یک ساختمان شود زندگیمان خوب میشود.
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
دوستدار هميشگي شما "eDvArDo"
دلِ هر ايراني كه براي ايران نميتپد، بهتراست نتپد! (پروفسور حسابي)
آيا پاسخ سوالي را بدانم بهتر است، يا اينكه ندانسته از دنيا بروم؟! (ابوريحان بيروني)
پس از سالها جهد و تلاش در كسب علم و معرفت، دانستم كه هيچ ندانستم! (علامه حسن زاده آملي)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)