شايد شما هم با بچههايي مواجه شده باشيد که براي انجام هر کار سادهاي،حتي کارهايي که از وظايف اصلي آنها محسوب ميشود، شرط و شروط ميگذارند...
والدين هم به شرطهايي که فرزندانشان براي مسواکزدن، خوردن يا خوابيدن ميگذارند، حساسيت نشان نميدهند و آنها همينطور به اين باجگرفتنها عادت ميکنند تا وقتي به سن مهدکودک يا مدرسهرفتن برسند. تازه در اين زمان است که مشکل اصلي خود را نشان ميدهد، چون کودک براي اينکه کودک سرکلاس حاضر شود هم مجبور ميشويد هر روز به او باج بدهند! پرسشي که اينجا مطرح ميشود آن است که بايد با اين بچهها چه رفتاري داشت.
قبل از پاسخ به اين سوال، لازم است تذکرهايي به والدين بدهم که بتوانند قبل از رسيدن به اين مرحله از آن پيشگيري کنند.
1. اين خود شما هستيد که بچهها را به باجگرفتن عادت ميدهيد. اگر دوست داريد کودک خود را با پاداش دادن به انجام کارهاي بهتر تشويق و ترغيب کنيد، نبايد به هيچوجه اين کار را قبل از انجام اقدام پسنديده?اي انجام بدهيد چون در اين صورت به او پاداش نميدهيد، بلکه باج ميدهيد تا کاري را که بايد، انجام دهد.
2. از گرفتن تصميمهاي ناگهاني و بدون برنامهريزي براي درنظرگرفتن پاداش يا تشويق بپرهيزيد. شايد در آن لحظه خاص با يک تصميم ناگهاني، کارتان راه بيفتد اما در درازمدت کودک خود را به باج گرفتن عادت ميدهيد. مادري که سر سفره تصميم ميگيرد براي اينکه کودکش غذا بخورد برايش فلان اسباببازي را بخرد، به او ياد ميدهد حتي براي خوردن، خوابيدن يا هر کاري که طبق روال قانوني هر خانه موظف است انجام دهد، لازم است پاداشي مطالبه کند.
3. تا ميتوانيد از در نظر گرفتن پاداشهاي نقدي بپرهيزيد. پاداش شما براي اينکه کودکتان پس از برگشتن از مهدکودک وسايلش را سر جاي خود گذاشته يا لباسهايش را جمع کرده، ميتواند اين باشد که نيم ساعت بيشتر از حد معمول هر روز تلويزيون تماشا کند، بعدازظهر که از خواب بيدار شد با شما به پارک برود و...
4. در نظر گرفتن پول توجيبي. درنظر گرفتن پول توجیبی مشخص و محدود براي بچهاي که کلاس دوم يا سوم ابتدايي است، خوب است و باعث ميشود حساب کردن و دخل و خرج را ياد بگيرد اما بيحساب و به عنوان جايزه پول دادن، او را بدعادت ميکند و مشکلات ثانويه ايجاد ميشود.
چگونه کودک را اصلاح کنيم؟
اگر با رفتارهاي اشتباه خود و ناديده گرفتن اين اصول تربيتي باعث شدهايد کودک براي انجام هر کاري پاداش يا باج طلب کند، بايد به مرور اين عادت او را ترک بدهيد. بچهها بايد بدانند در مورد اجراي قوانين و وظايف هيچ جاي بحث و گفتوگويي وجود ندارد. با او صحبت کنيد و بگوييد همانطور که ما براي رفتن به سرکار يا غذاپختن يا مرتب کردن خانه بهانهاي نميآوريم و پاداشي از کسي نميخواهيم چون اينها جزو وظايفمان هستند، تو هم بايد بدون چون و چرا وظيفهات را انجام دهي. وظيفه تو رفتن به مدرسه است؛ بيبحث و چون و چرا.
به او اجازه ندهيد از زير بار مسووليتهايي که برايش تعريف کردهايد، شانه خالي کند. خيلي کوتاه، مشخص و روشن به او بگوييد که اين موضوع يک قانون است و هيچ دليل و برهاني براي انجام ندادنش نداريم.
سعي نکنيد وارد بحث و گفتوگو شويد چون اگر وارد بازيهاي کلامي شويد، حتما بچهها برنده خواهند شد. آنها آنقدر بلدند دليلتراشي کنند که درنهايت مجبورتان ميکنند اجازه دهيد مطابق ميل آنها رفتار کنيد که ميتواند مدرسه نرفتن باشد يا جمع نکردن وسايلشان.
ميتوانيد براي ماندن بچهها در منزل، شرايط خاصي تعيين کنيد. اگر کودک هيچ بيماري و مشکلي ندارد و دليلي را براي امتناع از مدرسه?رفتن نمييابيد، ترتيبي بدهيد آن روز به او خوش نگذرد. اگر ميگويد ناخوش است، نگذاريد حالا که ترفندش براي مدرسه نرفتن جواب داده، به بازي و تفريح بپردازد. به او بگوييد حق ندارد با دوستانش بازي کند و تمام روز بايد در رختخواب بماند. حتي غذاي مناسب بيمار به او بدهيد نه آنچه دوست دارد. در پايان لازم است علت نرفتن به مدرسه را کشف و کودک را به مدرسه و محيط آن علاقهمند کنيد. اگر به اختلال اضطراب جدايي مشکوک هستيد، با روانپزشک مشورت کنيد و اگر شک کردهايد مشکلي در مدرسه وجود دارد که منشاء آن رفتار معلم يا همکلاسيهاي اوست، سعي کنيد با مسوولان مدرسه صحبت کنيد.
رفتار مثبت کودک را براي مدرسه رفتن مورد توجه قرار دهيد و جايزه بدهيد. به او نشان دهيد که در نظر شما مدرسه رفتن، کار بسيار مهم و باارزشي است و براي اين کار اهميت قائل هستند. نبايد با سختگيري سعي کنيد مشکل او را يک شبه حل کنيد. هر کاري که مربوط به مدرسه رفتن است، از آمادهشدن، به موقع به سرويس رسيدن و... را بدون تشويق و جايزه نگذاريد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)