سفر پروس به پاسارگاد


از بالای بلندی در یک جلگه ی هموار خرابه های پاسارگاد را مشاهده کردیم قبر کوروش و تخت مادرسلیمان در میان ستون های سنگی در اطراف به خوبی دیده می شد .

بالاخره وارد محوطه ی پاسارگاد شدیم که بعد از پرسپولیس مهمترین آثار باستانی ایران به شمار می رود .آثار پاسارگاد بطور کلی مشتمل بر سه قسمت می شود : قبر کوروش ،خرابه های شهر قدیمی پاسارگاد وبالاخره آثار وخرابه هایی که در تپه های مجاوروجود دارد.

در نزدیکی قبر کوروش دهکده ی کوچک و محقری وجود دارد که رو به ویرانی نهاده استو دز آینده ی نزدیکی جزو همان خرابه ها خواهد شد .به این قسمت نام (تخت مادر سلیمان) داده اند.

قبر کوروش بر روی یک پایه ی بزرگ سنگی به شکل هم چهار گوش و پله ای بنا شده است.این پایه ی بزرگ سنگی که از سنگ های سفیدمرمرین ساخته شده ،مشتمل برهشت پله ی بلند ومرتفع است .چهار پله ی اول بلندتر است و از آنها نمی توان بالا رفت .بهمین جهت در یک طرف از بناپلکانی ساخته اند که با بالا رفتن از آن قدم بر هریک از پله های پایه هرمی شکل قبر گذاشت .

بعد از چهار پله سه بلند کوتاهتر وجود دارد که می توان با دشواری زیاد بالا رفت .در بالای این پایه ی هرمی شکل و عظیم سنگی ، بنای آرامگاه که به شکل یک تابوت دردار ساخته شده ،قرار دارد.مدخل آرامگاه را یک شکاف مستطیل شکل به ارتفاع چهارپاتشکیل می دهد که در حال حاضردراین شکاف یک در چوبی کار گذاشته و آنرا بسته اندبعد از پآنکه ما به زحمت خودمان را به بالای پایه رساندیم ، با این در بسته مواجه شدیم وبا اصرار وتقاضای مکررمن،یکی از بومیان اطراف با اکراه تمام آنراباز کرد زیرا آنها معمولا نمی پسندند که یک مسیحی وارد قبر کوروش ویاتخت مادرسلیمان شود.محوطه ی داخل آرامگاه،چهارگوش وخالی از هرگونه تزیین ونقش ونگار بود ودیوارها وسقف آن ، براثرمرور زمان کاملا سیاه شده بود.روی دیوار سمت راست درورودی،کتیبه هایی به خط عربی وتزییناتی مشاهده می شد که بدون شک نه متعلق به زمان باستان بلکه ظاهرا در قرون اخیر به وجود آمده است.

در گوشه ای از محوطه ی آرامگاه،یک قرآن قدیمی که ورقه های آن پوسیده بود ،چندچراغ روغنی قدیمی ویک زنجیرروی زمین افتاده بود .سقف این آرامگاه را چند قطعه سنگ بسیار بزرگ تشکیل می داد.در کف آرامگاه یک قسمت رامنفجرکرده وحفره ای در آن به وجود آورده بودندکه یک دست به آسانی از آن حفره واردفضای خالی زیرآن می شد .این فضای خالی ظاهرا جای اصلی جسد کوروش بوده است در روی پله ها وسنگ های دیوار آرامگاه،سوراخهای کوچک وجود داشت که ظاهرا در زمان های سابق در آنها بستهای فلزی وجودداشت که سنگ ها را بهم متصل می کرد .اطراف این بنای عظیم وجالب در زمانهای گذشته و قرون اولیه پس از مرگ کوروش یک گالری با ستون های متعدد وجود داشته که به تدریج این گالری خراب شده است،وحالا فقط سنگفرس کف گالری و بعضی از ستون های آن پابرجا مانده است در چند قرن قبل ،دیوارگلی دور این گالری و بنای آرامگاه کشیده شده بود که اینک خراب شده و فقط قسمتهای کوچکی از آن باقی مانده است.دراطراف بنای آرامگاه ،یک قبرستان قدیمی هم وجوددارد،درزمانهای گذشته رجال واعیان وصیت می کردندکه اجساد آنها را دراطراف آرامگاه به خاک بسپارند ولی در قرون اخیر این شیوه متروک شده واز محترمین ورجال،فردی رادرآنجابه خاک نسپرده اند وفقط اجساد چادرنشین ها وعشایری را که در آن نزدیکی چادر می زنند ، ممکن است در اطراف آرامگاه دفن کنند .

آرامگاه کوروش چون در کنار جاده اصلی وکاروان رو نیست ،این اواخر فراموش شده و به جز فرنگی ها و خارجی ها کمتر کسی به دیدن آن می رود .وفقط گاهی چند نفر زن ومرددهاتی به تصور اینکه آنجا آرامگاه یکی از مقدسین است به زیارت می آیند و پارچه هایی به عنوان "دخیل" به علف های خشک اطراف آرامگاه و یا درپله های سنگی آن می بندند .این زائران غالبا حاجاتی دارند و می خواهند که بیمار آنها شفا یابد ،کار خودشان خب بشود ،دخترشان شوهر کند و از این قبیل خواسته ها .

بومیان واهالی آبادی های اطراف به همین جهت برای مدخل آرامگاه یک درچوبی درست کرده و آنرابسته بودند تااززیارت کنندگان پولی بگیرند وآنگاه دررا باز کنند .

خرابه های شهر باستانی پاسارگاد درنزدیکی مقبره ی کوروش واقع شده است،ولی ازبناهای آن اثری برجای نمانده است و در قسمتی از آن ،دهکده ی نیمه ویرانی قراردارد که مهمترین بنای آن یک ساختمان چهارگوش وسنگی است که اهالی محل ،به آن (مدرسه)ویا(کاروانسرا)می گویند ومحلی برای بیتوته کردن مسافران است .این بنای سنگی را متعلق به دوران باستان می دانند. عده ای می گویند که آنجا محل اقامت معماران و کارگران مقبره ی کوروش بوده و جمعی عقیده دارند که رهبران مذهبی که مامور محافظت از مقبره ی کوروش بودند ،در این بنا زندگی میکردند .درقرون بعد ،این ساختمان مرمت و تجدید بنا شدو در نتیجه تاکنون پا بر جا مانده است .

از این خرابه مقداری که به طرف دامنه کوه های مجاور پیش برویم ، به آثار و خرابه های قدیمی دیگری می رسیم که سنگ ها ومصالح آنها تمام بیابان را فراگرفته اند .ظاهرا در این قسمت ،ساختمان های اعیانی شهر یاستانی پاسارگاد وقصر کوروش قرار داشته وبی تردید اگر با سر فرصت در میان این توده های خرابه کاوش گردد ،آثار وعتیقه جات فراوان و قابل توجهی به دست می آید و خارجی ها بسیاری از عتیقه جات را از همین محل به غنیمت برده اند .در میان این خرابه ها یک ستون وجود دارد که روی آن مجسمه ای دیده می شود که ظاهرا متعلق به کوروش است وروی آن کتیبه ای است به خط میخی که با این جمله شروع می شود :(من کوروش هستم پادشاه هخامنشی ).با این کتیبه با خط میخی سالم تر و بهتر از کتیبه های دیگر باستانی پرسپولیس و پاسارگاد باقیمانده است و حروف میخی آن بخوبی قابل دیدن و خواندن است . و این یادبود، خود حاکی از آن است که این نقطه مرکز وکانون پاسارگاد بوده است .در این محل دچار حالتی خاص شده بودم و ارواح ایرانیان قدیم رادر اطراف خود احساس می کردم .این محل قبل از آنکه بصورت شهری بنا شود ،میدان جنگ بزرگ کوروش با سلاطین ماد بود که منجر به پیروزی کوروش و تاسیس سلسله ی هخامنشی شد و کوروش به شکرانه ی این پیروزی در آن محل ،معبدی ساخت و شهری بنا نمود ودستورداد که آرامگاه اوراهم در همین جا برپانمایند.

درنزدیکی ستون بلندی از سنگ مرمر سفید ،خرابه های دیواری به ارتفاع 50 پا دیده می شد این دیوار را از قطعات وبلوک های سنگی که آنها را در کنار یکدیگر قرار داده بودند ساخته بودند و ظاهرا از بقایای یک آتشکده بشم . ار می رفتند .در حدود دویست متر آنطرف تر بر بالای یک تپه ، خرابه هایی دیده می شد که دیوارهای آن کاملا پا برجا بوداین بنا نیزظاهرا متعلق به آتشکده ی بزرگ پاسارگاد بوده که مرکز روحانیان و مغان زرتشتی بشمار می رفت . بطوریکه گفته می شود کوروش در این مکان هرساله در ایام نوروز آتش مقدس را در آتشکده روشن می کرد . خرابه ها و ویرانه های این تپه به تخت مادر سلیمان شهرت دارد .

منابع

دکتر هینریش بروگش (سفرپروس در دربار ناصری )