ویژه نامه شهادت مظلومانه حجت یازدهم ،
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
ویژه نامه شهادت مظلومانه حجت یازدهم ،
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْكَري عليه السلام :
أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها،
أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.
امام حسن عسكري عليه السلام فرموده اند :
هركس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعايت كند
و مشكلات و نيازمندي هاي آن ها را برطرف نمايد،
در پيشگاه خداوند داراي عظمت و موقعيّتي خاصّي خواهد بود.
«احتجاج طبرسي، ج 2، ص 517، ح 340»
سمرقند
شیخ طوسی مینویسد:
حسین بن اشکیب مروزی، که در سمرقند مقیم بوده است، یکی دیگر از یاران حضرت عسکری علیهالسلام است. وی دانشمندی متکلّم و پدیدآورنده کتابهای متعدّد میباشد.9
این سخن شیخ طوسی، بیانگر وسعت دامنه رهبری پیشوای یازدهم ـ در دورترین نقاط جهان اسلام در آن عصر ـ میباشد که در اثر نفوذ معنوی آن حضرت، عالمان برجستهای از جهان اسلام به وی عشق ورزیده و با آن حضرت در تماس بودهاند.
یمن
ابوهاشم جعفری، یکی از یاران آن حضرت، نقل میکند:
در محضر امام عسکری علیهالسلام بودم که جوانی زیباروی، بلند قامت و درشت اندام از اهالی یمن به حضورش آمد. از خودم پرسیدم: این مرد کیست؟ که امام فرمودند: این، فرزند امّغانم است، همان زن اعرابی که دارای «سنگریزه» بود و پدران من به آن مُهر زدهاند. آنگاه امام عسکری علیهالسلام به آن مرد فرمودند: آن سنگریزهها را بیاور. او سنگریزههایی در مقابل امام گذاشت و حضرت یکی از سنگها را که یک سویش صاف بود، با انگشتر خویش مُهر زد.10
شیخ طوسی ارتباط نزدیک شیعیان یمن با امام عسکری علیهالسلام را چنین گزارش کرده است:
روزی در شهر سامرّا به امام خبر دادند که گروهی مسافر گردآلود، اجازه ورود میطلبند. امام فرمودند: آنها از شیعیان یمنی ما هستند. آنگاه به خادم خویش امر فرمودند: برو و عثمان بن سعید عمری را اینجا بیاور. وقتی که عثمان بن سعید آمد، حضرت به وی فرمودند: «ای عثمان! تو وکیل و مورد اعتماد ما هستی؛ از این برادران یمنی، اموال را تحویل بگیر که از کشور خود آوردهاند.»11
شهر مقدّس قم
در قم، امام یازدهم علیهالسلام احمد بن اسحاق را به عنوان نماینده رسمی خویش برگزید. شیعیان، مرتّب در مسائل شرعی و وجوهات به او رجوع نموده و سؤال میکردند. او برای اینکه در مورد امام بعدی اطلاعات بیشتری کسب کند و جانشین حضرت عسکری علیهالسلام را شناخته و به اهل قم اطلاع دهد؛ به شهر سامرّا سفر کرده و به محضر امام حسن عسکری علیهالسلام شرفیاب شد.
احمد بن اسحاق از امام پرسید: ای پسر رسول اللّه! حجّت خدا بعد از شما کیست؟ امام به درون خانه رفته و لحظهای بعد، کودکی سه ساله را که رخسارش همچون ماه شب چهارده میدرخشید، در آغوش گرفته و بیرون آورد و فرمودند:
«ای احمد بن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمّه اطهار (علیهمالسلام) مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. این کودک، هم نام و هم کنیه رسول اللّه است. او زمین را بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شد، مملو از عدالت خواهد کرد.»16
سعد بن عبداللّه اشعری، احمد بن ادریس، علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق)، عروة الوکیل، عبداللّه بن جعفر حِمْیَری و محمّد بن ابیصهبان، از دیگر شیعیان و محدّثانی هستند که از شهر قم با امام عسکری علیهالسلام در تماس بودهاند.17
بغداد
بغداد، از مناطقی بود که امام عسکری علیهالسلام در آنجا نفوذ داشت و افراد متعدّدی از آن با امام علیهالسلام تماس گرفته و مشکلات مادّی و معنوی خود را حل میکردند.
حسن بن ظریف ـ از ساکنان شهر بغداد ـ میگوید:
در ذهن من دو سؤال بود که میخواستم به صورت مکاتبهای از امام عسکری علیهالسلام بپرسم. هنگام نگارش نامه، یکی از سؤالها را فراموش کرده و تنها یک سؤال از آن حضرت پرسیدم.
وقتی جواب نامهام آمد، با کمال تعجّب دیدم که حضرت عسکری علیهالسلام به هردو سؤال من پاسخ داده است!
علیّ بن عبداللّه بغدادی نیز از یاران امام یازدهم در شهر بغداد است. از این شخصیت فرزانه در باب« زیارات ائمّه (علیهمالسلام) » روایاتی نقل شده است.از دیگر شخصیتهای اهل بغداد، که امام عسکری علیهالسلام با آنان رابطه داشته، ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی است. او از متکلّمان و دانشمندان سرشناس بغداد بود. نجاشی از او به بزرگی یاد کرده و کتابهای متعدّد وی را نام برده است.
ابن ندیم نیز در مورد این صحابی گرانقدر مینویسد:
ابوسهل، کتابهای بسیاری تألیف کرده است. موضوعات آثار قلمی وی در علم کلام، فلسفه و اعتقادات است. و برخی از کتابهای او در ردّ مخالفان و گروههای باطل نوشته شده است.
2.ايمان گرائى و سود رسانى:
فكر و انديشه، و يا تأمّل و تدبّر آنگاه ارزش حقيقى و عينى
خويش را نشان مىدهدكه منجر به ايمان و عمل و تلاش شود
وگرنه تفكرى كه بدنبالش ايمان و عمل نباشد مطلوب و كارساز نيست.
به همين جهت آن حضرت تأكيد فرمود كه شيعيان به دو خصلت توجّه داشته باشند
«خِصلَتانِ لَيس فَوقَهُما شَىءٌ الايمانُ بِاللّه، وَ نَفعُ الاِخوان(13)؛
دو خصلت است كه برتر از آن چيزى نيست،
ايمان به خداوند و فايده رساندن به برادران (دينى)».
5.تقوا و پاكى راستى و امانتدارى
از مهمترين و بارزترين ويژگىهاى مورد انتظار براى شيعيان و مؤمنان دو صفت نفسانى تقوا و ورع است كه انسان را در مقابل انجام گناه و دورى از
محرّمات حفظ و تقويت مىكند، و در كنار آن دو، دو صفت والاى امانتدارى و راستگويى است كه آنچنان اهمّيت دارد كه اساس نظم و انسجام و آرامش هر جامعهاى را مىتوان با
تقويت و ترويج اين اوصاف در ميان افراد جامعه پىريزى نمود و مشكلات را حل و سعادت جوامع را تضمين نمود.
امام حسن عسكرى(عليه السلام) با تأكيد بر اوصاف فوق و برخى اوصاف ديگر خطاب به شيعيان خود مىفرمايد:
«اُوصيكُم بِتَقوىَ اللّهِ وَ الوَرَعِ فى دِينِكم والاِجتهاد لِلّه و صِدقِ الحَديثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلى مَن اِئتَمَنَكُم مِن بِرِّ اَوفاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ
وَ حُسنِ الجَوار فَبِهذا جاءَ مُحَمَّد (ص) صَلّوا فى عَشايِرِهِم وَ اَشهِدُوا جَنائِزَهُم وعُودُوا مرضاهُم، وَ اَدّوا حُقُوقَهُم، فَاِنَّ الرَّجُل مِنكم اِذا
وَرِعَ فى دِينِهِ وَ صَدَقَ فى حَديثِهِ وَ اَدّى الاَمانَةَ و حَسُنَ خُلقُه مَعَ النّاس قيلَ هذا شيعى فَيسرّنى ذلك؛(17)
شما را سفارش مىكنم به تقواى الهى و ورع در دين خود و كوشش در راه خدا، راستگويى و ردّ امانت به هركه به
شما امانت سپرد (خوب يا بد) و طولانى بودن سجده و خوب همسايه دارى؛ چرا كه محمد (ص) براى اينها آمده است.
در گروههاى آنها (مخالفان) نماز بخوانيد (يعنى در نماز جماعت شركت كنيد) و در تشييع جنازه آنها حضور داشته باشيد و بيمارانشان را عيادت، و حقوق
آنان را ادا نماييد، زيرا اگر مردى (و فردى) از شما در دين خود ورع داشت و در سخنش
راست گفت و امانت را رد كرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته مىشود اين شيعه است. پس من از اين (گفته) شادمان مىشوم.»
و در جاى ديگر فرمودند:
المُؤمِنُ بَرَكَةٌ عَلى المُؤمِنِ و حُجّةٌ عَلى الكافِر(18)؛
مؤمن (و شيعه) بركتى براى مؤمن و (اتمام) حجّتى براى كافر است.
9.از رياستطلبى پرهيز كنيد
از صفاتى كه سخت گمراه كننده و خطرناك است مقام خواهىها و رياستطلبىها است، بر كسى پوشيده نيست كه رياستطلبىها چه ضربات شكنندهاى بر
پيكر اسلام وارد نموده و همين رياستطلبى بود كه خلافت را از مسير اصلى خويش خارج
نموده و پيش آمد آنچه كه پيش آمد، و اين فرياد فاطمه (سلام اللّه عليها) است از دست رياستطلبى گروهى كه خلافت را غصب نمودند، آنجا كه فرمودند:
«امّا (افسوس) كسى را مقدم داشتند كه خداوند او را كنار زده بود و كسى را كنار زدند كه خداوند او را مقدّم داشت، تا آنجا كه ره آورد بعثت را انكار
كردند و به بدعتها روى آوردند، آنها هوا پرستى و شهوت (و رياستطلبى) را برگزيدند و بر اساس رأى و نظر شخصى عمل كردند هلاك و نابودى بر آنان باد،
آيا نشنيدند كلام خدا را كه فرمودند:
«پروردگار تو آنچه را كه مىخواهد خلق مىكند و هرچه را بخواهد اختيار مىكند و براى آنان اختيارى نيست...(26)».
افسوس (كه سران سقيفه) آرزوها(و رياستطلبىهاى) خود را در دنيا تحقق بخشيدند
و از آينده غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراه كند...(27)»
و امروز در جامعه خود نيز شاهد رياستطلبىها و مقام خواهىها هستيم. خدا مىداند كه چه بودجههاى كلانى
در راه رسيدن به رياست خرج شده و مىشود. و از چه وسيلههايى كه براى رسيدن به مقام استفاده شده است و مىشود. عدهاى براى رسيدن به مقام از آزادىهاى خلاف قانون و
نامشروع نيز پشتيبانى كردند، و عدهاى نيز براى رسيدن به رياست از تخريب ديگران بهرهجسته و يا اسلام و ارزشهاى اسلامى را سپر رياستطلبىهاى خويش قرار دادند و...
شرح اين هجران و اين خون جگر
اين زمان بگذار تا وقت دگر
امام حسن عسكرى(عليه السلام) با توجّه به اين خطرها است كه دردمندانه مىفرمايد:
«اِيّاكَ وَ اَلاذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّياسَة فَاِنَّهُما يَدعُوانِ اِلَى الهَلكَة؛
از افشاى اسرار(ما اهلبيت(عليهم السلام) و رياست خواهى دورى كن كه اين دو مايه هلاك و نابودى است.»(28)
10.استوارى بر دين و ولايت در دوران غيبت
آخرين انتظارى كه در اين سطور بدان اشاره مىشود، انتظار حضرت عسكرى(عليه السلام) از شيعيان خويش است در دوران غيبت
كبراى امام زمان(عجل اللّه تعالى فرجه الشريف)، چرا كه يكى از دورانهاى بسيار سخت و
طاقت فرسا كه صبر و استوارى فراوانى مىطلبد همين دوره است، انتظار آن حضرت اين است كه مردم و شيعيان دوران غيبت را تحمّل كنند و از خود بردبارى و استقامت بخرج دهند،
و بر دين الهى و امامت و ولايت ثابت و استوار بمانند، و دائماً براى ظهور مهدى موعود (عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) دعا نمايند،
چرا كه
«وَ اللّهِ لَيَغيبَنَّ غَيبَةً لايَنجُوا فيها مِن الهَلَكَةِ اِلّا مَن ثَبّته اللّهُ
عَزَّ وَ جَلَّ بِاِمامَتِهِ وَ وَفّقَهُ لِلدّعاء بتَعجيل فَرَجِه؛
به خدا سوگند(حضرت مهدى) غيبت طولانى خواهد داشت كه نجات
پيدا نكند در آن دوران مگر كسانى كه خداوند عزيز و جليل بر قائل بودن (و اعتقاد) به امامت او استوارش نگهدارد، و توفيق دهد كه براى فرج آن حضرت دعا نمايد(29)»
سخن را با اشعارى به ياد آن سفر كرده به پايان مىبريم:
فكر بلبل همه اين است كه گل شد يارش
گل در انديشه كه چون عشوه كند در كارش
اى كه از كوچه معشوقه ما مىگذرى
با خبر باش كه سر مىشكند ديوارش
اگر از وسوسه نفس و هوا دور شوى
به يقين ره ببرى در حرم اسرارش
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
هركجا هست خدايا به سلامت دارش
شاگردان
امام حسن عسکری علیهالسلام در مدت شش ساله امامت خود، شاگردان زیادی را تربیت کرد و آنها را به سر منزل کمال رساند که به عنوان نمونه، به چند نفر از آنان اشاره میکنیم:
1. احمدبن اسحاق اشعری قمی، که نماینده و فرستاده مردم قم و از یاران خاص حضرت بود. او از جمله کسانی است که حضرت مهدی(عج) را زیارت کرده است.
2. سید عبدالعظیم حسنی، که از نوادگان حضرت مجتبی علیهالسلام است. او از عالمان، فقیهان و پارسایان برجسته زمان خود بود و ائمه اطهار، شیعیان را به مراجعه به او دستور دادهاند. قبر مطهر ایشان در شهر ری است.
3. فضل بن شاذان که یکی از پرکارترین دانشمندان شیعه است. او خراسانی بود و از مکتب پربرکت امام عسکری علیهالسلام کسب فیض مینمود. آن حضرت در مورد او میفرماید: «باید اهل خراسان به جایگاه فضل بن شاذان و بودن او در میانشان برخود ببالند».
بيا يابن الحسن ...
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
در عزای عسگری آید زنای اهل دل
صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن
گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع
گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن
دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من
با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)