شهادت غنچه ناشکفته بوستان امامت و ولایت
روشنی چشم مولا علی علیه السلام
میوه دل زهرای اطهر سلام الله علیها را
برشیعیان تسلیت و تعزیت عرض می کنیم
شهادت غنچه ناشکفته بوستان امامت و ولایت
روشنی چشم مولا علی علیه السلام
میوه دل زهرای اطهر سلام الله علیها را
برشیعیان تسلیت و تعزیت عرض می کنیم
08427211325481793573.gif
قِسمَت نبـود تـا کـه برایم پسر شوی
بر شانه های شاخه ی طوبا ثمر شوی
می خواست در خیال خودش کم بیاوری
شاید که تو سقوط کنی منکَسَر شوی
دنیا نیامـدی بـه گمـانم کـه عاقبت
سرتا به پا به همره او شعله ور شوی
شاید کـه در اِزای خودت بین ضربه ها
ضربی به جان پذیری و او را سپر شوی
تـا «کشـته ی فتـاده» بـه دامـان فـاطمـه
تا «صید دست و پا زده» ی پشت در شوی
ای کـاش می شکست همـانجا ورای در
پایی که خواست با لگدش مختصر شوی
یک بـار میخ خونی و یک بـار هم زمین
دادند مژده ات که از این کشته تر شوی
مجید لشکری
«ایام شوم سقیفه بنی ساعده»
اولین هفته بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) ــ ۲۸ صفر لغایت ۵ ربیع الاول ــ سالگرد ایام شهادت حضرت محسن بن علی(صلوات الله علیهما) اولین شهید راه قرآن و عترت، و نهاده شدن بنیاد ظلم بر اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) را به ساحت مقدّس حضرت بقیّة الله الأعظم،حجّة بن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلیت عرض می نمائیم.
گناهان و جنایات خلق که منجر به غیبت امام زمان(صلوات الله علیه) گردیده است از آثار شوم سقیفه است.
سقیفه حکم خدا و دستور پیغمبر اسلام نبود،بلکه مخالفین غدیر و منافقینِ از اصحاب پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) آن را برپا نمودند.
خداوند تبارک و تعالی سفینه نجات و هدایت را در اطاعت عترت پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) قرار داده است.
شیطان و منافقین به جای سفینه هدایت ، سقیفه ضلالت و مضلّت را برپا کردند،و تمام مصیبات،بدعتها،گمراهی ها،بی دینی ها و ظلمتها از سقیفه آغاز شد.
تمام مصیبات و گرفتاریهای آل محمّد(صلوات الله علیهم) از آثار شوم سقیفه است.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
۱ـ ... و امّا دخترم فاطمه(سلام الله علیها) ... خـدایـا لـعـنـت کـن کسی که بر او ظلم می کند ... و جاویدان کن در آتش خودت کسی که چنان بر پهلویش می زند تا فرزندش محسن(علیه السلام) را سقط می کند...
« این جمله در نوشته ها و تاریخ سنّی ها ثبت است و از کتاب معتبر خودشان نقل شده است »(۱)
۲ـ شهرستانی(سُنّی) گوید: ابراهیم بن سیّار بن هانی نظّام گوید: عمر (لعنة الله علیه) در روز بیعت(سقیفه) طوری به شکم حضرت فاطمه(علیها السلام) کوبید که جنین(محسن"علیه السلام") از شکمش افتاد و فریاد می زد خانه اش را با تمام افراد خانه آتش بزنید،در حالی که در خانه کسی غیر از علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) نبود. (۲)
۳ـ ابن ابی الحدید(سُنّی) در شرح نهج البلاغه می گوید: استادم ابوجعفر نقیب گفت: ... ظاهر آنست که اگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) زنده می بود، ریختن خون آن کسی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را ترسانیده بطوری که فرزندش(محسن"علیه السلام") سقط گردیده، جایز می دانست.
مـحـسـن(علیه السلام): کوچکترین فرزند حضرت فاطمه زهراء و علیّ مرتضی(صلوات الله علیهم) است.(۳)
مـحـسـن(علیه السلام): اولین،کوچکترین و مظلومترین شهید در راه حفظ قرآن و ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام)است.(۴)
مـحـسـن(علیه السلام):اولین کسی است که فردای قیامت برای او دادخواهی و بوسیله او بر علیه دشمنان حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراء(علیهاالسلام) مخاصمه شود.(۵)
مـحـسـن(علیه السلام):شهیدی است که زودتر از مادرش حضرت زهراء(سلام الله علیها) به دیدار پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و استقبال شهادت رفت و همچون مادر مظلومه اش،قبرش مخفی است. (۶)
مـحـسـن(علیه السلام): قرآن در سورۀ تکویر از محسن شهید(علیه السلام) به «مَوؤُدَة» به معنی «به ستم کشته شده»خبر داده است.(۷)
مـحـسـن(علیه السلام):پنجمین ثمرۀ ولایت است که تأویل آیات « وَ إذَا المَوؤُدَةُ سُئِلَت*بِأیِّ ذَنبٍ قُتِلَت » در شأن او است.(س۸۱/ ۸و۹) (۸)
مـحـسـن(علیه السلام):سقط شده به علت اینکه دوّمی یعنی عمربن الخطاب(لعنة الله علیه)، با لگد به پهلوی مادرش زهراء(سلام الله علیها) زد.(۹)
مـحـسـن(علیه السلام): به علت اینکه دومی با لگد درب آتش گرفته را بر رویمادر مظلومه اش انداخت،سِقط شده است.(۱۰)
مـحـسـن(علیه السلام):کسی است که شهادت و سقط او همانند سقوط برادرش امام حسین(علیه السلام) از روی اسب درعاشوراء است. (۱۱)
اَلـیـَومَ جَـرَّدَتِ الـسّـَقـیـفَةُ سَـیفَهـا
فَـغَـذا بـِهِ رَأسُ الـحُسَـیـنِ قـَطـیعا
اَلـیَـومَ مـِن إسقـاطِ فـاطِمَ مـُحسِنا
سَقَطَ الحَسَینُ عَنِ الجَوادِ صَریعا
مـحـسـن(علیه السلام):اولین قربانی سقیفه ای است که مخالفین غدیر و دشمنان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) برپا نمودند و بغض خود را به حضرت علی(علیه السلام) با شهید نمودن امام حسن و امام حسین(صلوات الله علیهما) تکرار نمودند.(۱۲)
مـحـسـن(علیه السلام):در قرآن قاتلان او بنام «جبت و طاغوت» هستند که خود و پیروانشان تا روز قیامت مورد لعنت خداوند هستند.
«وَ مَن یَلعَنِ اللهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصیراً»
(نساء/ ۵۱-۵۲)
مـحـسـن(علیه السلام):لعن نمودن بر قاتلان او که «جبت و طاغوت» هستند،باعث نوشته نشدن گناه در صحیفه اعمال مؤمنین و وسیله آمرزش گناهان است.(۱۳)
اَللَّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَ الطّاغوت وَ النَّعثَل وَ عَذّبهُم عَذاباً شَدیداً
پی نوشت :
(۱) فرائد السّمطَین،ج۲،ص۳۵.تألیف امام کبیر اکمل ابراهیم بن محمد بن ابی بکر بن محمد جُوَینی شافعی صوفی.
(۲) الملل و النّحل،ج۱،ص۵۷.
(۳)و(۴)و(۵) بیت الأحزان.
(۶)و(۷)و(۸) بحارالأنوار،ج۵۳،ص۲۳.
(۹)و(۱۰) بیت الأحزان.
(۱۱)و(۱۲)و(۱۳) شفاءالصدور،ج۲،ص ۳۷۹.
شعله در شعله دل کوچه پر از غم می شد
کوچه در آتش و خون داشت جهنم می شد
"باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را...."
روضه مکشوف تر از آن چه شنیدم می شد
بین دیوار و در انگار زنی جان می داد
جان به لب از غم او عالم و آدم می شد
لااقل کاش دل ابر برایش می سوخت
بلکه از آتش پیراهن او کم می شد
زن در این برزخ پر زخم چه رنجی دیده است؟
بیست سالش نشده داشت قدش خم می شد
تا زمین خورد صدا کرد "علی چیزی نیست"
شیشه ای بود که صد قسمت مبهم می شد
آن طرف مرد سکوتش چقدر فریاد است
روضه جان سوز تر از غربت او هم می شد؟
"میخ کوتاه بیا همسرم از پا افتاد
میخ هر لحظه در این عزم مصمم می شد
غنچه دارد گل من تیغ نزن بی انصاف
حیف،بابا شدنم داشت مسلم می شد"
ناگهان چشم قلم تار شد و بعد از آن
کربلا بود که در ذهن مجسم می شد
کوچه در هیأت گودال در آمد آن گاه....
بارش نیزه و شمشیر دمادم می شد
اشک خواهر وسط هلهله طوفانی بود
اشک و لبخند در این فاجعه توأم می شد
سیبِ سرخی به سر شاخه ی نیزه گل کرد
داشت اوضاع جهان یکسره درهم می شد
که قلم از نفس افتاد،نگاهش خون شد
دفتر شعر پر از واژه ی شبنم می شد
کاش همراه غزل محفل اشکی هم بود
روضه خوان، مقتل خونین مقرم می شد
سیدمسیح شاه چراغی
هجوم به خانه وحي
بعد از رحلت رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم ، مخالفین زمینه را برای انجام مقاصد خود آماده دیدند و به هر شیوهی ممکن، خلافت را به چنگ آوردند. در این میان، استوارترین مردی که با آنها توان مخالفت داشت و خلافت هم حقش بود، علی علیه السلام بود.
آنها برای بیعت گرفتن از امیرالمومنین نقشه های زیادی کشیدند تا سرانجام به خانه فاطمه سلام الله علیها ریختند و علی علیه السلام را به زور شمشیر به مسجد بردند. به گوشه هایی از این ماجرا اشاره میکنیم:
نفرین حضرت فاطمه هنگام بیعت اجباری امام علی علیه السلام
فاطمه زهرا سلام الله علیها در هر موقعیتی از مقام ولایت امام علی علیه السلام دفاع میکرد.
مثلا وقتی زنهای مسلمان به عیادتش آمدند، با آنها سخن گفت و مردان آنها را که دست از حمایت علی علیه السلام کشیده بودند، به شدت ملامت نمود.
در جریان بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین نیز تا آنجا که میتوانست از شوهرش دفاع کرد و برای جلوگیری از پایمال شدن حق او به میان مردان رفت و فریاد کشید و با ضجه و ناله خود، مردم را برای کمک به امام علی ترغیب کرد.
امام صادق علیه السلام چنین روایت میکند:
وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام را از منزل با اجبار و اکراه خارج کردند، فاطمه علیهاسلام هم خارج شد و فریاد کشید:
« پسر عم مرا رها کنید! به خدایی که محمد را به حق مبعوث فرمود، اگر او را رها نکنید، چادر از سر میکشم و پیراهن پدرم رسول الله را بر سر میگذارم و نفرینتان میکنم.»
امیرالمؤمنین به سلمان گفت:
« سلمان، فاطمه را دریاب!»
سلمان میگوید:
« من نزدیک فاطمه علیهاسلام بودم. به خدا قسم دیدم ستونهای مسجد رسول خدا از جا کنده شد و بالا آمد؛ به طوری که اگر کسی میخواست از زیر آن رد شود میتوانست. جلو آمدم و گفتم:
« ای بانو و ای سرور و مولای من! خداوند تبارک و تعالی پدرت را رحمتی برای کل جهانیان فرستاد. اینان را نفرین نکن.»
فاطمه علیهاسلام فرمود:
ای سلمان، میخواهند علی را بکشند و من دیگر نمیتوانم صبر کنم. مرا رها کن تا نزد قبر پدرم بروم و آنها را نفرین کنم.»
عرض کردم:
« مرا علی علیه السلام فرستاده و امر فرموده که به خانه برگردی.»
فاطمه علیهاسلام فرمود:
« اکنون که علی علیه السلام امر کرده، برمیگردم و صبر میکنم.»
سپس برگشت و ستونها به حال اولیه درآمد.
بعد از اینکه خلافت ابوبکر تثبیت شد نیز امیرالمؤمنین علیه السلام فاطمه زهرا را بر روی مرکبی مینشاند و به در خانه ها یا مجالس انصار میرفت.
فاطمه علیهاسلام از آنها طلب یاری میکرد، اما آنها میگفتند:
« ای دختر رسول خدا! ما بیعت کرده ایم و دیگر کار از کار گذشته.»
امیرالمؤمنین میفرمود:
« آیا صحیح بود که من جسد مطهر رسول خدا را رها کنم و به مشاجره بر سر خلافت بپردازم؟»
فاطمه علیهاسلام میفرمود:
« علی علیه السلام آنچه را که سزاوار بود، انجام داد. آنها هم هر چه کردند، خداوند به حسابشان خواهد رسید.»
منبع: بیت الاحزان/ 86 - 87.
فاطمه جان، بحق پدرت كنار بيا.
به جان على از در فاصله بگير.
بخاطر محسن درون خانه بيا!
پاهايم بى طاقت شده واى چه مى بينم؟
در باز شد!
فاطمه عليهاالسلام بين در و ديوار است.
مى خواهد خم شود تا فرزند را حفظ كند،
آتش از پايينِ در بر صورتش مى زند
مى خواهد بايستد محسنش از دست مى رود!
مهلتى نمانده فقط يك لحظه!
فرياد فاطمه عليهاالسلام را مى شنوم.
آه، او كه هيچگاه در عمرش فرياد نكشيده،
چه مى گويد؟
چه مى خواهد؟
افسوس كه دستم نمى رسد او را كمك كنم.
پس على عليه السلام كجاست؟
فضه! حسن! حسين!
زينب! ام كلثوم!
پس كجائيد؟
«السّلام عليک يا محسن بن علي(ع)»
محسن(ع)اي غنچه نشکفته من
از ستم صيد به خـون خفته من
تـو مـرا روح و روانـي پـسـرم
پـرپـر از بــاد خــزانـي پـســرم
ديده نگـشـوده به عـالـم مُـردي
هــمچنـان غـنـچـه گل افـسردي
چون که رفـتي تو به نزد پـدرم
فاش بر گـو تو به آن تاج سرم
بـعـد تو آن دو بـهـم پـيـوسـتـنـد
سـيـنـه فـاطمه(س) را بشکستند
سـيـنـه اي که چـو گـل بـوئيدي
از ره مـهــر و وفـا بــوسـيـدي
گشته سـوراخ ز مـسـمـار پدر
از فـــشـــار در و ديـــوار پــدر
اي پدر جان ز جهان سير شدم
در جـوانـي بـه خـدا پـيـر شـدم
مرحوم حاج احمد دلجو
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)