نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: رسالت قرآن در معرفت

  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    رسالت قرآن در معرفت

    741061337786284487614083780748676362714623943912057295390971

    89352979133416646652


    12223119115175192102986681346579247148104

    رسالت قرآن در معرفت
    قرآن كه خود، علم ممثَّل است، بيش از هر چيز جوامع بشري را به دانش فرا مي‌خواند چون با سرمايه‌ي بينش علمي، فروغ هدايت آن روشن‌تر مي‌شود، زيرا گر چه رهنمود قرآن در بشارت دادن و بيم‌دادن عالم است...
    «لِيَكُونَ لِلعالَمينَ نَذيراً»(1) ، ليكن سودمندان از آن، كساني‌اند كه از زبانه دوزخ هراسناك‌اند:
    «انّما اَنتَ مُنذرٌ مَن يخْشاها»(2) و هراسناكان از شعله جهنم، زياد نيستند و مهم‌ترين آنان عارفان به خداي سبحان و عالمان به احكام و حكم اويند: «اِنَّما يَخْشَي الله مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»(3)و در پرتو خدا باوري و خدا پروائي، شايسته‌ي هم‌نشيني فرشته‌ها شده و در صحنه‌ي برجسته‌ترين معارف الهي يعني توحيد به شهادت نشسته و اداي شهادت آنان مسموع گوش دل صاحبدلان شده، و مُهر تأييد و امضاء خداي واحد را به همراه خود دارد:
    «شَهِدَ الله اَنَّهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ وَ المَلائِكهُ وَ اُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسطِ لا اِلهَ اِلّا هُوَ الله العَزيزُ الحَكيمُ»(4).
    رسالت قرآن در دعوت به معرفت، شامل همه اركان آنست؛ يعني هم مبدء را كه خداي سبحان و نام‌هاي نيكو او ومظاهر گوناگون آنهاست به عنوان مبدء شناسي عنوان مي‌كند و هم معاد را كه همان مبدء‌است با نام‌هاي نيكو ديگر ارائه مي‌دهد و هم رابط بين آغاز و انجام را كه مظاهر نام‌هاي نيكو ديگر خداي سبحان‌اند هدايت مي‌كند، ضمنا جهان‌شناسي و انسان‌شناسي را كه هر كدام بنوبه‌ي خود مظهر نامي از نامهاي مبارك الهي‌اند تعليم مي‌نمايد، و نحوه پيدايش و پرورش بسياري از موجود‌هاي روح‌دار يا بدون روح را به منظور تشريح آيات آفاقي وانفسي گزارش مي‌دهد.
    در تحليل مسائل شناخت‌شناسي، گذشته از آنكه مباحث را به صورت اشكال منطقي دقيق طرح مي‌كند و شرائط منطق صوري را رعايت مي‌كند به قسمت مهم منطق كه صاحب‌نظران روش شناسي آن را جزء فريضه‌ي مباحث منطق مي‌شمارند و بخش‌هاي ديگر را جزء نافله‌ي مسائل منطق محسوب مي‌دارند كاملا عنايت مي‌نمايد و از اين رهگذر نه تنها حِسْبان و زَعْم و پندار واهي را كافي نمي‌داند بلكه گمان را كه بسياري از دانشمندان به آن مبتلا هستند ناقص مي‌شمارد، و مظنّه را در تحقيق مسائل جهان‌بيني سودمند نمي‌داند، و آيات فراواني در اين زمينه نازل شده است كه ظنّ را چون خَرْص و تخمين دانسته و پيروي از آنها را ضلالت مي‌داند و گمان‌ پرستي را همراه با هواپرستي محكوم مي‌شمارد، آيات ذيل نمونه‌اي از ذمّ ظّن و سلب حجّيت آن در مسائل اعتقادي و نفي اعتماد بر آن در مباحث جهان‌بيني است:
    «اِنْ يتَّبِعُونَ اِلّا الظّنَّ وَ اِنْ هُمْ اِلّا يَخْرِصُونَ»(5)«وَ ما يَتَّبِعُ اَكثَرُهُمْ اِلّا ظَنّا اِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الحَقّ شَيئاً»(6)«اِنْ يِتَّبِعُونَ اِلّا الظّنّ و ما تهوي الاَنْفَسَ»(7)
    چون از صورتهاي فاقد شرائط انتاج هرگز قطع حاصل نمي‌شود و از مادّه‌هاي ظنّي هرگز تعيين پديد نمي‌آيد هدايت قرآن كريم و رسالت آن در تبيين معرفت شناسي اينست كه اساس را بر صورتهاي واجد شرائط نتيجه گرفتن قطعي و مادّه‌هاي صالح جهت افاده، يقين قرار مي‌دهد و بهره‌مندان از خود را متّقياني مي‌داند كه بر محور حسّ نگشته و در ديوارهاي تنگ طبيعت محبوس نشدند و به ماوراء آن كه قلمرو غيب و عقل است ايمان دارند:
    «يُؤمِنُونَ بِالغَيْبِ»(8)، و درباره‌ي قيامت به گمان اكتفاء نكرده بلكه به مرز يقين رسيده‌اند، «و بِالآخرَهَ هُمْ يوُقِنُونَ»
    (9)اينان در پرتو معرفت شناسي بين گمان نزديك به علم كه نفوذ شبهه در آن بعيد است نه محال، و بين يقين كه رخنه ترديد در آن مستحيل است نه بعيد، فرق گذاشته‌اند وهرگز گمان‌هاي پراكنده را يقين نمي‌پندارند و بعيد را ممتنع نمي‌شمارند.


    78255995473885220706


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض



    قرآن كريم همانطوري كه فكر ناب را زمينه‌ي حصول يقين صاحب‌نظران مي‌داند، ذكر خالص و شكر بي‌شائبه را وسيله حصول يقين صاحبان بصيرت مي‌شمارد، زيرا بعد از جريان حضرت خليل ـ عليه السّلام ـ كه نمونه‌ي كامل صاحبان بصيرت است و اينكه آن حضرت شاهد ملكوت آسمانها و زمين بوده و از بين رهگذر به مقام يقين شهودي و قطع با بصيرت رسيده است:
    «وَ كَذلِكَ نُري اِبراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ ليَكُونَ مِنَ المُوقنين»(10)همه‌ي صاحب نظران را به نگاه در ملكوت آسمانها فرا مي‌خواند تا از اين سكوي پرش به مقام يقين مفهومي و قطع‌ نظري برسند، گر چه رسيدن به مقام قطع با بصيرت به نوبه‌ي خود ممكن خواهد بود: «اَوَ لَمْ يَنظُروُا في ملَكوتِ السََّمواتِ وَ الاَرضِ»(11).
    و نيز همه‌ي سالكان كوي حق را به ذكر و پرستش خالص دعوت مي‌نمايد تا از راه ذكر و شكر چون طريق فكر و شعور به مقام والاي يقين برسند:
    «وَ اعبُدْ رَبَّكَ حتّي يَأتِيكَ اليَقينَ»(12).
    و به صاحبان علم اليقين كه از رهگذر كوي فكر و شعور يا سحر خيزي ذكر و شكر به مقام يقين رسيده‌اند اعلام مي‌دارد كه هنوز در بين راه‌اند و مقصد‌هاي والا همچنان به انتظار آنها است كه از علم اليقين به عين اليقين بار يابند. از علم به عين آمد و از گوش به آغوش:
    «كَلّا لَو تَعلمُونَ عِلمَ اليَقينِ لَتَروُنَّ الجَحيمَ ثُمَّ لَتَروُنّها عَيْنَ اليَقينِ.»(13).
    يقين عامل مؤثّر است تا عبد صالح سالك از مقام محبّ بودن به درجه‌ي بالاي محبوب حق شدن نائل آيد، كه نه تنها لذّت محبت را مي‌چشد، بلكه از ناحيه‌ي محبوب شدن مي‌بالد و فخر مي‌كند، و اگر تاكنون از لذت مناجات با حق بهره‌مند بود اكنون از شوق مناجات خداي سبحان با وي غرق نشاط مي‌شود:
    «قُل اِن كُنْتُمْ تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُوني بُحْبِبْكُمُ الله» (14)ـ «ما بَرحَ لِلّه عزّت آلائه في البرهة بعد البرهة و في ازمان الفترات عبادٌ ناجاهم في فكرهم و كلّمهم في ذات عقولهم»(15)...
    اينان هر لحظه با عبادت بهره‌ي تازه‌ي از يقين مي‌برند و با يقين برتر عبادت بهتر انجام مي‌دهند چنانكه صاحب‌نظران با فكر بهره‌ي جديدي از يقين نظري مي‌برند و با آن يقين كليد حلّ دشواري‌هاي نظري را بدست مي‌آورند.
    و چون نظام آفرينش بر اساس علت و معلول است و همه‌ي سلسله علّت‌ها را خداي سبحان كه مسبب همه اسباب است اداره مي‌نمايند و آنها فقط مجاري فيض‌اند، درخواست هرگونه فيضي با حفظ مبادي و مجاري آن خواهد بود، و هرگز توسّل‌ها مخالف حكمت حق نبوده و آن را تغيير نمي‌دهند، بلكه هماهنگ با آن اثر مي‌كنند:
    يا مَن لا تُغَيَّرُ حِكمَته الوسائلُ
    (16)، و از آنجهت كه علم گاهي از فكر و دانش و زماني از ذكر و نيايش حاصل مي‌شود تقاضاي افزايش آن همراه با درخواست توفيق فكر و حدس و سعادت عبادت و پرستش خواهد بود، بنابراين معناي «ربِّ زِدْني عِلماً» همراه با تقاضاي توفيق كوشش و تفكر عقلي يا كشش و تهجد قلبي مي‌باشد كه جمع هر دو، نه تنها ممكن، بلكه مطلوب خواهد بود.
    و از آنجهت كه بناي اين مقالت بر اختصار است و از طرفي برخي از مباحث عبادي در اين فصل آمده است لذا فصل مستقلي براي تبيين رسالت قرآن در عبادت منعقد نخواهد شد، همانطوري كه براي رسالت قرآن در تربيت منعقد نشد.


    78255995473885220706


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    (1). سوره‌ي فرقان، آيه‌ي 1؛ تا براي جهانيان بيم‌دهنده باشد.
    (2). سوره‌ي نازعات، آيه‌ي 45.
    (3). سوره‌ي فاطر، آيه‌ي 28.
    (4). سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي 18گ خداوند گواهي مي‌دهد كه مبعودي جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش گواهي مي‌دهند (خداوند در تمام عالم) قيام به عدالت دارد و معبودي جز او نيست كه هم توانا و هم حكيم است.
    (5). سوره‌ي انعام، آيه‌ي 116؛ آنها تنها از گمان پيروي مي‌كنند و تخمين و حدس مي‌زنند.
    (6).سوره‌ي يونس، آيه‌ي 36؛ اكثر آنها جز از گمان پيروي نمي‌كنند و گمان انسان را از حق بي‌نياز نمي‌كند.
    (7). سوره‌ي والنجم، آيه‌ي 23؛ آنها فقط از گمان‌هاي بي‌اساس و هواي نفس پيروي مي‌كنند.
    (8). سوره‌ي بقره، آيات 4ـ2؛ به غيبت ايمان مي‌آورند.
    (9). سوره‌ي بقره، آيات 4ـ2؛ به آخرت يقين دارند.
    (10). سوره‌ي انعام، آيه‌ي 75.
    (11). سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 185؛ آيا در ملكوت آسمانها و زمين نگاه نمي‌كنند؟
    (12). سوره‌ي حجر، آيه‌ي 99.
    (13). سوره‌ي تكاثر، آيه‌ي 5؛ چنان نيست (كه شما خيال مي‌كنيد) اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشته باشيد، قطعا شما جهنم را خواهيد ديد، سپس (با ورود در آن) آن را به عين اليقين خواهيد ديد.
    (14). سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي 31؛ بگو اگر خدا را دوست داريد پيروي كنيد مرا تا خدا شما را دوست دارد.
    (15). نهج البلاغه، خطبه‌ي 222؛ همواره براي خدا ـ كه نعمتها و بخششهايش ارجمند است ـ در پاره‌ي از زمان پاره‌ي ديگر و در روزگارهايي كه آثار شرائع در آنها گم‌ گشته، بندگاني است كه در انديشه‌هاشان با آنها راز مي‌گويد و در حقيقت عقل‌هاشان با آن‌ها سخن مي‌فرمايد.
    (16). صحيفه سجاديه.
    رسالت قرآن ـ آيت الله جوادي آملي

    78255995473885220706


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/