مار هر جا کج رود به خانه خود راست میرود
ما ریگ ته جوبیم و دیگران اب گزرا
ما ز یاران چشم یاری داشتیم ( .... خود غلط بود انچه میپنداشتیم)
ماست مالی کردن
ماست ها را کیسه کردن
ماستی که ترش است از تغارش پیداست ( ....سالی که نکوست از بهارش پیداست )
ماشین مشتی ممدلی ، نه بوق داره و نه صندلی
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی ( ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه .... )
ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا /// گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
ما که در جهنم هستیم یک پله هم پایین تر
ما که رفتیم ولی این رسم زندگی نمیشه
مال از بهر اسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال
مال است نه جان است که راحت بتوان داد
مال بد بیخ ریش صاحبش
مال حرام بود به راه حرام رفت
مال خود را محکم نگه دار و همسایه را دزد مکن
مال خودم مال خودم مال مردم هم مال خودم
مال دنیا به دنیا ماند
مال را به روی صاحبش خرند
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)