نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: یک سال از پرواز عقاب گذشت...

  1. #1
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    یک سال از پرواز عقاب گذشت...

    یک سال از پرواز عقاب گذشت...


    خیلی زود گذشت؛ خیلی زودتر از اینکه بتوان تصورش را کرد، همان‌طور که نمی‌توانستیم رفتن حجازی را باور کنیم، تصور سپری شدن یک سال از درگذشت او هم سخت و دشوار است.


    خبرگزاری فارس : خیلی زود گذشت؛ خیلی زودتر از اینکه بتوان تصورش را کرد، همان‌طور که نمی‌توانستیم رفتن حجازی را باور کنیم، تصور سپری شدن یک سال از درگذشت او هم سخت و دشوار است.

    ناگهان چقدر زود دیر شد. سال قبل چند روز پیش تر بار دیگر دروازه بان قرن آسیا روی تخت بیمارستان رفت. روزهای سخت بیماری فرا رسیده بود. هر چقدر در 2 سال قبل او تحمل کرد و مثل کوه مقابل این سرطان لعنتی ایستادگی کرد، اما در روز دوم خرداد همه چیز تمام شد و اسطوره دیگر نتوانست. طاقتش طاق و سرانجام تسلیم تخت بیمارستان شد. رفت و آمد در بیمارستان کسری ادامه داشت و هر عیادت کننده ای امیدوار بود به زودی مثل همیشه ناصر حجازی برخیزد و به زندگی خود ادامه دهد اما دیگر زمان رفتن رسیده بود.

    82558 129

    حجازی در میان بهت و اندوه بسیاری از دوستدارانش در تاریخ دوم خرداد سال 90 چشم از دنیا فرو بست تا علاوه بر خانواده‌اش جامعه ورزشی و جمع کثیری از مردم را اندوهگین کند.

    ناصر حجازی متولد 23 آذر 1328 در شهر تهران، دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه 50 بود و 2 عنوان قهرمانی در جام ملت های آسیا، یک عنوان قهرمانی در بازی های آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج سابق قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاه های آسیا را تجربه کرده بود. حجازی در دوران مربیگری نیز استقلال را به نایب قهرمانی جام باشگاه های آسیا و قهرمانی لیگ آزادگان رساند.

    فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال در انتخاب برترین های قرن بیستم، ناصر حجازی را دومین دروازه بان برتر قاره آسیا و چهل و یکمین دروازه بان شایسته جهان معرفی کرده است.

    حجازی رفت اما یاد و خاطره وی هیچ گاه از ذهن فوتبالدوستان پاک نخواهد شد و کما اینکه هرگاه استقلال در استادیوم های مختلف ورزشی به میدان می رود نام مرحوم حجازی پر آوازه بر سر زبان هاست و نامش فریاد زده می شود.

    فردا اولین سالگرد درگذشت مردی است که جای خالی او در فوتبال احساس می شود و باور اینکه دیگر همچون او در کنارمان نیست سخت و دشوار است اما روزگار می چرخد و چرخ گردون را چاره ای جز تحمل نیست.

    قرار است مراسم سالگرد حجازی پنجشنبه هفته جاری برگزار شود. روحش شاد و یادش همیشه گرامی باد.



    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 3 کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    با همسر ناصر حجازی به مناسبت یک سالگی درگذشت اسطوره
    ناصر هنوز هم مرد خانه ماست


    ناصر هنوز هم مرد و بزرگ خانه ماست. اصلا خود او دوست ندارد رفتنش را باور کنیم. روح ناصر در خانه است. اوایل فکر می کردم این فقط احساس من است اما بچه ها هم به من می گویند بابا در خانه است و نشانه هایش را می بینیم.


    bartarinha ir
    تماشا: دومین روز از سومین ماه بهار، نام ناصر حجازی را در خود ثبت کرده و حالا بعد از یک سال بازهم باید سیاه پوش خاطرات اسطوره شویم. این روزها خانواده حجازی یکی از پرمشغله ترین روزهایشان را به مناسبت سال مرگ ناصرخان پشت سر می گذارند. با این وجود بهناز شفیعی همسر او با صبر و حوصله همیشگی اش پاسخ خبرنگاران و هواداران همسرش را می دهد. او به قول خودش به وصیت همسرش عمل می کند.

    82974 157

    *روزهای نبودن ناصرخان به یک سال رسید. این سال سخت برایتان چطور گذشت؟

    باور کنید نمی دانم چه بگویم. این یک سال به من و بچه ها خیلی سخت گذشت اما یک وقت هایی با خودم می نشینم و فکر می کنم که این یک سال حتی می توانست بدتر از این هم باشد. شاید علت این موضوع برای این باشد که ما مدام درگیر تقاضاها و محبت هواداران برای دریافت عکس و امضای ناصر بودیم.

    در این یک سال حرف و اسم ناصر از خانه ما بیرون نرفته. اتفاقا حدود 10 روز پیش یکی از خبرنگاران زنگ زد و گفت برای سالگرد می خواهیم مصاحبه کنیم. شاید باورتان نشود اما با تعجب از او پرسیدم سالگرد چی؟! که خود او از این حرف من خنده اش گرفت. اصلا باورم نمی شود که این یک سال چطور گذشت.

    *باوجود سپری شدن این یک سال، اصلا مرگ زنده یاد حجازی را باور کرده اید؟

    به هیچ وجه. ناصر هنوز هم مرد و بزرگ خانه ماست. اصلا خود او دوست ندارد رفتنش را باور کنیم. روح ناصر در خانه است. اوایل فکر می کردم این فقط احساس من است اما بچه ها هم به من می گویند بابا در خانه است و نشانه هایش را می بینیم.

    82987 448

    *یعنی خانواده حجازی ضرب المثل معروف «خاک سرد است.» را قبول ندارد؟

    واقعا نه. خاک اگر سرد بود که به زندگی عادی برمی گشتیم. ما هنوز هم بدون اجازه ناصر آب نمی خوریم و در همه کارهایمان دست به دامن او هستیم. هر وقت کار مهمی داریم و می خواهیم خرید و فروشی داشته باشیم، سر خاکش می رویم و با او مشورت می کنیم. او هم یک طور جوابمان را می دهد و خیالمان را راحت می کند.

    *از نشانه هایی که از طرف او می بینید خاطره ای هم دارید؟

    اتفاقا همین چند هفته پیش یکی از دوستانمان از خارج آمده بود و قرار بود ما به اتفاق یکی دیگر از دوستانمان به دیدنش برویم. وقتی به آن دوست مشترکمان ملحق شدیم، دختر آن خانواده گفت: «ناصرخان به خواب آمده بود و می گفت نازی به همراه پدر و مادرت قرار است به دیدن فلانی برود. به آنها بگو سلام من را هم او برسانند!

    *تلفن همراهش هنوز روشن است؟

    بله روشن است و هر روز از ساعت نه صبح تماس ها و پیامک ها شروع می شود. خیلی ها درددل می کنند، خیلی ها مناسبت ها را تبریک می گویند و یکسری هم زنگ می زنند و می گویند دیشب ناصر به خواب مان آمد و گفت از فلان چیز خوشحال یا ناراحت است.

    82975 538

    *یکی از چیزهایی که درباره مزار ناصرخان خیلی جالب است، تمیزبودن و حضور همیشگی یک سری از هواداران در کنار قبر اوست. این مسایل با هماهنگی شما صورت می گیرد؟

    نه ما در جریان هیچ کدام از این کارها نیستیم و همان طور که گفتید خود هواداران با محبت همیشگی شان به کارها می رسند. حتی خیلی وقت ها وقتی من سر مزار ناصر می روم از این همه تمیزی و رسیدگی مردم تعجب می کنم. همه این کارها به صورت خودجوش و با محبت هواداران صورت می گیرد.

    *هواداران در این یک سال چقدر برای خالی نبودن جای او به شما کمک کرده اند؟

    خیلی. خیلی زیاد. بعضی روزها یکسری جوان زنگ خانه ما را می زنند و می گویند چیزی نمی خواهی؟ خریدی نداری؟ من هم می خندم و می گویم به خدا چیزی نمی خواهیم. بروید به زندگی تان برسید و این قدر خجالتم ندهید. خانه ما سه پنجره بزرگ به طرف خیابان دارد.

    82977 413

    هر روز صبح می روم و پشت پنجره می ایستم و به رفتارهای مردم نگاه می کنم. هر روز یکسری از مردم در پارک رو به روی خانه ما می نشینند و به خانه زل می زنند و فاتحه می خوانند.

    این اتفاق در روزهای عید هم زیاد می افتاد. یکسری از مردم انگار که برای عید دیدنی با ناصر آمده باشند رو به روی خانه می ایستادند و فاتحه می خواندند. این روزها هم که دوباره بنر ناصر را جلوی خانه نصب کردیم خیلی ها از ماشین هایشان پیاده می شوند و به عکس ناصر احترام می کنند.

    *یکی از خصوصیات جالب شما این است که با صبوری جواب همه هواداران را می دهید و خیلی مراقب ناراحت نشدن مردم در برخوردها هستید تا حالا شده از این همه شلوغی و رفت و آمد خسته شوید؟

    ما اگر کاری می کنیم، تنها به وصیت ناصر عمل کرده ایم. در همان روزهایی که ناصر تازه در بیمارستان بستری شده بود، مدام می گفت کاری نکنید که کسی برنجد. من این توصیه را همیشه به آتیلا و آتوسا هم کرده ام. بعضی وقت ها فکر می کنم خدا قدرت عجیبی به من داده. سال گذشته در نمایشگاه مطبوعات هزار پوستر را از طرف ناصر امضا کردم و به مردم دادم. باور کنید شب کتفم در حال جداشدن بود اما در نهایت به رضایت ناصر فکر می کردم و آرام می گرفتم.

    *از برنامه استقلال برای پوشیدن پیراهن هایی با تصویر ناصرخان خبر دارید؟

    بله. اتفاقا خود ما بیست پیراهن آماده کردیم و در اختیار باشگاه قرار دادیم. به دلیل آسیایی بودن بازی باشگاه منتظر تایید AFC برای لباس هاست. اما تا اینجاگرم کردن بچه ها با لباس ها با لباس ها حتمی شده. فعلا آتیلا پیراهن ها را با خودش به اصفهان برده. مطمئنا اگر مشکلی پیش نیاید استقلالی ها این لباس ها را می پوشند.

    82979 774

    *یکی از ویژگی های خاص زنده یاد حجازی غرور و ایستادگی او تا آخرین لحظات زندگی شان بود که در نهایت او را نمادی از گلبرگ مغرور تبدیل کرد. در این باره نظری دارید؟

    از همان زمان روزهایی که تازه متوجه بیماری ناصر شده بودیم، من یک ویلچر در انتهای سالن خانه و پشت میل ها قایم کرده بودم که اگر لازم شد از آن استفاده کنیم. این قضیه همین طور ادامه پیدا کرد تا اینکه در زمان بازی پاس همدان و گل آرش برهانی حال ناصر بد شد و ما او را به بیمارستان منتقل کردیم. آن روز من ویلچر را درآوردم و جلوی در گذاشتم اما ناصر در همان حالت نیمه کما با نوک پایش به ویلچر زد و به ما فهماند که نمی خواهد روی ویلچر بنشیند. او حتی در آخرین روزهای عمرش که سرطان به مغز استخوانش رسیده بود هم حتی یک آخ نگفت. زمانی رسیده بود که پزشکش به من گفت در روز چهار مورفین به او بزنید اما در طول روزهای بیماری اش هیچ اعتراضی نکرد و از بسته صدتایی مورفین ها فقط حدود 10تایش استفاده شد.

    82986 406



    او به اندازه آسمان ها بزرگ بود

    نوه حجازی: 13 – هیچ بابا ناصر را بردم

    82978 745

    امیرارسلان رمضانی، نوه مرحوم ناصر حجازی، در این سال ها همیشه همراه پدربزرگش بود. او هم مانند بقیه اعضای خانواده از نبودن پدربزرگش بسیار ناراحت است. او هم صحبتی با ایپنا انجام داده است.

    بابا ناصر خیلی خوب بود. خیلی دوستش داشتم. همیشه با من پلی استیشن بازی می کرد و وقتی می باخت می خندید. ما با هم کشتی کج نگاه می کردیم و همدیگر را خیلی دوست داشتیم. وقتی بابا ناصر مریض بود همیشه بالای سرش می رفتم و همیشه می گفت شاید فردا حالم خوب شود.

    یک روز داشت فوتبال نگاه می کرد و وقتی تمام شد به بابا ناصر گفتم با من پلی استیشن بازی می کنی گفت آره و من 13 بر صفر بردم. بابا ناصر خندید و گفت چقدر خوب بازی می کنی و من هم گفتم همیشه خوب بازی می کنم. بابا ناصر گفت فوتبال واقعی ات هم خوب است و بازیکن خوبی می شوی.

    82976 985

    بابا ناصر خیلی بزرگ بود. به اندازه آسمان بزرگ بود. بعضی وقت ها معلم مان از بابا ناصر تعریف می کند و گاهی هم راننده سرویس می گوید که بابا ناصر کی بوده است. آنها می گویند بابا ناصر مرد خیلی خوبی بوده و ان شاءالله خدا رحمتش کند.

    دوست دارم فوتبالیستی بشوم مثل بابا ناصر ولی دروزاه بان نه، چون فوتبالیست خوبی هستم اما دروازه بان نیستم. من در پلی استیشن از بابا و دایی ام بهتر هستم اما در فوتبال واقعی دایی و بابام بهتر هستند.

    پنجشنبه مردم سنگ تمام می گذارند



    داماد حجازی: ستون های خانه ما افتاده است

    82984 736

    سعید رمضانی با اینکه داماد مرحوم حجازی است اما به اندازه آتیلا حجازی از فوت ناصرخان ناراحت است. او درمورد اتفاقات این یک سال با ایپنا صحبت می کند.

    در این مدت خیلی به ما سخت گذشت. مثل این بود که ستون های یک خانه ریخته باشد. وقتی خانه ای ستون نداشته باشد خیلی سخت می شود آن خانه را حفظ کرد.

    خیلی سخت است که باور کنم ناصرخان فوت کرده چون همیشه و همه جا عکس هایش هست و هوادارانش هم هرجا ما را می بینند از او حرف می زنند. ناصرخان الان بین ما نیست اما همیشه کنار ماست.
    تلفن همراه ناصرخان روشن است و هر کسی دوست دارد تماس می گیرد یا پیامک می دهد. نمی دانید چقدر تماس می گیرند و پیامک می دهند. هواداران ناصرخان مدام با پیامک با او صحبت می کنند و به مناسبت های مختلف با ایشان درد و دل می کنند که خیلی جالب است.

    اگر بخواهم ناصرخان را در یک جمله تعریف کنم باید بگویم او یک اسطوره مردمی است.

    برنامه مان برای سالگرد ناصرخان این است که پنجشنبه صبح به بهشت زهرا می رویم و عصر هم مراسم داریم تا این لحظه مردم به ما دلگرمی داده اند و فکر می کنم پنجشنبه هم مردم سنگ تمام بگذارند چون مردم قدرشناس هستند و قدر اسطوره های شان را می دانند.



    تازه فهمیدیم چه کسی را از دست داده ایم

    آتوسا حجازی: نمی دانم چرا به خواب مان نمی آید

    82985 835

    آتوسا حجازی، دختر ناصرخان، در صحبت هایش با ایپنا اعتراف کرد که پس از گذشت یک سال عظمت و بزرگی پدرش را بیشتر درک کرده.

    برای من که خیلی سخت بود. اتفاقات زیادی افتاد و هرچه بیشتر می گذرد احساس می کنم چقدر بد شد که پدرم از پیش ما رفت. شاید اوایل نمی فهمیدیم چون اطراف مان خیلی شلوغ بود اما آدم تازه در تنهایی می فهمد چه اتفاقی افتاده است. هر روز که می گذرد همه چیز خیلی بدتر از قبل می شود و نبودن پدرم بیشتر حس می شود.

    روز پدر بود و تصمیم داشتیم سر خاکش برویم که به خوابم آمد و گفت منتظر شما هستم چرا نمی آیید؟ در این مدت چند بار به خوابم آمده که فقط صورتش را دیده ام اما حرف هایش مبهم بوده و همه چیز یادم رفته است. خیلی به خودم فشار می آورم که یادم بیاید اما چیزی یادم نمی آید. در آن لحظات آخر پدرم حس بدی داشت و خیلی تلاش کرد حرف بزند. احساس کردم چیزی می خواهد به من بگوید اما نشد. ما خیلی کم خواب پدرم را می بینیم. خیلی از دوستانم خواب پدرم را می بینند اما نمی دانم چرا به خواب ما نمی آید.

    از همان لحظه اول تا الان که اتفاقات را مرور می کنم احساس غرور می کنم. هر وقت سر خاک پدرم می رویم قبرش پر از گل و گلدان و تر و تمیز است. محال است. روزی قبرش شسته نشده و پر از گل نباشد. مگر می شود یک نفر این قدر طرفدار داشته باشد؟ خودم اگر طرفدار کسی باشم محال است چنین کاری بکنم.

    82981 433

    من واقعا الان درک می کنم که چه کسی را از دست داده ام. بابام همیشه می گفت شما نمی دانید من کی هستم و وقتی بروم تازه می فهمید چه کسی را از دست داده اید. همسرم همیشه می گفت که شما نمی دانید ناصرخان چه کسی است. چون در کنارش بودیم نمی فهمیدیم که چه کسی را داریم.

    پدرم همیشه مسافرت می رفت و همه ما احساس می کنیم الان هم به مسافرت رفته و برمی گردد. اصلا باورمان نمی شود که چنین اتفاقی افتاده است. خدا پدرم را خیلی دوست داشت چون اگر روند بیماری اش ادامه داشت هم کور و هم فلج می شد. بابام همیشه می گفت دوست دارم ایستاده بمیرم تا مزاحم کسی نباشم.





    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. 2 کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    عکس؛ ناصر حجازی در اولین سالگرد کوچ ابدی


    دروازه‌بان پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال که سالها از چارچوب فلزی فوتبال ایران محافظت کرد و در افتخارات زیادی سهیم بود، دوم خردادماه سال 1390 پس از مدتها تحمل درد و رنج ناشی از بیماری سرطان، به خانه ابدی کوچ کرد.


    82877 254

    اعتراض ناصر حجازی به داور در زمان سرمربیگری استقلال

    82878 435

    هاشم ساعدی ، علی فتح الله زاده و ناصر حجازی در نشست خبری باشگاه استقلال

    82879 810

    ناصر حجازی در زمان سرمربیگری استقلال در دیدار با پگاه گیلان

    82880 241

    افشین قطبی سرمربی وقت پرسپولیس حلقه گلی بر گردن ناصرحجازی سرمربی استقلال می اندازد

    82881 218

    ناراحتی روی نیمکت از نتایج استقلال

    82882 721

    82883 972

    ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری

    82884 858

    82887 144

    82888 452

    دیدار با علی دایی در زمان بیماری

    82889 379

    سیدحسن خمینی در زمان بیماری به منزل ناصر حجازی رفت

    82890 900

    تجمع هواداران برابر بیمارستان در روزهای پایانی حیات ناصر حجازی

    82891 614

    هواداران از تلویزیون روزهای آخر حیات ناصر حجازی را نظاره گر بودند

    82892 689

    .. و ناصر حجازی دوم خرداد 90 به آسمان پرکشید

    82893 676

    همسر و تنها پسر ناصر حجازی(آتیلا) در فراغ مرد ماندگار فوتبال ایران می گریند

    82894 399

    آخرین حضور ناصر حجازی در ورزشگاه آزادی

    82895 196

    .. و گلبرگ مغرور در خانه ابدی آرام گرفت
    [SIGPIC][/SIGPIC]

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/