Printable View
با سلام به شب زنده داران عزیز که تا این وقت شب بیدارن و دارن با زندگی حال میکنن.
غرض از ایجاد این تاپیک هم همینه که مثل بقیه فروم ها شبها دور هم جمع بشیم و گل و بگیم و گل بشنویم.
البته کوچولوها برن بخوابن که بتونن صبح زود پا شن و به کاراشون برسن
ولی بزرگتر ها میتونن تو جمع ما شرکت کنن و محفل ما رو با حضورشون منور کنن.
شب دراز است و قلندر بیدار.....
این تاپیک داره خاک میخوره در حالی که همه ما شب زنده دار هستیم
ساعت 5 صبح :nish:
سلام
اتفاقا الان داشتم حس میکردم که تنهام و هی این ور و اون ور میرفتم و الان دیدم که یهو یه نفر دیگه پیدا شد که امشب رو هنوز نخوابیده . خواب هم ملی شده مثل اینترنت :دی:tf:
والله من هر شب بیدارم
یک یک سالی میشد کارم شب ها تا صبح جواب دادن به پیام های مجتبی بود و اینجوری حوصله ام سر نمیرفت ولی یک ماهی میشه به سایت میرسم شب ها و دیگه این زمان ها موتورم به روغن سوزی میافته :دی
درود
یعنی الان ما که شب مرده دار هستیم نمی تونیم پاسخ بدیم؟!!:d:
سلام
نیما الان اول شب زنده دار هستیم :دی به عنوان توجه کن . پاسخ بده . چرا نمیتونی :دی
صبحي دگر مي آيد اي شب زنده داران
از قله هاي پر غبار روزگاران
از بيکران سبز اقيانوس غيبت
مي آيد او تا ساحل چشم انتظاران
آيد به گوش از آسمان: اين است مهدي
خيزد خروش از تشنگان: اين است باران
با تيغ آتش مي درد آن وارث نور
در انتهاي شب گلوي نابکاران
از بيشه زار عطرهاي تازه آيد
چون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران
آهنگ ميدان تا کند او، باز ماند
در گرد راهش مرکب چابک سواران
آيينه آيين حق، اي صبح موعود
ماييم سيماي تو را آيينه داران
ديگر قرار بي تو ماندن نيست در دل
کي مي شود روشن به رويت چشم ياران؟
به به دوستان شب زنده دار !!:d:
طبع شاعری گل کرده؟! یک چیز میگم اخر شب بخندیم:RAG:..
اي خدا Hard دلم Format نمادیگه منفجر کردم!!:gah9::g:
از فريب ناکسان راحت نما
جمله ويروسند مردمان دون
استغيرالله مما يفترون
فايل عشقت را کپي کن در دلم
DelTree کن شاخه هاي باطلم
Jumper روح خلائق set نما
گام هاشان در رهت ثابت نما
گر ز انفاست دلي Scan شود
از شرور ديد و دذ ايمن شود
بهر روي زرد سيمين تن فرست
بهر دم‌هاي پر آستر Fan فرست
اي خدا File عذابت Run مکن
با ضعيفان هيچ جز احسان مکن
از همان صبحي که اول گل دميد
بي نياز از Code خدايش آفريد
کارگاه آفرينش Code نداشت
Ram نبود و Mouse آن هم Pad نداشت
عشق گل حق در دل بلبل نهاد
بر شقايق داغ چون Lable نهاد
System عشقش بري از هر Error
گوهر مهرش در سينه همچو دُر
عشق نرم افزار راه انداز ماست
عشق Password و وصال کبرياست
خالي از عشق و محبت دل مباد
بي صفا چون عاصي Intel مباد
بهتر آن باشد سرودن ول کنم
زين تن خاکي دَمي Dos Shell کنم
:b mas:
آروم می نویسم انگار همه خوابن.
لا لا لالایی لا لا لالایی
.
.
.
.
.
.
.
بخشی از فرهنگ سازی راهنمایی و رانندگی عربستان برای جلوگیری از لایی کشیدن ...
سلام
این شب عیدی هم بیدار بودن چه کیفی میده :دی شاید بعد از عید دیگه نشه اینقدر بتونیم بیدار بمونیم :دیhttp://forum.p30ask.com/images/smili...rdl%20(13).gif
منم یه شعر بگم:
به نام خداوند ویروس گارد کنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد / بگفتا به رستم که ای نیکزاد
در این Disk باشد یکی File ناب / که بگرفتم از Site افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار / که من گشنمه نون سنگگ بیار
جوابش چنین داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف
برو حال می‌کن بدین Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانه‌اش / شتابان به دیدار رایانه‌اش
چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت / یکی List از Root دیسکت گرفت
در آن Disk دیدش یکی File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک Demo شد پس از آن عیان / با فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگرباره Reset نمود / همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود / بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش / یکی دیسک Bootable آورد پیش
یکی Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز Virus یافت / پی حذف امضای ایشان شتافت
چو Virus را نیک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را / تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش / که این بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خریت مکن / ز رایانه اصلا تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پروردگار / نگیرد دگر Disk از اسفندیار
:gah9::b mas:
حالا چرا بوسه زده به رایانه اش؟
حقش بود حداقل یه بوس تهمینه رو مهمون می کرد تا هم زحماتش رو قدر دانی کنه و هم اینکه ثواب بسیار دارد
همون قضیه سانسور بازی خودمونه:yeah:
فکر کنم خل شدم رفتم :wow:
چرا مگه چت شده ؟ خوابت نمیگیره دیگه > مدیر شدی خوشحالی و از خوشحالی نمیدونی چی کار بکنی :دی
در دل امید دارم و در سر هوای دوست
من طوطیای چشم کنم خاک پای دوست
از من به دور گشتم و از خویشتن تهی
جز آرزوی نیک ندارم برای دوست
گویندانتظار بسی سخت و مشکل است
من در به در شدم که بیابم سرای دوست
هر محفلی برفتم و هر مجلسی شدم
تا بشنوم ز نای کسی من نوای دوست
با یاد دوست هر سحرم شام می شود
ای کاش بشنوی کلام مرا ای خدای دوست
از شعله فراق شدم پاک و سوختم
یک ذره مانده از من و آن هم فدای دوست
جز نام دوست نیست روان بر زبان کنون
چون یک امیر هست بر این دل هوای دوست
خواب بهترین مرهم واسه دردای ادمه...
وقتایی هست که الفای کرونباخ دل آدم صفره ...
الان خیلی وقت واسه من اینطوریه ...
ای کاش خوابم بگیره.
الفا کرونباخ !!! :gah9::g:
:b mas:
اخر شبی اینو خووب اومدی. من رفتم بخوابم.
شب خوش
سلام بر شب زنده داران امشب
خب یاد امشب رو هم زنده نگه داریم و ازش استفاده بکنیم :دی
نقل قول:
شنيدم که چون قوي زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجي
رود گوشه اي دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در ميان غزلها بميرد
گروهي بر آنند که اين مرغ شيدا
کجا عاشقي کرد آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نکته گيرم که باور نکردم
نديدم که قويي به صحرا بميرد
چو روزي ز آغوش دريا برآمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو درياي من بودي آغوش باز کن
که مي خواهد اين قوي زيبا بميرد
بهار آمد تا بگوید
حتی اگر نمی شود که همیشه سبز ماند
ولی می توان دوباره و دوباره و دوباره ، سبز و پر شکوفه و پر از جوانه شد
کم کم یاد خواهی گرفت
تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را
اینکه عشق تکیه کردن نیست
و رفاقت اطمینان خاطر
ویاد می گیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها معنی عهد و پیمان نمی دهند
کم کم یاد می گیری
که حتی نور خورشید هم می سوزاند
اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه
منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
یاد می گیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم باشی پای هر خداحافظی
یاد می گیری که خیلی می ارزی
کسایی که بیدارن اسماشونو بگن تا 1 نمره به پایان ترمشون اضافه بشه
منم هستم .ساعت 4:10 صبح
صبح بخیر
باز که همه لا لا کردن ...
مگه نگفتم سنگر رو خالی نذارین ...
پرچم همچنان بالاست ساعت 4:52 صبح
اینم از شب زنده داری امشب همراه با چند بیت شعر :دی
عشق آدما به هم قصه خنده داريه
اولش قشنگ و بعدش همه گريه زاريه
وقتي عشقا همه ازدم مثل هم تموم ميشن
چرا باز بايد شروع کرد
آخه اين چه کاريه ؟
چرا باز بايد شروع کرد
آخه اين چه کاريه ؟
:del-s::del-s::del-s:
يکي پيدا نميشه تو رو واسه خودت بخواد
واسه چشم و ابروته هر کي که دنبالت مياد
به خدا دروغ ميگه وقتي ميگه عاشقته !
به خدا دروغ ميگه که جز تو چيزي نميخواد
به خدا دروغ ميگه
آره داره دروغ ميگه !
:d::d::d:
آدما عادت دارن از هم ديگه بت بسازن
راه صد ساله رو يک ساعته چهار نعل بتازن
وقتي که قديمي شد بگن ديگه خسته شدن
بگن اين کهنه شده به اون يکي دل ببازن
آخه اين چه کاريه !
آخه اين چه کريه !
:ta4::ta4::ta4:
i am alive
همه خوابن
صدای موس لامصب مثل ... موجودیت آدمو تو این تاریکی به خطر میندازه skull
بدتر از همه این تخت اکبیری دانشگاهه که فکر کنم از زمان دارالفنون به یادگار مونده با یه حرکت صدای گاری میده:crying:
باز در حجم زمستانی سردی دیگرسایه گسترد شبی دیگر و دردی دیگرشب نفرین شده ای رایت یلدا بر دوششب ننگی علم کشتن فردا بر دوششبی آشفته شبی شوم شبی سرگشتهشبی از سردترین قطب زمین برگشتهامشب از مملکت زاغ و زغن می آیماز لگد مالترین سمت چمن می آیمگفتنی هاهمه راز است ولی خواهم گفتسر این رشته دراز ات ولی خواهم گفتمن فرو پاشی ارکان وفا را دیدمخوش ندارید ولی اشک خدا را دیدمچه چمنها که نروئیده پریشان کردندچه خداها که فدای دو سه من نان کردندچه لطیفان که به پیران حبش بخشیدندچه ظریفان که به مشتی تنه لش بخشیدندهمه را دیدم و بر بستر خون خوابیدماین حکایت تو فقط میشنوی من دیدمشهر را با دهن روزه به دریا بردندکوزه بر دوش به دریوزه به دریا بردندآشنا!مردی و عصمت به اسارت رفتهجرعه نه،جام نه،میخانه به غارت رفتهدیده آماج کمان است قدم برداریدسینه تاراج خزان است قلم برداریدتا به کی زخم زبان رخنه کند در تن مانو به جایی نرسد خون جگر خوردن مانکم به این ورطه کشاندند و تحمل کردیم؟کم به ما آب ندادند ولی گل کردیم؟کم پراکنده شدیم از دم درهای بهشتبه گناهی که نکردیم و قلم زود نوشتکم در تب بازار ملامت کردندکم نوشتیم و نخواندند و قضاوت کردندترک این طایفه کن حلقه به گوش دل باشتو سلیمانی و این ران ملخ،عاقل باشبرقی اینگونه که بر روی زمین میبینیشعله خرمن دین است چنین میبینید
سلام
هر کی بیداره شبش بخیر :دی:tf:
روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم ، اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم ، شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد ، شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ، با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را ، عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .
:m0h: >> اما بعدش >> :b as: و :s^ng: >> خوب منم >> :del-s: >> ناچارا >> sle:.: >> اما >> ger:.: >> حالا دیگه >> :afd: >> تنها دلخوشیام >> :pip0: + :chat: + :ketab khoon:
ای کــــــــــــــاش مــــــــــــــیشد یه بــــــــــــــار بــــــــــــــه تو بــــــــــــــگم دردو دلامــــــــــــــو _ فقــــــــــــــط یه بار میدیــــــــــــــدی تو حــــــــــــــال و هوامــــــــــــــو _ ای وای اگــــــــــــــه بدونــــــــــــــی بعد تو مــــــــــــــن چی کشیــــــــــــــدم _ یه روز خــــــــــــــوش و یه خــــــــــــــواب آروم ندبــــــــــــــــــــــ ــــــدم _ندبـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ ـــــــــدم _ وای تنهــــــــــــــا تنهــــــــــــــایی عذابــــــــــــــه _ دنیــــــــــــــا رو ســــــــــــــر آدم آواره خرابـــــــــــــــــــــ ـــــــه :دی
هان ای دل عبرت بین
:afd:
برو بخواب
من از صدا ها گذشتم
روشنی را رها کردم.
رویای کلید از دستم افتاد.
کنار راه زمان دراز کشیدم.
من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد.
باید امشب چمدانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد ، بردارم
وبه سمتی بروم.
" سهراب سپهری "
درکتاب چارفصل زندگی
صفحه ها پشتِ سرِهم می روند
هریک ازاین صفحه ها یک لحظه اند
لحظه ها با شادی وغم می روند
آفتاب وماه یک خط درمیان
گاه پیدا گاه پنهان می شوند
شادی وغم نیزهریک لحظه ای
برسراین سفره مهمان می شوند
گاه اوج خنده ی ما گریه است
گاه اوج گریه ی ما خنده است
گریه دل را آبیاری می کند
خنده یعنی این که دلها زنده است
* زنده ياد قيصرامين پور*
بیکارم و هزار تا کار دارم اما نمیشه انجامشون داد ....