در این تاپیک برا کسانی که دوستشون داریم یک خط می نویسیم http://www.iran-far.com/images/icons/heart.gif
Printable View
در این تاپیک برا کسانی که دوستشون داریم یک خط می نویسیم http://www.iran-far.com/images/icons/heart.gif
من فقط یک بیت شعر و دو کلمه میگم:
(من ماندم تنهای تنها..............من ماندم تنها میان سیل غم ها ) ای کاش ........
دوست داشتن هميشه گـــفتن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکد يگــرنگــــاه کنيم
مي خوام برم ونيز، پيدا كنم يه ميز، خيلي تر و تميز ،با يه چاقوي تيز روش بنويسم يه ريز
دوستت دارم عزيز
غرور هديه شيطان است و عشق هديه خداوند، و ما هديه شيطان را بهم مي دهيم ولي هديه خداوند را از يکديگر پنهان مي کنيم
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شيشه ي عمرمن است
بوسه بر مويت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموي توست اما ريشه ي عمر من است
با تو بودن كاش پاياني نداشت
كاش ديدن چشم ديدن هم نداشت
كاش آن درد را كه دلم آغاز كرد
عقل و دينم بر سرش دعوا نداشت
گفته بودی که: چرا محو تماشای منی؟
و آنچنان مات، که يکدم مژه بر هم نزنی!
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی!
گرچه تو دور زمن می باشــی---- من به یادت همه شب بیدارم
مثل باران بهاری همـــه وقت-----روی چــتر تو روان می بارم
گرچه تو عاشق شخص دگری----من ولی عشق تورا می پویم
مثل یک پرنده در صحن قفس------سوی آزاد شدن می جویم
عاشقان گرچه بمیرند ولی------عشق بر جای خودش پابرجاست
همچو ماهی که اگر صید شود-----عشق او باز همان یک دریاست
برق چشمات انقدر زیاد که هیچ وقت نتونستم اونقدر که دوست دارم نگات کنم.....................
غريبانه ترين لحظه تنهايي خويش چشمانم را به تو خواهم بخشيد تا هيچ گاه به پاکي عشقمان شک نکني ): تكيه به شونه هام نكن... من از تو افتاده ترم.... ما كه به هم نميرسيم... بسه ديگه! بذار برم..... كي گفته بود به جرم عشق؟ يه عمري پرپرت كنم... يه گوشه اي كنج قفس... چادر غم سرت كنم.... من نه قلندر ميشوم.... نه قهرمان قصه ها.... نه بردهء حلقه به گوش.... نه مثل اون فرشته ها... من عاشقم... همينو بس! غصه نداره... بي كسيم
اگر ميدانستي انتظار ديدنت چه مجازاتيست هيچگاه تنهايم نمي گذاشتي
زندگي در قلب من طوفان غم دارد ولي
خنده بر لب مي زنم تا کس نداند راز من
در سراشيبي که نامش زندگيست
با همه افتادگي ها مي روم
مي روم شايد که در دشتي بزرگ
بازيابم آنچه را گم كرده ام....
این جمله را خیلی دوست دارم
یادم نیست کی و کجا باهاش رویرو شدم ولی هیچ وقت فراموشش نکردم:
دلم هوای جرعه ای سکوت و تنهایی از پیاله ی دست هایت را کرده دیگر از خدا هیچ نمی خواهم حتی ترا .....
و این بزرگترین دروغ من است عزیزم ...
من دیر رسیدم به این تاپیک. :eyb:
احمد جان بسیار زیبا.
دیگه اکثر بچه ها میدونین من مشکلم چیه.
بزارین چند بیت از یکی از شعرایی که دوست دارم بگم.
=======================
لحظه لحظه اشک میخوام که منو دوره کنه
دست من نیست این چشامه که میخواد گریه کنه
واسه ما راهی نمونده .بهتره دل بکنیم
دیگی هیچ چیزی مهم نیست.عشق و اتیش بزنیم
:eyb:
فقط اسمي به جا مانده از آنچه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالي قلم خشكيده در دستم
گره افتاده در كارم به خود كرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهي پيش رو دارم
رفيقان يك به يك رفتند مرا با خود رها كردند
همه خود درد من بودند گمان كردم كه همدردند
شگفتا از عزيزاني كه هم آواز من بودند
به سوي اوج ويراني پل پرواز من بودند
دلتنگي
يه سلام عاشقونه
با يه بغض بي بهونه
مي نويسم تا بدوني
ياد تو، تو دل مي مونه
يادته وقتي مي رفتي
دم به دم نگات مي كردم
بغض سنگين توي چشمام
گفتي: صبر كن برمي گردم
يادته قسم مي خورديم
عزيزم بي تو ميميرم
اما حالا كه تو نيستي
من با دلتنگي اسيرم
يادمه وقتي مي گفتم
به خدا نميري از ياد
آه سردي مي كشيدي!
توي قلبم مثل فرياد
اما حالا كه تو نيستي
حال و روز من خرابه
آخر قصه ي عاشق
اشك و ماتم و سرابه
اما حالا كه مي بينم
بي تو دل رنگي نداره
توي آسمون چشمام
غروبا بارون مي باره
مي دوني طاقت ندارم
با غم و غصه اسيرم
زود بيا كه خيلي تنهام
به خدا بي تو ميميرم
سخن از او هست و نيست
ذهن پر از ياد او هست و نيست
يادش را غريبانه به دوش مي كشم
نگاهش را بي قرار فرياد مي كشم
و چشمانش را بي صدا به آغوش مي كشم
و اوست كه هم هست وهم نيست...
پر مي كشم به سوي خيال
و چه بي پروا در روياي كاذب خويش رها مي شوم
هيچ نيست جز سكوت...
سكوت ... سكوت ... وباز هم سكوت...
واي كه چقدر اين سكوت مبهم را دوست دارم
و چه بي صبرانه فرياد غرق در اين سكوت را
به انتظار مي نشينم
هيچ نمي گويم...
دارم كه بگويم
اما نبايد گفت
شايد اين سكوت زيباتر است
فرياد سكوتم را هيچ كس نشنيد
يا كسي نخواست كه بشنود
در خود شكستم
نابود شدم
باريدم...
و هيچ كس نفهميد كه چه شدم...
نه ماه بودم، نه خورشيد...
اما هيچ دلي سراغ مرا از آسمان تنهايي اش نگرفت
گويي ابرها هيچ اند
و فقط ابرند و بايد ببارند...
و تنها باريدم...
خسته ام...
خسته از باريدن و تمام نشدن
خسته از بودن و نبودن...
اما بايد رفت
آنكه رفت، رسيد
پس بايد رفت و رسيد...
و شكوه و عظمت يك دنيا
هفت آسمان
و هفت دريا را ديد
طعم شيرين پرواز در اوج هستي را چشيد
و لذت پروانه بودن را با تمام وجود
در آغوش كشيد...
اي دور از من در ياد مني
باخبر باش كه دنياي مني شاديت شادي من،غصه ات غصه من
قلب من خانه تو، خانه ات قبله من:m0h::m0h:
از دشمني تا دوستي يک لبخند از جدايي تا پيوند يک قدم از توقف تا پيشرفت يک حرکت از عداوت تا صميميت يک گذشت از شکست تا پيروزي يک شهامت از عقب گرد تا جهش يک جرات از نفرت تا علاقه يک محبت از خست تا سخاوت يک همت از صلح تا جنگ يک جرقه از آزادي تا زندان يک غفلت
گلوبول های سفیدم فدای باکتری های وجودت:m0h::mach:
ای پرنده ی مهاجر سفرت سلامت اما! به کجا میری عزیزم ؟ قفسه تموم دنیا! روی شاخه های دوری ، چه خوشی داره صبوری؟ وقتی خورشیدی نباشه ، تا همیشه سوت و کوری! ...
مي خوام يه روزعاشق بشي تا
ببيني چي كشيدم
ازعشق به جزدلتنگي وغم
ديگه چيزي نديدم
من عاشق سپيده بودم
امابه شب نرسيدم
اشكي شدم ازچشم دنيا
آسون فروچكيدم:^::^:
اگر روزی دلت لبریز غم بود
گذارت بر مزار کهنه ام بود
بگو این بی نصیب خفته در خاک
یه روزی عاشق و دیوانه ام بود:gol roz:
زمانی از پس پرده اشک تورا دیدم،
چشمه اشکم خشکید و امید در دلم بارور گشت...
روزها به دنبال تو میگشتم و شب ها با خیال تو سر میکردم..
ولی به ناگاه،طوفان افکارم رنگ عوض کرد..دیگر خیالت رادر سر
نپروراندم و فهمیدم عشق رویایی بیش نیست...
رویایی که دنباله اش نابودی و هدفش شکست است...
و حالا نام این احساس را میگذارم عشق دروغکی!!!!!!!!
وقت قراره، دل بیقراره
چشام واسه دیدن تو در انتظاره
ساعت دیوار،تند میره انگار
خبر اووردن نمیای برای دیدار
دیشب هرچی، به تو گفتم
بچه گی بود،پشیمونم
تو ببخش منو عزیزم
تو ببخش زخم زبونم...
جاده عشق قرارمونه،تو این غروب عاشقونه
بیا ببین دارم میمیرم
دارم میشم بیتو دیوونه
ساعت شیشه،نه نه،ساعت هفته
قرار ما ساعت 3 بود توی هفته
میگن نمیخوای منو ببینی
مثل قدیما،روبروم تو پارک بشینی
به خدا وقتی که دیشب
با تو درد دل میکردم
نمیدونستم که داشتم،اسممو باطل میکردم
جاده عشق قرارمونه،تو این غروب عاشقونه
بیا ببین دارم میمیرم
دارم میشم بیتو دیوونه
تمام دیروز،حتی پریروز
همه پس اندازمو با پول کار هر روز
رفتم مغازه،یه جین خریدم
واسه قرارمون هزار نقشه کشیدم
اما نقشه های دیروز،همشون نقش بر اب شد
به خدا قسم که دنیا،تو غروب،سرم خراب شد
جاده عشق قرارمونه،تو این غروب عاشقونه
بیا ببین دارم میمیرم
دارم میشم بیتو دیوونه
اگر بداني چقدر سخت است ياد بودنت در عمق وحشت نبودنت ، مرا هرگز اينگونه رها نمي کردي .
دلم با عشق تو عاشق شد ،
تمام لحظه هايم بهترين شد ،
ولي بي مهريت کار دلم ساخت ،
دل تنهاي من تنهاترين شد .
لبخند چشم تو
در چشم من
وجود خدا را
اواز می دهد
کاش بین من و تو فاصله ای جز تو نبود
(( قسمتی از یکی از شعرامه البته حمل بر خودستایی نباشه ولی این جمله رو من خیلی دوست دارم و خودمم نمی دونم چجوری گفتم ))
دوست دارم .
بيشتر از چيزي كه فكرشو ميكردم دوست دارم
seni seviorum
عزيزم هميشه دلتنگ تو هستم . :^::^:
منتظر يه لحظه ديدنتم
من بهار را به خاطر شکوفه هایش زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم
از خدا پرسیدم دوست دارید بندگانتان چه بیاموزند؟ گفت: "بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند، عاشقشان باشد" "بیاموزند که انسانهایی هستند که آنها را دوست دارند اما نمی دانند که چگونه عشقشان را ابراز کنند..."
آسمان زيباست، اما زيباتر از ان چشمان ابی توست.