سردابه اعجاب انگیز حرم در مشهد اردهال کاشان

دوستان نظر خودتون را در مورد نظر من بیان کنید
سردابه اعجاب انگیز :
وقتی از پله های صحن بالا می رویم در ابتدای ورود به صفه صفا ، یک راهرو بوده که الان سنگ کاری و پوشبده شده است . این راهرو در زاویه ضلع شرقی ایوان قرار دارد که سردابه در منتهی الیه آن قرار دارد و تا به حال دو مرتبه بازگشایی شده است :
مرتبه اول : مرحوم اعتضادالدوله پسر سپه سالار ایران و داماد ناصرالدین شاه قاجار و حکمران قم در سال 1313 هجری قمری ، برای زیارت سردابه در محل مدفن حضرت سلطانعلی آمد و تقاضا کرد که او را به محل مشرف نمایند ، وی در محل با اجساد طیب و طاهر روبرو گشته و حال رقت باری به ایشان دست داد . به گفته وی روی گونه بعضی از اجساد ، آثار خون مشاهده نمودم .
مرتبه دوم : بنابر آنچه در کتاب نور باهر آمده است به تقاضای حضرت آیت الله مرعشی نجفی در سال 1341 ه .ش که برای زیارت مشرف شده و دستور دادند درب سردابه را باز نمایند ، سردابه ای به طول و عرض سه متر در شش متر و عمق سه و نیم متر و داخل سردابه حدود یکصد تخته تابوت ، که به صورت چند ردیف ، سه تا سه تا روی هم چیده شده و تابوت ها باز و بدن ها تازه و سالم به چشم آمده است.
مام صادق(ع)
هر کس برادرم علی را در دیار اردهال زیارت کند مانند کسی است که جدم سید الشهداء را در کربلا زیارت کرده باشد .
حریم حضرت سلطانعلی صفا دارد نسیم تربت او عطر کربلا دارد
مشهد اردهال ، کربلای ایران
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای : من به تمام امامزاده گان علاقمندم ، حضرت علی بن محمد الباقر (ع) که جای خود دارد .
علامه مجلسی ( بحار الانوار ج 6 ص 415 روایت 36 ) : حضرت علی ( ع) در خطبه ملاحم ، بعد از جنگ جمل و هنگام خروج از بصره فرمودند : مردم در فتنه ها و کشتارهای آخرالزمان ، به کوهی که آن را « وراردهال » گویند پناه ببرند .
علامه مجلسی ( بحار الانوار ج 60 ص 214 روایت 27 ) : از احمد بن خزرج بن سعد ، از برادر خود موسی بن خزرج که او گفت : من شنیدم از حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا ( ع ) که فرمودند : « نعم الموضع والاردهال سپس فرمودند : فالزم و تمسک به » آیا مکانی که به آن اردهال می گویند می شناسی ؟ گفتم بلی . حضرت فرمودند : به آنجا تمسک پیدا کن ، پس خوب موضعی است زمین اردهال .
همچنین امام صادق ( ع ) این محل را همسنگ کربلا و زایرین اردهال را ، قرین زوار قبر جدش امام حسین (ع) به حساب آورده اند .


نظر من=
این زیازتگاه یک معجزه دارد و آن هم سالم ماندن شهیدانی است که از تقریبا 2 هزار سال پیش تا به حال اجسادی سالم دارند.
کفر است اگر بخواهیم این معجزه را از مردم بپوشانیم.
همه ی ما به خدا ایمان داریم ولی به قدرت خدا با شک و تردید نگاه می کنیم.
حتی حضرت ابراهیم هم از خدا معجزه خواست تا شک و تردیدش در رابطه با روز قیامت بر طرف شودکه خدا معجزه زنده شدن طاووس را به آن نشان داد.
بی حکمت نیست که این اجساد سالم مانده اند.
باید تمامی مراجع تقلید موافقت خودشان را نشان دهند تا این سردابه باز شود و به صورتی محیطی در بیاید تا خود مردم ببینند.
خیلی از جوانان به خاطر ندیدن معجزه از خدا به سمت ضد اسلام هدایت می شوند وقتی خدا نشانی و معجزه به این خوبی را برای ما گذاشته چرا باید آن را پنهان کنیم تا بعضی از مردم به خدا شک کنند و از اسلام زده بشوند.
اگر این کار انجام شود خیلی از ما ها واقعا به خدا و دین اسلام و شیعه بودن خودمون دیگر شک نمی کنیم.
فقط کافیه تو دانشگاه های ما یک آماری از جوانان بگیرند که کدام دین را بیشتر قبول دارید همه با جون و دل نامی از اسلام نمی برند بلکه با شک و تردید می گویند اسلام و دنبال دین جدید تری می گردند چون اینقدر در دین ما به تازگی تحریف و احادیث کذب وارد می شه که همه را به زودی داره بر علیه اسلام می کنه. و همه فکر می کنند اسلام واقعا همینی هست که داره تو جامعه پیاده می شه.
بهتر است بهتر به این موضوع دقت کنیم زیرا دیگر خبری از نسل قدیم کسی نمی ماند نسل بعدی جوانان 20 ساله ی امروز هستند که به همه چیز با شک و تردید نگاه می کنند
و اسلام را متاسفانه با جامعه امروز مقایسه می کنند و مانع پیشرفت و حقانیت خدا می دانند.

سلام. من به نوبه خود از شما خیلی متشکرم.

این امامزاده، امامزاده ی معتبری است. خودش هم فرزند بلاواسطه امام باقر سلام الله علیه است.
من به زیارتش مشرّف شده ام. حدود 15 سال پیش.
مراسم قالیشویی مردم مشهد اردهال هم مشهور است که در اوایل مهرماه انجام میدهند ولی من اونو ندیده ام.

و امّا نپوسیدن اجساد مذکور، البته حق با شماست. هرچند موضوع بدیع و جدیدی هم نیست.
ما اجساد جاویدان زیادی داریم.
به عنوان مثال: سالها پیش که به منطقه «ابن بابویه» نزدیکی شهر ری، سیل آمده بود مقداری از مقبره مرحوم ابن بابویه را آب برده بود و پاهای آن مرحوم نمایان شده بود!!
زیارتگاه امامزاده علی اصغر واقع در دهکده «زرآباد» قزوین - در مسیر قلعه ی الموت- هم معروف است که ریشه های درخت چنار، بدن شریف امامزاده را فراگرفته بود.
بنده به زیارت این امامزاده هم مشرّف شده ام.
آن امامزاده سه شب به خواب مجاور امامزاده آمده که ریشه های این درخت مرا اذیت میکند! بالأخره تصمیم گرفته میشود که به مضمون رؤیا عمل شود.
قبر گشوده میشود و مشاهده میشود که جسد شریف کاملا سالم و خونی است. ریشه ها را کنار زده و قبر را مجددا میپوشانند.
ناگفته نماند: درخت چناری که عرض کردم در فاصله 10 متری از قبر شریف، روییده و هر سال در روز عاشورا خون میگرید! من خودم عاشورا آنجا بودم و دیدم.
جالب اینست که این خون را برده و آزمایش کرده و دیده اند که ترکیباتی دارد که کاملا مطابق با خون انسان است!

یک کتاب هست با عنوان «اجساد جاویدان» تألیف استاد علی اکبر مهدی پور. خوبست که مطالعه شود.

میدونید، نشانه ها و آیات، فراوان است، فقط یک چشم سالم میخواهد که اینها را ببیند.
اما متأسفانه چشمان ما بیمار شده اند.

یار، بی پرده از در و دیوار * در تجلّیست یا أولی الأبصار
چشم دل باز کن که جان بینی * آنچه نادیدنی است آن بینی
دل هر ذرّه را که بشکافی * آفتابیش در میان بینی

موفق باشید

سلام

:tf: بنده نسبت به معجزات بسیار مشکوکم!
البته نه این که به معجزه اعتقاد ندارم ،
معجزاتی که برای گذشتگان عنوان میشه، خب ما که نبودیم ببینیم! پس فرض را بر درستی میزاریم!

اما معجزات زمان حال، متاسفانه بنده بارها دیده و شنیده ام که به دلایلی مانند جهل مردم و یا سودجویی برخی به وجود آمده اند!! حالا بماند که چی و چجوری...

هر چند معجزات واقعی هم زیاد داشیم،

اما یک نکته!
به میشنویم فلانی فلان مریضی لاعلاج رو داشته شفا پیدا کرده، یا از مرگ حتمی نجات پیدا کرده، خب این رو احتمالا هرکسی که به معجزه اعتقاد داره قبول میکنه، و درست هم هست. یا مثلا مواردی که شاید برای خود ما هم پیش اومده باشه.

اما! گاهی معجزاتی میشنویم که جزء موارد خاص هستند! گه گاهی فیلمو این چیزا هم در میاد!!!

مثلا یک مورد واقعی مربوط به چندین سال پیش که خودم در جرایان هستم:
""فلان جا یه گوسفند محرم کشتن! هرچی از اون غذا میپزن تموم نمیشه! خیلی پر برکته، همه رو غذا میده"" حال این که همین موردی که ذکر کردم، سر گوسفند به عنوان متبرک مورد زیارت قرار میگرفت!!! تا جایی که دچار فساد شده بود! وآخر هم با دخالت نیروی انتظامی این موضوع به پایان رسید!
موارد زیادی دیگیری هم شنیده و دیده ام، که البته برخی به قدری اشتباه بودنشون مشخص بود که کاری بجز خنده، و تاسف به حال باور کنندگان آن نمیشد کرد!

مثال:

یادمه کلیپی پخش شده بود با این موضوع " یه گاوی رو در محرم سر بریدن، این گاو گفته "یا حسین"" با اینکه این موضوع از همون موضوعش بوداره اما ما گفتیم ببینیم این چیه! جالب این که خیلی هم پخش شده بود، و خیلی ها باور کردن( البته عامه)، شاید خیلی ها هم باور نکردن، اما به دلایل مختلف تصدیق کردن!

وقتی شما این کلیپ را میدید، مشخص بود که در اطراف این محلی که فیلمبرداری میشد شدیدا سر و صداست! حال این که اون صدایی که میگه "یا حسن" کاملا مشخصه که احتمالا خود فیلمبردار (صاحب موبایل) یا شخصی نزدیک اون بوده!....
.....................

حال از موضوع دور نشیم،

اینارو گفتم که یعنی بنده متاسفانه یا خوشبختانه، به تمام معجزات اینگون مشکوک هستم و حتی فرض را بر درست نبودن میگیرم مگر این که خلافش صابت بشه، و خلافش هم باید درست حسابی ثابت بشه، وگرنه که مثلا پس بگیم "بهاییت" درست و برحقه، چون الان حدود 7 میلیون طرفدار داره و تاییدش میکنن! (مثال اندکی بی ربط بود! پوزش)

حال من با نظر نوید موافقم، معجزست، قبول! رو نمایی کن تا ما شکاکان هم ایمان بیاریم. این که فقط 2 نقل قول بیان میشه نمیشه گفت دلیل محکم! باز اگه در کتاب معتبری از خود این اشخاص گفته شده بود میشد روش فکر کرد،

متاسفانه بسیاری از این معجزات که ما میشنیم فقط و فقط به شکل "نقل قول های کم اعتبار" هست،
به نظر اینجانب، کم ارزش ترین منابع تحقیق استفاده از نقل قول است! همونطور که بار ها و بارها دیدم سر خیلی از نقل قول ها ( حالا دینی، سیاسی، تاریخی و ... ) جنگ و دعواست! که آیا درسته یا نه! آیا منظور این بوده یا اون!

یا حق

درود

با حسین موافقم
یه تحقیق خیلی جالب تو بی بی سی درباره معجزه شفا... داد نمی دونم دیدین یا نه؟/ آخر سر به این نتیجه رسیدن که شفا های عرفانی و مذهبی به خاطر تلقین و ایمان هستش ...

(در مورد مثال بالا ممکنه خاک اون منطقه درصد نمک بالاتری داشته باشه)

سلام
بنده هم موافقم با این مطلب که: هر معجزه ادّعایی را نباید قبول کرد. وگرنه اصلا اساس نبوّت پیامبران باطل میشه.
من خودم هم به این همه ادعاهای معجزه که گاهی گفته میشه اصلا اعتماد ندارم تا اینکه مبرهن بشه.

به کتابها هم باز نمیشه اعتماد کرد. نمونه بارز ادعاهایی که در کتابها به وفور هست، ادعای ملاقات با امام زمان سلام الله علیه میباشد.
ابن ادعاها کاملا بی اساسند و تحقیق اینست که در زمان غیبت کبری، ملاقات با آن وجود مبارک، ممکن نیست. اینجا موقعیتش نیست و من نمیخوام وارد استدلال بشم.

اما این موضوع نپوسید برخی از اجساد، أظهر من الشمس است و جای تردیدی نیست. به خاطر اینکه بارها اتفاق افتاده و به عیان مشاهده شده.
مثل ملاقات امام زمان(ع) نیست که یک نفر بلند بشه ادعا کنه و معلوم نباشه که از کجا میگه.

زیاد بودن درصد نمک هم تأثیری در نپوسیدن نداره. مضافا بر اینکه این موارد در مناطق مختلفی مشاهده شده.

خلاصه، اصل معجزه وجود دارد اما اینکه یک موردی ادّعا شود که معجزه است اینجا مسلّما عقل سلیم نمیپذیرد و موضوعی هم نیست که رویش بحث شود.
چون هر خبر مهم دیگر هم اینگونه است که انسان با حرف هرکسی آنرا باور نمیکند بلکه باید خودش تحقیق کند تا یقین حاصل شود.
إخبار افراد موثق هم یقین آور است. همه عقلای جهان، به خبر فرد موثق، ارج می‌نهند و قبول می‌کنند.
همچنین خبر متواتر، حجت است. به عنوان مثال: شما منطقه ای مثل سیبری، نیویورک، ژاپن ووو را تا کنون دیده اید؟ نه؛ ولی یقین دارید که وجود دارند.

آن درخت روستای «زرآباد» افراد متواتر و موثقی نقل میکنند بطوری که انسان یقین پیدا میکند. باز اگر یقین ندارید خودتان مثل بنده در عاشورا حاضر شوید و به چشمتان ببینید.

البته بعضی از مردم هستند که هیچ چیز را باور نمی‌کنند تا به چشم خودشان ببینند. جهنّم را هم همینطور قبول نمیکنند تا به چشم خود ببینند که حساب اینها جداست.

عصمنا الله من الزلل،
ووفّقنا للعلم و العمل.

درود

آیا اعمال انسان باعث می شود جسد اصلا نپوسد يا ديرتر بپوسد؟ پوسيدن او چه ضرری دارد كه نپوسيدنش برايش حسن باشد؟

به نظر من قثط یه پدیده طبیعی هسنتش! پوسیدن بدن توسط باکتری صورت میگیره که اگه خاک اون جایی که مرده دفن شده فاقد باکتری های تجزیه کننده باشه جسد دیرتر می پوسه!

چرا بعضی از افراد كه در يخچالها يا در معدن نمک مرده اند نمی پوسند؟ اون ها جزو اولیاء هستند؟!

یعنی می فرمایید اگه قبور امامان رو فرضاً نبش کنیم جسد دست نخورده باقی مونده؟!

برای منابع هم باید بگویم منابع این خبر سایت های زیر هستند
- مشهد اردهال @ كي آشيان - سایت جامع گردشگری کاشان
منبع: کتاب مجموعه تاریخی مشهد اردهال (کاشان) تالیف :حسین فرخ یار صفحه 153
کربلای ایران | مشهد اردهال کاشان | کاشان

سردابه اعجاب انگیز در مشهد اردهال (حرم مطهر)
منابع زیادی دارد فقط کافیه تو گوگل نام (( سردابه اعجاب انگیز )) را سرچ کنیم.
خود من هم دیروز در مشهد اردهال بودم که چنین چیزی را بالای در ب ورودی حرم زده بودند ولی از هر کسی می پرسیدم سردابه کجاست که ببینیم هیچ یک از خادمان نمی دانست و می گفتند درب وردوی سردابه را پوشانده اند.
همچنین قبر سهراب سپهری شاعر هم آن جا بود.که سعر بسیار زیبایی روی سنگ قبرش نوشته شده بود.
فایل پیوست 10453

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط borhan_3010

درود

آیا اعمال انسان باعث می شود جسد اصلا نپوسد يا ديرتر بپوسد؟ پوسيدن او چه ضرری دارد كه نپوسيدنش برايش حسن باشد؟

به نظر من قثط یه پدیده طبیعی هسنتش! پوسیدن بدن توسط باکتری صورت میگیره که اگه خاک اون جایی که مرده دفن شده فاقد باکتری های تجزیه کننده باشه جسد دیرتر می پوسه!

چرا بعضی از افراد كه در يخچالها يا در معدن نمک مرده اند نمی پوسند؟ اون ها جزو اولیاء هستند؟!

یعنی می فرمایید اگه قبور امامان رو فرضاً نبش کنیم جسد دست نخورده باقی مونده؟!

---

سلام
مطلب داره بیخودی کشدار میشه.

موضوع مورد بحث، مسبوق به این فرض است که شرایط کاملا عادی و طبیعی باشد. اینکه ما برداریم یک جسد را بذاریم یخچال نپوسد چه ربطی به موضوع داشت؟!

جسد فراعنه هم که مومیایی شده نپوسیده؛ اینها را چه کسی گفت که اولیاءالله هستند عزیزم؟ چرا خلط بحث میکنید؟

یکی از آثار اعتقاد و عمل، همین پوسیدن و نپوسیدن جسد است که این هم مثل تمام امور دیگر یکی از سنن الهیّه است و زمامش بدست خداست.

در مورد امامان که بدن مطهّرشان نپوسیده اند هیچ، جای خود، بحث از آن فراتر اینست که بدن برخی بندگان صالح هم نمیپوسد.
و این را ما نمی فرماییم بلکه مشاهده میکنیم.
جریان سالم ماندن جسد محمد بن بابویه در منطقه «ابن بابویه» شهر ری هم مشهور عام و خاص است که در بالا عرض کردم. گویا همه مطالب را نمی خوانید؟

و هر کس هم یک مقدار از سرگرمیهای دنیوی و خواب غفلت، سر بردارد و اندکی به دور و برش نظر کند متوجه این همه نشانه ها خواهد شد.
ندیدن و نیافتن، دلیل بر نبودن و عدم، نیست.
اینکه شما چیزی را نبینید دلیل نمی شود که آن چیز، وجود خارجی ندارد.

این یک مطلب.

منتها یک نکته که نباید از نظر دور داشت اینکه: همیشه نپوسیدن جسد هم باز دلیل بر صالح بودن انسان نیست. زیرا که بدن فرعون زمان حضرت موسی (ع) هم نپوسیده و اکنون در مصر موجود است.
و نپوسیدن او به مومیا هم ربطی ندارد بلکه همانطور که گفته شد زمامش بدست باری تعالی است و همو فرموده که جهت عبرت عالمیان، مانع از پوسیدن بدن او خواهد شد:
در کریمه 93 سوره مبارکه یونس، فرمود که:
وقتی بنی اسرائیل را از دریا، عبور دادیم، فرعون با سپاهیانش در صدد گرفتنشان برآمد و وارد دریا شد. آنگاه که دریا به هم پیوست و نزدیک شد که فرعون غرق شود صدا زد که:
ایمان آوردم به اینکه هیچ خدایی نیست مگر آن خدایی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند، و من تسلیم فرمانش هستم؛
خطاب آمد که: حالا ایمان می آوری؟!! چه سود؟ تو پیش از این، نافرمانی کردی و از مفسدین بودی! امروز نیز بدن تو را نگاه می داریم تا نشانه ای برای آیندگان باشی؛ اما عده کثیری از مردم، از نشانه های ما در غفلتند.
(( فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیة، و إنّ کثیراً من الناس عن ءایاتنا غافلون)) (ما امروز بدن تو را نگاه می داریم تا نشانه ای برای آیندگان باشی)

مطلب دیگر اینکه: خدای سبحان نشانه های إعجاب انگیز بیشماری دارد که این نپوسیدن جسد، در مقابل آنها چیزی نیست!
آیا خواب سیصد ساله اصحاب کهف که در قرآن شریف، تصریح شده، عجیبتر است یا نپوسیدن جسد؟
آیا قرآن شریف، مانند سایر کتب داستانیست معاذالله؟ یا یک کتاب حق؟

و آیا تلاوت قرآن رأس مبارک سیّدالشهداء سلام الله علیه، بر بالای نیزه، عجیبتر است یا ماجرای أصحاب کهف؟!
ووو
این خواب سیصدساله با کدام توجیه مادّی، قابل حل است؟ آیا آنجا هم نمکزار بود؟ یا یخچال بود؟ یا موم وجود داشت؟!

امّا مطلب اساسی، که باید ابتدا به آن پرداخته شود، شروع از اصول دین است که:
آیا اصلاً خدایی وجود دارد؟ یا نه؟ و آیا پیامبران حقّند؟ یا نه؟
و قرآن شریف، إعجاز است؟ یا نه؟

در یک بحث آزاد همه اینها طرح و حل شود،
پس از فراغ از حلّ این مسائل اصولی و اعتقادی، نوبت یه این مسائل کوچک برسد.
وگرنه اینگونه بحثهای بی ثمر، جز وقت تلف کردن فایده ای ندارد.
و بنده اینجا اعلام می کنم که تا وقتی این بحث آزاد در انجمن گذاشته نشود و آن مسائل اساسی، حل نشود، در هیچ بحثی شرکت نخواهم نمود تا وقت گرانبها را هم تلف کنم.
موفق باشید.

درود
از قدیم گفتن شنیدن کی بود مانند دیدن ... و دیگر هیچ!
منم بحث رو همین جا مختومه اعلام می کنم.
موفق باشید

سلام!
بله گویا بهتره بحث مختومه بشه!

چون همونجور که هادی گفت، شاید این شک و شبه ما ریشه در اصول اولیه اعتقادی ( خدا، قران، پیامبر ، امام، شهید و ...) داشته باشه!

به عنوان فقط یک مثال!
بنده سوالی دارم که تا کنون به جواب درستی نرسیدم،

همان بحث شفا یا کمک گرفتن ،که آیا مربوط به شخص خاصی است یا همانجور که برهان گفت مربوط به اعتقاد و ایمان و تلقین است!
ما مسلمان و شیعه هستیم، وقتی محتاج کمک هستیم، از خدا، پیامبر و ائمه اطهار کمک میخواهیم، حال این که به فرض فردی هندو یا بودایی از کس یا چیزی که از نظر ما هیچ است؛ در خواست شفا و کمک میکند، و در پایان هردو گروه به یک نسبت به هدف خود میرسیم(آمار درست و معتبر ندارما!!)

به هر حال بحث جاش اینجا نیست...

پس مختومه، بنده هم دیگر شرکت نمیکنم.

یا حق

دکان