-
گلای پونه
صدای خش خش برگای خزونی
توی (روی) گوشم ناله می کرد
آسمون بغضش رو تو پرده
ابرای سیاهش پاره می کرد
رعد و برق نگاه شهر رو
با صداش خواب زده می کرد
زمین از این همه سنگینی بار
به روی شونش گله می کرد
همچنان پای پیاده
فارغ از صدای خشم اسمونی
بیخیال از ناله ها و گله های
برگهای زرد(سبز) خزونی
جاده های بی کسی رو
گم کی ردم آروم آروم
تن غربت رو می شستم
زیر قطره های بارون
من به یاد عطر بارون زده گل های پونه
می کشیدم پای خستم رو (خستمو) تو جاده
به هوای بوی خونه
وقتی که صدای خونه
من رو تا آخر جاده می کشونه
این سراب تو جاده
که چشمام رو می پوشونه
---
-
دیوونه
اين همه دردسر، فايده نداره
ديگه تو تو دلم، جايي نداري
ديوونه، ديوونه، که دلش هرجا ميره
مي مونه، مي مونه، تا که از جا در ميره
کي جواب درد بي درمون من پيدا ميشه
کي ميشه کجا ميشه که من آروم بگيرم
از تموم دار دنيا تو فقط مونده بودي
تو فقط دلخوشي من توي زندگي بودي
ديوونه ديوونه که دلش هرجا ميره
مي مونه مي مونه تا که از جا در ميره
-
گله
عجب ايدل عاشق، تو هم حوصله دار ي
تو اين سينه نشستي، هزار تا گله داري
يه روز عاشق نوري، يه روزي سوت و کوري
يه روز مثل حبابي، يه روز سنگ صبوري
پر از شک و هراسي، هميشه بي حواصي
پر از حرفي و خاموش يه قصه و فراموش
پر از راز نگفته، يه کوله بار بر دوش
يه بي طافت خسته، به انتظار نشسته
يه روز رفيق راهي، سفر پاي پياده
به اندازه عشقي، پر از حرفاي ساده
باسه روزاي رفته سفر قصه خوبه
چراغ روشن راه قشنگي غروبه
-
رسوا ترین عاشق
نگاهي مي كني، ما رو
مگه عاشق نديدي، تو
يا شايد ديدي و
رسواترين عاشق نديدي، تو
يا ما مجنونيمو، خونه خرابي عالمي داره
يا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمي داره
خداييش فرقي هم انگار نداره
يا اگه داره دل رسواي ما بند كرده و بازم گرفتاره
الهي دل خوشي باشه پناهت
گلاي رازقي تن پوش راهت
الهي خوش خبر باشه قناري
بخونه تا خروس خون چشم به راهت
صفاي ديدنت اي قصه نور
من و با خود ببر تا آخر دور
گلاي پيرهنت، ياس و اقاقي
بمونم منتظر، تا قصه باقي
-
عروسک شب
حرفا ديگه تموم شده برا گفتن تو دلم حرفي ندارم
اشكا ديگه تموم شدن برا گريه تو چشام اشكي ندارم
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
حرفا ديگه تموم شده برا گفتن تو دلم حرفي ندارم
اشكا ديگه تموم شدن برا گريه تو چشام اشكي ندارم
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
-
تن زخمي
رو تن زخمی جاده
کی غم رفتنو کاشته
کی تو غربت خیابون
قاب خورشید و شکسته
کی تو شهر عشق و رؤیا
شعر نفرین و نوشته
کی برای من تنها
کوه غم رو جا گذاشته
کی تو اوج قصه ها
من و بی صدا گذاشت
تو کوچ پرنده ها
کی تو خوابم پا گذاشت
برای قلبای خسته
بگین آسمون بباره
زیر پای پاک بارون
یه کسی گلی بکاره
تن زخمی زیر بارون
دیگه مرهمی نداره
میشه تن پوش خیابون
چون دیگه جایی نداره
جاده خالی حالا
من و رو تنش میکاره
رو تن زخمی جاده
کی دیگه پاشو میذاره
-
زمزمه
متن ترانه :
این دیگه فکر نداره
وقتی میشنوی میگم
تو برو باهام نمون
حتی اسممو نیار
اگه یک شب دیگه
زیر بارونا قدم زدی بدون
که تمام فکر من پیش تو بود
که تمام زندگیم دست تو بود
میدونی حرفی ندارم
اگه زمزمه هامون
شده یخ تو دلامون
میدونی جایی ندارم
جز امشب زیر بارون
برم پیش خدامون
میدونی حرفی ندارم
اگه زمزمه هامون
شده یخ تو دلامون
میدونی جایی ندارم
جز امشب زیر بارون
برم پیش خدامون
-
آواره
خيلی وقته تو دلم يه حرفی مونده نميگم
خيلی وقته تو غما غمی بزرگ و ميبينم
سر به زير آواره تک و تنها کی ميشه
قصه يه کوير برشته تو قطره های بارون گم بشه
مثه برگای خيابون مثه ديروز کی ميشه
تو تمامی و وجودت تو زلال شب چشمات گم بشه
-
غربت
دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
دیگه حرفای علاقه
همه مردن تو دلم
مثل گنجشکای بی لونه و بی جای محله
دیگه هیجا تو درختا جای من نیست که برم
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
دیگه اسم تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره
بارونه از سر شب همش میباره
تو گوشم داد میزنه همش میناله
دیگه هیچکی مثل من
غربت اینجارو نداره
زندگی ارزش این همه اشکا رو نداره
دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
دیگه حرفای علاقه
همه مردن تو دلم
مثل گنجشکای بی لونه و بی جای محله
دیگه هیجا تو درختا جای من نیست که برم
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
دیگه اسم تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره
بارونه از سر شب همش میباره
تو گوشم داد میزنه همش میناله
دیگه هیچکی مثل من
غربت اینجارو نداره
زندگی ارزش این همه اشکا رو نداره
دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
نداره
-
عمره دو روزه
اين عمر دو روزه
كه به داره منو داره
وقتي كه ميدوزه
دل من حرفي كه داره
حرف اوجه
كه به ذلت تن نداده
وقتي كه ميگيره
دل من حرفايي داره
وقتي كه ميرنجه
به دلش دردايي داره
كه بميره
چون به ذلت تن نميده