-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 185
تاريخ: 20/8/58
فرمان امام خمينى به ثقة الاسلام مروى
بسمه تعالى
جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمين آقاى شيخ هادى مروى دامت افاضاته
با توجه به اختلافات و مشكلاتى كه در شهر بهبهان و مسجد سليمان موجود است و نظر به سوابقى كه جنابعالى از وضع منطقه داريد مقتضى است مسافرتى بدانجا نموده و از نزديك به آنها رسيدگى كنيد و در رفع آنها بكوشيد و اهالى محترم را از توطئههاى دشمنان آگاه ساخته و به وظايف خطيرى كه در اين برهه از زمان دارند واقف سازيد و به اتحاد كلمه و پرهيز از هر نوع اختلاف و تفرقه دعوت نمائيد. از خداى تعالى دوام توفيقات جنابعالى را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 186
تاريخ: 21/8/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل كلانترى بيست و يك تهران
لغزش در كارها به حساب جمهورى اسلامى ثبت مىشود
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما برادرها و جوانهاى برومند كه امروز عضو قواى انتظامى اسلام شدهايد، تشكر مىكنم و اميدوارم اين خدمتهائى كه مىكنيد مورد نظر خداى تبارك و تعالى باشد و در ساختن ايران به طورى كه دلخواه اسلام است موفق باشيد. اگر در دوره طاغوتى كارى مىكرديد ضررش به اسلام نبود براى اينكه در دوره طاغوت عمل مىشد، اما امروز كه در رژيم اسلامى هستيم و شما هم قواى اسلامى هستيد، كلانترى اسلامى هستيد، اگر خداى نخواسته يك لغزش براى ما و براى شما پيدا بشود به حساب جمهورى اسلامى ثبت مىشود و آنها كه با اين نهضت مخالفند دنبال اين هستند كه از ما و از شما و از جوانهاى ما يك لغزشى ببينند، لغزش را پاى جمهورى اسلامى حساب مىكنند و با هياهو و بوق و كرنا راجع به جمهورى اسلامى كارشكنى مىكنند. با پياده شدن اسلام يك حالت اطمينان براى ملت و كشور پيدا مىشود بنابراين وظيفه ما امروز بسيار سنگين است. وظيفه اين است كه همه با هم متحد و متفق بدون تحميل بر ملت و حكفرمائى و بدون كارشكنى بايد با هم برادروار اين راهى را كه تا اينجا آمدهايم انشاءالله به آخر برسانيم. من به شما برادرها مژده مىدهم كه اگر چنانچه برسيم به آنجائى كه محتواى اسلام در همه جاى اين مملكت پياده بشود يك حالت اطمينان براى ملت و كشور حاصل مىشود كه سرآمد همه خوبىهاست. انسان اگر چنانچه همه خوشىها را داشته باشد لكن حال اطمينان نداشته باشد و متزلزل باشد، تمام آن خوشىها تلخ مىشود. شما فرض كنيد كه در يك كشتى نشستهايد و همه اسباب خوشى براى شما مهياست، يك وقت كشتى متزلزل بشود و احتمال غرق باشد ديگر هيچ خوشى براى شما ندارد همهاش تلخ مىشود. يك مملكت اگر چنانچه متزلزل باشد، باز خوف اين باشد كه ما گرفتار آمريكا بشويم، خوف اين باشد كه ما گرفتار ساير ابرقدرتها بشويم، طمأنينه نباشد، استقلال روحى نباشد، پاى خود قيام نكنيم، اين خوشىها ديگر لذتى ندارد و اگر چنانچه ما مطمئن باشيم كه مستقل هستيم و آقابالاسر نداريم و خوف اينكه آنها به ما هجوم كنند يا كارشكنى در كارهائى بكنند نداشته باشيم، اين طمأنينه روحى بهترين چيزى است كه براى انسان هست.
صحيفه نور ج 10 صفحه 187
من به شما مژده مىدهم كه انشاءالله اين طمانينه به زودى براى شما حاصل بشود. شما هيچ خوف نداشته باشيد اين كسانى كه به اين ملت خيانت كردند و رفتند، ديگر برگردند. اينها ديگر برگشت برايشان نيست و خوف اين را هم نداشته باشيد كه اين قدرتهائى كه چپاولگرى مىكردند در اين مملكت و مال ملت را خوردند و بردند و از بين بردند برگردند. خود ملت مواجه با يك نابسامانىهائى است و نبايد چنين خوفى به خودتان راه بدهيد. با قدرت اين راه را طى بكنيد. مردم را از خودتان و خودتان را از مردم بدانيد و آن چيزى كه من بايد به شما سفارش كنم اين است كه بايد مراكزى كه دست هر كس هست، مراكز دولتى كه دست ارتش، دست ژاندارمرى يا دست شماهاست، اين مراكز بايد مراكزى باشد كه اشخاصى كه در آن مراكز وارد مىشوند ببينند كه دارند در يك جائى وارد مىشوند كه آنجا مورد اطمينان آنهاست شما مىدانيد كه سابق اگر بيچارهاى مىخواست وارد كلانترى بشود، تا بيايد و برود چقدر ناراحتى روحى داشته، اين ناراحتىهاى روحى اسباب يك عقدههائى شده است كه بعد از اينكه آن رژيم هم ساقط شد تا اين عقدهها از بين برود طول مىكشد. بايد اعمال و رفتار شما با مردم خوب باشد. مردم را از خودتان بدانيد و خودتان را از مردم بدانيد. الان وضع اينطورى است كه شماها وقتى در آغوش مردم مىرويد با كمال خوشروئى و كمال رافت با شما رفتار مىكنند، براى شما شعار مىدهند، براى ارتش شعار مىدهند و اين بهترين چيزى است كه براى يك ملتى هست كه استقلال يك ملتى را حفظ مىكند كه همه قوا با هم باشند. آنطور نباشد كه ملت خودش را از مردم جدا ببيند، قواى انتظامى هم خودش را از مردم جدا ببيند. اين جدائىها اسباب اين مىشود كه تزلزل پيدا بشود. و هر چه با هم مجتمعتر باشيد طمانينه بيشتر حاصل مىشود و به مقصود زودتر مىرسيد من اميدوارم كه همه ما تكليف خودمان را بدانيم و همه ما احساس كنيم كه ما در يك مملكتى با يك عده برادر داريم زندگى مىكنيم. انشاءالله همهتان موفق و سالم باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 188
تاريخ: 22/8/58
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام جنتى
بسمه تعالى
جناب مستطاب حجت الاسلام حاج شيخ احمد جنتى دامة افاضاته
پيرو درخواستهاى زيادى كه در مورد اقامه نماز جمعه در شهر اهواز از طرف اهالى محترم شده است، جنابعالى به امامت نماز جمعه در آن شهر منصوب مىشويد تا ضمن انجام اين فريضه بزرگ، مردم را در خطبههاى نماز به وظايف خطيرى كه دارند آشنا سازيد و از توطئههاى دشمنان اسلام و مملكت آگاه كنيد و به اتحاد و وحدت كلمه دعوت نماييد. اميد است اهالى محترم از اين فرصت استفاده نموده و به اجتماع بيشتر و هر چه باشكوهتر آنرا انجام دهند. از خداى تعالى توفيق همگان را در انجام وظايف الهى و عمل به دستورات اسلام خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 189
تاريخ: 22/8/58
پيام امام خمينى به آيت الله شيرازى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت الله آقاى شيرازى دامت بركاته - مشهد مقدس
تلگرام جنابعالى از مكه معظمه در مورد پشتيبانى از عمل انقلابى دانشجويان مسلمان و مبارز ايران به مناسبت اشغال مركز جاسوسى آمريكا و اقدامات متعاقب آن موجب مسرت گرديد. تأييد جنابعالى و علماى اعلام و ساير اقشار ملت ايدهم الله تعالى از اين اقدام شجاعانه سبب دلگرمى و پايدارى همه مبارزان راه اسلام و نااميدى كامل دشمنان و نمايانگر اتحاد همكاران در راه رسيدن به پيروزى نهايى خواهد بود. سلامت و سعادت همگان را از خداى تعالى خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 190
تاريخ: 23/8/58
فرمان امام خمينى به شوراى انقلاب در مورد كمك به زلزلهزدگان استان خراسان
بسم الله الرحمن الرحيم
شوراى انقلاب جمهورى اسلامى
به طورى كه تاكنون اطلاع دادند، فاجعه زلزله خراسان مصيبت بزرگى به بار آورده است كه محتاج به سرعت عمل است. لازم است تمام سازمانها و نيروهاى امدادى، با هماهنگى به كمك بشتابند و برادران و خواهران خود را نجات دهند. دستور به تمام سازمانها دهيد به طور ضربتى عمل كنند و هماهنگى را مراعات نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 192
تاريخ: 24/8/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس خبرگان
مردم بىتفاوت نباشند نسبت به سرنوشتشان، سرنوشت ما اين قانون اساسى است
بسم الله الرحمن الرحيم
آن يك كلمهاى كه مىخواهم عرض كنم اين است كه آقايان همانطور كه زحمت كشيدند اين مدت و بحمدالله تمام كردند اين خدمت را، در بلادشان كه مىروند، مردم را دعوت كنند به اينكه بىتفاوت نباشند راجع به آن چيزى كه سرنوشتشان است. سرنوشت ما اين قانون اساسى است، اگر بنا باشد كه مردم بىتفاوت باشند معنايش اين است كه به اسلام بىتفاوت، به سرنوشتشان بىتفاوت، به كشورشان بىتفاوت. و اين علاوه بر اينكه، انعكاسش در دنيا انعكاس بسيار ناجورى است، پيش اسلام و اولياء اسلام هم يك انعكاس بدى دارد. اين يك تكليفى است براى همه ما كه راجع به امورى كه مربوط به سرنوشت ملتمان، مربوط به اسلام است ما بىتفاوت نباشيم بلكه با تمام قوه كه داريم تعقيب كنيم كه انشاءالله مسائل تمام بشود و قانون تصويب بشود، نه همين كه اكثريت داشته باشند، اين اكثريتى كه رفراندوم داشت آن اكثريت را طالبيم. والا اكثريت كه معلوم است، اكثر مردم مسلمند و اكثر مردم اما ممكن است كه يك وقتى اين هياهوئى كه در اطراف اين مسائل شده است و اينهايى كه مىخواهند نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، تبليغات سوء اين طرف و آن طرف، معالاسف بعضى از خودمان هم بىتوجه به مسائل باز راجع به قانون اساسى صحبتى مىكنند، اين صحيح نيست براى اينكه ملت اين آقايان را تعيين كرده است. ما حق نداريم كه چيزى كه خود ملت تعيين كرده است ماها دخالت بكنيم. ما تابع ملت هستيم، ملت اين آقايان را تعيين كرده است آقايان هم اين قانون را نوشتهاند، تصويب كردهاند و آقايان هم اهل خبره هستند و آنطورى كه ملت مىخواستند اينها را تمام كردند. ديگر بعد از اين هى صحبت كردن از اينكه فلان ماده چطورى است، با غرب نمىسازد ما تا آمديم مغز اين آقايان را از غرب زدگى خارج كنيم، پشت هشتم ما شايد باشد، بشود اين كار. من نمىدانم آقايان از غرب چه ديدهاند؟ در غرب جز غارت ملتهاى مظلوم و خيانت و جنايت خبرى نيست غرب همين است كه شما ملاحظه مىكنيد كه اينطور جنايات مىكنند. آنوقت آن كسى كه جانى مطلق است مىبرند نگه مىدارند و پشتيبانى از او مىكنند. به حرف يك ملت مظلوم گوش نمىدهند،
صحيفه نور ج 10 صفحه 193
نمىگذارند كه شوراى امنيت تشكيل بشود. پولهاى ايران را مثل دزدهاى سرگردنه غارت مىكنند، توقيف مىكنند. غرب وضعش اين است و اين سازمانهائى هم كه درست كردهاند براى خودشان همه براى منفعت غرب است، هيچ براى مظلومها نيست. شما شايد در طول اين مجالسى كه اينها درست كردهاند يك جا پيدا نكنيد كه اگر آمريكا يا آن ديگران كه قدرتهاشان زياد است منافعش با يك مملكت ضعيفى تصادم پيدا بكند اينها يك كارى برايشان كرده باشند. الان چند وقت است كه لبنان مبتلا به اين سرطان است، اين مجلسها چه كردند براى اين در طول اين مدتى كه ما گرفتار اين مسائل بوديم؟ در طول پنجاه و چند سال كه ما گرفتار اين مسائل و مصائب بوديم اين مجلسها براى ما چه كردند؟ اينها همين است كه يك وقتى منافع بزرگها يك چيزى بكند، اينها برايش به نفع بزرگها فعاليت بكنند، حفظ بكنند و يك كلاهى هم سر ماها بگذارند كه يك همچون مجالسى هست و شوراهاى امنيت هست و سازمان ملل هست و اين يك چيزهائى است كه براى ماها درست كردند و ما را مىخواهند بازى بدهند و ما هم بازى مىخوريم، ما، اين آقايانى كه هى مىروند سراغ اينكه ببينيم چطور يك چيزى باشد پسند غرب باشد، پسند غرب اين است كه ما همه چيزمان را تقديمشان بكنيم و بىچون و چرا، اين پسند غرب است. اگر آقايان اين را مىخواهند اين پسند ملت ما نيست و اگر آقايان يك چيزى خيال مىكنند كه در غرب خبرى است بدانند كه در غرب خبرى نيست جز جنايت، جز خيانت. من ملتشان را نمىگويم، - اين دولتها - كه الان غرب يعنى دولتهايشان. در هر صورت من خواهش مىكنم از اين آقايان، از اينهائى كه يا روشنفكرند يا خودشان را به روشنفكرى زدهاند كه اينقدر با سرنوشت يك ملت بازى نكنند. الان شما مىدانيد مملكتتان ابتلاء به هزار جور مصيبت دارد، مواجه با قدرت بزرگى مثل آمريكاست. نبايد حالا ديگر دسته دسته هر كدام يك چيزى بگويند، برخلاف مسير ملت حرفها بزنند - گفته بشود - امروز روزى است كه همهشان با هم بنشينند تفاهم كنند و دست به دست هم بدهند تا اين مصيبتها رفع بشود. اگر ملى هستند براى خاطر ملتشان، اگر علاقه به اسلام دارند براى خاطر علاقه به اسلامشان و يك دستهاى هم معلوم بشود كه اينها چكاره هستند. - اينها، - خوب، هميشه در همه جا بوده است. در هر صورت آن چيزى كه الان لازم است براى همه ما اين است كه تعقيب كنيم و وادار كنيم اقشار مختلفه را، آقايان هر كدام از اهل هر بلدى هستند خطباى آنجا را، علماى آنجا را، روشنفكران آنجا را وادار كنند كه به مردم افهام كنند كه بىتفاوت نباشند كه ما وقتى بنا باشد رفراندم كنيم، ببينيم كه يك رفراندمى كه مورد قبول ماهاست نباشد. و اما قضايايى كه هست هيچ نبايد از اين قضايا ترسيد، ما اينقدر ابتلاء به اين قضايا داشتيم و بيشتر از اين مسائل و اين ملت ما، هى تا لب يك پرتگاهى رفته و آمده بيرون، حالا ديگر موضع ملت ما يك موضعى است كه اين مسائل ديگر نمىتواند متزلزلش كند، حالا هر چه مىخواهند فرياد برنند و پولهاى ما را نگذارند بيايد و نگذارند شوراى امنيت درست بشود. شوراى امنيت هم درست شده بود چيزى نبود اما حالا بفهمند دنيا كه مسائل اينطورى است و اين اشخاصى كه ادعاى اين را مىكنند كه براى حقوق بشر چه دارند، اين مسائل، اين مردم هستند، اين جمعيت هستند، ما با
صحيفه نور ج 10 صفحه 194
اينها ابتلاء داريم.
تمام امور به يد قدرتمند خداوند انجام مىپذيرد
من اميدوارم كه تا آخر با قدرت و با قوه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى كه فوق همه قدرتهاست ما پيش ببريم. همانطورى كه با اتكال به خدا امور تاكنون خداى تبارك و تعالى كارها را انجام داده. ما خيلى از موارد مىبينيم كه يك چيزى عمل مىكنيم خودمان هم درست سر در نمىآوريم كه اين چه خواهد شد مىبينيم خوب پيش رفته است اين جز اين نبوده است كه خدا، بنابراين بوده است كه خداى تبارك و تعالى انجام اين مسائل را بدهد و ما اطمينان داريم به اينكه خداى تبارك و تعالى وقتى كه يك جمعيتى توجه به او داشتند مأيوسشان نمىكند و ما هم متوجه به خدا هستيم و از خداى تبارك و تعالى مىخواهيم كه اين مملكت را از اين مفسدهها نجات بدهد و اين مملكت را مستقر كند و اين حكومت را مستقر كند كه اين حكومت اسلامى است انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 195
تاريخ: 26/8/58
فرمان امام خمينى درباره آزادى زنان و سياهپوستان گروگان
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجتالاسلام آقاى موسوى خوئينىها و برادران و خواهران دانشجوى محترم ساكن در مركز جاسوسى آمريكا
مركز توطئه و جاسوسى به اسم سفارت آمريكا و اشخاصى كه در آن بر ضد نهضت اسلامى ما توطئه نمودهاند، از احترام سياسى بينالمللى برخوردار نيستند، تهديدات و تبليغات دامنهدار دولت امريكا به قدر پشيزى نزد ملت ما ارزش ندارد، نه تهديد نظامى او عاقلانه است و نه تهديد اقتصادى او واجد اهميت و كارتر يك اشتباه دارد و آن اينكه گمان مىكند همه دولتها چشم بسته به خدمت او ايستادهاند و اشتباه بزرگ به زودى براى خودش هم روشن خواهد شد و طليعه آن نيز مشهود است. ملت ايران به پا خاسته كه نگذارد اين لانههاى جاسوسى در ايران به عمل ننگين خود ادامه دهند و تا استرداد محمد رضا پهلوى براى محاكمه و استرداد آنچه به يغما برده است، اين لانه جاسوسى و آن جاسوسان حرفهاى به حال خود باقى خواهند ماند. لكن براى آنكه اسلام براى زنها حقوق ويژهاى قائل است و سياهپوستان، كه عمرى را تحت فشار و ظلم آمريكا به سر بردهاند و شايد به طور الزام به ايران آمده باشند، نسبت به آنان در صورتى كه جاسوسى آنها ثابت نشده باشد، تخفيف دهيد. دانشجويان عزيز! سياهپوستان و زنانى كه جاسوسى آنان معلوم نيست، به وزارت امور خارجه تحويل دهيد كه فورا آنها را از ايران خارج نمايند. ملت شريف ايران اجازه آزادى بقيه را نمىدهد لذا ديگران در بازداشت هستند تا دولت آمريكا به خواست ملت عمل كند.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 196
تاريخ: 26/8/58
پيام امام خمينى به خواهران و برادران كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر خواهران و برادران كرد كه با وفادارى خود به اسلام و جمهورى اسلامى از توطئه خائنين به كشور جلوگيرى كرديد. گزارشات هيأت ويژه همانطور بود كه متوقع از برادران و خواهران كرد بود كه هرگز خود را از اسلام و ايران جدا نمىدانند و آنچه بدخواهان به آنان نسبت مىدهند، چيزى جز افساد و توطئهگرى نيست. اكنون من بايد به شما برادران و خواهران كرد و ساير برادران مطالبى را تذكر دهم:
1 - در اين موقع حساس كه ملت ما با چپاولگران كه در راس آنها آمريكا مواجه هست و براى احقاق حق خود و به دست آوردن ذخائر هنگفتى كه محمدرضا پهلوى به غارت برده و به محاكمه كشيدن اين جانى قيام نموده و همه قشرهاى ملت با هم در اين امر حياتى متحد و همصدا شدهاند، برادران و خواهران كرد ما هر جا هستند بايد به طور اولويت در اين امر شركت كنند و با ساير خواهران و برادران هماهنگ شوند و لازم است از اختلافاتى كه بدخواهان ايجاد مىكنند به طور قاطع جلوگيرى كنند. برادران من! امروز هر اختلافى به نفع آمريكا و ديگر اجانب است. آنان هستند كه از اختلاف ما بهرهگيرى مىكنند و ما را مىخواهند به اسارت بكشند. بپاخيزيد و توطئهگران را نصيحت كنيد و در صورت عدم قبول از خود برانيد و از مناطق خود بيرون كنيد، يا آنان را گرفته تسليم مقامات دولتى كنيد.
2 - اينجانب و همه ملت از ستمهائى كه به شما برادران كرد در طول حكومت استبدادى شده است و از تبعيضهائى كه بر خلاف اسلام بر شما روا داشتهاند مطلع هستيم، لكن بايد بدانيد كه اين شما برادران نبوديد كه مورد ستم و ظلم واقع شديد، ساير برادران ترك و لر و عرب و بلوچ و فارس و تركمن هم با شماها شريك بودهاند و همه محروم بودند از آنچه شما محروم بوديد. شما اگر به زاغهنشينان و گودنشينان تهران توجه نمائيد، خواهيد ديد آنان از همه محرومترند. اينجانب مىدانم كه در حكومت موقت هم آنطور كه خواست شما و ملت است رسيدگى نشده لكن بايد بدانيد باز در اين امر همه برادران شما شريك مىباشند و دولت موقت با كمال جديت اشتغال به كار و سامان دادن بود ليكن آشفتگىها به قدرى زياد است كه اصلاح محتاج به زمان است. و من اميدوارم كه براى همه ملت و
صحيفه نور ج 10 صفحه 197
براى شما برادران كرد وسائل رفاه حاصل شود. شما برادران مىدانيد كه نوسازى و عمران در محيطى كه آشفته است و مردم در امان نيستند، مشكل يا غيرممكن است. شما برادران غرب كوشش كنيد و آرامش را حفظ كنيد و بدانيد كه با آرامش كارها اصلاح مىشود و به صلاح شما و به صلاح اسلام و مسلمين است.
3 - از هيأت ويژه مىخواهم كه به مذاكرات خود با كمال حسن نيت ادامه دهند و با شخصيتهاى مذهبى و سياسى و ملى و ساير قشرها تماس بگيرند تا تأمين خواستههاى آنان كه خواست ما نيز هست به طور دلخواه بشود و آرامش و امن كه از بزرگترين نعمتهاى الهى است در منطقه برقرار گردد و شما برادران كرد در كنار ساير برادران به طور رفاه و آسايش زندگى نموده و طمع اجانب براى هميشه از كشورمان قطع شود.
4 - اسلام بزرگ تمام تبعيضها را محكوم نموده و براى هيچ گروهى ويژگى خاصى قرار نداده و تقوا و تعهد اسلام تنها كرامت انسانهاست و در پناه اسلام و جمهورى اسلامى، حق اداره امور داخلى و محلى و رفع هر گونه تبعيض فرهنگى و اقتصادى و سياسى متعلق به تمام قشرهاى ملت است منجمله برادران كرد كه دولت جمهورى اسلامى موظف و متعهد به تأمين آن در اسرع وقت مىباشد و مقررات و قوانين مربوط به آن به زودى انشاءالله تعالى تدوين مىشود.
5 - اخيراً باز نظر شريف علماء اعلام و مشايخ عظام و روشنفكران و ساير برادران عزيز در سراسر ايران را به موضع حساس امروز ايران و جبههگيريهاى دشمنان ميهن و اسلام در مقابل ملت عزيز و تشبثات همه جانبه آنان براى سركوبى نهضت اسلامى و ملت معظم و براى اعاده سلطه همه جانبه بر كشور اسلامى ما جلب مىكنم. آيا در اين موقع تقاضاى متواضعانه اين خدمتگزار كه روزهاى آخر عمرش را مىگذراند بجا نيست؟
6 - خواهران و برادران هم ميهن در سراسر كشور! من دست خود را به پيش شما دراز مىكنم و از شما به خاطر خدا و اسلام و كشور عاجزانه مىخواهم كه تمام توان خود را براى نجات كشورتان به كار بريد و اسلحههاى سرد و گرم يعنى قلم و بيان و مسلسل را از نشانهگيرى به روى يكديگر منحرف و به سوى دشمنهاى انسانيت كه در رأس آن امريكاست نشانه رويد.
بار الها! من مأموريت خود را كه نصيحت به ملت است به قدر توان ضعيف خود انجام دادم و تو اى خداى بزرگ با قدرت لايزال خود قلوب ملت ما را پيوند برادرانه عطا نما انك قريب مجيب ، سلام گرم من به ملت عزيز و برادران كرد و رحمت خداوند بر همه.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 198
تاريخ: 26/8/58
بيانات امام خمينى در ديدار با استاندار اصفهان و اعضاى بنياد مسكن انقلاب اسلامى شهرستان قم
عمل خلاف مقاصد اسلامى، ضرر به جمهورى اسلامى است
بسم الله الرحمن الرحيم
از اصفهان شكايات زياد هست حتى همين ديروز يا پريشب يك كاغذى از آقاى خادمى آمده بود و تعبير ايشان در آن كاغذ اين بود كه در اطراف اصفهان مشغول غارت كردن مردمند اين تعبير ايشان است.
آقايان هم يك دسته مىآيند اينجا، يك جمعيت زيادى آمدند اينجا، بعد هم نماينده ايشان آمدند اينجا، من گفتم كه من از وضع آنجاهائى كه مشغولند براى خدمت اطلاعى ندارم كه دقيقا بتوانم بگويم كه در كجا مطلب چه جور واقع مىشود، من گرفتاريم زياد است و نمىتوانم هم به همه مسائل مطلع بشوم، لكن من وظيفهام هست كه آقايان را متوجه كنم به اين مطلب و آن اين است كه امروز كه جمهورى اسلامى است و همه جناحها در زير پرچم اسلام مشغول انجام وظيفه هستند اگر خداى نخواسته يك مطلبى برخلاف مقاصد اسلامى واقع بشود، اين نه اينكه ضرر به همان كسى كه اين كار را انجام مىدهد مىخورد، اين ضرر به مثلاً اگر در پاسبانها اينطور، پاسدار اينطور باشد اين ضرر به اصل پاسدارهاى جمهورى اسلامى مىخورد، از آنجا هم يك قدم بالاتر مىرود، به جمهورى اسلامى لطمه وارد مىشود، از آنجا هم آنهائى كه با اسلام مخالفند مىگويند كه اين رژيم همان رژيم است، به مردم مىگويند ديديد، خوب از دست يك ظلمى شما رها شديد به دست يك ظلم ديگر يا ظالم ديگر مبتلا شديد. اين در آن زمان اگر هر چه براىمان واقع مىشد، بر ما واقع مىشد، بر اسلام واقع نمىشد، اسلام از آن نتيجه هم مىبرد، لكن امروز كه جمهورى اسلامى است و به اسم اسلام هر كس مشغول كارى هست، اگر چنانچه يك خطائى واقع بشود، يك اشتباهى واقع بشود يا خداى نخواسته يك عمدى پيدا بشود، امروز پاى اسلام حساب مىشود، آنها هم كه بخواهند فضولى كنند و قلمهاى مسمومى كه در داخل و خارج الان مشغول توطئه هستند و مىبينند كه منابع خودشان و اربابانشان از دست رفته و بايد يك فكرى بكنند كه اوضاع را منقلب كنند، آنها مشغول اين هستند كه يك چيزى ببينند آن را اضافه كنند و آنقدر كه مىتوانند باد بزنند به آن تا اين نهضت را لكهدار كنند.
صحيفه نور ج 10 صفحه 199
لزوم رعايت موازين عدل اسلامى در همه كارها
از اين جهت وظيفه هر كسى كه در هر جا مشغول خدمتى است، در راس همه خدمتها اين است كه موازين اسلامى را حفظ بكنند. اگر بنا شد كه مثلاً پاسدار اسلامى موازين اسلامى را حفظ نكند، اين مثل اين است كه روحانى اسلامى موازين اسلام را حفظ نكند. همانطورى كه اگر روحانى اسلامى موازين اسلامى را حفظ نكند، آن به اسلام صدمه وارد مىشود، اين هم وقتى الان شده است جزء دستگاه اسلام، جزو بنگاه اسلام، اگر بنا باشد كه يك وقت خداى نخواسته صداى مردم درآيد از اينها، بگويند كه اينها مثل سابق بودند، آنها هم كه غرض دارند همين مسائل مطبوعات خارجى و در بوقهاشان بلند كنند كه اينها دارند چه مىكنند و چه مىكنند و مسائل، مسائل كمونيستى است، نه مسائل اسلامى. آنوقت آنها هم بگويند كه اسلام هم اين است، فرقى ندارد، يك دسته هم كه خودشان را به اسم اسلامشناسى جا زدند، اينها هم همان مسائل را به اسم اسلام درست بكنند، اين پوسيدگى است كه از باطن براى نهضت پيدا مىشود كه شما هر چه ظاهرش را خيلى پر سر و صدا درست كنيد، تزيين كنيد، يك وقت مطلع مىشويد كه از باطنش پوسيد و رفت از بين. همانطور كه گفتم كه مثل يك خربزه مىماند كه خيلى هم به آن خدمت بكنيد، خيلى هم كارهايش را درست بكنيد، لكن در باطنش يك كرمى است كه آن كرم دارد خرابش مىكند، بعد هم خربزه را مىكنيد مىبينيد خربزه كرم زده است. كارى نبايد بكنند، همه قشرهائى كه الان مشغول خدمتند، قشر روحانى كه مشغول خدمت است و مثلاً دادگاهها و اينها، قشر پاسدارها، قشر نظامىها، ارتشىها، اينهائى كه همه الان در خدمت اسلام و براى اسلام مشغولند، اينها كارى نكنند كه ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوريم، اسلام را در نظر خارج و داخل جورى جلوه بدهيم كه برخلاف آنى است كه هست، عدالت در كار نباشد، موازين در كار نباشد، يك برنامه اسلامى در كار نباشد، هرج و مرج و هر كى هر كارى دلش مىخواهد بكند. آنكه من به حسب كلى بايد بگويم و همه را تنبه بدهم اين است كه نبايد در هر امرى هى قدرتنمائى بشود. بايد همه قشرهائى كه مشغول براى خدمتند و خودشان هم مىگويند براى اسلام است، بايد گوششان به اين باشد كه اسلام چه مىگويد ما هم به تبع او باشيم. اما من چه مىفهمم و از اسلام خودم مىخواهم بفهمم، اين ميزان نيست. هر مسألهاى، هر مطلبى كارشناس دارد. اگر يك مريضى بگويد كه من چه كار دارم به نسخه، من خودم مىخواهم خودم را معالجه كنم، اين مىميرد. مريض كه بخواهد سر خود، خودش را علاج كند اين منتهى به مردنش مىشود. اگر بنا باشد كه كارشناسهاى اسلام را ما كارى به آنها نداشته باشيم، آنهائى كه مىدانند به قواعد اسلام چه جور بايد عمل كرد، آنها را ما كارى نداشته باشيم، خودمان هر چه به نظرمان رسيد يا فرض كنيد كه آنهائى كه از خارج الهام مىگيرند، از كمونيستها و از ماركسيستها الهام مىگيرند، آنها هم نفوذ كنند در بين ما و هر طورى كه آنها مىخواهند عمل كنند، ما يك وقت بفهميم كه اسلام را مىخواهند با ماركسيستى منطبق كنند، اين است كه خطر براى اسلام دارد. اين خطر را بايد همهتان توجه كنيد به آن و با جديت اين خطر را رفعش بكنيد، شكست از دشمن اهميتى ندارد.
صحيفه نور ج 10 صفحه 200
اگر آمريكا بريزد و ما را از بين ببرد، من به نظرم خيلى چيزى نيست، البته عظيم است اما از او عظيمتر شكست در مكتب است. شما مكتبى كه داريد، جورى عمل به آن بكنيم، نمايشش بدهيم كه در خارج ملتها، و قلمهايمان به آن باد بزنند - عرض مىكنم - هياهو درست كنند و مكتب ما را شكست بدهند كه ما نتوانستيم يا مكتب اسلام هم همين است كه آنها مى گويند. خوب الان يك دستهاى هستند كه اينطور تأويل و تفسير مىكنند و اسلام را مىخواهند بدنام كنند، اينها نمىدانند كه آن چيزى كه نمىدانند، اين است كه در اروپا شكست خوده آن مسأله و تفالهاى كه در اروپا كنارش ريختند، در خارج كنارش ريختند، اينها آمدند حالا در ايران و - عرض مىكنم - در ممالك اسلامى مىخواهند يك سر و صورتى به آن بدهند. حالا كه نمىدانند اين را، اينها چون مطلع از اسلام و از برنامههاى اسلام و از وضع اسلام نيستند، خودسر هر كدام هر كار دلشان مىخواهد بكنند. از هر كدام بپرسيد كه چه، مىگويد خوب ما انقلاب كرديم، خيال مىكنند انقلاب كرديم يعنى هرج و مرج باشد. انقلاب كه هرج و مرج نيست. البته لازمه هر انقلابى يك مفاسدى هست، اما آنهائى كه متعهد هستند به اين انقلاب و اعتقادشان اين است كه منقلب كرديم يك رژيم ظالم را به يك رژيم عادل، بايد همه قشرها روى موازين عدل اسلامى رفتار كنند و هر كس خودش سر خود نباشد كه هر چه دلش بخواهد بكند.
حالا من به عدهاى كه حالا آمده بودند و از رؤساى پاسدارها بودند، اينجا بودند، به آنها گفتم كه بروند در تهران و با آن آقايانى كه آنجا هستند يك جلسهاى قرار بدهند و مشورتى بكنند و يك راهى درست كنند كه همه جا روى يك موازين عقلائى و روى موازين اسلامى عمل بشود و اگر چنانچه اينطور عمل بشود، من اميدوارم كه انشاءالله پيروز بشويم و همه را، همه كارهامان اصلاح بشود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 10 صفحه 201
تاريخ: 27/8/58
مصاحبه خبرنگار سى. بى. اس امريكا با امام خمينى
مترجم: حضرت آيت الله! آقاى مك فار است از تلويزيون (سى بى اس) يكى از سه تا تلويزيون امريكا، برنامهاى دارند تحت عنوان شصت دقيقه كه هر هفته روز يكشنبه پخش مىشود و اين برنامه يكى از پربينندهترين برنامهها و در عين حال يكى از مورد اعتمادترين برنامهها از نظر امريكائىها هست، استدعا كردند از حضورتان سوالاتى بكنند در مورد وقايع اخيرى كه در اين جريانات از سفارت امريكا هستند.
امام: بله مانعى ندارد اما من از ايشان تقاضا مىكنم كه تحريف نكنند بعضى از اشخاصى كه آمدند اينجا مصاحبه كردند، حرفهاى ما را تحريف كردند، بعضى دروغها هم اضافه كردند و اين خلاف آداب خبرنگارى است و من از شما تقاضا دارم كه حرفها درست بدون كم و زياد بدون تحريف بدون دخالت خودتان در مسائل پخش بشود.
مترجم: به عرضتان مىرساند حضرت آيت الله كه اطمينان داشته باشيد و ايشان يقين دارند كه بعد از اينكه اين مصاحبه پخش شد در امريكا حضرتعالى خيلى از نتيجهاش خوشحال خواهيد بود، تشكر مىكنند از پذيرششان كه حضرتعالى و اظهار اميدوارى مىكنند كه انشاءالله سرماخوردگى رفع شده باشد، رفع كسالت شده باشد. استنباط ايشان اين است كه حضرتعالى سوالات را رعايت فرموديد سوالاتى را كه مىخواند خدمتتان، خيلى مهم هست تنها مساله اين است كه احتمالا در رابطه با جوابهاى حضرت آيت الله ايشان سوالاتى در همان رابطه خواهند كرد ولى در اصل سوالها همين هست و آن سوالاتى كه احتمالا در آن رابطه چيز بشود فقط به اصطلاح ارتباط پيدا مىكند با سوالاتى كه قبلاً گذاشتند و بستگى به جواب حضرتعالى، ممكن است سوالات به اصطلاح براى توضيح بيشتر، ولى اطمينان مىدهند كه واقعاً اين مصاحبه در سرتاسر دنيا تاثير خواهد گذاشت و ايشان خودشان اهميتش را تشخيص مىدهند.
سوال: آيا حضرتعالى هنوز مىفرمائيد كه اگر شاه به ايران باز نگردد گروگانهاى آمريكائى آزاد
صحيفه نور ج 10 صفحه 202
نخواهند شد؟
جواب: بسم الله الرحمن الرحيم. اين مساله مربوط به ملت است. سى و پنج ميليون ملت ما خواستشان اين است و بايد ما بررسى كنيم راجع به اينكه چرا ملت ما مىخواهد كه شاه بيايد و تا نيايد دست از اين گروگانها برداشته نخواهد شد و چرا كارتر اينقدر اصرار دارد كه شاه را نگه دارد اما راجع به اينكه چرا ملت ما اصرار دارد، قضيه اين نيست كه شاه بيايد ايران. ملت ما شاه را كه دشمن خودش مىداند مىخواهد چه بكند، يك تحفهاى نيست براى ملت ما كه بخواهد او را در موزه نگه دارد، بلكه مطلب اين است كه دو جهت هست كه ملت ما مىخواهند شاه بيايد و ما اصرار داريم، كه اين دو جهت يكيش اهميتش بيشتر از ديگرى است. يك جهت راجع به اينكه ما ملتى هستيم كه الان اقتصادمان خيلى قوى نيست و دارائىهاى ايران بسيار در دست شاه مخلوع و بستگان اوست و اين در بانكهاى امريكا و ساير كشورها متمركز است. و اينها همه مال ملت است و اينكه ما اصرار داريم شاه را بياوريم براى اين است كه معلوم بشود كه اين اموال فقرا كه در دست اينها و عمال اينها هست در كجاها هست و بايد برگردد به ملت. و مطلبى كه اهميتش بيشتر از اين است، اين است كه ما مىخواهيم او بيايد و ما ريشه اين جناياتى كه اين شخص در طول سى و هفت سال تقريبا به ايران كرده است و اين خيانتهائى كه به ايران كرده است و اين آدمكشىهاى دستجمعى كه كرده است ما به دست بياوريم كه اين با امر كى بوده. يك انسان، يك آدم كه مىخواهد در يك مملكتى حكومت كند بىجهت اينقدر جنايت نمىكند. اين عامل اشخاصى بوده است. خود ايشان هم مىگويد من مامور بودم براى وطنم. ما مىخواهيم آن آمر را پيدا بكنيم كه آن كه امر كرده است كه ايشان در وطنش اينهمه جنايت بكند اين كيست و چه اشخاصى هستند؟ از اين جهت ملت ما اصرار دارد به اينكه اين آدم بيايد و اين دو مطلب ثابت بشود و در محاكمه، محكمه هر جور حكم كرد عمل بشود. و اما اينكه كارتر اصرار دارد به اينكه ايشان نيايد بايد ما ببينيم كه اين از باب اين است كه آقاى كارتر بشر دوست است و حس انساندوستى اين آقا، اين آقاى كارتر او را وادار كرده است كه اينقدر اصرار بكند و در مقابل ملتهاى اسلامى بايستد و ارعاب بكند و آنهمه مطالب پيش بيايد و منطقه را به خطر بيندازد، اين براى اين است كه يك آدمى است انساندوست و براى انساندوستى - كه - اين نحو مىكند؟ ما در آقاى كارتر اين انساندوستى را سراغ نداريم براى اينكه از اعمال ايشان معلوم است كه ايشان اين حس را ندارند. كسى كه يك جانى را در حفظ خودش و حمايت خودش به عنوان انساندوستى نگه مىدارد نبايد در ممالك بسيار، اينقدر جنايتها را و اينقدر آدمكشىها را علت باشد. اين آدم انساندوست نيست و حس انساندوستى اين چيز را نكرده است. اگر در ايشان حس انساندوستى بود، سى و پنج ميليون انسانهايى كه در ايران بودند كه يكىشان
صحيفه نور ج 10 صفحه 203
هم محمدرضا بود و همه از يك ملت و از يك كشور هستند، چه شد كه در ظرف سى و هفت سال آنهمه جنايات بر ما شد و اخيراً با دست اين شخص آنهمه كشتار مىشد و در حكومت آقاى كارتر بود و ايشان ابدا حس انساندوستىشان اسباب اين نشد كه يك تقاضائى لااقل از اين شخص بكند كه نكن اين كار را، بلكه آنطور كه ما مىدانيم ايشان علاوه بر اينكه تقاضا نكردهاند تهييج هم كردهاند. و اما اينكه اصرار دارند و از جهت انسان دوستى معلوم شد نيست، معلوم مىشود براى اين است كه اسرار او فاش نشود، اسرار روساى آمريكا فاش نشود. ما با بودن شاه در اينجا اسرار شخص كارتر و اسرار اسلاف او را فاش خواهيم كرد و به ملت آمريكا ارائه خواهيم كرد و ملت آمريكا مىفهمد كه گرفتار چه روساى جمهورى هستند كه ملتشان را به تباهى كشيده است و آبروى ملتشان را در بين مسلمين از بين برده است. ما براى اين مىخواهيم كه بيايد ايشان براى اين جهت مىخواهد كه نيايد. اين اصرار او به نيامدن براى اينكه خوف اين را دارد كه اسرار فاش بشود و ايشان ديگر نتوانند در مملكت خودشان يك زندگى صحيح داشته باشند و ديگر رياست جمهورى ايشان هم فاتحهاش خوانده بشود و مملكت امريكا هم اگر مطلع بشود از مسائل و مطلع بشود از مصائب ما و مطلع بشود و رسانههاى گروهى به آنها بفهمانند كه در اين مملكت چه گذشته است و اينها از دست روساى جمهور آمريكا و ديگر روساى ابرقدرت، بر ما گذشته است اگر يك همچو احساسى را بكنند اين طرفدارى از كارتر را نمىكنند و من هم احتمال اين را مىدهم كه طرفدارى از كارتر يك قشر از اشخاصى است كه تحت نظر خود آنها هستند نظير آن طرفدارىهايى كه در اينجا از شاه مىشد، از شاه مخلوع مىشد كه وقتى كه مثلاً رئيس جمهور آمريكا مىآمد به ايران عده كثيرى را مىبردند به استقبال به اسم ملت، در صورتى كه ملت هرگز از اين امور اطلاع صحيح نداشت و هرگز حاضر نبود كه استقبال بكند از شاه يا از مهمانهاى شاه لكن آنها عده زيادى داشتند كه اين كارها را انجام مىدادند. من احتمال مىدهم كه آقاى كارتر هم عدد زيادى از قبيل سازمان امنيت و اشخاصى كه مربوط به خودش است داشته باشد و آنها به دانشجوهاى ما در خارج اين اهانتها را مىكنند و اين سختىها را مىگيرند و خود آقاى كارتر هم كه آقاى انساندوستى است دانشجوهاى ما كه براى تحصيل علم آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها رفتار مىكند و وادار مىكند كه آنها را اذيت كنند، وادار مىكند كه سگ به جان آنها بيندازند و آنطور جنايات را بكنند. اين آقاى انساندوست وضعش اين است و ما كه يك ملت مظلومى هستيم ما مىخواهيم كه آن كسى كه به ما خيانت كرده است خودش و اساس كارها معلوم بشود.
سوال: ولى اين جواب اين نيست كه آيا به اصطلاح اسرا آزاد خواهند شد يا نه؟ و ايشان آن جواب را مىخواهند.
صحيفه نور ج 10 صفحه 204
جواب: جواب شد، براى اينكه اسرا يعنى ملت نمىگذارد، ملت ما مىخواهد و نمىشود غير از اين ما برخلاف ملت نمىتوانيم عمل بكنيم.
سوال: آيا اين اسرا بنابراين همين جا خواهند ماند براى هميشه؟
جواب: خواهند بود تا شاه بيايد. اختيار اين اسرا در دست كارتر است. اين اسرا را مىتواند كارتر اينجا آزاد كند مادامى كه بفرستد مجرم ما را به ما تحويل بدهد و ما هم اسرا را.
سوال: و تنها در آن صورت است كه شاه برگردانده بشود، در غير اين صورت و لا غير؟
جواب: نه خير اينقدر بخواهد سوال كند بيشتر از يك سوال را جواب نمىدهم. نه خير بگوييد من وقت ندارم. ما بايد، بيشتر از اين وقت ندارم سوال كنيد جوابتان را بدهم.
سوال: البته من نظرم اين است كه فقط مشخص بشود و هيچ جسارت خاصى ندارم.
جواب: مشخص است ديگر صحبتى نيست. مشخص است ديگر، نه وقت نيست، طولانى نمىشود. من اينطور كه طولانى مىخواهد صحبت كند حالم مقتضى نيست و آنوقت جوابهاى ديگرش مىماند. اگر ميل دارند همين يك جواب را بحث كنند.
سوال: حضرت آيت الله، آقاى كارتر مىگويد كه، دولت ايران را متهم به عمليات تروريستى مىكند و مصرا مىگويد كه اگر خداى ناخواسته چنانچه صدمهاى به اين اسرا وارد بشود رژيم شما مسؤول اين مساله خواهد بود.
جواب: ملت سى و پنج ميليونى تروريست هستند؟! از آقاى كارتر بايد پرسيد كه تشخيص شما در مسائل سياسى هم همين طور است كه يك ملت سى و پنج ميليونى كه همه پشتيبانى از اينها كردند باز شما مىگوئيد تروريست هستند! من ديدم كلامى كه از ايشان صادر شده است. معالاسف كلام عاقلانهاى نبوده است كه اينها دانشجو نيستند اينها لات هستند، اينها تروريستند. شما دانشجوها با لات در منطق شما يكى هستند؟! لاتها و اراذل با دانشجوها را شما در منطقتان يكى مىدانيد؟! توهين به دانشجوها در سراسر كشورهاى عالم نيست اين مطلب؟ ملت ما را شما تروريست مىدانيد؟ تشخيص شما در مسائل سياسى هم همين طور است كه ملت ما را تروريست بدانيد؟! شما مطمئن باشيد كه ملت ما مسلم است و مسلم
صحيفه نور ج 10 صفحه 205
تروريست نيست و با اينها با كمال رأفت عمل مىكند، بهتر است از معامله شما با دانشجوهاى ما در خارج كشور كه آنطور شما داريد عمل مىكنيد. آيا عمل شما تروريستى است كه دانشجوهاى ما را آنطور اذيت مىكنند و سگها را به جان آنها مىريزند، يا نگهدارى اينها در يك محفظهاى كه محل خودشان بوده است و همه جور آسايش برايشان فراهم است و آمدند ديدند و ما اجازه داديم كه هر روز بروند آنها را ببينند؟ اين عمل تروريستى است يا اين عمل انسانى است؟ و اعمالى كه امثال شماها انجام مىدهيد يك اعمالى است كه شبيه به اعمال تروريستى است.
سوال: حضرت امام، آقاى سادات رئيس جمهور مصر كه يك مرد بسيار مذهبى و يك مسلمان هست مىگفتند كه (با عرض معذرت از جسارت) كه گفته ايشان نيست اينكه شما آبروى اسلام را مىبريد. در واقع ايشان جسارتش را به حدى رسانده كه حضرت امام را يك مرد ديوانه توصيف كرده، ممكن است استدعا بكنم كه حضرتعالى نظرتان را در مورد اين اظهارات آقاى سادات بفرمائيد؟
جواب: اسلامى كه پيش انور سادات هست غير از اسلامى است كه پيش مسلمين هست. اسلام انور سادات با مخالفت نص قرآن مىسازد. قرآن كريم نصش هست كه با دشمنهاى اسلام دوستى نكنيد و ايشان با كارتر و بگين دوستى كردند برخلاف مسلمين. معلوم مىشود كه الفاظ در نظر شما هم يك معانى ديگرى پيدا كرده است كه او را مذهبى متعهد به اسلام مىدانيد و او را يك مسلم صحيح مىدانيد. در قرآن كريم هست كسانى كه با دشمنهاى اسلام دوستى مىكنند اينها مسلم نيستند. آقاى سادات ادعاى اسلام مىكند لكن با دشمنهاى اسلام به مسلمين حمله مىكند. آقاى سادات مىداند كه در جنوب لبنان از دست اسرائيل چه مىگذرد و بر فلسطين از دست اين جانى چه مىگذرد و او با او دوستى مىكند و باز خودش را مسلم مىداند. كارهاى ايشان را بايد با معيارهاى اسلامى سنجيد تا ببينيم كه آيا آبروى اسلام را ايشان حفظ كردند و كارهاى ملت ما را بايد با معيارهاى اسلامى سنجيد تا ببينيم به اسلام خيانت كردند، آبروى اسلام را بردند. كارهاى آقاى سادات همينهاست كه گفتم و امثال اينها، حتى ملت خودش هم با او موافق نيستند و مسلمين هم او را محكوم كردند. و اما كارهاى ما از اين قبيل است كه ما يك ملتى بوديم در تحت فشار آمريكا و ديگر ابرقدرتها، استقلال ما از دست رفته بود، آزادى ما از دست رفته بود، ذخائر ما به باد رفته بود و ما قيام كرديم، براى اينكه آزادى خودمان را به دست بياوريم، قيام كرديم براى اينكه استقلال خودمان را به دست بياوريم. آيا آقاى سادات قيام براى حفظ استقلال، قيام براى حفظ اسلام، قيام براى تحقق جمهورى اسلامى را برخلاف اسلام مىدانند؟! و آبروى اسلام را در خطر
صحيفه نور ج 10 صفحه 206
مىدانند كه يك ملتى جباران را از بين ببرد و رژيم شاهنشاهى را از بين ببرد و رژيم جمهورى اسلامى برقرار كند؟ آيا اين آبروى اسلام را از بين مىبرد؟! آيا ما كه يك جانى را مىگوئيم بايد بيايد و محاكمه بشود، جانى كه به اسلام خيانت كرده است، به قرآن كريم خيانت كرده است، به ملت مسلم خيانت كرده است، آيا ما كه او را براى محاكمه مىخواهيم آبروى اسلام را برديم يا كسى كه مىگويد كه طياره من حاضر است براى پذيرفتن او و يك كسى كه خيانتكار به اسلام و مسلمين است شما پذيرايى مىكنيد، آيا شما خيانت به اسلام كرديد و آبروى اسلام را برديد يا ملت ما كه مىخواهند اين جانى را بياورند و محاكمه كنند و آن جناياتى كه كرده است و آن خيانتهائى كه كرده است فاش كنند؟ اين معلوم مىشود كه الفاظ اسلام و الفاظ خيانت، آن محتواى خودش را طور ديگرى پيش آقاى سادات هست، بنابراين اينها بايد تصحيح بشود، محتواى هر كلمهاى بايد به همان معناى خودش باشد.
سوال: بنابراين آيا سادات خائن به اسلام است؟
جواب: خيانت به اسلام و مسلمين كرده است. اينكه با كارتر و بگين در كمپ ديويد آن قرارداد را كرده است برخلاف مصالح مسلمين، اين خيانت به اسلام است. اينكه حمايت از خائن بر مسلمين مىكند خيانت به اسلام است. اينها همه خيانت به اسلام است و سادات خائن به اسلام است و من از ملت مصر مىخواهم كه اين خائن را بركنار كنند، چنانكه ما آن خائن را بركنار كرديم.
سوال: حضرت آيت الله، در ازاء آزادى اسراى زن و سياهانى كه دستور فرموديد، شما چه انتظارى از دولت آمريكا داريد؟
جواب: ما آزادى زنها را و آزادى سياهها را براى اين قائل شديم كه زنها در اسلام يك احترام ويژه دارند و سياهپوستان هم تحت فشار آمريكا بودند و ظلم بر آنها شده است و آنها را ما آنطور مقصر نمىدانيم بلكه آنها شايد تحت فشار بودند كه اينجا آمدند و لهذا ما براى امتثال امر اسلام و خدا اين عمل را كرديم و انتظارى از آقاى كارتر نداريم و پاداشى نمىخواهيم، تمام مطلب ما اين است كه كارتر، اين خيانتكار را به ما پس بدهد و شخص مجرمى كه در يك مملكتى به يك ملتى جرم كرده است، در تمام قوانين دنيا اين است كه بايد پس داده بشود به خود آن مملكت و ايشان - بر تمام - برخلاف تمام موازين عقلى و عقلائى عمل مىكند.
سوال: حضرت آيت الله، به نظر ما يك مرد بسيار بسيار مهربان مىآييد، يك مرد مقدسى، چهره
صحيفه نور ج 10 صفحه 207
مقدسى داريد. خيلى قيافه حضرت آيت الله مردمى هست و من هم به عنوان يك انسان فقط آرزو مىكنم، دعا مىكنم كه خداى ناخواسته هيچگونه آسيبى به اصطلاح وارد نشود به روابط بين دو تا مملكت، چيز خارقالعادهاى پيش نيايد.
سوال: حضرت امام آيا جنابعالى يا به طور كلى ايران در حال حاضر با امريكا در حال جنگ هستيد؟
جواب: جنگ مقصود چيست؟ اگر مقصود اين است كه نظامىهاى ما با نظاميهاى امريكا در حال جنگند، همچو چيزى نيست و اگر جنگ اعصاب است، آقاى كارتر جنگ اعصاب دارد پيش مىآورد و ما از همه جنگها هميشه گريزان هستيم و ما ملتى هستيم كه مسلم هستيم و سلم را براى همه ملتها آرزو داريم، لكن آقاى كارتر نمىگذارند اين سلم باقى باشد. بقاء اين سلم براى ما و براى ملت آمريكا و براى ملتهاى منطقه به اين است كه آقاى كارتر اين انساندوستىشان را يك قدرى كنار بگذارند و شاه ........ كار نيست و ما با ملت امريكا ابدا خلافى نداريم، نزاعى نداريم، ملت امريكا هم مثل ساير ملتها پيش ما هستند و ما در سلم هستيم با همه ملتها، لكن اگر چنانچه يك وقت آقاى كارتر بخواهد يك عملى انجام بشود كه برسد به آن مسائل، ما از آن هم استقبال مىكنيم.
سوال: اگر حضرت آيت الله اينقدر اطمينان داشتيد كه سفارت امريكا يك لانه جاسوسى هست، چرا سفارت را تعطيل نفرموديد؟ چرا با امريكا قطع رابطه نفرموديد؟ چرا صبر كرديد تا يك گروه جوانهاى ايرانى بروند و اين كار را انجام بدهند، سفارت را تصرف بكنند؟
جواب: ما هرگز احتمال نمىداديم كه يك سفارت مركز جاسوسى باشد و جوانهاى ما اگر اين احتمال را دادند و رفتند آن غير از آنى است كه من احتمال بدهم، من احتمال اين مطلب را هرگز نمىدادم، من احتمال نمىدادم كه آقاى كارتر برخلاف همه موازين بينالمللى عمل بكند و اينجا را مركز جاسوسى و مركز توطئه و مركز حكومت بر ملت قرار بدهد ما حالا بعد از اينكه جوانهاى ما رفتند و شايد آنها روى اين احتمالات رفته باشند كه من نمىدانم كه آنها روى چه احتمال رفتند و مورد تأييد همه ملت ما شده است، الان ما فهميديم اين مساله را و ما اين مركز جاسوسى را خواهيم بست و مادامى كه كارتر در رأس امور است معلوم نيست كه بتوانيم با دولت امريكا همكارى داشته باشيم.
سوال: ولى كارتر تا حداقل يك سال ديگر رئيس جمهور خواهد بود.
صحيفه نور ج 10 صفحه 208
جواب: خوب قضيه روابط مربوط به دولت است و ما هر وقت توانستيم كه صلاح ديديم كه روابط را به كلى قطع كنيم و دولت صلاح دانست اين كار خواهد شد.
سوال: آيا اين چيزى است كه مورد بررسى هست در حال حاضر، آيا اين قطع روابط يك چيزى است كه الان دارد روى آن فكر مىشود.
جواب: بررسى مىشود.
سؤال: اجازه مىفرمائيد دو تا از سوالاتى كه قبول فرموديد سوال كنند؟ در سال هزار و نهصد و هفتاد و شش ايشان از قرار با شاه مصاحبهاى كردند در كاخ نياوران و در آن مصاحبه براى شاه قمستهائى از روانشناسانى كه مال سازمان سيا بودند برايش خواندند، آنها اين مرد را خيلى زيرك ولى قدرت طلب و خطرناك بررسى كرده بودند، هفته گذشته روزنامه نيوزويك تايم با جسارت بسيار در اين مورد راجع به حضرت آيت الله نظر داد، نظر عدهاى از شخصيتهاى مختلف را جويا شد، در واقع حضرت آيت الله يك روانشناسى گفت كه روحيه انتقام در وجود شما بسيار قوى است، ممكن است استدعا كنم در اين مورد توضيح بفرمائيد نظرتان را.
جواب: اين روانشناسها حفظى صحبت مىكنند يا سياسى، حفظى بدون بررسى يا از روى سياست بحثها را مىكنند. اما شاه را مىگفتند كه آدم باذكاوتى است، اگر ذكاوت داشت مبتلا نمىشد به اين ابتلايى كه الان مبتلا شده است و به نصيحت علماء اسلام گوش مىكرد، اينكه مبتلاى به اين بليات شد براى اين است كودن بود و ذهنش صاف بود، نه.
و اما آن جهت ديگر كه خودخواه و قدرت طلب و اينها بود، همين طور هست و شايد يك مقدار هم براى همين جهت بود كه ابتلائات پيدا كرد، و اما راجع به اينكه، انتقامجو هستيم، اين را بايد شما خودتان از اين ملت و از اين اجتماع ملت بر يك مطلب توجه داشته باشيد، آيا سى و پنج ميليون جمعيت ما همه انتقامجو هستند و از روى انتقامجوئى همچو قيامى كردند؟ يا سى و پنحج ميليون خودشان را خواستند از زير بار ظلم و ستم و چپاولگرى و اينها خارج بكنند؟
اين ملتى كه مىخواهند آزاد باشند، به كسى كه آزادى آنها را سلب كرده است با او مخالفت مىكنند اين در لغت شما و در لغت اين روانشناسان انتقامجوئى است؟ يك ملتى كه مىخواهند استقلال خودشان را به دست بياورند و در مقابل كسانى كه استقلال آنها را از آنها گرفته است قيام كردند، و نهضت كردند اين در لغت روانشناسان شما انتقامجوئى است؟
صحيفه نور ج 10 صفحه 209
ما چه انتقامجوئى داريم ما مىخواهيم كه اين شخص بيايد اينجا و ما جناياتى كه او كرده است اصولش و ريشههايش را پيدا بكنيم و ملتهاى دنيا را خبردار بكنيم از اينكه دشمن بشريت چه اشخاصى هستند اين انتقامجويى نيست، بلكه اين يك امر انسانى است كه ملت قيام به او كرده و براى دفاع از خودشان قيام كردند، دفاع از مصالح يك مملكتى در لغت ما اسمش انتقامجوئى نيست ممكن است در لغت روانشناسان شما اسمش انتقامجوئى باشد و لغتها جاى خودش را عوض كرده باشند.
سوال: حضرت امام اجازه مىفرمائيد كه ايشان بروند به سفارت سابق آمريكا و با گروگانها صحبت بكنند و از سلامتيشان به اصطلاح و رفتار خوبى كه با آنها مىشود به دنيا بگويند.
جواب: مانعى ندارد خوب بروند آنجا جوانهاى آنجا هستند و آنها هم مانعى پيششان نيست كه كسى برود ببيند - آنها - ببينند آنها سالمند و حالشان خوب است و در رفاه هستند ابدا چيزى كه موجب گرفتارى آنها باشد نيست، فقط در يك محلى هستند كه حفاظت مىشوند و شما مطمئن باشيد كه آنها حفاظت مىشوند و ابدا آسيبى به آنها نخواهد وارد شد، اسلام اصلش با اين امور با اسير اسلام بسيار رفتار انسانى مىكند و او را از همه جهات حفظ مىكند و ما هم تابع اسلام هستيم و جوانهاى ما هم دانشجوهاى اسلامى هستند و به آنها حتما بدانيد كه رفتار خوب مىكند حتى من پسرم را گفتم كه بايد آن جهت را شما گوشزد كنيد و خودتان مشاهده كنيد و ايشان گفتند كه نه آنها حالشان خوب است و من اميدوارم كه تا آخر هم حال اينها خوب باشد و ابدا آسيبى به آنها وارد نشود و آنها از امريكا بخواهند و از كارتر بخواهند كه وسائل آزادى آنها را او فراهم كند، ملت ما يك امر مشروعى دارد، يك حرف مشروعى دارد اين حرف را قبول كنند، اينها هم آزاد خواهند شد.
سوال: اجازه مىفرمائيد بگويم فقط خودشان بروند، مىفرمائيد كه خودشان تنها بروند.
جواب: اين را بايد با آنها تفاهم كنند.
previos page menu page next page