-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
چرا به ملت اهانت مى كنيد؟
حوادث اخير الجزاير نشان داد كه اينها به دموكراسى هيچ اعتقادى ندارند دموكراسى اگر به معناى انتخاباتى است كه ما در اطراف و اكناف دنيا مشاهده مى كنيم ؛ پس چرا در الجزاير تبليغات غرب براى كوبيدن اسلام بسيج شد؟! چرا قدرتمندان در سطح عالم حاضر نيستند حقيقت مطلب را درك كنند؟! متسفانه بعضى از مسؤ ولان الجزاير هم همين طور نمى خواهند حقيقت را درك كنند؛ چرا مى گويند ايران در امور ما دخالت مى كند؟ چه دخالتى ؟! شماها مگر خودتان انقلاب عظيم الجزاير را نديديد؟ اينها همان ملتند؛ همان ملتى هستند كه براى خاطر اسلام مبارزه كرد و جنگيدند؛ اينها مسلمانند. چرا به يك ملت اهانت مى كنيد و مى گوييد كه ايران اسلام را توى دهان اينها گذاشته است ؟! ملتهاى مسلمان منتظر اين نيستند كه كسى اسلام را توى دهانشان بگذارد؛ يك نمونه اش همين كشورهاى شمالى ما كه به شوروى سابق وابسته بودند. از دهها سال دين زدايى همراه با كمال خشونت ، ديديد مردم بدون اين كه كسى به آنها بگويد، بدون اين كه كسى به آنها درس بدهد، خودشان فرياد بلند كردند و دم از اسلام زدند؛ همه جا همين طور است . ملتها اسلام را مى خواهند؛ ملتها اسلام را شناخته اند.(38)
-
از صد سال قبل ، تهاجم فرهنگى عليه اسلام بود
اين مساءله ى ((تهاجم فرهنگى )) كه ما بارها روى آن تاكيد كرده ايم ، واقعيت روشنى است ؛ با انكار آن ، ما نمى توانيم اصل تهاجم را از بين ببريم . ((تهاجم فرهنگى )) را نبايد انكار كرد؛ وجود دارد. به قول امير المومنين (صلوات الله عليه )، ((من نام لم ينم عنه ))؛(39) اگر شما در سنگر خوابت برد، معنايش اين نيست كه دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است . تو خوابت برده ؛
سعى كن خودت را بيدار كنى . ما بايد توجه داشته باشيم كه انقلاب فرهنگى در تهديد است ؛ كما اين كه اصل فرهنگى ملى و اسلامى ما در تهديد دشمنان است .
من يادم مى آيد كه در اوايل جنگ ، گزارشهايى مى رسيد كه مثلا دشمن تا فلان جا آمده است ؛ دشمن دارد فلان جا را بمباران مى كند؛ مكرر هم از طرف نيروهاى حزب اللهى در محيطهاى گوناگون انقلابى ، اين مطلب تكرار مى شد. آن بنده ى خدايى كه مسؤ ول نيروهاى مسلح بود،(40) انكار مى كرد و مى گفت دروغ است ؛ اصلا چه كسى مى گويد كه عراق دارد به ما حمله مى كند؟! در بين مردم شايع شده بود كه عين خوش را گرفته اند؛ او به آن جا رفت و از تلويزيون با او مصاحبه كردند؛ گفت : مى گويند عين خوش را گرفته اند؛ من الان دارم در عين خوش مصاحبه مى كنم ! او از عين خوش بيرون آمد؛ اما سه ، چهار ساعت بعد، دشمن عين خوش را گرفت ! بله ، دشمن بيرون عين خوش بود - در عين خوش نبود - اما اين به معناى آن نبود كه دشمن نيست .
ما نبايستى چيزى را كه روشن و واضح است ، انكار كنيم ، در دانشگاه ، در بيرون دانشگاه ، حتى در رسانه هاى جمعى ما، در كتابهايى كه مى نويسند، در ترجمه هايى كه مى كنند، در شعرهايى كه مى سرايند، در برنامه هاى فرهنگى على الظاهر بى ارتباط به ما كه در دنيا وجود دارد و خبرش را قاعدتا شما آقايان - كه عناصرى فرهنگى هستيد - مى شنويد، همه جا يك آرايش نظامى فرهنگى بسيار خطرناك عليه انقلاب درست شده است و وجود دارد.
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
-
ما بايد آرايش جديد دشمن را بشناسيم
اين ، آن چيزى نيست كه مثلا از صد سال قبل بوده است . بله ، از صد سال قبل هم تهاجم فرهنگى بود؛ اما وقتى كه انسان با يك دشمن خواب آلوده رو به روست ، آرايش نظاميش يك نوع است ؛ وقتى با يك دشمن بيدار رو به روست ، آرايش نظامى نوع ديگر مى شود. آن روز عالم اسلام ، خواب آلوده ، بلكه تخدير شده و مست بود؛ اصلا گاهى دشمن به او ضربه يى مى زد، يك سوزن در رگش فرو مى كرد و چيزى تزريق مى كرد؛ تمام مى شد مى رفت ؛ اما الان اسلام بيدار است ؛ دشمن دنياى غرب امروز بيدار است ؛ مثل قهرمانى در ميدان است ؛ يك خاطره تمام شدنى از شخصيتى مثل امام را با خودش دارد؛ اين همه ذخيره انقلابى دارد؛ اين همه جوان خوب دارد؛ اينها شوخى نيست . امروز دشمن در مقابل وضع كنونى ما، آن ژست و آرايش نظامى را بشناسيم ؛ اگر نشناختيم و خوابيديم ، از بين رفته ايم ؛ همان من نام لم ينم عنه است . ان اخا الحرب الارق و من نام لم ينم عنه (41) مرد جنگ بايد بيدار باشد؛ و اگر تو خوابيدى ، لازمه اش اين نيست كه حتما دشمن تو در سنگر مقابل خوابيده باشد؛ او ممكن است بيدار باشد.
-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
تلاش براى حذف روحانيت از محيط سياسى و دانشجويى
اين معنا در دانشگاه هم صدق مى كند؛ گاهى هم متاءسفانه اين كار به وسيله خوديها انجام مى گيرد. وقتى كه ما مى بينيم مثلا يك سلسله كار بر مبناى حذف شخصيت و ارزش روحانيت در محل سياسى يا در محيط سياسى در محيط دانشگاهى شروع مى شود؛ اين كار، يك كار ساده و يك كار فقط صنفى نيست . اين كه مثلا ما بياييم بساط حوزه علميه را كه بر مبناى تحقيق و دقت در نظر و ابتكار است كه اين روشن است ؛ سبك و شيوه هاى آموزش و تعليم و تعلم در حوزه هاى علميه از اول بر مبناى تحقيق بوده است - يك چيز تقليدى وانمود بكنيم و امثال مطهرى و بهشتى و اين شاگردان حوزه را، استثناهاى حوزه تلقى كنيم ،(42) يك اشتباه است طبيعتا كسى كه حوزه را درست نمى شناسد، كسى كه نمى داند حوزه چيست ؟ چنين اشتباهى را مرتكب مى شود البته به احتمال فراوان بلكه شايد به طور دقيق آدم مى داند كه اينها از روى بى غرضى هم گفته مى شود؛ يعنى به نظر سوئى وجود ندارد؛ اما حرف خلاف واقع و فساد آورد است . اين موجب مى شود كه ارزش علمى و معنوى روحانيت - كه پرچمدار و نماينده دين است - در چشم محيط دانشگاهى و دانشجويى از بين برود؛ كما اينكه شبيه اين كار، منتها به شيوه ناشيانه ترى قبل از انقلاب انجام مى شد و بى تاثير هم نبود واقعا قبل از انقلاب جماعت دانشگاهى آخوند جماعت را آدمهاى پرگوى نادان و پرتوقع هيچ چيز ندان مى دانستند! من با عده زيادى از آنها مواجه بودم مثلا در يك جلسه با يك طلبه كه مى نشستند مى گفتند عجب ، واقعا در بين روحانيت ، مثل شمايى وجود دارد؟! در حالى كه آن طلبه ، يك طلبه ى معمولى بود. آنها روحانيت را نمى شناختند؛ يعنى تلقى دستگاههاى علمى و دانش كشور از روحانيت غلط بود. حوزه علميه ، اصلا مركز علم و تحقيق بوده است اگر علم براى علم ، و علم بدون قصد مزد. مصداقى در كشور ما داشته باشد، از قديم در حوزه هاى علميه بوده است ؛ ولى آنها اينجا را يك محيط بى علم مى دانستند!
-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
هدف از تبليغات عليه روحانيت ، ضربه به دين بود
آن زهد و بى اعتنايى به دنيا، آن پارساييهايى كه در محيط روحانيت و در محيط طلبگى و بيرون از طلبگى بود امروز هم بحمدالله هنوز به طور عالى وجود دارد؛ اين را در چشم اين جماعت دانشگاهى و متجدد، تبديل كرده بودند و به اين كه آخوند مفت خور است ! تعبير مفت خور چيز روشنى بود وقتى در جايى مى گفتند مفت خورها بدون هيچ اشاره و قيدى - مثل ضميرى كه مرجعش را پيدا كند - به روحانيون بر مى گشت اين تبليغاتى بود كه انجام شده بود.
هدف از اين تبليغات ، روحانيت نبود - روحانيت كه خصوصيتى نداشت - هدف از اين تبليغات ، دين بود، اگر ما بياييم حيثيت روحانيت و فقاهت و رتبه علمى فقاهت و تاءثير آن را در حركت كلى يك كشور منكر بشويم يا زير سوال ببريم يا دچار خدشه بكنيم ؛ در حقيقت به گرايش دينى طبقه كارآمد و عظيمى لطمه زده ايم ؛ و اين همان كارى است كه آنها مى خواهند، و آبى است به آسياب دشمن ريختن ؛ لذا بايد در محيط دانشگاه ، به اين نكته خيلى توجه شود.(43)
-
سه حادثه ، و يك چهره از استكبار و يك چهره از مبارزه مردم با استكبار
سه حادثه هم در مثل سيزده آبان اتفاق افتاد است . هر سه و مجموع آنها با هم در خور تاءمل و تعمق و ژرف بينى است . اگر دقت كنيد. هر كدام از اين سه حادثه ، يك چهره از استكبار را نشان مى دهد؛ يك چهره از مردمى را كه در مقابل استكبارند، نشان مى دهند. تركيب اين چهره ها، يك حقيقت سياسى مهم را روشن مى كند.
حادثه تبعيد امام در سال 1343 و احياء كاپيتولاسيون آمريكا
حادثه اول ، حادثه ى تبعيد امام در سال 1343 است . قضيه اين گونه بود كه آمريكاييها قانون كاپيتولاسيون را در ايران به كرسى نشاندند. معناى كاپيتولاسيون اين است كه آمريكاييها يا افراد وابسته به قدرت بيگانه مسلطى در هر كشور ديگر، اگر جنايتى كردند، دستگاه قضايى آن كشور حق ندارد جنايت آنها را رسيدگى كند و محاكمه نمايد و حكم صادر كند آن روز بيش از دويست هزار نفر آمريكايى در مشاغل مختلف در ايران حضور داشتند معناى اين قانون - كه در مجلس وابسته فاسد آن روز به دستور دربار وابسته ى فاسد تصويب شده بود - اين بود كه اگر از اين دويست هزار، يا سيصد هزار نفر آمريكايى ساكن ايران ، كه حقوق هاى كلانى مى گرفتند و در همه امور كشور دخالت مى كردند، يك نفر آنها جنايتى مرتكب شد - قتلى كرد، دزدى يى كرد، هر كارى كه كرد - دادگسترى و دستگاههاى قضايى ايران حق ندارند به آنها بگويند بالاى چشمتان ابروست ! بايستى قضاوت درباره آنها و زير نظر آمريكاييها انجام شود! اين ، يكى از قوانين ذلت بار براى همه ى ملتهايى بود كه به آن تن دادند؛ اما امام تسليم نشدند مقاومت كردند. فرياد امام در قم ، در ميان طلاب علوم دينى بلند شد و اين قانون را در تقبيح كردند؛ رژيم وابسته هم عكس العمل نشان داد؛ امام را گرفت و به تركيه تبعيد كرد. اين مربوط به چه شرايطى است ؟ اين مربوط به آن شرايطى است كه آمريكا بايد با دولت ايران كمال دوستى و همبستگى را دارد؛ با هم منافع مشترك دارند و امريكا در ايران حضور دارد حضور قدرت امريكا در كشور ما، يكى از نشانه ها و ثمراتش همين قضيه است .
-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
حادثه ى دوم سيزده آبان 1357
قضيه دم ، قضيه سيزده آبان سال 57 است كه دوران شور و اعتلاى مبارزات ضد رژيم امريكايى در ايران است ؛ اين باز يك چهره ديگر را نشان مى دهد. در چنين روزى دستگاههاى وابسته به رژيم - كه همه با بسيارى از آنها تربيت شده بودند و دستور گرفته بودند و از آمريكا بودند - حتى به دانش آموزان رحم نكردند در اين حادثه دهها دانش آموز كشته شد. البته هميشه مى كشتند هميشه بر روى مردم فشار مى آورند؛ اما اينطور يكجا در شهر تهران اين تعداد دانش آموز به خاك و خون كشيده بشوند؛ اين هم يك چهره ديگر استكبار است . اين مربوط به كجاست ؟ اين مربوط به آنجايى است كه مبارزات ملت ايران با آن استكبار زياده طلب و فزونى خواه بالا مى گيرد؛ در چنين شرايطى ، استكبار ديگر به هيچ چيز رحم نمى كند. على رغم همه شعارهاى انسان دوستانه و مردم دوستى و طرفدارى از جوانان ، حتى با دانش آموزان هم سر و كار مى افتد و دهها دانش آموز را به قتل مى رساند!
حادثه سوم تسخير لانه جاسوسى آمريكا
قضيه سوم ، چهره ديگرى است ؛ مربوط به آن وقتى است كه همين ملت - كه سالهاى متمادى آن ظلمتها و آن تسخيرها و آن دخالتها و آن غارتگريها را تحمل كرده است حالا به پيروزى رسيده است در دوران پيروزى اين ملت ، امريكا به زاويه رانده شده است ؛ اما اين جا هم دستگاه جاسوسى امريكا از تلاش باز نمى ماند و حركاتى انجام مى دهد كه مردم و امام را دچار سوءظن شديد نسبت به سفارت آمريكا مى كنند و جوانانى از ميان دانشجويان در چنين روزى ، از راهپيمايى روز سيزده آبان استفاده مى كنند و سفارت آمريكا را تسخير مى كنند. جوانان دانشجو به آن جا رفتند و اسناد و مدارك را جمع آورى كردند و دهها جلد كتاب - در حدود هفتاد جلد و شايد هم بيشتر - منتشر كردند كه اين كتابها نشان دهنده ارتباط سفارت آمريكا با عناصر وابسته به خودشان در داخل كشور ما بعضى مربوط به قبل از انقلاب بعضى هم مربوط به بعد از انقلاب بود بعضى از آنها حتى در دولت موقت آن روز انقلاب هم منصب و مقام داشتند؛ يعنى آمريكاييها دست بر نداشته بودند!
-
سه چهره از استكبار در سيزده آبان
بنابراين ، سه چهره از استكبار در روز سيزدهم آبانماه ، ديده مى شود: يكى در دوران اوج اقتدار امريكا در ايران كه كاپيتولاسيون را به وجود مى آورد و مقاومت امام را كه مظهر مقاومت ايران بود، و پاسخ جوانان را - كه آن روز، اول جوانان حوزه ى علميه ، و بعد جوانان همه ى كشور پاسخ دادند - به همراه دارد. قضيه دوم در هنگامى است كه اوج مبارزات همين ملت با استكبار است - كه نشان دهنده خوى درندگى استكبار است كه حتى دانش آموز و نوجوان را به خاك و خون مى كشد. قضيه سوم هم مربوط به وقتى است كه اين ملت بعد از سالهاى اسارت توانسته اند روى پاى خود بايستد؛ اين جا ملت مقتدرانه وارد ميدان مى شود و ماجراى سفارت امريكا اتفاق مى افتد؛ اينها سه رمز و سه نماد بودند. اگر اين سه قضيه را بر روى هم جمع كنيد. به طور كلى چهره استكبار، چهره مردم مظلوم ، سرنوشت استكبار و سير حركت استكبارى در كشور ما شناسايى مى شود.
-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
چهره مردم در مبارزه با استكبار
چرا مردم با استكبار مبارزه كردند و چرا استكبار بد است . بايد توجه كنيد اولين احساسى كه يك ملت در مقابل با روح و خوى استكبارى دارد؛ احساس دينى نيست ؛ احساس غيرت ملى است ؛ احساس هويت و احساس وجود است چون استكبار وقتى وارد كشورى مى شود نمى گويد من مى آيم تا هويت ملى شما را انكار كنم ؛ اين طور كه نمى آيد؛ به بهانه مخالفت وارد مى شود وقتى هم كه وارد شد آن چيزى را كه هدف مى گيرد، هويت ملى است ؛ يعنى فرهنگ ، اعتقادات ، دين ، اراده ، استقلال ، حكومت ، اقتصاد و همه چيز را از آن ملت سلب مى كند و در مشت خود مى گيرد؛ همان چيزى كه در ايران قبل از انقلاب اتفاق افتاده بود اين احساس است كه ملتها را در مقابل استكبار به جوش و خروش مى آورد؛ لذا شما مى بينيد ملتهايى كه اين را هم ندارند، مسلمان هم نيستند، امروز - نه آن روز؛ آن روز كسى جراءت نمى كرد در مقابل آمريكا بايستد؛ اين راه را ملت ايران باز كردند - تا آن جايى كه مى توانند، در مقابل آمريكا مى ايستند.
-
http://www.askquran.ir/gallery/image...6_9786807_.gif
ايستادگى ملتها و مسؤ ولان كشورها در برابر زورگوييهاى آمريكا
امروز شما به مناطق مختلف دنيا نگاه كنيد - من حالا نمى خواهم از كشورها اسم ببرم اما اين خبرها، خبرهاى موجود سارى و جارى در دنياست - در فلان كشور كه آمريكاييها پايگاه نظامى دارند و به مردم ظلم مى كنند، عليه آنان تظاهرات ملى مى شود. در فلان كشور كه فلان مقام آمريكايى مى خواهد برود، مردم قبل از آمدن او روى ديوارها مى نويسند كه نيا! در فلان كشور، فلان قرارداد استعمارى و استكبارى را با دولت آن كشور امضا مى كنند و مردم آن كشور به جوش و خروش مى آيند منتها دولتها به خاطر مصالح خودشان نمى گذارند صدايشان در بيايد و همه گير بشود؛ دستگاههاى تبليغاتى استكبار هم همه دنيا را فرا گرفته است . امروز تقريبا امپراتورى خبرى ، فضاى تبليغاتى دنيا را پر كرده است . اين راديوها كه شما اطلاع داريد به زبان فارسى در ايران امواج منتشر مى كنند و اينها بخشى از همان امپراتورى عظيم خبرى براى اغفال ملتهاست ؛ اكثر هم در مشت صهيونيستها و يا سرمايه داران بزرگى است كه منافعشان با منافع امريكا گره خورده است نمى گذارند اين خبرها در دنيا درست پخش بشود؛ اما ملتها در مقابل با دخالت استكبارى مى ايستند و به جوش و خروش مى آيند؛ و در عين حال هر ملتى اين توفيق و اقبال را ندارد كه بتواند كارى را كه ملت ايران كرد بكند امتيازات ملت مسلمان ما همين احساس ايستادگى در مقابل آمريكا، همين احساس عزت ملى و غرور ملى و احساس مقابله با آن قدرتى است كه مى خواهد وجود او را انكار كند. ملت ايران كار كارستان و جانانه اى كرد؛ براى همين هم است كه با ملت ايران بسيار بسيار بدند. كارى كه ملت ايران كرد تا آن روز هيچ ملتى با امريكا نكرده بود. با تجربه هايى كه برايشان پيش آمد تا به امروز هم نگذاشته اند كه اين تجربه در ملتها و در كشورهاى ديگر تكرار بشود؛ ولى البته نخواهد توانست ؛ قدرتها و ملتها بالاخره فائق خواهد آمد؛ كه حالا اين به عهده آينده است و اگر ما هم نبينيم ، شما ان شاءالله آن روز را خواهيد ديد.
http://www.ghadeer.org/imam_rah/zend...rahbar6/10.jpg
http://www.ghadeer.org/imam_rah/zend...rahbar6/11.jpg
http://www.ghadeer.org/imam_rah/zend...rahbar6/12.jpg