-
حسرت
سر سجادهء عشقم
به خاك افتادهء عشقم
ولي با اين همه احساس
تهي از بادهء عشقم
پر و خالي شدم از بس
به دست هر كس و نا كس
چه مانده از تنم باقي
شكسته جام بي ساقي
تنم زخمي شد از هر دست
به جانم سنگ هر سر مست
براي جرعه اي مِي بود
به من هر كس كه دل مي بست
به نام اعتماد و عشق
اگر دستي به من آويخت
به پایش زندگي دادم
به جانم زهر حسرت ريخت
هزاران بار دل دادم
كه شايد عشق ناب اين است
سراب تلخ باران بود به
خود گفتم شراب اين است
سر سجادهء عشقم
به خاك افتادهء عشقم
ولي با اين همه احساس
تهي از بادهء عشقم
پر و خالي شدم از بس
به دست هر كس و نا كس
چه مانده از تنم باقي
شكسته جام بي ساقي
تنم زخمي شد از هر دست
به جانم سنگ هر سر مست
براي جرعه اي مِي بود
به من هر كس كه دل مي بست
-
ایران
در این غربت که ما دوریم ز راه ایران
همه غمگین و دلتنگیم برای ایران
تو گر باد صبا گردی به گرد خاکم
زیارت کن خوشبو خاک پاک ایران
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
ز جور و زور و استبداد پرده دریدیم
دل از ماندن به زاد و بوم خود بریدیم
دویدیم و چه بی حاصل باز دویدیم
اما خطی به جز خط وطن ندیدیم
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
اگر من در پی یارم تو یارم ایران
اگر گمگشته در کوهم تو غارم ایران
به روز تنگدستی گر به غربت صفرم
ولی با تو اگر باشم هزارم ایران
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
ایران ایران زمینم
ای جان ای سرزمینم
میریزم دلتنگی
به فریاد آواز غمینم
ایران
-
جانم ( افعانی)
جانِم بره ، نور دوچشمانُم بره ، نور دوچشمانُم بره
تنگ میشه مال من
جانِم بره ، نور دوچشمانُم بره ، نور دوچشمانُم بره
شعر دو چشمان سیای تو را ، شعر دو چشمان سیای تو را
قصّه ی شیرین نگاه تو را ، قصّه ی شیرین نگاه تو را
قد دلم به رخ ماه تو را ، قد دلم به رخ ماه تو را
گرد تو می گردم و می خوانُمِت ،
جانِم بره ، نور دوچشمانُم بره ، نور دوچشمانُم بره
های روی گل تو تمنّای دل ، های روی گل تو تمنّای دل
کعبه ی حسن تو تماشای دل ، کعبه ی حسن تو تماشای دل
عشق تواَم دولت و دنیای منه ، عشق تواَم دولت و دنیای منه
از تو جدا بودن نمی تانمه ،
جانِم بره ، نور دوچشمانُم بره ، نور دوچشمانُم بره
-
قهرمانان وطن
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
شمایی که وجودتون
لبریز حس غیرته
لوحه افتخارتون
مایه فخر ملته
اراده و همت کنین
از جون ودل نیت کنین
شادی پیروزی تونو
با ملتی قسمت کنین
برای پشتکارتون
خدا باشه یارتون
تو میدون جهانی
خدا نگهدارتون
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
چشم ودل قبیله ای
همیشه دنبال شماست
دست دعای ملتی
بدرقه راه شماست
امید و دلگرمی ما
گرمی دل های شماست
جام طلای افتخار
پیشکش گل های شماست
کوچه به کوچه کو به کو
هوای فریاد شماست
لبریز احساس غرور
ملتی با یاد شماست
ملتی با یاد شماست
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
چشم ودل قبیله ای
همیشه دنبال شماست
دست دعای ملتی
بدرقه راه شماست
امید و دلگرمی ما
گرمی دل های شماست
جام طلای افتخار
پیشکش گل های شماست
کوچه به کوچه کو به کو
هوای فریاد شماست
لبریز احساس غرور
ملتی با یاد شماست
...ملتی با یاد شماست
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
قهرمانان وطن افتخار ملتن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
گل می کارن گل می زنن
از گل به دل پل می زنن
-
هم پرواز
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
نه رفیقی نه سلامی
نه کسی با یه پیامی
رو درختی تنها توی دشت و صحرا بی پناهیم
سر توی بال هم اما باز محتاج یه نگاهیم
پاک و معصوم بی گناهیم
خالی از حرف پر آهیم
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
هر زمستون که میمیریم
تو بهار باز جون می گیریم
تنای سرد ما واسه دست آفتاب بیقراره
تا بهارو دیدن چاره ما تنها انتظاره
انتظاره انتظاره چاره تنها انتظاره
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت
نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت
ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت
تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
-
عاشق میدونه
داره اشکم دونه دونه
می چکه از روی گونه
می ریزه با هر بهونه
روی خاک پاک خونه
تو دلم غم کرده لونه
چی بگم از این زمونه
گل پونه زد جوونه
دلم از غصه میخونه
عشق مثل آتیش میمونه
میکشه هر دم زبونه
تو که باشی یه نشونه
تو دل هرکی که خونه
هر کسی شعری میخونه
با نوای عاشقونه
بگین از عشق چی میمونه
توی قلب این زمونه
عاشق اینو خوب میدونه
که بهار عشق خزونه
راز تلخ عاشقی رو
توی دنیا اون میدونه
-
چشمه نور
بذار شب چشماشو رو هم بذاره
تا بگم چقدر دلم دوست داره
نمیگم اندازه ستاره ها
نمیگم تو رو میخوام قد خدا
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
تو دلت شکستنی مثل صداس
تو وجودت چیزی غیر از آدماس
تو باید گل میشدی تو باغ نور
تو زیادی واسه این چشمای شور
بذار شب چشماشو رو هم بذاره
تا بگم چقدر دلم دوست داره
نمیگم اندازه ستاره ها
نمیگم تو رو میخوام قد خدا
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
تو دلت شکستنی مثل صداس
تو وجودت چیزی غیر از آدماس
تو باید گل میشدی تو باغ نور
تو زیادی واسه این چشمای شور
بذار شب چشماشو رو هم بذاره
تا بگم چقدر دلم دوست داره
نمیگم اندازه ستاره ها
نمیگم تو رو میخوام قد خدا
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
من تو رو قد خودت دوست دارم
زندگیمو روی چشمات میذارم
-
کلاغهای خبرچین
کلاغای خبر چین
میان هزار تا دسته
با پرهای شکسته
میگن که عاشق تو
تو انزوا نشسته
کلاغای خبر چین
میان هزار تا دسته
با پرهای شکسته
میگن که عاشق تو
تو انزوا نشسته
میگن که عاشق تویی
نبض شقایق تویی
صدای خواهش منم
روح حقایق تویی
میگن که عاشق تویی
نبض شقایق تویی
صدای خواهش منم
روح حقایق تویی
من قصه ساز تب تو بودم
فریاد خشک لب تو بودم
هم سونه تو تو پیچ و خمها
سرود خواب شب تو بودم
میگن که عاشق تویی
نبض شقایق تویی
صدای خواهش منم
روح حقایق تویی
کلاغای خبرچین
زیر هزار تا پرچین
میگن که از غم تو
شکسته قلب زمین
میگن که تو سکوتو
به جای من نشوندی
معنی تنهایی رو
به انتها رسوندی
به انتها رسوندی
میگن که عاشق تویی
نبض شقایق تویی
صدای خواهش منم
روح حقایق تویی
میگن که عاشق تویی
نبض شقایق تویی
صدای خواهش منم
روح حقایق تویی
-
عشق تازه
هنوز مثل گذشته ها گاهی بهونه میگیرم
چشمامو رو هم میذارم میگم که از اینجا میرم
هنوز دلم میخواد که تو دست نوازشم باشی
پاتو جای پام بذاری همراه خواهشم باشی
برای من تنها تویی سمبلی از گذشته ها
اما حالا ته دلم یه عشق تازه ای میخواد
وقتی میخوام برای دل سپردن
وقتی برای عاشقانه مردن
یکی که عاشقم کنه دوباره
ترانه ای تازه برام بیاره
برای من تنها تویی سمبلی از گذشته ها
اما حالا ته دلم یه عشق تازه ای میخواد
-
همیشه تازه
تو غنچه ای به شاخه امید من چه با شکوهه لحظه شکفتنت
منو به خلسه میبره صدای تو چه دلنشینه شیوه های گفتنت
بمون بمون بمون بمون
بمون همیشه ای همیشه تازه که با تو عمر شادیم درازه
تویی کلید قفل هر سکوتم تویی بهانه ام برای گفتن
تو راحتی برای خستگیهام منم ز دیدن تو در شکفتن
بمون بمون بمون بمون
بمون همیشه ای همیشه تازه که با تو عمر شادیم درازه
تو مثل یک نسیم پاک و تازه به غربت کویر من وزیدی
تو مثل یک ستاره طلایی به شام ظلمت دلم دمیدی
بمون بمون بمون بمون
بمون همیشه ای همیشه تازه که با تو عمر شادیم درازه
من و تو چون پرنده های عاشق به رهگذار خوب آشنایی
چه عاشقانه پال و پر گشودیم به سوی هم برای همصدایی
بمون بمون بمون بمون
بمون همیشه ای همیشه تازه که با تو عمر شادیم درازه