من در این بخش میخوام با شعر منظورمو بگم
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا حالا که از پا افتاده ام چرا
Printable View
من در این بخش میخوام با شعر منظورمو بگم
امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا حالا که از پا افتاده ام چرا
در خلوت من جز تو کسی راه ندارد
رخسار فریبای تو را ماه ندارد
:m0h:غمنامه ی من غصه ی چشمان تو باشد
غیر از تو دلم دلبر دلخواه ندارد .
مــعــلم گفت :
جــاهای خــالی را با كلمات مناسب پــر كنیـــد .
امـــا نمی دانست
جـــای خــالی تــو با هیــچ كلمــه ای پُــر نمیشـــود
مگــــر :
دلـتــنگی !!
تقدیم به یگانه گل زندگیمعشق را با تو تجربه کردم و با محبتت زندگیم را معنابدان که تا هستی هستم و تا ابد در کنارت خواهم ماند
بعضي وقتا چشام به قلبم حسودیشون مي شه مي دوني چرا ؟چون .. تو هميشه تويقلبمي ولي از چشمم دوري
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست ، به وسعت تمام ناگفته هایم دوستت دارم
Trance is my Life, My Love, and my Wife
یکنفر در همین نزدیکی ها
چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است ...
خیالت راحت باشد آرام چشمهایت را ببند ...
یکنفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
یکنفر که از همه زیبایی های دنیا
تنها تو را باور دارد
روی کاغذ سفید باقلبی از محبت سرشار
خواستم واژه ای بنویسم که بماند در ذهنت یادگارهرچه فکر کردم چه باید نوشت و این ورق راکرد سیاه
واژه ای به ذهنم خطور نکرد جز اینکه دوستت دارم بسیار
دعا می کنم که هیچ گاه چشم های زیبای تو را
در انحصار قطره های اشک نبینم
و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم
و تو برایم دعا کن که هرگز بی تو نخندم
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد همیشه از
حرارت عشق گرم باشد
و تو برایم دعا کن دست هایم را هیچ گاه در دستی به جز دست تو گره ندهم